eitaa logo
خاطراتی از دفاع مقدس
45 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
229 ویدیو
28 فایل
برای حفظ و نشر آثار دفاع مقدس و معارف دینی و اسلامی باز نشر با ذکر صلوات آزاد است. سپاسگزارم از همراهی شما
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌸 🍀خاطرات بیادماندنی🍀 این قسمت : روایت همرزم برادر صلاحی 🌷برادر -قمی-کردی-هم-پر-کشید- 🍀 رفت برگشت عصبانی و ناراحت سویچ ماشین رو برداشت. 🍀 با ژ۳ تاشو دوید سمت ماشین منم یک کلاش برداشتم دویدم سمت ایشان، 🍀کاوه نشست پشت فرمان منم نشستم بغل دستش -رانندگی می کرد که همین فاصله ۱۰ کیلو متری تا محل در گیری چندین بار سرم خورد به سقف ماشین ؛!! 🍀 بر اون لحظه که رسیدیم به یار احمدی ؛!! 🌷دیدیم -آرام-رو-زمین-خوابیده -مستقیم-به-سینه-و -قمی- -کرده بود و -جا-شهید- شده بود . 🍀 از یار احمدی چگونگی رو پرسید؛؟ 🍀 بلافاصله دوید سمت کسیکه تیربار دستش داشت صورتشو بوسید و گفت: 👈درختها رو بزن ، من که حدس زدم طرح کاوه اینکه که چون اونها لباس سبز داشتن لایه درختها مخفی شده باشند؛!! 🍀 خودمو به تویوتایی که داشت رساندم و از خدمه خواستم درختان رو بزنه و.... 🍀به این شکل انتقام خون قمی همون شب گرفته شد.🌷🌷🌷 🌺والعاقبه للمتقین🌺