eitaa logo
چطور نماز خوب بخوانیم
530 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
5.4هزار ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💠: مراقب باش! 🔰یَا وَیلَتَی لَیتَنِی لَم اَتَخِذ فُلَاناً خَلِیلاً (فرقان/28) 🔹چای اگر یک شب تا صبح کنار صابون باشد طعم و بوی صابون می گیرد و دیگر به درد نمی خورد و جایش سطل زباله است. چرا؟ چون هم نشین صابون بوده است. پس هم نشینی اثر دارد. با هر کس نشست و برخاست کنی، رنگ و بوی او را می گیری. خیلی ها از همین راه جهنمی می شوند در قرآن دیده ای که یکی از ناله های اهل جهنم، افسوس بر هم نشینی با رفیق های ناباب است. پس در انتخاب دوست بیشتر دقت کن. 🔸یَا وَیلَتَی لَیتَنِی لَم اَتَخِذ فُلَاناً خَلِیلاً؛ ای کاش با فلانی هم نشین ورفیق نبودم 📗كتاب سی تدبر، سی تلنگر،محمد رضا رنجبر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ سعی ﮐﻦ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﻧﻔﺮی ﻧﺒﺎشی ﮐﻪ ﮐﻤﮏ میﮐﻨﺪ زن جوانی در جاده رانندگی می‌کرد. برف کنار جاده نشسته بود و هوا سرد بود. ناگهان لاستیک ماشین پنچر شد و زن ناچار شد از ماشین پیاده شود تا از رانندگان دیگر کمک بگیرد.حدود 45 ﺩﻗﻴﻘﻪ‌ﺍی می‌ﺷﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﻮﺯ و ﺳﺮﻣﺎ منتظر کمک ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﻣﺎﺷﻴﻦ‌ﻫﺎ یکی ﭘﺲ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮی ﺭﺩ می‌ﺷﺪﻧﺪ. ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﭘﺎﻟﺘﻮی ﮐﺮم‌رنگ ﺍﺻﻼ ﺗﻮی ﺑﺮﻑﻫﺎ ﺩﻳﺪﻩ نمی‌ﺷﺪ. ﺑﻪ ﻣﺎﺷﻴﻨﺶ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺭﻭﻳﺶ ﺣﺴﺎبی ﺑﺮﻑ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﺷﺎﻟﺶ ﺭﺍ ﻣﺤﮑﻢ‌ﺗﺮ ﺩﻭﺭ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﭘﻴﭽﻴﺪ ﻭ ﮐﻼﻩ پشمی‌ﺍﺵ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺭﻭی ﮔﻮﺵ‌ﻫﺎﻳﺶ ﮐﺸﻴﺪ. بالاخره ﻳﮏ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻗﺪیمی ﮐﻨﺎﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍنی ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺷﺪ. ﺯﻥ کمی ﺗﺮﺳﻴﺪ ﺍﻣﺎ ﺑﺮ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﺴﻠﻂ ﺷﺪ. ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺟﻠﻮ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻣﺸﮑﻠﺶ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﻴﺪ. ﺯﻥ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﻣﺎﺷﻴﻨﺶ ﭘﻨﭽﺮ ﺷﺪﻩ ﻭ کسی ﻫﻢ ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﺍﻭ ﻧﻴﺎﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﺮﻣﺎی ﺁﺯﺍﺭﺩﻫﻨﺪﻩ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﻭ ﺗﺎ ﺍﻭ ﭘﻨﭽﺮﮔﻴﺮی می‌ﮐﻨﺪ ﺯﻥ ﺩﺭ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺑﻤﺎﻧﺪ.ﺍﻭ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺘﺸﮑﺮ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍی کمکش ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﺷﻴﺸﻪ ﺯﺩ و اشاره کرد که لاستیک درست شد.ﺯﻥ ﭘﻮلی ﭼﻨﺪ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﭘﻮﻝ ﭘﻨﭽﺮﮔﻴﺮی ﺩﺭ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﻭی ﺗﺸﮑﺮ ﮐﺮﺩ، ﭘﻮﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻃﺮﻓﺶ ﮔﺮﻓﺖ. ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ، ﺑﺎ ﺍﺩﺏ ﭘﻮﻝ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ که ﺍﻳﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍی ﺭﺿﺎی ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﻋﻮﺽ، سعی ﮐﻨﻴﺪ ﺁﺧﺮﻳﻦ کسی ﻧﺒﺎﺷﻴﺪ ﮐﻪ ﮐﻤﮏ می‌ﮐﻨﺪ.ﺍﺯ ﻫﻢ خداحافظی ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺯﻥ ﮐﻪ ﺑﻪ‌ﺷﺪﺕ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺑﻮﺩ، ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ.ﺍﺯ ﻓﻬﺮﺳﺖ ﻏﺬﺍی ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ یکی ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺯﻥ ﺟﻮﺍنی ﮐﻪ ﻣﺎﻩ‌ﻫﺎی ﺁﺧﺮ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭی ﺧﻮﺩ ﺭﺍ می‌ﮔﺬﺭﺍﻧﺪ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ گارسونی ﺑﻪ ﻃﺮﻓﺶ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻣﻬﺮﺑﺎنی ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﻪ ﻣﻴﻞ ﺩﺍﺭﺩ.ﺯﻥ، ﻏﺬﺍیی 80ﺩﻻﺭی ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺩﺍﺩ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺮﺩ، ﻳﮏ ﺍﺳﮑﻨﺎﺱ 100ﺩﻻﺭی ﺑﻪ ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﺍﺩ. ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ 20 ﺩﻻﺭ باقی‌مانده ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪ. ﺍﻣﺎ وقتی ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺧﺒﺮی ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻥ ﻧﺒﻮﺩ. ﺩﺭ ﻋﻮﺽ، ﺭﻭی ﻳﮏ ﺩﺳﺘﻤﺎﻝ‌ﮐﺎﻏﺬی ﺭﻭی ﻣﻴﺰ ﻳﺎﺩﺩﺍشتی ﺩﻳﺪﻩ می‌ﺷﺪ. ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ. ﺩﺭ ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺁﻥ 20 ﺩﻻﺭ ﺑﻪ ﻋﻼﻭﻩ 400 ﺩﻻﺭ ﺯﻳﺮ ﺩﺳﺘﻤﺎﻝ‌ﮐﺎﻏﺬی ﺑﺮﺍی ﻭی ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﺮﺍی ﺯﺍﻳﻤﺎﻥ ﺩﭼﺎﺭ ﻣﺸﮑﻞ ﻧﺸﻮﺩ. ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍی ﺁﻥ ﺯﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ: سعی ﮐﻦ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﻧﻔﺮی ﻧﺒﺎشی ﮐﻪ ﮐﻤﮏ میﮐﻨﺪ. ﺷﺐ ﮐﻪ ﺷﻮﻫﺮ ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ، ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ‌ﺧﺎﻃﺮ ﭘﻮﻝ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﭼﻮﻥ ﻧﺰﺩﻳﮏ ﺯﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺁهی ﺩﺭ ﺑﺴﺎﻁ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ. ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﻣﺎﺟﺮﺍی ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﮐﺮﺩ. ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺯنی ﺑﺎ ﭘﺎﻟﺘﻮی ﮐﺮﻡ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻪ ﻣﺒﻠﻎ ﮐﺎفی ﺑﺮﺍی ﺍﻭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ. ﻗﻄﺮﻩ ﺍشکی ﺍﺯ ﮔﻮﺷﻪ ﭼﺸﻢ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﻓﺮﻭﺭﻳﺨﺖ ﻭ ﺑﺮﺍی ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﺩﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺯﻥ ﺑﺮﺍی ﺭﺿﺎی ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮐﻤﮏ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 🔹ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ می‌گویند ﺍﺯ ﻫﺮ ﺩﺳﺖ ﺑﺪهی ﺍﺯ همان ﺩست می‌گیری. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ _____________________________
خانواده آسمانی 04.mp3
11.69M
۴ 🎤 ـ تو کی هستی؟ ـ من همه ام❗️ ـ اسمت چیه؟ ـ همه‌ی اسم‌های دنیا❗️ ـ اینجا کجاست؟ ـ اینجا همه جاست❗️ ـ اوضاعت چطوره؟ ـ دقیقاً اوضاع همه‌ی آدما❗️ این چه سؤال و جواب خنده‌داری هست؟ حقیقت این سؤال و جوابها چیه واقعاً؟ @Ostad_Shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خانواده آسمانی 04.mp3
11.69M
۴ 🎤 ـ تو کی هستی؟ ـ من همه ام❗️ ـ اسمت چیه؟ ـ همه‌ی اسم‌های دنیا❗️ ـ اینجا کجاست؟ ـ اینجا همه جاست❗️ ـ اوضاعت چطوره؟ ـ دقیقاً اوضاع همه‌ی آدما❗️ این چه سؤال و جواب خنده‌داری هست؟ حقیقت این سؤال و جوابها چیه واقعاً؟ @Ostad_Shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿🌺﷽🌿🌺 💌 «معنای واقعی حیات» هر چیزی را می‌توان معنای زندگی قرار داد ؛ اما هر معنایی، ارضا کننده و رضایت بخش نیست. در بازار معانی، انسان موفق، کسی است که انتخابگر خوبی باشد. اشتباه در انتخاب معنا، موجب ناکامی می‌گردد و ناکامی، به نارضایتی ختم می‌شود. برای کامیابی باید انتخابگر خوبی بود و انتخاب خوب، متوقّف بر شناخت صحیح است. بدانید که دنیا به خاطر انسان و در خدمت انسان آفریده شده و همچون ابزاری برای زندگی واقعی اوست. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می‌فرماید: همانا دنیا برای شما آفریده شده و شما برای آخرت. 💚حضرت علی السلام نیز در این باره می‌فرماید: همانا خداوند سبحان، دنیا را برای پس از آن آفریده و اهل دنیا را در آن می‌آزماید تا معلوم شود که چه کسی نیک کردارتر است. ما برای دنیا آفریده نشده ایم و به کوشش در آن (برای به دست آوردن حطام دنیوی) مأمور نگشته ایم. همچنین دنیا مزرعه آخرت دانسته شده و این یعنی دنیا بستر حیات است، نه هدف حیات. 💚 به همین جهت، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می‌فرماید: همانا برای دنیا فرزندانی است و برای آخرت، فرزندانی. شما از فرزندان آخرت باشید و از فرزندان دنیا مباشید. وقتی خدا، معنای زندگی شد، انسان به خاطر خدا زندگی می‌کند، به خاطر او تلاش می‌کند و برای رسیدن به او همه سختی‌ها را تحمّل می‌کند. وقتی خدا معنای زندگی شد، انسان می‌داند چرا زنده است و چرا باید زندگی کند و سرانجامش چه خواهد شد. بدین سان، از حیرت و سرگردانی در می‌آید و چون برای عالی ترین و بلکه تنها مفهوم حیات زندگی می‌کند، بر خود می‌بالد و احساس رضایت و خشنودی می‌کند. ┈┈••••✾•🌿🌺🌿• 🌺🌿🌺🌿
11.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| همسرم تا غذاش یه خورده اینور اونور شه، میریزه بهم ! @ostad_shojae | montazer.ir
: عشق‌هایی که آزموده می‌شوند ! ✍️ همه‌ می‌دانستند که عشق میان ما فراتر است از آنچه در فرهنگ امروز به آن از عشق تعبیر می‌کنند! شاید از «جنس تنها حقیقت عشق» است! او در تمام این بیست و چند سال فقط برایم بابا نبود... مسیر آسمان بود و در حال عبور دادنم از مرتبه‌های تکامل که وقتی به بلوغ برسد انتهای خوشش درک مرتبه‌های پشت سرهم و شیرین «لااله الا الله» است. ※ من می‌دانستم همه‌ی محبتها عشق نیستند، حتی همه‌ی عشق‌ها در یک مرتبه نیستند! و این را هم می‌دانستم که هر چه عشق‌ها از منفعت خالی‌تر می‌شوند؛ خالص‌تر می‌شوند! اما... • چند روزی بود دلتنگی امانم را بریده بود و نشده بود که ببینمش یا صدایش را بشنوم ! و منتظر یک تماس بودم تا بلکه خبری بگیرم از حالش. نشسته بودم پشت میز آشپزخانه و با همسرم چای می‌خوردیم که تلفنم زنگ زد! بابا بود و گوشی را برداشتم و با همه‌ی اشتیاقم «سلام» کردم و منتظر بودم با همان اشتیاق پاسخ بشنوم تا کمی از حجم بی‌تابی‌ام کم کند. صدایی سرد از آنطرف تلفن شبیه یک شلاق در گوش من نواخت: « سلام، تلفن همراه من خراب شده و فلان ایراد را پیدا کرده، الان چگونه می‌توانم درستش کنم؟» گفتم الان راهکارش را پیامک میکنم و انجام دادم. بعد از چند روز بی‌خبری، و انتظار همراه با بی‌تابی، حتی حالم را هم نپرسید! و این شاید عجیب بود ولی برای من شبیه یک سقوط آزاد بود... و هزار دلواپسی و وسوسه مرا احاطه کرد. ✘ دیدم چند ساعت است که می‌گذرد از آن لحظه و حال من بدتر می‌شود! «و چیزی که می‌تواند نشاطِ داشتن یک عشق را بگیرد، آفتِ آن است! و بوی منفعت می‌دهد...» با خودم فکر کردم، تو اگر عاشقی، همینکه حالش خوب است و برایش نگران نیستی، باید برایت کافی باشد! عشق، یعنی اوج محبت به کسی به گونه‌ای که بی‌توقع باشد! اینکه در پاسخ اشتیاقت، همان اندازه اشتیاق و عشق لازم است، منطقی است! ولی اینکه اگر دریافتش نکردی بهم بریزی و نشاطت از دست رود دیگر این عشق دستخوش منفعت است. و تو را از داشتن یک «قلب رها» که لازمه‌ی عشق‌های بالاتر است، باز می‌دارد. ✘ درصد خلوص عشق ها آزمایش می‌شوند؛ «توقع» سهم «منیّت» ماست در عشق هایمان! دقیقاً چیزهایی که اگر تأمین نشود به غصه می‌افتیم. دقیقاً همان قسمتهای ناخالص عشقمان. عشق ها آنجا خالص می‌شوند که اگر تو باریدی اما با قحطی مبتلا شدی، چیزی درون قلبت بهم نریزد. یادم آمد چقدر ما در آغوش عاشقانه‌ی اهل بیت علیهم‌السلام غرق باران عزت و ثروت و قدرت و نشاط بودیم و با کمبودهای ریز و درشت دنیا، کلّاً این عشق را یا گم کردیم، یا کمرنگ و کمرنگ تر.... @ostad_shojae | montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: عشق‌هایی که آزموده می‌شوند ! ✍️ همه‌ می‌دانستند که عشق میان ما فراتر است از آنچه در فرهنگ امروز به آن از عشق تعبیر می‌کنند! شاید از «جنس تنها حقیقت عشق» است! او در تمام این بیست و چند سال فقط برایم بابا نبود... مسیر آسمان بود و در حال عبور دادنم از مرتبه‌های تکامل که وقتی به بلوغ برسد انتهای خوشش درک مرتبه‌های پشت سرهم و شیرین «لااله الا الله» است. ※ من می‌دانستم همه‌ی محبتها عشق نیستند، حتی همه‌ی عشق‌ها در یک مرتبه نیستند! و این را هم می‌دانستم که هر چه عشق‌ها از منفعت خالی‌تر می‌شوند؛ خالص‌تر می‌شوند! اما... • چند روزی بود دلتنگی امانم را بریده بود و نشده بود که ببینمش یا صدایش را بشنوم ! و منتظر یک تماس بودم تا بلکه خبری بگیرم از حالش. نشسته بودم پشت میز آشپزخانه و با همسرم چای می‌خوردیم که تلفنم زنگ زد! بابا بود و گوشی را برداشتم و با همه‌ی اشتیاقم «سلام» کردم و منتظر بودم با همان اشتیاق پاسخ بشنوم تا کمی از حجم بی‌تابی‌ام کم کند. صدایی سرد از آنطرف تلفن شبیه یک شلاق در گوش من نواخت: « سلام، تلفن همراه من خراب شده و فلان ایراد را پیدا کرده، الان چگونه می‌توانم درستش کنم؟» گفتم الان راهکارش را پیامک میکنم و انجام دادم. بعد از چند روز بی‌خبری، و انتظار همراه با بی‌تابی، حتی حالم را هم نپرسید! و این شاید عجیب بود ولی برای من شبیه یک سقوط آزاد بود... و هزار دلواپسی و وسوسه مرا احاطه کرد. ✘ دیدم چند ساعت است که می‌گذرد از آن لحظه و حال من بدتر می‌شود! «و چیزی که می‌تواند نشاطِ داشتن یک عشق را بگیرد، آفتِ آن است! و بوی منفعت می‌دهد...» با خودم فکر کردم، تو اگر عاشقی، همینکه حالش خوب است و برایش نگران نیستی، باید برایت کافی باشد! عشق، یعنی اوج محبت به کسی به گونه‌ای که بی‌توقع باشد! اینکه در پاسخ اشتیاقت، همان اندازه اشتیاق و عشق لازم است، منطقی است! ولی اینکه اگر دریافتش نکردی بهم بریزی و نشاطت از دست رود دیگر این عشق دستخوش منفعت است. و تو را از داشتن یک «قلب رها» که لازمه‌ی عشق‌های بالاتر است، باز می‌دارد. ✘ درصد خلوص عشق ها آزمایش می‌شوند؛ «توقع» سهم «منیّت» ماست در عشق هایمان! دقیقاً چیزهایی که اگر تأمین نشود به غصه می‌افتیم. دقیقاً همان قسمتهای ناخالص عشقمان. عشق ها آنجا خالص می‌شوند که اگر تو باریدی اما با قحطی مبتلا شدی، چیزی درون قلبت بهم نریزد. یادم آمد چقدر ما در آغوش عاشقانه‌ی اهل بیت علیهم‌السلام غرق باران عزت و ثروت و قدرت و نشاط بودیم و با کمبودهای ریز و درشت دنیا، کلّاً این عشق را یا گم کردیم، یا کمرنگ و کمرنگ تر.... @ostad_shojae | montazer.ir