eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
203 ویدیو
48 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
❔این که در آیاتی سخن از خداوند به میان آمده است به چه معناست ❗️مگر می شود که خداوند کسی را فراموش کند ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَ يَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنافِقِينَ هُمُ الْفاسِقُونَ » ❕« مردان منافق و زنان منافق همه از يك گروهند، آنها امر به منكر، و نهى از معروف، مى كنند، و دستهايشان را (از انفاق و بخشش) مى بندند، خدا را فراموش كردند و خدا آنها را فراموش کرده ، قطعا فاسقند. » 🔰توبه 67 ❕بديهى است نسبت نسيان ، به خدا به معنى فراموشى واقعى نيست، بلكه كنايه از اين است كه با آنها شخص فراموشكار مى كند، يعنى هيچگونه سهمى از رحمت و توفيق خود براى آنها قائل نمى شود. ❕اين گونه تعبير حتى در سخنان روزمره نيز مى شود كه مثلا مى گوئيم ؛ چون تو وظيفه خود را فراموش كردى، ما هم به هنگام پرداختن مزد و پاداش تو را فراموش خواهيم كرد، يعنى مزد و پاداشى به تو نخواهيم داد. 💠موضوع نسيان پروردگار با «فاء تفريع » بر نسيان آنها عطف شده است، يعنى فراموشكارى آنها به فرمان الهى و ذات پاك او اثرش اين است كه خدا هم آنها را از مواهب خويش محروم مى سازد و اين نتيجه عمل آنها است. 📚تفسیر نمونه ج 8 ص 31 ❕در روایتی آمده است که فردی از علی علیه السلام در مورد آیه مذکور سوال کرد که چگونه می شود خداوند دچار فراموشی شود ❕ 🔹امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « ( گناهکاران ) خدا را در دنیا فراموش می کنند ، یعنی طاعات او را انجام نمی دهند ، خداوند هم در آخرت آنها را فراموش می کند ، یعنی آنان را مشمول ثواب و لطف خودش قرار نمی دهد ، عرب می گوید فلانی ما را کرد و یادی از ما نمی کند ، یعنی خیری به ما نمی رساند و از ما به نیکی یاد نمی کند » 📚توحید ، صدوق ، ص 259 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🔸ادامه 👇 👌افراد مذکور پس از ماجرای احد نیز ، اعمال خود را اصلاح نکردند و چه در زمان حیات پیامبر گرامی و چه پس از ممات ایشان ، گرفتار انواع و اقسام جنایات و گناهان شدند که این اعمال ننگین روشن ترین دلیل ما بر این است که آنان هیچگاه قدم در مسیر توبه و اصلاح بر نداشتند که این جریانات مفصلا مورد نقل علمای اهل سنت و شیعه قرار گرفته است که جهت آگاهی رجوع شود ؛ 📚الغدیر ج 6 ص 120 تا 461 _ ج 7 ص 163 تا 440 _ ج 8 ص 145 تا 423 _الف سوال و اشکال کورانی ج 3 _ بحار الانوار ج 30 ص 411 به بعد 👌به عنوان نمونه بر این که افراد مذکور هیچگاه از ماجرای احد توبه نکردند و اصلاح نشدند ؛ ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « اصحاب عقبه فراریان از میدان احد بودند » 📚تفسیر عیاشی ج 1 ص 201 _ البرهان فی تفسیر القرآن ج 1 ص 704 ❕اصحاب عقبه کسانی بودند که قصد ترور پیامبر گرامی را داشتند که قرآن هم با تعبیر « هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا» « تصميم (به كار خطرناكى) گرفتند كه به آن نرسيدند» ( 74) از آن یاد می کنند . ❕ می نویسند ؛ « پيامبر نزديك ده روز در تبوك اقامت كرد و پس از آن راه مدينه را در پيش گرفت. تنی چند از تصميم گرفتند كه شتر پيامبر را از فراز گردنه ‏اى كه در ميان راه مدينه و شام قرار داشت، رم داده و حضرت را در دل درّه بيفكنند. وقتى سپاه اسلام به نخستين نقطه گردنه رسيد، پيامبر فرمود: هر كس مايل است، مسير خود را از وسط بيابان قرار دهد، زيرا بيابان وسيع است. ولى خود پيامبر، در حالى كه «حذيفه» شتر او را مى‏ راند و «عمار» مهار آن را مى‏ كشيد، از گردنه بالا رفت. هنوز پيامبر مقدار زيادى از گردنه بالا نرفته بود كه به پشت سر خود نگاه كرد. در نيمه شب مهتابى، سوارانى را ديد كه از پشت سر او را مى‏ كردند و براى اين‏كه شناخته نشوند، صورت خود را پوشانيده و آهسته آهسته مشغول سخن گفتن بودند. پيامبر عصبانى شد، نهيبى بر آن‏ها زد و به «حذيفه» دستور داد با عصاى خود شتران آنان را برگرداند. 👌 رسول خدا رعب شديدى در دلشان افكند و فهميدند كه پيامبر از نقشه آنان آگاه شده، فورا از راهى كه آمده بودند، بازگشتند و به سپاهيان پيوستند. ❕حذيفه مى‏ گويد: من آن‏ها را از نشانه ‏هاى شترانشان شناخته و به پيامبر گفتم من آن‏ها را به شما معرفى مى‏ كنم، تا آنان را به سزاى خويش برسانى. پيامبر با عطوفت ‏آميزى به من دستور داد كه از افشاى راز آنان خوددارى كنم. شايد آن‏ها راه توبه را در پيش گيرند و نيز فرمود كه اگر من آن‏ها را مجازات نمايم، بيگانگان مى‏ گويند محمد پس از آن‏كه به اوج قدرت رسيد، شمشير بر گردن يارانش نهاد» 📚المغازی واحدی ج3 ص1042 _ سیره حلبی ج3 ص162 _ بحار الانوار ج21 ص247 👌شیخ از حذیفه نقل می کند که می گفت ؛ ❕« كسانى كه قصد داشتند شتر پيامبر را به هنگام بازگشت او از تبوك رم دهند چهارده نفر بودند: ابو الشرور، و ابو الدواهى، و ابو المعازف، و پدرش، و طلحه، و سعد بن ابى وقاص، و ابو عبيده، و ابو الاعور، و مغيره، و سالم مولى ابى حذيفه، و خالد بن وليد، و عمرو بن عاص، و ابو موسى اشعرى، و عبد الرّحمان بن عوف، آنان همان كسانى هستند كه خداوند در باره آنان چنين نازل فرمود: «و آنان آهنگ چيزى را كردند كه به آن نرسيدند.» 📚الخصال ج2 ص499 👌علامه می نویسد ؛ « منظور از ابو الشرور وابو الدواهی و ابو المعازف ، ابوبکر و عمر و عثمان هستند » 📚بحار الانوار ج21 ص223 ❕ابن از علمای برجسته اهل سنت هم نقل می کند ؛ 👌« ابوبكر، عمر، عثمان، طلحه، سعد بن أبي وقاص ؛ قصد كشتن پيامبر را داشتند و مي خواستند آن حضرت را از گردنه اي در تبوك به پايين پرتاب كنند.» 📚المحلی ج11 ص224 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir