لحظههای بیملاحظه (مبین اردستانی)
عشق یعنی بَری از غفلتِ خودخواهی شو هجرت از خود کن و سرچشمۀ آگاهی شو به تمنّای تو دریاست همهتن آغوش
.
قرنها فاصله است از رمضان تا رمضان
کاروان میگذرد... بیرقِ همراهی شو
نکند خواب بمانی... نَفَسَت یخ بزند
گرم از سوزِ مناجاتِ سحرگاهی شو
#مبین_اردستانی
@Mobin_Ardestani
آوازِ عاشقانهٔ سازِ سکوتِ من
زیباترین ترانهٔ شبهای تارمی
#مبین_اردستانی
@Mobin_Ardestani
مستور مشو مستِ خوشآوازه! بخوان!
از غربتِ خود بی حد و اندازه بخوان!
با لهجهی بومیِ خود ای چشمِ نجیب
پلکی بتکان و غزلی تازه بخوان
#مبین_اردستانی
@Mobin_Ardestani
حوالیِ توام و پرسه میزنم در خود
خودت بیا و مرا از خودم بگیر و ببر
#مبین_اردستانی
@Mobin_Ardestani
ابرم اگر، به شادی و غم، صبح و ظهر و شب
کوهی که سر به شانهٔ او میگذارمی
#مبین_اردستانی
@Mobin_Ardestani
هدایت شده از عارفانه
حوالیِ توام و پرسه میزنم در خود
خودت بیا و مرا از خودم بگیر و ببر
#مبین_اردستانی
┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈
@arefaaneh
┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈
.
عشق است، عشق، عشق که هر موجِ رفته را
با پای خود دوباره به دریا میآوَرَد
#مبین_اردستانی
@Mobin_Ardestani
جوهرِ غیرت در این میدان نمیمانَد نهان
تیغ میگردد زبان و میستاید مرد را
#بیدل
@Mobin_Ardestani
زاهدِ ظاهرپرست از حالِ ما آگاه نیست
در حقِ ما هر چه گوید جایِ هیچ اکراه نیست
در طریقت هر چه پیشِ سالک آید خیرِ اوست
در صراطِ مستقیم ای دل کسی گمراه نیست
تا چه بازی رخ نماید بیدَقی خواهیم راند
عرصهٔ شطرنجِ رندان را مجالِ شاه نیست
چیست این سقفِ بلندِ سادهٔ بسیارنقش
زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست
این چه استغناست یا رب وین چه قادر حکمت است
کاین همه زخمِ نهان هست و مجالِ آه نیست
صاحبِ دیوانِ ما گویی نمیداند حساب
کاندر این طُغرا نشانِ حِسبَةً لِلّه نیست
هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو
کِبر و ناز و حاجِب و دربان بدین درگاه نیست
بر درِ میخانه رفتن کارِ یکرنگان بود
خودفروشان را به کویِ میفروشان راه نیست
هر چه هست از قامتِ ناسازِ بی اندام ماست
ور نه تشریفِ تو بر بالایِ کس کوتاه نیست
بندهٔ پیرِ خراباتم که لطفش دایم است
ور نه لطفِ شیخ و زاهد، گاه هست و گاه نیست
حافظ ار بر صدر ننشیند ز عالیمشربیست
عاشقِ دُردیکش اندر بندِ مال و جاه نیست
#حافظ
لحظههای بیملاحظه (مبین اردستانی)
زاهدِ ظاهرپرست از حالِ ما آگاه نیست در حقِ ما هر چه گوید جایِ هیچ اکراه نیست در طریقت هر چه پیشِ سا
کدام بیتش، بیتالغزل نیست؟
کدام بیتش شاخص نیست و عین پیوستگی هنرمندانهٔ مرئی و نامرئی با ابیات دیگر، قابلیت ارائهٔ جداگانه و مستقل ندارد؟
«شعر حافظ همه بیتالغزل معرفت است»
کدام ادیب و شاعر و خطیب و شعرشناسی بهتر از حافظ توانسته دربارهٔ شعر حافظ اینقدر مجمل اما دقیق و موثر سخن بگوید؟
عمریست عاشقانه مجاور شدم تو را
تو تکیهگاه زیستنی شاعرانهای
#مبین_اردستانی
@Mobin_Ardestani
هدایت شده از بی نهایت
عشـق یعنی: بَری از غـفلتِ خودخواهی شو
هجرت از خود کن و سرچشمهی آگاهی شو
بـه تـمـنّای تـو دریـاسـت هـمـهتـن آغـوش
از خودت کوچ کن و رود شو و راهی شو
محضِ خورشید شدن، ذرّهای از خویش برآ
قـد بـکـش، دلـزده از اینهـمـه کـوتاهـی شو
سالها فاصله است از رمضان تا رمضان؛
کـاروان میگـذرد... بـیـرقِ هـمـراهی شـو
نـکـند خواب بـمانی، نَـفَـسَت یخ بزند!
گـرم از سـوزِ مـناجاتِ سحـرگاهی شو
روزه یعنی که: بمیر از طلبِ هر چه جز او!
روز و شـب، تـشـنهی انـوارِ هـواللّـهی شو...
در دلِ برکـهی حق، تا تـپـشی مـهلت هست
از شـدن خسته نشو... ماه نشد، ماهی شو!
چند گویم به تو هر لحظه، که این شو یا آن؟!
"آنِ او" باش، بـرو هـر چه که میخواهی شو!
✍🏼 مبین اردستانی
♾ @binahayat_ir
در دلِ برکهٔ حق، تا تپشی مهلت هست
از شدن خسته نشو! ماه نشد، ماهی شو!
به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقیست
به ارادت ببرم درد که درمان هم از اوست
#سعدی
ساقیِ سیمساقِ من گر همه دُرد میدهد
کیست که تن چو جامِ مِی جمله دهن نمیکند؟
#حافظ
#همنفسی_شاعران
@Mobin_Ardestani
از چشم تو جهان لحظاتی چشیدنیست
خوشبخت من که وقت تماشا تو بودهام
#مبین_اردستانی
@Mobin_Ardestani
دیدند که جانِ خستهای با ما هست
کشتی به گل نشستهای با ما هست
گفتند که قیمتی چه با خود دارید؟
گفتیم دلِ شکستهای با ما هست
#مبین_اردستانی
@Mobin_Ardestani
هدایت شده از | حامد طونی |
بسم الله
.
🔹 هشت سال از اولین کلماتی که موزون بر صفحه کاغذ آمد و گمان بردم که شعر نوشتهام میگذرد. #آنات نخستین کتاب شعر من و حاصل آنات و لحظات این سالهاست...
.
🔹 احساس بهجت دارم از اینکه سطرهایی از تجربهها و آناتی که طی این سالها داشتهام، گرد هم آمده. از اینکه با این کلمات، خودم و محیط و جامعهام را در حد وسعم روایت کردهام. و مضطربم. مضطرب و مشوش. از اینکه کلمه والای «شاعر» پیش از نامم نشسته. «پیش و پسی بست صف کبریا / پس شعرا آمد و پیش انبیاء». آخر شاعری کجا و من کجا؟ آن هم در کشوری که درةالتاجش بزرگشاعرانی چون حافظ، فردوسی، مولانا، بیدل، خیام و سعدیاند که تا زبان فارسی زنده است زندهاند و از هستی و کیان این مرزوبوم پاسداری میکنند.
.
🔹 به هر حال شد آنچه شد
آنات دربردارنده 82 #رباعی است که در #موضوعات_مختلف سروده شدهاند. کتاب در سومین روز #نمایشگاه_کتاب به دستم رسید. در صورت تمایل برای تهیه میتوانید به غرفه #انتشارات_شهرستان_ادب (سالن انتشارات عمومی، راهروی ۱۳، غرفه ۱۸) تشریف ببرید.
.
🔹 از همه اساتید و دوستانی که به من مشق شعر و ادب آموختند سپاسگزارم. بخصوص دوست عزیزم #مبین_اردستانی که این سالها شعرهایم از نقدهای ظریفش بهرهمند بوده است.
.
🔹 اگر دوست داشتید این مجموعه را به دوستانتان معرفی کنید. بسی خوشحال خواهم شد کتاب را بخوانید و بازخورد و نظرات خودتان را به این کمترین هدیه کنید.
#آنات #مجموعه_رباعی #حامد_طونی
📍@HamedTooni
لحظههای بیملاحظه (مبین اردستانی)
بسم الله . 🔹 هشت سال از اولین کلماتی که موزون بر صفحه کاغذ آمد و گمان بردم که شعر نوشتهام میگذرد.
تبریک به دکتر حامد طونی عزیز
و سپاس از لطفش
.
از شبنمِ عشق، آتشی در گِل بود
جز داغ از این باغ، چهاش حاصل بود؟
دستِ تو سپردم که نگاهش داری
پژمرد گُلی که روزگاری دل بود
#مبین_اردستانی
@Mobin_Ardestani
هو الرئوف
وقتی از ذوق و شوق زیارت
التهابِ جنون در سرم بود
چشمم افتاد به چشمهایش
خادم زائران حرم بود
دیدم از آتش عشق مولا
سوخته جامهٔ عقل و هوشش
شال سبزی چنان عاشقانه
دست انداخته روی دوشش
بیدل و شاد بود او از اینکه
حافظ حرمت شاه طوس است
مولوی مستیاش را ندارد
چون که او مست شمسالشموس است
در طوافی خوش و کودکانه
گشته بودم تمام حرم را
گرچه هر سوی آن آشنا بود
باز گم کرده بودم خودم را
رفتم و گفتم آقا ببخشید!
(محو در نور گنبدطلا بود)
گفتم آقا کجایید؟ هستید؟
(غرقِ دریای لطف رضا بود)
وه چه حال خوشی داشت سید.
هرچه احوال خوش را چشیدم
هرچه رفتم به هر سو به هرجا
خوشتر از او به عمرم ندیدم
عاشقی را چه زیبا بلد بود
شور تازه به آب و گلم داد
گرچه سرخیلِ گمگشتگان بود
راه خوبی نشانِ دلم داد
وه که عاشق به او میتوان گفت
هرکه اینگونه سرگشته باشد
هرکه با پای دل صحن در صحن
دم به دم، رفته... برگشته باشد
آنطرفتر سوی کفشداری
کفشهای خودم را که بردم
فارغ از دیگران، کفشها را ...
نه! خودم را امانت سپردم
با خودم گفتم اینجا بهشت است
هیچجا اینقَدَر محترم نیست
گفتم این من نه! این من نه! این من
لایق پاکیِ این حرم نیست
رفتم و در هوای زیارت
عاشقانه، چه بیخویش رفتم
هرچه از شرم پا پس کشیدم
با خجالت کمی پیش رفتم
چشم بستم، گشودم، چه دیدم؟
دیدم آری که ابر بهارم
آری آن هم چه ابری! چه ابری!
که ضریحی در آغوش دارم
السلام علیکی شنیدم
من نگفتم کس دیگری گفت
آخر آنجا که من من نبودم
آری از من من بهتری گفت
من نبودم، چه بودم؟ که بودم؟
هرچه بودم فراموش کردم
هرچه گفتم من دیگری گفت
من فقط مو به مو گوش کردم
هرچه دیدم به چشمی دگر بود
من به گوشی دگر گوش کردم
هرچه گفتم زبانی دگر گفت
بودنم را فراموش کردم
خیس باران فقط مویه کردم
از خودم شکوه کردم دمادم
حرفهای دلم را بلد بود
چیز دیگر نیامد به یادم
گفتم ای جان! دل من گرفته
دوست دارد ببارد بموید
ابر دلتنگِ هر سو دویده
غیرِ باران چه دارد بگوید؟
یادِ او خوش که خطّ نگاهش
دید بال کبوتر ندارم
یادِ من داد هر سو که رفتم
چشم از گنبدت برندارم
کاشکی تا ابد تا همیشه
بندهی آستان تو باشم
خادمِ زائرانت اگر نه،
زائرِ خادمان تو باشم
#مبین_اردستانی
@Mobin_Ardestani
هدایت شده از عقیق شعر
13.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی از شوق و ذوق زیارت
التهاب جنون در سرم بود ...
شعر خوانی #مبین_اردستانی با موضوع زیارت
#حضرت_علی_بن_موسی_الرضا_علیه_السلام
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
.
طومار تنهایی و غم هستند
هر شب به هم پیچیدهٔ دردند
این کوچههای بی تو سرگردان
تا صبح دنبال تو میگردند
#مبین_اردستانی
@Mobin_Ardestani
هدایت شده از مدافعان حرم
#مرد_میدان
گم کرده چنان شبزدگان فردا را
خفتیم دو روزه فرصت دنیا را
خورشید شدی، دمیدی از نو در خون
خون تو مگر به خود بیارد ما را
🏷 شاعر: مبین اردستانی
شهید مدافع حرم🕊🌹
#حاج_قاسم_سلیمانی
🔴@sarbazanzeynab🔴