🌺🌺🌺 روزگار را مشاهده می كنم كه مرا می فريبد، و حال آنكه بالهای #مرگ بالاى سرم به حركت درآمده، پس مرا چه شده كه #گريه نكنم، 😭 گريه می كنم براى بيرون رفتن جان از بدنم، 😭گريه مى كنم براى تاريكى قبرم، 😭گريه مى كنم برای تنگى لحدم، 😭گريه مى كنم براى پرسش دو فرشته قبر؛ منكر و نكير از من، 😭گريه مى كنم، براى درآمدنم از قبر عريان و خوار، درحالى كه بار سنگينى را بر دوش مى كشم، يك بار از طرف راست و بار ديگر از جانب چپم نگاه می كنم، هنگامى كه مردمان در كارى جز كار منند چه براى هركسى از آنان در آن روز كارى است كه او را بس است، چهره هايى در آن روز #روشن و خندان خوشحال اند، و چهره هايى در آن روز بر آنها غبار #بدفرجامى نشسته، و سياهى و خوارى آنها را پوشانده... 📜فرازی از دعای ابو حمزه ثمالی

. 💢نترسید و نترسیم و نترسانیم ▪️مؤمن اگرچه به خاطر عدم رعایت #بهداشت، جان خود را در معرض هلاکت قرار نمی‌دهد، اما چون #مرگ را جدی گرفته، #از_مرگ_نمی‌ترسد؛ پس می‌تواند بدترین #تهدید را هم به #فرصت بدل ‌سازد. 📝#حاج_قاسم_سليمانى من با تجربه این را می‌گویم که میزان فرصتی که در بحران‌ها وجود دارد در خود فرصت‌ها نیست. اما شرط آن، این است که: #نترسید؛ و #نترسیم؛ و #نترسانیم. .

ــــــــــــــــــــــــــــــــ⬛️ 🖊فـراتـر از فداکـاری 🌼#خوابیـدن امیر المومنین علیه السلام در جـای پیامبـر در شـب #هـجرت رسـول خـدا صلی الله علیه و آله بـه مدیـنه ، دو بـعـد دارد : 🌼یـک بعـد از ایـن #فداکاری و جانفـشانـی #امیـرالمومنیـن اسـت ؛ چـون خـطر #مـرگ در آن سـاعـت بسـیار زیـاد بود . 🌼مشـرکیـن قـرار بود در شـب تاریـک بـه خـانه ای بـی #بسـتر حـمله کننـد کـه امیـرالمـومنیـن بایـد در آن بستـر میـخوابیـد ، تا آنهـا رفتـن پیـامبر را نفـهمنـد . گـمان زیاد ایـن بود کـه امیـرالمومنیـن جـان خود را از دسـت خـواهد داد ؛ ایـن یـک بعـد از ایـن عمـل بـزرگ و فـراموش نشـدنـی اسـت. 🌼امـا بعد دیـگری کـه در ایـن کـار وجـود دارد و میـتوانـد خـیلی بـرای مـا معـنادار باشـد ، ایـن است امیرالمـومنین ایـن کـار را درسـت در هـمان لـحظه ای انـجام داد کـه قـرار بـود #افـتخارات مبارزه #سیـزده سالـه بـه مـرحـله بروز بـرسـد. 🌼پیـامبـر از میـان #کفار مہـاجـر به یـک شـهر دیـگر و به مـیان دوسـتانـی کـه بـا او #بـیعـت کـرده بـودند ، حـرکـت میـکرد ، هـمـه دوسـت دارنـد در یـک چـنیـن مـوقـعیت #حساسی در کنـار رهبـرشـان باشـند ، و دوسـت دارنـد از اولـین کسـانی باشـند کـه با جـامعـه جـدیـد و محـیط جـدیـد اشـنا میـشـونـد ؛ مـردم او را میـشناسنـد و چشـم مـردم از وجـود او پـر میـشود . 🌼درسـت در هـمین لـحظه بـود کـه امیـرالمومنین ایـن #مسـئولیـت بـزرگ را قـبول کـرد و پـا روی خواسـته خود گذاشــت . 📘نقش نگــــــار /امـام خــامنــه ای 🎋ــــــــــــــــــــــــــ🎋ــــــــــــــــــــــــــــــ🎋

هشدار 🔴 امام صادق علیه السلام: #مرگ ناگهانی فرا می رسد. ✅

🏴 🍀بعد از آن گفتگوهایی بین امام حسین و عمربن سعد صورت گرفت که امام در این گفتگوها بر بازگشت به #حجاز تاکید داشتند. وقتی خبر این گفتگوهای خصوصی به ابن‌زیاد رسید، او به وی نامه نوشت: من تو را برای هم‌نشینی با حسین نفرستاده ام. عمربن‌سعد چندین بار خواسته امام را به دروغ به ابن‌زیاد منعکس کرد؛ازجمله این‌که حسین حاضر است نزد یزید رفته، با او بیعت کند،یا به یکی از مرزها برود.پس از طرح پیشنهادها نوشت:هذا لکم رضا وللامه صلاح. 🍀 ابن‌زیاد در حال پذیرفتن آن بود که #شمر ابن ذی الجوشن رای او را زد و گفت: اگر حسین بن علی از این‌جا برود، به دست آوردن او دشوار است. ابن‌زیاد سخنش را پذیرفت و او را نزد عمر بن سعد فرستاد تا به حسین‌بن‌علی بگوید: تنها راه،پذیرفتن حکم و فرمان ابن‌زیاد است. امام حسین از این سخن برآشفت و فرمود:آیا به فرمان فرزند زن بدکار رضایت دهم؟ قسم به خدا چنین نکنم! #مرگ از آن کمتر و شیرین‌تر. 🍀 ابن‌زیاد به شمر نیز گفته بود: اگر عمر بن سعد مصمم بر جنگ نیست، بگو تا کار فرماندهی را به تو بسپارد. 🍀شمر عصر روز نهم محرم وارد کربلا شد. وقتی که آخرین پیام ابن‌زیاد را به عمربن‌سعد رساند، عمر بن سعد شمر را به دلیل تغییر دادن رای ابن‌زیاد سرزنش کرد و گفت: به خدا سوگند حسین تسلیم نخواهد شد و حتماً جنگ صورت خواهد گرفت. اگر چنین شد، من فرماندهی می‌کند و تو فرمانده نیروهای پیاده باش. عمربن‌سعد پیغام ابن زیاد را برای امام حسین فرستاد، ولی حضرت فرمود: قسم به خدا! هرگز دست در دست پسر مرجانه نخواهم گذارد. در این هنگام شمر که همچون ام‌البنین از طایفه بنی کلب بود،#امان‌نامه‌ای برای عباس و برادرانش آورد، اما عباس آن را نپذیرفت. 2⃣

🔊 کلیپ صوتی 💐🎙 #مقام_معظم_رهبری 💢موضوع： هرکسی که فردا را جزو مهلت عمر خود بداند، مرگ را نشناخته  🌹 بسیار زیبا و دلنشین 👌👌 👌پیشنهاد ویژه دانلود 💯💯💯 💢 #درس_اخلاق 💢 #مرگ ═══✼🍃🌹🍃✼══

✅✅ تذکر مهم رهبری در مورد افشای پرونده ها و اتهام زنی به افراد #مرگ بر آمریکا 🔷🔹🔹🔹🔷

🔈#مستند_صوتی_شنود 📣 جلسه اول * گفتگو با راوی کتاب شنود با نام مستعار «صادق» * بیان مطالب کتاب شنود بدون سانسور * درخواست راوی برای بیان حقایق ناگفته * چرا گفتگو تصویری نشد؟ * روشن شدن زوایای وسیعی از عالم شیاطین * تصاویر عجیب شیاطین * اجناس مختلف شیاطین * چه شد که تصمیم به نشر حقایق گرفتم؟ * شروع داستان ... * بیماری که تجربه ام را رقم می زد. * گردابی که از جنس نور بود. * صدای نفسم را نمی شنیدم. * حضور اجدادم را حس می کردم. * پیرمردی که بسیار نورانی و با جذبه بود. * علاقه شدید واشتیاق دو طرفه به فرشته مرگ *چه شد که مشتاق مرگ شدم؟ * اعمالی که به آن تکیه کرده بودم. * جلوه نفس لوامه ⏰ مدت زمان:۴۰:۰۵ #شیطان #مرگ #عمل

🔉#مستند_صوتی_شنود 📣 جلسه هشتم * پاسخ به سوالات * چرا صوت ها سانسور می شود؟ * از کجا بفهمیم که این مستنذ زاییده ذهن نیست؟ * مرگ را حس کردم و نزدیک می بینم * نیازی به مطرح شدن نمی بینم * همین که افرادی متنبه می شوند، برای من کافی است. * تواتر، راه اثبات تجربیات نزدیک به مرگ * ایمان به عالم غیب، ثمره تجربه نزدیک به مرگ * تماس با برادر راوی برای اتمام حجت * جنس مطالبی که حکایت از حقیقت دارد * با توجه به آیات قرآن تجسم شیطان امکان پذیر است. * یکی از کید های شیطان * تجسم شیطان، تحت اراده خدا * شیطان قدرت ندارد که برای هرکس تجسم پیدا کند. * ملاحظات کاری، علت سانسور مطالب ⏰ مدت زمان:٣٩:١٧ #مرگ #شیطان #تجسم