🔸ادامه 👇
2⃣در مورد کلمه فرعون هم گفتنی است که فرعون، اسم عام است و به تمام سلاطين مصر در آن زمان گفته مى شد، همانطور كه به سلاطين روم، قيصر و به سلاطين ايران كسرى مى گفتند.
📚تفسیر نمونه ج 5 ص 51 _ مجمع البحرین ج 4 ص 375
❕در تفسیر المیزان هم می خوانیم ؛
« لفظ فرعون اسم پادشاه مصر نبوده است بلكه لقبى بوده مانند « خديو » كه مصرى ها بطور كلى پادشاهان خود را به آن لقب مى خوانده اند، هم چنان كه روميان پادشاهان خود را قيصر و ايرانيان كسرى و چينى ها « فغفور » لقب مى داده اند، و اما اينكه اسم فرعون معاصر با موسى بن عمران و آن شخصى كه به دست موسى غرق شده چه بود؟ قرآن در باره آن تصريح نكرده است. »
📚ترجمه تفسیر المیزان ج 8 ص 269
👌بنابراین از آنجایی که مردمان مصر به تمام فرمانروایان خود « فرعون » می گفتند و طبیعتا فرمانروای زمان حضرت موسی علیه السلام هم نزد آنان « فرعون » نامیده می شد ، خداوند هم از همین لقب برای معرفی او استفاده کرده است ، اما این که نام او چه بوده است در دو روایت از امام صادق و امام کاظم علیه السلام آمده است که « نام او ، ولید بن مصعب بوده است و کنیه او ابو مصعب بوده است »
📚علل الشرایع ج 1 ص 67 _ معانی الاخبار ص 385 _ البرهان فی تفسیر القرآن ج 3 ص 764
3⃣اما چرا خداوند از جنود فرعون و ثمود در کنار هم یاد کرده است ، دلیل روشنی دارد ، خداوند از دو گروهی سخن به میان می آورد که یک گروه شرق و غرب جهان را زير سلطه خود قرار دادند، و گروه دیگر دل كوهها را شكافتند و سنگهاى عظيم آن را بركندند، و از آن خانه ها و قصرهاى عظيم ساختند، و كسى را ياراى مقابله با آنها نبود.
👌ولی خداوند گروه اول را با آب و گروه دوم را با باد كه هر دو وسيله هاى حيات آدمى هستند، و از لطيفترين و ظريفترين موجودات محسوب مى شوند درهم كوبيد . امواج نيل، فرعون و لشكرش را در كام خود فرو بلعيد، و باد سرد و كوبنده، قوم ثمود را همچون پر كاه از مقابل خود برمى داشت و بعد از مدتى جسم بى جانشان را بر صفحه زمين مى افكند.
❕تا مشركان عرب بدانند كارى از آنها ساخته نيست، جايى كه خدا از آن لشكرهاى عظيم و قدرتمند چنين انتقام گرفت وضع كسانى كه از آنها ضعيفترند و ناتوانترند روشن است، هر چند ضعيف و قوى در برابر قدرت او يكسان است . انتخاب قوم فرعون و ثمود از ميان همه اقوام پيشين به عنوان دو نمونه از اقوام سركش به خاطر اين است كه هر دو در نهايت قدرت بودند، يكى مربوط به گذشته هاى دور است (قوم ثمود) و ديگرى به گذشته نزديكتر (قوم فرعون) بعلاوه اقوام عرب با نام آنها آشنا بودند و از تاريخشان اجمالا با خبر .
📚تفسیر نمونه ج 26 ص 351
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
هدایت شده از پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند در مورد معنای کلمه « نکاح » را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1228
👌پاسخ معاند را که می گوید با این همه ظلم و جوری که در عالم واقع شده است ، چرا امام زمان علیه السلام ظهور نمی کند را در ذیل بخوانید که مفصلا شرایط ظهور ایشان را توضیح داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3152
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2072
❕در بخشی از پاسخ های فوق آورده ایم ؛
«امام مهدی علیه السلام زمانی ظهور می کند که تمام عالم دستشان از همه جا کوتاه و برای رفع ظلم و فساد جهان ، دست به دامان یک منجی الهی بزنند و از همه چیز و همه کس دل بکنند ، آن موقع است که ظهور واقع می شود ، لذا می بینیم که در روایات آمده است که ظهور زمانی است که ناامیدی سراسری تمام عالم را فرا گیرد و همگان برای اصلاح عالم جز به یک منجی الهی ، امید نداشته باشند .
👌امام صادق عليه السلام فرمود ؛
« اين امر (قيام مهدی ) جز پس از نااميدى، براى شما رخ نمى دهد و به خدا سوگند، تا آن گاه كه از هم جدا و ناب شويد و از آزمون به [سالم] در آييد و به خدا سوگند، تا آن گاه كه هر كس بايد بدبخت شود، بشود و آن كه بايد خوشبخت بشود، بشود» ( الكافى ج 1 ص 370 )
👌پاسخ معاند در مورد لغو حکم برده داری در اسلام و این که آیا امکان گرفتن برده در زمان کنونی هم است یا خیر را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1008
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
❕هذیان گویی جدید اللهیاری که مدعی است در طول تاریخ تشیع به مانند او کم بوده و فضلش از تمام علمای مع
#پاسخی_به_هذیان_گویی_اللهیاری
❕اللهیاری در تازه ترین اظهار نظرش گفته است که به مانند او در عالم تشیع کم بوده و نسبت به تمام علمای معاصر فضلش بالاتر است ❗️❗️
❕جناب اللهیاری شما چگونه ادعای علم و فضل دارید و خودتان را عالم دهر و اعلم علماء می دانید در حالی که از روایات اهل بیت علیهم السلام اطلاع ندارید که فرمودند هرکس بگوید « من عالم هستم او نادانی بیش نیست »
❕پيامبر گرامی فرمود ؛
« هر كه بگويد ، من دانا هستم، او شخص نادانى است » و فرمود ؛ «هر كه بگويد من دانا هستم، او نادان است »
📚منیه المرید ص 183 _ تحف العقول ص 248
❕علی علیه السلام در سفارش به فرزند خود فرمود ؛
« انواع ناداني ها را به تو گوشزد كردم تا خود را عالم نشمارى ... زيرا عالم كسى است كه بداند آنچه مى داند، در برابر آنچه نمى داند اندك است و از اين رو خود را نادان مى شمارد و با اطلاع از اين امر (كه دانسته هايش اندك است) بر كوشش خود براى تحصيل دانش مى افزايد. لذا پيوسته دانشجو و شيفته دانش باشد و از آن بهره گيرد و نسبت به عالمان فروتن و با اعتنا باشد و خاموشى اختيار كند و از خطا پرهيز و شرم داشته باشد و اگر به چيزى رسد كه نمى داند، آن را انكار و رد نكند؛ زيرا به نادانى خود معترف است. »
📚تحف العقول ص 73
👌و فرمود ؛
«هر كه ادعا كند كه به پايانِ دانش رسيده است، اوج نادانى خود را نشان داده است »
📚غرر الحکم ح 9193
❕یا چگونه عالمی هستید که از آیات و روایاتی که انسان را از خودستایی و حقیر شمردن دیگران نهی کرده است اطلاع ندارید ❗️❗️
🔸خداوند می فرماید ؛
« آيا نديدى آنهايى را كه خودستايى مى کنند (اين خودستائي ها بى ارزش است) ولى خدا هر كس را بخواهد ستايش مى كند و كمترين ستمى به آنها نخواهد شد. » ( نساء 49 ) و فرمود ؛ « پس خودستايى نكنيد چرا كه او پرهيزگاران را بهتر مى شناسد » ( نجم 32 )
❕پيامبر گرامی فرمود ؛
«هر كه بگويد من از همه مردم بهترم، او بدترين مردم است و هر كه بگويد من بهشتى هستم، او دوزخى است »
📚بحار الانوار ج 67 ص 398
👌 على عليه السلام فرمود ؛
« زشت ترين راستگويى، خودستايى آدمى است »
📚غرر الحکم ح 2942
👌و فرمود ؛
« كسى كه نفْسِ خود را بستايد آن را سر بريده است »
📚غرر الحکم ح 9104
👌و در يكى از نامه هاى خود به معاويه نوشت ؛
« اگر نبود كه خداوند انسان را از خودستايى نهى فرموده، هر آينه اين گوينده، فضايل و بزرگوارى هاى بى شمارى را بر مى شمرد كه دلهاى مؤمنان با آنها آشناست و بر گوشهاى شنوندگان گران نمى آيند »
📚نهج البلاغه نامه 28
❕بله جناب اللهیاری ، شما اگر عالم و دانشمند هم باشید ، به خاطر دشمنی کردن با حکومت اسلامی ایران که برپایی آن مطابق نص آیات و روایات است و به خاطر اهانت به لباس مقدس روحانیت که مدعی هستید که لباس پیامبر و امامان علیهم السلام نیست و با اهانت علنی به خلفای اهلسنت و ترک تقیه که موجب تحریک آنان برای کشتن شیعیان شده است ، مصداق عالم فاجری هستید که وظیفه همگان ، دوری از فتنه شما است .
👌 پيامبر گرامی فرمود ؛
« مايه هلاكت امّت من، دانشمند بدكار و عابد نادان است و بدترين بد، دانشمندان بدكار و نيكوترين نيكها، دانشمندان نيك اند »
📚جامع بیان العلم ج 1 ص 192
❕و فرمود ؛
« از دانشمند بدكار و متعبّد نادان بپرهيزيد كه آنان فتنه هر فتنه زده اى اند »
📚خصال یک جلدی ص 69
❕پیشنهاد می کنیم باب ذیل در مذمت علماء فاجر از کتاب شریف بحار الانوار را مطالعه کنید ؛
📚بحار الانوار ج 2 ص 105 باب 15 « ذم علماء السوء و لزوم التحرز عنهم »
👌اخیرا هم دیدیم که در پی وی به ما در مورد فتاوای مراجع پیام داده اید و گفتید ؛
« من بیشتر حدیث نقل میکنم بعضی جاها که وقت نیست حدیث نمیگویم
مراجع شما در رساله شان هیچ جا حدیث نمیگویند که هیچ اصلا جاهل به حدیث اند » ( عکس پیامش را در ذیل ببینید ) »
❕در حالی که از مباحث بالا روشن شد که خود شما جاهل به حدیث هستید و خودتان تصریح کردید که در فتوا دادن نقل حدیث لازم نیست ، در ذیل آوردیم ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12168
👌مرجع تقلید مطابق با حدیث فتوا می دهد و در توضیح المسائل نقل فتوایش ، مطابق و ترجمه روایت است و در واقع روایت را « نقل به معنا » می کند ، خود اهل بیت علیهم السلام اجازه نقل روایت به معنا را داده اند که روایات مذکور را شیخ کلینی در کافی شریف نقل می کند ؛
📚الکافی ج 1 ص 51 باب روایه الکتب و الحدیث
👌و شیخ حر عاملی در کتاب الفصول المهمه خود باب « جواز روایه الحدیث بالمعنی » ج 1 ص 522 باب 12 و در کتاب وسائل الشیعه ج 27 ص 80 باب 8 مفصلا این روایات را نقل می کند که آن بزرگواران اجازه نقل روایت به معنا را داده اند .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
#پاسخی_به_هذیان_گویی_اللهیاری ❕اللهیاری در تازه ترین اظهار نظرش گفته است که به مانند او در عالم تش
❕کلام اللهیاری که مدعی است مراجع جاهل به حدیث اند چون در توضیح المسائل حدیث نقل نمی کنند ❗️
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
#پاسخی_به_هذیان_گویی_اللهیاری ❕اللهیاری در تازه ترین اظهار نظرش گفته است که به مانند او در عالم تش
6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❕این هم کلیپ تصویری از هذیان گویی اللهیاری که خود را « اعلم و افضل علماء » می داند .
#مدح_اهلبیت_علیهم_السلام_از_خودشان
❕در رابطه با مطلبی که در مورد اللهیاری گذاشتیم ، معاند که به حق نقش « خرمگس معرکه » را بازی می کند ، مطلب گذاشته است که شما روایت نقل کردید که هرکس بگوید من عالمم ، او جاهل است ، در حالی که علی علیه السلام پیوسته می گفت من عالمم و از من سوال کنید قبل از آنکه مرا از دست بدهید ، بنابراین طبق سخن شما معاذ الله علی علیه السلام هم جاهل است .
👌معاند توجه ندارد که مخاطب روایت مذکور ، افرادی عادی جامعه اند که طبق نص قرآن بهره آنان از علم و دانش اندک است ؛ « جز اندكى از دانش به شما داده نشده است » ( اسراء 85 )
❕اینان اگر گول همین اندک دانش خود را بخورند و ندای « من عالم هستم » را همه جا سر دهند و خود را از همگان بالاتر ببینند ، طولی نمی کشد که گرفتار خود برتر بینی و عجب و غرور می شوند و چون خود را « عالم کل » می بینند ، از دستیابی به دانش بیشتر محروم می شوند و برای رسیدن به دانش بیشتر سعی و تلاش نمی کنند .
👌اما اهل بیت علیهم السلام از آنجایی که دانششان اندک نیست و از سوی دیگر معصوم هستند ، هیچ مانعی ندارد که برای معرفی خود ، از علم و فضل الهی خود سخن گویند ، تا مردمان ، دیگران را جایگزین آنها نکنند و توجه داشته باشند که آنان حجت الهی اند و باید از آنان تبعیت کنند .
❕این که علم و دانش آن بزرگواران اندک نیست ، بلکه دارای علم ماکان و ما یکون اند ، شکی در آن نیست .
👌مرحوم کلینی در کافی شریف بابی را گشوده تحت عنوان ؛
« باب درمورد اینکه امامان می دانند جمیع آنچه در گذشته بوده و تا آینده خواهد بود و چیزی از آنان پنهان نیست »
📚الکافی، ج1 ص 260
🔸از امام صادق نقل می کند که فرمود ؛
«من می دانم آنچه در آسمانها وزمین و بهشت ودوزخ است ومی دانم آنچه در گذشته بوده و تا روز قیامت خواهد بود »
📚همان مدرک
❕علی علیه السلام فرمود ؛
«من جمیع علم پیامبر و علم گذشته و علم آینده تا روز قیامت را می دانمذ»
📚بصایر الدرجات، ج1 ص127
❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛
«خداوند بزرگتر از آن است که از طریق امام بر بنده ای احتجاج کند آنگاه چیزی از اخبار آسمان و زمین را از امام مخفی بدارد »
📚بحار الانوار، ج 26 ص 110
❕و این که آنان معصوم اند و هیچگاه دچار عجب و غرور و خود پسندی نمی شود ، این مساله هم روشن و قطعی است .
👌پیامبر گرامی فرمود ؛
« من و علی و حسن و حسین و نه نفر از فرزندان حسین ، مطهر و معصوم هستیم »
📚کمال الدین ج 1 ص 280
❕و فرمود ؛
« هر کس می خواهد رستگار شود ، به علی و امامان از فرزندانش تمسک کند ، زیرا آنان برگزیدگان الهی بوده و از هر گناه و خطایی معصوم هستند »
📚عیون الاخبار ج 2 ص 57
👌علی علیه السلام نیز در وصف امامان فرمودند ؛
« آنان معصوم هستند از تمام گناهان صغیره و کبیره و در جواب دادن خطا نمی کنند و هیچ گاه گرفتار سهو و نسیان نمی شوند »
📚بحار الانوار ج 25 ص 351
❕بنابراین هیچ مانعی ندارد که آن بزرگواران از علم و فضل خود سخن به میان بیاورند تا مردمان مسیر هدایت را گم نکنند و سراغ غیر آنان نروند ، چنان که در قرآن می خوانیم یوسف علیه السلام برای معرفی خود به پادشاه مصر از علم و امانتداری خود سخن به میان آورد تا بجای او افراد ناصالح ، سرپرستی امور را به دست نگیرند و فرمود ؛
« گفت مرا سرپرست خزائن سرزمين (مصر) قرار ده كه نگهدارنده و آگاهم » ( یوسف 55 )
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕در تفسیر نمونه می خوانیم ؛
« گاه ضرورتهايى ايجاب مى كند كه انسان خود را با تمام امتيازاتى كه دارد معرفى كند، چرا كه بدون آن هدفهاى مقدسى پايمال مى گردد، ميان اينگونه سخنان، با خودستايى و تزكيه نفس تفاوت بسيار است.
❕نمونه اين سخن خطبه امام سجاد علیه السلام در مسجد شام است، در آن هنگام كه مى خواهد خود و خاندانش را به مردم شام معرفى كند، تا توطئه بنى اميه در زمينه خارجى بودن شهيدان كربلا عقيم گردد، و نقشه هاى شيطانى آنها نقش بر آب شود. » ( مقتل الحسین ، خوارزمی ، ج 2 ص 69 _ الملهوف ، ص 211)
📚تفسیر نمونه ج 22 ص 544
👌و در جای دیگر می خوانیم ؛
« بدون شك تعريف خويش كردن كار ناپسندى است، ولى با اين حال اين يك قانون كلى نيست، گاهى شرائط ايجاب مى كند كه انسان خود را به جامعه معرفى كند تا مردم او را بشناسند و از سرمايه هاى وجودش استفاده كنند و بصورت يك گنج مخفى و متروك باقى نماند.
❕در آيات فوق نيز خوانديم كه يوسف به هنگام پيشنهاد پست خزانه دارى مصر خود را با جمله « حفيظ عليم » ستود، زيرا لازم بود سلطان مصر و مردم بدانند كه او واجد صفاتى است كه براى سرپرستى اين كار نهايت لزوم را دارد.
👌لذا در تفسير عياشى از امام صادق علیه السلام مى خوانيم كه در پاسخ اين سؤال كه آيا جايز است انسان خودستايى كند و مدح خويش نمايد؟ فرمود ؛
«نعم اذا اضطر اليه اما سمعت قول يوسف اجْعَلْنِي عَلى خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ و قول العبد الصالح وَ أَنَا لَكُمْ ناصِحٌ أَمِينٌ »
« آرى هنگامى كه ناچار شود مانعى ندارد آيا نشنيده اى گفتار يوسف را كه فرمود مرا بر خزائن زمين قرار ده كه من امين و آگاهم، و همچنين گفتار بنده صالح خدا (هود) من براى شما خيرخواه و امينم ( اعراف 68 ) »
📚تفسیر عیاشی ج 2 ص 181
❕و از اينجا روشن مى شود اينكه در خطبه شقشقيه و بعضى ديگر از خطبه هاى نهج البلاغه على علیه السلام به مدح خويشتن مى پردازد و خود را محور آسياى خلافت مى شمرد، كه هماى بلند پرواز انديشه ها به اوج فكر و مقام او نمى رسد، و سيل علوم و دانشها از كوهسار وجودش سرازير مى شود، و امثال اين تعريفها همه براى اين است كه مردم نا آگاه و بي خبر به مقام او پى ببرند و از گنجينه وجودش براى بهبود وضع جامعه استفاده كنند. »
📚تفسیر نمونه ج 10 ص 12
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
#شبهه_وهابی_در_توسل_خطبه_110_نهج_البلاغه
🤔#پرسش
❔طبق آياتى كه خداوند فرموده است : (( براى تقرب الى الله در جستجوى وسيله باشيد)).
پيرو اين آيات آخوندها قبرهاى اولياء اللهى را يكى از مصاديق وسيله معرفى مى كنند. اكنون سوال: با كدام دليل قبر اولياء الهى وسيله قربت الى الله محسوب مى شود؟ و چرا حضرت على در نامه ١١٠ نهج البلاغه انواع وسايل قربت الى الله را معرفى فرمودند اما دريغ از اشاره به قبرها ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌خداوند می فرماید ؛
« يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَ جاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ » « اى كسانى كه ايمان آورده ايد پرهيزگارى پيشه كنيد و وسيله اى براى تقرب به خدا انتخاب نمائيد و در راه او جهاد كنيد باشد كه رستگار شويد » ( مائده 35)
👌وسيله در اصل به معنى تقرب جستن و يا چيزى كه باعث تقرب به ديگرى از روى علاقه و رغبت مى شود مى باشد.
📚النهایه ج 5 ماده « وسل »
❕بنابر اين وسيله در آيه فوق با توجه به « ال جنس » که بر سر آن آمده است معنى بسيار وسيعى دارد و هر كار و هر چيزى را كه باعث نزديك شدن به پيشگاه مقدس پروردگار مىشود شامل مى گردد که یکی از آنها توسل به اولیاء الهی است .
❕ لذا در روایات اهل سنت می بینیم که توسل به اولیاء الهی حتی بعد از مرگشان یکی از راههای قرب الهی و استجابت دعا ذکر شده است .
👌در صحيح بخارى، از انس نقل شده است كه ؛
❕«هر گاه در مدينه قحطى می شد، عمر بن خطاب به عباس بن عبدالمطلّب متوسل مى شد و تقاضاى باران مى كرد. و چنين مى گفت ؛ « خدايا، ما (در زمان خشكسالى در زمان رسول خدا ) به وسيله پيامبرمان به تو توسّل مى جستيم و تو ما را سيراب مى كردى و اكنون به وسيله عموى پيامبر به تو متوسّل مى شويم، پس اكنون تو ما را سيراب كن». و بدنبال آن باران مى آمد و مردم سيراب مى شدند».
📚 صحيح بخارى، ج 2، ص 16، ابواب الاستسقاء؛ ج 4، ص 209، باب مناقب المهاجرين وفضلهم
👌یا نقل می کنند که در زمان عمر بن خطاب مردم دچار قحطی شدند . بلال بن حارث به کنار قبر پیامبر گرامی آمد و عرضه داشت که رسول خدا مردم از قحطی و خشکسالی در حال نابودی اند . برای امتت طلب باران نما ، رسول خدا به خوابش آمد و گفت به سراغ عمر برو و سلام مرا به او برسان و به او خبر ده که به زودی باران خواهد آمد و به او بگو کیسه سخاوت و بخشش را بگشا.
🔶بلال بن حارث به نزد عمر آمد و ماجرا را بازگو کرد ، عمر گریست و گفت خدایا من کوشش خود را کردم ولی ناتوان بودم »
📚دلائل النبوه ج7 ص47 _ مصنف ابن ابی شیبه ج7 ص482 _ فتح الباری ج2 ص412 _البدایه و النهایه ج7 ص105
👌یا حاکم نیشابوری نقل می کند که مروان بن حکم روزی از کنار قبر رسول خدا می گذشت که مشاهده کرد ابو ایوب انصاری صحابی معروف صورت بر قبر رسول خدا گذاشته و با او نجوا می کند . مروان دست برد و گردنش را گرفت و گفت آیا می دانی چه می کنی ؟ ابو ایوب پاسخ داد که به محضر رسول خدا آمده ام نه کنار سنگ ( و او متوجه من است )»
📚مستدرک حاکم ج4 ص515 _ مسند احمد ج5 ص422
👌یا دارمی از علمای معروف اهل سنت نقل می کند ؛
« در مدینه قحطی شدیدی آمده بود و مردم به نزد عایشه شکایت بردند و از او چاره جویی خواستند . عایشه گفت ؛ کنار قبر پیامبر بروید و سوراخی در سقف بالای قبر قرار دهید تا آنکه میان قبر و آسمان مانعی نباشد و منتظر بمانید . مردم به این دستور عمل کردند و در نتیجه باران بارید که پس از مدتی بیابان ها سبز شد و شتر ها چاق و فربه شدند »
📚سنن دارمی ج1 ص43
👌و یا نقل می کنند «زمانی که پیامبر گرامی درگذشت ، ابوبکر در منزل چهره او را باز کرد و بوسید و گفت پدرم و مادرم فدای تو باد از ما پیش پرودگار خود یاد کن و به خاطر داشته باش »
📚کشف الارتیاب ص265
👌و یا خطيب بغدادى از علماى معروف اهل سنت مى نويسد ابوعلى خلال از علمای سنی مسلک مى گفت ؛
«هيچ گاه مشكلى برايم پيش نمى آمد، مگر آنكه آهنگ قبر موسى بن جعفر عليهما السلام مى كردم و به او توسّل مى جستم و آنگونه كه من دوست داشتم مشكلم را خداوند بر طرف مى ساخت».
📚تاریخ بغداد ج 1 ص 133
👌و یا ابن حبّان از دانشمندان اهل سنت و عالم رجالى معروف مى نويسد ؛
«قبر على بن موسى الرضا عليه السلام در طوس كنار قبر هارون الرشيد قرار گرفته است و زيارتگاه معروفى است و من مكرر آن را زيارت كرده ام»؛ سپس مى افزايد: «در مدتى كه من در طوس ساكن بودم، هر گاه مشكلى برايم پيش مى آمد، قبر على بن موسى الرضا عليه السلام را زيارت مى كردم و (به بركت زيارت آن حضرت) رفع مشكلم را از خداوند طلب مى كردم كه در اسرع وقت خواسته ام به اجابت مى رسيد و گرفتاريم برطرف مى شد؛ من اين مسأله را بارها تجربه كرده ام»
📚الثقات ج 8 ص 457
🔸ادامه👇