🦋داستانک
"ستاره باران غدیر"
بلند بگو یا علی
نامم ربیعه است. من یکی از دادزنها بودم. پیامبر (صلّی اللّه و علیه و آله و سلّم) به ما سپرده بود، هرچه قرار است در خطبه بگوید، ما هم تکرار کنیم. بدون اینکه کلمهای کم و زیاد کنیم.
من و بقیه دادزنها بلندی درست کردیم، که بین جمعیّت بالاتر باشیم و صدایمان رساتر شود. ما از تیزگوشترینها و بلند صداترینها بودیم. جا به جا، توی بیابان بین مردم ایستادیم. پیامبر خطبهی بلندی خواند. من هم، تا جان داشتم، صدایم را ریختم توی حنجره و داد زدم. جمله به جمله اش، فریاد زدم.
خطبهی پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) با همیشه فرق داشت. اصلاً حال خود پیامبر هم عجیب بود. با شعف و شادی حرف میزند و دست علی (علیه السّلام) را محکم چسبیده بود. یک جایی از خطبه هم گفت: «هر کس من مولای او هستم، از این به بعد این مرد؛ همین علی که دستش را بالا گرفتهام مولا و امیر اوست.»
#عید_ولایت
#علی_امیرالمومنین
#غدیر
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
🇮🇷 @Mehr_Tavasi 🇮🇷
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
🍀امروز میدان امام
حال و هوای آخرین روزهای بهاری؛
کمبود امکانات😄
و صرف فعل خواااستن ✌️
و
میزبان نوجوانان عزیزمان😇
و
تشکیل ِ
زنجیره های محکم ِ «مـهر و تواصـی»
گفتگو؛
برگزاری چالش؛
به طعم جهاد تبیین🌤
✍گاهی منتطرِ امکانات ماندن، دور شدن از هدف و از دست دادن فرصت هاست...
📌مورخ ۲۹ خرداد ماه ۱۴۰۲ که رفت تا خاطره ی دیگر ثبت شود؛
🌱از قصه ی انتظااار...
#اصفهان
#دختران
#نوجوانان
#جوانان
#جهاد_تببین
#میدان_امام
#ایمان_و_امید
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
🇮🇷 @Mehr_Tavasi 🇮🇷
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
🦋داستانک
"ستاره باران غدیر"
ترافیک فرشته ها
فرشتهها نوبتی اجازه میگرفتند، تا از آسمان به سمت زمین بروند. چنان پر از شادی و شوق بودند که نگو. اهل آسمان همگی خوشحال و راضی بودند،
دل توی دلم نبود که من هم برسم زمین. نمیشد آن بالا ماند و به دستبوسی نبی خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) نرفت. نمیشد علی (علیه السّلام) را در آغوش نگرفت.
مردم همه داشتند با حضرت بیعت میکردند و فرشتهها هم برای رفتن به زمین و ملاقات با نبی خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) و امیرالمومنین علی (علیه السّلام) لحظهشماری میکردند.
آسمان روشن و رؤیایی شده بود. ترافیک فرشتهها بود.
از آن بالا، اطراف برکه مثل طلا برق میزد. صدای شادی زنها و پایکوبی مردها میآمد.
مردم دور تا دور خیمه حضرت علی (علیه السّلام) حلقه زده بودند و این حلقه چندلایه شده بود و با سلام و صلوات و ذکر خدا، جانشینی او را تبریک میگفتند.
دل توی دلم نبود، تا دستم به دست مولا برسد.
وقتی رسیدم ، شانهی نبی خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) را بوسیدم . پیامبر از همه خوشحالتر بود و دائم به همه میگفت:« به من تبریک بگویید! به من تبریک بگویید؛ زیرا خداوند مرا به نبوت و اهل بیتم را به امامت اختصاص داده است.
بعد در ازدحام جمعیّتی که به سمت خیمهی حضرت علی (علیه السّلام) میرفتند، خودم را جا کردم، تا مولا و امامم را یک بار دیگر ببینم...
#غدیر
#امیرالمومنین
#روز_ولایت
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
🇮🇷 @Mehr_Tavasi 🇮🇷
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
یاد آورانه...
بعضی چیزها هیچگاه فراموش نمی شوند....
یعنی نباید هم فراموش شوند...
بعضی چیزها مثل حادثه ی شاهچراغ😢
#شاهچراغ
#شهادت
#نفاق_تفرقه
#داعش
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
🇮🇷 @Mehr_Tavasi 🇮🇷
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
شهیدانه🌹
افرادی که در فهم خیلی ها نمی گنجند...
اینان پیروان مولا هستند...
سالروز شهادت شهید مصطفی چمران.
#چمران
#پیروان_مکتب_مولا
@Mehr_Tavasi
چمراااااااااااان🌹
#مردان_مرد
#مردان_ایران_زمین
#پیروان_حق
#پیروان_مولا
#الحق_مع_العلی_و_علی_مع_الحق
@Mehr_Tavasi
🔖غمها را نمیتوان کم کرد...
👈 باید خودت را زیاد کنی...
📚 تطهیر_با_جاری_قرآن
جلد دوم| ص ۸۱
#خودشناسی
#توسعه_وجودی
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
🇮🇷 @Mehr_Tavasi 🇮🇷
🇮🇷@einsad 🇮🇷
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
داستانک🦋
"ستاره باران غدیر"
من هم بودم
مادرم داشت با بانویمان حضرت فاطمهی زهرا (سلام اللّه علیها) صحبت میکرد و به ایشان تبریک میگفت. من این طرف، نشسته بودم کنار برکه و گلهای ریز صورتی و زرد و سفید برکه را میچیدم و لای موهایم رد میکردم. خم شدم تا خودم را در آب ببینم. لحظاتی بعد دیدم، مادرم شاد و خندان کنارم ایستاده است. برگشتم نگاهش کردم. خندید. دستی به سرم کشید و گفت: «چه زیبا شدی!»
بعد دست کرد لای علفها و یک گل بزرگ سفید پیدا کرد. آن را چید و به بالای سرم محکم کرد. چند تا از همسایگان و اقواممان هم دورم بودند و داشتند تماشایم می کردند. از خجالت آنها، سرم را پایین گرفته بودم و ریز ریز میخندیدم. یکی از آنها دست انداخت زیر چانهام و صورتم را بالا گرفت. با شعف و شادی گفت: «سمیه! سرت را بالا بگیر. امروز تو در یک اتّفاق بزرگ سهیم بودی. روزی که امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) مولای هر مرد و زنی شد.
مادرم سری تکان داد و گفت: «سمیه! شنیدی که پیامبر چه گفت؟ گفت: رسالت همهی ما این است که این خبر را به گوش بقیه و نسلهای بعدی برسانیم. یادت باشد تا هر وقت که خدا به تو عمر داد، این خبر بزرگ را برای بقیه هم تعریف کنی و بگویی که چه دیدی و چه شنیدی. به دوستانت بگو که نبی خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) جانشین خودش را معیّن کرد، تا بعداً شک و شبههای نماند.
#غدیر
#ولایت
#علی_امیرالمومنین
@Mehr_Tavasi
یادآورانه؛
بعضی چیزها هیچوقت فراموش نمی شود...
یعنی نباید هم فراموش کنیم....
بعضی چیزها مثل.....
#نفوذ_رسانه_بیگانه
#کم_کاری_رسانه_های_کشور
#تفرقه
#داعش
#شاهچراغ
@Mehr_Tavasi
🍃قبل از ظهور مهدی موعود، در میدانهای مجاهدت، انسانهای پاک امتحان می شوند!
🍀امام خامنه ای :
قبل از دوران مهدی موعود، آسایش و راحت طلبی و عافیت نیست. در روایات، «والله لتمحصن» و «والله لتغربلن» است، به شدت امتحان می شوید، فشار داده می شوید.
📋امتحان در کجا و چه زمانی است؟
آن وقتی که میدان مجاهدتی هست.
📋قبل از ظهور مهدی موعود، در میدانهای مجاهدت، انسانهای پاک امتحان می شوند. در کوره های آزمایش وارد می شوند و سربلند بیرون می آیند و جهان به دوران آرمانی و هدفی مهدی موعود (ارواحنا فداه) روزبه روز نزدیکتر می شود.
#ظهور
#آزمون_های_انتظار
#انتظار_نشستن_نیست
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
🇮🇷 @Mehr_Tavasi 🇮🇷
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
✌️چهارشنبههای با حجاب در آمریکا
🔶اینجا ایران نیست بلکه دانشگاهی در آمریکاست با شعار:
«چهارشنبههای با حجاب»
🔷دانشجویان مسیحی دانشگاهی در آمریکا، برای مقابله با اسلامهراسی ، تصمیم گرفتهاند که چهار شنبهها با حجاب در دانشگاه حاضر شوند.
#حجاب
#نشر_خوبی_ها
#زن_زندگی_آگاهی
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
🇮🇷 @Mehr_Tavasi 🇮🇷
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢
💌درصدی طلایی
💌درصدی به نیت یاری امام زمان
✨ بسم الله النور ✨
سلام به ایستادگانِ در مسیر ظهور!
حرف، حرف برکت است و حرفِ سهیم شدن!
حرف، حرف جهاد است؛ گاهی با کلام؛گاهی با جان؛گاهی با مال!
و جهاد؛ یعنی بودن در میدان؛ یعنی بی تفاوت نبودن!
و مومنین، مالِ خود را مال خدا می بینند و ایمان داشتن یعنی حاضر بودن!
🌤برای فرهنگ!
🌤برای امام!
فرصت ها در گذر و عمر کوتاه است..
و بهشت را به بها می دهند نه به بهانه!
می گویند درصدی....حتی یک درصد...
🪴پس زمانی که بی حساب برایش می بخشی و گام بر می داری...
بی شک امام مدیون ما نخواهد شد... می بخشد بی شمار..😌
گاهی ایمان هایمان را با بخشش مال محک بزنیم.
🌱گروه فرهنگی مهر و تواصی که یک گروه خودجوش و کاملا مردمی است، جهت استمرار فعالیت های میدانی خود، با هدف مهرورزی؛تواصی به حق و تواصی به صبر در بین بانوان و دختران، پذیرای کمک های مردمی است.
در این امر شما هم سهم کوچکی داشته باشید...که در دفتر عالم ثبت خواهد شد.
🍃جهت خرید اقلام فرهنگی
💳۵۰۴۱۷۲۱۰۹۹۲۹۵۱۰۸
بنام ریحانه نیازی
در ضمن، در حال حاضر، دوشنبه ها عصر، در میدان امام «ره» به حول و قوه الهی مستقر هستیم.
🌤گروه فرهنگی مهـر و تواصی :
🍀https://eitaa.com/joinchat/295108833C532cdf1f10
🌤کانال ما در ایتا:
🍀@Mehr_Tavasi
💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢
داستانک🦋
🌟ستاره باران غدیر⭐️
خوشحال های کوچکلو🐜🐜
ما مورچهها هم بودیم. وقتی خورده نانها و ذرّات ریز آذوقه اشان روی زمین ریخت، همدیگر را خبر کردیم و از لانه بیرون آمدیم.
پیامبر خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) را دیدیم. باورمان نمیشد آنجا، وسط بیابان جُعفه، اینهمه آدم چه میکرد؟
پیامبر داشت تقسیم کار میکرد و به هر کسی یک کاری میسپرد.
ما تماشا میکردیم چه خبر بود؟ مردها شترها را یک طرف بردند و جهاز شترها را برداشتند و روی هم چیدند. کوهی بلند از جهاز شترها درست شد. جمعیت مردم زیاد بود و ما باید مراقب میبودیم که زیر دست و پا له نشویم.
حضرت محمّد (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) از این منبر عجیب بالا رفت و پسر عمویش علی بن ابیطالب (علیه السّلام) هم به دنبالش بالا رفت. پیامبر دست او را رها نمیکرد.
سخنرانی شروع شد با هر جمله، مردم از شعف و شوق، تکبیر میگفتند و شادی میکردند. پیامبر دست علی را بالا گرفت. یک جوری بالا گرفت که پاهای حضرت علی از روی منبر جدا شد. پیامبر فریاد زد: «هر کسی من را به عنوان پیشوا و مولایش قبول دارد، از حالا باید علی را هم مولای خودش بداند و از او اطاعت کند.»
ما مورچهها هم کلمات پیامبر را تکرار میکردیم و چهرهی نبی خدا را تا آن روز این همه شاد و خوشحال ندیده بودیم.
🌟🌟🌟🌟🌟🌟
@Mehr_Tavasi
🌟🌟🌟🌟🌟🌟
امام محمد باقر علیه السلام:
"بهترین چیزی که دوست دارید در مورد شما بگویند در مورد دیگران بگویید."
@Mehr_Tavasi
یاد آورانه؛
بعضی چیزها هیچوقت فراموش نمی شود....😔
یعنی نباید هم فراموش شود...
بعضی چیزها مثل شهدای شاهچراغ...
<>_<>_<>_<>_<>_<>
@Mehr_Tavasi
<>_<>_<>_<>_<>_<>