#پاسخ_به_شبهه_ای_پیرامون_دعا
🤔#پرسش
❔ الگوریتم «دعا» در ادیان
خواستهای که برای محقق شدن آن دعا میکنید، یا در تقدیر الهی ثبت شده یا ثبت نشده است.
▪️اگر ثبت شده باشد چه دعا بکنید چه نکنید محقق خواهد شد!
▪️اگر ثبت نشدهاست چه دعا بکنید چه نکنید محقق نخواهد شد!
نتیجه = دعا کردن عملی بیهوده است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌تقدیرات الهی در غالب موارد به صورت مشروطی است و دعای انسان آنها را تغییر می دهد و انسان می تواند با دعا کردن سرنوشت خود را تغییر دهد .
❕امیر مومنان از زیر دیواری که مشرف بر ریختن بود فرار کرد وقتی به او اعتراض کردند که آیا از قضا و قدر خداوند فرار می کنی فرمود ؛
« از قضایی به قضای دیگر و از سرنوشتی به سرنوشت دیگر فرار می کنم و هر دو تقدیر خداست .»
📚توحید ، صدوق ص 369
👌یعنی من در انتخاب هر دو آزاد هستم ، اگر در زیر دیوار بنشینم و فرو ریزد و بمیرم به حکم سرنوشت است و اگر فرار کنم و سالم بمانم آن نیز به حکم سرنوشت است .
1⃣بر این اساس ، اگر در تقدیر الهی واقعه ای بر خلاف خواست انسان ثبت شده باشد ، دعا می تواند آن تقدیر را تغییر دهد و خواست انسان را جایگزین کند .
❕راوی می گوید از امام كاظم عليه السلام شنيدم كه مى فرمود ؛
« دعا آنچه را كه مقدّر شده و آنچه را كه مقدّر نشده است بر مى گرداند.
عرض كردم: مقدّر شده را دانستم، اما آنچه را مقدّر نشده چگونه دفع مى كند؟ فرمود: [دعا مى كند] تا مقدّر نشود. »
« سَمِعتُ أبا الحَسَنِ عليه السلام يَقولُ: إنَّ الدُّعاءَ يَرُدُّ ما قَد قُدِّرَ وَما لَم يُقَدَّرْ، قُلتُ: وَما قَد قُدِّرَ عَرَفتُهُ فَما لَم يُقَدَّرْ؟ قالَ: حَتّى لا يَكُونَ. »
📚الکافی ج 2 ص 469
❕پيامبر گرامی فرمود ؛
« قضا را چيزى جز دعا بر نمى گرداند. » « لا يَرُدُّ القَضاءَ إلَّاالدُّعاءُ. »
📚مکارم الاخلاق ، ج 2 ص 7
❕ امام كاظم عليه السلام فرمود ؛
« بر شما باد دعاكردن؛ زيرا دعا به درگاه خدا و مسئلت كردن از او، بلايى را كه قضا و قدر الهى به آن تعلق گرفته و فقط مانده كه قطعى شود، دفع مى كند. پس، چون خداوند عزّوجلّ خوانده شود و از او دفع بلا مسئلت گردد، آن را بر مى گرداند. »
«عَلَيكُم بِالدُّعاءِ، فَإنَّ الدُّعاءَ للَّهِ، وَالطَّلَبَ إلى اللَّهِ يَرُدُّ البَلاءَ وَقَد قُدِّرَ وَقُضِيَ وَلَم يَبقَ إلّاإمضاؤهُ، فإِذا دُعِيَ اللَّهُ عزّوجلّ وسُئلَ صَرْفَ البَلاءِ صَرَفَهُ. »
📚الکافی ج 2 ص 470
2⃣اگر در موردی نیز در ابتدا ، خواسته انسان در تقدیر الهی ، ثبت نشده باشد ، دعا کردن موجب می شود که آن خواسته در تقدیر الهی ثبت شود و محقق شود ، زیرا خداوند ، اجابت دعای انسان را تضمین کرده است .
❕خداوند می فرماید ؛
«بگو: اگر دعاى شما نباشد، پروردگارم هيچ اعتنايى به شما نمى كند، در حقيقت شما به تكذيب پرداخته اید و به زودى [عذاب با شما] قرين خواهد بود». ( فرقان 77 )
❕«پروردگارتان گفت: بخوانيد مرا، تا شما را پاسخ گويم. آنهايى كه از عبادت من سركشى مى كنند زودا كه با خوارى به جهنم درآيند». ( غافر 60 )
👌 امام صادق عليه السلام فرمود ؛
« بسيار دعا كن؛ زيرا دعا كليد هر رحمتى است و مايه روا شدن هر حاجتى و آنچه نزد خداست جز با دعا به دست نمى آيد. هيچ درى نيست كه بسيار كوبيده شود، مگر آن كه به زودى به روى كوبنده در باز گردد. » « اکثر من الدعاء فانه مفتاح کل رحمه ... »
📚بحار الانوار ج 93 ص 295
❕امام على عليه السلام فرمود ؛
« بدان كه آن كسى كه ملكوت و خزاين دنيا و آخرت در دست اوست به تو اجازه داده است تا او را بخوانى و اجابت دعاى تو را ضمانت كرده و به تو فرمان داده است كه از او بخواهى تا به تو عطا كند و او مهربان و بخشنده است. ميان تو و خودش حجابى ننهاده و تو را به آوردن واسطه و ميانجى وادار نكرده است ... سپس كليدهاى خزائن و گنجينه هايش را كه همان دعا كردن و خواستن از اوست، در اختيار تو نهاده است؛ پس هر گاه تو بخواهى، با دعا كردن درهاى گنجينه هاى او را مى گشايى. »
« اعلَمْ أنَّ الَّذي بِيَدِهِ خَزائنُ مَلَكُوتِ الدُّنيا وَالآخِرَةِ قَد أذِنَ لِدُعائكَ، وتَكَفَّلَ لِإجابَتِكَ، وَأمَرَكَ أن تَسألَهُ لِيُعطِيَكَ، وَهُوَ رَحيمٌ كَريمٌ، لَم يَجعَلْ بَينَكَ وَبَينَهُ مَن يَحجُبُكَ عَنهُ، وَلَم يُلْجِئْكَ إلى مَن يَشفَعُ لَكَ إلَيهِ ... ثُمَّ جَعَلَ في يَدِكَ مَفاتيحَ خَزائنِهِ بِما أذِنَ فيهِ مِن مَسألَتِهِ، فَمَتى شِئتَ استَفتَحتَ بِالدُّعاءِ أبوابَ خَزائنِهِ. »
📚بحار الانوار ج 77 ص 204
👌پيامبر گرامی فرمود ؛
« هر كس از شما كه درِ دعا به رويش گشوده شد، درهاى اجابت نيز به رويش گشوده شده است. » « مَن فُتِحَ له مِن الدُّعاءِ مِنكُم فُتِحَت لَهُ أبوابُ الإجابَة »
📚میزان الحکمه ج 4 ص 25
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
3⃣اگر هم در موردی خداوند ، قبل از دعای انسان ، مساله ای را مقدر کرده باشد که همان مساله مورد خواست و اقبال انسان هم است ، باز هم دعا کردن برای آن مساله بی فایده نیست ، زیرا نفس دعا کردن ، عبادت است و بر ثواب انسان می افزاید و مقام انسان را در بهشت افزایش می دهد .
❕پيامبر گرامی فرمود ؛
«ترك دعا گناه است. » « تَركُ الدُّعاءِ مَعصِيَةٌ. »
📚تنبیه الخواطر ، ج 2 ص 120
❕و فرمود ؛
« برترين عبادت، دعاست. »
📚میزان الحکمه ج 4 ص 15
👌و فرمود ؛
« همه اعمال نيك، نيمى از عبادت است و نيم ديگر عبادت دعاست. »
📚همان منبع
👌و فرمود ؛
« دو نفر، كه هر دو يك كار كرده اند، به بهشت مى روند، اما يكى از آن دو، ديگرى را برتر از خود مى بيند و مى گويد: پروردگارا! عمل ما هر دو يكسان بود، پس براى چه او را مقام بالاترى دادى؟ خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد: او از من درخواست كرد و تو نكردى. »
« يَدخُلُ الجَنَّةَ رَجُلانِ كانا يَعمَلَانِ عَمَلًا واحِداً، فَيَرى أحَدُهُما صاحِبَهُ فَوقَهُ، فَيَقولُ: يا رَبِّ، بِما أعطَيتَهُ وَكانَ عَمَلُنا واحِداً؟ فَيَقولُ اللَّهُ تَبارَكَ وتَعالى: سَألَني وَلَم تَسألْني. »
📚بحار الانوار ج 93 ص 302
❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛
« خداوند دعاى مؤمنان را براى آنان تبديل به عمل مى كند و به سبب آن، در بهشت به ايشان فزونى مى دهد. » « وَاللَّهُ مُصَيِّرٌ دُعاءَ المُؤمِنينَ يَومَ القِيامَةِ لَهُم عَمَلًا يَزيدُهُم بِهِ فِي الجَنَّة »
📚بحار الانوار ج 78 ص 294
#پرسمان_اعتقادی.
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
#پاسخی_به_ردیه_معاند_در_مورد_برخورد_علی_ع_با_مخالفان
👌ما در ذیل ، در پاسخ مفصلی یاد آور شدیم ، که علی علیه السلام ، نهایت مدارا را با مخالفین سیاسی خود داشتند و تا زمانی که آنان توطئه نمی کردند و در صدد بر هم زدن نظم جامعه نبودند ، با آنان برخورد نمی کرد ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3874
❕معاند به پاسخ ما ردیه ای وارد کرده است که در ادامه ، ردیه او را مورد بررسی قرار می دهیم ؛
1⃣می گوید علی ع کسانی که او را دوست نداشته باشند را زنازاده می دانست ، حال چگونه ایشان اهل مدارا با مخالفین خود بوده است ❗️
👌در حالی که روشن است که هیچ تضادی میان دو مطلب مذکور نیست ، ما معتقدیم کسی که بغض امیر مومنان و امامان علیهم السلام را به دل داشته باشد ، از نطفه پاکی متولد نشده است :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3138
❕اما چنین فردی تا زمانی که این کینه درونی را به ظهور نرساند و علنی با ائمه ع دشمنی نکند و بر ضد آنان توطئه چینی نکند ، کسی با او کاری ندارد .
2⃣می گوید علی علیه السلام در هنگام بیعت مردم با خود گفته اند که هر کس بیعت مرا رد کند ، از اسلام اعراض کرده است ، این یعنی علی ع مخالف خود را کافر می دانسته است ❗️
👌پاسخ این سخن نیز روشن است . کسی که از ولایت علی ع خارج شود ، از اسلام خارج شده است و در نزد خداوند کافر ایمانی و اعتقادی محسوب می شود ، اما چنین فردی اگر شهادتین را به زبان جاری کند و با امیر مومنان ع نیز دشمنی و توطئه چینی نکند تا مصداق ناصبی واقع شود ، مسلمان ظاهری است ، چنان که در ذیل توضیح داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3001
❕طبق کلام علی ع ، اگر کسی از بیعت ایشان خارج شود ، قدم در وادی کفر گذارده است ، چرا که یا در صورت خروج از بیعت و ولایت علی ع ، با علی ع دشمنی و توطئه چینی هم می کند ، یا نمی کند ، اگر توطئه چینی نکند ، کافر ایمان و اعتقادی است و اگر دشمنی بکند ، کافر ظاهری هم می باشد ، برخورد علی ع با چنین کسانی آنجایی بوده است که با خروج از بیعت علی ع ، با ایشان دشمنی هم می کردند و در صدد توطئه چینی و بر هم زدن امنیت جامعه بوده اند .
3⃣می گوید علی ع از اهل مصر که اعلام بی طرفی کرده بودند ، به زور جنگ می خواسته است که بیعت گیرد .
❕در حالی که برخی از اهل مصر ، به دروغ مدعی بودند که بی طرف هستند ، اما در صدد فرصت مناسب بودند تا بر علیه حکومت شورش کنند ، علی ع که متوجه دسیسه آنها شده بودند به قیس بن سعد ، فرماندار خود در مصر ، دستور دادند که فریب آنها را نخورد ، زیرا اینان در صدد توطئه چینی و بر هم زدن امنیت جامعه هستند ، چنان که آنان در ادامه از حالت بی طرفی در آمدند و انگیزه واقعی خود را ظاهر کردند و دست به شورش و کشتار زدند ، در کتاب فروغ ولایت می خوانیم ؛
« در زمان استاندار معزول مصر ... گروهى از حكومت وى كنارهگيرى كرده خود را افراد بى طرف معرفى كردند. وقتى از زمامدارى فرزند ابوبكر يك ماه گذشت وى افراد بى طرف را بين دو كار مخيّر ساخت كه يا اعلام اطاعت و وابستگى به حكومت كنند يا مصر را ترك گويند. آنان در پاسخ استاندار گفتند: مهلت بده تا ما در اين باره فكر كنيم، ولى استاندار پاسخ آنان را نپذيرفت و آنان نيز در موضع خود مقاومت نشان دادند وآمادۀ دفاع شدند. در چنين وضعى نبرد صفّين رخ داد. وقتى خبر رسيد كه حلّ اختلاف ميان امام عليه السلام ومعاويه به دو داور واگذار شده است و طرفين از جنگ دست كشيدهاند جرأت اين گروه بر استاندار افزايش يافت و اين بار از حالت بى طرفى در آمدند وصريحاً به مخالفت با حكومت برخاستند. استاندار ناگزير شد دو نفر را به نامهاى حارث بن جمهان ويزيد بن حارث كنانى گسيل دارد تا به ارشاد ونصيحت آنان بپردازند، ولى اين دو نفر به هنگام اجراى مأموريت خود به دست مخالفان كشته شدند. فرزند ابوبكر فرد سوّمى را نيز اعزام كرد و او نيز در اين راه كشته شد. قتل اين گروه سبب شد كه برخى به خود جرأت دهند كه همچون شاميان مردم را به گرفتن انتقام خون عثمان دعوت كنند و چون زمينه هاى مخالفت قبلاً وجود داشت گروهى ديگر نيز با آنان همراه شدند وسرانجام سرزمين مصر به اغتشاش كشيده شد واستاندار جوان نتوانست آرامش را به مصر بازگرداند. »
📚فروغ ولایت ، ص 754
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
4⃣معاند می گوید علی ع خانه حنظله بن ربیع را نیز که اعلام بیطرفی کرده بود ، به آتش کشید ، در حالی نقل مورد استناد او ؛
❕ هم بر خلاف روایات مشهور و فراوانی است که تصریح دارد علی ع با مخالفین خود مدارا می کرده است و در واقع یک نقل شاذ محسوب می شود ، و هم سند آن ، سند ضعیفی است .
❕نقل مذکور در کتاب دانش نامه امیر المومنین ع ، به نقل از کتاب « وقعه صفین » آمده است ؛
📚وقعه صفین ص 97
❕کتاب وقعه صفین ، نقل مذکور را تماما از راویان مجهول نقل می کند .
❕یک راوی آن فردی به نام « عمر بن سعد » است که مجهول بوده و توثیقی ندارد ؛
📚مستدرکات رجال الحدیث ، ج 6 ص 90
👌راوی دیگر آن ، فردی به نام « زکریا بن الحارث » است که او نیز مجهول است و توثیقی ندارد ؛
📚مستدرکات رجال الحدیث ، ج 3 ص 430
❕راوی دیگر آن ، فردی به نام ابوحشیش است که او نیز مجهول بوده و توثیقی ندارد ؛
📚مستدرکات رجال الحدیث ، ج 8 ص 366
4⃣می گوید علی ع در موارد دیگری نیز خشونت ورزیده است ، در حالی که علی ع در موارد مذکور حکم و حد الهی را بر افراد جاری کرده است ، نه آنکه خشونت شخصی ورزیده باشد ، یک مورد استناد او در مورد قضاوت علی ع ، پیرامون فردی است که به پیامبر گرامی اسلام نسبتهای ناروائی می داد که در ذیل این قضیه را بررسی کرده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3622
❕یا برخورد علی علیه السلام با کسانی که پس از ایمان مرتد می شدند و این ارتداد خود را در جامعه علنا اظهار میکردند را مورد اشکال قرارداده است ، در حالی که برخورد با مرتد ، حکمی اسلامی و حدی الهی است و علی ع مجری حکم الهی بوده است که این حکم فلسفه روشنی نیز دارد که در ذیل توضیح داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2020
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2026
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌در رابطه با قدرت طی الارض علی علیه السلام ، در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2870
❕معاند اشکال کرده است که اگر امام علی ع قدرت طی الارض داشتند ، چرا با این قدرت غیبی فاطمه س نجات ندادند ، در ذیل در این رابطه توضیح داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1897
❕در رابطه با بیعت امام علی ع هم با ابوبکر ، در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3140
👌در رابطه با فلسفه جعل عبادت قربانی کردن در اسلام در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم و اشکال معاند را پاسخ گفته ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3048
❕در رابطه با فلسفه مهلت دادن خداوند به شیطان و زمان پایان این مهلت ، در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2575
👌در ذیل نیز توضیح داده ایم که اگر به شیطان ، مهلت داده نمی شد ، چنین نبود که راه گناه و عصیان بسته شود ، چرا که زمینه های گناه و عصیان در انسان می باشد ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3428
👌در رابطه با فلسفه جواز چند همسری در اسلام ، در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2001
❕در رابطه با شرط عدالت در چند همسری و این که آیا از نظر قرآن رعایت عدالت میان زنان محال است ، در ذیل پاسخی داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1923
#قتل_قبطی_توسط_موسی_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔ خدای مهربون تو از آدمکشی موسی (سوره قصص/۱۵٫۱۶) میگذره ، اما از تا ابد عذاب کردن خداناباورِ نیکوکار نمیگذره!
▪️آیات ۱۵ و ۱۶ سوره قصص:
موسی داخل شهر شد بى آنكه مردمش متوجه باشند پس دو مرد را ديد كه به جنگ و نزاع مشغولند؛ يكى از پيروان او و ديگرى از دشمنانش بود. آن كس كه از پيروانش بود بر ضد كسى كه دشمن وى بود از او يارى خواست پس موسى مشتى بدو زد و او را كشت! سپس گفت اين كار شيطان است چرا كه او دشمنى گمراه كننده و آشكار است (۱۵) گفت پروردگارا من بر خويشتن ستم كردم مرا ببخش پس خدا از او درگذشت كه وى آمرزنده مهربان است (۱۶)
شاید باورتون نشه اما شیعیان معتقدند موسی با این که بر طبق آیات ۱۵ و ۱۶ سوره قصص مرتکب قتل شد و حتی بابت این قتل طلب بخشش هم کرد، معصوم است ❗️❗️
💠پاسخ💠
👌طبق استدلال شبهه افکن ، در آيه 15 و 16 سوره قصص مى خوانيم كه بعد از درگيرى موسى ع با يكى از دشمنانش- از فرعونيان- كه با يكى از بنى اسرائيل به نزاع و زد و خورد مشغول بودند و كوبيدن ضربه مهلكى بر دشمنش كه منجر به مرگ او شد رو به درگاه خدا كرد و گفت: «پروردگار! من به خويشتن ستم كردم، مرا ببخش، و خداوند او را بخشيد چرا كه او غفور و رحيم است» قَالَ رَبِّ انّى ظَلَمْتُ نَفْسِى فَاغْفِرلِى فَغَفَرَ لَهُ انَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ.
❔آيا تعبير به ظلم برخويشتن و تقاضاى آمرزش از خدا دليل بر ارتكاب گناه نيست؟ بعلاوه در آيه قبل از آن آمده است، كه موسى بعد از كشته شدن آن مرد فرعونى گفت: هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ (اين كار از عمل شيطان بود!).
❕در پاسخ قبل از هر چيز بايد حساب كرد آيا اين قتل هرچند با قصد و تصميم قبلى نبوده، و به اصطلاح قتل خطا محسوب مى شده، آيا مجاز بوده است يا ممنوع؟
👌بى شك با توجه به وضعى كه قوم ستمگر فرعون مخصوصاً در برابر بنى اسرائيل داشتند، كه نوزادان پسر آنها را مى كشتند، و دختران را براى خدمت زنده نگه مى داشتند، و اصولًا بنى اسرائيل را در همه چيز تحت ظلم و فشار قرار داده بودند و به تعبير آيات قرآن «مفسد فى الارض» بودند، اين كار، كار خلافى نبوده، به خصوص اينكه در مقام يارى مظلوم و دفاع از او انجام شده، حدّاقل احتمال جايز القتل بودن اين مرد ظالم فرعونى كاملًا قابل قبول است با اين حال هرگز نمى توان به خاطر آن مقام عصمت موسى را زير سؤال برد، پس اگر خلافى در اينجا واقع شده حتماً ترك اولايى بوده است كه در نحوه عمل موسى- نه در اصل عمل- وجود داشته است.
👌به نظر مى رسد منظور موسى از ظلم برخويشتن اين بوده كه با اين عملش خود را به زحمت انداخته، چرا كه قتل يك قبطى به وسيله موسى چيزى نبود كه فرعونيان به آسانى از آن بگذرند، و مى دانيم ترك اولى به معناى كارى است كه ذاتاً حرام نيست، بلكه موجب مى شود انسان از كار خوبترى باز ماند.
❕جمله هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيطانِ نيز اشاره به اصل دعواى قبطى و سبتى- فرعونى و بنى اسرائيلى- است، يعنى نزاع كور و بى هدف شما دو نفر يك كار شيطانى بوده. بنابراين تقاضاى غفران از خداوند به خاطر همين ترك اولى است، و اتفاقاً نظير آن در مورد آدم و حوّا نيز در قرآن ديده مى شود كه آنها با ارتكاب ترك اولى و خوردن از شجره ممنوعه خود را به زحمت افكندند و از خدا تقاضاى غفران كردند ( اعراف 23 )
📚پيام قرآن : ج 7 ص 121
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
👌بنابراین قتل ممنوعی واقع نشده است و فرد قبطی از دشمنان موسی ع بوده است که جایز القتل بوده ، اگر چه بهتر بود قتل مذکور در زمان دیگری واقع می شد تا موسی ع به اذیت نمی افتاد ، این نکات صراحتا در روایتی ، مورد بیان امام رضا ع واقع شده است ، آنجایی که مامون خطاب به ایشان عرضه کرد ؛
« آفرين بر شما يا ابا الحسن! (حال) در باره اين آيه توضيح دهيد: «فَوَكَزَهُ مُوسى فَقَضى عَلَيْهِ قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» (موسى او را با مشت زد و او مرد، گفت اين از كار شيطان است- قصص: 15) حضرت فرمودند: موسى به يكى از شهرهاى فرعون وارد شد در حالى كه بى اطّلاع از ورود او بودند، و اين ورود، بين مغرب و عشاء رخ داد، در آن هنگام ديد دو مرد با يك ديگر زد و خورد مى كنند، يكى از گروه موسى و ديگرى از دشمنان او بود، آن كه هم گروه و هم مسلك موسى بود، از موسى بر عليه ديگرى كه دشمن بود كمك خواست، موسى عليه السّلام هم به حكم خدا در باره دشمن حكم كرد و با مشت او را زد و او مرد، و (موسى پس از اين كار) گفت: اين عمل كار شيطان است، منظورش زد و خوردى بود كه بين آن دو مرد رخ داده بود، نه كشتن آن مرد توسّط موسى، او يعنى شيطان، دشمنى است گمراه كننده و آشكار. مأمون گفت، پس معنى اين گفته موسى چيست؟: «رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي» (خداوندا! من بخودم ظلم كردم، بر من بپوشان قصص: 16) حضرت فرمود :
❕منظورش اين است كه من با وارد شدن به اين شهر، خود را در شرايطى قرار دادم كه نمى بايست در آن شرايط قرار مى دادم، «فَاغْفِرْ لِي » يعنى مرا از دشمنانت بپوشان تا به من دست نيابند و مرا نكشند، خداوند نيز او را پوشانيد ( یکی از معانی غفران پوشانیدن است ) ، زيرا كه او ستركننده و (آمرزنده و) مهربان است، موسى عليه السّلام گفت: خداوندا! به شكرانه اين نعمت، يعنى بازوئى كه به من دادى به گونه اى كه با يك مشت مردى را از پاى در آوردم هرگز كمك كار مجرمين نخواهم بود، بلكه با اين نيرو در راه تو مجاهده خواهم كرد تا تو راضى شوى... »
« يَا أَبَا الْحَسَنِ فَأَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَكَزَهُ مُوسى فَقَضى عَلَيْهِ قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ قَالَ الرِّضَا ع إِنَّ مُوسَى دَخَلَ مَدِينَةً مِنْ مَدَائِنِ فِرْعَوْنَ عَلى حِينِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِها وَ ذَلِكَ بَيْنَ الْمَغْرِبِ وَ الْعِشَاءِ فَوَجَدَ فِيها رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلانِ هذا مِنْ شِيعَتِهِ وَ هذا مِنْ عَدُوِّه فَاسْتَغاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَقَضَى مُوسَى عَلَى الْعَدُوِّ وَ بِحُكْمِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ فَوَكَزَهُ فَمَاتَ قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ يَعْنِي الِاقْتِتَالَ الَّذِي كَانَ وَقَعَ بَيْنَ الرَّجُلَيْنِ لَا مَا فَعَلَهُ مُوسَى ع مِنْ قَتْلِهِ إِنَّهُ يَعْنِي الشَّيْطَانَ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِينٌ فَقَالَ الْمَأْمُونُ فَمَا مَعْنَى قَوْلِ مُوسَى رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي قَالَ يَقُولُ إِنِّي وَضَعْتُ نَفْسِي غَيْرَ مَوْضِعِهَا بِدُخُولِي هَذَا الْمَدِينَةَ فَاغْفِرْ لِي أَيْ اسْتُرْنِي مِنْ أَعْدَائِكَ لِئَلَّا يَظْفَرُوا بِي فَيَقْتُلُونِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ قالَ مُوسَى ع رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَيَّ مِنَ الْقُوَّةِ حَتَّى قَتَلْتُ رَجُلًا بِوَكْزَةٍ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيراً لِلْمُجْرِمِينَ بَلْ أُجَاهِدُ فِي سَبِيلِكَ بِهَذِهِ الْقُوَّةِ حَتَّى رَضِي »
📚عیون الاخبار ، ج 1 ص 198 _ الاحتجاج ، ج 2 ص 428
❕در رابطه با عذاب ابدی کفار که مورد اشکال معاند واقع شده است ، در ذیل توضیحات مفصلی داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/581
❕در رابطه با سرانجام کفار نیکوکار هم در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم و روشن کرده ایم که عذاب ابدی آنان ، تعبیر مطابق با واقعی نمیباشد ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1947
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌در رابطه با روایتی که می گوید ، زنان عورت هستند ، در ذیل توضیح مفصلی داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1830