eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.9هزار دنبال‌کننده
29.6هزار عکس
11.8هزار ویدیو
286 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
یادم میاد قبل ازاین که داداش احمد بخواد اعزام بشه زنگ زد به من تا همدیگه رو ببینیم🍃 .احمد اومد مسجد و بعد از خواندن نمازش کلی با هم صحبت کردیم . احمد کلی به من سفارش و وصیت که...   گفتم بهش احمد جان ان شا الله خودت میای همه اینا رو انجام می دی😊.تنها جوابش برای من یه لبخند معنا دار بود.... اون موقع معنی لبخندشو متوجه نشدم تا اینکه خبر دادن داداشت #شهید شده...🕊. بهش گفتم احمد جان ،داداش ،هر روز برات 110صلوات می فرستم تا سلامت برگردی🌹 ،دوباره به من خندید🙂و گفت: ببین می تونی کار دست ما بدی.!! گفت: همین شما ها هستید که نمی زارید دیگه.... بازم معنی حرفاشو نفهمیدم😔. حالا من می گم: احمد جان الان که عاقبت بخیر شدی یادت نره برا منم صلوات بفرست🌹 و دعا کن تا به زودی عاقبت به خیر بشم... 🍃   .دلم برای برادرم بسیار تنگ شده.😭❤️ قرارمون یادت نره رفیق😔💔 شهید مدافع حرم احمد اعطایی🌺 #سالگردشهــادت🕊🕊🕊 @modafeaneharaam
🍃❤️🍃 برادرم 10 سال پیش وارد سپاه شد،☺️ آموزش دید. هیچ موقع حرف سوریه را هم نمی‌زد😐 و هر موقع مأموریت می‌رفت، می‌گفت: "می‌روم جنوب😃". هیچ وقت از جنگ و درگیری‌ها هم چیزی نمی‌گفت😐 و نمی‌گفت کجا می‌رود و می‌آید😒، تا اینکه حدود دو سال پیش وقتی آمده بود برای همه ما سوغاتی آورده بود☺️. من به او گفتم: "داداش، کربلا رفتی؟😍" گفت: "یک همچین چیزی. زیارت بودم".☺️ گفتم: "نکند سوریه رفتی و به ما چیزی نمی‌گویی😕؟"، گفت: "شما چه‌کار دارید؟ شما سوغاتی‌تان را بگیرید😃😐". یک بسته شکلات هم میان سوغاتی‌هایش بود😒 که مارک سوریه داشت😐. به او گفتم: "داری ما را گول می‌زنی😕؟ به ما می‌گویی می‌روی جنوب.😑 شکلات‌هایت هم که مال سوریه است"😀. او می‌گفت: "مگر از این شکلات‌ها فقط در سوریه هست؟ مگر نمی‌شود در شهرهای خودمان شکلات‌های سوریه را بفروشند؟"، حرف‌هایش را در دل نگه می‌داشت.☺️❤️ راوے:خواهـــرشهید #یدالله‌ــ‌قاسم‌زاده #سالگردشهـــادت💔🕊 @modafeaneharaam
روز عملیات نام کسانی را که قرار بوده است در عملیات شرکت کنند خوانده‌اند و اسم حسین آقا در فهرست نبوده است. حسین آقا برای گرفتن رضایت فرمانده محور، پیش او میرود اما فرمانده مخالفت میکند. همسرم که اصرار را بی‌فایده میبیند به فرمانده میگوید: من بچه‌ی مشهدم ❤️ اگر من را به این عملیات نبرید به محض برگشتن به حرم امام رضا(ع) میروم و از شما پیش آقا شکایت میکنم☝️... فرمانده محور وقتی صحبت‌های شهید محرابی را میشنود بالاخره به او اجازه میدهد☺️😍 در همین لحظات یکی از همرزمانشان به بقیه‌ی #مدافعان‌حرم میگوید: همه‌ی ما از مشهد آمده‌ایم، فردا #شهادت_امام_رضا(ع) است و خوش بحال کسی که فردا #شهیـد شود🕊🌹 هنوز حرف این مدافع‌حرم تمام نشده بود که شهید محرابی به همرزمانش میگوید:" آن کسی که میگویی فردا #شهیـد میشود من هستم🕊☺️❤️ فردای آن روز تیر به قلب ایشان اصابت کرد و در حالی که در #سجـده بودند و آخرین کلمه‌ای که گفتند #یاابالفضل بود به #شهـادت رسیدند🕊🕊🕊 راوی همسرشهید حسین محرابے❤️ #سالگردشهـادت
✨بسم الله النور✨ 🥀به مناسبت شهادت 🍃در گفت و گوهایش با مادر گفته بود: «قول میدهم مادر که شوم آخر» سر را فدای عمه سادات کرد و قول او برای همیشه ماندگار و یادگار شد. همسنگران گرامی : ▪️به مناسبت فرا رسیدن شهید محمدرضا دهقان امیری ،روز ۲۱ آبان در کانال های رسمی شهیددهقان مراسم سالگرد به صورت برگزار خواهد شد. 📌لازم به ذکر است مادر بزرگوار شهید به همین مناسبت به تعدادی از سوالات شما درباره شهید دهقان پاسخ خواهند داد. 🕐زمان مراسم: روز ۲۱ آبان ساعت ۲۰ الی ۲۱:۳۰ 🔹مراسم به صورت مجازی در کانال های رسمی شهید برگزار میگردد. ▪️از همه شما همسنگران خواهشمندیم در نشر این پست ما را یاری کنید. 🔹لینک کانال های رسمی شهید دهقان در پیام رسان های تلگرام، ایتاو سروش:👇 🆔 @shahid_dehghan
💠شجاعت و دلیری شهید جمالی واقعا مثال زدنی بود،و ارادت خاصی به بی بی زینب(س) داشت، همیشه کارهاش برای رضای خدا بود،و اصلا هیچ چیز مانع از اهداف او نمی شد ودر این زمینه کاری به حرف مردم نداشت،و همیشه به این تعبیر قشنگ حضرت امیرالمومنین علی (ع) که نسبت این دنیا به جهان آخرت همانند رحم مادر به این دنیاست،و اون جنینی که در رحم مادر است از آمدنش به این دنیا ناراحت وفکر میکند تمام هستی همان رحم مادر است،و بعضی انسانها هم فکر میکنند، همه چیز همین دنیاست و …. و همیشه میگفت،مال دنیا و زرق وبرق دنیا انسان را از بعد عرفانی و معنویات جدا میکند و هرچقدر حریصتر باشیم این فاصله بیشتر وبیشتر میشود. ✍قسمتی از وصیت شهید: اگر خداوند بزرگ این بنده سر تا پا تقصیر گنهکار را ببخشد و شهادت نصیبم شد برای رفتن من گریه نکنید،کوچکترین چیزی که می توانم به ماندن اسم شیعه و بی بی زینب(س) هدیه کنم جان ناقابل من است و اگر خدا مرا بپذیرد بزرگترین لطف رادر حق من کرده است. محسن جمالی 🌹 🕊 @Modafeaneharaam
💠 نمازهایش به موقع بود و به نماز اول وقت خیلی اهمیت می داد. نماز شبش هیچ وقت ترک نمی شد و حتی در سوریه که خیلی خسته بودند و با کمبودِ آب هم مواجه بودند. دوستانش می گفتند ته مانده آب های بچه ها را جمع می کرد و در آن سوز و سرما تجدید وضو می کرد و نماز شب می خواند. 💠نیمه شب که برای نماز شب بیدار میشد بعد از نماز شب، زیارتنامه همه ائمه راکه در گوشیِ موبایلش داشت می خواند و به زیارت حضرت زینب که می رسید با دو دست به سرِخودش می زد و ضجهه می زد و گریه می کرد و آخر هم فدایی بی بی شد... قدرت اله عبودی 🌷 @Modafeaneharaam
💠شهید محمد اسلام نسب نقل می کرد: یک شب دلم گرفته بود، گفتم برم پیش دست بالا... تا نیمه شب سرگرم صحبت بودیم، بعد هم در همان چادر غلامعلی خوابیدم. هوا سرد بود و خوابم نمی برد. حدود ساعت 3 شب بود که دیدم آرام بلند شد و به نماز قامت بست. تا اذان صبح، در حال رکوع و سجود بود. "الله اکبر" اذان که در محوطه پیچید، خودش را از سجاده کند و خزید زیر پتو... اذان به "حی علی خیر العمل" که رسید یکی از بچه ها ما را برای نماز صدا زد. غلامعلی بلند شد.دست هایش را به دو سمت کشید تا مثلاً خستگی خواب از تنش برود. جوری ادا در می آورد که گویی در خوابی عمیق بوده، به اتفاق برای گرفتن وضو به سمت تانکر آب رفتیم. گفتم: غلامعلی، تو که وضو داری... سرخ و سفید شد و گفت: هیس... خواب دیدی خیر باشه... غلامعلی دست بالا 🌹 فارس @Modafeaneharaam
💠عباس در کودکی دچار بیماری منژیت شد . خیلی حالش بد شد . همه دکترها ازش قطع امید کردند . اما پدرش امیدش ناامید نشد . درب خانه اهل بیت (ع) جایی که یک عمر رفته بود ، متوسل شد . در عین ناباوری شفای عباس را گرفت . عباس شد ذخیره ای برای انقلاب اسلامی.... 💠 در هفت سالگی ضمن آموختن علم، قرائت کلام‌الله مجید را به دیگر دانش‌آموزان می آموخت تا آن‌جا که با پول هفتگی خود جوایزی تهیه کرده و به افرادی که احادیث یا قرآن را صحیح می‌خواندند، جایزه می‌داد. 💠 عباس در زمان قبل از انقلاب ، تمام وقت خود را صرف مبارزه با فساد و طاغوت و عبادت و خودسازی کرد. او دوستانش را به کوه‌های اطراف شیراز می‌برد و در آن‌جا علیه استبداد پهلوی صحبت می‌‌کرد. اولین فعالیت انقلابی‌اش حمله به مشروب‌فروشی‌ها و سینما‌ها بود. او با دوستانش شیشه‌های مشروب را خرد می کرد که توسط عمال شهربانی بازداشت شد. عباس ذاکر حسین 🌹 🕊 @Modafeaneharaam
با یارے دوستان و خیرین مبلغے را جهت ڪمڪ به فقرا جمع آورے ڪرده بودیم. یڪ شب با تهیه ی بسته هاے مواد غذایے در حال توزیع در بین خانواده هاے نیازمندان بودیم. 🌹 به درب خانه ای رسیدیم ڪه در آن خانواده ای با دو فرزند معلول، پدرے بیمار و مادرے رنج دیده زندگے می ڪردند. پس از آنڪه بسته ی مواد غذایے را به دست آنها دادیم گفتند: اینها از طرف چه ڪسے است؟! گفتیم از طرف شهید فریدونے.❤️🌹 با شنیدن نام محمد، شروع به گریه و زارے ڪردند.😭😭 بعد از مدتے گریه هق هق ڪنان گفتند. محمد درهفته چند بار به ما سر میزد با ڪودڪانم بازے میڪرد و آنها را استحمام میداد. از وقتی محمد شهید شده، ڪارمان زار است. ما خوبی او را فراموش نمے ڪنیم... 🌸🌿🌸🌿 🌹 @Modafeaneharaam
وصیت نامه شهید موحد دانش: شما خوب می‌دانید که شهید عزادار نمی‌خواهد، رهرو می‌خواهد. برادرم شما هم با قلم و قدم و زبانتان پشتیبان انقلاب و امام عزیز باشید. پدر و مادر و همسر عزیزم، مراقبت کنید آنان که پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند. در زنده بودنمان که نتوانستیم بر آنها اثری بگذاریم، شاید در مرگمان فرجی باشد و بر وجدان بی‌انصافشان اثر گذارد. 🌱🌷🍃🌷🌱 @Modafeaneharaam