eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔خداوند در قرآن کریم به تا روز قیامت مهلت داده اند و با توجه به روایات معصوم ع شیطان توسط امام زمان ع خواهد شد لطفا در این مورد توضیحاتی بفرمایید ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند به شیطان تا روز مهلت نداد بلکه زمان مهلت شیطان « الی یوم المعلوم » می باشد . 🔶قرآن سخن را چنین نقل می کند ؛ « گفت پرودگارا مرا تا روز مهلت بده ( و زنده بگذار ) .( خداوند ) فرمود تو از یافتگانی ( اما نه تا روز رستاخیز بلکه ) تا روز وقت » 🔶 36 تا 38 👌در روایات ما منظور از وقت معلوم ، زمان امام عصر ارواحنا فداه معرفی شده است . 🔶وهب بن جمیع از امام صادق علیه السلام سوال کرد که « وقت » که خداوند تا آن زمان به شیطان مهلت داد چه زمانی است ؟ 🔷امام علیه السلام : « آیا گمان می کنی که خداوند تا قیامت به مهلت داده است ؟ نخیر بلکه زمان مهلت او تا زمانی است که ما قیام کند ، در آن هنگام قائم ما جلوی سر شیطان را گرفته و گردنش را می زند . این زمان همان معلوم است » 📚 ص268 📚 ج60 ص221 📚 ج2 ص242 👌البته در برخی روایات دیگر « معلوم » به زمان رجعت تفسیر شده است . 🔷از امام علیه السلام نقل است که فرمود : « وقت معلوم ( زمان رجعت است ) که رسول خدا بر ای در بیت المقدس شیطان را ذبح می کند » 📚 ج2 ص245 👌و در روایت دیگری « وقت معلوم » به زمان دمیدن در تفسیر شده است . 🔷امام علیه السلام فرمود : « وقت معلوم روزی است که در صور دمیده می شود ، ابلیس ما بین صور اول و دوم می میرد » 📚 الشرایع ج2 ص402 ❕در ظاهر بین این احادیث است . 🗯 وجه جمع بین آنها این گونه است که شیطان در زمان ظهور امام توسط ایشان کشته می شود ، سپس با اولیاء الهی او هم رجعت می کند و زنده می شود و دو مرتبه توسط گرامی در بیت المقدس کشته می شود و پس از آن باز دو مرتبه رجعت می کند و زنده می شود که برای مرحله سوم ما بین اول و دوم صور می میرد و همه این سه مرحله در « الوقت المعلوم » لحاظ شده است . ❓اما چرا خداوند به مهلت داد و او را از بین نبرد ؟ 🔶امام علیه السلام فرمود : « ابلیس خداوند را در آسمان چهارم هزار سال عبادت کرد و خداوند به خاطر همین عباداتش او را تا زمان « وقت معلوم » داد » 📚 ج2 ص241 👌البته توجه به این نکته که در تفسیر آمده است لازم است ؛ 🔷« وجود شیطان برای پویندگان راه حق نه تنها زیانبخش نیست، بلکه رمز نیز محسوب میشود، زیرا وجود یک دشمن در مقابل انسان، باعث پرورش و ورزیدگی او میگردد، و اصولا همیشه تکاملها در میان به وجود می آید، و هیچ موجودی راه کمال را نمی پوید مگر اینکه در مقابل ضد نیرومندی قرار گیرد. 🔷شیطان گرچه به حکم اراده در برابر اعمال خلاف خود مسؤل است، ولی وسوسه های او، زیانی برای بندگان خدا و آنهائی که میخواهند در راه حق گام بردارند نخواهد داشت، بلکه به طور غیر مستقیم برای آنها خواهد بود. 👌ادامه حیات او به عنوان وجود یک نقطه منفی برای تقویت نقاط مثبت نه تنها ضرر نداشت، بلکه نیز بود، حتی قطع نظر از وجود شیطان در درون خود ما، مختلفی وجود دارد، که چون در برابر نیروهای عقلانی و روحانی قرار گیرند، یک میدان تضاد را تشکیل میدهند که در این میدان پیشرفت و تکامل و پرورش وجود انسان صورت می گیرد، ادامه حیات نیز تقویت مبانی این تضاد است. 👌خداوند اگر چه شیطان را در انجام وسوسه هایش آزاد گذاشته ولی انسان را در برابر او بی قرار نداده است، زیرا؛ 🔶 :نیروی و به او بخشیده که می تواند سد نیرومندی در مقابل وسوسه های شیطان به وجود آورد مخصوصا اگر پرورش یابد و تربیت شود. 🔷 : پاک و عشق به تکامل را در درون وجود انسان به عنوان یک عامل سعادت قرار داده . 🔷 : که الهام بخش نیکیها هستند، به کمک انسانهائی که میخواهند از وسوسه های شیطان برکنار بمانند می فرستد، آنچنانکه قرآن میگوید: «آنها که می گویند پروردگار ما خداوند یکتا است و سپس استقامت به خرج میدهند، بر آنها نازل می شوند (و برای تقویت روحیه آنان انواع بشارتها و دلگرمیها را به آنها الهام می دهند)» 🔶 30 🔷و در جای دیگر میخوانیم « پروردگار تو به فرشتگان میکرد که من با شما هستم و به شما کمک می کنم که افراد با ایمان را در مسیر حق کمک کنید و ثابت نگاه دارید.» 🔶 12 📚 ج6 ص111 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔خداوند در قرآن کریم به تا روز قیامت مهلت داده اند و با توجه به روایات معصوم ع شیطان توسط امام زمان ع خواهد شد لطفا در این مورد توضیحاتی بفرمایید ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند به شیطان تا روز مهلت نداد بلکه زمان مهلت شیطان « الی یوم المعلوم » می باشد . 🔶قرآن سخن را چنین نقل می کند ؛ « گفت پرودگارا مرا تا روز مهلت بده ( و زنده بگذار ) .( خداوند ) فرمود تو از یافتگانی ( اما نه تا روز رستاخیز بلکه ) تا روز وقت » 🔶 36 تا 38 👌در روایات ما منظور از وقت معلوم ، زمان امام عصر ارواحنا فداه معرفی شده است . 🔶وهب بن جمیع از امام صادق علیه السلام سوال کرد که « وقت » که خداوند تا آن زمان به شیطان مهلت داد چه زمانی است ؟ 🔷امام علیه السلام : « آیا گمان می کنی که خداوند تا قیامت به مهلت داده است ؟ نخیر بلکه زمان مهلت او تا زمانی است که ما قیام کند ، در آن هنگام قائم ما جلوی سر شیطان را گرفته و گردنش را می زند . این زمان همان معلوم است » 📚 ص268 📚 ج60 ص221 📚 ج2 ص242 👌البته در برخی روایات دیگر « معلوم » به زمان رجعت تفسیر شده است . 🔷از امام علیه السلام نقل است که فرمود : « وقت معلوم ( زمان رجعت است ) که رسول خدا بر ای در بیت المقدس شیطان را ذبح می کند » 📚 ج2 ص245 👌و در روایت دیگری « وقت معلوم » به زمان دمیدن در تفسیر شده است . 🔷امام علیه السلام فرمود : « وقت معلوم روزی است که در صور دمیده می شود ، ابلیس ما بین صور اول و دوم می میرد » 📚 الشرایع ج2 ص402 ❕در ظاهر بین این احادیث است . 🗯 وجه جمع بین آنها این گونه است که شیطان در زمان ظهور امام توسط ایشان کشته می شود ، سپس با اولیاء الهی او هم رجعت می کند و زنده می شود و دو مرتبه توسط گرامی در بیت المقدس کشته می شود و پس از آن باز دو مرتبه رجعت می کند و زنده می شود که برای مرحله سوم ما بین اول و دوم صور می میرد و همه این سه مرحله در « الوقت المعلوم » لحاظ شده است . ❓اما چرا خداوند به مهلت داد و او را از بین نبرد ؟ 🔶امام علیه السلام فرمود : « ابلیس خداوند را در آسمان چهارم هزار سال عبادت کرد و خداوند به خاطر همین عباداتش او را تا زمان « وقت معلوم » داد » 📚 ج2 ص241 👌البته توجه به این نکته که در تفسیر آمده است لازم است ؛ 🔷« وجود شیطان برای پویندگان راه حق نه تنها زیانبخش نیست، بلکه رمز نیز محسوب میشود، زیرا وجود یک دشمن در مقابل انسان، باعث پرورش و ورزیدگی او میگردد، و اصولا همیشه تکاملها در میان به وجود می آید، و هیچ موجودی راه کمال را نمی پوید مگر اینکه در مقابل ضد نیرومندی قرار گیرد. 🔷شیطان گرچه به حکم اراده در برابر اعمال خلاف خود مسؤل است، ولی وسوسه های او، زیانی برای بندگان خدا و آنهائی که میخواهند در راه حق گام بردارند نخواهد داشت، بلکه به طور غیر مستقیم برای آنها خواهد بود. 👌ادامه حیات او به عنوان وجود یک نقطه منفی برای تقویت نقاط مثبت نه تنها ضرر نداشت، بلکه نیز بود، حتی قطع نظر از وجود شیطان در درون خود ما، مختلفی وجود دارد، که چون در برابر نیروهای عقلانی و روحانی قرار گیرند، یک میدان تضاد را تشکیل میدهند که در این میدان پیشرفت و تکامل و پرورش وجود انسان صورت می گیرد، ادامه حیات نیز تقویت مبانی این تضاد است. 👌خداوند اگر چه شیطان را در انجام وسوسه هایش آزاد گذاشته ولی انسان را در برابر او بی قرار نداده است، زیرا؛ 🔶 :نیروی و به او بخشیده که می تواند سد نیرومندی در مقابل وسوسه های شیطان به وجود آورد مخصوصا اگر پرورش یابد و تربیت شود. 🔷 : پاک و عشق به تکامل را در درون وجود انسان به عنوان یک عامل سعادت قرار داده . 🔷 : که الهام بخش نیکیها هستند، به کمک انسانهائی که میخواهند از وسوسه های شیطان برکنار بمانند می فرستد، آنچنانکه قرآن میگوید: «آنها که می گویند پروردگار ما خداوند یکتا است و سپس استقامت به خرج میدهند، بر آنها نازل می شوند (و برای تقویت روحیه آنان انواع بشارتها و دلگرمیها را به آنها الهام می دهند)» 🔶 30 🔷و در جای دیگر میخوانیم « پروردگار تو به فرشتگان میکرد که من با شما هستم و به شما کمک می کنم که افراد با ایمان را در مسیر حق کمک کنید و ثابت نگاه دارید.» 🔶 12 📚 ج6 ص111 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔اینکه میگن وقتی عزرائیل میخواست جون حضرت موسی رو بگیره چند بار مخالفت کرد ❕آیا نیست و منافات با عصمت نداره❕❕ 💠💠 👌حضرت موسی علیه السلام از مردن و به دیار باقی شتافتن هراسی نداشت ، و بلکه شدیدا لقای پرودگار را دوست می داشت چنان که امام باقر علیه السلام فرمود ؛ «موسى نبا خداوند چنین مناجات می کرد و می گفت پروردگارا ، من به آنچه قضا كرده‏ اى و مقدّر نموده ‏اى، آيا بزرگ را مى ‏ميرانى و كودك خرد را مى‏ گذارى؟ حق تعالى فرمود: اى موسى! آيا راضى نيستى كه من روزى ده و متكفّل احوال ايشان باشم؟حضرت موسى عليه السّلام گفت: بلى پروردگارا راضيم تو نيكو وكيلى و نيكو كفيلى‏» 📚امالی صدوق ص165 👌البته در نقلی آمده است که موسی علیه السلام از خداوند در قبض روحش خواست تا وصی و جانشین خود را معرفی کند چنان که از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود ؛ « چون مدت عمر موسى به آخر رسيد، ملك موت به نزد آن حضرت آمد و گفت: السلام عليك اى كليم خدا موسى عليه السّلام گفت: و عليك السلام كيستى تو؟ گفت: من ملك موتم. موسى گفت: براى چه آمده ‏اى؟ گفت: آمده ‏ام كه قبض روح تو بكنم.موسى عليه السّلام گفت: از كجا قبض روح من مى ‏كنى؟گفت: از دهان تو. موسى عليه السّلام گفت: چگونه از دهان من قبض روح مى‏ كنى و حال آنكه به اين دهان با پروردگار خود سخن گفته‏ ام؟گفت: پس از دستهاى تو قبض روح تو مى‏ كنم. موسى عليه السّلام گفت: چگونه از دستهاى من قبض روح من مى ‏كنى و به اين دستها تورات را برداشته ‏ام؟گفت: پس از پاهاى تو. موسى عليه السّلام گفت: به اين پاها به كوه طور رفته ‏ام و با خدا مناجات كرده ‏ام.گفت: پس از ديده ‏هاى تو. موسى عليه السّلام گفت: به اين ديده ‏ها پيوسته با اميد بسوى رحمت پروردگار خود نظر كرده ‏ام. گفت: پس از گوشهاى تو. موسى عليه السّلام گفت: به اين گوشها كلام پروردگار خود را شنيده ‏ام. ❕پس حق تعالى به ملك موت وحى نمود كه روح او مكن تا خود اراده كند. ملك موت بيرون آمد. موسى عليه السّلام بعد از آن مدتى زنده ماند، پس روزى يوشع عليه السّلام را طلبيد و به او وصيت نمود، او را وصىّ خود گردانيد و امر كرد يوشع را كه وصيت را يا امر رفتن موسى عليه السّلام را پنهان دارد و امر كرد كه يوشع بعد از انقضاى عمر خود به ديگرى كه خدا بفرمايد وصيت كند. و از قوم خود غايب شد و در ايّام غيبت خود به مردى رسيد كه قبرى مى‏ كند، موسى عليه السّلام گفت: مى‏ خواهى كه تو را يارى كنم بر كندن اين قبر؟ گفت: بلى. پس اعانت او كرد تا قبر را كندند و لحد را درست كردند.پس آن مرد اراده كرد كه برود و در بخوابد تا ببيند كه درست كنده شده است،موسى عليه السّلام گفت: باش كه من مى ‏روم كه ملاحظه كنم. چون حضرت موسى رفت در قبر خوابيد خدا پرده از پيش چشم او برداشت تا جاى خود را در بهشت ديد، پس گفت: پروردگارا! مرا بسوى خود قبض كن. پس ملك موت در همانجا قبض روح مطهر او نمود و در همان قبر او را دفن كرد و خاك بر روى او ريخت. آن مردى كه قبر را مى ‏كند ملكى بود در صورت آدمى، و موت آن حضرت در مدت تيه بود.» 📚کمال الدین ج1 ص153 👌چنان که در روایت بالا آمد ، موسی علیه السلام برای قبض روحش از این جهت بود که وصی و جانشین خود را تعیین کند و پس از آن با تقاضای خود ایشان ، قبض روحش صورت گرفت . ❕با این وجود در روایات و از کتب اهل سنت آمده است که موسی علیه السلام از قبض روح امتناع می کرد تا آنجایی که با زدن یک سیلی به ملک الموت ، چشم او را کور کرد ، چنان که مسلم از ابوهریره نقل می کنند ؛ « وقتى ملك الموت به خدمت موسى رسيد، به محض اين‏كه از او خواست تا دعوت پروردگار را اجابت كند، موسى چنان سيلى به چشم ملك الموت زد كه چشمش كور شد. پس ملك الموت به سوى پروردگار برگشت و گفت: مرا به سوى بنده ‏اى فرستادى كه مردن ندارد و چشم مرا كور نمود. 👌آنگاه خداوند چشم ملك الموت را سالم نمود و به او فرمود به سوى بنده‏ ام برگرد و بگو اگر طالب زندگى دنيا هستى، دست خود را بر پشت گاوى بگذار، هر چه مو به دستت آمد به همان مقدار بر سالهاى زندگانى تو اضافه خواهد شد» 📚صحیح مسلم ج4 ص1842 📚مسند احمد ج13 ص506 ❔براستی این افسانه ها و می تواند عمل یک پیامبر مقرب و اولوالعزم و برگزیده الهی محسوب شود ❗️ https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔خداوند در سوره مریم آیه ۸۳ می گوید که ما شیاطین را به سوی کفار می فرستیم تا آنان را کنند ❗️آیا این نوعی بی عدالتی نیست ❕چرا خدا در عوض کفار آنها را گمراه می کند ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « آيا نديدى ( ادراک نکردی ) كه ما شياطين را به سوى كافران فرستاديم تا آنها را شديدا كنند » ( مریم 83) ❕در این که مراد از ارسال شیاطین به سوی کافران چیست ، دو احتمال است و در هر دو صورت ، اشکالی به خداوند وارد نمی شود . 1⃣مراد از فرستادن شيطان‏ها از سوى خدا، رها كردن آنها باشد؛ مثلًا كسى كه سگ خود را نبندد و مانعش نشود مى‏ گويند خود را فرستاد. 📚تفسیر نور ، ج5 ص308 👌خداوند شیطان را پس از عصیان و مخالفتش مهلت و ادامه حیات داد چنان که قرآن سخن را چنین نقل می کند ؛ « گفت پرودگارا مرا تا روز مهلت بده ( و زنده بگذار ) .( خداوند ) فرمود تو از یافتگانی ( اما نه تا روز رستاخیز بلکه ) تا روز وقت » 🔶 36 تا 38 ❕امام علیه السلام فرمود : « ابلیس خداوند را در آسمان چهارم هزار سال عبادت کرد و خداوند به خاطر همین عباداتش او را تا زمان « وقت معلوم » داد » 📚 ج2 ص241 ❕در گذشته بیشتر در مورد مهلت دادن خداوند به شیطان و آزاد گذاشتن او در گمراه کردن بندگان بحث کرده ایم ؛ 🌿 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2575 ❕در تفسیر چنین آمده است ؛ 👌اين خطاب به پيامبر گرامى اسلام است. يعنى آيا نديدى كه ما ايشان را به شيطان‏ها ، تا آنها را وسوسه كنند و به گمراهى فرا خوانند و هيچ حايلى ميان ايشان و شيطان‏ها قرار نداديم؟ شيطان‏ها آنها را از راه طاعت به راه معصيت مى‏ كشانند. اينكه مى‏ گويد شيطان‏ها را ارسال مى‏ داريم، تعبير مجازى است یعنی شیاطین را رها کرده ایم . 📚ترجمه مجمع البیان ج15 ص206 ❕البته روشن است که تسلط بر انسانها يك تسلط اجبارى و ناآگاه نيست، بلكه اين انسان است كه به شياطين اجازه ورود به درون قلب و جان خود مى‏ دهد، بند بندگى آنها را بر گردن مى ‏نهد و اطاعتشان را مى‏ شود، همانگونه كه قرآن در آيه 100 سوره نحل مى‏گويد: إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ:" تسلط شيطان تنها بر كسانى است كه ولايت او را پذيرا گشته، و او را بت و معبود خود ساخته ‏اند» 📚تفسیر نمونه ج13 ص132 2⃣احتمال دوم آن است که ارسال به سوی کفار ، اعم از کفار اعتقادی و عملی ، مستقیم فعل خداوند باشد و روشن است که این اقدام برای و بیشتر کفار به خاطر تن ندادن به دستورات خداوند است . ❕در تفسیر چنین آمده است ؛ « اگر در آيه شريفه ارسال شيطانها را به خدا نسبت داده، از آنجايى كه از باب مجازات است هيچ ندارد، چون مشركين به حق كفر ورزيدند، و خدا هم از در مجازات شيطانها را فرستاد تا كفر و گمراهيشان را زيادتر كنند، شاهد اين معنا هم جمله" عَلَى الْكافِرِينَ" است، زيرا اگر از باب نبود، و فرستادن شيطانها به منظور گمراهى ابتدايى آنها بود، مى ‏فرمود" عليهم" نه اينكه به جاى ضمير اسم ظاهر" كافرين" را بياورد » 📚ترجمه تفسیر المیزان ج14 ص149 ❕در تفسير نیز آمده است ؛ « آيه‏ ى «أَرْسَلْنَا الشَّياطِينَ» درباره ‏ى كسانى نازل شده كه خمس و زكات خود را نمى ‏پردازند، خداوند بر اينان سلطان يا را مى‏ فرستد تا آن مقدار از مالى كه از بابت خمس و زكات پرداخت نكرده ‏اند، در غير راه خداوند مصرف نمايند » 📚تفسیر قمی ج2 ص53 @Rahnamaye_Behesht