eitaa logo
یاس‌ها‌سبز‌خواهند‌شد ؛
2.5هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
618 ویدیو
1 فایل
هوالمعشوق؛ • و ما به زودی سبز خواهیم شد عزیزم، زیر سایه یک چنار. آن زمان که گنجشک‌ها رسیده باشند به مقصد و نامه‌هایِ من به دست‌ِ تو. وقتی بخوانیشان، آنگاه سبزخواهیم شد. • ده روز مانده به پایانِ تابستانِ چهارصد
مشاهده در ایتا
دانلود
و نهایت رفتیم استدیو و داستان‌هایی که اونجا داشتیم. واقعا خیلی خندیدم، و واقعا استاد اون کلاس رو دوست ندارم و واقعا خوشحالم که سه جلسه بیشتر از کلاسش نمونده. اما، واقعا امروز خوب بود.
اولِ یه ارتباط، شروع میکنم صدم رو برای آدم‌ها گذاشتن. و خیلی احساس خرج میکنم، خیلی عاطفه خرج میکنم، خیلی ابراز میکنم که هی ببین فلانی، واقعا دوست دارما، واقعا برات ارزش قائلما.. وقتی ایگنور شدم، از یه جایی به صدم میاد روی پنجاه. بعد همون آدما شاکی میشن که چرا؟ عزیزم، احساسم چیزی نبود که تو لیاقت صدشو داشته باشی.
دیروز اولین مواجهه رو داشتم دانش‌آموز ها توی مترو. دوران دانش‌آموزیم هیچوقت از مترو استفاده نکردم و این یکسال دانشجوییم زمان و رفت و آمدم هیچوقت جوری نبوده که دانش‌آموز ببینم. ولی دیروز دسته‌ای میدیدمشون و واقعا دلم تنگ شد. مثل حرفی که زهرا میزنه، دلم خواست امتحان بدم. کتابمو پرت کنم تو حیاط یه خودکار به زور جور کنم، بذارم خانم عسکری دستاشو بکنه تو گوشم و بعدش خیلی خلاصه مباحث رو برای زهرا توضیح بدم و بریم سر جلسه. بعد از امتحان بریم بستنی بخوریم و بخندیم و بریم خونه. دلم برای پارسال و سال‌های قبلش تنگ شده. پارسال این موقع نه، واقعا پارسال این موقع باید میرفت در زباله‌دانی، ولی شاید دلم مثلا برای پیژامه پارتی آخرِ سالی تنگ شده که تقریبا همین موقع ها، یکم عقب تر گرفتیم.
یاس‌ها‌سبز‌خواهند‌شد ؛
دیروز اولین مواجهه رو داشتم دانش‌آموز ها توی مترو. دوران دانش‌آموزیم هیچوقت از مترو استفاده نکردم و
من حتی حس میکنم دلم برای ترم یک دانشگاه‌هم تنگ شده. کلا همش در حال دلتنگ شدنم، برای همه‌چیز و همه‌کَس.
هدایت شده از سِدخارجی
10.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلمون براتون تنگ شده...❤️‍🩹 @sedkhareji✔️
یاس‌ها‌سبز‌خواهند‌شد ؛
دلمون براتون تنگ شده...❤️‍🩹 @sedkhareji✔️
پارسال این موقع ها، عمیق ترین غمِ زندگیم رو داشتم قورت میدادم.
یه داغی که هیچوقت سرد نمیشه.
نمیتوانم باور کنم. تابوتِ پرچم به تن را، بر روی دست ها دیدم و امام بر پیکرشان نماز خواند و با این حال هم فکر میکنم که در یک کابوس طولانی گرفتار شده ام. یک کابوسی که نمیدانم کی احتمالا یک پایانی باید داشته باشد که برخیزم و دوباره اورا در قامت مردِ بزرگِ ملت ببینم. باورم نکرده ام هنوز هم سید، باور نکرده ام.
یاس‌ها‌سبز‌خواهند‌شد ؛
از دیشب؛
خداروشکر میکنم. امیدوارم خدا هرچیزی که داشتنش رو شکر میکنم ازم نگیره. فکر میکنم بازهم آدمای خوب تو زندگیم پیدا کردم که باهاشون غم یه مدتی میره پِی کارش.