eitaa logo
رادار انقلاب
28.8هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
48.3هزار ویدیو
146 فایل
گلچین مطالب انقلابی ویراستی رادار انقلاب: https://virasty.com/Radar_enghelab ارتباط ، ارسال سوژه و پیشنهادات : @Radarenghelab_ad فقط تبلیغات: @radar_tab
مشاهده در ایتا
دانلود
💢آیا حضرت زینب در کربلا فرزندانی داشتند که به شهادت رسیدند؟ عون پسر حضرت زینب نیست چون از همسر اول جعفر بود؟ در نام و تعداد فرزندان حضرت زینب(س) اختلاف‌ نظرهایی وجود دارد  برخی نیز نام مادر محمد را خوصا دختر حفصة بن ثقیف ذکر کرده‌اند،نه حضرت زینب(س). قدیمی‌ترین منبعی که محمد را فرزند خوصا دختر حفصه می‌داند؛ «تسمیة من قتل مع الحسین(ع)» نوشته فضیل بن زبیر رسان(قرن دوم) می‌باشد. شیخ مفید(م 413ق) درباره شهادت فرزندان عبدالله بن جعفر در کربلا بدون این‌که اشاره‌ای به نام مادرشان نماید، می‌نویسد: عون و محمد از فرزندان عبدالله به جعفر در کربلا به شهادت رسیدند. البته بلاذری (م 279ق) در «انساب الاشراف» در بخش فرزندان عبدالله بن جعفر، عون اصغر را از شهدای واقعه حره دانسته و نقلی مطرح می‌کند که بر اساس آن، عون اکبر نیز در همان واقعه به شهادت رسیده است. ✅ فرزندان عبدالله بن جعفر از زنان دیگر بنا بر نقل تاریخ؛ عبدالله بن جعفر از همسران دیگر خود فرزندانی نیز داشته است که برخی از آنها در کربلا حضور داشتند، ولی به شهادت نرسیدند 1. عون اصغر که نام مادرش جمانه دختر مسیب بن نجبه فزاری بود.او در کربلا همراه امام حسین(ع) بود. ولی در واقعه حرّه به شهادت رسید. 2. ابوبکر و عبیدالله؛ که نام مادرشان خوصاء بنت حفصة بود.  پس طبق برخی از اقوال اینها برادران محمد بودند. ✅ نتیجه‌گیری یک. همان‌طور که دیدیم؛ در تعداد و نام فرزندان عبدالله بن جعفر از حضرت زینب(س) اختلاف ‌نظر وجود دارد که این موضوع در نقل‌های تاریخی، طبیعی است. اما آنچه در آن اتفاق‌ نظر وجود دارد این است که به هر حال؛ دو فرزند عبدالله بن جعفر به نام‌های «عون» و «محمد» در کربلا به شهادت رسیدند. که براساس منابع تاریخی؛ نام مادر «عون»، حضرت زینب(س) بود که برخی با نام «عون اکبر» از او یاد می‌کنند؛ چون عبدالله بن جعفر از جمانه نیز فرزندی با نام عون داشت که از او به «عون اصغر»(کوچک) یاد شده است. و طبق برخی از منابع تاریخی دیگر(که به آن اشاره شد)؛ نام مادر «محمد» نیز حضرت زینب(س) بوده است. 📚أبو الفرج اصفهانی، على بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص 95، 📚رسان، فضیل بن زبیر، تسمیة من قتل مع الحسین(ع)، ص 151، 📚مفید، محمد بن محمد، الإرشاد، ج 2، ص 68 - 69،  📚بلاذری أنساب الأشراف، ج 2، ص 67. http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
💢آوردن علي اصغر شير خوار در مقابل لشكر دشمن توسط امام حسين(ع) بود يا اتمام حجت؟ آیا صحت دارد؟ درباره شهادت حضرت علي اصغر(ع)نقل ها بسيار متفاوت و متزلزل است كه در ذيل به بعضي از آنها اشاره مي كنيم: 1ـ بعضي نقل ها حاكي از آن است كه امام به آمد، فرزندش را نزد او آوردند و آن حضرت طفل را در دامان خود نشانيد، در اين اثناء مردي از بني اسد تيري پرتاب كرد و آن طفل را به شهادت رساند. همانطور كه ملاحظه مي فرماييد در اين قول معروف كه مختار بزرگاني چون شيخ مفيداست، هيچگونه نامي از تشنگي علي اصغر برده نشده تا چه رسد به اينكه گفته شود امام درخواست آب براي او نمود. 2ـ بعضي نوشته اند كه بعد از شهادت حضرت عباس، امام حسين ـ عليه السلام ـ گفت آيا كسي هست كه مقداري آب براي اين طفل بياورد كه او طاقت تشنگي را ندارد، علي اكبر كه در آن زمان 17 سال داشت بلند شد و گفت من مي روم آب مي آورم و رفت وارد شريعه شد و مقداري آب آورد، امام خواست آب را به طفل بخوراند وقتي طفل آماده آشاميدن آب شد، تير مسمومي آمد و قبل از اينكه علي اصغر آب بياشامد بر گلوي او نشست و او را به شهادت رساند. اين نقل اولا اشكالش اين است كه گفته شده بعد از شهادت عباس، حضرت علي اكبر رفت آب آورد، در صورتيكه طبق نقل مقاتل، علي اكبر قبل از حضرت عباس به شهادت رسيد، چون او اولين شهيد از بني هاشم بوده است. و ثانياً: از اين نقل بر مي آيد (در صورت صحت) كه امام از دشمن درخواست آب نكرده، بلكه از اصحاب خود خواسته بروند آب بياورند. 3ـ بعضي نقل كرده اند كه چون امام ديد سپاه كوفه در ريختن خون او اصرار ميورزند، قرآن را گرفته و آنرا باز كرد و روي سر نهاد و فرياد برآورد: بين من و شما كتاب خدا و جدم رسول الله حكم كند، اي قوم، خون مرا به چه چيزي حلال مي شماريد؟ در اين حال امام ـ عليه السلام ـ نظر كرد و طفلي را ديد كه از تشنگي مي گريد او را روي دست گرفته و گفت: اي جماعت! اگر به من رحم نمي كنيد، به حال اين كودك شير خوار، رحم كنيد. در اين اثناء مردي از سپاه كوفه با تيري آن كودك بي گناه را به قتل رساند. 4ـ بعضي نوشته اند، ام كلثوم علي اصغر را نزد امام حسين ـ عليه السلام ـ آورد و گفت: برادر جان اين طفل سه روز است كه آب نياشاميده است، مقداري آب براي او تقاضا كن، امام رو به لشكر كوفه كرد و فرمود: اي قوم! برادر و اولاد و ياران مرا كشتيد، فقط اين طفل باقي مانده است كه از تشنگي دست و پا مي زند در حالي كه هيچ گناهي ندارد او را به سوي شما آورده ام پس قطره اي آب به او بياشاميد. ✅نتیجه گیری👇👇 ملاحظه مي فرمائيد در نقل سوم با كنايه و در دو نقل آخري با صراحت گفته شده كه امام از دشمن درخواست آب نمودند، ولي اين نقل ها نمي تواند صحيح باشد، چون: اولا: گفته شده كه ام كلثوم به امام گفت سه روز است اين كودك آب نياشاميده است، در صورتي كه طبق نقل كتب معتبر در شب عاشورا، امام حسين ـ عليه السلام ـ و يارانش آب در اختيار داشتند كه بعنوان شاهد دو نقل را ذكر مي نمائيم. حاصل آنكه در ميان نقل هاي مختلفي كه در اين زمينه شده ما هم به تبعيت از بزرگاني چون شيخ مفيد، طبرسي و شهيد مطهري نقل اول را قبول داريم و نقل هاي ديگر علاوه بر اينكه متنشان متزلزل است در شأن امام حسين ـ عليه السلام ـ نيست و لذا قابل قبول نمي باشد. 📚مفيد، ارشاد، ج2، ص108 📚منتخب طريحي، ص 431 و معالي السبطين ج1 ص423. 📚حماسه حسيني، مطهری، ص202. 📚ابن جوزي، تذكرة الخواص، نظر منفرد، علي، قصه كربلا، ص 253. http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
💢چرا تا زمان زنده بودن امام حسین(ع) قیام نکردند؟ بااینکه آن زمان هم مردم برای حضرت نامه نوشتند اما ایشان پاسخ منفی دادند. از زبان امام حسین(ع)👇👇👇 مردم کوفه که گمان می‌کردند عهدنامه صلح امام حسن (ع) با معاویه و یا وجود امام حسن (ع) مانع این شده که امام حسین (ع) علیه معاویه قیام کند، پس از شهادت امام حسن (ع) و حجر بن عدی پی در پی سفیرانی را به همراه نامه‌هایی نزد امام حسین (ع) فرستادند و آمادگی خود را برای پیکار با معاویه اعلام کردند و امام‌ حسین (ع) که براساس شرائط موجود تصمیم می‌‌گرفت و عمل می‌کرد، همان پاسخ‌هایی را به ایشان داد، که ده سال پیش امام حسن (ع) و خود آن حضرت به ایشان داده بودند. امام حسین (ع) در مردم کوفه چنین اظهار داشت: «امیدوارم که برادرم در آنچه کرد خداوندش موفق و استوار می‌داشت؛ اما من امروز چنین اندیشه‌ای ندارم. خدایتان رحمت فرماید. بر زمین بچسبید و در خانه‌ها کمین کنید و تا هنگامی که معاویه زنده است از اینکه مورد بدگمانی قرار بگیرید پرهیز کنید. اگر خداوند برای او چیزی پیش آورد و من زنده بودم اندیشه خود را برای شما خواهم نوشت». (دینوری، 269؛ بلاذری، 3/152؛ ذهبی، 2/34). شیخ مفید که گمان کرده عهدنامه صلح، مانع قیام امام حسین(ع) علیه معاویه گردید، پاسخ امام‌حسین(ع) به مردم کوفه را بر همین منوال می‌آورد. او می‌نویسد: «چون حسن (ع) از دنیا رفت شیعیان‌عراق به جنبش درآمدند وبرای حسین(ع) نوشتند ما معاویه را از خلافت خلع کرده با شما بیعت می‌کنیم. امام (ع) خودداری کرد و برای ایشان یادآور شد که همانا میان من و معاویه عهد و پیمانی است که شکستن آن جایز نیست تا زمان آن به پایان رسد و چون معاویه بمیرد در این کار اندیشه خواهم کرد.» 📚مفید، 2/29 و 30 http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
💢آیا عین عبارت «هل مِن ناصر یَنصُرُنی» را امام حسین(ع) در مقابل دشمن فرموده‌اند؟ از کمک خواسته اند؟ ✅عبارت «هل مِن ناصر یَنصُرُنى» که به امام حسین(ع) منسوب است، در منابع حدیثی و تاریخى دقیقاً به همین صورت نقل است، اما همین معنا با تفاوت‌هایى در متن و با عبارت‌هاى دیگر نقل شده است: ✅اول در آغاز نبرد؛ هنگامی که دو سپاه روبروی هم قرار گرفتند، امام حسین(ع) زد: «أَمَا مِنْ مُغِیثٍ یُغِیثُنَا لِوَجْهِ اللهِ؟ أَمَا مِنْ ذَابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ الله؟»؛ «آیا دادرسى نیست که براى رضاى خدا به داد ما برسد؟ آیا دفاع‌ کننده‌اى نیست که از رسول خدا دفاع کند؟». که به دنبال آن، حرّ بن یزید ریاحی از سپاه عمر بن سعد جدا شده و به امام حسین(ع) پیوست و به درجه شهادت رسید ✅دوم وقتی که امام حسین(ع) دید که جوانان و دوستانش همه شده و روى زمین افتاده‌اند تصمیم گرفت که خود به جنگ دشمن برود، پس چنین صدا زد: «هَلْ مِنْ ذَابٍّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ الله؟ هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ یَخافُ اللهَ فِینا هَلْ مِنْ مُغِیثٍ یَرْجو اللهَ بِإِغاثَتِنا هَلْ مِنْ مُعِینٍ یَرْجو مَا عِنْدَ اللهِ فِی إِعانَتِنا»؛ «آیا کسى هست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟ آیا خداپرستى هست که درباره ما از خداوند بترسد؟ آیا دادرسى هست که به امید خداوندى به فریاد ما برسد؟ آیا یاورى هست که به امید آنچه نزد خدا است ما را یارى کند؟». این‌جا فرد دیگری به یاری حضرتشان نشتافت و حضرتشان غریبانه به شهادت رسید. 📚اللهوف على قتلى الطفوف، ص 102،  http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
💢آیا درست است که امام حسین(ع) می خواست از دهان علی اصغر استفاده کند؟ آیا صحت دارد؟ ✅آنچه بیان شده است نه با نقل و متون تاریخی سازگاری دارد و نه با عقل، به این معنا که اولا؛ این مطلب در هیچ یک از منابع و مقاتل، ذکر نشده است ثانیا؛ چنین چیزی با مبانی عقلانی سازگاری ندارد یعنی از سویی امکان ندارد که از رطوبت دهان طفلی، بشود آنقدر استفاده کرد که گلویی برای خطبه خواندن و یا ادامه دادن آن تر بماند؟! و از سوی دیگر از هیچ انسان عاقلی چنین کاری سر نمی زند تا چه رسد به امام حسینی (ع) که امام معصوم است و بهره مندیِ کامل و همزمانش از عقل و عشق، همه را مبهوت کرده است. http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
💢ماجرای ذخر الحسین (ع) صحت دارد؟ آیا در جنگ صفین حضرت ابوالفضل حضور داشته اند؟ ✅ابتدا این که دست به دست می چرخد را بخوانید: جنگ صفین بود و نوجوانی سیزده ساله... امیرالمومنین(ع) نقاب به قمر بنی هاشم زدند و او را روانه ی میدان کردن. ابوشعتاء دلاور معروف عرب را پیش فرستاد ابوشعتاء گفت اهل شام مرا حریف هزار اسب میدانند، در شأن من نیست، یکی از پسران من برای او کافیست. نه پسر را به جنگ فرستاد و یکی پس از دیگری به دست قمر منیر بنی هاشم به درک واصل شدند. خودش عصبانی به قصد انتقام خون پسرانش به میدان آمد و او نیز با ضربتی به واصل شد... جنگ مغلوبه شده بود... همه در که این نوجوان کیست که چنین جنگاوری میکند... امیرالمومنین(ع) به عباس گفتند برگرد پسرم... سپاهیان گفتند یا امیرالمومنین اجازه بده تا کار را یکسره کند اما حضرت اجازه ندادند... فرمودند: اِنّهُ ذُخرُ الحسین... او برای حسین است... ✅چنین ماجرا و داستان مفصلی در هیچ یک از معتبر شیعی وجود ندارد که با این موضوع حتی نزدیکی و همخوانی داشته باشد؛ البته اصل حضرت عباس(ع) در جنگ صفین در برخی از آمده است. مناقب خوارزمی از منابع اهل سنت به حضور ایشان در صفین اشاره دارد http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
💢نظر شهید علامه مطهری در مورد تحریف امام سجاد(ع) علامه مطهری: ✅زین العابدین بیمار!!؟؟ یكی از حاضرین واقعه [عاشورا] شخص امام زین العابدین علیه السلام است. ایشان خودشان تمام جزئیات و همه قضایا را نقل كرده اند. متاسفانه یك داستان جعلی و تحریفی درباره امام زین العابدین علیه السلام هست كه حاجی نوری نقل [و انتقاد] میكند. میگویند كه در روز عاشورا، در وقتی كه هیچ كسی برای اباعبدالله نماند، حضرت رفتند به خیمه امام زین العابدین برای خداحافظی; آن وقتحضرت امام زینالعابدین علیه السلام فرمود: پدرجان! كار شما و این مردم به كجا كشید؟ (یعنی اینها میگویند اصلا تا آن وقت امام زین العابدین علیه السلام كاملا بیخبر بوده است!) فرمود: پسرجان! به جنگ كشید. عجب! جنگ واقع شد؟ بله، جنگ واقع شد. یكی یكی اصحاب را یاد كرد. ‌[امام حسین علیه السلام] فرمودند: قتل. این، جعل و دروغ است. امام زین العابدین علیه السلام كه آنجا - العیاذبالله - مریض و بیهوش نبود كه اصلا نفهمد چه گذشته است حتی تاریخ مینویسد: در همان حال امام حركت كرد، به عمهاش فرمود: عصای من را با یك شمشیر بیاور... پس بیاییم توبه كنیم. یك چیزی كه مخصوص ما ایرانیهاست [این است كه میگوییم] «امام زین العابدین بیمار». 📚مجموعه آثار ج 17، ص 97. ✅تذکر اعتراض شهید مطهری به این است که ما ایرانی ها امام سجاد(ع) را صرفا با بیمار کربلا معرفی میکنیم درحالی که شخصیت ایشان مورد مطالعه قرار نگرفته است. http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
💢آیا امام حسین(ع) به نام داشت؟ آیا او مانند دیگر خواهران حضرت، در کربلا حضور داشتند؟ بر اساس نقل برخی منابع حدیثی و تاریخی؛ امام علی(ع) دختری به نام رقیه داشت که با پسر عمویش مسلم بن عقیل ازدواج کرد و از وى این فرزندان متولد شدند: عبد الله، علی و محمّد که عبدالله در کربلا شهید شد. برخی نیز گفته‌اند: رقیه دختر علی(ع) در کودکی از دنیا رفت. به هر حال؛ امام حسین(ع) خواهری به نام رقیه داشت. درباره این‌که خواهرش رقیه، همراه امام حسین(ع) در کربلا بوده یا نه، در منابع روایی به نام ایشان تصریح نشده و تنها به طور عام اشاره شده است که خواهران امام(ع) نیز همراه آن‌حضرت در سفر به مکّه‏ بودند و از آن‌جا به سوی کربلا رهسپار شدند: امام زین العابدین(ع) فرمود: «حسین(ع)؛ و دخترش و برادرزاده‌اش قاسم بن حسن بن على را بر مَحمل، کرد. سپس با 21 مرد از یاران و خانواده‌اش از جمله: ابو بکر بن على، محمّد بن على، عثمان بن على، عبّاس بن على، عبد الله بن مسلم بن عقیل، على اکبر و على اصغر، رهسپار شد». ابن اعثم کوفی(م 314ق) در الفتوح می‌گوید: «حسین(ع) یارانش را -که به همراه او، قصد رفتن به عراق داشتند- گرد آورد و به هر یک، ده دینار و یک شتر براى حمل توشه و اثاثشان داد. آن‌گاه خانه خدا و صفا و مروه را طواف نمود و آماده رفتن شد و دختران و را بر کجاوه‌ها سوار کرد». اما ام کلثوم همراه امام(ع) در کربلا بوده‌اند؛ چنان‌که در الأخبار الطوال چنین آمده است: «حسین(ع) نیز به سمت مکّه شد و دو خواهرش: زینب و امّ کلثوم، و برادرزاده‌هایش و برادرانش: ابو بکر، جعفر و عبّاس، و تمام که در مدینه بودند، جز برادرش محمّد بن حنفیّه، همراه ایشان بودند». 📚خصائص الأئمة، ص 289،  📚الامالی، ص 152،  📚الاخبار الطوال، ص 228 http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
💢چرا در روز عاشورا، شمر حضرت عباس(ع) را خواهر زاده خطاب کرد؟ او حضرت بود؟ راوى می‌گوید: شمر روز عاشورا در برابر سپاه ایستاد و صدا زد: خواهرزادگانم کجایند؟ عباس و برادرانش کجا هستند؟ کسى بدو پاسخ نداد. امام حسین(ع) بدان‌‏ها فرمود: «هر چند وى فردى فاسق است ولى به او پاسخ دهید». از این‌رو، عباس به سمت او رفت و فرمود: چه می‌خواهى؟ شمر گفت: خواهرزادگان! شما در امان هستید. عباس(ع) به او فرمود: لعنت خدا بر تو و امان تو! اگر تو دایى ما هستى، پس چرا به ما امان می‌دهى؟ ولى فرزند رسول خدا را امان نمی‌دهى؟ برادران عباس نیز نظیر سخنان آن‌حضرت را تکرار کردند و بازگشتند. از آن جهت که مادر حضرت عباس(ع) با شمر بن ذی الجوشن هر دو از یک قبیله بودند و رسم عرب این است که به افرادی که از یک قبیله هستند و به نوعی وابستگی با هم دارند به فرزندان آنان با نگاه فامیلی نظر می‌کنند، به فرزندان ام البنین خطاب به خواهر زادگان نمود 📚عمدة الطالب فی أنساب آل أبى طالب، ص 327. http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
💢آیا این که میگویند که حضرت عباس جز در لحظات آخر شهادت امام حسین را به لفظ خطاب نکرده است و تنها به الفاظ مولا و سید خطاب کرده حقیقت دارد!؟ ✅در این شکی نیست که حضرت عباس در لحظات آخر زندگی و در هنگامه شهادت برادرش را چنین مخاطب قرار داد: «نادی باعلی صوته ادرکنی یا » «با صدای بلند فریاد زد برادر مرا دریاب » 📚ابصار العین ص30 ✅اما این که حضرت جز در این لحظات آخر دیگر حسین(ع) را با تعبیر خطاب قرار نداده است قابل قبول نمی باشد و در موارد متعددی این تعبیر از علیه السلام واقع شده است . ✅آنجا که از حسین(ع) اجازه ورود به میدان می خواست، امام را چنین مخاطب قرار داد: «یا هل من رخصه » « ای برادر آیا اجازه به میدان رفتن را می دهی » 📚بحار الانوار ج45 ص41 ✅آنجایی که شمر برای عباس علیه السلام امان نامه فرستاد ، ایشان چنین پاسخ داد: « آیا می خواهی که و سرورمان حسین فاطمه را واگذاریم و در اطاعت ملعونان و فرزندان ملعون ها در آییم » 📚مثیر الاحزان ص55 در روز تاسوعا امام حسین را چنین مخاطب قرار داد: «ای آنان به سوی تو حرکت کرده اند» « یا اخی اتاک القوم » 📚تاریخ طبری ج5 ص416 📚انساب الاشراف ج3 ص391 ✅نتیجه گیری: بنابراین ادعای این که حضرت عباس جز در لحظات آخر زندگی دیگر امام حسین(ع) را با تعبیر برادر مخاطب قرار نداده است قابل نمی باشد. http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
💢مگر امام سجاد(ع) نبودند پس چطور توانستند به کربلا بیایند و بدن پدرشان امام حسین (ع) را و کرده به خاک بسپارد؟ ✅اعتقاد ما بر این است که بر بدن مطهر یک معصوم، جز معصومی دیگر نمی تواند نماز خوانده و آنرا کرده و به خاک بسپارد، و در این زمینه روایات وجود دارد ✅بر این اساس امام سجاد علیه السلام مامور دفن پدر بزرگوار خود بوده است ، چنانکه علامه مجلسی پس از نقل مطالب فوق در باره دفن امام می نویسد: به حسب ظاهر چنین بود(که بنی اسد خود بدن امام را دفن کردند) اما در واقع امام را به غیر از امام نمی کند. حضرت امام زین العابدین علیه السلام به اعجاز امامت آمد و جسد مطهر آن حضرت و بلکه سایر شهدا را دفن کرد 📚جلاء العیون، علامه مجلسی، ص 380 چنانکه در جریان امام رضا علیه السلام که در طوس به شهادت رسید امام جواد علیه السلام به قدرت الهی از مدینه به طوس آمد و امور و امام را خود عهده دار شد. 📚مقتل سید الشهداء ص 900-903 ✅البته بسیاری قائلند که مطهر امام حسین و شهدای کربلا توسط قبیله بنی اسد که در کربلا ساکن بودند به خاک سپرده شده است، در جمع بین این دو قول باید گفت که هیچ تنافی وجود ندارد که امام سجاد علیه السلام با کمک قبیله بنی اسد اقدام به دفن شهدا کرده باشد. ✅چراکه دفن شهدا برای بنی اسد به تنهایی امکان پذیر نبود، زیرا آنان اهل روستاهایی بودند که در میدان نبرد شرکت نداشتند و بدون راهنمایی کسی که از همه آن شهیدان شناخت کامل داشته باشد قادر به شناسایی و دفن آنان نبودند به ویژه آن که سرهای شهدا را بریده بودند از این رو دفن دقیق و همراه با شناخت بدون وجود راهنمایی آگاه، امکان پذیر نبود و از سوی دیگر با توجه به این باور که کار دفن امام(ع) را کسی جز امام(ع) نمی تواند بر عهده بگیرد ناگزیر ما را به این مطلب میرساند که این راهنما باید امام سجاد(ع) بوده باشد. ✅اما این حضور باید به صورت خارق العاده بوده باشد، چرا که ایشان در آن زمان در بند دشمنان به سر می برد. با توجه به این گفته، برخی دیگر از منابع چنین بیان داشته اند که: بنی اسد در شهدای کربلا، متحیر و سرگردان بودند، چرا که کوفیان بین سرها و بدنهای شهدا جدایی انداخته بودند و بدنها قابل شناسایی نبودند. در این هنگام امام سجاد(ع) به تشریف آوردند و آنان را در این امر یاری کردند. ایشان با یاری بنی اسد نخست پیکر مطهر پدر بزرگوارشان را پیدا کردند و پس از گریه زاری فراوان، آن را روی قطعه حصیری گذاشتند و به آرامگاه فعلی اش آوردند؛ سپس اندکی از خاک محل دفن را کنار زدند قبری ساخته و پرداخته ظاهر شد. سپس امام زین-العابدین(ع)، را زیر بدن مبارک امام حسین(ع) قرار دادند و فرمودند: «بسم الله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله صدق الله و رسوله ما شاء الله،و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم.» آن گاه به تنهایی، بدن مطهر را در داخل قبر گذاشت؛ ایشان در حالی که دیگران را از کمک در امام(ع)، باز میداشت فرمودند: «با من کسانی هستند که مرا یاری دهند.» http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
💢آيا حضرت علي اصغر عليه السلام به زمين باز نگشت؟ مستندات تاریخی آن‌ چیست؟ ابو الفرج اصفهاني يكي از مورخان بزرگ در كتاب «مقاتل الطالبين» از شاهدان ماجرا، نقل كرده است كه امام حسين عليه السلام خون را به طرف آسمان مي‌پاشيد و چيزي از آن دو باره به زمين بر نمي‌گشت: «مورع بن سويد از شاهدان قضيه نقل كرده است: همراه حسين عليه السلام فرزندش كوچكش بود، تيري آمد به گلويش نشست. حسين عليه السلام خون را از گلو و پشت گردنش مي‌گرفت و آن را به سوي آسمان پرتاپ مي‌كرد و چيزي از آن خون بر نمي‌گشت در آن حال مي‌فرمود: خدايا مقام فرزندم در نزد تو كم تر از ناقصه صالح نيست.» 📚مقاتل الطالبيين، ص 60، ✅خوارزمي يكي ديگر از علماي اهل سنت، علاوه بر اين‌كه خود را به طرف آسمان نقل كرده: «امام فرمود: علي را بياوريد تا با او خدا حافظي كنم. آن را كودك را به ايشان دادند، حضرت او را مي‌بوسيد و مي‌فرمود: واي بر گروهي كه دشمن آنها جد توست. هنگامي‌كه اين كودك در آغوش امام بود، حرمله بن كاهل اسدي با رها كردن تير او را در آغوش امام ذبح كرد. حسين عليه السلام خونش را جمع كرد تا كف دستش پر شد آنگاه به سوي آسمان پرتاب نمود و فرمود: خدايا اگر ياري [ظاهري] را از جانب آسمان از ما گرفتي، پس در عوض، بهتر از آن را براي ما قرار بده. آنگاه حسين عليه السلام از اسبش پياده شد و با غلاف شمشيرش براي او قبري آماده ساخت و او را با خونش دفن كرد و بر او نماز خواند.» 📚مقتل الحسين، ج 2، ص 37، http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59