eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 ترجمه و شرح حکمت «۲۹۰» 🌧به پاس نعمت هايش عصيان مكن: 💡امام عليه السلام در اين كلام شريف خود به نك
📝ترجمه و شرح حکمت «۲۹۱» 🔹اينگونه بايد تسليت گفت: 💡امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه، به اشعث بن قيس براى از دست دادن فرزندش تسليت مى گويد؛ تسليتى بسيار پرمعنا و آموزنده كه براى هر مصيبت زده اى كارساز است. نخست به اشعث حق مى دهد كه به سبب جنبه هاى عاطفى، محزون باشد. مى فرمايد: «اى اشعث! اگر براثر از دست دادن فرزندت محزون شوى (جاى ملامت نيست، زيرا) پيوند نَسَبى، تو را سزاوار آن مى كند»؛ (يَا أَشْعَثُ، إِنْ تَحْزَنْ عَلَى ابْنِکَ فَقَدِ اسْتَحَقَّتْ مِنْکَ ذلِکَ الرَّحِمُ). بدون شك عواطف انسانى ايجاب مى كند كه انسان به دليل از دست دادن فرزند يا برادر يا دوست و يا عزيزى از عزيزان غمگين باشد هيچكس نمى تواند اين واقعيت را انكار كند. به همين دليل پيغمبر اكرم صلي الله عليه وآله براى از دست دادن فرزندش ابراهيم گريست و بزرگان دين در مصائب مختلفى گريه كردند. اگر انسان، محزون نشود جاى تعجب است و دليل بر ضعف عاطفى اوست. ولى امام عليه السلام به دنبال اين سخن، او را به صبر دعوت مى كند و مى فرمايد: «اگر صبر و شكيبايى پيشه كنى، خداوند به جاى هر مصيبتى عِوَضى (براى تو) قرار مى دهد»؛ (وَإِنْ تَصْبِرْ فَفِي اللّهِ مِنْ كُلِّ مُصِيبَةٍ خَلَفٌ). بنابراين لازم است كه انسان جلوى طغيان عواطف را بگيرد و زبان به ناسپاسى نگشايد و بى تابى نكند و سخنانى كه دليل بر عدم خشنودى در مقابل مقدرات الهى است نگويد تا از اجر و پاداش الهى برخوردار باشد و شايستگى خود را ازنظر خويشتندارى اثبات كند. درواقع صابران، تسليم رضاى خداوند و تقدير او مى شوند و اين تسليم و رضا پاداش الهى به دنبال دارد. اين پاداش ممكن است پاداش دنيوى و معادل چيزى كه از دست رفته است يا بهتر از آن باشد و ممكن است پاداش اخروى باشد و تعبير «خَلَفْ» با هر دو سازگار است. گاه خداوند هر دو را به انسان مى دهد، همانگونه كه در داستان ايوب پيغمبر عليه السلام مى خوانيم كه پس از آن همه صبر و شكيبايى، خداوند تمام آنچه را از زن و فرزند و مال و اموال او از دست رفته بود به او بازگرداند و مقام والاى صابران را نيز به او داد. در حديثى از امام باقر عليه السلام مى خوانيم: «هنگامى كه رسول خدا صلي الله عليه وآله رحلت فرمود (و مصيبت سنگينى بر خاندان او وارد شد) شخصى بر در خانه آن حضرت آمد و به تمام عزاداران سلام كرد، سپس گفت: سلام بر شما اى آل محمّد صلي الله عليه وآله. سپس با استفاده از آيه اى از قرآن چنين گفت: بدانيد همه سرانجام مرگ را مى چشند وپاداش خود را روز قيامت همگى مى يابند، آنها كه از آتش دوزخ نجات يابند وداخل بهشت شوند رستگار شدند و زندگى دنيا جز متاع غرور و فريب نيست. (آنگاه افزود: فِى اللهِ عَزَّوَجَلَّ خَلَفٌ مِنْ كُلِّ هالِکٍ وَعَزاءٌ مِنْ كُلِّ مُصيبَةٍ وَدَرَکٌ لِما فاتَ؛ نزد خداوند متعال براى هرچيزى كه از دست رفته ثوابى است و تسليتى از هر مصيبت و جبرانى است براى آنچه از دست رفته است». در دومين بخش اين تسليت، امام عليه السلام بار ديگر خطاب به اشعث مى كند و به نكته ديگرى در تأييد نكته اول، نكته اى كه بسيار آموزنده و جامع است، اشاره كرده مى فرمايد: «اگر صبر و شكيبايى كنى مقدرات بر تو جارى مى شود (و مسير خود را طى مى كند) و تو پاداش خواهى داشت و اگر بى تابى كنى بازهم مقدرات مسير خود را مى پيمايد و وزر و گناه بر تو خواهد بود»؛ (يَا أَشْعَثُ، إِنْ صَبَرْتَ جَرَى عَلَيْکَ الْقَدَرُ وَأَنْتَ مَأْجُورٌ، وَإِنْ جَزِعْتَ جَرَى عَلَيْکَ الْقَدَرُ وَأَنْتَ مَأْزُورٌ ). اشاره به اينكه شكيبايى و بى تابى در حوادث ناخواسته و خارج از اختيار ما چيزى را تغيير نمى دهد، نه شكيبايى جلوى حادثه را مى گيرد و نه بى تابى. تنها تفاوتى كه در اين ميان پيدا مى شود اين است كه شكيبايان اجر و پاداش فراوانى به سبب تسليم و رضايشان در برابر تقديرات الهى مى برند و بى تابان براثر ترك تسليم و رضا و گاه اعتراض به تقدير الهى و شكايت از آن، گرفتار آثار شوم گناه مى شوند. جالب اينكه در حديثى مى خوانيم: «جمعى (از شيعيان) خدمت امام باقر عليه السلام رسيدند در زمانى كه فرزند بيمارى داشت، آنها آثار غم و اندوه و بى قرارى را در حضرت ديدند، به يكديگر گفتند: به خدا سوگند اگر اين بيمار از دنيا برود ما از اين بيم داريم كه چيزى از حضرت مشاهده كنيم كه براى ما ناخوشايند باشد؛ ولى چيزى نگذشت كه صداى گريه و ناله را از داخل خانه شنيدند. امام بيرون آمد در حالى كه روى او گشاده بود، درست برخلاف حالت قبلى. حاضران عرض كردند: فداى تو شويم ما بيم داشتيم كه اگر چنين حادثه اى واقع شود از تو چيزى ببينيم كه همه ما را اندوهگين كند. امام عليه السلام فرمود: «إنّا لَنُحِبُّ أنْ نُعافا فيمَنْ نُحِبُّ فَإذا جاءَ أمْرُ اللهِ سَلَّمْنا فيما أُحِبُّ؛ ما دوست داريم كه عافيت نصيب كسى بشود كه محبوب ماست و لذا نگرانيم و دعا مى كنيم... ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم: نزدیک ترین شما به مقام وجایگاه من در روز قیامت کسانی هستند که با همسرانشان بهتر رفتار میکنند. وسايل الشیعه، ج8، ص507 @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
ترجمه کتاب الغدیر🔹 ✅ قسمت: پنجاه و هشتم 🔷واقعه غدیرخم #علامه‌امینی ♨️ﻋﺬﺍﺏ ﻭﺍﻗﻊ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺁﻳﺎﺕ ﻧﺎ
ترجمه کتاب الغدیر🔹 ✅ قسمت: پنجاه و نهم 🔷واقعه غدیرخم 4- ﺣﺎﻛﻢ، ﺍﺑﻮﺍﻟﻘﺎﺳﻢ ﺣﺴﻜﺎﻧﻲ (ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺝ 1 ﺹ 184 ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺍﺳﺖ) ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ " ﺩﻋﺎﻩ ﺍﻟﻬﺪﺍﻩ ﺍﻟﻲ ﺍﺩﺍﺀ ﺣﻖ ﺍﻟﻤﻮﺍﻟﺎﻩ " ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﮔﻮﻳﺪ: ﺑﺮ ﺍﺑﻮﺑﻜﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺻﻴﺪﻟﺎﻧﻲ ﻗﺮﺍﺋﺖ ﻧﻤﻮﺩﻡ ﻭ ﺑﺪﺍﻥ ﺍﻗﺮﺍﺭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺪﻳﺚ ﻧﻤﻮﺩ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺑﻮ ﻣﺤﻤﺪ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺍﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ ﺷﻴﺒﺎﻧﻲ، ﺍﺯ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺑﻦ ﺣﺴﻴﻦ ﺍﺳﺪﻱ، ﺍﺯ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺑﻦ ﺣﺴﻴﻦ ﻛﺴﺎﺋﻲ (ﺍﺑﻦ ﺩﻳﺰﻳﻞ) ﺍﺯ ﻓﻀﻞ ﺑﻦ ﺩﻛﻴﻦ، ﺍﺯ ﺳﻔﻴﺎﻥ ﺑﻦ ﺳﻌﻴﺪ (ﺛﻮﺭﻱ)، ﺍﺯ ﻣﻨﺼﻮﺭ ﺍﺯ ﺭﺑﻌﻲ ﺍﺯ ﺣﺬﻳﻔﻪ ﺑﻦ ﻳﻤﺎﻥ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻬﺬﺍ ﻋﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ، ﻧﻌﻤﺎﻥ ﺑﻦ ﻣﻨﺬﺭ (ﺍﻳﻦ ﻛﻠﻤﻪ ﺗﺼﺤﻴﻒ ﺍﺳﺖ) ﻓﻬﺮﻱ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ ﭼﻴﺰﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻣﻴﮕﻮﺋﻲ؟ ﻳﺎ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺑﺎﻥ ﺍﻣﺮ ﻛﺮﺩﻩ؟ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻧﻤﻴﮕﻮﻳﻢ، ﺑﻠﻜﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻡ ﺍﻣﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﻧﺎﻣﺒﺮﺩﻩ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﺭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ: ﺑﺮ ﻣﺎ ﻓﺮﻭ ﻓﺮﺳﺖ (ﺩﺭ ﻧﺴﺨﻪ‌ﻫﺎﻱ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺍﺳﺖ) ﺳﻨﮕﻲ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ، ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻤﺮﻛﺐ ﺧﻮﺩ ﻧﺮﺳﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺳﻨﮕﻲ ﺑﺴﻮﻱ ﺍﻭ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﻮﻧﻴﻦ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﻣﺮﺩ، ﺳﭙﺲ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺭﺍ ﻧﺎﺯﻝ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺳﺎﻝ ﺳﺎﺋﻞ ﺑﻌﺬﺍﺏ ﻭﺍﻗﻊ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺣﺪﻳﺚ ﻧﻤﻮﺩ ﻣﺎ ﺭﺍ: ﺍﺑﻮ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺷﻴﺮﺍﺯﻱ، ﺍﺯ ﺍﺑﻮﺑﻜﺮ ﺟﺮﺟﺎﻧﻲ، ﺍﺯ ﺍﺑﻮ ﺍﺣﻤﺪ ﺑﺼﺮﻱ ﺍﺯ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺳﻬﻞ، ﺍﺯ ﺯﻳﺪ ﺑﻦ ﺍﺳﻤﺎﻋﻴﻞ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺍﻧﺼﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺍﻳﻮﺏ ﻭﺍﺳﻄﻲ، ﺍﺯ ﺳﻔﻴﺎﻥ ﺑﻦ ﻋﻴﻴﻨﻪ، ﺍﺯ ﺟﻌﻔﺮ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻬﻤﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺍﻧﺶ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺍﻳﻨﻜﻪ: ﭼﻮﻥ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ ﻣﻨﺼﻮﺏ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﺍﻳﻦ ﺧﺒﺮ ﺑﻪ ﺑﻠﺎﺩ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﺪ، ﻭ ﻧﻌﻤﺎﻥ ﺑﻦ ﺣﺮﺙ ﻓﻬﺮﻱ ﻧﺰﺩ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺧﺪﺍ ﺑﻤﺎ ﺍﻣﺮ ﻛﺮﺩﻱ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻳﻜﺘﺎﺋﻲ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﺗﻮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﻴﺪﻫﻢ ﻭ ﺟﻬﺎﺩ ﻭ ﺣﺞ ﻭ ﺭﻭﺯﻩ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﻭ ﺯﻛﺎﻩ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻱ ﻭ ﻣﺎ ﻗﺒﻮﻝ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﺳﭙﺲ ﺑﺎﻳﻦ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﻛﺘﻔﺎ ﻧﻨﻤﻮﺩﻱ ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﻳﻦ ﭘﺴﺮ ﺭﺍ (ﻣﻨﻈﻮﺭﺵ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺍﺳﺖ) ﻣﻨﺼﻮﺏ ﺩﺍﺷﺘﻲ ﻭ ﮔﻔﺘﻲ: ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ، ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺁﻳﺎ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺷﺨﺺ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﺍﻣﺮﻱ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ؟ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻗﺴﻢ ﺑﺎﻥ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﻳﻜﻪ ﺟﺰ ﺍﻭ ﻣﻌﺒﻮﺩﻱ ﻧﻴﺴﺖ، ﺍﻳﻦ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺧﺪﺍﺳﺖ، ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻧﻌﻤﺎﻥ ﺑﻦ ﺣﺮﺙ ﺍﺯ ﻧﺰﺩ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺣﺎﻝ ﻣﻴﮕﻔﺖ: ﺑﺎﺭ ﺧﺪﺍﻳﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺳﻨﮕﻲ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺒﺎﺭ، ﭘﺲ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺳﻨﮕﻲ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺍﻭ ﻓﺮﻭ ﺍﻓﻜﻨﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻛﺸﺖ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ: " ﺳﺎﻝ ﺳﺎﺋﻞ ﺑﻌﺬﺍﺏ ﻭﺍﻗﻊ... " ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺁﻳﺎﺕ. 5- ﺍﺑﻮﺑﻜﺮ، ﻳﺤﻴﻲ ﻗﺮﻃﺒﻲ، ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 567 (ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 188 ﺫﻛﺮ ﺷﺪ)، ﺩﺭ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺳﻮﺭﻩ " ﺍﻟﻤﻌﺎﺭﺝ " ﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻧﻀﺮ ﺑﻦ ﺣﺎﺭﺙ ﺑﺮﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﮔﻔﺖ: ﺑﻤﺎ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻣﺮ ﺑﺸﻬﺎﺩﺗﻴﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩﻱ ﻭ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻴﻢ ﻭ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﻣﺮ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﻭ ﺯﻛﺎﻩ ﻧﻤﻮﺩﻱ ﻭ ﺑﺎﻳﻦ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﻛﺘﻔﺎ ﻧﻜﺮﺩﻱ ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﭘﺴﺮ ﻋﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﺩﺍﺩﻱ، ﺁﻳﺎ ﺧﺪﺍ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻥ ﺍﻣﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻳﺎ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﻤﻮﺩﻱ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻗﺴﻢ ﺑﺨﺪﺍﻭﻧﺪﻳﻜﻪ ﺟﺰ ﺍﻭ ﻣﻌﺒﻮﺩﻱ ﻧﻴﺴﺖ، ﺍﻳﻦ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩ، ﻧﺎﻣﺒﺮﺩﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﻣﻴﮕﻔﺖ: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﺍﮔﺮ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺳﻨﮕﻲ ﺑﺒﺎﺭ، ﭘﺲ ﺳﻨﮕﻲ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻛﺸﺖ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🌳شجره آشوب« قسمت صد و پنجاه و دوم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻پ
🌳شجره آشوب« قسمت صد و پنجاه و سوم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻نتیجه این اقدام نیز، ایجاد روحیه عدم همراهی با امام برای نبرد با معاویه بود؛ زیرا مردم از جنگ خسته شده بودند. معاویه نیز از این فرصت، استفاده کرد و توانست با این اقدامات ایذایی، فرصت نبرد دوباره و ابتکار عمل را از دست امام بگیرد. یک گزارش تاریخی می گوید به معاویه خبر رسید که عده ای از قاریان قرآن، حکمیت را قبول نکرده و به امام اعتراض دارند. 🔻 امام نیز برای کنترل اوضاع، نبرد با معاویه را به تأخیر انداخته است. هنگامی که این خبر را معاویه و یارانش شنیدند بسیار خوشحال شدند. این گزارش بیانگر، ثمربخش بودن سیاست اختلاف افکنی در جامعه و ایجاد درگیری های داخلی برای رهبر اسلام و در نهایت، به تأخیر انداختن جنگ و رهایی جبهه کفر از نابودی است. 🔻ذیلا به برخی از موارد در فتنه غارات اشاره می کنیم: 1.هنگامی که معاویه، خبر شروع اختلافات در قلمروی حکومت امام و خوارج را شنید، ضحاک بن قیس را با چهار هزار نفر برای نهب و غارت به ثعلبیه فرستاد. آن ها در این حمله، عمرو بن عمیس و جمعی دیگر از یاران رسول خدا را به شهادت رساندند و به غارت اموال مردم پرداختند. امام که این خبر را شنید، اصحاب خود را مورد مشورت قرار داد اما آن ها برای رویارویی با دشمن، اظهار سستی کردند. 🔻2. معاویه به ابوالکنود ضمن سفارش برای حمله به سرزمینهای اسلامی می گفت به استان الانبار و مدائن حمله کند و از کوفه دوری جوید. وی به ابوالکنود گفت این غارت ها، موجب ترس اهل عراق و تحریک کسانی می شود که نسبت به بنی امیه، تمایل دارند. 🔻 معاویه با این کار، از عناصری که نسبت به امام و حکومت او، دل خوشی نداشتند یا اصولا با حضرت مخالف بودند، برای برهم ریختن اوضاع و جذب آن ها به سوی خود استفاده کرد. دقیقا سپاه دشمن، می خواست از طریق عناصر داخلی حکومت امام، ضربات خود را به حکومت حضرت وارد کند و از این منظر، ایشان را شخصی بی کفایت در امور اداره جامعه جلوه دهد. 📚 کتاب شجره آشوب 💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2