کرونا و خدای رخنه پوش
تا پیش از طرح اندیشه پوزیتیویستی از سوی آگوست کنت(۱۷۹۸-۱۸۵۷م) فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی و پیش از انقلاب صنعتی، متفکران جهان، بخصوص پیروان ادیان الهی، همه پدیده های جهان را در ارتباط با خدا فهم می کردند. آنها جهان و پدیده های آن را در چارچوب نظام آفرینش مطالعه کرده و با توسّل به برهان های عقلی همچون برهان نظم، به خدای جهان و هستی، معترف بودند. این نوع نگاه به هستی، به دانش بشر بخصوص دانش تجربی جهت می داد و از گرفتاری بشر به بحران می کاست .
اما انسان و جهان پس از انقلاب صنعتی، گرفتار غرور شد؛ به طوری که به تدریج دانش جای خدا را گرفت. نیوتن (۱۶۴۳-۱۷۲۷م) که خود فرد دینداری بود و از طرفی در پیش بردن دانش بشری نقش برجسته ای داشت، نام خدا را خدای رخنه پوش نهاد. او بر این باور بود هر جا دانش کارساز بود و پاسخگوی نیاز بشر، دیگر جای خدا نبود. فقط هر جا علم کارگر نبود، به خدا توسّل می جوئیم. از این رو، خداوند، خدای رخنه پوش نام گرفت. هر چه دانش تجربی بشری پیش می رفت، جای این خدای رخنه پوش، تنگ تر می شد.
دیدگاه آگوست کنت، مزید بر علت گردید و موجبات تقدس زدایی از هستی و انسان را فراهم ساخت. کنت بر این باور نادرست بود که سرگرم شدن به مفاهیمی همچون خدا، انسان را گرفتار رکود علمی کرده است. او با تقسیم ادوار گذشته تاریخ بشر به سه دوره ربّانی، فلسفی و علمی، دوران جدید را دوره علم و دین این دوران را دین انسانیت نام نهاد. انسانیتی که فقط بر محور دانش تجربی حرکت می کرد و علوم انسانی نیز با همین روش اعتبارسنجی می شدند.
با وجود پیشرفت های حیرت انگیز بشر در علم و دانش تجربی، متاسفانه انکار نقش خدا در زندگی، جامعه بشری را دچار بحران معنویت کرد. ریشه بسیاری از بحران های امروز را باید در بحران معنویت و نبود نقش خدا در زندگی دانست. بحرانی که فیلسوفی همچون توین بی(۱۸۸۹-۱۹۷۵م)، غرب را از خطر فقدان آن هشدار داده بود.
چند ماهی است جهان گرفتار بیماری به نام ویروس کرونا است. بحرانی که امروز این ویروس به وجود آورده، بار دیگر بشر را متوجه خدا و معنویت کرد. با نگاه معنویت گرا، میان خدا، انسان و طبیعت، رابطه تنگاتنگ وجود دارد و از هم جدایی ناپذیرند. به فرمود قرآن :
اِن مِن شی ء الاّ یُسبّح بحمده و لکن لاتفقهون تسبیحهم (اسراء/ ۴۴) یعنی چیزی نیست که تسبیح خدا نگوید ولی شما تسبیح آنها را نمی فهمید.
به گفته سعدی شرط آدمیت نیست که مرغ تسبیح گوی خدا باشد و من خاموش باشم:
دوش مرغی به صبح می نالید
عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش
یکی از دوستان مخلص را
مگر آواز من رسید بگوش
گفت باور نداشتم که تو را
بانگ مرغی چنین کند مدهوش
گفتم این شرط آدمیت نیست
مرغ تسبیح گوی و من خاموش
داستانی را که مولوی از عجز و ناتوانی پزشکان از درمان یک بیمار روایت کرده، بسیار شنیدنی است. (دفتر اوّل، ابیات ۳۵- ۵۵)
ماجرا بدین قرار است که پادشاهی دل در گرو عشق کنیزی بست. اما معشوقه او بیمار شد. پادشاه، طبیبان حاذق را گرد آورد و از آنها خواست که در درمان کنیز از هیچ تلاشی فروگذار نکنند. پزشکان با غرور گفتند:
هر یکی از ما، مسیح عالمی است
هر اَلَم را در کفِ ما مرهمی است
طبیبان فراموش کردند نام خدا را ببرند و اِن شاء الله بگویند:
گر خدا خواهد نگفتند از بَطَر
پس خدا نبودشان عجز بشر
بنابراین از درمان بیمار ناتوان شدند. البته مولوی بلافاصله یادآور می شود که منظورم از اِن شاء الله گفتن، لقلقه زبان نیست بلکه غفلت و قساوت قلب است:
ترک استثناء، مُرادم قسوتیست
نه همین گفتن که عارض حالتیست.
ناچار خود پادشاه برای تضرّع به درگاه خداوند، رو به مسجد نهاد.
امروز داستان کرونا همان داستان فراموشی خدا و غرور علمی بشر است. کرونا موجب شد نه تنها از جوامع سنتی که از سکولارترین جوامع بشری صدای تضّرع و مناجات برخیزد.
کرونا بار دیگر اثبات کرد دین و دانش دو بال برای پرواز بشرند که هر یک بدون دیگری ره بجایی نمی برد.
کرونا اثبات کرد خدا فقط خدای رخنه پوش نیست، بلکه در تمام هستی حضور و ظهور دارد.
کرونا اثبات کرد راه وسط در این است که تعهّد و تخصّص در کنار یکدیگر و کمک کار هم باشند.
افراط در علم زدگی و نادیده گرفتن معنویت و تفریط در بی توجهی به علم و دانش و معنویت گرایی صِرف، هر دو رفتاری جاهلانه اند. علم و دین دو عنصر تمدن سازند که همیشه، بخصوص در بحران ها، بیشتر به هم نیازمندند و موازنه میان آنها ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
الحمد لله رب العالمین
۱۳۹۹/۱/۱۲
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی
https://t.me/rahevasat
http://eitaa.Com/Rahevasat
کرونا و پرسش های دینی
بهار ۹۹ با کرونا آغاز و اسفند ۹۸ با کرونا گذشت. کمتر نویسنده ای بود که به این بهانه دست به قلم نبرده باشد. در این میان برخی شبهات نیز پیرامون چالش دین و دانش مطرح شد. در نوشتار قبلی که نگارنده نیز مطلب کوتاهی با عنوان "کرونا و خدای رخنه پوش" نوشتم، پس از آنکه با عنوان " کرونا اثبات کرد خدا فقط رخنه پوش نیست " در پایگاه تحلیلی خبری الف منتشر شد،
https://www.alef.ir/new/3990112031.html
، بازتاب خوبی داشت. تا این لحظه که مشغول نگارش این نوشتار هستم، ۱۱۵ مورد در باره آن اظهار نظر کرده و به زبان اهالی فضای مجازی" کامنت" گذاشته اند. این گونه رفتارها را باید به فال نیک گرفت که گفتارهای یک طرفه(منولوگ) را به گفتگوهای چند طرفه(دیالوگ) تبدیل کرده است.
البته اظهار نظرها یکسان نیست. از تشبیه خدمات کادر درمانی به دفاع مقدس، فراهم شدن فرصت برای اصلاح جامعه، آشکار شدن ضعف غرب با آن همه ادّعا تا برخی انتقادها از عملکرد مسئولان از جمله این کامنت هاست.
اما در این بین پرسش هایی هم در باره دین و مسائل مربوط به آن مطرح شده است؛ مانند این که:
۱. چرا خانه خدا و مساجد بسته شدند؟
۲. مگر دعا می تواند ویروس را از بین ببرد؟
۳. دین در این باره چه دستوراتی دارد؟
۴. میان کرونا و معنویت چه ارتباطی هست؟
۵. اگر حرم معصومان شفاخانه است، چرا شفاء نمی دهند؟
و پرسش هایی از این قبیل.
برای روشن شدن شبهات یادشده، یادآوری چند نکته ضروری است:
۱. جهان هستی عرصه اسباب و مسبّبات است. بر اساس بینش توحیدی، جز خدا در عالم هستی، موثری نیست. هر چه هست به اذن الهی اثرگذار است. بنابراین، دارو هم تحت قدرت الهی در درمان بیماری شفابخش است. به فرموده قرآن:
وَ ما رمیتَ اذ رمیتَ، و لکنّ الله رمی.( انفال/۱۷)
۲. پیامبران و امامان برای هدایت انسان آمده اند نه شفای بیماری . نباید جایگاه امامت را به درمان بیماری جسمی تنزّل داد. قرآن، آورنده و مفسران واقعی آن که همان اهل بیت (ع) اند، برای شفای انسان از بیماری های درونی همچون شرک، کفر، عجب، کبر و غفلت و غرور آمده اند نه شفای جسمی؛ چه این که آنها خود هنگام بیماری به پزشک مراجعه کرده و خود زخم خورده تیر و زهر و شمشیر دشمنانند. هیچ مومن خردمندی، هنگام بیماری، به بهانه توسّل به اهل بیت(ع)، از مراجعه به پزشک سرپیچی نمی کند.
البته ملامتی بر مردم نیست. ملامت سزاوار کسانی است که خود را ولایتی تر ( منظور ولایتی های سنتّی است) از دیگران دانسته، و باب الحوائج بودن اولیای خدا را بر مصباح الهدی بودن آنها غلبه دادند. در حالی که در نصوص دینی بر دوّمی بیش از اوّلی تاکید شده است.
۳. اسلام دین عقلانیت و معنویت است. هم رعایت اصول بهداشتی را ضروری می داند، هم دعا و نیایش و تضرع در درگاه باری تعالی را. اینجاست که کرونا هم با عقل ربط دارد: یعنی تلاش علمی و کشف واکسن. هم با معنویت گره می خورد: یعنی دعا و مناجات. هیچ یک جای دیگری نمی نشیند. از این روست که ابراهیم (ع) خدای خود را این گونه توصیف می کند : و اِذا مَرِضتُ فهو یشفین (شعراء/ ۸۰).
۴. نباید ضعف استدلال و عملکرد برخی متولیان دین یا دینداران را به حساب اصل دین یا عموم دینداران گذاشت؛ زیرا همیشه تحجّر و کج اندیشی بوده و خواهد بود. به فرموده مولا علی (ع) جهل(مرکّب) درد بی درمان است. از سوی دیگر نباید روشنفکرنمایان از این فرصت سوء استفاده کنند و به شبهات دامن زده و باورهای دینی مردم را تضعیف و تخریب کنند. بهترین راهکار مقابله با کج اندیشی و ایستادگی در برابر شبهات، تفکّر و توانمند سازی آگاهی های دینی است.
۴. معجزه پیامبر خاتم (ص) کتاب است. یعنی دعوت از طریق حکمت، موعظه و جدال احسن. (نحل/۱۲۵) دینی که کتابش با قرائت و قلم شروع می شود و جایگاه عالم را در برابر عابد، همچون ماه شب چهارده در برابر دیگر ستارگان و مداد عالم را برتر از خون شهید می داند، چگونه به تقابل علم و دین تن می دهد یا با دانش مخالفت می ورزد؟.
۵. فیلسوفانی همچون توین بی و دیوید هیوم که در باره تاریخ تمدن کتاب نوشته اند به درستی به این حقیقت تصریح کرده اند که هر جای این کره خاکی تمدنی شکل گرفته، دین و دانش از عناصر اصلی و سازنده آن بوده اند. بنابراین هر گونه تلاشی برای به زانو در آوردن یکی از این دو در برابر دیگری، با شکست مواجه خواهد شد.
۶. در این بحران کرونا، فقط خانه خدا ، حرم ها و مساجد نبودند که بسته شدند، تمام مراکز علمی، فرهنگی، سینماها، مراکز تفریحی، فروشگاه های بزرگ و هر جا تجمّعی بود، بسته شد. تعطیلی تمام این مراکز هم دستور عقلی است هم شرعی. عقل و شرع حفظ جان را از هر گونه آسیبی واجب می دانند.
از خداوند متعال مسئلت داریم این بلا را از جامعه بشری بر طرف کند. آمین
۱۳۹۹/۱/۱۶
@rahevasat
http://eitaa.Com/Rahevasat
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی
شبیه پیامبر(ص)، وراثتی یا اکتسابی؟
در یازدهم شعبانِ ( که در ایران اسلامی روز جوان نام گرفته است) سال ۳۳ هجری قمری در مدینه کودکی بدنیا آمد که پدرش امام حسین (ع) نامش را علی نهاد. دهه دوّم و سوّم زندگی او هم زمان با قدرت یافتن امویان و خلافت معاویه بود. عصری که پس از رحلت پیامبر اعظم (ص) و شهادت علی(ع)، بنی امیه سعی در دور کردن جامعه از ارزش های انسانی و اخلاقی داشتند. مدینه، شهر پیامبر(ص) که روزگاری از در و دیوار آن عطر معنویت به مشام می رسید، چنان گرفتار انحطاط اخلاقی گردید که وقتی از آوازه خوان مشهور عراق حُنین بن بلوع(م حدود ۱۱۰ ق) برای خوانندگی دعوت کردند، با چنان استقبال و ازدحام جمعیتی روبرو شد که پشت بام ها پر شد و سقف بر سر حاضران فرو ریخت و حنین جان سپرد.(الاعلام زرکلی، ج ۲، ص ۲۸۸)
علی که به سبب بزرگتر بودن از دیگر پسران امام حسین(ع) به اکبر شهرت یافت، با این که در چنان دورانی قد کشیده بود و چنان که اراده می کرد، می توانست از منافع دنیوی برخوردار شده و به لذّت های مادّی سرگرم شود، اما او چنین نکرد و راه دیگری را برگزید.
در حماسه حسینی، از مدینه تا کربلا، همراه پدر بود. در مسیر حرکت از مکه به کوفه، وقتی سحرگاهی امام کلمه استرجاع به زبان آورد و از مرگ سخن گفت، علی اکبر بلافاصله اعلام کرد که مگر ما بر حقّ نیستیم، پس چه باک از مرگ.( تاریخ طبری، ج ۵، ص ۴۰۷- ۴۰۸؛ ارشاد شیخ مفید، ج ۲، ص۸۲)
در روز عاشورا همچون عمویش عباس با آزمون سختی روبرو شد. دشمن به این بهانه که علی از سوی مادرش لیلا با ابوسفیان خویشاوندی دارد، برایش امان نامه فرستاد. اما فرزند حسین و لیلا دشمن را با این پاسخ مواجه ساخت که رعایت خویشاوندی پیامبر(ص) بر خویشاوندی ابوسفیان ترجیح دارد.(مقتل جامع سید الشهدا، ج ۱، ص ۸۱۹)
روز عاشورا نخستین فرد از بنی هاشم بود که عازم میدان نبرد شد. در این هنگام امام فرمود:
"خدایا، تو شاهد باش جوانی وارد میدان نبرد شد که در صورت و سیرت و گفتار، شبیه ترین مردم به پیامبر (ص) بود و ما هر گاه مشتاق دیدن رسولت می شدیم، به او نگاه می کردیم".(همان، ص ۸۱۸)
در توصیف امام از فرزندش، به سه بُعد وجودی علی اکبر (خَلق،خُلق و منطق) در شباهت به پیامبر (ص) اشاره شده است. حال این پرسش مطرح است که این شباهت ها به رسول خدا (ص) وراثتی بود یا اکتسابی؟
بدون تردید وراثت و اصالت خانوادگی از عوامل مهم تربیت اند؛ اما چه بسیار پیامبرزادگانی مانند پسر نوح یا امام زادگانی همچون جعفر کذّآب که مسیر دیگری غیر راه پدر معصومشان پیمودند.
از این رو، به باور نگارنده گر چه جوان مورد بحث ما، علی اکبر، از نظر وراثتی نیز به جدّش شباهت داشت، اما اخلاق و فضائل انسانی اسلامی را با اختیار کسب کرده بود.
بر اساس آیه " و نفس و ما سوّیها، فالهمها فجورها و تقویها ، قد افلح من زکّیها و قد خاب من دسّیها" (شمس، ۷-۱۰) ، نفس آدمیان نسبت به خوب و بد یکسان است. این تلاش اختیاری و اکتسابی اوست که جان او را به فضائل و مکارم اخلاقی زینت می بخشد.
عالی ترین روش اخلاقی، روش مبتنی بر تزکیه و تهذیب نفس و آزاد سازی جان از اسارت و بردگی نفس امّاره است. این گونه شباهت به پیامبر (ص) است که کمال به شمار میرود.
نقش اختیار و اکتساب چنان با اهمیّت است که متفکران مسلمان با این که عصمت معصومان را امری تفضّلی و موهبتی از جانب خداوند می دانند، ولی نقش اختیار را در این موهبت نادیده نگرفته و در مورد افراد غیر معصوم ، سخن از عصمت اکتسابی به میان آورده اند.
شایسته است جوان امروز ما با الگو قرار دادن این جنبه از زندگی علی اکبر، خود را افزون بر توان علمی و تقویت قوای جسمی و روحی و بدون خودباختگی در برابر بیگانگان، به مکارم اخلاقی بیاراید.
ان شاءالله
@rahevasat
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی
http://eitaa.Com/Rahevasat
یادداشت منتشر شده در پایگاه تحلیلی خبری الف مشاهده فرمائید.
https://www.alef.ir/news/3990116143.html
بی عدالتی، مهم ترین مانع ظهور
باور به ظهور منجی از مسلّمات اعتقادی مسلمانان بلکه جهانیان و آرزوی تحقق عدالت نیز از آرمانهای همه منتظران است. امروز جهان تشنه آب زلال و گوارای عدالت است. اما چه عامل یا عواملی مانع ظهور امام زمان (ع) و منجی عالم بشریت و موجب تاخیر آن است؟ در این یادداشت کوتاه به یک مانع اشاره می شود.
همه می دانیم که مهم ترین شعار مهدویت، عدالت است. در حدیثی از آن حضرت با عنوان عدل مجسّم یاد شده است:
اللهم و صلِّ علی ولیِّ امرک القائم المُومَّل و العدل المنتظر( تهذیب الاحکام، ج ۳، ص ۱۱۱؛ بحار الانوار،ج ۹۲،ص۳۳۸)
در زیارت آن حضرت هم می خوانیم:
السّلام علی القائم المنتظر و العدل المشتهر (بحار الانوار، ج ۹۹،ص۱۰۱؛ مفاتیح الجنان، ص ۵۳۰)
امّا آرمان تحقق عدالت با ظهور و به دست پرتوان منجی عالم بشریت، ما را از این مهم غافل کرده است که نخستین شرط ظهور عدالت گستر جهان، هماهنگی اندیشه و عمل منتظران با منجی است. اوّل باید این خواسته در اندیشه و عمل و رفتار و گفتار منتظران تجلّی یابد تا آمادگی برای ظهور فراهم آید. باید آمادگی گذشت از منافع شخصی و ترجیح منافع ملی و عمومی بر فردی را بیابیم تا زمینه ظهور فراهم گردد.
ممکن است این پرسش شود که مگر نگفته اند آقا زمانی می آیند که زمین پر از ظلم و فساد شده باشد، پس چگونه انتظار دارید ما عدالتگر باشیم تا آقا تشریف بیاورند؟
پاسخ این است که پر شدن زمین از ستم و فساد، منافاتی ندارد با این که منتظران ظهور خود عدالتگر باشند. این که برخی بدون هیچ تلاشی، فقط منتظرند که یکی از راه برسد و همه چیز را درست کند، تصور نادرستی است. مانند این که کسی شب تا صبح در تاریکی بنشیند و ظلمت ها او را به بیراهه ببرند، به انتظار این که صبح خورشید طلوع خواهد کرد.
برخی تصوّر می کنند صرف این که ظلم و ستم در جوامع بشری زیاد گردد، آقا خواهد آمد؛ در حالی که وجود ظلم و فساد کافی نیست. شرط لازم برای ظهور، وجود افراد صالح اند که عدالت طلبی از بارزترین ویژگی آنها باشد. اگر عدالت گستری بارزترین مشخّصه منجی است، یاورانش نیز باید به همین ویژگی شناخته شوند و خود را به آن بیارایند.
وعده حتمی قرآن است که بندگان صالح خدا، وارثان زمین خواهند بود.(انبیاء/۱۰۵) وقتی مهم ترین هدف امام زمان (ع) گسترش عدالت است، یاورانش که همان بندگان صالحند، لازم است همین هدف را نشانه بگیرند.
البته آزمون عدالت، آزمون سختی است. شمار قبولی آن پرشمار نیست. این گونه نیست که هر کس امروز نام مسلمان یا شیعه داشته باشد، هنگام ظهور یاور مهدی (ع) محسوب گردد. امام صادق (ع) فرمود:
"وقتی قائم ظهور کند برخی از کسانی که خود را از یارانش می دانستند از همراهی او بیرون می روند و پرستشگران ماه و خورشید به او می پیوندند".( کتاب الغیبه نعمانی، ص ۳۳۲)
این چه صفتی است که نبود آن، منتظران را از همراهی با امام زمان (ع) باز می دارد؟
این همان آزمون عدالت است که در عصر ظهور بسیاری در آن مردود می شوند. به فرموده علی (ع)
فی تقلّب الاحوال، عُلِمَ جواهر الرّجال یعنی در دگرگونی روزگاران، گوهر افراد شناخته می شود.( نهج البلاغه، حکمت ۲۱۷)
به تعبیر رهبر معظم انقلاب " کسانی که در مقابل چرب و شیرین دنیا خود را می بازند و زانویشان سست می شود، چطور می توانند منتظر امام زمان باشند؟"
همانند دانش آموز تنبلی که با معلّم جدّی و قاطع مواجه میشود، از همراهی با او باز می ماند؛ چون خود را برای چنین شرایطی آماده نکرده است.
در همین راستاست که امام خمینی (ره) فرمود: عَجِّل با کار شما باید تعجیل شود. (صحیفه امام، ج ۱۸، ص۲۶۹) و رهبر معظم انقلاب فرمودند: امام زمان به تنهایی دنیا را پر از عدل و داد نمی کند؛ بلکه با تکیه بر مردم مومن، بنای عدالت را در سرتاسر عالم استقرار می بخشد.
بنابراین، امروز لازم است جامعه ما بدور از شعارزدگی و برخوردهای احساسی صِرف و بجای دامن زدن به برخی متشابهات مهدویت مانند زمان ظهور یا تطبیق آن با افراد و شخصیت ها، به محکمات آن عمل کند و منتظران آن حضرت خود را از جهت فردی و اجتماعی به آرمان عدالت مزیّن نمایند.
تا زمانی که آفت زیاده خواهی، ویژه خواری، رانت، امتیاز و انحصارطلبی، تبعیض و بی عدالتی در میان مدعیان انتظار و منتظران باشد، خود مهم ترین مانع ظهور است. بی عدالتی، آفتی است همگانی که هم مردم باید مواظبت کنند که گرفتار آن نشوند و هم دولتمردان باید خود را از آن مصون دارند؛ که البته صاحبان قدرت و ثروت، قانونگذاران و مسئولان، سزاوارترین افراد برای پرهیز از این آفتند.
ادامه کامل متن را در سایت زیر مشاهده فرمائید:
https://www.alef.ir/news/3990119191.html
@rahevasat
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی
http://eitaa.Com/Rahevasat
چرا امام زمان (عج) مشکلات را بر طرف نمی کند؟
پرسش و پاسخی از سید بن طاووس(۵۸۹-۶۶۴ق)
در ادوار گذشته، همیشه پرسش هایی در باره غیبت حضرت ولی عصر (عج) مطرح بوده است. در میان پرسش های پدید آمده، این پرسش شیعیان بوده که چرا امام زمان(ع) که مشکلات و اختلافات را می بیند و می داند، برای بر طرف کردن آنها اقدام نمی کند؟
این قبیل سوالات زمانی که رویداد مهمی رخ می دهد، بیشتر گسترش می یابند. در سده هفتم، بخصوص با تهاجم مغولان به ایران و انقراض خلافت عباسی در بغداد(۶۵۶ق)، این گونه پرسش ها رواج بیشتری یافت. عالمان شیعه که با این شبهات مواجه بودند، در صدد پاسخگوئی برآمدند.
در دوران معاصر نیز جهانیان و بخصوص شیعیان وقتی با مشکلات و رویدادهایی همچون کرونا مواجه می شوند، این پرسش برای آنها زنده می شود.
یکی از دانشیان، نوشتاری را با عنوان "امام زمان و کرونا" برای بنده فرستاده که در بخشی از آن آمده است:
"امام زمان چه میکنند؟! ... به باور ما امام زمان الان زنده هستند و در بین ماست. اگر راه حلی دارند چرا یواشکی به مومنی یا مرجع تقلیدی و یا فرد وارستهای نمیگویند تا حداقل دوستدارانش را از این مشکل برهانند؟ ایشان غایب است ولی به اعتقاد ما که زنده است. اصلا بنویسند بگذارند جایی برای نمایندهشان. نمیشود؟!"
پاسخ یکی از عالمان شیعه به این پرسش می تواند سودمند باشد.
سید بن طاووس از علمای شیعه سده هفتم هجری است. او آثار و کتاب های فراوانی دارد. یکی از آنها کتاب کشف المحجه لثمره المهجه است. این کتاب که با دو عنوان "فانوس" و "برنامه سعادت" به فارسی ترجمه شده، یک متن اخلاقی است که نویسنده به عنوان وصیت و سفارش خطاب به فرزندانش نگاشته است.
بخشی از این کتاب در باره امام زمان(عج) است. این عالم شیعی، اصحاب و یاران حضرت را این گونه معرفی می کند:
اصحاب مهدی کسانی اند که آن بزرگوار را برای آنچه خدا می خواهد، خواسته اند؛ خواه به دنیای آنان سودمند باشد یا زیان بخش. آنها در هر حال تابع مشیت الهی هستند.
امّا سید بن طاووس در پاسخ به پرسش یاد شده می نویسد:
یکی از معتقدان به امامت آن بزرگوار گفت:
برای من در غیبت امام زمان (ع) شبهه حاصل شده است.
گفتم: چه شبهه ای؟
گفت: آیا برای آن حضرت امکان ندارد که یکی از شیعیان خود را ملاقات کند و اختلاف هایی را که در دین جدّش روی داده است، از میان ببرد؟
او از من خواست که پاسخ آن را بدهم. امّا نه آنسان که در کتابها نوشته اند؛ چه از آنها و از آنچه شنیده است ، رفع شبهه او نشده است.
گفتم:
آیا قدرت آن حضرت در رفع اختلاف ها بیشتر است یا توانایی خدای متعال؟
آیا رحمت و فضل حق تعالی بیشتر است یا رحمت و فضل و عدل آن بزرگوار؟
گفت:
البته قدرت و رحمت و عدل الهی.
گفتم:
چرا خدای ارحم الراحمین و اکرم الاکرمین این اختلاف ها را رفع نمی فرماید؟ و می دانیم که خدای تعالی برای این کار، راه ها و اسبابی در حیطه قدرت دارد که بنی آدم را آن امکان نیست. آیا در این کار حکمت و مصلحت و عدل و فضیلت نیست که او جلّ جلاله مقتضی دانسته است؟
گفت: آری
گفتم: پس عذر خلیفه و جانشین او نیز همان اقتضای کار است؛ چه، آنچه حضرت او کُند آن است که امر و رضای الهی است.
آنگاه سخن مرا پذیرفت و شبهه اش برطرف گردید و دانست که این سخن حقّ را که پروردگار جلّ جلاله بر زبان من جاری ساخته است، صحیح و درست است.
(سید بن طاووس، کشف المحجه لثمره المهجه یا فانوس، ترجمه اسد الله مبشری، ص ۲۲۸- ۲۲۹)
http://eitaa.Com/Rahevasat
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی
آسیب شناسی دامن زدن به نشانه های ظهور
باور به مهدویت از اصول خدشه ناپذیر مسلمانان است. در چهارده سده تاریخ اسلام، ظهور منجی آرزوی مومنان بوده است. نُعمانی عالم شیعی (م۳۶۰ ق) که کتاب الغیبه خود را در ۳۴۲قمری یعنی زمانی که فقط ۱۳ سال از غیبت کبری گذشته بود، نوشته، انگیزه خود از نگارش این کتاب را چنین بیان کرده که چون برخی شیعیان از طولانی شدن غیبت دچار حیرت شده اند، اقدام به نگارش آن کرده است. از این مطلب دانسته می شود که شیعیان، ظهور امام زمان (ع) را بسیار نزدیک می پنداشتند؛ در حالی که از زمان نگارش آن کتاب تاکنون ۱۰۹۹ سال می گذرد
عبادتی همچون انتظار فرج از چنان ظرفیتی برخوردار است که جامعه را همیشه زنده، پویا و پر امید و نشاط نگه می دارد. اما این باور، با این همه آثار مثبت، در صورتی که درست تبیین نشود، می تواند آثار زیانباری به وجود آورد .
طرح نابخردانه نزدیک بودن ظهور حضرت مهدی (عج) و نشانه های آن از مسائل آسیب زا است . در دوران معاصر برخی با رخ دادن هر رویدادی، سعی می کنند آن را به عنوان نشانه ظهور دانسته و زمان آن را نزدیک معرفی کنند. امروزه چه فیلم هایی که در این باره ساخته نمی شود و فضای مجازی و واقعی پر از این ادعاهاست. در دهه اخیر از حادثه یازده سپتامبر تا ویروس کرونا را به آخرالزمان گره زده و ظهور را نزدیک معرفی کرده اند. طرح بدون ضابطه این مباحث در باره ظهور، آسیب های زیادی بدنبال دارد. در این مسئله لازم است مهار بنان و بیان در دست اندیشه قرار گیرد تا از آسیب های آن جلوگیری شود.
سوگمندانه باید اذعان کرد که کسانی سخنگوی این مباحث اند که مهار سخنشان از دست اندیشه خارج گشته است.
برای پیشگیری از همین آسیب هاست که امامان شیعه(ع) از هر گونه توقیت، تطبیق و استعجال نهی کرده اند .
توقیت به معنی تعیین زمان ظهور و تطبیق یعنی برخی یاران و نشانه های ظهور را بر افراد یا رویدادهای خاص مطابقت دادن است. استعجال یعنی بی تابی کردن و گِله از این که چرا حضرت ظهور نمی کند.
نعمانی در کتاب الغیبه، ۱۵ روایت مبنی بر نهی از توقیت آورده است. نه تنها از توقیت نهی شده، بلکه دستور به تکذیب وَقّاتون یعنی تعیین کنندگان وقت ظهور، صادر شده است. وقت ظهور را جز خدا هیچ کس نمی داند.
او همچنین در نهی از استعجال و در برابر آن توصیه شیعیان به صبر و انتظار، ۱۷ روایت آورده است. در این روایات آمده است که عجله کنندگان پیش از رسیدن به خواسته خود، هلاک می شوند؛ اما مومنان، پایدار می مانند.
در دعای غیبت امام زمان (ع) آمده است:
خدایا(در باره غیبت) به من صبری عطا فرما که آنچه را تو تاخیر انداختی، من در آن تعجیل را دوست نداشته باشم و آنچه را تو در آن تعجیل کردی، تاخیر را. ( ملحقات مفاتیح الجنان، ص ۹۵۹)
توقیت، تطبیق و استعجال آسیب های جدّی دارند که کمترین آن پس از محقق نشدن آنها، ایجاد ناامیدی و سرخوردگی در جامعه، بویژه در میان جوانان و توده های مردم است.
مهدویت پژوهان بسیاری از روایات علائم ظهور را ساختگی دانسته اند. جالب این که بیشتر این روایات در منابع اهل سنّت است نه شیعی. بخش زیادی از روایات، نه اسناد معتبری دارند و نه محتوی صحیحی.
مهدویت همچون قرآن کریم دارای محکمات و متشابهات است. اصل وجود و زنده بودن حضرت بقیه الله(عج) و قیام او برای عدالت، از محکمات مهدویت است، اما زمان ظهور، چگونگی و نشانه های آن از متشابهات است. قرآن مومنان را از پیروی از متشابهات نهی کرده است.(آل عمران/۷)
شایان ذکر است که هدف این نوشتار از دامن نزدن به نشانه ها و نزدیک بودن ظهور به معنی نفی آن نیست؛ زیرا قرآن کریم قیامت را که جز خداوند هیچ کس زمانش را نمی داند، نزدیک معرفی می کند؛ در حالی که منکران آن را دور و بعید می شمارند: اِنَّهُم یرونه بعیداً و نریه قریباً (المعارج، ۶_۷)
بلکه هدف این است که محکمات مهدویت را درست تبیین کنیم و از طرح متشابهات آن پرهیز نمائیم. از انتظار فرج به عنوان یکی از محکمات باورهای اسلامی به بهترین شکل ممکن بهره ببریم و جامعه ای باانگیزه، با نشاط و با عقلانیت و معنویت برای ظهور و پذیرش عدالت، به عنوان غایت اصلی قیام حضرت مهدی علیه السلام، بسازیم.
به امید طلوع خورشید
http://eitaa.Com/Rahevasat
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی
۱۳۹۹/۱/۳۰
مصاحبه با هفته نامه دالانکوه در پاسخ به سوالات ذیل:
۱. به نظر شما چیزی که سرنوشت انسان را می سازد استعداد اوست یا انتخاب هایش؟
۲. آیا بحران کرونا چهره دین را می تواند دگرگون میکند؟
۳. چگونه حرمهای امامان شیعه، که «دار الشفاء» خوانده میشوند و متدینان موقع بحرانها به آنها پناه میبرند، بسته شدند؟
۴. خدای متعال دراین شرایط و بحران کجاست و چرا به دعاهای ما پاسخ نمیدهد؟
۶.چرا زندگی همه انسان ها از اختلاف نظر در موارد فرهنگی ، علمی ، دینی و .. زیاد شده است ؟
۷. بسته شدن مساجد در ماه مبارک رمضان چه تاثیری در اعتقادات دینی مردم دارد ؟
۸. آیا دین و سیاست در بحران کرونا به هم پیوند خورده است ؟
http://eitaa.Com/Rahevasat
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی
روح تعلیمات دین در سیره پیشوایان از دیدگاه استاد مطهری
اگر 250 سال يك پيشواى معصوم داشته باشيم كه با اقسام و انواع صورتهاى قضايا مواجه شود و طريق حلّ آن قضايا را به ما بنماياند، ما بهتر به روح تعليمات دين آشنا مىشويم و از جمود و خشكى ... نجات پيدا مىكنيم.
در سيره پيشوايان دين شكّ نيست كه آنها هم هر كدام در زمانى بوده اند و زمان و محيط آنها اقتضائاتى داشته است و هر فردى ناچار است كه از مقتضيات زمان خود پيروى كند؛ يعنى دين نسبت به مقتضيات زمان، مردم را آزاد گذاشته است.
حال در زمينه تعدّد پيشواى معصوم و يا طول عمر يك پيشوا انسان بهتر مىتواند روح تعليمات دينى را از آنچه كه مربوط به مقتضيات عصر و زمان است تشخيص دهد، روح را بگيرد و امور مربوط به مقتضيات زمان را رها كند. ممكن است پيغمبر يك عملى بكند به حكم اينكه روح دين اقتضا مىكند و ممكن است يك عملى بكند به حكم مقتضيات زمان ... . آنچه دستور اسلام است همدردى است، مواسات و مساوات است، عدل و انصاف است، روش نرم و ملايم است كه در روح فقرا توليد عقده ننمايد.
اين نكته را بايد بدانيم كه يك عده مسائل داريم كه اين مسائل روح تعليمات دين است، دستورهاى كلى الهى است. اينها به هيچ نحو قابل تغيير و تبديل نيست، ناشى از مصالح كلى و عالى بشريت است، تا بشريت هست اين دستورها هم هست، بشر از آن جهت كه بشر است بايد اين دستورها را به كار بندد.
(مطهرى، مجموعهآثار، ج 18، ص 27، 28 و 30؛ سیری در سیره ائمه اطهار (ع)، 27 – 30)
http://eitaa.Com/Rahevasat
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی
ضرورت درایت در روایت و حکایت
امروز که دوران الکترونیک است و هر خبری با شتاب بیش از سرعت برق و باد در جامعه می پیچد، سخن گفتن از دین یا پیشوایان دین به سبب اهمیت آن با سرعت بیشتری بازتاب دارد. مداحی، روایتی یا پس از شنیدن واکنش ها به سخنانش، حکایتی را نقل می کند. در این حکایت اسامی برخی از پیشوایان دین و مقدسات در کنار واژه های قمار و مستی قرار می گیرند. آنچه جای خالی آن در این روایت یا حکایت احساس می شود، درایت است.
درایت از آداب روایت است و امامان شیعه(ع) بسیار به آن اهتمام داشتند. درایت به معنی آگاهی و دانایی است. امام باقر علیه السلام فرمود: فانّ المعرفه هی الدرایه للروایه یعنی شناخت، درایت و فهم روایت است نه صِرف نقل آن. در اصطلاح حوزوی، علم درایه به معنی شناخت عام و خاص، مطلق و مقید، محکم و متشابه و گونه های مختلف حدیث است.
شیخ صدوق از امام باقر علیه السلام روایت کرده که مومن با درایت در روایات به بالاترین درجه ایمان دست می یابد. هم او آورده است که درایت یک حدیث بهتر از روایت هزار حدیث است. (معانی الاخبار، ص ۲)
این سخن علی(ع) در معرفی اهل بیت (ع) است که فرمود: دین را چنان که باید، دانستند و آموختند و به کار بستند، نه آنکه تنها آن را شنیدند و نقل کردند؛ زیرا راویان دانش بسیار امّا پاسداران آن اندکند.(نهج البلاغه، خطبه ۲۳۹)
باز از همان امام است که فرمود: همت بیخردان، روایت و همت عالمان، درایت است.(کنز الفوائد کراجکی، ص ۱۹۴) همچنین فرمود: عاقل به درایات عمل می کند و جاهل به روایات.(اعلام الدین فی صفات المومنین دیلمی، ص ۸۷)
به سبب ضرورت درایت است که در گذشته حوزه های علمیه اجازه روایت مرسوم بود. هر کسی اجازه نداشت حدیث روایت کند.
نقل گرایی زیاد قدرت تفکر و اندیشیدن را از روایتگر سلب می کند. غلبه احساسات و عواطف نیز مزید بر علت شده و بر منطق و عقل چیره میشود. در اظهار محبت و مودّت به اهل بیت (ع) نباید عواطف مانع درایت گردند. احساس و عاطفه لازم و پشتوانه دین است اما در حدّ چاشنی نه جایگزین عقل و منطق.
اگر امروز روحانیون و ذاکران اهل بیت در نقل روایات، درایت ورزی کنند هم خود از بسیاری آسیب ها در امان خواهند بود، هم بهانه را از دست مخالفان می ستانند. فقدان درایت در روایات منسوب به امامان شیعه، توده های مردم را خرافی و تحصیل کردگان را به دین گریزی سوق می دهد.
۱۳۹۹/۲/۱۹
http://eitaa.Com/Rahevasat
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی
شیخ ارباب معرفت (در تکریم خاندان مجلسی)
دیر هنگام متوجه شدم که ۲۷ ماه مبارک رمضان سالروز رحلت علاّمه محمد باقر مجلسی(م۱۱۱۰ق) معروف به مجلسی دوّم است. او را پدری است بنام علاّمه محمد تقی مجلسی(م۱۰۷۰ق) معروف به مجلسی اوّل.
سال ۱۳۸۸ش در اصفهان نکوداشتی از سوی "جامعه المصطفی العالمیه" برای مجلسی اوّل برگزار شد که بنده افتخار داشتم دبیر علمی آن باشم. مجموعه مقالات آن همایش به کوشش نگارنده با عنوان "شیخ ارباب معرفت " سال۱۳۹۰ش چاپ و منتشر شد. این نامگذاری به این سبب بود که بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی رحمت الله علیه او را "شیخ ارباب معرفت" نامیده بود.(سرّ الصلاه، ص۴۰) این مجموعه مقالات در بردارنده ۱۲ مقاله ارزشمند علمی نوشته پژوهشگران حوزه و دانشگاه است.
در جامعه ما در باره خاندان مجلسی، بخصوص مجلسی دوّم و بالاخص کتاب بحار الانوار او، از سوی موافقان و مخالفان، افراط و تفریط صورت گرفته است. به نوشته آیت الله سید احمد زنجانی :
" غالبا در موضوع اخبار کتاب بحار الانوار این دو دسته شاخ به شاخ هم می گذارند. آن یکی تمامی اخبار بحار را مطابق واقع می داند مثل اینکه خود به گوش خود از امام صادق علیه السلام شنیده باشد و این دیگری نیز با عقل خود قضاوت می نماید آنچه را که دندان عقلش نمی گیرد از زیر بارش در می رود و بلکه گاه بر مرحوم مجلسی نیز در تالیف آن طعن می زند؛ ولی اگر اینها موضوع کتاب بحار را متوجه باشند که چیست این قدر را افراط و تفریط نمی پیمایند".(الکلام یجرّ الکلام، ص ۴۲)
نگارنده به اخباریون و اخباریگری نظر مساعدی نداشته و ندارد امّا این دو عالم فرزانه با وجود گرایش اخباری، راه وسط و اعتدال را پیموده و عقل و نقل، روایت و درایت، شریعت و حکمت و فقه اکبر و اصغر را در خود جمع کرده اند. آنها، بخصوص مجلسی اوّل، حدیث پژوهانی معتدل بودند که اخباریگری را تعدیل کردند.
جهت آشنایی علاقهمندان به خاندان مجلسی، تصویر روی جلد و پشت جلد کتاب " شیخ ارباب معرفت "، فهرست مطالب و مقدمه ای که نگارنده برای آن نوشته است را در پست های زیر ملاحظه بفرمائید. از این که نتوانستم فایل پی دی اف کتاب را تهیه و در اینجا بگذارم از مخاطبان عزیز پوزش می طلبم.
۱۳۹۹/۳/۲
۲۹ رمضان المبارک ۱۴۴۱
http://eitaa.Com/Rahevasat
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی
مردان خدا، هزار و یکی
در جامعه ما واژه اختلاف بار منفي دارد، در حالي كه اختلاف، قانون و سنّت الهي است. همانگونه كه انسان ها در رنگ و قيافه و زبان و نژاد با هم متفاوتند و هيچ دو انساني نيست كه كاملا شبيه هم باشند، در فكر ، انديشه، روحيات و سلايق نيز متفاوتند.
هدف از این تفاوت، تعارف است نه تنازع. خداوند در قران كريم نيز اين اختلاف را به رسميت شناخته است؛ زيرا خداوند انسانها را متفاوت آفريده است. در آيه 14 نوح مي فرمايد:
وَ قَد خَلَقَكُم اَطوارا
يعني خداوند شما را به گونه هاي متفاوت آفريد.
در آيه 118 هود هم فرمود:
اگر خداوند مي خواست همه مردم را يك امّت قرار مي داد، ولي همواره در اختلاف خواهند بود.
علامه طباطبايي در ذيل همين آيه از دو گونه اختلاف سخن گفته است: اختلافی که کمال و لازمه زندگی اجتماعی است و اختلافی که شرّ و سبب تفرقه جامعه است. ( المیزان، ج ۱۱، آیه 118و 119 هود)
اختلاف منشِ اهل علم و دانش برخاسته از تفاوت در بينش آنهاست. چنانچه دو متفكر مانند هم بينديشند، ديگر متفكر نيستند بلكه همفكرند. متفکر شهید مطهري می نویسد:
اختلاف فكرى و نظرى در جامعهها با همه وحدتها و اتّفاقها در اصول فكرى، لا بدّ منه است و تا آنجا كه مبنا و ريشه اختلافات، طرز استنباطها باشد نه غرضها، مفيد هم هست يعنى موجب تحرّك و تجسّس و بحث و كاوش و پيشرفت است. آرى آنجا كه اختلافات با تعصّبات و جانبداريها و گرايشهاى بىمنطق احساساتى توأم مىگردد و مساعى افراد بجاى اينكه صرف در اصلاح روش خود بشود، صرف تحقير و تهمت و افترا به رقيب مىشود، موجب بدبختى است.
استاد مطهری همچنین بر این باور است که : اجتهاد و استقلال در تفكر، خود به خود منجر به اختلاف نظرهايى مىگردد، امّا اين اختلاف نظرها به فقه شيعه حيات و حركت داده است. پس مطلق اختلاف، محكوم نيست؛ اختلافى محكوم است كه ناشى از سوء نيّت و غرضرانى باشد.(مطهري، مجموعه آثار، ج 3، ص 64)
نتیجه این که:
۱. کسانی که وارد عرصه مسائل اجتماعی می شوند و در مسائل علمی و یا امور سیاسی - اجتماعی اظهار نظر می نمایند، بایسته است علم خود را به حلم و قلب خود را به شرح صدر مزیّن نمایند تا جامعه به تعالی و رشد برسد. کسانی که فاقد چنین ویژگی باشند یا گرفتار زودرنجی میشوند و یا بدبینی و داوری شتابزده، که پیامد های زیانباری بدنبال دارد.
۲. از دیدگاه قرآن آنچه باید از آن پرهیز کرد اختلافی است که موجب نزاع و در نتیجه موجب سستی و تهدید همبستگی اجتماعی است (انفال/ ۴۶) نه هر گونه اختلاف و تفاوت در اندیشه.
۳. در مسائلی که راه حلّ دارند باید برای اتحاد و وحدت رویه، چاره ای اندیشید. به باور نگارنده مسئله رویت هلال و اعلام عید سعید فطر راه حلّ علمی و خردمندانه دارد و این اختلاف تکراری و ملال آور هر ساله، با تمام و کمال احترام به تفاوت فتوای مراجع عظام تقلید، نه خوشایند مردم است و نه زیبنده ایران و نظام جمهوری اسلامی.
۴. سخنم را به نقل خاطره ای به پایان می برم. سالها قبل و در دوران جوانی وقتی در منطقه ای به عنوان مبلّغ حضور داشتم فردی با وسوسه می خواست رابطه مرا با یکی از هم لباسی هایم شکر آب کند. در واکنش به او این شعر مولانا را خواندم که :
مردان خدا گر چه هزارند، یکی اند
مستان هوی، جمله دوگانه ست و سه گانه ست.
پناه بر خدا از هر گونه هوی و هوس.
۱۳۹۹/۳/۹
http://eitaa.Com/Rahevasat
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی
CSA_Volume 6_Issue 10_Pages 11-23.pdf
1.79M
مقاله اینجانب منتشر شده در نشریه سیره پژوهشی اهل بیت (ع) با عنوان:
آسیب شناسی مبانی و پیش انگاره ها در مطالعات تاریخ اهل بیت (ع)
۱۳۹۹/۰۹/۹
http://eitaa.Com/Rahevasat
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی
2021۰۳۲۸_۲۰۱۲۵۶.mp3
37.04M
*آسیب شناسی جامعه منتظر*
موضوع سخنرانی شب نیمه شعبان مسجد صاحب الزمان سپاهان شهر
۸ فروردین ۱۴۰۰
http://eitaa.Com/Rahevasat
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی
2021۰۵۳۰_۱۳۱۹۲۸.mp3
10.29M
انتخابات و اختلافات، آزمون اخلاق
گفتاری کوتاه در دانشگاه
۹ خرداد ۱۴۰۰
http://eitaa.Com/Rahevasat
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی
4_5963258457783011774.mp3
10.07M
تصحیح یک پندار نادرست در باره حقّ الله
گفتاری کوتاه در دانشگاه
۶ تیر ۱۴۰۰
http://eitaa.Com/Rahevasat
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی
تحلیل ابعاد تاريخي و جامعه شناختی غدیر
در نشست هم اندیشی که با شرکت استادان و اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به صورت برخط (آنلاین) برگزار شد، ابعاد تاریخی و جامعه شناختی غدیر بررسی گردید. در آغاز این نشست به سودمندی مطالعه تاریخ صدر اسلام با هدف به کار بستن آن در دوران معاصر و دریافت سنجه ها و معیارها برای نقد جامعه امروز اشاره کرد. سپس رویداد غدیر با سه رویکرد تاریخی، جامعه شناختی و پیام غدیر برای دوران معاصر مورد بررسی قرار گرفت.
در رویکرد تاریخی به نکات زیر اشاره گردید:
نکته نخست اینکه باید در گزارش غدیر به واقعیات اصلی بسنده کرد و هر گونه افزوده های ساختگی و فربه کردن آن نه تنها سودی ندارد بلکه موجب تضعیف اصل غدیر خواهد شد؛ مانند مبالغه در شمار جمعیت حاضر در غدیر که برخی تا ۱۲۰ هزار هم یاد کرده اند؛ در حالی که غدیر پژوهان بر این باورند که بر اساس آمار جمعیتی جزیره العرب، جمعیت حاضر در غدیر بین ۱۰ تا ۱۲ هزار بوده است. افزون بر اینکه سنجه و ملاک حجیت برای مسلمانان در غدیر اقدام ابلاغی رسول خداست نه شمار جمعیت.
نکته دوم پاسخ به این پرسش که چرا علی (ع) با وجود این همه تلاش های پیامبر (ص) و چراغ سبز های آن حضرت مبنی بر جانشینی، از رسیدن به قدرت باز ماند؟
این همان نگاه جامعه شناختی است که تاریخ پژوهان نیازمندند که به مطالعات بین رشته ای روی آورده و با یاری گرفتن از آنها به تحلیل صحیح دست یابند.
واقعیت آن است که با تمام تلاش های حضرت رسول (ص) هنوز جامعه گرفتار ناهنجاری های قبیله ای بود و تشکیل دولت فراقبیلهای بر خلاف عادت عرب بشمار می رفت. از سوی دیگر، مردم فقط پیامبر اعظم (ص) را رهبر آسمانی می دانستند و پذیرش استمرار این آسمانی بودن به عنوان امامت برای بسیاری یا قابل فهم نبود یا سخت پذیر بود.
افزون بر اینکه بیشتر مردم پس از فتح مکه مسلمان شده بودند. اسلام آنها فاقد کیفیت لازم و فهم و درک عمیق بود.
همچنین بسیاری از قریشیان تصور می کردند که نبوت پیامبر در راستای رقابت های قبیله ای بوده است. از همین رو خلیفه دوم میگفت علت باز ماندن علی (ع) از رسیدن به خلافت، این بود که مردم دوست نداشتند خلافت و نبوت در یک خاندان جمع شوند.
باید به این علت ها، حسادت قریشیان و دشمنی آنها با بنی هاشم را نیز افزود. نمونه های تاریخی فراوانی در این باره وجود دارد. شیخوخیت یا پیر سالاری یا جنتوکراسی نیز از دیگر موانع رسیدن علی علیه السلام به خلافت بود. شاهد تاریخی آن اینکه یکی از اصحاب پس از ماجرای سقیفه به علی(ع) گفت: تو جوان هستی و این ها که به قدرت رسیدند، پیران قومند و تو فاقد تجربه آنهایی.
در مجموع :
۱. مهاجران قریش
۲. انصار مدینه
۳. نو مسلمانان
۴. و شیعیان و طرفداران علی (ع)
چهار جریانی بودند که در آستانه رحلت پیامبر اکرم در مدینه با هم رقابت داشتند. در این رقابت ها، مهاجران قريش که از پیش برای تصاحب قدرت برنامه ریزی کرده بودند از دیگران سبقت گرفته و رقبای خود را حذف کردند. تحلیل تفصیلی مسئله را در فایل صوتی ذیل پیگیری فرمایید.
مسئله پایانی که در این نشست مطرح شد پیام امروز و معاصر غدیر یعنی اجرای عدالت بود؛ همان آرمان والایی که امام نخستین شیعه جانش را در راه تحقق آن فدا کرد. جامعه بشری علی (ع) را به عدالت می شناسد. یکی از رمز و رازهای جاودانگی آن حضرت، عدالت طلبی اوست. امروز ضروریترین و حیاتی ترین پیام غدیر برای ایران اسلامی، رفع تبعیض ها، بی عدالتی ها و اجرای دقیق عدالت است. مولا علی(ع) عدالت را موجب پویایی و زنده بودن جامعه بشری (العدل حیاة)، سپر دوام و بقای حکومت ها( العدل جُنّة الدُّول)، موجب فزونی برکات( العدل تتضاعف البرکات) و آبادانی شهرها ( ما عُمِرَت البلدان بمثل العدل)* دانسته است.
۵ مرداد ۱۴۰۰ برابر با
۱۶ ذی حجة ۱۴۴۲ق
http://eitaa.Com/Rahevasat
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی
___________
* احادیث مذکور بر گرفته از کتاب غُرَر الحِکَم و دُرَر الکَلِم عبد الواحد آمُدی است که دربردارنده مجموعه کلمات قصار علی علیه السلام است.
سودمندی های کتاب و کتاب خوانی
هفته کتاب و کتابخوانی گذشت و بیشتر افراد جامعه ما همچنان مشغول پرسه زدن در فضای مجازیند. هر چند سودمندی استفاده از ابزارهای الکترونیک و فضای مجازی را نمی توان نادیده گرفت و مطالعه دیجیتال را هم باید گونه ای کتابخوانی بشمار آورد؛ امّا با اندکی دقّت و تأمل، فواید کتاب خوانی بیش از صرف وقت برای فضای مجازی است.
نکته مهم این که کسانی که دارای تخصص بوده و از سواد رسانه ای برخوردارند کمتر از فضای مجازی آسیب می بینند بلکه می توانند سودرسان باشند امّا افراد فاقد تخصص و سواد رسانه ای، متاسفانه فقط آنچه را دیگران با اهداف خاص نوشته یا تهیه کرده اند، فوروارد می کنند؛ بدون این که به آسیب هاي چنین کاری توجه داشته باشند. برای این دسته اخیر به طور قطع، کتابخوانی سودمندتر از فضای مجازی است.
به باور نگارنده موارد ذیل از سودمندی های کتاب و کتابخوانی است:
1. انسان ها برای موفقیت در زندگی نیازمند به مشورتند. مطالعه کتاب مشورت کردن با خردمندان و اهل فکر و تجربه جهانی است.
2. انسان ها کمال جویند. کتابخوانی یکی از بهترین ابزارها برای کمال انسان هاست.
3. جامعه بشری همیشه از افراط و تفریط در رنج بوده است. کتاب خوانی می تواند انسان ها را افراط و تفریط در امان بدارد.
4. شایعه و تصمیمات احساسی و غیر عقلانی در زندگی اجتماعی از علل آسیب رسان به جامعه بشری است. اهل مطالعه و کتابخوان ها از شایعه پذیری و از تصمیم های احساسی و غیر عقلانی در امانند.
5. مطالعه کتاب، مهارت انتقاد پذیری و حسن استماع یا مهارت گوش دادن را در جامعه افزایش می دهد. این ویژگی نقش زیادی در زندگی مسالمت آمیز و مدارای همنوعان با یکدیگر دارد.
6. ذکر و فکر در میان کتابخوان ها همراه و همزاد یکدیگرند. سودمندی که قرآن کریم آن را از صفات اولوا الألباب شمرده است. ( یذکرون ... و یتفکرون ... آیه 191 آل عمران)
7. مطالعه کتاب موجب می شود انسان ها اظهارنظر کارشناسانه داشته و از اظهارنظر در مسائلی که تخصص ندارند، پرهیز کنند. همچنین پرهیز از داوری و قضاوت شتابزده و عجولانه را می توان از سودمندی کتابخوانی بشمار آورد.
8. رعایت قاعده زرّین انصاف در گفتگوها و اظهار نظرها و ادب در گفتار و رفتار از دیگر سودمندی های کتابخوانی است.
9. لذت مطالعه و پی بردن به سودمندی کتابخوانی می تواند این نیاز را که خرید کتاب بخشی از سبد هزینه خانواده است، پذیرفتنی نماید.
10. کتابخوانی هم مهارت و توانمندی افراد را در نگارش افزایش می دهد، هم کاربرد واژه های فراوان برای سخن گفتن و دایره لغات را در گفتار و نوشتار آسان می سازد.
11. بروز بودن، افزایش قدرت تحلیل و از قافله فرهنگ و تمدن بشری عقب نماندن از سودمندی های کتابخوانی است.
12. با مطالعه و کتابخوانی، انسان می تواند تشخیص دهد چه کتاب هایی ارزش خواندن دارند. در گذشته می گفتند هر کتابی ارزش یک بار خواندن را دارد؛ امّا امروز به دلائل فراوان هر کتابی ارزش خواندن ندارد. افزون بر این، با مطالعه یک کتاب، با دهها کتاب دیگر نیز آشنا می شویم.
13. کتابخوانی درکاهش فعالیت و وقت گذرانی با ابزارهای الکترونیک و پرسه زدن بی هدف در فضای مجازی نقش بسزایی دارد. همچنین راهنمای مناسبی برای استفاده بهینه از ابزارهای الکترونیک است.
14. سودمندی پایانی کتابخوانی، تبدیل افراد دارای اطلاعات سطحی و عمومی به شخصیت های فرهیخته و عمیق است.
یکم آذر ۱۴۰۰
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی
http://eitaa.Com/Rahevasat
تأملی در ادعای دین انسانیت
از دیرزمان یک ادّعا در جامعه از سوی برخی سکولارها مطرح بوده که ما به جایی دین، انسانیت را قبول داریم. به تعبیر دیگر دین ما انسانیت است؛ گزاره ای که بسیار مغالطه آمیز و ظاهری شیک و مدرن دارد و در ظاهر عقلانی به نظر می رسد. چنانچه در گفته ها یا نوشته های چنین مدّعیانی دقّت کنیم، دانسته می شود منظور آنها، انسانیت در برابر حیوانیت نیست، بلکه منظور انسانیت در برابر خداپرستی و انجام مناسک دینی است.
به برخی از سکولارهای مشهور ایرانی نسبت داده شده که نوشته اند: "دنیا زیباتر می شد اگر انسانها بجای دین، به انسانیت معتقد بودند. انسانیت چیزی است فراتر از ادیان. انسانیت مهربانی است و نماز
و دعا و روزه ندارد. انسانیت گاهی یک لبخندست که به کودک غمگینی هدیه می کنید".
از این جمله دانسته می شود که مراد مدعیان از انسانیت، ترک مناسک دینی است، به این بهانه که ما فقط غم خلق را داریم؛ در حالی که انسان مومن، که همان انسان عاقل و خردمند است، به همان میزان که درد خدا دارد، درد خلق خدا را نیز دارد. نکته ای که در بسیاری آیات قرآن به آن تصریح شده است. دقت در بسیاری از آیات قرآن، به ویژه اوصاف نمازگزاران در برخی آیات، درهم تنیدگی درد خدا و درد خلق آشکار می شود.( سوره المعارج، آیه ۲۲ تا ۳۴)
بنابراين باید یادآور شد که دینداری تقابلی با أخلاق مداری و نوع دوستی ندارد بلکه رعایت مکارم اخلاق و همدردی با همنوعان، عین دینداری و از آموزهای أصيل دینی است.
نفی ارتباط انسان با خدا از سوی مدعیان دین انسانیت، نفی عواطف انسانی را بدنبال دارد. به تعبیر قرآن کریم فراموشی خدا سبب فراموشی خود و پیامد آن زیان و خسران بشر است.(سوره حشر، آیه ۱۹)
دین انسانیت که برای نخستین بار از سوی آگوست کنت (1798-1857م) مطرح شد، نوعی انسان محوری در برابر خدا محوری است که نفع خود را در نفع دیگران می بيند. راسل (1872-1970م) می گفت: "من گاو همسایه را نمی دزدم تا او هم گاو مرا ندزدد". مفهوم این جمله آن است که اگر همسایه توان دزديدن نداشت، دیگر من پایبند به آن نیستم که گاو او را ندزدم. در حالی که دین به ما می آموزد که چه همسایه همنوع توان دزدی داشته باشد یا نه، از مؤمن نباید چنین رفتار خلاف فطرت انسانی سربزند. حال قضاوت با خواننده محترم این نوشتار است که کدامیک را فراتر بداند: دین اسلام یا دین انسانیت را؟
۱۵ آذر ۱۴۰۰
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی
http://eitaa.Com/Rahevasat
(ادامه نوشتار قبلی) نیز این جمله آمده است اما بر خلاف دیگر کلمات که به منبعی ارجاع داده شده اند، این سخن فاقد ارجاع است.
این سخن افزون بر نداشتن منبع، مشکل دیگری دارد که با بسیاری از مبانی ناسازگار است. بر اساس این جمله کلیه کارخانه داران، بازرگانان و هر کسی زندگی اش متوسط به بالاست حتماً اموالش نامشروع بوده و حق کسی را ضایع کرده است؛ در حالی که فقهای شیعه چنین دیدگاهی ندارند. آنها با استناد به قاعده " الناس مسلطون علی اموالهم" ، "قاعده ید" و "اصالت البراءة و .... اموال یک مسلمان را محترم می شمارند. نسبت دادن چنین سخنی به امام معصوم پیامدهای زیانباری به دنبال خواهد داشت و پرسش ها و شبهاتی را بوحود می آورد. آیا حضرت خدیجه که ثروت داشت حقی از کسی ضایع کرده بود؟ امامان معصوم (ع) که این همه انفاق می کردند و اموال و ثروت داشتند، حق کسی را ضایع کرده بودند؟ خود امیرالمومنین علیه السلام (که منابع تاریخی می گویند درآمد بسیار بالایی داشت هرچند همه آن را انفاق می کرد و برای خود نگه نمی داشت) این اموال را چگونه جمع کرده بود؟ بنابراین نسبت چنین سخنی به امام معصوم با مشکلاتی مواجه است. متاسفانه مرحوم دکتر شریعتی با ترجمه کتاب ابوذر سوسیالیست مسلمان و انتشار کتاب در باره علی(ع)، چهرهای سخت گیرانه وانعطاف ناپذیری از علی (ع) و عدالت طلبی او به تصویر کشید. مرحوم علامه محمدرضا حکیمی نیز در کتاب منهای فقر که گردآوری از دیگر آثار اوست، هر چند احساس مسئولیت و دردمندی او برای نیازمندان بسیار ستودنی است اما برداشت ناتمامی را از عدالت به جامعه القا کرده است. رویکرد تکاثری به ثروت که ریخت و پاش مسرفانه و مترفانه همراه با بی اعتنایی به نیازمندان جامعه باشد، مورد تأیید اسلام نیست اما ثروتی که در راستای تأمین مصالح فردی واجتماعی جامعه بکار گرفته شود نه تنها مذموم نیست که بسیار ممدوح است.
در ابن که اسلام و به تبع آن علی(ع) مدافع محرومان و مستضعفان بوده و خواهان اجرای عدالت اند، تردیدی نیست اما این به معنای مخالفت با داشتن ثروت مشروع و به کار گرفتن آن در مسیر صحیح انسانی نیست؛ تصویری که برخی از این نویسندگان از عدالت علی (ع) نشان داده اند تصویر نادرستی از شخصیت عدالت طلبانه امیر مومنان (ع) است.
۵. سخن پایانی درباره عدالت علی (ع) پاسخ به این پرسش است:
آیا عدالت علی (ع) تاریخی و عصری است یا همیشگی و جاودانه؟
برخی روشنفکران به طور کلی، عدالت در اسلام را زمانی و عصری دانسته اند. بنابر باور اینها، هر زمانی اقتضای عدالت ویژه خود را دارد. زیان چنین سخنی این است که دیگر عدالت علی (ع) آموزنده و سازنده نخواهد بود و او را از الگو بودن می اندازد. در حالی که سیره علی (ع) از نظر علمی و عملی نشانگر آن است که عدالتی که او مطرح می کند دارای معیارهای جاودانه است و به هیچ وجه زمان مند و مکان بند نیست، بلکه فرازمانی و فرامکانی است.
حال که سخن از عدالت امام نخستین در میان است به این نکته باید توجه کرد که زمامدار عادل دارای دو قدرت است: یک قدرت بر جامعه تحت حکومتش و دوم قدرت بر کنترل خود. همین ویژگی است که زمامداران عادل را از ستمگر جدا می کند؛ چون ستمگر اسیر خواهش دل است در حالی که زمامدار عادل امیر خواهش دل. شاهکار علی(ع) این است که پیش از امیری بر مردم، امیر دل خود است.( سید رضا صدر، راه علی، ص ۲۵)
۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ ش
۲۶ رمضان المبارک ۱۴۴۳ق
http://eitaa.Com/Rahevasat
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی
ثروت ثروتمندان
پرسش :
شنیده ام که امام علی(ع) فرموده است:
ما رأیت نعمة موفورة إلا وإلى جانبها حق مضیع؛
کسی را ندیدم به مال و ثروت برسد، مگر در کنار آن، حقی پایمال شده بود.
آیا این حدیث شامل تمام ثروتمندان می شود و می توان همه ی آنها را حرام خوار دانست؟
پاسخ :
چنین حدیثی را در منابع روایی نیافتیم. در نهج البلاغه عبارتی شبیه آن آمده است:
إنّ اللّهَ سبحانَهُ فَرَضَ فی أموالِ الأغنیاءِ أقواتَ الفُقَراءِ، فما جاعَ فَقیرٌ إلّا بما مُتِّعَ بهِ غَنی، و اللّهُ تعالى سائلُهُم عن ذلک.[۱]
خداوند سبحان خوراک تهیدستان را در اموال توانگران قرار داده است. پس، هیچ تهیدستى گرسنه نماند، مگر به سبب این که ثروتمندى از حقّ او بهره مند شده است. و خداى بزرگ در این باره از آنان بازخواست مى کند.
امام صادق(ع) فرمود:
لَو أخرَجَ النّاسُ زَکاةَ أموالِهِم مَا احتاجَ أحَدٌ؛[۲]
اگر مردم زکات اموال خویش را می دادند، هیچ کس نیازمند نمى شد.
در صورت صحت روایتی که در پرسش آمده، از آن نمی توان نامشروع بودن ثروت همه ی ثروتمندان را به دست آورد؛ چون:
یک) چه بسا امیرالمؤمنین(ع) به ثروتمندان عصر خود اشاره داشته است.
دو) می توان این روایت را حمل بر غالب کرد. یعنی معمولاً چنین است، نه در همه افراد.
سه) شاید «نعمت موفوره» در روایت، تنها اشاره به ثروت های کلان داشته باشد نه هر ثروتی. معمولاً اینگونه ثروت ها از راه نامشروع جذب می شوند.
چهار) شاید روایت اشاره به حقوق و وظایف اخلاقی داشته باشد، نه شرعی، یعنی با توجه به سفارش های اخلاقی اسلامی، انباشته شدن ثروت با وجود فقیران و بیچارگان درست نیست.
[۱] . نهج البلاغة، حکمت ۳۲۸؛ توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۶۰۴، ح ۱۰۱۷.
http://eitaa.Com/Rahevasat
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی
4_5769621420610948218.mp3
11.08M
از فردوسی بازی تا فردوسی ستیزی
گفتاری کوتاه در دانشگاه
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
http://eitaa.Com/Rahevasat
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی
گفتگو با خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا)
امام حسین(ع) و مبارزه با جریان اموی؛ از کودکی تا واقعه عاشورا
https://isfahan.iqna.ir/fa/news/4076570/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%D8%B9-%D9%88-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%AC%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%85%D9%88%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D9%87-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7
http://eitaa.Com/Rahevasat
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تأکید دکتر جلال خالقی مطلق (شاهنامه پژوه ایرانی) بر اینکه فردوسی شاعری مسلمان و موحّد و معتقد به مذهب تشیع دوازده امامی بوده است و دیدگاههای دیگر در خصوص زیدی یا اسماعیلی بودن وی قطعا نادرست و بیدلیل است.
گفتگو کننده: دکتر شروین فریدنژاد
http://www.historylib.com
https://ebookshia.com
https://t.me/rahevasat
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی
http://eitaa.Com/Rahevasat
🖤پایان نکبت بار *منوتو*
✍ از یادداشت های دکتر حسن انصاری
امروز تلويزيون منحط و مبتذل "منوتو" به کارش پايان داد. تلويزيونی که هيچگاه منابع مالی خود را شفاف سازی نکرد و امروز هم که کارش را پايان داد دقيقا روشن نشد دلیل واقعی تعطيل آن چيست. تلويزيون منوتو البته شايد جمع محدودی از مخاطبان خود را با ارائه اطلاعات غلط، ناقص و يکجانبه که در نهايت چيزی جز تحريف تاريخ و تقابل با فرهنگ و سنت های ايرانی و ملی را به ارمغان نمی آورد همراه خود کرد اما ملت شريف ايران در عمل نشان داد فريب نمی خورند و آگاهی ملی خود را بازيچه اين بازی های کودکانه قرار نمی دهند. تحريف روشن تاريخ و سنت های ملی و دينی، تمسخر باورهای مذهبی مردم، تحريف تاريخ دوره پهلوی و سفيدشویی آن دوران و عملکرد جناياتکارانه و خيانت آميز زمامداران وابسته و کودتایی اش و از جمله ساواک، وارونه جلوه دادن حقائق تاريخی درباره نحوه زيست و معيشت مردم در دوره پهلوی، عوض کردن جای خائن و خادم، سياه نمایی از زندگی مردم با انواعی از نمايش های مضحک و بل تهوع آور، تلاش برای تحمیل ارزش های اخلاقی مخالف با فرهنگ و سنن ملی و از همه شرم آورتر تحريف مبانی و منابع فرهنگ و آگاهی ملی در شمار اهدافی است که ناظر آگاه می تواند صرفا بر اساس عملکرد چهارده ساله اين تلويزيون ناکام تشخيص دهد. ديدم اخيرا در اين تلويزيون گفته شد که اگر جایی مديران و کارمندان اين تلويزيون واژه ای فارسی را نمی شناختند توصيه اين بود که آن را در محاوره های برنامه ها به کار نگيرند؛ گویی بیش از اینکه تلاشی برای شناخت ایران و زبان و فرهنگش داشته باشند مجهولات خود را ملاک قرار می دادند. روشن است که عاقبت چنین دستگاهی چه خواهد بود. با اين حساب خيلی دور از انتظار نبود که بالاخره بعد از 14 سال کسانی که هزينه اين تلويزيون را متقبل شده بودند به اين نتيجه برسند که این زمین که جهالت در آن کاشته شده جز پشیمانی حاصلی نمی دهد؛ آنها حجت قوی داشتند: ببينيد 14 سال برای خاندان پهلوی و تاريخ حکومت آنان تبليغ کردند. اما امروز شايد بيشتر از هر وقتی برای مردم ايران روشن شده که اين خاندان کور نکند کسی را قطعا شفا نمی دهد.
https://t.me/azbarresihayetarikhi
https://t.me/rahevasat
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی
http://eitaa.Com/Rahevasat
4_5963258457783011774.mp3
10.07M
🌹حق الله مهمتر است یا حق النّاس؟🌹
(تصحیح یک پندار نادرست)
🎤علی غلامی دهقی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 باز نشر
گفتاری کوتاه در دانشگاه
۶ تیر ۱۴۰۰
http://eitaa.Com/Rahevasat
#علی_غلامی_دهقی_فریدنی