قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و نود و دو 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ 8- ﺍﺯ " ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻛﻨ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: پانصد و نود و سه
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ 10- " ﻣﺮﺯﺑﺎﻧﻲ " ﺩﺭ " ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺍﻟﺴﻴﺪ ﺑﻪ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﺧﻮﺩ ﺍﺯ ﺟﻌﻔﺮ ﺑﻦ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﻣﻨﺼﻮﺭ ﺑﻮﺩﻳﻢ ﻛﻪ ﺳﻴﺪ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ، ﻣﻨﺼﻮﺭ ﺑﻪ ﻭﻱ ﮔﻔﺖ: ﺑﺨﻮﺍﻥ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺍﻱ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﭼﻨﻴﻦ ﺳﺮﻭﺩﻩ ﺍﻱ: ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻭ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺳﻠﻄﻨﺘﻲ ﻳﺎﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺳﺎﻗﻂ ﻛﺮﺩﻥ ﺁﻥ ﺁﺳﺎﻥ ﻧﺒﻮﺩ. ﺍﻭ ﻧﻴﺰ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﻲ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻳﺰﻳﺪ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﻋﺬﺍﺑﻲ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﺍ ﺩﺍﺷﺖ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻨﻲ ﺍﻣﻴﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺭ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺮ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺳﺘﻢ ﺭﻭﺍ ﻣﻲﺩﺍﺷﺘﻨﺪ. ﺍﺧﺘﺮ ﺑﺨﺖ ﻭ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺍﻗﺒﺎﻟﺸﺎﻥ ﺧﻔﺖ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪ ﻭ ﺳﺘﺎﺭﮔﺎﻥ ﻓﺮﻭ ﻣﻲﺍﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﺨﺘﻬﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﻲﺭﻭﻧﺪ. ﺑﻨﻲ ﺍﻣﻴﻪ ﺍﺯ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﺑﻨﻲ ﻫﺎﺷﻢ ﺑﻨﺎﻟﻪ ﺩﺭ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﮔﺮﻳﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﻧﻴﺰ ﺍﺯ ﺑﻨﻲ ﺍﻣﻴﻪ ﮔﺮﻳﺎﻥ ﺑﻮﺩ. ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺑﻨﺎﻟﻨﺪ ﻛﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﻱ ﻫﻢ، ﺩﻭﻟﺖ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﻱ ﺑﺎ ﺩﻭﻟﺖ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﭘﺎﻳﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﻳﻨﻚ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻫﺮ ﻣﺎﻫﻲ ﺍﺯ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺁﻧﺎﻥ، ﻣﺎﻫﻬﺎ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻫﺮ ﺳﺎﻟﻲ ﺍﺯ
ﺩﻭﻟﺖ ﺁﻧﺎﻥ، ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺩﻭﻟﺖ ﻭ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺑﺎﺩ. ﺍﻱ ﺩﻭﺩﻣﺎﻥ ﺍﺣﻤﺪ ﺁﻥ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﻱ ﻛﻪ ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﻲ ﺧﻠﻖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻋﻄﺎﻫﺎﻱ ﺍﻭ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺭﺍﺛﺖ ﻭ ﺧﻠﺎﻓﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﻨﻲ ﺍﻣﻴﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺭ ﻭ ﺯﺑﻮﻥ ﺳﺎﺧﺖ. ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻋﻄﺎﻱ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﻴﺸﮕﺎﻩ ﺍﻭ ﺯﻳﺎﺩﺕ ﻭ ﻓﺰﻭﻧﻲ ﺍﺳﺖ.
[ جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 129]
ﺷﻤﺎ ﭘﺴﺮ ﻋﻤﻮﻫﺎﻱ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮﻳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺫﻭ ﺍﻟﺠﻠﺎﻝ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺩﺭﻭﺩ ﻭ ﺳﻠﺎﻡ ﺑﺎﺩ. ﺷﻤﺎ ﻭﺍﺭﺙ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮﻳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻭﻟﺎﻳﺖ، ﺧﻮﻳﺸﺎﻭﻧﺪﺍﻥ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺳﺰﺍﻭﺭﺗﺮﻧﺪ. ﻣﻦ ﺑﻪ ﻓﻀﻴﻠﺖ ﺷﻤﺎ ﺁﺷﻨﺎ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺪﺍﺭ ﻗﻠﺒﻲ ﻭ ﺧﺪﻣﺘﮕﺰﺍﺭ ﺷﻤﺎﻳﻢ. ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻣﻬﺮ ﺷﻤﺎ ﺁﺯﺍﺭ ﻣﻲﺑﻴﻨﻢ ﻭ ﺩﺷﻨﺎﻡ ﻣﻲﺷﻨﻮﻡ ﻭ ﺧﻮﻳﺸﺎﻭﻧﺪﺍﻧﻢ ﭼﻨﺎﻥ ﻣﺮﺍ ﺣﻘﺎ ﻭ ﺳﺮﺯﻧﺶ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﭘﻴﺮﻱ ﻓﺘﺎﺩﻡ ﻭ ﮔﺬﺭﺍﻥ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ، ﻣﻮﻳﻢ ﺭﺍ ﺳﭙﻴﺪ ﻛﺮﺩ. ﺭﺍﻭﻱ ﮔﻔﺖ: ﻣﻨﺼﻮﺭ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻏﺬﺍﻫﺎﺋﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺟﻠﻮﺵ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻥ ﺳﻴﺪ ﻣﻲﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﻣﻲﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﺎﻛﺮ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺤﺒﺖ ﻭ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻣﺘﺸﻜﺮﻳﻢ. ﺧﺪﺍ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺧﻴﺮﺕ ﺩﻫﺎﺩ ﺍﻱ ﺭﺑﻴﻊ ﺍﺳﺒﻲ ﻭ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﻭ ﻛﻨﻴﺰﻱ ﻭ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﺭﻫﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﻴﺪ ﺑﻔﺮﺳﺖ ﻭ ﻣﺎﻫﻲ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﺭﻫﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ
ﻣﻘﺮﺭ ﺩﺍﺭ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۱۲ الی ۱۶ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ✅ مراحل تکامل جنی
↩️ نکته ها:
۱ ـ اثبات مبدأ و معاد با یک دلیل
جالب این که در آیات فوق، براى اثبات وجود خدا و قدرت و عظمت او از همان دلیلى استفاده شده است که در سوره حج براى اثبات معاد، و آن دلیل، مراحل مختلف خلقت انسان در عالم جنین است و اتفاقاً در ذیل همین آیات مورد بحث، چنان که دیدیم گریزى به مسأله معاد نیز زده شده است
آرى، از یکسو، مى توان عظمت خدا را از عجائب خلقت انسان در مخفیگاه رحم، که هر روز شکل و نقش تازه اى به خود مى گیرد، شناخت که گوئى جمعى نقاش چیره دست، گروهى صنعتگر و ابداع گر ماهر، در کنار این قطره آب نشسته اند و شب و روز روى آن کار مى کنند و این ذره ناچیز را در زمان بسیار کوتاهى با ظرافت فوق العاده از مراحل و گذرگاه هاى مختلف حیات مى گذرانند.
اگر مى توانستیم از مراحل رشد، و نمو جنین به طور کامل فیلم بردارى کنیم و آنها را از مقابل چشم بگذرانیم، آن گاه مى فهمیدیم چه شگفتى ها در این کار نهفته است؟
هر چند پیشرفت فوق العاده جنین شناسى در عصر ما، و تحقیقات روز افزون دانشمندان و تجربیات و آزمایش هایشان روى این امر، بسیارى از مسائل را روشن ساخته و هنگامى که انسان در برابر نتیجه این تحقیقات قرار مى گیرد بى اختیار جمله فَتَبارَکَ اللّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ را زمزمه مى کند.
و از سوى دیگر، این آفرینش هاى پى در پى که هر روز چهره تازه اى به خود مى گیرد، و اصولاً پیدایش یک انسان کامل از یک قطره کوچک آب، بیانگر قدرت خداوند بر معاد و بازگشت انسان به زندگى مجدد است، و به این ترتیب با بیان یک دلیل، دو هدف و با یک کرشمه دو کار، انجام شده است.
* * *
۲ ـ آخرین مرحله تکامل انسان در رحم
جالب این که: در مراحل پنجگانه اى که براى آفرینش انسان در آیه فوق ذکر شده، همه جا تعبیر به خلق شده است، اما هنگامى که به آخرین مرحله مى رسد، تعبیر به انشاء مى کند.
انشاء همان گونه که ارباب لغت گفته اند به معنى ایجاد کردن چیزى توأم با تربیت آن است.
این تعبیر نشان مى دهد: مرحله اخیر، با مراحل قبل (مرحله نطفه، علقه، مضغه، گوشت و استخوان) کاملاً متفاوت است مرحله اى است مهم که قرآن از آن سر بسته یاد کرده و تنها مى گوید: سپس ما به آن آفرینش تازه اى دادیم و بلافاصله پشت سر آن فَتَبارَکَ اللّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ مى گوید.
این چه مرحله اى است که این قدر شایان اهمیت است، این، همان مرحله اى است که جنین وارد مرحله حیات انسانى مى شود، حس و حرکت پیدا مى کند، و به جنبش در مى آید که در روایات اسلامى از آن تعبیر به مرحله نفخ روح (دمیدن روح در کالبد) شده است.
اینجا است که انسان با یک جهش بزرگ، زندگى نباتى و گیاهى را پشت سر گذاشته و گام به جهان حیوانات و از آن برتر به جهان انسان ها مى گذارد، و فاصله آن با مرحله قبل، آن قدر زیاد است که تعبیر از آن، با جمله ثُمَّ خَلَقْنا کافى نبود و لذا ثُمَّ أَنْشَأْنا فرمود.
در اینجا انسان، ساختمان ویژه اى پیدا مى کند که او را از همه جهان ممتاز مى سازد، به او شایستگى خلافت خدا در زمین مى دهد، و قرعه امانتى را که کوه ها و آسمان ها بار آن را نتوانست کشید، به نام او مى زنند.
در واقع، همینجا است که عالم کبیر با همه شگفتیهایش در این جرم صغیر منطوى و پیچیده مى شود، و به راستى شایسته تَبارَکَ اللّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ است.
* * *
۳ ـ لباس گوشتین بر اندام استخوان ها!
نویسنده تفسیر فى ظلال ، ذیل آیه مورد بحث، جمله عجیبى نقل مى کند و آن این که: جنین بعد از آن که مرحله علقه و مضغه را پشت سر گذاشت، تمام سلول هایش تبدیل به سلول هاى استخوانى مى شود، و بعد از آن تدریجاً عضلات و گوشت روى آن را مى پوشاند، بنابراین، جمله کَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً یک معجزه علمى است که پرده از روى این مسأله که در آن روز براى هیچ کس روشن نبود بر مى دارد; زیرا قرآن نمى گوید: ما مضغه را تبدیل به استخوان و گوشت کردیم بلکه مى گوید:
ما مضغه را تبدیل به استخوان کردیم و بر استخوان ها لباس گوشتى پوشاندیم، اشاره به این که: مضغه نخست، تبدیل به استخوان مى شود و بعد از آن گوشت روى آن را مى پوشاند.
* * *
۴ ـ لباس مقاوم براى استخوان ها!
اصولاً، این که: از عضلات تعبیر به لباس مى کند، خود گویاى این واقعیت است که اگر این لباس بر استخوان ها نبود، اندام انسان بسیار زشت و نازیبا بود (درست همانند اسکلت هائى که همه ما خود آن یا لااقل عکس آن را دیده ایم).
از این گذشته لباس، حافظ بدن است، عضلات نیز حافظ استخوان ها هستند که اگر آنها نبودند، ضربه هائى که بر بدن وارد مى شد، استخوان ها را مرتباً صدمه مى زد، یا مى شکست، همچنین، کارى را که لباس در حفاظت انسان از گرما و سرما مى کند، گوشت ها در نگهدارى استخوان ها که ستون اصلى بدن هستند، انجام مى دهند اینها همه، نشان دهنده دقت قرآن در تعبیرات است.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۱۷ 🤲 شرایط توبه و استغفار واقعی ✔️ نكته ها: 1. شرايط توبه واقعى: نخستين گام در
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۱۷
🤲 شرایط توبه و استغفار واقعی
↩️ درباره توبه بحث هاى زيادى مطرح است كه در اينجانمى توان به تمام آن پرداخت، ازجمله اين كه قبول شدن توبه عقلى است يا نقلى؟ شرايط توبه و مراتب آن و آثار و بركاتش چيست؟ يكى از بحث ها نيز اين است كه توبه تا چه زمانى پذيرفته مى گردد؟ و چه زمانى درهاى توبه بسته مى شود؟ كه از آيات و روايات استفاده مى شود هنگامى كه انسان در آستانه مرگ قرار گرفت و چشم برزخى پيدا كرد درهاى توبه بسته مى شود.
قرآن مجيد مى فرمايد: «(وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّى تُبْتُ الاْنَ وَلاَ الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ أُوْلَئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَاباً أَلِيماً); توبه كسانى كه كارهاى بد انجام مى دهند، و هنگامى كه مرگ يكى از آن ها فرا مى رسد مى گويد: «الان توبه كردم!» پذيرفته نيست; و نه كسانى كه در حال كفر از دنيا مى روند; اين ها كسانى هستند كه عذاب دردناكى برايشان فراهم كرده ايم».[6]
امام اميرمؤمنان على(عليه السلام) در حكمت مورد بحث شرايط توبه كامل و جامع را در عباراتى كوتاه و بسيار پرمعنا بيان فرموده كه چيزى فراتر از آن در امر توبه وجود ندارد.
چنين توبه اى است كه انسان را از هرگونه گناه و از تمام آثار وضعى و تكوينى آن پاك و پاكيزه مى كند و از نفوذ گناه در اعماق وجود انسان جلوگيرى مى نمايد.
البته گاه آلودگى انسان به اندازه اى است كه تصميم به توبه گرفتن كار آسانى نيست; زندگى او آلوده به انواع اموال حرام شده، شغل او و فكر او آلوده به گناه است. در اين گونه موارد تصميم شجاعانه اى لازم است كه توأم با امدادهاى الهى شود و انسان را از منجلاب گناه بيرون آورد. همانگونه كه در داستان معروف ابوبصير و همسايه توبه كارش آمده است.
2. سرگذشت عجيب همسايه ابوبصير:
او مى گويد: همسايه اى داشتم كه از كارگزاران حكومت ظالم (بنى اميه يا بنى عباس) بود و از اين طريق اموال فراوانى را به دست آورده و مشغول عيش و نوش و لهو و لعب بود. اضافه بر اين، افراد فاسد را به مجلس خود دعوت مى كرد. بارها او را نصيحت كردم ولى دست برنداشت اما هنگامى كه زياد اصرار نمودم گفت: اى مرد! من آدمى آلوده به گناهم و تو مرد پاكى هستى اگر شرح حال مرا براى يارت امام صادق(عليه السلام) بازگو كنى اميد مى رود نجات يابم.
✍ پی نوشت:
[6]. نساء، آيه 18 .
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
✅ سرمـشقى نيـكـو!
☀️ #امام_مهدی_علیهالسلام :
✓ «در دختر پيامبر خدا، براى من، سرمشقى نيكوست».
⁙ «فِي ابنَةِ رَسولِ اللّهِ صلىالله عليه و آله لي اُسوَةٌ حَسَنَةٌ ».
📚 الغيبة للطوسي: ص٢٨٦ ح٢٤٥
📅 مناسبت امروز: شهادت #حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها به روايت ۷۵ روز (۱۱ق)
#فاطمیه
#امام_زمانعلیهالسلام
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و نود و سه 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ 10- " ﻣﺮﺯﺑﺎﻧﻲ " ﺩﺭ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: پانصد و نود و سه
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ 11- " ﺟﺎﺣﻆ " ﺍﺯ ﺍﺳﻤﺎﻋﻴﻞ ﺑﻦ ﺳﺎﺣﺮ ﻧﻘﻞ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺳﺎﻗﻲ ﺳﻴﺪ ﺣﻤﻴﺮﻱ ﻭ " ﺍﺑﺎﺩﻟﺎﻣﻪ " ﺑﻮﺩﻡ، ﺳﻴﺪ ﻣﺴﺖ ﺷﺪ ﻭ ﺩﻳﺪﮔﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﭼﻨﺎﻥ ﺑﺮ ﻫﻢ ﻧﻬﺎﺩ ﻛﻪ ﭘﻨﺪﺍﺷﺘﻴﻢ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺩﺧﺘﺮ ﺯﺷﺖ ﺭﻭﻱ " ﺍﺑﺎﺩﻟﺎﻣﻪ " ﺁﻣﺪ. ﭘﺪﺭﺵ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺭﻗﺼﺎﻧﺪ ﻭ ﺧﻮﺍﻧﺪ. ﻧﻪ ﻣﺮﻳﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻋﻴﺴﻲ ﺷﻴﺮﺕ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺣﻜﻴﻢ ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﻴﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺳﻴﺪ ﺩﻳﺪﮔﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﮔﺸﻮﺩﻩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻟﻴﻜﻦ ﻣﺎﺩﺭﻱ ﺑﺪ، ﺗﺮﺍ ﺑﻪ ﺳﻴﻨﻪ ﭼﺴﺒﺎﻧﺪﻩ ﻭ ﭘﺪﺭﻱ ﭘﺴﺖ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 12- ﺷﻴﺦ ﻃﺎﺋﻔﻪ، ﺑﻪ ﻃﻮﺭﻳﻜﻪ ﺩﺭ ﺍﻣﺎﻟﻲ ﻭﻱ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﺧﻮﺩ ﺍﺯ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺟﺒﻠﻪ ﻛﻮﻓﻲ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺳﻴﺪ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺣﻤﻴﺮﻱ ﻭ ﺟﻌﻔﺮ ﺑﻦ ﻋﻔﺎﻥ ﻃﺎﺋﻲ ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﻣﺎ ﮔﺮﺩ ﺁﻣﺪﻧﺪ. ﺳﻴﺪ ﺑﻪ ﻭﻱ ﮔﻔﺖ: ﻭﺍﻱ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺁﻳﺎ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺩﻭﺩﻣﺎﻥ ﻣﺤﻤﺪ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﺪ ﮔﻮﺋﻲ ﻣﻲﻛﻨﻲ ﻛﻪ: ﻣﺎ ﺑﺎﻝ ﺑﻴﺘﻜﻢ ﻳﺨﺮﺏ ﺳﻘﻔﻪ ﻭ ﺛﻴﺎﺑﻜﻢ ﻣﻦ ﺍﺭﺫﻝ ﺍﻟﺎﺛﻮﺍﺏ ﺟﻌﻔﺮ ﮔﻔﺖ: ﺑﺪ ﻧﮕﻔﺘﻨﻪ ﺍﻡ، ﺳﻴﺪ ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻧﻲ ﺧﻮﺏ ﺛﻨﺎ ﻛﻨﻲ ﺩﺳﺖ ﻛﻢ
ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺑﻤﺎﻥ، ﺁﻳﺎ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻣﺤﻤﺪ ﺭﺍ ﭼﻨﻴﻦ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ؟. ﺍﻣﺎ ﺗﺮﺍ ﻣﻌﺬﻭﺭ ﻣﻲﺩﺍﺭﻳﻢ. ﻃﺒﻊ ﻭ ﻛﺎﺭ ﺷﺎﻋﺮﻱ ﻭ ﻣﻨﺘﻬﺎﻱ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﺗﻮ ﻫﻤﻴﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻛﻢ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺍﻱ ﺳﺮﻭﺩﻩﺍﻡ ﻛﻪ ﺯﺷﺘﻲ ﻣﺪﺡ ﺗﺮﺍ ﺍﺯ ﺳﺎﺣﺖ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺮ ﻃﺮﻑ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻭ ﺁﻥ ﭼﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ: ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭ ﻧﻌﻤﺘﻬﺎﻱ ﺍﻭ. (ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﺴﻮﻝ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺧﻮﻳﺸﺘﻦ ﺍﺳﺖ) ﻛﻪ ﻧﻬﺎﺩ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﺑﺮ ﭘﺎﺭﺳﺎﺋﻲ ﻭ ﻧﻴﻜﻮﺋﻲ ﺳﺮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺍﻭ ﺍﻣﺎﻣﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻫﻤﻪ ﺍﻣﺖ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﺩﺍﺭﺩ. ﻭ ﺍﻭ ﻗﺎﺋﻞ ﻭ ﻗﺎﺻﺪ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﻤﻲ ﮔﺮﺍﻳﺪ. ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻛﻪ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺟﻨﮓ ﻧﻴﺰﻩﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﻣﻲﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺑﺎﺯ ﻣﻲﺍﻳﺴﺘﻨﺪ، ﺍﻭ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺣﺮﻳﻒ ﻣﻲﺷﺘﺎﺑﺪ. ﻭ ﺷﻤﺸﻴﺮﻱ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﻭ ﻛﺸﻴﺪﻩ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ. ﻭ ﺑﻪ ﺷﻴﺮﻱ ﻣﻲﻣﺎﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺑﻴﺶ ﺩﺭ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﻣﻴﺎﻥ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻋﻠﻲ ﻣﺮﺩﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻴﻜﺎﺋﻴﻞ ﻭ ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﺩﺭ ﺷﺐ ﺑﺪﺭﺑﺮ ﻭﻱ ﺳﻠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻧﺪ. ﻣﻴﻜﺎﺋﻴﻞ ﺑﺎ ﻫﺰﺍﺭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻭ ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﻧﻴﺰ ﺑﺎ ﻫﺰﺍﺭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺍﺳﺮﺍﻓﻴﻞ ﻧﻴﺰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﺑﺪﺭ ﺑﻪ ﻳﺎﺭﻱ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ - ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﻃﻴﺮ ﺍﺑﺎﺑﻴﻞ ﺑﻪ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺪﺍ - ﭼﻮﻥ
ﺑﺎ ﻋﻠﻲ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﻧﺪ ﺑﻪ ﻭﻱ ﺳﻠﺎﻡ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻧﺸﺎﻥ ﺑﺰﺭﮔﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﻋﻈﺎﻡ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻋﻠﻲ. ﺍﻱ ﺟﻌﻔﺮ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻋﻠﻲ ﺍﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﺎﻳﺪ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺖ ﻭ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺷﻌﺮ ﺗﺮﺍ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﺭﻣﺎﻧﺪﮔﺎﻥ ﻭ ﺑﻴﭽﺎﺭﮔﺎﻥ ﮔﻔﺖ. ﺟﻌﻔﺮ ﺳﺮ ﺳﻴﺪ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﻴﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﻱ ﺍﺑﺎ ﻫﺎﺷﻢ ﺗﻮ ﺭﺋﻴﺴﻲ ﻭ ﻣﺎ ﭘﻴﺮﻭ. ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺭﺍ ﺍﺑﻮ ﺟﻌﻔﺮ ﻃﺒﺮﻱ ﺩﺭ ﺟﺰﺀ ﺩﻭﻡ ﺑﺸﺎﺭﻩ ﺍﻟﻤﺼﻄﻔﻲ " ﺍﺯ ﺷﻴﺦ ﺍﺑﻲ ﻋﻠﻲ ﺍﺑﻦ ﺷﻴﺦ ﺍﻟﻄﺎﻳﻔﻪ ﻭ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﺧﻮﺩ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
01_Be_Vaghte_Shaam_1403_05_15_Mashhad_Moghadas_Aminikhaah.ir.mp3
26.69M
🎙 حجتالاسلام والمسلمین استاد امینی خواه:
🔴 به وقت شام
🎤 جلسه اول
📝 محور سخنرانی
✔️ اوضاع سختی که لرزه به تن انسان میاندازد؛ توصیف وضعیت کاروان اسرای حسینی در مسیر شام
✔️ شهر رازآلود شام؛ از زندگی حضرت ابراهیم (علیهالسلام) تا حکومت حضرت سلیمان (علیهالسلام) و پیدایش یهود
✔️ شهر اعجاب برانگیز شام؛ از وعده تحقق حاکمیت الهی تا مرکز فتنههای قبل از ظهور و پایتخت سفیانی
✔️ محدوده شهر شام: سوریه، لبنان، اردن، فلسطین
✔️ درگیری امیّه و هاشم از قبل اسلام تا زمان ظهور
✔️ سفیانی؛ سپر و مدافع یهودیان در درگیریهای آخرالزمانی
✔️ حتمیت مسئله سفیانی و عدم امکان بداء در آن
✔️ آن که فلسطینیها را بیچاره کرد محمودعباس بود نه نتانیاهو!
✔️ کربلا همچنان جاریست چرا که حقیقت آن جنگ بین اسلام علوی و اسلام اموی بود
✔️ شهر شام؛ منطقهای که بر اساس بغض اهل بیت (علیهمالسلام) تربیت شدند
✔️ روایت جناب سهلبنسعدساعدی از وضعیت شام به هنگام ورود اسرای حسینی
@Nahjolbalaghe2
.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ وَمَا كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِينَ
ما بر فراز شما هفت راه [= طبقات هفتگانه آسمان ]را قرار دادیم. و هرگز از خلق (خود) غافل نبوده ایم.
(مؤمنون/17)
***
وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ ۖ وَإِنَّا عَلَىٰ ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ
و از آسمان، آبى به اندازه معین فرو فرستادیم. و آن را در زمین (در جایگاه مخصوصى) ساکن نمودیم. و ما بر از بین بردن آن کاملاً قادریم.
(مؤمنون/18)
*
فَأَنشَأْنَا لَكُم بِهِ جَنَّاتٍ مِّن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ لَّكُمْ فِيهَا فَوَاكِهُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ
پس بوسیله آن باغهایى از درختان نخل و انگور براى شما ایجاد کردیم. باغهایى که در آن براى شما میوه هاى فراوانى است. و از آن مى خورید.
(مؤمنون/19)
*
وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِن طُورِ سَيْنَاءَ تَنبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِّلْآكِلِينَ
و (نیز) درختى را که از طور سینا مى روید
[= درخت زیتون]، و از آن روغن و «نان خورش» براى خورندگان فراهم مى گردد (آفریدیم).
(مؤمنون/20)
*
وَإِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً ۖ نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهَا وَلَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ
و در آفرینش چهارپایان براى شما عبرتى است. از آنچه (از شیر)
در درون آنهاست به شما مى نوشانیم. و براى شما در آنها منافع بسیار (دیگرى) است. و از (گوشت) آنها مى خورید.
(مؤمنون/21)
*
وَعَلَيْهَا وَعَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ
و بر آنها و بر کشتیها سوار مى شوید.
(مؤمنون/22)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
↩️ نکته ها: ۱ ـ اثبات مبدأ و معاد با یک دلیل جالب این که در آیات فوق، براى اثبات وجود خدا و قدرت و
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۱۷ الی ۲۲
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
✅ باز هم نشانه هاى توحید
گفتیم قرآن پس از ذکر صفات مؤمنان، به طرق تحصیل ایمان پرداخته، و در آیات گذشته، چنان که دیدیم، از آیات انفسى و نشانه هاى عظمت پروردگار در وجود خود ما سخن گفت، اکنون به جهان برون و آیات آفاقى مى پردازد و عظمت آفرینش را در آسمان و زمین منعکس مى کند:
نخست مى فرماید: ما بر فراز شما هفت طریقه آفریدیم (وَ لَقَدْ خَلَقْنا فَوْقَکُمْ سَبْعَ طَرائِقَ).
طرائق جمع طریقه به معنى راه یا به معنى طبقه است، در صورت اول، معنى آیه چنین مى شود: ما هفت راه بالاى سر شما آفریدیم، ممکن است این راه ها طرق رفت و آمد فرشتگان باشد، و ممکن است مدار گردش ستارگان آسمان.
بنابر معنى دوم، مفهومش این است: ما هفت طبقه (هفت آسمان) بر فراز شما آفریدیم.
درباره آسمان هاى هفتگانه، قبلاً سخن بسیار گفته ایم، آنچه در اینجا به عنوان اشاره باید گفت، این است:
اگر عدد هفت را به معنى تکثیر بگیریم مفهومش این است که بر فراز شما عالم هاى بسیار و کرات، کواکب و سیارات بى شمارى است.
تعبیر به طبقه هرگز نباید افلاک بطلمیوسى را که همچون پوست پیاز بر فراز یکدیگر قرار داشتند، تداعى کند، و چنین تصور شود: قرآن بر این فرضیه نادرست تکیه کرده، بلکه طرائق و طبقات اشاره به عوالمى است که در فواصل مختلف از ما قرار دارند و نسبت به ما هر یک، فوق دیگرى است، بعضى دورتر و بعضى نزدیک تر.
و اگر عدد سبع (هفت) را، عدد شمارش و تعداد بگیریم، مفهومش این است، غیر از این عالمى که شما مى بینید (مجموعه ثوابت و سیارات و کهکشان ها) شش عالم دیگر، ما فوق آن قرار دارد که هنوز دست علم و دانش بشر به آن نرسیده است.
و هر گاه، به نقشه منظومه شمسى و قرار گرفتن سیارات مختلف برگرد آن درست دقت کنیم، تفسیر دیگرى نیز براى این آیه مى توان یافت و آن این که: از این نُه سیاره که گرد آفتاب مى گردند، دو سیاره (عطارد و زهره) مدارشان زیر مدار زمین است، در حالى که شش سیاره دیگر مدارشان بیرون مدار زمین و شبیه طبقاتى است که یکى بر فراز دیگرى قرار گرفته و هنگامى که مدار کره ماه را که آن هم گرد زمین مى چرخد، بر آن بیفزائیم عدد هفت مدار (مسیر) یا هفت طبقه تکمیل مى گردد (دقت کنید).
و از آنجا که تعدد عوالم و طرق آنها، ممکن است این توهم را به وجود آورد که آیا این وسعت و عظمت عالم موجب نخواهد شد آفریدگار از آنها غافل گردد، در پایان آیه بلا فاصله مى فرماید: ما هرگز از آفرینش خود غافل نبوده و نخواهیم بود (وَ ما کُنّا عَنِ الْخَلْقِ غافِلِینَ).
تکیه بر روى عنوان خلق در اینجا اشاره به این است که: مسأله آفرینش و خلقت، به خودى خود دلیل علم آفریدگار و توجه او به آنها است، مگر مى شود آفریننده از آفریده خود غافل باشد؟!. این احتمال نیز، در تفسیر آیه وجود دارد که: منظور این است: ما راه هاى فراوانى براى آمد و شد فرشتگان بر فراز شما قرار دادیم و از حال شما غافل نیستیم و فرشتگان ما نیز شاهد و ناظر اعمال شمایند.
* * *
آیه بعد، به یکى دیگر از مظاهر قدرت الهى که از برکات آسمان و زمین محسوب مى شود، یعنى باران، اشاره کرده مى گوید: ما از آسمان آبى فرو فرستادیم به اندازه معین (وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَر).
نه آن قدر زیاد که زمین ها را در خود غرق کند، و نه آن قدر کم که تشنه کامان در جهان گیاهان و حیوانات، سیراب نگردند.
آرى، از آسمان که بگذریم و به زمین بپردازیم یکى از مهمترین مواهب الهى آبى است که مایه حیات همه موجودات زنده است.
سپس، به مسأله مهمترى در همین رابطه که مسأله ذخیره آب ها در منابع زیر زمینى است پرداخته مى گوید: ما این آب را در زمین در مخازن مخصوص، ساکن کردیم، در حالى که اگر مى خواستیم آن را از بین ببریم کاملاً قدرت داشتیم (فَأَسْکَنّاهُ فِی الأَرْضِ وَ إِنّا عَلى ذَهاب بِهِ لَقادِرُونَ).
مى دانیم قشر روئین زمین از دو طبقه کاملاً مختلف تشکیل یافته: طبقه نفوذ پذیر و طبقه نفوذناپذیر.
اگر تمام قشر زمین نفوذ پذیر بود آب هاى باران فوراً در اعماق زمین فرو مى رفتند و بعد از یک باران ممتد و طولانى همه جا خشک مى شد و قطره اى آب پیدا نبود!
و اگر تمام قشر زمین طبقه نفوذ ناپذیر همچون گل رس بود تمام آب هاى باران در سطح زمین مى ماندند، آلوده و متعفن مى شدند و عرصه زمین را بر انسان تنگ مى کردند، و این آبى که مایه حیات است مایه مرگ انسان مى شد.
ولى خداوند بزرگ و منان، قشر بالا را نفوذ پذیر و قشر زیرین را نفوذ ناپذیر قرار داده، تا آب ها در زمین فرو روند و در منطقه نفوذ ناپذیر مهار شوند و ذخیره گردند، و بعداً از طریق چشمه ها، چاه ها و قنات ها مورد استفاده واقع شوند، بى آن که بگندند و تولید مزاحمت، یا آلودگى پیدا کنند.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
23.Mumenoon.021-23.mp3
1.92M
🎙 تفسیر صوتی آیات ۱۸ الی ۲۳ سوره مبارکه مومنون
📝 مفسّر : حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۱۷ 🤲 شرایط توبه و استغفار واقعی ↩️ درباره توبه بحث هاى زيادى مطرح است كه در اي
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۱۷
🤲 شرایط توبه و استغفار واقعی
↩️ ابوبصير مى گويد:گفته هاى او در دل من اثركرد هنگامى كه خدمت امام صادق(عليه السلام) رسيدم شرح حال او را به آن حضرت عرض كردم. فرمود: هنگامى كه به كوفه بازگشتى او به ديدار تو مى آيد. به او بگو جعفر بن محمّد براى تو پيغام فرستاده و گفته است كه دست از اين كارها بردار، من بهشت را براى تو تضمين مى كنم.
ابوبصير مى گويد: وقتى به كوفه بازگشتم در ميان كسانى كه به ديدار من آمدند همسايه گنهكارم بود. هنگامى كه خواست برخيزد و برود اشاره كردم بنشين تا منزل خلوت شود من كارى با تو دارم. هنگامى كه منزل خلوت شد به او گفتم: حال تو را براى امام صادق(عليه السلام) شرح دادم امام(عليه السلام) فرمود: سلام مرا به او برسان و به او بگو اعمال ناشايست خود را ترك كند و در برابر آن، من بهشت را براى او تضمين مى كنم.
مرد همسايه با شنيدن اين سخن، سخت منقلب شد و گريه كرد. سپس گفت: تو را به خدا جعفر بن محمّد چنين پيامى به من داده است؟ ابوبصير مى گويد: قسم ياد كردم كه اين پيام آن حضرت است. آن مرد گفت: همين كافى است و سپس از نزد من بيرون رفت.
بعد از چند روز كسى را به سراغ من فرستاد تا نزد او بروم. ديدم پشت در خانه ايستاده در حالى كه بدنش تقريباً برهنه است. گفت: اى ابوبصير! هرچه در منزل از اموال حرام بود آن ها را در راه خدا دادم. (يا به صاحبانش بازگرداندم) و تو مى بينى اكنون در چه حالم.
ابوبصير مى گويد: با كمك برادران شيعه، لباس (و ساير نيازمندى ها را) براى او گردآورى كردم (در حالى كه از تصميم و همت او سخت شگفت زده بودم).
مدتى گذشت بار ديگر به سراغ من فرستاد كه بيا من بيمارم. ابوبصير مى گويد: به سراغش رفتم و مرتباً براى درمان او مى كوشيدم ولى درمان ها سودى نبخشيد و سرانجام در آستانه رحلت از دنيا قرار گرفت.
ابوبصير مى گويد: در واپسين ساعات عمر در كنار او نشسته بودم و او بيهوش شد. هنگامى كه به هوش آمد صدا زد: اى ابوبصير! دوست تو به عهدش وفا كرد. اين سخن را گفت و چشم از دنيا فروبست.
ابوبصير اضافه مى كند: مدّتى بعد به زيارت خانه خدا رفتم; سپس براى زيارت امام صادق(عليه السلام) به مدينه آمدم هنگامى كه مى خواستم وارد منزل آن حضرت شوم در حالى كه يك پاى من در دالان خانه بود و پاى ديگرم در حياط خانه، امام(عليه السلام) از داخل اطاق صدا زد و فرمود: «يا أَبَا بَصِير قَدْ وَفَينَا لِصَاحِبِكَ; اى ابوبصير! ما به عهدى كه با دوست تو كرده بوديم وفا كرديم!»[7]. [8]
✍ پی نوشت:
[7]. كافى، ج 1، ص 474، ح 5.
[8]. سند گفتار حكيمانه: اين كلام آموزنده را قبل از سيد رضى مرحوم ابن شعبه حرانى در كتاب تحف العقول نقل كرده ولى طولانى تر از مرحوم سيد رضى، و بعد از مرحوم سيد رضى فخر رازى در تفسير خود و ديلمى در كتاب ارشاد آن را آورده اند. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 295)
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🎙شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه 🔷 حکمت های: ۴۱۲ الی ۴۱۴ @Nahjolbalaghe2
شرح_صوتی_حکمت_۴۱۵_و_۴۱۶_و_۴۱۷.mp3
6.6M
🎙شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه
🔷 حکمت های: ۴۱۵ الی ۴۱۷
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
#امام_زمان
⛅️ امام مهدی(علیهالسلام) :
لِیعمَل کلُّ امْرِءٍ علَی ما یقَرَّبُ مِن مَحَبَّتِنا .
هر یک از شما باید کاری کند که با آن به محبّت ما نزدیک شود.
📚بحار الأنوار، ج ۵۳ ، ص ۱۷۶
@Nahjolbalaghe2