eitaa logo
ندای قـرآن و دعا📕
11.1هزار دنبال‌کننده
31.6هزار عکس
6.6هزار ویدیو
477 فایل
#روزے_یک_صفحه_با_قرآن همراه با ادعیه و دعاهای روزانه و مخصوص و حاجت روایی و #رمان های مذهبی و شهدایی #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات مدیریت کانال و تبادل 👇👇 @Malake_at @Yahosin31مدیر ایتا، تلگرام، eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا زِ فراق بی‌قراری کردیم؟ در راه وصال، جانثاری کردیم؟ یک لحظه بپرسیم زِخود انصافاً .. این هفته برای او چه کاری کردیم:)! عج 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " به رسم وفای هر شب بخوانیم 😍 متن دعا و طریقه خواندن نماز عج 👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/102 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
♥️ اے قیام ڪنندهٔ بـہ حق جہــاڹ انتظار قدومٺ را مي‌ڪشد چشمماڹ را بہ دیده وصاڸ روشڹ ڪڹ 🌱 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
6_144189955922986014.mp3
3.73M
زیاد با تو میگم حرفامو اما یه دنیا حرف مونده که نگفتم هوا دلگیره از بس که نبودی میاد بارون و یاد تو میافتم... عج ♥️ 💔 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این هر شب تکرار می‌شود یک فاتحه و سه توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (علیه السلام) و حضرت نرجس خاتون (سلام الله علیها) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (ارواحنا فداه) ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد ...: 🌼🍀🌼قرار هر شبمان یک ختم قرآن👇🏻 ( 3سوره توحید) به نیت سلامتی وتعجیل در فرج مولایمان صاحب الزمان عج 🌼🍀 💚دائم سوره قل‌هو الله‌احد را بخوانید و ثوابش را هدیه کنید به 💔این کار عمر شما را با برکت می‌کند و 💔 مورد توجه خاص حضرت قرار می‌گیرید• رحمه الله علیه⚘ ❤️✨هروقت‌میری‌رختخوابٺ یه‌سلامۍ‌هم‌به‌امام‌زمانٺ‌بده ۵دقیقه‌باهاش‌‌حرف‌بزن چه‌میشودیه‌شبی‌به‌یاد‌کسی‌باشیم‌که هرشب‌به‌یادمان‌هست... 🌺سلامتی عج و تعجیل در ظهورش 🌺
🌹 🌹 👈هر روز یک صفحه از قران کریم براے سلامتے امام زمان(عج)،هدیه به روح پدران ومادران آسمانی.ارواح مومنین.و شهدا، فقها،دانشمندان، آمرزش گناهان و شفاے مریضان سوره مبارکه @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
سوره مبارکه نوشته استاد انصاریان - منبع: پایگاه (https://erfan.ir) @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
304-kahf-fa-ansarian.mp3
5.61M
سوره مبارکه منبع: پایگاه قرآن ایران صدا - ترجمه استاد حسین انصاریان @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
سوره مبارکه از کتاب تفسیر یک جلدی مبین @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
304-kahf-ta-1.mp3
6.43M
سوره مبارکه بخش اول مفسر: استاد قرائتی @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
304-kahf-ta-2.mp3
5.07M
سوره مبارکه بخش دوم مفسر: استاد قرائتی @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺° @zohoreshgh ❣﷽❣ ☀️ (ع) 😊 ✨بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ✨ 💙ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ☀️ 💚ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ☀️ 💛ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ☀️ ❤️ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ☀️ 💜ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ☀️ 💙ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ☀️ 💚ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ☀️ 💛ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ☀️ ❤️ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢ☀️ُ 💜ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ☀️ 💙ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ☀️ 💚ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ☀️ 💛ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ☀️ ❤️السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی☀️ ✨یاخلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان... ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ✨ ✨اللهُـمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج✨ ✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 °✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😍✋ دارم همه دم روی تمنّـا به‌ حسین محتاج‌ترم از همه ؛ امّا به‌ حسین نزدیک‌ترین جواب را می‌شنـــوم از دور سـلام می‌کنم‌تا به حسین ❤️ ⛅️ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
😍✋ ✨ 🍂ای کاش که خواب وصل تعبیر شود آوازه حُسن تو جهان گیر شود... 🍂بر بام رسیده آفتاب عمرم ترسم به خدا نیائی و دیر شود... عج 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
گفتند که عاشقی و دیوانه ‌نه‌ای🌷 در باب خیال و خم ابروی که ‌ای🌷 گفتند بگو ؛ به قصد قربت گفتم🌷 سید علی الحسینی الخامنه‌ای🌷 ❤️🤍💚 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
همه مےگویند: میان عده اے با ڪلاس امل بودن جرأتــ مےخواهد… 😒 اما من مےگویم: میان عده اے حرمتـ شڪن حرمتـ نگه داشتن،شجاعتـ استـ .😍 شیر زن! پ به خودتــ ببال 💪🏻 بدان که از میان عده‌ے ڪثیرے لیــــاقتـ داشتے ڪه مدافع چــادر مـ💚ـادر باشے بـہ؏ـشـق تـۅ♡↺چـادࢪبـہ‌سـࢪڪࢪدھ‌ام @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
👆 ⚜﷽⚜ ❣ذكر روز شنبه يا رَبَّ العالَمين 🌸اي پروردگار جهانيان هرڪس روزشنبه این نمازرابخواندخدااورا دردرجه پیغمبران صالحین وشهداقراردهد [۴رڪعت ودرهررڪعت حمد،توحید،آیة‌الکرسے] 📚مفاتیح الجنان @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فروش ویژۀ کتاب «خار و میخک» نوشتۀ شهید یحیی‌السنوار «این داستان شخص من نیست؛ داستان یک شخص خاص هم نیست؛ اما همۀ اتفاقات آن واقعی است... تقدیمش می‌کنم به کسانی که دلشان برای سرزمین إسراء و معراج می‌تپد؛ همۀ آنهایی که در پهنایی به وسعت اقیانوس تا خلیج هستند و حتی از این اقیانوس تا آن اقیانوس!» یحیی ابراهیم السنوار، زندان "بِئرُالسَّبع" با تخفیف ۲۰٪ در فروشگاه کتاب مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری🔻 https://www.tabyinmanzome.ir/shop
🌷مقدمه .. 🕊رمان خار و میخک حکایت روزگار یک کودک فلسطینی به نام احمد از بدو تولد در اردوگاه آوارگان تا هنگام بزرگسالی است. 🕊یحیی سنوار در این رمان جذاب در قالب شخصیت های گوناگون از زندگی و زمانه اردوگاه‌نشینان، بی‌خانمانی و رنج و فقر، تلاش آنها برای تامین معاش، ظلم و دژخیمان صهیونیست ها ، زندان و روزگار حبس ، سلاح و خون ، شوق و انتظار مادران و ... سخن گفته است.
Part01_خار و میخک.mp3
11.52M
🇵🇸🕊🕊🕊🇵🇸🕊🕊🕊🇵🇸🕊فلسطین کلید رمزآلود است.. 🌷کتاب آموزنده، امنیتی و صوتی 🕊 🌷قسمت 1⃣ 🕊(مقدمه کتاب) 💠 نویسنده؛ یحیی ابراهیم سنوار 💠راوی؛ حسن همایی 💠ناشر؛ انتشارات کتابستان معرفت 💠تولید شده؛ از پایگاه صدای گویای ایران صدا 💠صدابردار؛ میثم جزی 💠تهیه‌کننده؛ سیدعلی میرطالبی‌پور 🕊لینک کتاب گویا از پایگاه ایران صدا https://book.iranseda.ir/DetailsAlbum/?VALID=TRUE&g=643988 🇵🇸🇵🇸🕊🕊🇵🇸🇵🇸🕊🕊 عج @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼 به نام خدا رمان واقعی«تجسم شیطان» 🎬: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم پناه می برم به خدا از شر شیطان رانده شده، پناه می برم به درگاه امن پروردگارم از شر جنیان و ایادی شیطان، پناه می برم به خداوند از شر آدمیان ابلیس صفت، پناه می برم به منبع خوبی ها از شر هر چه ظلمت و بدی ست. فاطمه کتاب را بست و دستانش را از هم باز کرد به پشتی صندلی تکیه داد، نفسش را آرام آرام بیرون داد، ذهنش را از تمام وقایع تلخ این چند ماه اخیر خالی کرد و دیگر نه میخواست به حرف های ناحق و نیش دار مادر شوهرش فکر کند و نه به رفتار سرد دوست و آشنا و نه حتی به جیغ های شبانهٔ پسر کوچکش حسین که نمی دانست از چیست؟ فاطمه می خواست فقط به موضوع کتاب پیش رویش فکر کند تا این آرامش به دست آمده بعد از چند هفته ورزش و مطالعه را از دست ندهد. و ناخودآگاه احساس شادی و نشاطی درونی به او دست داد، به ساعت منبت کاری که اسامی دوازده امام بر رویش حکاکی شده بود و بر دیوار روبه رویش خودنمایی می کرد، نگاهی انداخت. با شتاب از جا بلند شد، نزدیک آمدن همسرش روح الله بود، باید ناهار را حاضر میکرد و میز غذا را میچید تا وقتی همسرش رسید، قورمه سبزی را که خیلی دوست داشت نوش جان کند، باورش نمی شد این مطالعه و ورزش ، حتی روی ارتباطش با روح الله هم تاثیر بگذارد، فاطمه به یاد می آورد که چند ماه پیش دوست نداشت حتی به چهره همسرش نگاه کند، نمی دانست این احساسات از کجا نشأت می گرفت، اما واقعا وجود داشت و او بی دلیل از همسر عزیزش نفرت داشت. میز غذا را چید و بچه ها را صدا زد: حسین، عباس، زینب بیاین ناهار بچه ها که انگار منتظر همین ندا بودند یکی پس از دیگری داخل آشپزخانه شدند. در همین هنگام صدای چرخش کلید در به گوش رسید و فاطمه متوجه آمدن همسرش شد، سبد نان دستش را روی میز گذاشت، نگاهی توی شیشهٔ کابینت روبه رو به خودش انداخت و چشمان مشکی و درشتش شادتر از همیشه در صورتش می درخشید، دستی به موهای نرم و بلندش کشید و بدو خودش را به در هال رسانید تا حالا که حال و هوایش خوب شده، این احساس را به دیگران هم منتقل کند و مانند سالهای اول زندگی مشترکش به استقبال روح الله رفت‌. در باز شد، فاطمه جلوی در تا کمر خم شد و مانند ایرانیان باستان، یک دست روی شکم و یک دست هم به جلو دراز کرد و گفت: سلام سرورم به ملک پادشاهی خود خوش آمدید.. و صدای خسته همسرش درگوشش پیچید: سلام فاطمه، به به چه استقبال گرمی! فاطمه لحن خسته روح الله، ناراحتش کرد، انگار انتظار داشت شوهرش بیش از این با کلام گرمش تحویلش بگیرد، سرش را بالا گرفت و تا نگاهش به نگاه محزون روح الله افتاد، تمام شور و نشاطی که داشت به یکباره دود شد و برهوا رفت، اما سعی کرد به روی خودش نیاورد پس دستش را جلو برد و عبای روح الله را از شانه های پهن و مردانهٔ او برداشت و گفت: بیا میز ناهار را چیدم.. 👈 .... واقعی ✍ نویسنده ؛ « ط_حسینی» 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌼.🍂.🌼.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════،🌼.🍂.🌼،═╝