eitaa logo
میوه دل من
8.7هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
22 فایل
بسم الله النور انجام کارهای روزمره والدین در کنار بچه ها بازی های مناسب طبایع مختلف شعر و قصه های کاربردی بازی و خلاقیت و... ویژه کودکان زیر۷سال👶 ارتباط با ما:👈 @Rahnama_Javaher زیر نظر کانال طبیبِ جان: @Javaher_Alhayat
مشاهده در ایتا
دانلود
┄━━•●❥-☀️﷽☀️-❥●•━━┄ پسرم☺️ سوار ماشین سبدیش شده و دوستاش رو سوار کرده تا ببره خونه مادربزرگش.😍👌 سوار ماشین مورد نظر میشه و خرسی و ببعی و بقیه دوستاش یکی یکی بهش میگن کجا میری پسرم؟ میگه: دارم میرم خونه مادر... اونا هم میگن منم می‌بری، میگه اول برید لباس مناسب بپوشید بعد بریم. بعد عروسکاش، رو می بریم کمی مرتب می کنیم و حین بازی میگیم مثلا این شلوار بلنده مناسب بیرونه، این مثلا جورابه باید بپوشی و ... و بعد میگیم لباس مناسب پوشیدن و سوار ماشین میشن و با هم میرن. 😍😁👍 ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ┄━━•●❥-☀️🌼☀️-❥●•━━┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام وقتتون بخیرمن این نقاشی روباقاشق کشیدم برام میزاریدتوکانال 😍👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄━━•●❥-☀️﷽☀️-❥●•━━┄ دوست مهربان🌹 با صدای قوقولی قوی خروس‌ها، علی از خواب بیدار شد. هنوز در فکرِ خواب دیشبش بود. پدر به خوابش آمد. او را در آغوش گرفت؛ بوسید و قول داد که به زودی می‌آید. از آشپزخانه سر و صدا می‌آمد. از جا بلند شد و به آنجا رفت. مادر مشغولِ مرتب کردن کارد و بشقاب‌ها بود. سلام داد و نزدیک رفت. مادر با لبخند جوابش را داد. نشست و او را بغل کرد. گونه‌اش را بوسید. موهایش را مرتب کرد و گفت: _ علی جان، زود صبحانه‌ات را بخور. امروز خیلی کار داریم. باید حمام کنی و لباسِ نو بپوشی. با خوشحالی پرسید: _ بابا میاد؟ مادر گفت: _نه. دوستِ بابا میاد. بعد از صبحانه، با کمک مادر، حمام کرد و لباسِ نو پوشید. دست‌هایش را در جیبِ کتش کرد. منتظر نشست. صدای زنگ در که آمد با خوشحالی از جا پرید. مادر در را باز کرد. چادرش را مرتب کرد و گفت: _علی جان، سلام یادت نره. علی لبخندی زد و جلوی در منتظر ایستاد. دایی حسین به همراه مهمان‌ها وارد شد. علی با صدای بلند سلام کرد. دایی حسین و دوستانش با خوشرویی جوابش را دادند. اما، دوستِ پدرش جلو آمد و او را بغل کرد و بوسید. علی با تعجب به او نگاه کرد. بوی بابا را می‌داد. دایی خندید و گفت: -چقدر زود با سردار دوست شدی؟ علی به صورت خندانِ سردار نگاه کرد. چقدر شبیه بابا بود. مادر تعارف کرد. همه روی مبل نشستند. سردار به اسباب بازی‌های علی نگاه کرد و گفت: _ماشین بازی می‌کردی؟ علی خندید و گفت: _بله! همیشه این قرمزه برای بابا بود. با هم مسابقه می‌دادیم. سردار روی زمین کنارش نشست و گفت: -منم ماشین بازی بلدم. من رو بازی می‌دی؟ علی با خوشحالی ماشین قرمز را به سردار داد. دایی حسین گفت: _آقا بفرمایید، بالا بنشینید. سردار با لبخند نگاهش کرد و گفت: -هر وقت فرمانده اجازه بده. به علی نگاه کرد. علی خندید و گفت: -نخیر تازه شروع کردیم. مادر اشک گوشه چشمش را پاک کرد و به آشپزخانه رفت. ساعتی گذشت و هنوز علی اجازه نمی‌داد که سردار برود. بالاخره مادر گفت: -علی جان، آقا کار دارند باید جاهای دیگه هم بروند. علی به صورت خندانِ سردار نگاه کرد و گفت:" -باشه. به شرطی که دوباره بیایید و با هم بازی کنیم. سردار صورتِ او را بوسید گفت: -قول می دهم. دایی حسین از آن دو عکس گرفت. دوباره جمعه آمد. علی صبح زودتر از خواب بیدار شد. به آشپزخانه رفت. مادر گوشه‌ای نشسته بود و گریه می‌کرد. با ناراحتی به مادر نگاه کرد و گفت: -امروز دوستم نمیاد؟ مادر او را بغل کرد و گفت: -نه عزیزم، دیگه نمیاد. دیشب رفت پیش بابا. (فرجام پور) ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ┄━━•●❥-☀️🌼☀️-❥●•━━┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
أيْنَ المُرتَجي لِاِزالةِ الجَورِ وَ العُدوانِ کجاست اميد از بين بردن دشمني و ستم...؟ (عج) ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"میثاق نامه مکتب حاج قاسم" ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
═════ ♥️ ⃟⃟ ⃟❀ ﷽ ❀ ⃟⃟ ⃟♥️ ═════ بسیاری از افراد شهوتران با اصلاح تغذیه، تعادل پیدا می‌کنند: روح و جسم بر یکدیگر تأثیر دارند و ما طلبه‌ها باید به این تأثیرات، در مخاطبان خودمان توجه داشته باشیم‌. مثلاً اگر کسی عصبانی شد و چند تا فحش داد، نگوییم: «تو اصلاً دین نداری! برو به جهنّم!» در حالی‌که ممکن است دینِ او از کسی که فحش نداده است، بیشتر هم باشد. خیلی از کسانی که شهوتران هستند یا گناهان شهوانی زیاد دارند، اگر تغذیۀ آنها اصلاح شود، تعادل پیدا می‌کنند. امام رضا(ع)‌ یک گراهایی در این زمینه به ما داده است. چرا بعضی‌ها یک گناه را دوست دارند و گناه دیگر را دوست ندارند؟ بعضی وقت‌ها این به فیزیک آدم یا صفاتِ ژنتیک او ربط دارد. حالا اگر یک عالِم اخلاق از مزاج‌ها خبر نداشته باشد ممکن است دربارۀ آدم‌ها، اشتباه قضاوت کند. مثلاً کسی که نمازش را اوّل وقت نمی‌خوانَد، شاید به‌خاطر وضعیتِ بدنش، اصلاً آدمِ بی‌‌قراری است و هیچ‌کاری را نمی‌تواند سرِ وقت انجام دهد. لذا چنین کسی اگر گاهی اوقات هم اوّل وقت نماز بخواند، نمرۀ صد می‌گیرد! حالا آن عالم اخلاق، کسی را می‌بیند که همیشه سرِ وقت نماز می‌خوانَد و او را تحسین می‌کند! درحالی‌که این فرد، همۀ کارهایش را سرِ وقت و منظم انجام می‌دهد، یعنی این مسئله به ژنتیک یا فیزیک بدنش ربط دارد که همۀ کارهایش سرِ وقت است، لذا جای تحسین ندارد. استاد پناهیان مکان: مسجد انصارالمهدی(عج) زمان: 1395/10/15 ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ═════ ♥️ ⃟⃟ ⃟❀❀ ⃟⃟ ⃟♥️ ═════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"میثاق نامه مکتب حاج قاسم" ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄━━━•●❥-🌹﷽🌹-❥●•━━━┄ باز اومدیم با یک بازی خواهر برادری جدید👏👏😍 اسمش هست تلویزیون بازی📺😉👌 راستش در اصل این تلویزیون رو ساختم که پشتش برای دخترم قصه بگم و نمایش اجرا کنم. بعد دیگه دخترمم یاد گرفته و حالا برای داداشی خودش نمایش اجرا می کنه😍👏 برای درست کردنش هم به یک کارتون و یک کاغذ A4 نیاز دارید. یک کارتون مستطیلی برش می زنید و پایین کارتون رو به عقب تا می زنید. (این بخش قراره تکیه گاه تلویزیون باشه) و بعد با کاتر یک مستطیل وسط تلویزیون برش می زنید و بعد هم با کاغذ A4 تزئین می کنید. و در نهایت یک مقوا یا کارتون را رول می کنید و به قسمت تا شده از عقب چسب می زنید تا مثل پایه کار بشه. و حالا تلویزیون ما آماده ست😍👏👏 مهم ترین فایده این بازی اینه که فرزندتون به جای دیدن تلویزیون خودش برنامه و داستان می سازه و اجرا می کنه و این باعث پرورش خلاقیتش میشه👌😉 ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ┄━━━•●❥-🌹❀🌹-❥●•━━━┄
•┈┈┈✾🍃 ﷽ 🍃✾┈┈┈• اینم بازی امروز ما با دختر نه ماهه ام خونه مامان بزرگ🤗 چند تا گردو میخواد و یه سینی از نوع مامان بزرگونه اش😀😍 صدای برخورد گردوها با سینی خودش جالب بود😌 مثل تیله یا توپ بودن و با هربار سینی رو تکون دادم، دور سینی می‌چرخیدن... مسابقه دوی گردوها رو راه انداختیم😊 بعدشم سینی رو عمودی میکردم و گردوها سر میخوردن 😎 داداش بزرگترش هم اینطوری میتونه آبجیشو مشغول کنه☺️ ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ •┈┈┈••✾🍃🌺🍃✾••┈┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام نقاشی با دست گل پسر من 😍👌 ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم با درب بطری آب هستش آموزش عروسک قل قلی👆 ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❀ೋ❀💕═ ﷽ ═💕❀ೋ❀ ♥️خامنه ای عزیز را عزیز جان خود بدانید.♥️ تفاوت تصاویر را برامون پیدا کنید. @MiveiyeDel_man ❀ೋ❀💕═══💕❀ೋ❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▬▬▬▬🥀✧﷽✧🥀▬▬▬▬ ✊ من هم قاسم سلیمانی هستم ✊ @Bandeyeamin_man ┗•┈•┈•┈•✦ 🌺 ✦•┈•┈•┈•┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا