eitaa logo
کانال قرآن و اهلبیت علیهم السلام
728 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
19 فایل
ارتباط باما. نـوكــــري كردنِ اين قـوم مرا بالا بُرد با گـداييِّ حسيـن مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خـدا شكر، عجب پشت و پناهي دارم. @Behruz313
مشاهده در ایتا
دانلود
با در 📌شاخص‌‌های ارزیابی،حکومت با ، و به وعده تعیین می‌شود/ با عصبانیت، درگیری و نمی‌توان حجت‌های الهی را اثبات کرد. 👈 می‌توان منطق و گفت‌وگو را جایگزین سلاح و اسلحه کرد. عده‌ای از افرادی که ظرفیت‌های خودشان را از دست می‌دهند، به خشونت روی می‌آورند و دست به کار رفتارهای غیر متعارف می‌شوند، به خاطر این است که نتوانسته‌اند منطق معقولی را دریافت و درک کنند. اگر این منطق معقول وجود داشته باشد، امیرالمؤمنین(ع) در گفت‌وگویی که قبل از جنگ نهروان با خوارج داشتند، دو سوم آنها را برگرداندند. ↩️ امر به معروف و نهی از منکر در منطق ، با قمه و قداره است، امام رضا(ع) به یکی از منتقدین فرمود بر اساس منطق قرآن بحث می‌کنیم. یعنی می‌توان منطق و گفت‌وگو را جایگزین سلاح و اسلحه کرد. عده‌ای از افرادی که ظرفیت‌های خودشان را از دست می‌دهند، به خشونت روی می‌آورند و دست به کار رفتارهای غیر متعارف می‌شوند. 🌴امیرالمؤمنین(ع) قاعده‌ای در اختیار ما قرار دادند و فرمودند که با عصبانیت، درگیری و گرفتن یقه نمی‌توان حجت‌های الهی را اثبات کرد. گریبان کسی که ناسزا گفته را گرفتید و دهانش را بستید، فکر می‌کنید از این طریق و با این عصبانیت و ناراحتی می‌توانید راه خدا را در جامعه تثبیت کنید؟ حضرت فرمودند با خشونت کاری صورت نمی‌گیرد. 🔻👈با عدالت که نمی‌شود داد؛ چرا که عدالت در صورت وجود، حقیقتی است که مردم در زندگی خودشان حس می‌کنند. از بین بردن فقر، تبعیض و فساد یک واقعیت است. شخصی خودش را در پشت لباس و جامه پنهان کند و در شرایطی که ظلم، بی‌عدالتی و فراگیر می‌شود، به شما نشان بدهد که غذای ساده می‌خورد و اصلا از بیت‌المال استفاده نمی‌کند؛ مردم با آن یک وعده غذای خوب خوردن تو مشکل ندارند؛ این و ریاکاری را کنار بگذار! مردم با و و تبعیض مشکل دارند. شاخص‌های حکومت با صداقت، عدالت و وفای به وعده تعیین می‌شود. بارها خود امیرالمؤمنین(ع) مردم را 👈 تشویق به می‌کرد؛ مردم که آشنای با این فرهنگ نبودند و بلد نبودند که باید از حاکم سؤال کرد و پرسید؛ امیرالمؤمنین(ع) به مردم آموزش داد که شما حق سؤال کردن دارید. 🔻🔻 دو شرط دارد؛ ↩️شرط اول این است که رأس حکومت حاضر باشد خود را در معرض بحث و گفت‌وگو با مردم قرار بدهد؛ به جای اینکه منبر برود و خطابه داشته باشد، به مردم فرصت بدهد برای اینکه مستقیما با او صحبت کنند و از امام جواب بشنوند. ↩️شرط دوم این است که آیا لازم برای وجود دارد یا وجود ندارد؟ کسی که سؤال می‌کند و وارد بحث و گفت‌وگو می‌شود، چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد؟ ♦️سطح سؤال اختصاص به مراتب پایین ندارد علی بن ابیطالب(ع) فرمود «از من بپرسید» و اگر به مالک هم اشکالی دارید، باز هم از من بپرسید چون من او را حمایت و نصب کرده‌ام. این قدم اول است که این فرهنگ در جامعه تثبیت شود که اگر از علی بن ابیطالب(ع) می‌شود سؤال کرد، آن وقت بقیه کارگزاران حکومت هم تسلیم هستند و کسی نمی‌تواند از زیر بار سؤال و احتجاج فرار کند. ♦️بین فهم و رویه ما با آنچه که در منابع هست، تطابق و سازگاری نیست؛ یک تحکم از بالا جای ارتباط برابر برای گفت‌وگو را می‌گیرد. @Quranahlebayt 🏴🏴🏴🏴
❇️هیچ بالاتر از و نیست. ❓ایا مصالح نظام، دروغ گفتن و خلاف، را جایز می کند؟ 💮عملكرد حضرت علي ع در شوراي 6 نفره تعیين خليفه پس از عمر،نشان دهنده محدود بودن دايره مصلحت و اضطرار براي گفتن است. ⭕️متاسفانه بر خلاف وسيع بودن شعاع دايره مصلحت سنجي در جامعه امروز ما،حضرت علي حتي در لحظه اي حساس و تكرار ناشدني براي جلوگيري از حكومت عثمان و بازگشت مقام رهبري و امامت جامعه به معصومين،مصلحتي براي دروغ گفتن نديدند. 💮👈شهيد مطهري هم اين حادثه را در كتاب حماسه حسيني اين گونه روايت ميكند 🔶"شورا طوری تركیب شده بود كه عمر خودش هم می دانست كه بالأخره خلافت به عثمان می رسد، چون علیه السلام قطعاً رأی سه به علاوه ی یك نداشت؛ حد اكثر این بود كه علی سه نفر داشته باشد كه مسلّماً عثمان در میان آنها نبود، زیرا عثمان رقیبش بود. پس عثمان قطعاً برنده است. نتیجه این شد كه زبیر گفت: من رأیم را دادم به علی، طلحه گفت: من رأیم را دادم به عثمان، سعد هم كنار رفت. كار دست عبد الرّحمن بن عوف باقی ماند؛ به هر طرف كه رأی می داد او انتخاب می شد. 👈عبد الرّحمن، اول آمد سراغ علی علیه السلام گفت: علی! آیا حاضری با من بیعت كنی به این شرط كه خلافت را به عهده بگیری و بر طبق كتاب اللّه (قرآن) و سنّت پیغمبر و سیره ی شیخین عمل كنی؟ 💮روش زمامداری و رهبری تو، همان روش شیخین (أبو بكر و عمر) باشد. ببینید علی چگونه در اینجا بر سر دوراهی تاریخ قرار می گیرد! در چنین موقعیتی هر كس پیش خود به علی می گوید: اكنون وقت تصاحب خلافت است، دوراهی تاریخ است، خلافت را یا باید بنی امیّه ببرند یا تو، یك دروغ مصلحتی بگو. 💢ولی علی گفت:حاضرم قبول كنم كه به وسنّت _رسول_اللّه و روشی كه خودم انتخاب می كنم عمل كنم. عبد الرّحمن بن عوف رفت سراغ عثمان و همان سؤال را تكرار كرد. عثمان گفت حاضرم. 👈این قضیه سه بار تكرار شد. عبد الرّحمن می دانست كه از حرف خودش برنمی گردد و نمی آید در اینجا روش رهبری شیخین را امضا كند و بعد گفته ی خود را پس بگیرد. 💮💢در این صورت، علی خودش را قربانی خلافت كرده بود. در هر سه نوبت، علی علیه السلام پاسخ داد: بر طبق كتاب اللّه، سنّت رسول اللّه و روشی كه خودم انتخاب میكنم و اجتهاد رأی آن طور كه خودم اجتهاد می كنم، عمل می كنم. 👈 عثمان به این شكل خلیفه شد" @Quranahlebayt