#پاسخی_کوتاه_به_ملحد_روشنگر
👌ملحد روشنگر به پی وی ما آمده است و خواستار پاسخگویی ما در مورد برخی سخنان روحانیونی شده است که او در کانالش کلیپ های آنان را قرار داده است ( موضوع خمس ) ؛
1⃣ما به ایشان می گوییم در مورد خمس ما مفصلا در گذشته بحث کرده ایم ، پاسخ های گذشته ما را در مورد خمس و جایگاه و مشروعیت و موارد مصرف آن را در ذیل بخوانید ، هر آنچه در کلیپ های شما به عنوان اشکال مطرح شده پاسخش را داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2222
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2224
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2225
2⃣حال اگر یک روحانی بیاید در موضوع خمس بر خلاف اصول مسلمی که ما در بالا آورده ایم سخن بگوید ، این از دو حال خارج نیست ؛
🔸الف ؛ یا فرد مذکور بدون علم و اطلاع کافی سخن پراکنی می کند ، تکلیف چنین شخصی روشن است ، چرا که امام باقر علیه السلام فرمود ؛
« کسی که بدون علم و هدایت پذیری از خداوند به مردم فتوا دهد ، ملائکه رحمت و عذاب او را لعنت می کنند و بار گناه کسانی که به فتوای او عمل کرده اند ، به ذمه او است »
📚الکافی ج 7 ص 409
❕خداوند می فرماید ؛
«هر کس بر طبق حکم خدا ، حکم ندهد ، فاسق است»
🔷مائده 47
👌در سایر آیات این عمل مصداق ظلم و کفر شمرده شده است ؛
🔷مائده 44 - 45
🔸ب ؛ یا می داند و علم دارد که حق و حقیقت چیست ، اما به خاطر اغراضی خلاف علمش سخن می گوید و عمل می کند ، در مورد چنین فردی هم امام علی فرمود ؛
«از دانشمند بدكار و متعبّد نادان بپرهيزيد كه آنان، مايه فتنه هر فتنه زده اى هستند »
📚بحارالانوار ؛ ج 2 ص 106
👌یا پیامبر گرامی فرمود ؛
« دوزخيان از بوى دانشمند واگذارنده دانشش اذيّت مى شوند و پشيمان ترين و پرحسرت ترينِ ساكنان جهنّم، مردى است كه بنده اى را به سوى خدا فرا خوانده و او پاسخ مثبت داده و از وى پذيرفته و اطاعت خدا را كرده و خدا هم او را به بهشت برده است؛ ولى آن دعوت كننده را به سبب واگذاردن دانشش و پيروى از هوايش و درازى آرزويش، به دوزخ افكنده است. پيروى هوس، از حق باز مى دارد و درازى آرزو، آخرت را از ياد مى برد »
📚الكافي ؛ ج 1 ص 44
❕عبد اللّه بن مسعود می گوید ؛
« پيامبر خدا گريست. ما نيز با گريه ايشان، گريستيم و گفتيم: اى پيامبر خدا! چه چيز شما را گريانْد؟فرمود: «دلسوزى بر بدبختان. خداوند متعال مى فرمايد: «اى كاش مى ديدى هنگامى را كه هراسان مى شوند و گريزى در كار نيست و از جايى نزديك، گرفته مى شوند». منظور، دانشمندان و فقيهان ( بدون عملند )».
📚مكارم الأخلاق ؛ ج 2 ص 347 _ بحارالانوار ،ج 77 ص 99
3⃣در موضوعات دیگر هم ممکن است یک روحانی در فلان منطقه جهان بر خلاف اصول مسلم نزد شیعه سخنی بگوید و شما به سخن او استناد کنید ، روشن است که این استناد هم سودی برایتان ندارد چرا که یا فرد مذکور بدون علم و آگاهی کافی سخن می گوید یا بر خلاف علم و آگاهی اش و به خاطر اغراضی دنیوی ، سخن می گوید ، در هر دو صورت حکمش روشن است و سخنان چنین افرادی اعتباری نزد ما ندارد و ما هم در فرصت های مناسب سخنان چنین افرادی را نقد کرده ایم که نمونه هایی از آن را در ذیل بخوانید ، اگر چه موارد موجود فراتر از نمایه های ذیل است که می توانید در تاریخچه کانال همه آنها را مطالعه کنید ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11113
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/10999
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/10035
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8669
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11188
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7266
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#محمود_کریمی_نسبت_دادن_قمار_به_امام_حسین_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔در مورد موضوع روز وجنجال حاج محمود لطفن روشنگری کنید ، در مورد روضه محمود کریمی که پخش زنده شد و از قمار بازی کردن امام حسین با یک شرابخوار گفت ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌 آقای محمود کریمی ، از فردی به نام خسروخان حکایتی نقل می کند که در عالم مستی خود با امام حسین علیه السلام به وسیله تخته نرد بر سر دو کیسه برنج ، قمار کرده و بازنده می شود و دو کیسه برنج را می برد تا تحویل هیئت امام حسین دهد که آنجا به او می گویند خانمی منتظرت بود که نیامدی ، او گفت نذرت قبول شده است اما دیگر با پسرم قمار نکن که روشن می شود که آن خانم حضرت زهرا سلام الله علیها بوده است و قمار بازی خسرو خان با امام حسین علیه السلام را تایید کرده است ، بنابراین آنچه آقای کریمی در توجیه حکایت مذکور گفتند که خسرو خان در عالم خودش گمان و تخیل می کرده که با امام حسین قمار می کرده است صحیح نیست ، زیرا آن خانم تایید کرده است که در عالم واقعیت خسرو خان با امام حسین علیه السلام قمار می کرده است ، حال توجه به نکاتی لازم است ؛
1⃣در این شکی نیست که قمار کردن در اسلام از گناهان بزرگ تلقی می شود .
🔶خداوند می فرماید ؛
« درباره شراب و قمار از تو سوال می کنند .بگو در آنها گناه و زیان بزرگی است و منافعی ( از نظر مادی ) برای مردم دارد ( ولی ) گناه آنها از نفعشان بیشتر است» ( بقره 220 )
🔷و می فرماید ؛
« همانا شیطان می خواهد با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه ایجاد کند و شما را از یاد خدا و از نماز بازدارد» ( مائده 91 )
🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« فرشتگان به هنگام برد و باخت و قمار دور می شوند و از آن نفرت دارند و صاحب آن را لعن می کنند... »
📚الفقیه ج 4 ص 59
2⃣روایات دیگر بالخصوص از قمار کردن و بازی کردن به وسیله تخته نرد نهی کرده است .
❕تخته نرد نوعی بازی است که به وسیله دو طاس و سی مهره ( پانزده مهره سفید و پانزده مهره سیاه ) بر روی تخته نرد انجام می شود ؛
📚اصطلاحات فقهی ص 527
❕در روایات متعددی پیامبر گرامی و ائمه اهل بیت علیهم السلام ، افراد را از بازی کردن با تخته نرد نهی می کردند چون از آلات قمار محسوب می شود ؛
📚وسائل الشیعه ج 17 ص 323 باب 104 باب تحریم اللعب بالنرد
3⃣نسبت دادن قمار بازی با تخت نرد به امام معصوم علیه السلام حتی در قالب یک حکایت ، مصداق بارز اهانت به مقام شامخ آن بزرگواران است .
❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛
«بی احترامی و حرمت شکنی نسبت به سه چیز مستلزم شرک به خداوند می باشد . بی احترامی به کعبه و به قرآن و به اهل بیت»
📚بحار الانوار ج 24 ص 186
👌و فرمود ؛
«برای خداوند حرمات پنج گانه ای هستند که هیچ کس حق حرمت شکنی نسبت به آنها را ندارد و آن حرمات پنج گانه عبارت اند از حرمت پیامبر و حرمت آل پیامبر و حرمت کتاب خدا و حرمت کعبه و حرمت مومن»
📚روضه الکافی ص107
🔶پیامبر گرامی فرمود ؛
«هر کس مراعات حرمات سه گانه الهی را نکند خداوند به هیچ عنوان حرمت او را نگه نمی دارد .آن حرمات سه گانه عبارت است از حرمت اسلام و حرمت پیامبر اسلام و حرمت عترت و اهل بیت»
📚الخصال ج1 ص71
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
4⃣در این نکته هم شکی نیست که مداحان اهل بیت علیهم السلام ، آنانی که در مدح و رثای آن بزرگواران عاشقانه می خوانند ، دارای مقامی بس والا در نزد خداوند هستند .
❕كُمَيت که از مداحان اهل بیت بود بر امام باقر عليه السلام وارد شد و اشعارى خواند كه در مدح ايشان گفته بود. امام باقر عليه السلام به او فرمود: «رحمت خدا بر تو باد، اى كُمَيت! اگر نزدمان پولِ آماده اى بود، حتما خشنودت مى ساختيم».
كُمَيت گفت: فدايت شوم! به خدا سوگند كه من به خاطر دنياى گذرا مدح شما را نگفته ام؛ بلكه نيّتم خدا و پيامبر او بوده است. [امام عليه السلام] فرمود: «پس، پاداش تو در برابر مدح ما، همان چيزى باد كه پيامبرخدا به عبد اللّه بن رَواحه و حَسّان بن ثابت فرمود. [پيامبر] به آن دو فرمود ؛ « ما دام كه با زبانتان از ما دفاع مى كنيد، همواره مؤيَّد به روح القدس باشيد!».
📚الکافی ج 8 ص 102
👌امام رضا علیه السلام فرمود ؛
« هیچ مومنی در مدح ما شعری نمی گوید مگر آنکه خداوند برایش خانه ای در بهشت بنا می کند که هفت برابر بزرگتر از دنیا است که در او را هر فرشته مقرب و هر پیامبر مرسلی در آن خانه زیارت می کند »
📚عیون الاخبار ج 1 ص 7
❕راوی می گوید تعدادى كوفى در خدمت امام صادق عليه السلام بوديم كه جعفر بن عَفّان به محضر امام صادق عليه السلام وارد شد. امام عليه السلام او را به خود نزديك كرد و در كنار خود جا داد و آن گاه فرمود: «اى جعفر!». جعفر گفت: گوش به فرمانم. خدا، مرا فدايت كند! فرمود: «به من [خبر] رسيده كه تو در باره حسين عليه السلام شعر مى گويى و خوب هم مى گويى». او گفت: آرى، خدا مرا فدايت گرداند!فرمود: «بگو». جعفر هم شعرى خواند و امام عليه السلام گريست و كسانى كه در خدمت ايشان بودند، گريستند، تا اين كه اشك بر گونه و محاسن امام عليه السلام جارى شد. آن گاه فرمود: «اى جعفر! به خدا سوگند، فرشتگان مقرّب خدا، پيش تو حاضر بودند و سخن تو را در باره حسين عليه السلام در اين جا شنيدند و گريستند، همان گونه كه ما گريستيم، و آنها بيشتر گريستند. خداوند متعال در اين ساعت اى جعفر تمام بهشت را برايت واجب كرد و گناهت را آمرزيد». آن گاه فرمود: «اى جعفر! آيا بيشتر نگويم؟». گفت: چرا، اى سَرورم!
فرمود: «كسى نيست كه در باره حسين عليه السلام شعرى بگويد و بگريد و با آن بگرياند، مگر اين كه خداوند، بهشت را برايش واجب مى كند و گناهش را مى آمرزد».
📚رجال الكشّي ج 2 ص 574 ، بحار الأنوار ، ج 44 ص 282
👌و فرمودند ؛
«هر كس به خاطر ما بگِريد و صد نفر را بگرياند، به بهشت مى رود. هر كس بگِريد و پنجاه نفر را بگرياند، به بهشت مى رود. هر كس بگريد و سى نفر را بگرياند، به بهشت مى رود. هر كس بگريد و بيست نفر را بگرياند، به بهشت مى رود. هر كس بگريد و ده نفر را بگرياند، به بهشت مى رود. هر كس بگريد و يك نفر را بگرياند، به بهشت مى رود و هر كس وانمود به گريه كردن هم كند، به بهشت می رود».
📚الملهوف ، ص 86، بحار الأنوار ، ج 44 ص 288
5⃣ این روایات که در فضیلت مداحان وارد شده است ، دلیل بر آن نمی شود که آنان به بهانه مدح و رثای اهل بیت علیهم السلام ، حکایاتی جعلی همراه با توهین به مقام اهل بیت علیهم السلام ارائه دهند و ما هم به خاطر جایگاه و مقام مداحان، انتقادی نکنیم و چیزی نگوییم .
👌جناب محمود کریمی هم از مداحان پر سابقه ای است که همگان بارها از مداحی اش لذت برده ایم ، اما در نقل حکایت مذکور دچار خطا و لغزش شده اند و حق است که مسوولین امر با او برخورد داشته باشند ، تا نقل چنین حکایات جعلی باب نشود که مداح برای گریاندن مردم ، دست به نقل هر داستان و حکایت جعلی بزند چرا که روشن است هیچگاه « هدف توجیه کننده وسیله نیست »
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد چرایی اینکه در برخی از نقل ها زنان اسیر در دست مردان معرفی شده اند را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2704
#سایت_ما
ipasookh.ir
#شبهاتی_پیرامون_امام_کاظم_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔طبق گفته علماى شيعه ائمه شيعه در خوشگذرانى و برده دارى بوده
و تنها شغلشان گرفتن پول از خلفا و توليد فرزند از زنان و كنيزانشان بوده است
- تاكى بايد دروغ آخوندهاى فاسد را در مورد ائمه قبول كرد؟
❕امام کاظم ۵۰۰ غلام و خدمتکار داشت
❕امام کاظم ۳۰ فرزند داشت
❕هارون الرشید امام کاظم را عموزاده خطاب می کرد
❕هارون الرشید مال فراوانی به امام کاظم بخشید
❕امام کاظم هارون الرشید را امیر المومنین خطاب می کند
( ترجمه عیون الاخبار ج 1 ص 180)
💠#پاسخ💠
1⃣امام کاظم علیه السلام و شیعیان ایشان شدیدا تحت فشار هارون الرشید بودند . امام کاظم علیه السلام برای حفظ جان شیعیان و فراهم شدن شرایط برای معرفی اسلام و مکتب تشیع از باب تقیه #خوفی و #مداراتی که ریشه در آیات قرآن دارد ؛
🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/6330
❕سعی بر آن داشت تا با هارون مدارا کند و اطلاق القابی مانند « #امیر_المومنین » به او نیز بر اساس همین تقیه و حفظ جان شیعیان بوده است .
🔷امام #باقر علیه السلام فرمود ؛
« تقیه در هر چیزی است که انسان #مضطر شده باشد »
📚وسائل الشیعه ج16 ص214
👌و #فرمود ؛
« تقیه در هر #ضرورتی جایز است »
📚همان مدرک ص217
❕بنابراین تنها بر اساس همین #اضطرار و #ضرورت بوده است که امام رضا علیه السلام هارون را با لقب امیر المومنین یاد کرده اند .
2⃣این که هارون الرشید در مواردی امام کاظم علیه السلام را تکریم کرده یا هدایایی به ایشان داده یا ایشان را عمو زاده خطاب می کردند ، همه از این جهت بوده تا بتواند شیعیان را تحت کنترل داشته باشند و بهانه به دست شیعه برای قیام بر علیه حکومتش ندهد ، چنان که خودش این مضمون را می گفت ؛ « حسن رفتار من با او و فقر و تنگدستی امام کاظم برای ما بهتر است تا فردا با صد هزار تن از شیعیان خود بر علیه ما قیام نکند »
📚بحار الانوار ج 48 ص 129
3⃣این که امام کاظم علیه السلام هدایای هارون الرشید را می پذیرفت ، از این جهت بود که آن هدایا را خرج فقرا و نیازمندان می کرد ، آن اموال هم بیت المالی بوده که هارون به ناحق در آن تصرف می کرد و امام علیه السلام شرعا مجوز تصرف در آن اموال را داشت ، چنان که در نقلی آمده است ؛
« موسى بن جعفر عليه السّلام وارد بر هارون شد هارون از جا جست و او را بغل گرفت گفت خوش آمدى پسر عمو و برادرم و وارث نعمتم. آن جناب را روى زانوى خود نشانده گفت: كه كمتر به ديدار شما نائل مى شوم. فرمود: قدرت و سلطنت زيادى كه دارى با شدت علاقه ات بدنيا، مانع ديدار است. هارون دستور داد مشكدان مخصوص بياورند با دست خود امام را عطرآگين نمود امر كرد خلعت بياورند با دو بدره زر. موسى ابن جعفر علیه السلام فرمود اگر نبودند جوانان ازدواج نكرده در ميان اولاد على بن ابى طالب كه احتياج به ازدواج دارند تا نسل آنها قطع نشود اين پول را نمى پذيرفتم »
📚وسائل الشیعه ج 17 ص 216
4⃣فلسفه #کثرت فرزندان ایشان هم روشن است چرا که امامان ما همواره تحت فشار دستگاه حکومت، آزادی عمل چندانی برای تبلیغ #دین و معارف حقه و الهی نداشتند . تنها راه پیش روی آنان تولید و تربیت نسلی پاک بوده تا با تعلیم و تربیت آنان و فرستادنشان به مناطق مختلف ، دین را از خطر انحراف نجات داده و آیین حقه الهی را در همه جا گسترش دهند .
5⃣غلام و برده داشتن امامان علیهم السلام هم در مسیر اجرایی کردن طرح کلی اسلام برای آزاد سازی بردگان بوده است که در گذشته مفصلا پیرامون آن بحث کرده ایم ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9613
❕امامان گرامی ما غلام و بردگان را می خریدند و نحوه معاشرت صحیح با بردگان را به امت آموزش می دادند و بردگان را نیز با اسلام و اخلاق اسلامی آشنا می کردند و پس از مدتی آنان را به بهانه های مختلف آزاد می کردند ، چنان که در حالات امام سجاد علیه السلام آمده است ؛
« زمانی که ماه رمضان می شد امام سجاد علیه السلام بردگان و کنیزان خود را نمی زد ، بلکه #جنایات و جرم های آن ها را می نوشت و در آخرین شب ماه رمضان از جنایات آنها می گذشت و می گفت بروید شما را عفو کردم و آزادتان کردم ...»
📚وسائل الشیعه ج 10 ص 318
❕یا در نقل دیگر آمده است يكى از بردگان امام باقر علیه السلام كار نيكى انجام داد امام علیه السلام فرمود ؛ « برو تو آزادى كه من خوش ندارم مردى از اهل بهشت را به خدمت خود درآورم »
📚وسائل ج 16 ص 32
❕و باز در حالات امام سجاد می خوانیم ؛
« خدمتكارش آب بر سر حضرت مى ريخت ظرف آب افتاد و حضرت را مجروح كرد، امام علیه السلام سر را بلند كرد، خدمتكار گفت: و الكاظمين الغيظ حضرت فرمود ؛ خشمم را فرو بردم عرض كرد: وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ فرمود:" خدا تو را ببخشد" عرض كرد وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ فرمود ؛ « برو براى خدا آزادى »
📚نور الثقلین ج 1 ص 390
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند در مورد ازدواج عمر با ام کلثوم و این که مدعی است ما قبول نداریم که علی علیه السلام دختری به نام ام کلثوم داشته است را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1772
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند که مدعی است علی علیه السلام با خواستگاری از دختر ابوجهل موجبات خشم فاطمه سلام الله علیها را فراهم کرده است را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2705
#اهانت_به_مردم_سیستان_توسط_مولوی_زاهدانی
🤔#پرسش
❔اهانت مولوی بدری به مردم و شیعیان زابل.
مولوی بدری از مدرسین دارالعلوم زاهدان در یکی از کلاس های درس خودش در دارالعلوم زاهدان مدعی میشود وقتی خدا شیطان را اخراج کرد،شیطان را به زابل انداخت،ایشان مدعی شد که دلیل شیطنت های اهل زابل این مسئله است ❗️و می گویند آدم پس از اخراج در هندوستان فرود امد و حوا در جده و طاووسی که شیطان در لباس او خود را به بهشت رساند در کابل و خود شیطان در زابل فرود آمد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌ظاهرا این گونه سخنان از ناحیه این افراد برای تحریک شیعیان زابل ایراد شده تا به همین بهانه فتنه ای مذهبی در منطقه ایجاد کرده و اهداف شوم خود را اجرایی کنند ، اما آنچه ما در پاسخ به نحو اجمال می گوییم ؛
1⃣بهشتی که آدم در آن قرار داشت ، بهشت موعود نبود ، بلکه جنت و باغی از باغهای دنیا بود که خداوند به خاطر مصالحی که در گذشته به آن اشاره داشته ایم ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8875
👌آدم را موقتا در آن اسکان داد و چون آن بهشت در همین دنیا بوده است ، شیطان برای ورود به آن نیازی نداشته است که به شکل حیوانی در آید ، بلکه می توانسته است آزادانه وارد آنجا شود .
❕دلیل سخن مذکور روشن است زيرا ؛
🔸اولا بهشت موعود قيامت، نعمت جاودانى است كه در آيات بسيارى از قرآن به اين جاودانگى بودنش اشاره شده، و بيرون رفتن از آن ممكن نيست .
🔸ثانيا ؛ ابليس آلوده و بى ايمان را در آن بهشت راهى نخواهد بود، نه وسوسه هاى شيطانى است و نه نافرمانى خدا.
🔸ثالثا ؛ در رواياتى كه از طرق اهل بيت علیهم السلام بما رسيده اين موضوع صريحا آمده است.
👌يكى از راويان حديث مى گويد از امام صادق علیه السلام راجع به بهشت آدم پرسيدم امام در جواب فرمود ؛
« باغى از باغهاى دنيا بود كه خورشيد و ماه بر آن مى تابيد، و اگر بهشت جاودان بود هرگز آدم از آن بیرون رانده نمی شد »
📚الکافی ج 3 ص 247
👌بنابراین شواهد فراوانى نشان مى دهد كه اين بهشت غير از بهشت سراى ديگر است چرا كه آن پايان سير انسان است و اين آغاز سير او بود، اين مقدمه اعمال و برنامه هاى او است و آن نتيجه اعمال و برنامه هايش.
📚تفسیر نمونه ج 1 ص 186
2⃣پس از خروج آدم و حوا از این بهشت دنیوی ، آدم علیه السلام بر کوه #صفا وارد شد و حضرت حواء نیز بر کوه #مروه ؛
❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« آدم از #بهشت بر #کوه صفا وارد شد و حواء بر کوه مروه»
📚علل الشرایع ج2 ص491
👌و فرمود ؛
« به کوه #صفا ، صفا گفته می شود زیرا آدم که #مصطفی و برگزیده خدا بود بر آن فرود آمد و نام آدم بر آن کوه نهاده شد و #حواء نیز بر کوه #مروه فرود آمد و به کوه مروه ، #مروه می گویند زیرا #مراه و زنی به نام حواء بر آن فرود آمد و نام آن #کوه از اسم او گرفته شده است»
📚علل الشرایع ج2 ص432 _بحار الانوار ج11 ص205
👌شیطان هم با آزادی عملی که خداوند به خاطر مصالحی به او داده بود که در گذشته پیرامون آن بحث کرده ایم ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6695
👌به هر کجا از زمین که می خواست ورود می کرد و با توجه به این که غرض او دشمنی با آدم و حوا بوده است ، طبیعتا همان جایی بوده که آدم و حوا بوده اند و این که گفته شده او در زابل هبوط کرده است کاملا کذب و دروغ و بدون هیچ گونه مستند و دلیل است .
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
3⃣دلیل دشمنی این جماعت با منطقه سیستان و اهالی آن ارادتی است که اهالی آن منطقه از قدیم الایام به اهل بیت علیهم السلام داشته اند ، چنان که مرحوم قاضی نور الله شوشتری می نویسد ؛
« بازاريان سیستان ، به غايت نيك معاملهاند و در ميزان و در تسعير بقدر نقيرى كم نمىنمايند و در فريادرسى ملهوف و تدارك حال ضعيف مالوف و امربه معروف و اگرچه كار بقرع سيوف و جذع انوف كشد خود را معاف نمىدارند و بزرگتر از اين اوصاف كه مذكور شد آنست كه بر وجهى كه ذهبى شامى در كتاب ميزان ذكر نموده در زمان فراعنۀ بنى اميه بر منابر شرق و غرب مكه و مدينه لعن على ابى طالب كردند و اهل سيستان از آن امتناع نمودند تا آنكه در عهدنامۀ خود با بنى اميه لعن ناكردن آن حضرت را داخل ساختند و الحق همين شرف ايشان را كافى و در صفاى فطرت اصلى ايشان برهانى وافى و شافيست و از اكابر آن ديار كه بفضل و تقوى اشتهار دارند جرير بن عبد اللّه است كه از اصحاب امام جعفر صادق عليه السّلام بوده و خليد سجستانى كه تاريخ آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تأليف نموده است »
📚مجالس المومنین ج 1 ص 592
❕همین طور در کتب تاریخی در فضل منطقه سیستان نکاتی بازگو شده است که با آنچه یک جماعت وهابی مسلک می خواهند در نحسی آن دیار تصویر گری کند به هیچ عنوان همخوانی ندارد .
👌در کتاب تاریخ سیستان چنین آمده است ؛
« چون آدم از سرانديب به طلب حوّا برفت، به هيچ جا اقامت نكرد مگر بدان جايگاهى كه اكنون سيستان است، آنجا آب روان ديد بر ريگ، بخورد، سبك بود، و باد شمال همى آمد، بخفت خواب كرد، چون بر خواست طهارت كرد و تسبيح كرد، چون فارغ شد چيزى خواست كه بخورد، جبرئيل عليه السّلام به نزديك او آمد، او را اندر وقت درخت نار و درخت خرما پديد آورد، و به قدرت بارى تعالى به بار آمد، و آدم از آن بخورد، و هنوز اصل خرما و نار از آنگاه است. و آن وقت كه گرشاسب رغبت بنا كردن سيستان كرد سبب آن خرما و نار بود كه آنجا ديد.
👌فضل ديگر آنست كه به گاه غرق نوح عليه السّلام كه اندر كشتى گرد آفاق همى گشت، كشتى آنجا بايستانيد و كبوتر را بفرستاد تا خبر آورد نزديك وى كه عذاب برخواست و آب كمتر شد، و آنجا دو ركعت نماز كرد اندر كشتى، و كبوتر را دعا كرد که يا رب اين را عزيز گردان، و آن بقعه را دعا كرد به بركت، و اكنون تا رستاخيز هميشه آن بركت بر آن مردمان باشد و بر آن ولايت.
👌و فضل ديگر، كه سليمان عليه السّلام، باد را فرمود، تا او را با همه لشگر گرد عالم بگردانيد، و جهانيان او را بديدند، و فرمان او را كار بستند و جنّ و انس با او بودند و طبّاخان بر كار بودند، باد را گفت مرا به جايگاهى فرود ار كه معتدل تر باشد و هواء سبك، او را به سيستان فرود آورد تا آنجا چاشت خورد، پس گفت از چندين جاى كه رفتيم اينجا خوش ترست .
📚تاریخ سیستان ص 9
👌در پایان به شیعیان غیور سیستانی هم توصیه می کنیم که مبادا در دام این جماعت وهابی مسلک افتاده و وارد فتنه مذهبی شوند که گویی آنان در صدد ایجاد آن هستند ، و سعی کنند شکایت خود را تنها از مجاری قانونی پیگیری کنند .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد چرایی ازدواج پیامبر گرامی با عایشه و حفصه را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2706
هدایت شده از پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
🌸به مناسبت فرا رسیدن سالروز میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام کانال پرسمان اعتقادی تقدیم می کند ؛
💐برخی از پرسش و پاسخ های برگزیده پیرامون امام حسن علیه السلام ؛
1⃣فلسفه صلح امام حسن علیه السلام با معاویه چه بوده است ❕
💠 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4353
2⃣آیا دریافت خراج و پول توسط امام حسن علیه السلام از معاویه در جریان صلحشان واقعیت دارد❕
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6635
3⃣آیا صحیح است که جعده به دستور معاویه به امام حسن مجتبی علیه السلام سم داده است ❕
💠 https://t.me/Rahnamye_Behesht/5167
4⃣چرا امام حسن علیه السلام در انتخاب همسر توجه نکردند و با جعده ازدواج کردند مگر علم غیب نداشتند❕
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4846
5⃣آیا روایاتی که می گوید امام حسن علیه السلام همسران زیادی می گرفت و طلاق می داد صحیح است❕
💠 https://t.me/Rahnamye_Behesht/5715
6⃣آیا داستان ازدواج های متعدد امام حسن علیه السلام و طلاق آن ها قابل قبول است ❕
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4502
7⃣در قرآن آمده است که همه اموال خود را نباید بخشید تا به خانواده فشار آید چرا امام حسن سه مرتبه تمام اموال خود را به فقرا بخشید ❕
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/2300
8⃣آیا جریان تیر باران شدن جنازه مطهر امام حسن علیه السلام توسط عایشه واقعیت دارد ❕
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5167
9⃣چرا امام حسن با وجود آگاهی غیبی از سم تهیه شده توسط جعده خورد ❕آیا این خود کشی محسوب نمی شود ❕
💠 https://t.me/Rahnamye_Behesht/7687
0⃣1⃣از روحانیون و مداحان زیاد شنیده ایم که می گویند وقتی امام حسن مسموم شد ، ایشان از شدت جراحت جگرشان را تکه تکه شده استفراغ کردند ❗️چگونه می توان چنین سخنی را قبول کرد در حالی که جگر در مجرای گوارش انسان نیست که استفراغ شود ❕
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8994
1⃣1⃣یکی از کانال های ضد دین می گوید امام حسن و امام حسین مانند دختران در گوش خود گوشواره می کردند ❗️آیا این مطلب واقعیت دارد ❕❕
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7737
2⃣1⃣اگر #رقص حرام است چگونه در روایات آمده است که حضرت زهرا امام حسن و امام حسین را می رقصانده است ❗❗️
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6974
3⃣1⃣این که در روایاتی آمده که وقتی امام حسن و امام حسین کشتی می گرفتند پیامبر امام حسن رو #تشویق می کرد چه معنایی دارد ❗️این یعنی امام حسن نزد پیامبر از امام حسین محبوب تر بوده ❕❕
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8871
4⃣1⃣آیا امام حسن علیه السلام در فتوحات خلفا شرکت کردند ❕
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3347
هدایت شده از پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
🔰ویژه نامه میلاد امام حسن علیه السلام ؛
🔸امام حسن علیه السلام از دیدگاه معاصران و اندیشمندان و مورخان اهل سنت ؛
1⃣جابر از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله روايت كرده كه فرمود ؛
«خداوند، من و على را در عرش به صورت دو نور آفريد و دو هزار سال قبل از آفرينش آدم ذات مقدسش را تسبيح و تقديس مى كرديم، وقتى خداوند آدم را آفريد ما را در صلب وى قرار داد و سپس از صلبى پاك به رحمى پاك انتقال داده تا در صلب ابراهيم جاى داد، آنگاه از صلب ابراهيم به صلبى پاك و رحمى پاك منتقل كرد تا در صلب عبد المطلب مقرر داشت، سپس آن نور در صلب عبد المطلب جدا گشت دو سوم آن در صلب عبد الله و يك سوم آن در صلب ابو طالب قرار گرفت، پس از آن، نورى از من و على در فاطمه گرد آمد و بدين ترتيب، حسن و حسين دو نور از نور پروردگار جهانيان اند.»
📚نزهه المجالس ج 2 ص 206
2⃣معاويه به مجلسيان خويش گفته بود به نظر شما آنكه از ناحيه پدر و مادر و مادربزرگ و پدربزرگ و عمو و عمه و دايى و خاله، از همه برتر است كيست؟
گفتند: امير المؤمنين بهتر مىداند. معاويه دست حسن بن على عليه السّلام را گرفت و گفت: وى، از همه برتر است چرا كه پدرش على ابن ابى طالب، مادرش فاطمه دخت پيامبر، پدربزرگ و جدش رسول خدا، مادربزرگش خديجه، عمويش جعفر، عمه اش دختر ابو طالب، دايى اش قاسم بن محمد و خاله اش زينب دختر نبىّ اكرم صلّى اللّه عليه و اله است. »
📚عقد الفرید ج 3 ص 283
3⃣معاويه جاى ديگر نيز در برابر عمرو عاص و مروان حكم و زياد بن ابيه كه به نياى خود فخر و مباهات فراوان مىكردند، به اين واقعيت اعتراف كرد و براى اينكه بينى آنها را به خاك بمالد، امام حسن بن على را حاضر كرد و امام عليه السّلام بر سخنان نارواى آنها در مورد بنى هاشم خط بطلان كشيد. وقتى از مجلس بيرون رفت، معاويه گفت: مگر مى سزد بر كسى كه جدش رسول خدا، سرور اولين و آخرين و مادرش فاطمه بانوى بانوان جهانيان است، فخر و مباهات كنم؟ و سپس به حاضران گفت: به خدا سوگند! اگر مردم شام از اين ماجرا آگاه شوند، روزگارمان سياه است ...
📚المحاسن و الاضداد ص 90
4⃣روزى مقدام بر معاويه وارد شد، معاويه بدو گفت خبر دارى حسن بن على از دنيا رفته؟ مقدام با شنيدن اين جمله، كلمه استرجاع (إنّا للّه و إنّا إليه راجعون ...) بر زبان آورد. معاويه پرسيد: آيا تو فقدان حسن بن على را مصيبت مىدانى؟
مقدام در پاسخ گفت: چرا مصيبت ندانم در صورتى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله او را در كودكى روى زانوى خود مى نشاند ...»
📚مسند احمد ج 4 ص 132
5⃣ ابو هريره همواره مى گفت: هرگاه امام حسن عليه السّلام را ديدم اشكم جارى شد، زيرا با چشم خود ديدم رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله دهانش را بر دهان حسن قرار مىداد و سه بار مىفرمود خدايا! من او (حسن) را دوست دارم تو نيز او و دوستدارانش را دوست بدار. ابو هريره مى افزايد از آن زمان كه ديدم رسول خدا با حسن چنين رفتارى كرد، همواره بدو علاقه مندم.
📚نور الابصار ص 171
6⃣ وقتى مروان حكم سرسخت ترين دشمنان امام حسين عليه السّلام در تشييع پيكر پاك امام مجتبى عليه السّلام و حمل جنازه اش شركت جست امام حسين عليه السّلام با شگفتى به او فرمود: «تو كه دلش را خون كردى چگونه جنازه اش را حمل مى كنى؟» در پاسخ گفت: آن كارها را در حق كسى روا داشتم كه صبر و بردبارى اش با كوهها برابرى مى كرد.
📚تهذیب التهذیب ج 2 ص 298
👌ادامه 👇👇👇
@Rahnamye_Behesht
7⃣ابو الأسود دوئلى درباره امام مجتبى مى گويد وى شخصيتى پيراسته بود و ميان عرب از برجسته ترين دودمان و بخشنده ترين خاندان به شمار آمده و از سرشتى پاك برخوردار بود.
📚حیاه الامام الحسن ج 2 ص 247
8⃣عمرو بن اسحاق مى گويد ؛ حسن بن على تنها كسى است كه هرگاه با من آغاز سخن كند دوست دارم همواره سخن بگويد و ساكت نماند و هيچگاه نشنيدم وى كلمه ناسزايى بر زبان آورد.
📚بحار الانوار ج 43 ص 358
9⃣ عبد الله بن زبير گفته است به خدا سوگند! زنان، نظير حسن بن على عليه السّلام را در شكوه و وقار و مقام و منزلت والا، نزاده اند .
📚البدایه و النهایه ج 8 ص 37
🔟 وقتى برادرش محمد حنفيّه بر سر قبرش ايستاد تا در سوگش سخن بگويد، اظهار داشت: (برادرم حسن!) همانگونه كه در زندگى موجب عزّت و سربلندى ما بودى، با شهادتت پشت ما را شكستى، بهترين روحى بودى كه كفن تو آن را دربر گرفت و بهترين كفن، كفنى بود كه پيكر عزيزت را در خود جاى داد، چرا از چنين عظمتى برخوردار نباشى در صورتى كه تو طريق هدايت رهپويان و پيشواى تقواپيشگان و چهارمين درّ گرانمايه اصحاب كسايى؟ اى ابو محمد! خداوند تو را در جوار رحمت خويش قرار دهد، دست قدرت الهى به تو غذاى تقوا خوراند و از پستان ايمان شير نوشيدى و در پرتو مكتب اسلام پرورش يافته و در زندگى و پس از مرگ، پاك و پيراسته بودى هرچند دلهايمان در فراق و جدايىات اندوهبار اس
هدایت شده از پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
ت.
📚مروج الذهب ج 3 ص 7
1⃣1⃣ ابا عبد الله الحسين عليه السّلام در كنار مرقد مطهر برادر اظهار داشت ؛
« اى ابو محمد! رحمت و درود خدا بر تو باد. اين تو بودى كه حقيقت را ديدى و شناختى و در برابر باطل گرايان با رفتارى نكو و مبارزه اى پنهانى راه خدا را برگزيدى. دنيا و زيبايى ها و ناگوارى هايش را به ديده تحقير نگريستى و با دستى پاك و خاندانى پيراسته در دنيا زيستى و از آن گذشتى و بر فريبكارى ها و خيانتهاى دشمنانت به آسانى دست رد نهادى و پاسخ گفتى و اين مايه شگفتى نيست، زيرا تو از دودمان رسالتى و از پستان حكمت شير نوشيده و اكنون به سوى روح و ريحان و بهشت پر از نعمت الهى پركشيدهاى خداى متعال پاداش تو و ما را در اين مصيبت جانكاه بزرگ دارد و به ما صبر و بردبارى عنايت فرمايد.»
📚حیاه الامام الحسن ج 2 ص 440
💠 جايگاه امام مجتبى عليه السّلام از نگاه انديشمندان و تاريخ نگاران ؛
2⃣1⃣حافظ ابو نعيم اصفهانى از انديشمندان قرن پنجم درباره امام مجتبى عليه السّلام مى گويد ؛ وى سالار جوانان و اصلاح گر نزديكان و علاقه مندان، شبيه و محبوب دل رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله، سلاله هدايت، همپيمان تقواپيشگان، چهارمين اختر اصحاب كساء فرزند بانوى بانوان، حسن بن على بن ابى طالب رضى الله عنهما است.
📚پیشوایان هدایت ج 4 ص 37
3⃣1⃣ ابن عبد البرّ درباره او گفته است ؛ كدام فرد را مى توان والاتر از كسى دانست كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله او را سرور و سالار ناميده است. رضوان و رحمت خدا بر او (امام مجتبى) باد كه انسانى بردبار ، پروا پیشه و اندیشمند بود »
📚الاستیعاب ج 1 ص 385
👌ادامه 👇👇👇
@Rahnamye_Behesht
کانال پرسمان اعتقادی:
4⃣1⃣حافظ ابن كثير دمشقى درباره امام علیه السلام می گوید ؛
« ابو بكر و عمر از او تجليل به عمل آورده و به عظمت ياد مى كردند و به وى ارج و احترام قائل بوده و او را دوست مىداشتند و همواره به او مىگفتند فدايت گرديم. و ابن عباس هنگام سوار شدن امام حسن و امام حسين بر مركب، ركاب آن دو بزرگوار را مى گرفت و آن را براى خود نوعى نعمت تلقى مىكرد و هرگاه آن دو طواف خانه خدا انجام مىدادند مردم براى ابلاغ سلام و درود خود به آن بزرگواران پيرامون آنها به نحوى ازدحام مى كردند كه گويى مى خواستند ديوارهاى كعبه را درهم بشكنند.»
📚پیشوایان هدایت ج 4 ص 38
5⃣1⃣ حافظ ابن عساكر شافعى در مورد امام مجتبى عليه السّلام گفته است ؛ آن
بزرگوار نواده رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله و گل بوستان وى و يكى از سروران جوانان اهل بهشت است ...»
📚مختصر تاریخ دمشق ج 7 ص 5
6⃣1⃣حافظ سيوطى مى گويد: [امام مجتبى] نواده رسول خدا و گل بوستان وى و به گفته صريح پيامبر آخرين جانشين او و پنجمين اختر اصحاب كساء به شمار مى آيد ...
📚تاریخ الخلفاء ص 73
7⃣1⃣ محمد بن اسحاق درباره امام حسن عليه السّلام مى گويد ؛ پس از نبى اكرم در مجد و عظمت، كسى به رتبه امام حسن مجتبى عليه السّلام نرسيد. بيرون خانه اش فرشى براى امام گسترده مىشد هرگاه حضرت از خانه خارج مىشد و جلوس مىفرمود به احترام آن بزرگوار هيچكس از آن مسير عبور نمىكرد و بدين ترتيب راه بسته مىشد، امام عليه السّلام به مجرّد اطلاع از اين وضعيّت به پا مىخاست و وارد منزل مىشد و آنگاه عبور و مرور مردم آغاز مىشد. در راه مكه او را ديدم پياده حركت مىكرد و در آن مسير هركس امام را مشاهده مىكرد به احترامش از مركب خود پياده مىشد و پاى پياده راه مى پيمود حتى سعد بن ابى وقاص را ديدم به احترام او پياده حركت مى كرد.
📚المناقب ج 2 ص 148
8⃣1⃣ محمد بن طلحه شافعى درباره آن حضرت گفته است ؛ خداوند به وى هوشى فزاينده و سرشار عنايت كرد تا در مشكلاتى كه فرا رویاش قرار داشت، اهدافش را روشن سازد و بدو انديشه اى نافذ بخشيد كه به اصلاح پايه و اركان آيين الهى بپردازد و وجود مباركش را از انواع علوم و معارف آكنده ساخت.
📚مطالب السوول ص 65
9⃣1⃣سبط ابن جوزى در مورد امام مجتبى مى گويد ؛ وى از برجسته ترين انسانهاى اهل كرم و بخشش و از انديشه اى درخشان برخوردار بود و رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله شديدا به او عشق مى ورزيد.
📚تذکره الخواص ص 65
0⃣2⃣ ابن اثير در حق او گفته است: [امام مجتبى] سالار جوانان اهل بهشت و گل خوشبوى بوستان نبى اكرم و شبيه آن بزرگوار بود، رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله او را حسن ناميد و او چهارمين درّ گرانمايه اصحاب كساء به شمار مى آيد.
📚اسد الغابه ج 2 ص 9
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
https://sapp.ir/poorseman
#مذمت_اهل_خوزستان
🤔#پرسش
❔در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده و احذر مکر خوزی الاهواز ... الایمان لا یثبت فی قلب یهودی و لا خوزی ابدا منظور از خوزی های اهواز کی ها هستند این روایت را شیخ انصاری هم در مکاسب محرمه تحت عنوان خاتمه آورده ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در روایاتی از افرادی به نام « خوزی ها » مذمت شده و ازدواج با آنان را مکروه شمرده اند ، ما قبل از طرح روایات مذکور ، متذکر دو اصل مسلم اسلامی می شویم ؛
1⃣یکی از معیارها و ملاک های صحت یک روایت ، موافقت آن با قرآن کریم است چنان که امام #صادق علیه السلام فرمود ؛
« روایتی که از ما نقل می شود را تصدیق نکنید مگر زمانی که موافق با کتاب خدا باشد »
📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123
❕قرآن به صراحت هر گونه برتری نژادی و قومی و منطقه ای را #نفی کرده و می فرماید ؛
« ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ولی #گرامی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شما است»
🔶#حجرات 13
🔷پیامبر #گرامی فرمود:
« خدای شما یکی است و پدرتان یکی ، نه عرب بر عجم برتری دارد و نه عجم بر عرب ، نه سیاه پوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سیاه پوست مگر به #تقوا»
📚تفسیر نمونه ج22 ص201 _ تفسیر قرطبی ج9 ص6162
2⃣از سوی دیگر ملاک در ازدواج کردن ، دین و ایمان طرف مقابل است ، نه نژاد و ملیت و منطقه که بگوییم طرف مقابل اگر از فلان نژاد باشد ، شایسته ازدواج کردن نیست .
🔸امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« با زنی ازدواج کن که منسوب به خیر و حسن خلق باشد»
📚الکافی ج5 ص323
❕پیامبر گرامی فرمود ؛
« اگر کسی به #خواستگاری شما آمد که شما از اخلاق و دین او راضی بودید ، با او وصلت کنید که اگر چنین نکنید فتنه و فسادی بزرگ اتفاق خواهد افتاد »
📚وسائل الشیعه ج 20 ص 76
❕حال روایات مورد بحث ؛
🔸در نقلی از امام صادق علیه السلام آمده است که فرمود ؛
« از مکر خوزیان اهواز بپرهیز ...چرا که علی علیه السلام فرمود ایمان در قلب یهودی و خوزی استوار نمی شود »
📚کشف الریبه ص 88
🔸در نقل دیگری از خوزی ها مذمت شده و فرمودند ؛
« حلاوت ایمان در قلوب ... خوزی ها وارد نمی شود »
📚بحار الانوار ج 5 ص 277
❕و یا فرمود ؛
« ساکن خوز نشو و با آنان ازدواج نکن چرا که در آنها ریشه هایی است که آنان را به غیر وفاء دعوت می کند »
📚وسائل الشیعه ج 20 ص 83
❕یا فرمود ؛
« شش گروه هستند که نجیب نمی شوند که یکی از آنها خوزی ها هستند »
📚خصال ج 1 ص 328
❕شیخ عباس قمی می نویسد که مقصود از خوزی ها ، اهل خوزستان هستند ؛
📚سفینه البحار ج 2 ص 74
👌در پاسخ به این روایات توجه به سه نکته ضروری است ؛
1⃣روایات مذکور چون خلاف دو اصلی هستند که در ابتدای کلام به آن اشاره کردیم قابل پذیرش نمی باشد .
2⃣سند تمام این روایات مخدوش است . راوی روایت اول شخصی است به نام « عبد الله بن سلیمان النوفلی » که مجهول است ؛
📚مستدرکات رجال الحدیث ج 5 ص 30
❕در سند روایت دوم فردی است به نام « نصر الکوسج » که او نیز مجهول و ضعیف است ؛
📚مستدرکات رجال الحدیث ج 8 ص 71
❕در سند روایت سوم هم فردی است به نام شریک که مقصود شریک بن عبد الله است که او نیز توثیقی ندارد ؛
📚زبده المقال ج 1 ص 530
❕روایت چهارم هم بدون سند کامل و مرسلا به معصوم نسبت داده شده است « یرفعه الی ابی عبد الله ع » که این گواه بر ضعف روایت است .
3⃣به فرض که روایت فوق #صحیح باشد گفتنی است ؛
❕این روایات ناظر به موقعیت زمانی و مکانی #صدور آن است . مثلا زمانی که امام علیه السلام مضمون فوق را در نهی از ازدواج کردن با اقوامی و مذمت آنان بیان کردند ( خوزی ها) کسانی که #منسوب به آن قوم و نژاد بودند ، به واسطه دوری از تعالیم اسلام ، از لحاظ دینی و اعتقادی و عملی دچار انحرافات عدیده ای بودند ، امام علیه السلام به جهت آنکه با ازدواج کردن و معاشرت با آنها ، این انحرافات فراگیر نشود ، نهی #مذکور را بیان داشتند .
👌بی شک در زمان کنونی که مردمان قومیت ها و نژاد های فوق تحت سایه تعالیم اسلام به رشد فکری و فرهنگی و اعتقادی #مناسب رسیده اند ، روایات نهی کننده برای آنها مصداق ندارد و ازدواج کردن و معاشرت با آنها بی اشکال است .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد چرایی و فلسفه توسل به اولیاء خداوند را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2707
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌در پاسخ به پرسش کاربر ؛
« ما علم تعبیر خواب نداریم ، چرا که چنین علمی نزد معصومان علیهم السلام است اما از روایات اهل بیت یک راه حل کلی برای تعبیر خواب بیان کرده ایم که در همه جا و همه زمانها راهگشاست ، راه حل را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2708
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد شبهه تناقض میان آیات در مورد زمان خلقت آسمانها و زمین را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2709
#سایت_ما
ipasookh.ir
#تجربه_مرگ_شبکه_چهار
🤔#پرسش
❔ چند روز هست که ساعت هفت عصر در شبکه چهار سیما افرادی را میاورند که از این دنیا رفته و مجددا برگشتند و از حال و هوای برزخ که دیده بودند می گویند. آیا انسان های برگشتی از برزخ به این تعداد که زیاد هم نشان می دهند ممکن هست؟ و نیز در این رابطه آیا آیات و روایات در تایید آن داریم؟ اینان مرگ را خیلی راحت جلوه می دهند آیا واقعا چنین است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در این باره توجه به نکاتی لازم است ؛
1⃣اصل اولی آن است که با مرگ کسی به دنیا بازگشت نمی کند ، این حقیقتی است که در آیات متعددی مورد تاکید قرار گرفته است .
🔸خداوند می فرماید ؛
« (آنها همچنان به راه غلط خود ادامه مى دهند) تا زمانى كه مرگ يكى از آنان فرارسد، مى گويد: پروردگار ا! مرا بازگردانيد؛ شايد در آنچه ترك كردم (و كوتاهى نمودم) عمل صالحى انجام دهم، (ولى به او مى گويند) چنين نيست! اين سخنى است كه او به زبان مى گويد (و اگر باز گردد، كارش همچون گذشته است).» ( مومنون 99 _ 100)
❕اين آيه صريحاً بازگشت به اين زندگى را براى جبران گذشته، نفى مى نمايد.
👌و همچنین می فرماید ؛
« چگونه به خدا ايمان نمى آوريد با اين كه شما (قبل از آفرينش آن گاه كه خاك بوديد) مرده و بى جان بوديد و خداوند شما را زنده كرد؛ سپس شما را مى ميراند و بعد زنده مى كند، و سپس به سوى او باز مى گرديد » ( بقره 28)
👌اين آيه نیز صريحاً مى گويد پس از مرگ يك بار بيشتر زنده نخواهيد شد و آن زنده شدن در رستاخيز و بازگشت به سوى خدا و پيوستن به ابديّت و زندگى جاويدان آن سرا است.
👌یا می فرماید ؛
« خداوند همان كسى است كه (نخست) شما را آفريد، سپس روزى داد؛ بعد مى ميراند، سپس زنده مى كند. » ( روم 40)
❕در اين آيه نيز تنها يك مرتبه مرگ و حيات، پس از آفرينش نخستين انسان، ذكر شده، كه مرگ اين جهان و حيات بازپسين باشد.
👌و نیز می فرماید ؛
« مى گويند: پروردگارا! ما را دوبار ميراندى و دوبار زنده كردى؛ اكنون به گناهان خود معترفيم؛ آيا راهى براى خارج شدن (از دوزخ) وجود دارد » ( غافر 11)
👌منظور از دو بار ميراندن، مرگ در پايان عمر و مرگ در پايان برزخ است، و منظور از دو مرتبه احيا، احياى برزخى و احياى در قيامت است .
📚تفسیر نمونه ج 20 ص 42
❕بنابراین از آیات استفاده می شود که هر انسانی تنها یک بار مرگ را تجربه می کند و کسی به دنیا بازگشت نمی کند که مجددا مرگ را تجربه کند .
2⃣از این اصل کلی در ممنوعیت بازگشت به دنیا ، مواردی استثناء می شود که افرادی به اعجاز الهی برای مصلحتی به دنیا بازگشت می کنند ، مانند کسانی که در هنگام ظهور امام مهدی علیه السلام رجعت می کنند یا کسانی که توسط عیسی مسیح زنده شدند یا عزیر نبی که صد سال میرانده شد و زنده شد ، یا افرادی از بنی اسرائیل که پس از مرگ مجددا زنده شدند که تفصیل مطلب را در پاسخ گذشته ما بخوانید ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5977
❕در روایات هم می بینیم که ساره و مریم و آسیه و کلثوم خواهر موسی بن عمران زنده شدند تا حضرت خدیجه را برای تولد فاطمه صدیقه سلام الله علیهن ، یاری کنند که در ذیل تفصیل داستان را بخوانید ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6115
👌یا امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« ( پس از وفات پیامبر ) علی علیه السلام ابوبکر را ملاقات کرد و با او در امر خلافت احتجاج کرد ، و گفت آیا راضی می شوی که در این مساله پیامبر بین من و تو قضاوت کند ؟ علی علیه السلام دست ابوبکر را گرفت و به مسجد قبا برد که به ناگاه پیامبر در آنجا بود که بر علیه ابوبکر حکم داد ، ابوبکر ترسان بازگشت و عمر را مطلع کرد ، عمر گفت این سحر بنی هاشم است »
📚بصائر الدرجات ج 1 ص 274
👌بنابراین زنده شدن مجدد و بازگشت به دنیا در موارد استثنایی و محدود بوده که آن هم به خاطر مصالحی توسط خداوند واقع می شده است .
3⃣مرگ حتی برای بندگان مخلص خداوند راحت نیست و همراه با سختی هایی است .
❕قرآن بارها روى مساله مرگ و مخصوصا لحظه جان دادن تكيه مى كند، و به انسانها هشدار مى دهد كه همگى چنين لحظه اى را در پيش دارند، گاه از آن به" سكرة الموت" (مستى و گيجى حال مرگ) تعبير كرده است ( ق 19) و گاه تعبير به" غمرات الموت" يعنى" شدائد مرگ" ( انعام 93) گاه تعبير به" رسيدن روح به حلقوم" ( واقعه 83) و گاه تعبير به" رسيدن روح به تراقى"، يعنى استخوانهاى اطراف گلوگاه نموده است ، چنان که می فرماید ؛
« جان به گلوگاهش رسد- و گفته شود: آيا كسى هست كه اين بيمار را از مرگ نجات دهد؟ - و يقين به فراق از دنيا پيدا كند- و ساق پاها (از شدت جان دادن) به هم مى پيچيد. » ( قیامت 26_ 29)
❕ اين نكته از این آيات استفاده مى شود كه جدايى روح از بدن به طور تدريجى صورت مى گيرد، و اين خود مزيد بر وحشت است كه اگر ناگهانى و در يك لحظه بود تحملش آسانتر بود.
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
👌مرگ انتقال از اين جهان به جهان ديگر مى باشد، يعنى همانگونه كه انتقال انسان از عالم جنين به جهان دنيا توأم با درد و رنج فراوان است، انتقال به جهان ديگر نيز طبعا چنين خواهد بود.
❕از روايات استفاده مى شود كه حتّى انبياء و مردان خدا كه نه دلبستگى به دنيا داشتند، و نه وحشتى از آينده، و به همين دليل از آرامش خاصى در اين لحظه برخوردار بودند از مشكلات و شدائد اين لحظه انتقالى بى نصيب نبودند، چنانكه در حالات پيامبر مى خوانيم كه در واپسين لحظات عمر مباركش دست در ظرف آبى مى كرد و به صورت مى كشيد وَلا الهَ الّا اللَّه مى گفت، و مى فرمود ؛ «مرگ سكرات و شدائدى دارد»
📚تفسیر روح البیان ج 9 ص 118
👌و یا در نقل دیگری آمده است ؛
« عیسی بن مریم به سوی قبر یحیی بن زکریا رفت و از خداوند خواست تا او را زنده کند ، خداوند هم یحیی را زنده کرد ، و از قبر خارج شد و به عیسی گفت از من چه می خواهی ، گفت می خواهم با من انس بگیری چنان که در گذشته دنیا مانوسم بودی ، یحیی گفت هنوز حرارت مرگ در من خاموش نشده است و تو می خواهی باز مرا به دنیا و حرارت مرگ بازگردانی »
📚الکافی ج 5 ص 640
❕ امام رضا عليه السلام فرمود ؛
« نامأنوس ترين زمان براى اين آفريده (انسان)، سه زمان است: روزى كه متولّد مى شود و از رحِم مادرش بيرون مى آيد و دنيا را مى بیند. و روزى كه مى ميرد و آخرت و اهل آخرت را مى بيند. و روزى كه برانگيخته مى شود و مقرراتى را مى بيند كه در سراى دنيا نديده است »
📚عيون أخبار الرِّضا عليه السلام ج 1 ص 257
👌پیامبر گرامی می فرمود ؛
« مشاهده ملك الموت سخت تر از هزار ضربه شمشير است. سوگند به آنكه جانم در دست اوست، جان هيچ بنده اى از دنيا نرود مگر اينكه يكايك رگهاى او درد كشند.»
📚میزان الحکمه ج 11 ص 124
👌و فرمود ؛
« آسانترين مردن، به منزله خارى است كه در ميان پشم باشد. آيا خار از پشم بيرون مى آيد بدون آنكه مقدارى پشم با آن باشد »
📚همان مدرک
👌بنابراین نمی توان تصویری از مرگ ارائه داد که هیچ گونه درد و رنج و سختی در آن نباشد .
4⃣به نظر می رسد اکثر کسانی که در برنامه مذکور حاضر می شوند ، مرگ را درک نکرده اند ، بلکه تجربه هایی نزدیک به مرگ داشته اند و در آن هنگام که حالت خواب و بیهوشی آنها را در برگرفته بوده است ، ارواحشان عوالمی را مشاهده کرده که پس از بهبودی گمان بر آن برده اند که آن عوالم را پس از مرگ تجربه کرده اند .
👌خداوند می فرماید ؛
« خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى كند، و ارواحى را كه نمرده اند نيز به هنگام" خواب" مى گيرد، سپس ارواح كسانى را كه فرمان مرگ آنها را صادر كرده نگه ميدارد، و ارواح ديگرى را (كه بايد زنده بمانند) باز مى گرداند تا سرآمد معينى، در اين امر نشانه هاى روشنى است براى كسانى كه تفكر مى كنند. » ( زمر 42)
❕از این آیه استفاده می شود که انسان تركيبى است از روح و جسم، روح گوهرى است غير مادى كه ارتباط آن با جسم مايه نور و حيات آن است و به هنگام مرگ خداوند اين رابطه را قطع مى كند، و روح را به عالم ارواح مى برد و به هنگام خواب نيز اين روح را مى گيرد، اما نه آن چنان كه رابطه به كلى قطع شود، بنا بر اين روح نسبت به بدن داراى سه حالت است ؛
❕ارتباط تام (حالت حيات و بيدارى) ارتباط ناقص (حالت خواب) قطع ارتباط به طور كامل (حالت مرگ). و خواب چهره ضعيفى از" مرگ" است، و" مرگ" نمونه كاملى از" خواب و بعضى از ارواح هنگامى كه در عالم خواب رابطه آنها با جسم ضعيف مى شود گاه به قطع كامل اين ارتباط مى انجامد به طورى كه صاحبان آنها هرگز بيدار نمى شوند، و اما ارواح ديگر در حال خواب و بيدارى در نوسانند تا فرمان الهى فرا رسد.
📚تفسیر نمونه ج 19 ص 478
❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛
« هر كس مى خوابد نفس او به آسمان صعود مى كند و روح در بدنش مى ماند، و در ميان اين دو ارتباطى همچون پرتو آفتاب است، هر گاه خداوند فرمان قبض روح آدمى را صادر كند" روح" دعوت نفس را اجابت مى كند، و به سوى او پرواز مى نمايد، و هنگامى كه خداوند اجازه بازگشت روح را دهد" نفس" دعوت" روح" را اجابت مىكند و به تن باز مى گردد »
📚بحار الانوار ج 58 ص 27
👌به نظر می رسد که افراد مذکور گرفتار خواب عمیقی بوده اند که ارتباط روح با جسم ضعیف شده بوده به نحوی که حتی از نظر پزشکان هم مثلا آنان مرده محسوب می شده اند ، اما هنوز این ارتباط به نحو کامل قطع نشده بوده تا آنان حقیقتا بمیرند و روح آنان عوالم و حالاتی را مشاهده کرده که پس از بهبودی گمان کرده اند که آن حالات را در هنگامه مرگ مشاهده کرده در حالی که این مشاهده در هنگام خواب عمیق نزدیک به مرگ بوده است ، نه خود مرگ .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد چرایی نامگذاری ایام هفته به نامهای امامان علیهم السلام را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2710
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد بدگویی کردن از مخالفان در روایات شیعه را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2711
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌پاسخ پرسش کاربر که می گوید چگونه ممکن است که مثلا امام رضا علیه السلام از حاجات میلیونها انسان مطلع باشند آن هم مردمی به زبان های مختلف را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2712
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2713
#سایت_ما
ipasookh.ir
#توبه_فراریان_میدان_احد
🤔#پرسش
❔سوره مبارکه آل عمران آیه 155.
ان الذین تولوا منکم یوم التقی الجمعان انما استزلهم الشیطان ببعض ما کسبوا ولقد عفا الله عنهم ان الله غفور حلیم
کسانی که در روز روبرو شدن دو جمعیت با یکدیگر (در جنگ احد)، فرار کردند، شیطان آنها را بر اثر بعضی از گناهانی که مرتکب شده بودند، به لغزش انداخت؛ و خداوند آنها را بخشید. خداوند، آمرزنده و بردبار است.
طبق آیه ۱۵۵ آل عمران خداوند کسانی که در جنگ احد فرار کردند را بخشیده است و طبق روایات شیعه و سنی عمر و عثمان در جنگ احد فرار کردند . وقتی خداوند میبخشد آیا شیعیان میتوانند عمر و عثمان را به خاطر فرار از جنگ احد شماتت کنند؟؟؟؟ و آخر آیه میفرماید که خداوند آمرزنده است شاید خطاهای بعدی آنان را نیز بخشیده است آیا سرزنش و شماتت ولعن افرادی که خداوند در قرآن آنان را بخشیده و مورد لطف خود قرار داده است صحیح است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در این شکی نیست که فرار از میدان نبرد گناهی بس بزرگ است تا جایی که خداوند می فرماید ؛
« اى كسانى كه ايمان آورده ايد هنگامى كه با انبوه كافران در ميدان نبرد روبرو شويد به آنها پشت نكنيد.- و هر كس در آن هنگام به آنها پشت كند- مگر در صورتى كه هدفش كناره گيرى از ميدان براى حمله مجدد و يا به قصد پيوستن به گروهى (از مجاهدان) بوده باشد- (چنين كسى) گرفتار غضب پروردگار خواهد شد و ماواى او جهنم و چه بد جايگاهى است » ( انفال 15 _ 16)
👌از جمله فراریان از نبرد در جنگ احد ، ابوبکر ، عمر و عثمان بودند .
❕عایشه از ابوبکر نقل می کند ؛
« ابوبکر هرگاه جنگ احد را به خاطر میاورد می گفت من اولین نفری بودم که از صحنه #نبرد احد بازگشتم »
📚سیره ابن اسحاق ج 6 ص 183
❕عمر نیز بر روی منبر چنین می گفت ؛
«روز احد از میدان نبرد فرار کردم و به بالای کوه رفتم چنان که همانند بز کوهی فرار میکردم «فلقد رایتنی انزو کاننی اروی »
📚جامع البیان، ج4 ص 193 _ کنزالعمال ج2 ص 376
👌سیوطی نیز در نقل های متعددی از فرار عثمان در روز احد پرده بر می دارد ؛
📚در المنثور ج 2 ص 88
❕خداوند نیز صحنه فرار اینان را چنین به تصویر می کشد ؛
« (به خاطر بياوريد) هنگامى كه از كوه بالا مى رفتيد و (جمعى در وسط بيابان پراكنده مى شديد و) به عقب ماندگان نگاه نمى كرديد، و پيامبر از پشت سر شما را صدا مى زد » ( آل عمران 153)»
👌حال شما می گویید اینان اگر از نبرد فرار کردند ، اما خداوند آنان را بخشیده است و نمی توان آنان را ملامت و سرزنش کرد .
❕ما می گوییم خداوند کسانی را می بخشد و در آیه مورد اشاره شما خبر از بخشش کسانی می دهد که حقیقتا از گناه خود توبه کرده باشند و بار دیگر گناهان خود را تکرار نکرده باشند و اعمال گذشته خود را اصلاح کنند ، چنان که خود خداوند می فرماید ؛
« توبه تنها براى كسانى است كه كار بدى را از روى جهالت انجام مى دهند و سپس بزودى توبه مى كنند، خداوند توبه چنين اشخاصى را مى پذيرد و خدا دانا و حكيم است- و براى كسانى كه كارهاى بد را پیوسته انجام مى دهند و هنگامى كه مرگ يكى از آنها فرا برسد مى گويد الان توبه كردم، توبه نيست و نه براى كسانى كه در حال كفر از دنيا مى روند، اينها كسانى هستند كه عذاب دردناكى براى آنها فراهم كرده ايم. » ( نساء 17)
❕در آيه 39 سوره مائده مى خوانيم ؛
«امّا آن كسى كه پس از ستم كردن توبه كند و جبران و اصلاح نمايد خداوند توبه او را مى پذيرد، خداوند آمرزنده و مهربان است.»
👌ودر آيه 54 سوره انعام آمده ؛
«هركس از شما كار بدى از روى نادانى كند سپس توبه و اصلاح نمايد، مشمول رحمت خدا مى شود، چرا كه خداوند غفور و رحيم است.»
👌بنابراین شرط بخشش خداوند توبه واقعی و اصلاح است ، اما افراد مذکور هیچگاه توبه واقعی نکردند و قدم در مسیر اصلاح بر نداشتند ، بلکه بالعکس طبق نقل های اهل سنت ، در نبردهای خندق ، خیبر ، ذات السلاسل و حنین و ... هم مجددا از نبرد گریختند که اسناد و تفصیل جریان را در ذیل بخوانید ؛
📚سیره این هشام ج 2 ص 282 _ مغازی واقدی ج 2 ص 670 _ تاریخ خلیفه ص 49_ امالی مفید ص 56 _ سنن نسائی ج 5 ص 108 _ مصنف ابن ابی شیبه ج 8 ص 522 _ معجم الکبیر ج 7 ص 35 _ ارشاد مفید ج 1 ص 150 _ اعلام الوری ج 1 ص 382 _ سیره ابن کثیر ج 3 ص 610_ فتح الباری ج 8 ص 21_ الافصاح ص 68_ الروضه المختاره ص 107_ صحیح بخاری ج 4 ص 57 و ....
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
👌افراد مذکور پس از ماجرای احد نیز ، اعمال خود را اصلاح نکردند و چه در زمان حیات پیامبر گرامی و چه پس از ممات ایشان ، گرفتار انواع و اقسام جنایات و گناهان شدند که این اعمال ننگین روشن ترین دلیل ما بر این است که آنان هیچگاه قدم در مسیر توبه و اصلاح بر نداشتند که این جریانات مفصلا مورد نقل علمای اهل سنت و شیعه قرار گرفته است که جهت آگاهی رجوع شود ؛
📚الغدیر ج 6 ص 120 تا 461 _ ج 7 ص 163 تا 440 _ ج 8 ص 145 تا 423 _الف سوال و اشکال کورانی ج 3 _ بحار الانوار ج 30 ص 411 به بعد
👌به عنوان نمونه بر این که افراد مذکور هیچگاه از ماجرای احد توبه نکردند و اصلاح نشدند ؛
❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« اصحاب عقبه فراریان از میدان احد بودند »
📚تفسیر عیاشی ج 1 ص 201 _ البرهان فی تفسیر القرآن ج 1 ص 704
❕اصحاب عقبه کسانی بودند که قصد ترور پیامبر گرامی را داشتند که قرآن هم با تعبیر « هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا» « تصميم (به كار خطرناكى) گرفتند كه به آن نرسيدند» ( #توبه 74) از آن یاد می کنند .
❕#مورخان می نویسند ؛
« پيامبر نزديك ده روز در تبوك اقامت كرد و پس از آن راه مدينه را در پيش گرفت. تنی چند از #منافقان تصميم گرفتند كه شتر پيامبر را از فراز گردنه اى كه در ميان راه مدينه و شام قرار داشت، رم داده و حضرت را در دل درّه بيفكنند. وقتى سپاه اسلام به نخستين نقطه گردنه رسيد، پيامبر فرمود: هر كس مايل است، مسير خود را از وسط بيابان قرار دهد، زيرا بيابان وسيع است. ولى خود پيامبر، در حالى كه «حذيفه» شتر او را مى راند و «عمار» مهار آن را مى كشيد، از گردنه بالا رفت. هنوز پيامبر مقدار زيادى از گردنه بالا نرفته بود كه به پشت سر خود نگاه كرد. در نيمه شب مهتابى، سوارانى را ديد كه از پشت سر او را #تعقيب مى كردند و براى اينكه شناخته نشوند، صورت خود را پوشانيده و آهسته آهسته مشغول سخن گفتن بودند. پيامبر عصبانى شد، نهيبى بر آنها زد و به «حذيفه» دستور داد با عصاى خود شتران آنان را برگرداند.
👌#نهيب رسول خدا رعب شديدى در دلشان افكند و فهميدند كه پيامبر از نقشه آنان آگاه شده، فورا از راهى كه آمده بودند، بازگشتند و به سپاهيان پيوستند.
❕حذيفه مى گويد: من آنها را از نشانه هاى شترانشان شناخته و به پيامبر گفتم من آنها را به شما معرفى مى كنم، تا آنان را به سزاى خويش برسانى. پيامبر با #لحن عطوفت آميزى به من دستور داد كه از افشاى راز آنان خوددارى كنم. شايد آنها راه توبه را در پيش گيرند و نيز فرمود كه اگر من آنها را مجازات نمايم، بيگانگان مى گويند محمد پس از آنكه به اوج قدرت رسيد، شمشير بر گردن يارانش نهاد»
📚المغازی واحدی ج3 ص1042 _ سیره حلبی ج3 ص162 _ بحار الانوار ج21 ص247
👌شیخ #صدوق از حذیفه نقل می کند که می گفت ؛
❕« كسانى كه قصد داشتند شتر پيامبر را به هنگام بازگشت او از تبوك رم دهند چهارده نفر بودند: ابو الشرور، و ابو الدواهى، و ابو المعازف، و پدرش، و طلحه، و سعد بن ابى وقاص، و ابو عبيده، و ابو الاعور، و مغيره، و سالم مولى ابى حذيفه، و خالد بن وليد، و عمرو بن عاص، و ابو موسى اشعرى، و عبد الرّحمان بن عوف، آنان همان كسانى هستند كه خداوند در باره آنان چنين نازل فرمود: «و آنان آهنگ چيزى را كردند كه به آن نرسيدند.»
📚الخصال ج2 ص499
👌علامه #مجلسی می نویسد ؛
« منظور از ابو الشرور وابو الدواهی و ابو المعازف ، ابوبکر و عمر و عثمان هستند »
📚بحار الانوار ج21 ص223
❕ابن #حزم از علمای برجسته اهل سنت هم نقل می کند ؛
👌« ابوبكر، عمر، عثمان، طلحه، سعد بن أبي وقاص ؛ قصد كشتن پيامبر را داشتند و مي خواستند آن حضرت را از گردنه اي در تبوك به پايين پرتاب كنند.»
📚المحلی ج11 ص224
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند در مورد چرایی و فلسفه صلوات فرستادن بر پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2714