eitaa logo
چطور نماز خوب بخوانیم
532 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
5.4هزار ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
: «من هم در دنیا رسالتی دارم، چگونه آنرا به انجام برسانم؟ » ✍ ۹ ساله بودم در زمان رحلت امام خمینی (ره). اولین بار همان روزها بود که «آقای خلیلی» برایم از خوابِ امام خمینی (ره) تعریف کردند. اینکه امام خواب دیدند نقشه‌ی ایران آتش گرفته و ایشان با عبایشان آنرا خاموش کردند. و اینجا بود که فهمیدند رسالتی دارند و باید تنهایی آنرا به انجام برسانند. اینگونه بود که انقلاب ایران را به تنهایی کلید زدند و خداوند ملّت ایران را همراهشان کرد. • با همه‌ی کودکی‌ام این ماجرا مرا بدجور به خودش بند کرده بود. • حیاط‌های قدیم هم که یادتان هست، نصف عمر کودکی‌مان آنجا گذشت. من عادت داشتم ساعتها می‌نشستم در حیاط و زندگی مورچه‌ها را تماشا می‌کردم. آنروز وقتی از کانون برگشتم خانه، اصلاً دلم نمی‌خواست غذا بخورم، دلم نمی‌خواست حرف بزنم، غصه داشتم اما نمی‌دانستم چرا! • رفتم نشستم کنار همان دیوار سوراخدار حیاط که یک عالمه مورچه در آن زندگی می‌کردند. نشستم و زل زدم به آنها... بعضی مورچه‌ها دانه‌های بزرگتری که پیدا کرده‌ بودند را ده نفری با کمکِ هم تکان می‌دادند و می‌بُردند، و بعضی‌ها هم قوی بودند تنهایی قادر بودند دانه‌های خفن را بلند کنند. من عاشق این مورچه‌های سریع و چابک بودم، برایشان اسم می‌گذاشتم و تشویقشان هم می‌کردم. اما آنروز غمگین بودم بی‌دلیل، و اصلاً حس تشویق نبود. • داشتم به حرفهای آقای خلیلی فکر می‌کردم که بابا در را باز کرد و دوچرخه‌اش را صاف آورد کنار همان دیوار سوراخدار گذاشت! همه‌ی مورچه‌ها فرار کردند و رفتند در لانه‌هایشان، و از این ترسیدن‌شان اعصابم خورد شد. به بابا گفتم: باباااا «امام چقدر پُرزور بود که به تنهایی توانست شاه را بیرون کند؟ من هم می‌توانم همینقدر پُر زور باشم؟ بابا گفت: همه‌ی آدمها می‌توانند پرزور باشند به شرط آنکه وقتی ترسیدند یا زورشان کم شد، یک جایی را داشته باشند که بروند آنجا قایم شوند و دوباره زور بگیرند. • گفتم:  مثلاً کجا؟ بغل شما؟ بابا گفت: مثلاً بغل من و یا پناهگاه‌های بزرگتری که کم‌کم پیدایشان خواهی کرد. امروز که داشتم این خاطره را می‌نوشتم، ردپای خدا را در تمام این سالها برای پاسخ به سؤالم روشن تر از هر چیز دیگری دیدم. • من درست فکر کرده بودم: بغلِ بابا دقیقاً همانجایی بود که اگر زورت کم شد باید بروی آنجا تا احساس قدرت کنی! و امام حتماً در بغل باباهای آسمانی‌اش اینگونه قدرت می‌گرفت که توانست شاه را بیرون کند! ما هم در اتصال دائمی با اهل بیت علیهم‌السلام پُرزور می‌شویم مثل امام! «باب الله» یعنی همین ... یعنی آغوشی که ورودی آغوش خداست! ✘امروز می‌فهمم « پُرزور یعنی موحّد» کسی که با عبایش نقشه ایران را خاموش می‌کند، یعنی با دست خدا رسالتش را به انجام رسانیده است. @ostad_shojae | montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤ با تو حالم خوبه... 🎧 غلامرضا صنعتگر ✨ چهارشنبه های امام رضایی ⚜
جلسه 24 بسم الله الرحمن الرحیم در این جلسه می خواهم درباره عبادت خانم‌ها دو تا نکته را با هم گفتگو کنیم : ۱ ـ بعضی از خانم‌ها فکر می‌کنند در ایّام عذر شرعی خدا کلاً عبادت را از آنها برداشته است ! در حالی که خدا نماز را برداشته است و نخواسته که ارتباط قطع شود و حتی تشویق به عبادت هم کرده است. مثلاً امام باقر علیه السلام فرمودند : ما اهل بیت به همسران مان می‌گوییم در این ایام خودشان را تمیز کنند ، وضو بگیرند ، و رو به قبله بنشینند و ذکر سُبحانَ الله ، اللَّهُ أَكْبَر ، لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه‏ و... بگویند مستحب هست ذکر خدا بگویند. خانم‌ها روی سجاده‌شان رو به قبله بنشینند سی و سه مرتبه تسبیحاتِ اربعه رو بگویند ، یا یک دورِ تسبیح صلوات بفرستند یا تسبیحاتِ حضرت زهراء سلام الله علیها را بگویند. خواندن سوره « قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد » و « آیت الکرسی » بعد از هر نمازی مستحب است ، این ها را به جا بیاورند. برخی از افراد میگویند : « ما شنیده ایم خواندن قرآن در این ایام اشکال دارد ! » جواب : غیر از چهار تا سوره فصلت ، نجم ، سجده و عَلق که سجده واجب دارند ، بقیه سوره‌ها را می توان خواند. در رساله نوشته شده خواندن قرآن در این ایام کراهت دارد که منظور از « کراهت در عبادت » به معنای ثوابِ کمتر است. یعنی در این ایام ، ثوابش کمتر است از ایام پاکی است نه اینکه نخوانید. ۲ ـ بعضی از خانم‌ها که به اداره می روند ، می گویند : ما هیچ گاه نماز جماعت اداره شرکت نمی‌کنیم ، چون اگر بخواهیم شرکت کنیم بعضی از روزها که عُذر شرعی داریم ممکن است همکارِ ما بفهمد ما چه روزی نماز جماعت رفتیم و چه روزی نرفتیم ؛ و ما دوست نداریم این اتّفاق بیفتد ! جواب : از لحاظِ قانونی شما بیست دقیقه برای عبادت در اداره وقت دارید. به همین خاطر پیشنهادِ ما این است که هر روز به نمازخانه بروید ، روزهایی که عُذر شرعی دارید ، توصیه ی امام باقر علیه السلام را انجام بدهید. بنشینید و ذکر خدا بگیرید. این طوری سه تا فایده به دست می آورید : ۱ ـ از فواید عبادت بهره‌مند می‌شوید. ۲ ـ وضو نور است ، با گرفتنِ وضو نورانی می‌شوید. ذکر خدا آرامش می آورد و سبب ریزشِ گناهان می‌شود. ذکر خدا می‌گویید ، آرام می‌شوید و گناهِ تان ریخته می شود. ۳ ـ عبادت در این ایام تعطیل نمی‌شود. بعضی‌ها که چند روز عبادت انجام نمی‌دهند ، بعد از عادتِ ماهیانه خواندن نماز برایشان سخت و سنگین می شود. توصیه امامان علیهم السلام به بانوان این است که : «در این ایام ، ذکر و دعا و قرآن را ترک نکنید» .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🪐 مراقبات شب شب مبعث از شب‌های متبرّک و بسیار ارزشمند است که اعمال و مراقباتی هم برای آن نقل شده است: ☀️ ۱- غسل ☀️ ۲- شیخ طوسی در مِصباح‌المُتَهَجِّد از امام جواد علیه السّلام روایتی را نقل کرده که آن حضرت فرمودند: در رجب شبى است که از آنچه که بر آن آفتاب می‌تابد، بهتر است و آن شب بیست و هفتم رجب است که در صبح آن پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم به رسالت مبعوث شدند و براى آن شب اعمالی است که اگر شیعه‌ای از ما آن اعمال را در آن شب انجام دهد پاداش عمل شصت سال را می‌برد و فرمودند: 🔹 پس از نماز عشاء هر ساعتى از شب را تا پیش از نیمۀ آن بیدار شو و دوازده رکعت نماز (هر دو رکعت به یک سلام) اقامه کن و در هر رکعت بخوان: 🔹 سوره حمد و سوره‌اى از سوره‌هاى کوچک مفصل (از سوره محمّد (ص) است تا آخر قرآن) پس از آن که فارغ شدی از خواندن نمازها می‌نشینی و می‌خوانی: 🔺سوره «حمد» ۷ مرتبه 🔺سوره «ناس» ۷ مرتبه 🔺 سوره «فلق» ۷ مرتبه 🔺سوره «توحید» ۷ مرتبه 🔺سوره «کافرون» ۷ مرتبه 🔺سوره «قدر» ۷ مرتبه 🔺«آیة الکرسى» (تا هوالعلی العظیم) ۷ مرتبه و بعد از آن این دعا را می‌خوانی: الْحَمْدُ لِلهِ الَّذى لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فى الْمُلْکِ وَ لَمْیَکُنْ لَهُ وَلِىُّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبیراً. اَللّهُمَّ اِنّى اَسئَلُکَ بِمَعاقِدِ عِزِّکَ عَلَى اَرْکانِ عَرْشِکَ و َمُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ وَ بِاسْمِکَ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ وَ ذِکْرِکَ الاْعْلىَ الاْعْلىَ الاْعْلى وَ بِکَلِماتِکَ التّامّاتِ اَن تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اَنْ تَفْعَلَ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ... آنگاه هر دعایی که خواستی بخوان و هر حاجتی که داری، از خداوند طلب کن. ☀️ ۳- زیارت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السّلام که افضل اعمال شب عید مبعث است. ☀️ ۴- شیخ کفعمى در بلدالامین بیان کرده است که در شب مبعث این دعا را بخوانند: «اَللّهُمَّ اِنّى اَسئَلُکَ بِالتَّجَلِىِ الاْعْظَمِ فى هذِهِ اللَّیْلَةِ مِنَ الشَّهْرِ الْمُعَظَّمِ وَالْمُرْسَلِ الْمُکَرَّمِ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاَنْ تَغْفِرَ لَنا ما اَنْتَ بِهِ مِنّا اَعْلَمُ یا مَنْ یَعْلَمُ وَلا نَعْلَمُ اَللّهُمَّ بارِکْ لَنا فى لَیْلَتِنا هذِهِ الَّتى بِشَرَفِ الرِّسالَةِ فَضَّلْتَها وَبِکَرامَتِکَ اَجْلَلْتَها وَبِالْمَحَلِّ الشَّریفِ اَحْلَلْتَها ... (برای مطالعه دعای کامل به مفاتیح الجنان مراجعه شود) 🔺 پس به سجده برو و بگو: 🔸«اَلْحَمْدُلِلهِ الَّذى هَدانا لِمَعْرِفَتِهِ وَخَصَّنا بِوِلایَتِهِ وَوَفَّقَنا لِطاعَتِه» و سپس در همان حالت سجده ۱۰۰ مرتبه بگو: 🔸شکْراً شُکْراً پس سر از سجده بردار و بگو: 🔹 «اَللّهُمَّ اِنّى قَصَدْتُکَ بِحاجَتى وَاعْتَمَدْتُ عَلَیْکَ بِمَسْئَلَتى وَتَوَجَّهْتُ اِلَیْکَ بِاَئِمَّتى وَسادَتى اَللّهُمَّ انْفَعْنا بِحُبِّهِمْ وَاَوْرِدْنا مَوْرِدَهُمْ وَارْزُقْنا مُرافَقَتَهُمْ وَاَدْخِلْنَا الْجَنَّةَ فى زُمْرَتِهِمْ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ» ☀️ ۵- دوازده رکعت نماز که داود بن سرحان از امام صادق عليه السّلام برای شب نیمۀ ماه رجب روايت كرده و در شب بیست و هفتم هم خوانده می‌شود: 🔹 دوازده ركعت نماز به جا مى‌آورى هر دو رکعت به یک سلام و در هر ركعت بعد از سورۀ «حمد» يک سوره خوانده و هنگامی كه از نماز فراغت يافتى، می‌خوانی: 🔺سوره «حمد» ۴ مرتبه 🔺سوره «فلق» ۴ مرتبه 🔺سوره «ناس» ۴ مرتبه 🔺سوره «توحید» ۴ مرتبه 🔺«آية الكرسى» ۴ مرتبه و پس از آن چهار مرتبه می‌گويى: 🔹سبْحَانَ اللهِ وَ الْحَمْدُ لِلهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللهُ وَ اللهُ أَكْبَرُ سپس می‌خوانی: 🔹اللّهُ اللّهُ رَبِّي لا أُشْرِکَ بِهِ شَيْئا وَ مَا شَاءَ اللّهُ لا قُوَّةَ إِلا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِيمِ. ________________________________ 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13920305000910.mp3
2.88M
✅ عاشقان وقت نماز است اذان می‌گویݩد… 🕊 🌱
. ...🌺🍃 بانگ‌‌رحمت‌الــٰـهـی‌ درهای‌‌کائنات‌گشوده‌مے‌شوند؛) التماس‌دُعـــا♥️🎶 به وقت اذان ❤️💚
عالم صاحبدلی می فرمودند: برای رسیدن به باید صبور بود و رنـج عبـادت را بـر خود همـوار کرد؛ نشستـن بر سجــاده عبـادت، ماننـد نشستـن پشـت در خـانـه خـداست. خدا بالاخره در خانه خود را به روی منتظـران پشت در، باز خواهـد کرد. 🌟
◐°○﷽○°◑ 💌| تاخودتنخاینمیشه...! تاخودتنخایامکانشنیست ازگناهفاصلهبگیری... بهامامزمانتمتوسلشو، تادیرنشدهشروعکن.. بگوآقاجان،منمیخامبهشما نزدیکبشمومحبتشما دردلمزیادبشه...🥺 اماازبسعادتبهگناهپیداکردم سختمهرهاکنم... وقتیازحضرتخواستی،آقاخودش کمکتمیکنه،شرطشاینه کههمتکنی،خستهنشی درجانزنی... هرروزرویمعایبتکارکنی... دونهدونهاشتباهاتتروباترکشون خطبزنی....📝 هرجاکمآوردی،دوبارهمتوسلشو.... بخدامحبتامامزمانمیارزه بهتمامعمرخوشیهاولذتها... 💬🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻🌼 عید مبعث بر تمام شیعیان جهان مبارک باد💚 جهان بهشت وصال محمد است چراغ ماه، بلال محمد است زمین مکه گل انداخته ز بوسه نور خدیجه محو جمال محمد است مبعث پیامبر اکرم مبارک ┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈
message-1707299343-39.mp3
5.96M
🌺 عید مبعث 💐نور تو گر نبود مسلمان نمی شدم 💐بر سفره کریم تو مهمان نمی شدم 🎙 مهدی اکبری 🎙حجت الاسلام ماندگاری 📎 📎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄═﷽═┄ ✅ نفحه‌ها و جذبه‌های الهی 🔘 نیمه‌شب، سحرگاه، بین‌الطلوعین و اوقات مشابه،‌ زمان خلوت و انس با محبوب است و امکان دست‌یابی به بهره‌های روحی و معنوی فراهم است؛ چون این‌گونه نفحه‌ها در این اوقات مقدس به‌دست می‌آید. 🦋 اگر در معرض این نفحات قرار نگیریم، این لحظه‌ها می‌گذرند و ما متوجه نمی‌شویم؛ بنابراین از‌ این جذبه و نفحه الهی روی نگردانید. 🔗 عزیزان! بعضی‌ها روی برمی‌گردانند و پشت می‌کنند؛ مثلاً وقت نماز خود را به کار دیگری مشغول می‌کنند. وقتی نسیم الهی آمده و شما در یک مکان مقدس مثل مسجد و حرم مطهر یا زمان مقدس‌ مثل وقت نماز و شب جمعه قرار می‌گیری، نباید از جذبه‌های معنوی غافل شوی و این فرصت را از دست بدهی. 📚 چلچراغ سلوک تألیف فقیه عارف آیت‌ الله کمیلی خراسانی ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ مصطفی با هر دو دستش سر و صورتم را پوشاند و شانه هایم را طوری کشید که هر دو با هم روی زمین افتادیم... بدنمان بین پایه های صندلی و میز شیشه ای سفره عقد مانده بود،.. تمام تنم میان دستانش از ترس میلرزید😥😨 و همچنان رگبار گلوله به در و دیوار اتاق و چهارچوب پنجره میخورد... ابوالفضل خودش را از اتاق کناری رسانده و فریاد وحشت زده اش را میشنیدم _از بیرون ساختمون رو به گلوله بستن!😐😧 مصطفی دستانش را روی سر و کمرم سپر کرده بود تا بلند نشوم.. و مضطرب صدایم میکرد _زینب حالت خوبه؟😥❤️ زبانم به سقف دهانم چسبیده و او میخواست بدنم را روی زمین بکشد.. که دستان ابوالفضل به کمک آمد... خمیده وارد اتاق شده بود و شانه هایم را گرفت و با یک تکان از بین صندلی تا در اتاق کشید... مصطفی به سرعت خودش را از اتاق بیرون کشید و رگبار گلوله از پنجره های بدون شیشه همچنان دیوار مقابل را میکوبید.. که جیغم در گلو خفه شد.😱😰 مادر مصطفی کنار دیگر کارکنان دفتر رهبری گوشه یکی از اتاق ها پناه گرفته بود،.. ابوالفضل در پناه بازوانش مرا تا آنجا برد و او مادرانه در آغوشم کشید...😢😰🤗 مصطفی پوشیده در پیراهن سفید و کت و شلوار نوک مدادی اش هراسان دنبال ای میگشت و چند نفر از کارکنان دفتر فقط کلت کمری داشتند.. که ابوالفضل فریاد کشید _این بیشرفها دارن با مسلسل و دوشکا میزنن، ما با کلت چیکار میخوایم بکنیم؟😡🗣 روحانی مسئول دفتر تلاش میکرد ما را آرام کند و فرصتی برای آرامش نبود.. که تمام در و پنجره های دفتر را...
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ حال مصطفی را به هم ریخت که رو به همان مرد نهیب زد _نمیبینی زن و مادرم چه حالی دارن؟چرا بیشتر تن شون رو میلرزونی؟😡🗣 ابوالفضل تلاش میکرد با موبایلش📲 با کسی تماس بگیرد.. و کارمند دفتر اختیار از دستش رفته بود که در برابر نهیب مصطفی گوشی را سر جایش کوبید و فریاد کشید _فکر میکنی سه ماه پیش چجوری ۴٨ تا زائر ایرانی رو تو مسیر زینبیه دزدیدن؟😡😡 هنوزم هیچکس ازشون خبر نداره! ابوالفضل موبایل را از کنار گوشش پایین آورد.. و بی توجه به ترسی که به دل این مرد افتاده بود، رو به مصطفی صدا رساند _بچه ها تا سر خیابون رسیدن، ولی میگن جلوتر نمیتونن بیان، با تک تیرانداز میزنن. مصطفی از حال خرابم انگار تب کرده بود...😥❤️ که کتش را از تنش بیرون کشید و روی صندی انداخت، چند قدم بین اتاق رژه رفت... و ابوالفضل ردّ تیرها را با نگاهش زده بود که مردّد نتیجه گرفت _بنظرم طبقه سوم همین خونه روبرویی هستن.🏫 و مصطفی فکرش را خوانده بود که در جا ایستاد، به سمتش چرخید و سینه سپر کرد _اگه یه آرپیجی باشه، خودم میزنم! انگار مچ دستان مردانه اش در آستین تنگ پیراهن گیر افتاده بود که هر دو دکمه سردست را با هم باز کرد.. و تنها یک جمله گفت _من میرم آرپیجی رو ازشون بگیرم. روحانی دفتر محو مصطفی مانده..😧و دل من و مادرش از نفس افتاد... که جوانی از کارمندان ناامیدانه نظر داد 👤_در ساختمون رو باز کنی، تک تیرانداز میزنه! و ابوالفضل موافق رفتن بود.. که به سمت همان جوان رفت و محکم حرف زد _شما کلتت رو بده من پوشش میدم!😡🗣 تیرها مثل تگرگ به قاب فلزی پنجره ها و دیوار ساختمان میخورد... و این رگبار....
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ و این رگبار گلوله هرلحظه شدیدتر میشد.. 😰😰😱😱 که جوان اسلحه را کف دست ابوالفضل قرار داد... مصطفی با گامهای بلندش تا پشت در رفت.. و طنین طپش قلب عاشقم را میشنید..😰💓که به سمتم چرخید،.. آسمان چشمان روشنش از عشق❤️😍 ستاره باران شده بود و با همان ستاره ها به رویم چشمک میزد. تنها به اندازه یک نفس نگاهم کرد...👀💞 و ندید نفسم برایش به شماره افتاده...😱❤️😰که از در بیرون رفت و دلم را با خودش برد... یک اسلحه برای ابوالفضل کم بود.. که به سمت نفر بعدی رفت و او بی آنکه تقاضا کند، کلتش را تحویل داد... دلم را مصطفی با خودش برده.. و دیگر با دلی که برایم نمانده بود برای ابوالفضل بال بال میزدم😰😱 که او هم از دست چشمانم رفت... پوشیده در پیراهن و شال سپیدم همانجا پای دیوار زانو زدم😣 و نمیخواستم مقابل این همه گریه کنم..😖🤐که اشک هایم همه خون میشد و در گلو میریخت،.. چند دقیقه بیشتر از محرم شدنمان نگذشته و رفته بود... کتش هنوز مقابل چشمانم مانده و عطر شیرین لباسش در تمام اتاق طنازی میکرد که کولاک گلوله قلبم را از جا کَند...😱😰😰😰😱😱 ندیده تصور میکردم.. مصطفی از ساختمان خارج شده و نمیدانستم چند نفر او را هدف گرفته اند که کاسه صبرم شکست.. و همه خون دلم از چشمم فواره زد...😣😱😰😭😰😱😭 مادرش😥😊 سرم را در آغوشش🤗 گرفته.. و حساب گلوله ها از دستم رفته بود.. که میان گریه به حضرت زینب(س) التماس میکردم🤲🤲🤲😭😭😭 برادر و همسرم را به من برگرداند...😭💚😰❤️😱😭 صدای بعضی گلوله ها تک تک شنیده میشد.. که یکی از کارمندان دفتر از گوشه پنجره سرک کشید و از هنرنمایی ابوالفضل با دو اسلحه به وجد آمد _ماشاالله! کورشون کرده!😍💪 با گریه...
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ با گریه نگاهش میکردم بلکه خبری از مصطفی بگوید.. و ظاهراً مصطفی در میدان دیدش نبود که به سرعت زیر پنجره نشست و وحشت زده زمزمه کرد _خونه نیس، لونه زنبوره!😥 خط گلوله ها دوباره دیوار و پنجره ساختمان را هدف گرفته.. و حس میکردم کار مصطفی را ساخته اند..😢😨 که باز به جان دفتر رهبری افتاده اند و هنوز جانم به گلو نرسیده، مصطفی از در وارد شد...😥😍 هوا گرم نبود و از گرمای جنگ،... از میان مو تا روی پیشانی اش عرق میرفت، گوشه ای از پیراهن سفیدش از کمربند بیرون آمده و سراسیمه نفس نفس میزد... یک دستش آرپیجی بود و یک سمت لباسش همه غرق خاک که خمیده به سمت پنجره رفت... باورم نمیشد دوباره قامت بلندش را میبینم،..اشکم از هیجان در چشمانم بند آمده😢❤️ و او بی توجه به حیرت ما،.. با چند مترفاصله از پنجره روی زمین زانو زد... آرپیجی روی شانه اش بود، با دقت هدف گیری میکرد🎯 و فعلاً نمیخواست ماشه را بکشد.. که رو به پنجره صدا بلند کرد _برید بیرون!🗣🗣 من و مادرش به زمین چسبیده.. و اعضای دفتر مردد بودند که عصبی فریاد کشید _برید پایین، ابوالفضل پوشش میده از ساختمون خارج شید!😠🗣 دلم نمیآمد در هدف تیر تکفیری ها تنهایش بگذارم و باید میرفتیم که قلبم کنارش جا ماند..😥❤️ و از دفتر خارج شدیم... در تاریکی راهرو یک چشمم به پله بود تا زمین نخورم و یک چشمم به پشت سر که غرّش وحشتناکی قلبم را به قفسه سینه کوبید..😰😣 و بلافاصله فریاد ابوالفضل از پایین راه پله بلند شد _سریعتر بیاید!😠🗣 شیب پله ها به پایم میپچید،.. باید پا به پای زانوان ناتوان مادر مصطفی پایین میرفتم.. و مردها...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❉‌্᭄❉‌্᭄ 🤲اللهم اغفر... که امانتت سیاه و کثیف شده 🤲اللهم اغفر... که این "من" آن منی نیست که تحویلم دادی 🤲اللهم اغفر... که ظالم بر خودم و عهد توام و ببخش جمیع تعدی هایم از حدود الهی تو را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا⭐️ در این شب مبارک دستهای نیازمند را⭐️ بی نیاز فرما وقلبی نورانی، تنی سالم⭐️ خیالی راحت و زندگی آرام نصیب دوستانم بگردان ⭐️ "شبتون بخیر دوستان"⭐️
✨﷽✨ 🍂یاعلی 🍂 🍂🌼سلام فرمانده 🍂🌼سلام لاله ی سحرم 🍂🌼سلام محب امام زمان عج 🍂🌼🍂🌼🍂 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠 🔵 ۱ 💠نشانه‌ها  🔹اين مساله از فطرت انسان است که هميشه برای دانستن آينده کنجکاو باشد و بداند که چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. به همين دليل است که بازار طالع بينان هم رونق دارد. اين آينده بينان؛ يا الهی اند و سخنشان ريشه در وحی دارد (آسمانی)، يا شيطانی و زمينی اند.  🔹در اين ميان وعده ی آمدن منجی در تمام اديان و مکاتب اشاره شده است اما آمدن اين منجی نيز دارای علائم و نشانه هايی است برای گم نکردنِ مسير اصلی که در اين زمينه احاديث فراوانی وارد شده است که همين يعنی اهميت اين موضوع و آثار مثبت و منفی زيادی که در زندگی فردی و اجتماعی دارد...  ⬅️اما نکته ی مهم بررسی سندی و تحليل درست اين احاديث و روايات می باشد که بايد به آن نگاه ويژه ای داشت.
🔴🔵 هدف مشترک بعثت و ظهور 🌕 پيامبر اعظم(ص) درباره هدف از بعثت خود فرمودند: إنَّما بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكارِمَ الأخلَاقِ؛ من فقط براى كامل كردن ارزش‏هاى اخلاقى به پيامبرى برانگيخته شده‏ ام.(۱) 🔹 امام باقر(ع) درباره اهداف ظهور امام مهدی(ع) فرمودند: 🔺 إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهِ عُقُولَهُمْ وَ أَكْمَلَ بِهِ أَخْلَاقَهُم‏؛ هرگاه قائم قيام نمود، دست خود را روى سر مردم مى‏ گذارد و به این وسيله عقل‌هاى آنان جمع و اخلاقشان كامل می‌گردد.(۲) 🔹 اصلى‏ ترين وظيفه پیامبر و امام، پیراستن انسان از بيماریهاى اخلاقى و آراستن به زیبایی‌های اخلاقی است؛ زيرا تا سرزمین وجود از زشتی‌ها پاک و به زیبایی‌ها مزیّن نشود؛ آماده کاشت بذر ایمان نمی‌شود و در نتیجه میوه اطاعت از فرمان خدا، پیامبر و امام برداشت نمی‌گردد. 📚(۱) بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۳۷۲ (۲) بحارالانوار، ج‏ ۵۲، ص ۳۳۶ 🌕 آری محمدی دیگر در راه است.... •┈••✾༺⃟‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌿🌸
🌸 آیت الله بهاءالدینی ره: 🔻سه‌ چیز برای خیلی مؤثر است: 1️⃣ اولی، ؛ کسانی که تمکن مالی دارند، گوسفند ذبح کنند و به فقرا بدهند. کشتن گوسفند و خون‌ ریختن خیلی از بلاها را رفع می‌‌کند. 2️⃣ دومی، است. «و ادفعوا أمواج البلاء بالدّعاء»، پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) چندبار قسم ‌خوردند که اگر کسی این حدیث را بخواند، اگر غمگین باشد، غمش برداشته می‌‌شود، صاحب حاجت حاجتش برآورده می‌‌شود. 3️⃣ سومی هم، فرستادن است. حالا چهارده‌هزار مرتبه را چندنفر یا در چند جلسه بفرستند فرقی نمی‌کند. ذکر صلوات برای اموات خیلی خاصیت دارد. گاهی من برای اموات صلوات را هدیه می‌‌کنم و اثرات عجیبی هم دیدم. خواب دیدم فردی به چند نوع عذاب گرفتار است مقداری صلوات برایش هدیه کردم دوباره در خواب دیدم، الحمدلله صلوات‌ها او را نجات داده‌اند. کسی می‌‌گفت: مادرم چند‌سال قبل مرده بود، یک شب خوابش را دیدم، گفت: پسرم! هیچ‌چیزی مثل صلوات روح من را شاد نمی‌کند؛ بهترین هدیه که به من می‌‌دهی، این ذکر است. 🌺🌺🌺
سلام مهدی جانم استاد.ولاله های سحر . ارزنده ترین گوهر مقصودنمازاست.زیبنده ترین هدیه به معبودنمازاست. ازامدن کرب وبلا انچه به عالم مقصودحسین بن علی بود نماز است . عیدمبعث مبارک یارسول لله یارحمت للعالمین یامحمدیاعلی ص التماس دعا مخصوص