یاسهاسبزخواهندشد ؛
این عکس رو نمیدونم چند بار به دلایل مختلف فرستادم ولی واقعا اینقدر دوسش دارم و اینقدر وسط قلبمه که هرچی بفرستم حق مطلب نسبت به احساسم ادا نمیشه.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
اون نیمهشعبان یعنی اسفند چهارصد و دو. یکی از بهترین خاطراتِ سفر منه. من تو نجف بهشت رو دیدم. واقعا دیدم، هیچوقت بعدش برام اینطوری نبود، فقط همون یکبار بود.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
عکس این رو براتون نذاشته بودمش چه جالب میدونستید؟ هدیه دادمش به ریحانه.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
من یه عادتی دارم، نمیدونم خوبه یانه ولی من اون چیزی که خودم دوست دارم رو کادو میدم. من ماهی دوست دارم، پس بهت ماهی کادو میدم. شایدم خوب نیست کارم ولی میکنم دیگه.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
گوشواره های پاتریکیای که برای تولد مبینا خریدم.