3.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منم تصمیم گرفته بودم تا آخر سیزدهبدر به شما فکر کنم ولی بعد سیزدهبدر دیگه یه شما فکر نکنم.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
منم تصمیم گرفته بودم تا آخر سیزدهبدر به شما فکر کنم ولی بعد سیزدهبدر دیگه یه شما فکر نکنم.
هادی تو ذهن من شبیه شیرینه، هرازگاهی برمیگرده میگه:«بسه دیگه، اوهام اوهام اوهام، همش اوهام». تو ذوق زن.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
منم تصمیم گرفته بودم تا آخر سیزدهبدر به شما فکر کنم ولی بعد سیزدهبدر دیگه یه شما فکر نکنم.
دیگه فقط میخوام به درسهام فکر کنم. که اینقدر امتحانهاشو عقب انداختن که هیچی دیگه ازش یادم نیست.
کاش بس کنی. پاشو با یه دسته گلِ خوشگل بیا در خونمون. بعد من با گُلم تو آینه عکس بگیرم بگم "واهای قلبم".
یاسهاسبزخواهندشد ؛
امروز بعد از یک هفته تونستم رنگ آسمون رو ببینم. اونجوری که دلم میخواست. لحظههای خوبش رو با عکس ثبت نکردم ولی دوست دارم تو ذهنم بمونه. بستنی خوردنمون، پرچم خریدن، غافلگیر کردنِ خاله، دامن قشنگش، پت و مت، ممدحسن، دوردورِ موتوری، قرآن خوندن، داد کشیدن، دیدنِ آدمهای عزیز، لوبیا پلو، و همراهی دستهیِ موتوریهایِ انقلابی.
#ولاکس
یاسهاسبزخواهندشد ؛
من خیلی به این تمثالها اعتقادی ندارم ولی این یه دونه رو دوست داشتم. هنرمندانه بود.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
امروز بعد از یک هفته تونستم رنگ آسمون رو ببینم. اونجوری که دلم میخواست. لحظههای خوبش رو با عکس ثبت
این شبها تو تهران دسته های موتوری میچرخن با پرچم ایران و یه باند بزرگ همراه رجز. جالبیش اینه که مثل حالت عادی که اگر پرچم دستت باشه یا باند رجزخون داشته باشی فوش میخوری، نیست. امشب مردم همه کنار خیابون داشتن همراهی میکردن. ماشالا ماشالا، حیدر حیدر، باریکلا از دهنشون نمیفتاد یا حتی اگر فقط وایساده بودن و چیزی نمیگفتن، ته چشماشون برق داشت. و حس میکنم تهران رو الان از هر زمان دیگهای بیشتر دوست دارم.