eitaa logo
مصباحیه ...
131 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
8.9هزار ویدیو
493 فایل
مصباحیه ... اَلا ولایحمل هذا العَلَم اِلّا اهل البصر و الصّبر... معرفی شخصیت الهی و جهادی آیت الله #مصباح_یزدی...🌹 همراه با مطالب گوناگون خبری، تحلیلی، بصیرتی، اخلاقی، معرفتی و...🌸🌸🌸 @Soukhtee
مشاهده در ایتا
دانلود
شیخ و نهضت تنباکو علی احسان‌زاده 🔻🔻🔻 🔹شیخ فضل‌الله نوری در سوم دی 1222 ه‍.ش در روستای لاشَک در منطقه‌ی نور و کجور مازندران از خاندانی عالم‌پرور متولد شد. ، دایی و بعدها پدرزن شیخ٬ از همین خاندان است. 🔹او پس از تحصیلات ابتدایی و مهاجرت به عتبات، در محضر بزرگانی چون و به علم‌آموزی پرداخت و پس از هجرت به (در سال 1291 ه‍.ق)٬ از اولین کسانی بود که به وی ملحق شد. 🔹میرزای بزرگ در محرم 1303 ه‍.ق شیخ فضل‌الله را راهی کرد و اندوهگینانه به او گفت: «شیخ فضل‌الله! تو جانِ عزیزِ منی، و من با ارسال تو، دارم پاره‌ی تنم را از خود دور می‌کنم؛ ولی چه کنم، حفظ کیان اسلام و استقلال ایران در این شرایط حساس، به وجود کسی چون احتیاج دارد...» (اندیشه سبز، زندگی سرخ، ص 77) 🔹شیخ که از بزرگ‌ترین شاگردان میرزا به حساب می‌آمد به سرعت در ، جایگاهی رفیع یافت به گونه‌ای که «در مجلس درس او ششصد نفر طلبه حاضر می‌شد» و محکمه‌ی او به تدریج به مهم‌ترین طهران بدل گردید. و محضرش «محضری پردرآمد» بود «که تمام عقود و معاملات عمده‌ی شهر در آن صورت» می‌گرفت. (کالبدشکافی چند شایعه درباره شیخ فضل الله نوری، ص 17) 🔹در در 1309 ه‍.ق که «نفوذ و سلطه‌ی و نفوذ پردوام مذهب در دل و جان بیست کرور نفوس ایرانی، طعم تلخ شکست را به» و «چشانید و نشان داد که قدرتی مافوق امپراطوران روس و انگلیس هم وجود دارد... شیخ فضل‌الله نوری در طهران کباده‌ی ریاست می‌کشید و در صف پیشوایان روحانی مشوّق و محرک مردم در مخالفت با امتیازنامه‌ی رژی بود.»(خاطرات احتشام‌السلطنه، ص 573) 🔹همو بود که مردم را در حمایت از میرزا حسن آشتیانی شوراند و نیز در تبیین جایگاه این حکم، نوشت. 🔹نامه‌ها از سامرا خطاب به شیخ فضل الله می‌رسید و در نهایت الغای آن حکم از سوی میرزای شیرازی٬ به‌واسطه‌ی او به مردم ابلاغ شد. 🔹جایگاه شیخ نوری در چنان بود که پس از مرگ در 1313 ه‍.ق، جلوس خود بر تخت را توسط او به مردم اعلان داشت و مردم طهران را تا رسیدن خود، بدو سپرد.
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🔺نکاتی از الغدیر 2⃣ افسوس و حسرت علامه امینی 🔰 در مقدمه ج۲ الغدیر ، به تبیین جایگاه و اهمیت شعر و ادبیاتِ فاخرِ مکتبی، نزد بزرگان دین می پردازد و می فرماید : "کانوا یحتفظون بهذه المغازی بالتألیف فی الشعر و فنونه، و یعدّونه من واجبهم کما کانوا یؤلـّفون فی الفقه و سایر العلوم الدینیة..." فقیهان امت چنانکه در فقه و دیگر علوم دینی قلم می زدند، در زمینه شعر و فنون آن هم به تألیف می پرداختند و آن را از وظائف واجب خویش می شمردند. 🔹بنگرید که شیخ بزرگوار ما، کلینی صاحب کافی کتابی داشته باعنوان "ما قيل من الشعر فی أهل البیت". شیخ نیز دارای کتاب شعر است. و معلم امت شیخ نگارنده ی کتاب "مسائل النظم" است و سرور طائفه ی امامیه ، علم الهدی دارای دیوان و تالیفاتی در زمینه ی فنون شعر است. جز اینها بسیاری دیگر از فقیهان والامرتبه را نیز می توان یاد کرد. 🔸علامه در ادامه به اهتمام برخی از فقهای معاصر شیعه همچون علامه ، و در تجلیل از ادبیات فاخر و شعرای نامدار و برجسته اشاره می کند. "هناک قصد السيد المجدّد زیارة السيد حیدر و ناوله المبلغ المذکور بکل حفاوة و تبجیل و قبّل ید شاعر أهل البیت" صاحب فتوای تنباکو خود به دیدار سید حیدر حلی رفت و مبلغ صد لیره با تکریم فراوان به او تقدیم نمود و دست آن شاعر اهل بیت را بوسید. ♦️ و در پایان می نویسد: "و لیس هذا المجمل الا نفثة مصدور و لهفة متحسّر ..." این مختصر تنها درد دلی و آه و حسرتی است بر وضع امروزمان که این مهم از یاد رفته است... دیگر نه فقیهی همانند آن فقیهان یافت گردد و نه شاعری همچون آن شاعران ... ولا رأی لمن لایُطاع!!! 📚الغدیر ج۲،ص ۲۴،۲۳،۲۲ 🌺🌺🌺🌺🌺
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🔺️نکاتی از الغدیر [۱۱] سُبحانهُۥ وَ تَعَٰلَىٰ عَمَّا يَصِفُونَ 🕋 در ج۶ الغدیر به ماجرای ولادت امیرالمومنین صلوات الله علیه در کعبه پرداخته و می گوید : هذه حقيقة ناصعة أصفق علی إثباتها الفریقان و تضافرت بها الأحاديث و طفحت بها الکتب فلا نعبأ بجلبة رماة القول علی عواهنه . این حقیقتی است تابناک که شیعه و سنی بر تحقق آن هم داستانند و احادیث در تأیید آن فراوانند و کتاب‌ها از آن لبریزند؛ پس به هیاهوی گزافه گویان اعتنا نورزیم. (۱) 📚حاکم نیشابوری گوید : به تواتر روایت شده که فاطمه بنت اسد ، امیرالمومنین علی بن ابی طالب -کرّم اللّهُ وجهه- را درون کعبه به دنیا آورد.(۲) 🔆 علامه ، شاعرانی که این فضیلت علوی را به نظم کشیدند نام می برد که از جمله آنها "حاج میرزا اسماعیل شیرازی ره" (۳) است. وی در قصیده معروف خود می گوید : نُــسِخ التأبیدُ مِن نفی تــری فـــأرانا وجهـــه ربُّ الــوری ليــت موسی کان فینا فیری ما تمنّـــاه بطــــورٍ مُـــجهداً فانثنی عنه بـــکفّی مُــــعدمِ پیشتر خدا به حضرت موسی (علیه السلام) فرموده بود که هرگز او را نخواهد دید. اما این "هرگز" نسخ شد و پروردگار جهانیان چهره خود را به ما نمود. (۴) کاش موسی میان ما بود و آرزویِ پافشارانه خود در کوه طور را اکنون می دید، که آن روز با دست تهی از آنجا بازگشت. إن یکُن یُجعل لِلّه البنـــــونْ و تعالی اللّهُ عمّا یصِفُـــــونْ فولیدُ البیتِ أحری أن یکونْ لولیِّ البیـــت حَقّـــــاً ولـــداً لا عُــــزیرٌ لا و لا ابنُ مریــمِ اگر بتوان برای خداوند پسران قرار داد - و خداوند از آنچه او را بدان وصف می کنند منزّه است- زاده خانه خدا سزاوارترین کس است که فرزند صاحب این خانه باشد‌؛ نه عُزیر و نه زاده مریم. ــــــــــــــــــــــــ ۱. الغدیر ج۶ ص ۲۱ تا ۳۸ ۲.المستدرک علی الصحیحین ۳. وی (متوفّی ۱۳۰۵ هـ.ق) پدر مرجع فقید شیعه، آیت الله سید عبدالهادی شیرازی و پسرعموی بزرگ رضوان الله علیهم است . ۴. بر مبنای عقائد اسلامی، خداوند جسم نیست تا صورت و شمایل داشته باشد. مراد شاعر، ظهور تامّ و جلوه ی آشکارِ اسماء و صفات الهی است . ۱۱ 🌸🌸🌸🌸🌸
شیخ و نهضت تنباکو علی احسان‌زاده 🔻🔻🔻 🔹شیخ فضل‌الله نوری در سوم دی 1222 ه‍.ش در روستای لاشَک در منطقه‌ی نور و کجور مازندران از خاندانی عالم‌پرور متولد شد. ، دایی و بعدها پدرزن شیخ٬ از همین خاندان است. 🔹او پس از تحصیلات ابتدایی و مهاجرت به عتبات، در محضر بزرگانی چون و به علم‌آموزی پرداخت و پس از هجرت به (در سال 1291 ه‍.ق)٬ از اولین کسانی بود که به وی ملحق شد. 🔹میرزای بزرگ در محرم 1303 ه‍.ق شیخ فضل‌الله را راهی کرد و اندوهگینانه به او گفت: «شیخ فضل‌الله! تو جانِ عزیزِ منی، و من با ارسال تو، دارم پاره‌ی تنم را از خود دور می‌کنم؛ ولی چه کنم، حفظ کیان اسلام و استقلال ایران در این شرایط حساس، به وجود کسی چون احتیاج دارد...» (اندیشه سبز، زندگی سرخ، ص 77) 🔹شیخ که از بزرگ‌ترین شاگردان میرزا به حساب می‌آمد به سرعت در ، جایگاهی رفیع یافت به گونه‌ای که «در مجلس درس او ششصد نفر طلبه حاضر می‌شد» و محکمه‌ی او به تدریج به مهم‌ترین طهران بدل گردید. و محضرش «محضری پردرآمد» بود «که تمام عقود و معاملات عمده‌ی شهر در آن صورت» می‌گرفت. (کالبدشکافی چند شایعه درباره شیخ فضل الله نوری، ص 17) 🔹در در 1309 ه‍.ق که «نفوذ و سلطه‌ی و نفوذ پردوام مذهب در دل و جان بیست کرور نفوس ایرانی، طعم تلخ شکست را به» و «چشانید و نشان داد که قدرتی مافوق امپراطوران روس و انگلیس هم وجود دارد... شیخ فضل‌الله نوری در طهران کباده‌ی ریاست می‌کشید و در صف پیشوایان روحانی مشوّق و محرک مردم در مخالفت با امتیازنامه‌ی رژی بود.»(خاطرات احتشام‌السلطنه، ص 573) 🔹همو بود که مردم را در حمایت از میرزا حسن آشتیانی شوراند و نیز در تبیین جایگاه این حکم، نوشت. 🔹نامه‌ها از سامرا خطاب به شیخ فضل الله می‌رسید و در نهایت الغای آن حکم از سوی میرزای شیرازی٬ به‌واسطه‌ی او به مردم ابلاغ شد. 🔹جایگاه شیخ نوری در چنان بود که پس از مرگ در 1313 ه‍.ق، جلوس خود بر تخت را توسط او به مردم اعلان داشت و مردم طهران را تا رسیدن خود، بدو سپرد.
آخوند مرتجع.mp3
1.22M
🔺آخوند مرتجع! ▫️امام خمینی: 💢دشمنهای اسلام تزریق به شما کرده‌اند «آخوند مرتجع» را، تا شما را از آخوند جدا کنند. همین قلمهایی که آخوند را مرتجع می‌داند و می‌‌نویسد یا ادراک ندارد و مطالعه در حال آخوند نکرده است و یا غرض دارد و قلم او اجیر است؛ اجرت می‌گیرد و می‌نویسد. 💠این عراق را آخوند نجات داد از انگلستان، از توی حلقوم انگلستان، آخوند بیرون آورد، آمیرزا سلام‌اللّه‌‌علیه ـ از توی حلقوم انگلستان بیرون کشید؛ آخوند مرتجع است یا تو؟ 🌀آن نصف سطر رضوان‌اللّه‌‌علیه ـ مملکت ما را از تو حلقوم خارجی ها بیرون کشید: «الیوم استعمال دخانیات حرام است، معارضه با امام زمان است». این یک کلمه، یک ملت را وادار کرد که مخالفت کند. 🔅چرا این قدرت را می‌شکنید؟ آخر آدم باشید! این آخوند بود که در عراق به جبهه رفت و به جنگ رفت و اسیر شد. همین مرحوم آقای خوانساری - رضوان اللّه‌ علیه ـ مرحوم آقای آ یکی از اشخاصی است که در جبهه رفت و جنگ کرد و اسیر شد؛ مدتها هم اسیر بود. 📆۱۳۵۸/۰۶/۲۳
🔺مرحمتی امیرالمؤمنین (ع) ▫️محمد شریف رازی به نقل از آیت الله : 🔹در ایام تحصیل در سامرا، از یکی از کاسبان سنی مذهب نسیه خرید می کردم و بعد از رسیدن پول از ایران طلب او رامی پرداختم. 🔸روزی از جلوی مغازه او رد می شدم که صدایم کرد و گفت:«حسابت خیلی سنگین شده و تاکنون ۶۰ لیره بدهکاری». گفتم: تا دو روز دیگر می پردازم 🌀وقتی از نزد او خارج شدم، باپریشانی و آشفتگی به منزل رفتم و نمی دانستم از کجا باید این مبلغ را تأمین کنم. شب در عالم رؤیا مشاهده کردم که به من گفتند: « (ع) در حرم منتظر شماست». بلند شدم و به حضورشان شرفیاب شدم. ⚡️پس از عرض ادب و دربافت پاسخ، حضرت کیسه ای پول مرحمت کرده، فرمودند:«با این ۶۰ لیره بدهی خود را بپرداز». آنگاه کیسه ای دیگر به همین مبلغ عنایت کرده، فرمودند:«این ۶۰ لیره. هم بابت مخارج زندکی ات است». 🍁موقع برداشتن کیسه ها از خواب بیدار شدم و در فکر تعبیر این خواب مبارک بودم که در زدند. ☄خادم بود. گفت:«آقا از سر شب شما را می خواهد. من تاکنون تعلل کرده ام. زودبیا». 💢به محصرشان شرفیاب شده، عرض ادب کردم. دیدم با همان هیبت جدش نشسته و مثل حضرت با من حرف زدند. 🔆کیسه ای پول مرحمت کرده، فرمودند: «با این ۶۰ لیره بدهی خود را بپرداز». آنگاه کیسه ای دیگر به همین مبلغ عنایت کرده، فرمودند:«این ۶۰ لیره هم بابت مخارج زندکی ات است». 🌹🌹🌹🥺
🔺سلام به (ع) ▫️حاج ملا هاشم خراسانی: 🔹ایامی که در سامره در خدمت بودیم، میرزا فرمودند: «در عصرهای پنجشنبه اول باید امام رضا (ع) را زیارت کرد بعد سیدالشهداء(ع) را، زیرا عصرهای پنجشنبه پیغمبر اکرم (ص) و سایر معصومین (ع) اول به حرم حضرت رضا (ع) می روند و پس از زیارت امام رضا (ع) به کربلا می روند و امام حسین (ع) را زیارت می کنند»! 🔸یکی از طُلاب به من گفت: «از میرزا حسن شیرازی بپرس سند این مطلب را که فرمودید، در کدام کتاب است»؟ 🌀به او گفتم: حال در این مجلس مناسب نیست، بعدا از ایشان سوال می کنم. ☄چند روز که گذشت میرزای شیرازی یک دفعه دیگر همان مطلب را تکرار کرد، فورا یکی از طلاب پرسید: سند این مطلب کجاست؟ 🍁ناگهان میرزای شیرازی رنگش تغییر کرد و دو زانو نشست و فرمود: «از من سند این مطلب را می خواهید»؟ 🌱و به دنبال آن سه مرتبه فرمود: «خودم دیدم»، «خودم دیدم»، «خودم دیدم»! 📚التجاء، ج ۱، ص ۲۵۷. 🥺
🔺پا روی مرجعیت ▫️استاد سید علی خامنه‌ای: 🔅وقتی که شیخ انصاری، مرجع على‌الاطلاق تشیع در سال ۱۲۸۱ق از دنيا رفت، سه عالم بزرگ جهت مرجعیت مطرح بودند که مردم هر کدام باید یکی از اینها را انتخاب می کردند: 🍁یکی مرحوم حاج عالم بزرگ، فقیه عالی قدری بود که دریایی از فهم حقوق اسلامی است؛ 🍁دومی مرحوم ترک، مرد جليل القدری بود، کسی که خودش یک استادی بود. 🍁 نفر سوم که از‌ آنها جوانتر است، سابقه‌اش هم به قدر اینها نیست، او است اما در حد مرجعیت بود. ⚡️این سه نفری در یک جا جمع شدند، گفتند که بیایید برای خاطر حفظ وحدت عالم اسلامی، دو نفراز ما، به نفع يک نفر کنار برود و به آن یک نفر ارجاع کند و مقلدين خودش را هم بگوید که از او تقلید کنید؛ گفتند حرفی نیست. 🌀میرزای شیرازی گفت: «بیایید کسی را انتخاب کنیم که عقلش از علمش بیشتر باشد؛ ملا و مجتهد باید باشد، مسلم با تقوا باید باشد، اما باید دارای درک و هوش باشد، باید دارای چشم شناسا باشد تا دور را ببیند، آینده بشر، آینده جامعه اسلامی، همه را بفهمد». 🌱میرزا حبیب الله رشتی یا مرحوم سيدحسين كوه کمری گفت:«این خودِ تو، علاوه بر مقام علمی مناسب، از عقل سرشار هم برخورداری. ما از حق مرجعیت خود؛ یعنی اول مقام در شیعه آن روز بودن را صرف نظر می کنیم». 🔹شما مي دانید که در صد سال پیش، مرجع تقليد چقدر نفوذ و اقتدار داشت. آن دو نفر میرزای شیرازی را مرجع تقلید کردند و ثمره اش در قرارداد کمپانی رژی -قرارداد تنباکو- ظاهر شد؛ شأن عالم این است! 📆 ۵۳/۱۲/۲۲