eitaa logo
کانال تنهامسیری های مازندران
1.1هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
5هزار ویدیو
61 فایل
جهت انتقاد پیشنهاد و ارائه ی مطلب با ادمین ارتباط برقرار کنید.👇👇👇 @Yaa_ss در این کانال مباحث کاربردی و تربیتی موسسه تنهامسیر آرامش ارائه خواهدشد🌟
مشاهده در ایتا
دانلود
من تو یه خانواده پر جمعیت به دنیا آمدم. پنجمین فرزند خانواده هستم، متولد فروردین ۶۴، قبل از من دو خواهر و دو برادر بزرگتر هستن و بعد از من هم یک برادر و خواهر کوچکتر به دنیا اومدن😉 از وقتی یادمه پدرو مادرم خیلی بهمون محبت میکردن و عاشقمون بودن و هیچ وقت نذاشتن تو زندگی چیزی کم و کسر داشته باشیم. با اینکه فقط پدرم کار میکردن و ۷ تا بچه بودیم و خرجمون زیاد بود، ولی هیچ وقت یادم نمیاد بگم اینو ندارم یا اونو ندارم یا فلان جا نرفتم. خلاصه همیشه شاکر خدا هستم و بودم و خواهم بود. هر کدوم بزرگ و بزرگتر شدیم و درس خوندیم و بعد هم یکی یکی سرو سامون گرفتیم. من ۲۰ سالم بود که همسر جان به خواستگاری اومدن و پدرم سخت مخالف بودن😒 همش میگفتن ما اصلا شناخت نداریم و نمیشناسیم و ... خلاصه سخت گیریهای پدرانه... تا اینکه خانواده ی همسر جان، پافشاری کردن که کم کم باهم آشنا میشیم و تحقیق میکنیم و از اینجور حرفها... آمدن و رفتن، برادرم که از من بزرگتر بودن، رفتن تحقیق و پرس و جو، از محل کارش، محل زندگیش، دوستاش و آشناها و خلاصه سرتون و درد نیارم، هر جا که فکرتون برسه از همسر جان پرسیده بودن، هیچ کس حتی کوچکترین عیب هم از ایشون نگفته بودن، برادرم خوشحال و شاد که بهترین پسره و چهارتا خواهر داره🙈😅 کم کم پدرم نرم شدن و قبول کردن و خواستگاری رسمی شدو منم یک دل نه صد دل عاشق شدم و دلبسته و وابسته شدم. اسفند سال ۸۴ عقد کردیم و قلبهامون و به هم پیوند زدیم❤️ و ۶ ماه هم عقد بودیم. میتونم بگم،بهترین دوره از زندگیم بود، تو دوران عقد خیلی خوش بودیم و همش در کنار هم بودیم و هرروز که میگذشت، بیشتر دلم براش تنگ میشد. با اینکه خیلی از هم دور نبودیم. از خونه ی ما تا خونه ی همسر جان ده دقیقه هم نمیشد فاصله، ولی خیلی دلم براش تنگ میشد و دلم میخواست هر چه زودتر بریم سر زندگیمون و همش در کنار هم باشیم. دوران شیرین عقدمون ما هم تموم شدو شهریور ۸۵ به آرزوم رسیدم، چون دیگه از هم جدا نبودیم و هرشب و هر روز در کنار هم بودیم و پر از آرامش. خیلی عاشقش بودم و هستم. سه ماه بعد از ازدواجمون من باردار شدم و همه خوشحال🥰 چون خدا لطفش رو شامل حالمون کردو یه هدیه ی زیبا بهمون داد. دوران شیرین بارداری که سختی های خودش رو داره هم تموم شدو شهریور ۸۶ خدا یه دختر ناز و زیبا رو بهمون هدیه داد. دخترم خیلی صبور بود و اصلا اذیتم نکرد و من کیف میکردم از بچه داری. همسرم خیلی خوشحال بودن و عاشق دخترم😍. با اینکه دخترم خیلی آروم بود و اذیتم نکرد ولی من اشتباه بزرگی کردم و حرف دیگران و سرلوحه قرار دادم😔 و از طرفی هم شعار فرزند کمتر زندگی بهتر همه جا رو پر کرده بود. منم مواظب بودم که یه موقع باردار نشم. تا اینکه دخترم ۷ ساله بود و همش میگفت چرا من آبجی و داداش ندارم😔 به هر کس میرسید میگفت من تنهام😢 همسرم بنده خدا، فقط حرف منو گوش میداد و میگفت هر وقت تو بگی، اون بنده ی خدا بی تقصیر بود. خلاصه من موافقت کردم برا بچه ی دوم و خیلی زود باردار شدم و شاکر خدای خوب هستم. تیر ماه ۹۳ خدا یه هدیه ی دیگه به ما داد و من همیشه ممنونم. پسرم خیلی ناز بود و من و همسرم عاشقش شدیم. البته اینم بگم در طول این هفت سال اتفاقات زیادی افتاد، مثلا پدر شوهرم که مریض بودن فوت کردن و من و همسرم که مستاجر بودیم و دخترم یک سالش بود، اومدیم و پیش مادرهمسرم و خواهرشون زندگی کردیم و تا ده سال در کنارهم بودیم و در این مدت اتفاقات تلخ و شیرین رخ داد و گاهی ناراحت، گاهی غمگین و گاهی هم شاد ولی گذشت و من فقط به عشقی که به همسرم داشتم، سختی زندگی رو به جون میخریدم و تحمل میکردم. سختی ها، حرف ها و خیلی از چیزهای دیگه که خودتون میدونید میتونه بین مادرشوهر و خواهر شوهر و عروس رخ بده... خلاصه منم این چیزها رو کامل نگفتم وخلاصه کردم. ولی پسرم و تو خانه ی مادر شوهر به دنیا آوردم و خیلی سخت بود. چون رفت و آمد زیاد بود. دوتا از خواهرای همسرم بعد از من ازدواج کردن و دوتا هنوز خونه بودن و خوب منم راحت نبودم. دامادها و دخترها می اومدن خونه ی مادرشون و من همش چادر سرم و خلاصه اینحوری... ولی گذشت و پسرم دوسالش شد و به همسرم گفتم دیگه من نمیخوام تو این جای کوچیک زندگی کنیم. چون یه اتاق دستمون بود و بچه ها هم بزرگ میشدن و سخت شده بود زندگی کردن تو شلوغی و گاهی کلافه میشدم و گریه میکردم و میدونستم که همسرم نمیتونه خونه تهیه کنه😢 و همش دعا میکردم و از خدا میخواستم که کمکمون کنه..تا اینکه یه روز همسایمون که خانم خوب و مومنی بودن اومد خونه مون و متوجه شد که دو تا خانواده با شرایط سخت دارن زندگی میکنن، پیشنهاد داد که مستاجر خونه شون رفته... ادامه 👇 🌹 @Mazan_tanhamasir
اول همسرم قبول نمیکردن و میگفتن خانوادم تنها می مونن و خلاصه مادر همسرم هم با همسرم صحبت کردن که جاتون کوچیکه و بچه هات بزرگ شدن و از این حرف ها... همسرم راضی شد. تابستون اثاث کشی کردیم و اومدیم خونه ای که مستقل بودیم و جامون هم بزرگتر بود و خدا رو هزاران بار شکر کردم. تازه پسرم دو سالش تمام شده بود و دخترم کلاس سوم و تمام کرده بود. منم با خیال راحت وسایل خونه رو چیدم و کم کم به خونه ی جدید عادت کردیم. هم مادرم نزدیک بود و هم مادرشوهرم. خونه مون می اومدن و سر میزدن، مادرشوهرم بیشتر دلش تنگ میشد و میگفت چند سال باهم بودیم و حالا جاتون خالیه😜 چند سال گذشت و ما گفتیم همین دوتا بچه بسه و جنس مون هم جوره. اطرافیان هم همین رو میگفتن و منم بیخیال شدم. گفتم همین دوتا بسه خدا رو شکر... تا اینکه تابستون سال هزارو چهارصد پدرم و از دست دادم و خیلی برام سخت گذشت😭 رهبر عزیزمون هم جهاد ما رو تو فرزند آوری و زیاد شدن نسل شیعه قرار دادن، منم تصمیم گرفتم که باردار بشم، البته این‌دفعه همسرم بیشتر از من راضی بودن. چند ماهی گذشت و من باردار نشدم و منم گفتم اگه خدا بخواد به من دوباره هدیه میده و ... بعد از یه مدت دیدم خبری از دوره ام نیست و خوشحال شدم و بی بی چک زدم و خط کمرنگ افتاد و رفتم آزمایش دادم و فهمیدم باردارم و خیلی خوشحال و همسرم بیشتر از من😁😃 هفت هفته بودم که رفتم صدای قلب جنین و گوش کنم که بهم گفت جنین مرده و ختم بارداری 😢😭 منم خیلی دلم شکست و گفتم حالا چیکار کنم؟ گفت برو و سقط کن. تقریبا دو ماهم بود. رفتم پیش دکتر خودم که متخصص بود، گفت هشت میلیون میگیرم و کورتاژ میکنم😳 منم هاج و واج چه خبره...اومدم از مطب بیرون با چشم گریون 😭 مادرم هم باهام بودن و دلداری میدادن و از یه طرف هم میگفت حالا دیگه باردار نمیشدی😒 دوتا داری دیگه. میخواستی چیکار؟ خلاصه من رفتم بهداشت و گفتم اینجوری شده. اونا سونو رو دیدن و گفتن چرا بری کورتاژ، برو خونه دمنوش گرم دم کن و بخور تا خود به خود سقط بشه. منم همین کار رو کردم و تو خونه سقط شد. اما خیلی درد کشیدم و شرایط سختی داشتم 😭 مادرم چند روز پیشم موند و بهم رسیدگی کرد. همسرم خیلی ترسیده بود و هر چی میخواستم برام تهیه میکرد و دلداریم میداد. خلاصه اون روزهای سخت گذشت و حالم بهتر شد و چند ماهی گذشت. دوباره تصمیم گرفتم باردار بشم.شش ماه از سقط گذشته بود که متوجه شدم باردارم. اما میترسیدم برم دکتر😔 ولی توکل به خدا کردم و رفتم. همین که صدای قلب جنین و شنیدم، انگار دنیا رو بهم دادن😍 بعضی ها از خوشحالی زیادم فکر میکردن اولین بچمه😂 و من خیلی خدا رو شکر کردم و هر ماه پیش دکترم میرفتم و تا اینکه نه ماه تموم شد. البته خیلی سختی داشت، سنم هم بالا رفته بود و مایع دور جنین کم بود و من همش تحت نظر بودم. خدا کمک کرد و تا سی و نه هفته پیش رفتم و به دکترم گفتم منو سزارین کنید دیگه نمیتونم تحمل کنم. کلا اون دوتا رو هم سزارین شدم. بهمن هزارو چهارصدو یک پسر قشنگم به دنیا اومد و شد امید دوباره ی همه مون تو خونه... دخترم خیلی خوشحال شد و میگفت مامان این واقعا داداش منه😍 پسرم میگفت مامان واقعا برام داداش آوردی 🥰 با اومدن نوزاد قشنگمون زندگیمون رنگ و بوی تازه ای گرفت🤲 و من همش میگم خدایا شکرت به خاطر این نعمت قشنگت. الان که براتون اینو مینویسم تولد حضرت زینب هست و پسرم جلو چشمام داره چهار دست و پا میره و همه جا رو دوست داره به هم بریزه😝 دخترم کلاس یازدهم هست و پسرم کلاس چهارم..با به دنیا اومدن این وروجک ما تونستیم ماشین بخریم و وام فرزند آوری گرفتیم ولی هنوز مستاجریم. اما مدام خدا رو شکر میکنم و دعا میکنم که همه ی دوستان گلم به آرزوهاشون برسن و برای منم دعا کنن که بتونم سرباز برا امام زمان تربیت کنم🤲 دوست دارم دوباره بچه دار بشم و از خدا کمک میخوام. برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات برمحمد و آل محمد🌸🌸 🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
: در برخورد با فساد به هیچ کسی رحم نخواهم کرد. ✍انصافا چطوری اینقدر بُنیه داره ؟ نصف شب از روسیه اومده فردا صبحش رفته کرج 😐 روحانی یه مسافرت داخلی میرفت یه هفته استراحت می‌کرد... 🌹 @Mazan_tanhamasir
16.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پوتین: بهترین آرزوها را به مقام معظم رهبری برسانید رئیس‌جمهور روسیه در دیدار با رئیسی: وقتی بر حریم هوایی ایران پرواز می‌کردم می‌خواستم مستقیماً در تهران فرود بیایم و ملاقات داشته باشم، اما به من گفتند که رئیس‌جمهور در حال رفتن به مسکو است. روابط دو کشور به سرعت در حال توسعه است؛ موجب امتنان خواهد بود که بهترین آرزوها را خدمت مقام معظم رهبری برسانید، چون ایشان از روابط ما حمایت می‌کنند. 🌹 @Mazan_tanhamasir
آقا مرتضی آوینی می‌گفت: «مَشک رنج‌های انقلاب را به دندان کشیده‌ایم، دست و پا داده‌ایم، اما آن را رها نکرده‌ایم...» ما نیز تا زنده ایم آن مشک را رها نخواهیم کرد حتی به اشک! به خون، به سر...♥️ 🌹 @Mazan_tanhamasir
❤️ مثل یعقوبم که بُرهانی ندارم جز خودت همسفر تا کوی جانانی ندارم جز خودت پاره کردم این گریبان تا بدانی عاشقم بهرِ کَس پاره گریبانی ندارم جز خودت در پشیمانی، پشیمان از پشیمانی شدم راهِ حل از این پشیمانی ندارم جز خودت بین خلوتگاه قبرم شک ندارم آخرش فاتحه خوانی و مهمانی ندارم جز خودت در قیامت هم بهشت من تویی آقای من خوب می دانی که رضوانی ندارم جز خودت 🌹 @Mazan_tanhamasir
1_1110879038
9.74M
📜 قرائت 🎊 تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد... ره: اگر هر روز خواندی ، مقدراتت عوض می‌شود...⚡️ ✅ امروز محکم‌تر سربازی و یاریم را تمدید می‌کنم. 🌤اللهم عجل لولیک الفرج 🌤 التماس دعا ....🌷 ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎ 🌹 @Mazan_tanhamasir
•┄❁بِـسْـم‌‌ِاللّٰه‌ِالࢪَّحمن‌ِالࢪَّحیمْ❁┄• ســلااام و درودهــا محضر مبارک عزیزان همیشه همراه😊 الهی روزِ قشنگ اول هفته‌تون لبریز عطوفت ولبخند یزدان 🌺 ان‌شاءالله که شروع هفته آغاز خوبی‌ها و زیباتر و مفیدتر از هر روزتون باشه🌱 آنچہ خداوند می دهد پایانی ندارد و آنچہ آدمی می دهد دوامی ندارد الهی زندڪَیتوݩ پر از داده هاے خداوند باشه 🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تلاقی جمعیت و قدرت؛ آنچه زنان غزه با «امید» حفظ کردند. جمعیت و شاخص‌های مربوط به آن، همواره به عنوان یکی از اصلی‌ترین عوامل قدرت دولت‌ها به شمار رفته و به همین دلیل جایگاه بالایی در دکترین و راهبرد دفاعی و محاسبه قدرت کشور‌ها دارد. از هفتاد سال پیش و پس از اشغال فلسطین، مطابق روند‌های معمول، نواحی فلسطینی به دلیل مشکلات متعدد از جمله مسایل اقتصادی، باید به سمت کاهش جمعیت حرکت می‌کردند، به ویژه آنکه نوار غزه از نظر منابع طبیعی منطقه‌ای غنی محسوب نمی‌شود و همواره با کمبود آب و سوخت روبرو است. این در حالی است که نیمی از جمعیت باریکه غزه بیکار هستند و منبع درآمدی ندارند و حدود ۶۶ درصد از جمعیت این منطقه زیر خط فقر زندگی می‌کنند. در اکثر کشور‌های جهان در حال حاضر با نرخ منفی رشد جمعیت روبرو هستند و یا با نرخ جانشینی، جمعیت فعلی را حفظ می‌کنند، اما جمعیت فلسطینیان با نرخ رشد ۲۷ درصد همراه بوده است. مقایسه‌ای ساده میان وضعیت حامیان رژیم صهیونیستی از لحاظ اقتصادی و کمک‌های مالی و تسلیحاتی با حامیان مقاومت فلسطین، بازداشت‌های گسترده نوجوانان و جوانان فلسطینی، حدود ۱۰ هزار کشته سالانه به دلیل حملات مداوم رژیم غاصب در غزه و سایر مناطق فلسطینی و همراهی تشکیلات خودگردان با خواست آمریکا و رژیم صهیونیستی، می‌توانست آینده‌ای تاریک را برای مردم غزه به همراه داشته و در نتیجه به شکلی واضح بر نرخ رشد جمعیت آن تأثیر بگذارد. اما چنین اتفاقی رخ نداده و زنان فلسطینی با حفظ قدرت خود، یعنی فرزندآوری و حفظ جمعیت جوان در سایه تربیت و حفظ آرمان‌های آزادی فلسطین، توانستند قدرت مقاومت را با کمک همین جمعیت حفظ کنند. عمده نیرو‌های حماس که از ۷ اکتبر هیمنه نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را به چالش کشیده‌اند، جوانانی هستند که حتی رهبران و موسسان گذشته حماس را به خاطر ندارند و در همین دو دهه فشار فزاینده بر غزه، متولد شده و رشد کرده‌اند. سال‌ها تلاش فمینیست‌ها برای حذف مهمترین قدرت زنان، یعنی باروری، به بهانه تساوی و همسانی شرایط زیست با مردان، از سوی زنان فلسطینی به شکلی گسترده به چالش کشیده شده، چرا که عملاً اگر معیار‌های سبک زندگی غربی که در برخی کشور‌های اسلامی از جمله ایران نفوذ کرده است، مورد قبول زنان غزه واقع شده بود، اکنون حماس نیرویی برای مقابله با رژیم غاصب نداشت و جمعیت باقی مانده به دلیل پیری، باقی مانده سرزمین فلسطین را نیز به صهیونیست‌ها واگذار کرده بود. حتی در شرایط کنونی نیز به طور واضح مشخص است که نسل باقی مانده، به زودی جایگزین شهدای غزه را جبران و نسلی جوان و جنگنده را به جامعه فلسطینی تقدیم خواهند کرد. آنچه اکنون توانسته موازنه قدرت میان باریکه غزه و رژیم غاصب را علی رغم حمایت‌های گسترده غرب از آن حفظ کند، پایداری و اعتقاد مادران و زنان فلسطینی به «امید» است که پیروزی و بازگشت به قدس را حتمی می‌دانند. این موضع به قدری در نسل فعلی آشکار است که حتی نوجوانان و کودکان فلسطینی علی رغم از دست دادن خانواده و شرایط وحشتناک بمباران‌ها، در مقابل دوربین، عزت خود را حفظ می‌کنند و با جملاتی کوبنده صهیونیست‌ها را به مبارزه می‌طلبند. زنان غزه اثبات کردند که علی رغم همه فشار‌های اقتصادی و سیاسی، تولد و رشد فرزندان و حفظ جمعیت می‌تواند آرمان مقدس یک سرزمین را حفظ و مسیر آینده را روشن کند. امری که به نظر می‌رسد باید تبدیل به یک فرهنگ عمومی در میان کشور‌های اسلامی و به ویژه ایران شود تا با حفظ نسل جوان و معتقد، بتواند موازنه قدرت در جهان را بیش از پیش به نفع اسلام تغییر داده و جهان را آماده پیروزی لشکر مسلمانان کند. ✍ سیده فاطمه نعمتی 🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چرا نسل جدید گرفتار تا های داخلی شد؟ افشاگری از خیانت برخی نهادهای فرهنگی که به بهانه جذب خاکستری ها پول های هنگفت بپای عناصر بدنام و زباله دان ها می‌ریزند 🌹 @Mazan_tanhamasir
🔴یک بام و دو هوای مدعیان زن زندگی آزادی تمام اسناد و مدارک، ادعای شاکیان خصوصی، شاهدان در منزل تتلو گواه این است که تتلو دختران را تحت بدترین شکنجه‌ها قرارداده است. تجاوز و اعتیاد و زندانی کردن، شکنجه فیزیکی دختران کمترین هنر تتلو بوده است. حال یک یک مدعیان زن زندگی آزادی، شده‌اند وکیل مدافع تتلو و حاکمیت را تهدید به اغتشاش هواداران تتلو می‌کنند‌. واقعا شما چطور با این همه وقاحت زندگی می‌کنید؟ لااقل اجازه دهید جوهر استوری‌های زن زندگیتان خشک شود بعد مدافع زن آزارترین خواننده محبوبتان شوید. ✍عالیه سادات ___________________ 🌹 @Mazan_tanhamasir
سلام و وقت بخیر 🌺 🚩 فرارسیدن ایام فاطمیه رو خدمت آقا امام زمان عج و شما عزیزان تنهامسیری تسلیت عرض میکنیم ...🏴 یه نکته رو عرض کنم ان شالله که دقت بفرمایید. خیلی خوبه که ایام فاطمیه رو هم مثل ایام محرم خیلی با شکوه و عالی برگزار کنیم. ✅ خصوصا هر کسی میتونه موکب بزنه. خدا میدونه که اثر موکب و غذا و چایی دادن به مردم اگه از جلسات روضه بیشتر نباشه کمتر نیست. 🌹 هرچقدر میتونید توی خونه ها و مساجد و هیات ها جلسه بگیرید و معارف اهل بیت رو منتشر کنید. هر کسی هرچقدر میتونه برای مجالس فاطمیه هزینه کنه و وقت بذاره.
هیچ وقت فکر نکنید جلسات روضه موجب افسردگی و ناراحتی میشه! 🔶 نه واقعا اینطور نیست. شور و نشاطی که در اثر جلسات روضه به دست میاد هزار برابر شادی ها بر اثر عروسی و جشن و رقاصی و این جور چیزاست. ببینید شادی که در اثر گناه به دست میاد موقتی هست و بعدش موجب افسردگی و بی روح شدن انسان میشه. ولی گریه برای اباعبدالله الحسین علیه السلام و سایر اهل بیت علیهم السلام یه خاصیتی عجیبی که داره اینه که اتفاقا موجب نشاط بیشتر میشه. 💥❤️ شما به چهره های مردم وقتی از جلسه روضه بیرون میان نگاه کنید. همشون حالشون خوبه... با نشاط هستن و احساس سرزندگی میکنن💥
👈🏼 اگه پدری میبینه توی خونه ش مشکلاتو غم های زیادی هست و اهل خونه ناراحت هستن حتما چند تا جلسه روضه بگیره توی خونه 🔺 اگه مادری میبینه خونه ش حس و حال و نشاط نیست حتما چند جلسه روضه بگیره. ✅ اگه رئیس اداره ای میبینه شور و نشاط توی اداره نیست حتما صبح ها یا در وقت های مناسب یه جلسه روضه کوتاه بگیره توی اداره. مساجد که دیگه هر شب بعد از نماز عشا باید چند دقیقه روضه داشته باشن. این دیگه در حد واجب هست!!! 💥🌷 واقعا غوغاست... اثری که روضه بر هدایت انسان ها داره تقریبا هیچ عبادتی در دنیا نداره..
میدونید چرا اینجوریه؟ 🔶 ببینید خدا برای هر عبادتی هزینه ای رو از طریق اولیاء الهی پرداخت کرده مثلا برای ترویج نماز، خیلی زحمت کشیده شده. برای حج و زکات و خمس و .... خیلی توسط علما و بزرگان تلاش شده 👈🏼 ولی برای شکل گیری روضه ها خداوند متعال بیشترین هزینه رو کرده... و طبیعتا بیشترین اثر رو هم بر روی آدم ها همین روضه ها خواهند داشت... 🌷 خدا برای شکل گیری روضه ها حاضر شده علی اصغر شش ماهه روی دست سیدالشهدا در خون خودش دست و پا بزنه... 🌷 خدا حاضر شده که محبوب ترین بنده خودش یعنی اباعبدالله الحسین در گودی قتلگاه زیر سم اسب ها بره... خدا حاضر شده که فاطمه عزیزش بین در و دیوار قرار بگیره و توسط دشمنان خدا تازیانه بخوره...😭 خدا برای تشکیل این جلسات روضه خییییلی هزینه کرده....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 💠 اتومبیل جلویی خیلی آهسته پیش می‌رفت و با اینکه مدام بوق می‌زدم، به من راه نمی‌داد. داشتم خونسردی‌ام را از دست می‌دادم که ناگهان چشمم به‌‌ نوشته کوچکی روی شیشه‌ عقبش افتاد: 👈"راننده ناشنواست، لطفا صبور باشید!"👉 💠 مشاهده‌ی این نوشته همه چیز را تغییر داد! بلافاصله آرام گرفتم، سرعتم را کم کرده و چند دقیقه با تأخیر به خانه رسیدم. 💠 ناگهان با خودم زمزمه کردم: آیا اگر آن نوشته پشت شیشه نبود، من صبوری به خرج می‌دادم؟ 💠 راستی چرا برای بردباری در برابر مردم به یک نوشته نیاز داریم!؟ اگر مردم، نوشته‌هایی به پیشانی خود بچسبانند، با آنها صبورتر و مهربان خواهیم بود؟ نوشته‌هایی همچون: 🔸"کارم را از دست داده‌ام" 🔸"در حال مبارزه با سرطان هستم" 🔸"در مراحل طلاق، گیر افتاده‌ام" 🔸"عزیزی را از دست داده‌ام" 🔸"احساس بی ارزشی و حقارت می‌کنم" 🔸"در شرایط بد مالی و ورشکستگی قرار دارم" 🔸“بعد از سال‌ها درس خواندن، هنوز بیکارم” 🔸“در خانه مریض دارم” 🔸و صدها نوشته‌ی دیگر شبیه اینها. 💠 همه درگیر مشکلاتی هستند که ما از آنها بی‌خبریم. 🌹با مهربانی به یکدیگر احترام بگذاریم چون همه چیز را نمی‌شود فریاد زد! 🌸 🌹 @Mazan_tanhamasir
❣سلام‌ امام زمانم✋🌸 پشت دیوار بلند زندگی مانده ایم چشم انتظاریک خبر یک انا المَهدی بگو یاابن الحسن(عج) تا فرو ریزد حصار غصه ها 💓اللهم عجل لولیک الفرج💓 سلام روزتون مهدوی 🌹 @Mazan_tanhamasir
1_1110879038
9.74M
📜 قرائت 🎊 تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد... ره: اگر هر روز خواندی ، مقدراتت عوض می‌شود...⚡️ ✅ امروز محکم‌تر سربازی و یاریم را تمدید می‌کنم. 🌤اللهم عجل لولیک الفرج 🌤 التماس دعا ....🌷 ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎ 🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┄✮بِـسْـم‌‌ِاللّٰه‌ِالࢪَّحمن‌ِالࢪَّحیمْ✮┄• از صدای گذر آب چنان فهمیدم: تندتر از آب روان ، عمر گران میگذرد . زندگی را نفسی، ارزش غم خوردن نیست؟ آرزویم این است آنقدر سیر بخندی که ندانی غم چیست . ســــــــلام و درودے جانانہ ب شما سروران با صفا ☺️✋ روز زیباتون آباد و وجودتون لبریز از یاد خـــدا❤️ 🌹 @Mazan_tanhamasir
🔸 📌کجا می بری؟! یک کسی کارخانه‌های متعددی داشت و از سرمایه‌دارهای درجه یک بود. از یک استانی به تهران آمده بود، نزد من در ستاد نماز آمد. از بیرون برایش غذا آوردند و خودمان هم نشستیم خوردیم. در بشقابش دو سه قاشق زیاد آمد. گفت: آقای قرائتی اینجا در ستاد نماز پلاستیک ندارید؟ نایلون؟ گفتیم: چرا. آوردیم و دادیم. دیدیم دو سه قاشقی که زیاد آمده را ریخت در پلاستیک بست و در جیبش گذاشت. گفتم: کجا می‌بری؟ گفت: من در استانی که کار می‌کنم چند تا مرغ دارم. این را برای مرغ‌ها می‌برم. معاملاتی که می‌کرد مثلاً یکی از چک‌هایش هفتاد میلیارد تومان بود. قصه برای ۲۰ سال پیش است تقریباً ولی می‌گفت: یک دانه برنج نمی‌گذارم حرام شود. ما فکر می‌کنیم نه، گدابازی در نیاور و این‌ها را دور بریز. 🌹 @Mazan_tanhamasir
من در سن ۱۷ سالگی تولد خانم فاطمه زهرا سلام الله علیه مادر شدم😍 اسم دخترمو فاطمه گذاشتم، بچم خیلی بیقرار بود و البته منم بی تجربه بودم، همسرم میگفت همین یه دونه بسه. به مرور دختر خیلی آروم و شیرین زبان شد ۴ سالگی دخترم کم کم بفکر دومی بودم ولی شرایط مالیمون خیلی ضعیف بود همسرم راضی نشد تا اینکه دخترم ۷ سالش بود، گوشه گیر شده بود بهونه می‌گرفت. من دوباره به شوهرم اصرار کردم گفتم حالا که دیگه وضع مالیمون بهتر شده، دخترمونم بزرگ شده بلاخره نمیشه که تنها بمونه و دخترمم هر روز بهونه خواهر برادر می‌گرفت، تا اینکه همسرم راضی شد ولی گفت باید دکتر بریم که پسر باشه و جنسمون جور بشه و دیگه بس... چند وقتی رفتم دکتر رژیم گرفتم بعد ۶ ماه که اقدام کردم باردار نشدم😡 رژیمو کم کردم بعد از چند ماه هنوز خبری از بارداریم نبود خیلی ناراحت بودم ۷ ماه گذشت تا اینکه دوره ام عقب افتاد. رفتم آزمایش مثبت بود. هم خوشحال بودم، هم ناراحت، چون رژیم رو رعایت نکرده بودم. اگه دوباره دختر میشد، چیکار می کردم، بعد از کلی استرس رفتم سونو گرافی، بچه پسر بود. پسرم ۴ سالش شد، به همسرم گفتم واقعا دو تا کمه، باید به فکر آینده بچه هامون باشیم. قرار نیست ما برا همیشه کنارشون باشیم. باید چند تا خواهر برادر باشن تا بعد از ما حامی غمخوار یک دیگر باشن ولی همسرم اصلا راضی نبود تا اینکه با کانال شما آشنا شدم. همه تجربه ها رو میخوندم، هر روز تجربه ها رو برا همسرم و دخترم تعریف میکردم تا اینکه همسرم راضی شد. دیگه جنسیت مهم نبود، فکر کردم دوباره مثل قبل دیر حامله میشم، تو کانال خونده بودم بعضی از اعضا برا بچه دار شدن چله زیارت عاشورا برا شهید نوید صفری گرفتن، منم چله رو شروع کردم، ماه بعد حامله شدم حس خیلی عجیبی بود خیلی خوشحال بودم😍 هفته ۱۳ دکترم غربالگری نوشت. انجام دادیم. بعد از چند روز همسرم رفت جواب آزمایش رو گرفت. دکتر گفته بود دو هفته دیگه آزمایش باید تکرار بشه، خیلی نگران بودم. زنگ زدم آزمایشگاه گفت تکرار نیست این آزمایش دو مرحله ای هست. باید هفته ۱۵ بیای برا مرحله دومش بعد از دو هفته آزمایش رو انجام دادم ولی با هزینه چند برابر بیشتر از قبل، چند روز بعد جواب رو برا دکترم بردم نگاه کرد و گفت خانم بچه شما سالم نیست، مشکل سندرم داون داره، با گریه گفتم یعنی چی ما دو تا بچه سالم داریم مگه میشه؟ گفت ربطی نداره، چرا نشه. برو آمینیوسنتز اگه مشکل داشته باشه، ختم بارداری رو میدم. اصلا باورم نمیشد، تا برسیم خونه همش گریه میکردم فرداش رفتم بیمارستان برای آمینیوسنتز، دکتر اونجا نبود، یه خانمی از پرسنل بیمارستان دید باردارم اومد برا آموزش شیردهی تا مشکلمو گفتم، دلداریم داد و گفت از هر ۱۰۰ نفری که میان اینجا شاید یک نفرشون مشکل داشته باشه، اصلا نگران نباش تو اینترنت خوندم که بعد از آمینوسنتز احتمال سقط هست به همسرم گفتم کاش انجام ندیم اون گفت اگه مشکل داشته باشه چی؟ اومدم خونه یه دل سیر گریه کردم. گفتم خدایا منو اینجوری امتحان نکن من دوست ندارم قاتل باشم. آخه این طفل معصوم به چه گناهی باید کشته بشه؟ مثل این میمونه که من برم تو خیابون یه بچه مشکل دار ببینم و بکُشمش... همش دعا میخوندم و گریه میکردم و ناراحت از اینکه خدا دو تا بچه سالم داده ولی ما شکرش رو بجا نیاوردیم، یاد چله زیارت عاشورا برا شهید نوید صفری افتادم و چله رو شروع کردم، و همچنین دعای گنج العرش، دعای جوشن کبیر خوندم، یکم آروم شدم. بلاخره رفتیم آمینوسنتز انجام دادیم، قبلش وضو گرفتم و آیت الکرسی خوندم دکتر گفت یه سندرم دیگه به اسم sols هست که احتمال اون در بچه شما بالاست ولی اگه اون آزمایش رو انجام بدیم هزینش زیاده نزدیک ۷ میلیون میشه که تو سونوگرافی آنومالی هم تشخیص داده میشه، مربوط به نقص عضو میشه دیگه ما اون آزمایش رو منصرف شدیم فقط داون رو گفتیم انجام بدن، سه روز بعد همسرم رفت جواب آزمایش رو بگیره زنگ زد خیلی استرس داشتم تا گوشیو برداشتم گفت خانوم کی به شما گفته بچه تون مشکل داره؟ گفتم سالمه؟؟؟ تا گفت بله گریه کردم دیگه نتونستم صحبت کنم. دخترم نگران شد، گوشیو دادم بهش، رفتم سجده، نمیدونید چه حالی داشتم انگار دنیا رو بهم دادن. دو هفته بعدشم رفتم آنومالی با استرس پرسیدم بچه سالمه، گفتش بله، واقعا از ته دلم خدا روشکر کردم. شوهرم نذر کرده بود اگه سالم باشه، یه کمکی برا ایتام کنار بگذاریم که پیشنهاد فرزند معنوی دادن بهمون و نازنین زهرا فرزند معنوی ما شد. خدا رو شکر پسرم ۸ ماهه دنیا اومده الحمدالله صحیح و سالم و پر روزیه😍 هر وقت بچمو بغل میگیرم خدا رو شکر میکنم و گاهی اوقات اشک شوق میریزم بابت وجودش، ان شاءالله همه مادرا فرزندانشون رو صحیح و سالم در آغوش بگیرن. 🌹 @Mazan_tanhamasir
⁨⁉️اگر توی ذهنتان این سئوال است که پس چرا در دولت پول نفت را نمی بینیم؟؟!! پاسخش اینجاست👆👆👆 ✍ 🌹 @Mazan_tanhamasir