💠ادامه 👇
👌اين تقويم طبيعى براى دو هدف مهم آفريده شده است:
🔸1- نظموبرنامه در زندگى؛ چرا كه زندگى بدون نظم مايه بدبختى وشكست است، خداوند ماه را آفريد تا انسانها با نظم و برنامه خاصّى به سراغ كارهايشان بروند.
🔸2- عبادات دينى نيز مطابق اين تقويم انجام مىپذيرد. با طلوع ماه، اوّل ماه قمرى آغاز مىشود و در ماه رمضان مردم روزه مىگيرند. با طلوع ماهِ شوال، ماه رمضان پايان مىپذيرد و عيد فطر از راه مىرسد، كه در اين روز روزه گرفتن حرام مىباشد. با گذشتن نُه روز از ماه ذىالحجه حجّاج به عرفات مىروند، و در روز دهم به سمت منى حركت كرده، و اعمال مخصوص منى را بجا مىآورند. و پس از سپرى شدن دوازده روز از ذىالحجّه از منى به مكّه باز گشته، اعمال مكّه را بجا مىآورند.
❕خلاصه اين كه هلال ماه هم به زندگى طبيعى و عادى ما نظم مىبخشد، و هم با استفاده از اين تقويم طبيعى اعمال و عباداتمان را بجا مىآوريم.
📚از تو سوال مى كنند(مجموعه سوالات قرآنى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله)، ص: 20
❕بنابراین خداوند فلسفه تغییرات هلال را حاكم كردن نظم در مسائل عادى زندگى و نيز مسائل عبادى نظير حج و روزه و مانند آن بيان داشته است.
👌جالب اين كه در ذيل آيه شريفه به نكتهاى اشاره مىكند كه نمونهاى از بىنظمى مردم عصر جاهليّت است. توجّه كنيد:
❕" در عصر جاهليّت آثارى از حجّ ابراهيمى وجود داشت، ولى آميخته با انواع و اقسام خرافات بود، از جمله اين خرافات همان چيزى است كه در ذيل آيه مورد بحث بدان اشاره شده و آن اين كه: وقتى لباس احرام مىپوشيدند و محرم مىشدند از در خانه وارد خانه نمىشدند، بلكه همانند حيوانات از پشت خانه سوراخى ايجاد كرده، و نقبى مىزدند و وارد خانه مىشدند. "
" كان المحرمون لا يدخلون بيوتهم من أبوابها، و لكن كانوا ينقبون « في ظهور بيوتهم- أي في مؤخرها- نقبا يدخلون و يخرجون منه، فنهوا عن التدين بذلك. قال: و رواه أبو الجارود عن أبي جعفر (عليه السلام). "
📚مجمع البیان ج ٢ ص ٥٠٨ _ تفسیر صافی ج ١ ص ٣٤٨
❕قرآن مجيد اين بىنظمى را تقبيح و سرزنش كرده، و آن را نشانه برّ و نيكوكارى نمىداند و به آنان دستور مىدهد مطابق معمول وقبل از احرام از در خانه وارد شوند.
❕بسيارى از مفسران گفتهاند در زمان جاهليت هنگامى كه لباس احرام به تن مىكردند از راه معمولى و در خانه، به خانه خود وارد نمىشدند و معتقد بودند اين كار براى محرم ممنوع است به همين دليل در پشت خانه نقبى مىزدند و هنگام احرام فقط از آن وارد مىشدند، آنها معتقد بودند كه اين عمل يك كار نيك است چون ترك عادت است و احرام كه مجموعهاى از ترك عادات است بايد با اين ترك عادت تكميل شود و بعضى گفتهاند اين كار به خاطر آن بود كه در حال احرام زير سقف نروند زيرا گذشتن از سوراخ ديوار در مقايسه با گذشتن از در براى اين منظور بهتر بود ولى قرآن صريحا مىگويد نيكى در تقوا است نه در عادات و رسوم خرافى و بلافاصله دستور مىدهد حتما از همان طريق عادى به خانهها وارد شويد.
📚تفسیر نمونه ج ٢ ص ١٢
👌از ذيل آيه مورد بحث استفاده مىشود كه هر كارى را بايد از راهش وارد شد.
❗️تمام كارهاى مربوط به دنيا و آخرت راه صحيح و معقولى دارد كه بايد از همان راه وارد شد تا به نتيجه رسيد. اين كه در برخى از روايات بيوت به اسلام و ابواب البيوت به حضرات معصومين عليهم السلام تفسير شده ( البرهان فی تفسیر القرآن ج ١ ص ٤٠٨ ) به همين مطلب اشاره دارد.
❕يعنى ورود به خانه اسلام و شناخت صحيح و درست آن، در صورتى امكانپذير خواهد بود كه از راه صحيح، يعنى معارف اهل بيت عليهم السلام، به دست آيد، و لذا ادّعاهايى كه هر از چندى از گوشه و كنار به گوش مىرسد و برخى از شيّادان مردم را به سوی خود دعوت نموده، و حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال مىكنند بر خلاف آيه شريفه است و اعتبارى ندارد.
📚از تو سوال می کنند ص ص ٢٢
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
❕پاسخ به شبهات پوسیده و تکراری کانالهای معاند :
1⃣پیامبر اسلام ص به مخالفین خود فحاشی می کرد :
https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3186
2⃣اگر خداوند تنها خالق است ( توحید در خالقیت ) , پس چرا در قرآن می گوید که دیگران هم می توانند خالق باشند و خداوند بهترین خالقین است !!!!
https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2280
https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2965
3⃣در روایت شیعه آمده است که نباید بر روی قبور بناسازی کرد !!!
https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2759
4⃣پیامبر اسلام دستور داد تا بنای بر روی قبور تخریب شود !!!
https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2760
دلالت حدیث منزلت بر امامت علی علیه السلام !!!
🤔پرسش :
❓حدیث منزلت دال بر امامت نیست ❗️❗️❗️
❕عالم معتبر شیعه میثم بحرانی :
حدیث منزلت (انت مني بمنزلة هارون من موسى) گرچه اين حديث دلالتى بر امامت ندارد اما حدأقل بر اين دلالت دارد كه حضرت علی علیه السلام بر شیخین افضلیت دارد
📙 کتاب النجاة في القيامة في تحقيق أمر الامامة ص 150
متن عربى: قوله : أنت مني بمنزلة هارون من موسى و هذا الخبر وإن لم يدل على الامامة فلا أقل من دلالته على أنه عليه السلام أفضل من الشيخين ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌حديث منزلت از احاديث معروفى است كه محدّثان و تاريخ نگاران نقل كرده اند، و اجمال آن چنين است:
❕آنگاه كه پيامبر (صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم) راهى نبرد با روميان در سرزمين تبوك گرديد، على (عليه السَّلام) را همراه خود نبرد، زيرا وجود او در مدينه براى جلوگيرى از فتنه گرى منافقان، لازم و ضرورى بود، ولى دشمنان به شايعه پردازى دست زدند، و گفتند: روابط پيامبر ص با على ع به تيرگى گراييده، لذا او را به همراه خود نبرده است. على ع خود را به لشگرگاه اسلام رساند و اين شايعه را بازگو نمود. پيامبر ص در پاسخ فرمود:
«كَذَبُوا وَلكِنّى خَلَفْتُكَ لَما تَرِكتُ وَرائى، فَارجِع وَاخْلُفْ فى أهْلى وَأهْلِكَ أَفَلا تَرضى يا عَلِىُّ أَنْ تَكُونَ مِنّى بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسى إِلّا أَنّهُ لا نَبِىَّ بَعْدِى».
❕«آنان دروغ گفته اند، من تو را براى حفظ خانه و خانواده ام جانشين خويش ساخته ام، پس بازگرد و جانشين من در خانواده من و خانواده خودت باش، آيا خوش ندارى كه براى من آن گونه باشى كه هارون براى موسى بود، با يك تفاوت كه پيامبرى پس از من نيست».
📚صحيح بخارى، (غزوه تبوك)، ج 6، ص 3، چاپ 1314؛ صحيح مسلم، باب فضائل على، ج 7، ص 120؛ سنن ابن ماجه، (باب فضائل اصحاب پيامبر)، ج 1، ص 55؛ سيره ابن هشام، ج 2، ص 519- 520.
❕اين حديث به روشنى بيانگر آن است كه على (عليه السَّلام) تمام صلاحيت ها و اختيارات هارون (عليه السَّلام) را جز نبوت دارا بوده است، يكى از مناصب هارون، وزارت او براى موسى (عليه السَّلام) بوده است، چنان كه مى فرمايد:
«وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي* هارُونَ أَخِي». ( طه ٢٩ _ ٣٠ ) «هارون را كه از خاندان من است، وزير من قرار ده!».
❕استثناى نبوت در كلام رسول خدا حاكى از آن است كه كليه مسئوليت هاى هارون را على نيز دارا بود، واين جانشينى تنها به جنگ تبوك اختصاص نداشت، بلكه يك ضابطه كلى بود كه جانشينى در غزوه تبوك يكى از مصاديق آن به شمار مى آمد، و اگر مقصود جانشينى در خصوص اين سفر بود، نيازى به اين ضابطه كلى و استثناى نبوت نبود.
👌به بیان دیگر :
❕به تصريح قرآن كريم، هارون در زمان حضرت موسى مقام نبوت ( «وَوَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا أَخاهُ هارُونَ نَبِيّاً» مريم: 53) و خلافت ( «وَقالَ مُوسى لِأَخِيهِ هارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي» اعراف: 142) و وزارت داشت. ( «وَاجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي» طه: 29).
❕حديث منزلت همه اين منصبها را كه براى هارون ثابت است، به جز نبوّت، براى على عليه السلام ثابت مىكند. به علاوه، اگر مقصود اثبات همه منصبها و مقامها براى على عليه السلام نبود به غير از نبوت، هيچ نيازى به استثناى نبوت نبود.
📚سیمای عقاید شیعه ص ١٩٥
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕در تفسیر نمونه می خوانیم :
👌نكته ديگر اينكه بر خلاف آنچه بعضى تصور مىكنند پيامبر ص اين سخن را تنها در جنگ تبوك نفرموده، بلكه در چندين مورد ديگر نيز اين جمله از او شنيده شده است، از جمله اينكه:
1- در يوم المؤاخاة اول يعنى در نخستين مرتبه كه پيامبر ص در مكه ميان يارانش پيمان برادرى بست، على ع را براى اين پيمان براى خودش انتخاب نمود و فرمود:
انت منى بمنزله هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى .
📚کنزالعمال ج ٥ ص ٤٠٠ و ج ٦ ص ٣٩٠
2- در يوم المؤاخاة ثانيه يعنى روز ديگرى كه در مدينه ميان مهاجر و انصار پيمان برادرى برقرار ساخت باز در اينجا على ع را به عنوان برادرى خود انتخاب نمود و اين جمله را به او فرمود: و انت منى بمنزلة هارون من موسى غير انه لا نبى بعدى و انت اخى و وارثى .
📚منتخب كنز العمال (در حاشيه مسند احمد) جلد پنجم مسند احمد صفحه 31.
3-" ام سليم" كه از زنان با شخصيت و از دعوت كنندگان به سوى اسلام بود و پدر و برادرش در ميدان جهاد در خدمت پيغمبر ص شربت شهادت نوشيدند، و به خاطر اينكه شوهرش، دعوت اسلام را نپذيرفت از او جدا شد، گهگاه پيامبر ص براى ديدنش به خانه او مىآمد (و او را تسلى مىداد) روزى به او فرمود:
اى" ام سليم" ان عليا لحمه من لحمى و دمه من دمى و هى منى بمنزلة هارون من موسى :" على گوشتش از گوشت من و خونش از خون من و او نسبت به من همانند هارون است نسبت به موسى".
📚كنز العمال جلد 6 صفحه 164.
4- ابن عباس مىگويد: روزى عمر بن خطاب گفت: نام على را به بدى نبريد زيرا من از پيامبر ص سه جمله درباره او شنيدم كه اگر يكى از آنها را مىداشتم از آنچه آفتاب بر آن مىتابد نزد من محبوبتر بود، من و ابو بكر و ابو عبيده و جمعى از اصحاب پيامبر ص نزد او بوديم و پيامبر ص تكيه بر على ع كرده بود، دست بر شانه او زد سپس فرمود: انت يا على اول المؤمنين ايمانا و اولهم اسلاما ثم قال انت منى بمنزلة هارون من موسى " اى على تو نخستين مردى هستى كه به خدا ايمان آوردى و نخستين كسى هستى كه اسلام را پذيرفتى، تو نسبت به من همانند هارون به موسى هستى .
📚كنز العمال جلد 6 صفحه 395.
5-" نسايى" در كتاب" خصائص" نقل مىكند كه على ع و جعفر و زيد درباره سرپرستى فرزند حمزه با هم گفتگو داشتند و هر كدام مىخواست، اين خدمت به او سپرده شود، در اين موقع پيامبر ص به على ع فرمود: انت منى بمنزلة هارون من موسى "
📚خصائص نسايى صفحه 19.
6- در آن روز كه پيامبر ص دستور داد درهاى خانههايى كه به مسجد (منظور مسجد پيامبر است) گشوده مىشد، بسته شود و تنها در خانه على ع را باز گذارد، جابر بن عبد اللَّه نقل مىكند كه به على ع فرمود: انه يحل لك من المسجد ما يحل لى و انك منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى " آنچه از مسجد براى من مجاز است براى تو نيز مجاز است زيرا تو نسبت به من همانند هارون نسبت به موسى هستى".
📚ينابيع المودة آخر باب 17 صفحه 88 ط دوم دار الكتب العراقيه.
❕موارد ششگانه بالا كه غير از جريان غزوه تبوك است، همه را از كتب معروف اهل تسنن آورديم و گرنه در رواياتى كه از طرق شيعه وارد شده، موارد ديگرى نيز از پيامبر ص نقل شده كه اين جمله را فرمود.
👌از مجموع اينها به خوبى استفاده مىشود كه حديث منزله، موضوعى نبوده است كه اختصاص به داستان تبوك داشته باشد بلكه يك فرمان عمومى درباره على ع براى هميشه بوده است.
❕و از اينجا روشن مىشود اينكه بعضى از دانشمندان اهل سنت مانند" آمدى" تصور كردهاند كه اين حديث متضمن حكم خاصى در مورد جانشينى على ع در غزوه تبوك بوده است و ربطى به ساير موارد ندارد، به كلى بى اساس است، زيرا پيامبر ص به مناسبتهاى مختلف و در جريانهاى گوناگون اين جمله را تكرار فرموده و اين نشان مىدهد كه يك حكم عمومى است.
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕اگر با بىنظرى حديث فوق را بررسى كنيم و از پيشداوريهاى تعصبآميز و بهانهجويىها، خود را بركنار داريم، از اين حديث استفاده مىكنيم كه على ع تمام مناصبى را كه هارون نسبت به موسى ع و در ميان بنى اسرائيل داشت- به جز نبوت- داشته است، زيرا لفظ حديث عام است و استثناء جمله الا انه لا نبى بعدى نيز اين عموميت را تاكيد مىكند، و هيچگونه قيد و شرطى در حديث وجود ندارد، كه آن را تخصيص بزند، بنا بر اين امور زير را از حديث مىتوان استفاده كرد:
1- على ع بالاترين و افضل امت بعد از پيامبر ص بود، همانگونه كه هارون چنين مقامى را داشت.
2- على ع وزير پيامبر ص و معاون خاص و پشتيبان او و شريك در برنامه رهبرى او بود، زيرا قرآن همه اين مناصب را براى هارون ثابت كرده است آنجا كه از زبان موسى مىگويد: وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي هارُونَ أَخِي، اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي وَ أَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي (سوره طه آيه 29 تا 32):" وزيرى از خاندانم براى من قرار ده، هارون برادرم را، نيروى مرا به او افزايش ده، و او را در برنامه من شريك ساز".
3- على ع علاوه بر برادرى عمومى اسلامى مقام خاص اخوت و برادرى اختصاصى و معنوى پيامبر ص را دارا بود.
4- على ع جانشين و خليفه پيامبر ص بود و با وجود او هيچكس ديگر چنين شايستگى را نداشت.
📚تفسير نمونه، ج 6، ص: 349
❕اما پاسخ وهابی :
👌وهابی دروغگو مدعی شده است که ابن میثم بحرانی گفته است که حدیث منزلت دلالتی بر امامت ندارد , در حالی که مرحوم بحرانی به روشنی از حدیث منزلت تحت عنوان نصوص امامت یاد می کند و می نویسد :
"برهان سوم در نصوص امامت , قول پیامبر ص به علی ع است که تو برای من به منزله هارون هستی از برای موسی جز اینکه بعد از من پیامبری نیست , وجه استدلال چنین است که این حدیث دلالت می کند که برای علی ع به نسبت به پیامبر , تمام مقامها و منازلی که برای هارون نسبت به موسی بود ثابت است , که یکی از این منازل این بود که هارون امام و جانشین بعد موسی بود و مستحق بود که قائم مقام موسی شود , پس واجب است که این مقام ( یعنی امامت و جانشینی ) برای علی ع هم باشد "
" البرهان الثالث : قول النبي ( صلى الله عليه وآله ) : " أنت مني بمنزلة هارون من موسى إلا أنه لا نبي بعدي "وجه الاستدلال به أن هذا الحديث يقتضي أن يثبت
لعلي ( عليه السلام ) من النبي ( صلى الله عليه وآله ) مثل جميع المنازل التي كانت ثابتة لهارون من موسى ( عليهما السلام ) ، ومن المنازل الثابتة لهارون من موسى كونه مستحقا للقيام مقامه بعد وفاته لو عاش بعده ، فوجب أن يثبت لعلي ( عليه السلام ) ذلك . "
📚النجاه فی القیامه فی تحقیق امر الامامه ص ١٤٠
❕مرحوم بحرانی پس از آن نصوص امامت را مطرح می کند و به حدیث منزلت استدلال می کند , به بیان ادله عقلی در امامت علی ع می پردازد و استدلال به قاعده عقلی افضلیت می کند که افضل مردم باید امام باشد و در این عنوان بحث هم باز به حدیث منزلت استدلال می کند و می گوید از این حدیث افضلیت علی ع نسبت به اصحاب و ابوبکر و عمر ثابت می شود , پس او شایسته امامت است .
❕مرحوم بحرانی می گوید :
" حدیث منزلت اگر چه بر امامت دلالت نمی کند , اما حد اقل دلالت می کند که علی ع افضل از ابوبکر و عمر است " " الثامن : قوله : " أنت مني بمنزلة هارون من موسى " وهذا الخبر وإن لم يدل على الإمامة فلا أقل من دلالته على أنه ( عليه السلام ) أفضل من الشيخين . "
📚النجاه فی القیامه ص ١٥٠
❕با توجه به آنکه مرحوم بحرانی پیش تر تصریح کرده بود که حدیث منزلت امامت و خلافت علی ع را ثابت می کند , این تصریح پیشین او قرینه است که مرحوم بحرانی در فراز فوق طبق مبنای اهلسنت استدلال کرده و مثلا می گوید که حدیث منزلت طبق اعتقاد اهلسنت بر امامت علی ع دلالت نمی کند , اما حد اقل باید بپذیرند که دلالت بر افضلیت علی ع بر ابوبکر و عمر می کند , و از آنجایی که عقل می گوید افضل مردم باید امام باشد , پس علی ع باید امام باشد و اهلسنت هم باید تن به امامت بلافصل علی ع دهد بر اساس مبنای افضلیت علی ع بر شیخین .
❗️بنابراین با توجه به بیانات خود مرحوم بحرانی , حدیث منزلت از نصوص امامت و خلافت علی ع است و اگر اهلسنت هم نپذیرند که این حدیث دلالت بر امامت علی ع می کند , حد اقل باید بپذیرند که دلالت بر افضلیت علی ع می کند و از این طریق خلافت و امامت علی ع ثابت می شود .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
توضیحاتی پیرامون فرق بین امامت و نبوت در پاسخ به توهمات وهابی !!!!!
🤔#پرسش :
❓{ قالَ إِنّي جاعِلُكَ لِلنّاسِ إِمامًا }
سوره بقره/١٢٤
1. بايد بدانيد كه كه #إمام تنها ٢ معنا دارد لا ثالث لهما:
١- الگو و قدوه
۲- ملک وسلطه
معنای اول باطل شد و بلکه توسط خود شیعه مردود است!! چرا که تحصیل حاصل میشود[بحث حول الإمامة ١٧٨]
راجع معنای دوم:
الآن آیا ابراهیم علیه السلام به این مقام حکومت داری ( معنی دوم )رسید !؟خیر !!
معنای دوم باطل شد؛ چرا که حضرت ابراهیم علیه السلام اساسا حكومت و پادشاهی نکرد!!
شیعیان ذریه ابراهیم را که به امامت رسیدند در امامانشان محصور می کند که از آنان هم که همان ۱۲ معصوم میدانند؛ در ۱۰ نفر اینان حکومت محقق نشد وامامتی که آیه مد نظرش است؛ برای آنان نرسید!!! ❗️❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌خداوند می فرماید :
" وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ "
"(به خاطر بياوريد) هنگامى كه خداوند ابراهيم را با وسائل گوناگونى آزمود، و او بخوبى از عهده آزمايش بر آمد، خداوند به او فرمود: من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم، ابراهيم عرض كرد: از دودمان من (نيز امامانى قرار بده) خداوند فرمود: پيمان من به ستمكاران نمىرسد (و تنها آن دسته از فرزندان تو كه پاك و معصوم باشند شايسته اين مقامند). "( بقره ١٢٤ )
❕متاسفانه وهابی نسبت به معنا و مفهوم امامتی که مدلول آیه است و ابراهیم ع پس از نبوت و در سنین پیری به آن مقام رسید , توجه لازم را ندارد , در این رابطه در تفسیر نمونه بحث کاملی شده است که ما هم اینک ارائه می دهیم :
👌" از آيه مورد بحث چنين استفاده مىشود: مقام امامتى كه به ابراهيم بعد از پيروزى در همه اين آزمونها بخشيده شد. فوق مقام نبوت و رسالت بود.
❕توضيح اينكه: امامت معانى مختلفى دارد:
🔸1-" امامت" به معنى رياست و زعامت در امور دنياى مردم (آن چنان كه اهل تسنن مىگويند).
🔸2-" امامت" به معنى رياست در امور دين و دنيا (آن چنان كه بعضى ديگر از آنها تفسير كردهاند).
🔸3- امامت عبارت است از تحقق بخشيدن برنامههاى دينى اعم از حكومت به معنى وسيع كلمه، و اجراى حدود و احكام خدا و اجراى عدالت اجتماعى و همچنين تربيت و پرورش نفوس در" ظاهر" و" باطن" و اين مقام از مقام رسالت و نبوت بالاتر است، زيرا" نبوت" و" رسالت" تنها اخبار از سوى خدا و ابلاغ فرمان او و بشارت و انذار است اما در مورد" امامت" همه اينها وجود دارد به اضافه" اجراى احكام" و" تربيت نفوس از نظر ظاهر و باطن" (البته روشن است كه بسيارى از پيامبران داراى مقام امامت نيز بودهاند).
👌در حقيقت مقام امامت، مقام تحقق بخشيدن به اهداف مذهب و هدايت به معنى" ايصال به مطلوب" است، نه فقط" ارائه طريق".
❕علاوه بر اين" هدايت تكوينى" را نيز شامل مىشود يعنى تاثير باطنى و نفوذ روحانى امام و تابش شعاع وجودش در قلب انسانهاى آماده و هدايت معنوى آنها (دقت كنيد).
❕امام از اين نظر درست به خورشيد مىماند كه با اشعه زندگى بخش خود گياهان را پرورش مىدهد، و به موجودات زنده جان و حيات مىبخشد نقش امام در حيات معنوى نيز همين نقش است.
👌در قرآن مجيد مىخوانيم" هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ كانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً"" خدا و فرشتگان او بر شما رحمت و درود مىفرستند تا شما را از تاريكيها به نور رهنمون گردند و او نسبت به مؤمنان مهربان است" (احزاب- 43).
👌از اين آيه بخوبى استفاده مىشود كه رحمتهاى خاص خداوند و امدادهاى غيبى فرشتگان مىتواند مؤمنان را از ظلمتها به نور رهبرى كند.
❕اين موضوع در باره امام نيز صادق است، و نيروى باطنى امام و پيامبران بزرگ كه مقام امامت را نيز داشتهاند و جانشينان آنها براى تربيت افراد مستعد و آماده و خارج ساختن آنان از ظلمت جهل و گمراهى به سوى نور هدايت تاثير عميق داشته است , در ذیل در رابطه این هدایت معنوی امام ع توضیحات بیشتری داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3768
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕شك نيست كه مراد از امامت در آيه مورد بحث معنى سوم است، زيرا از آيات متعدد قرآن استفاده مىشود كه در مفهوم امامت مفهوم" هدايت" افتاده، چنان كه در آيه 24 سوره سجده مىخوانيم: وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ:" و از آنها امامانى قرار داديم كه به فرمان ما هدايت كنند، چون استقامت به خرج دادند و به آيات ما ايمان داشتند".
👌اين هدايت به معنى ارائه طريق نيست، زيرا ابراهيم پيش از اين، مقام نبوت و رسالت و هدايت به معنى ارائه طريق را داشته است.
❕حاصل اينكه قرائن روشن گواهى مىدهد كه مقام امامت كه پس از امتحانات مشكل و پيمودن مراحل يقين و شجاعت و استقامت به ابراهيم بخشيده شد غير از مقام هدايت به معنى بشارت و ابلاغ و انذار بوده است.
👌پس هدايتى كه در مفهوم امامت افتاده چيزى جز" ايصال به مطلوب" و" تحقق
بخشيدن روح مذهب" و پياده كردن برنامههاى تربيتى در نفوس آماده نيست.
❕اين حقيقت اجمالا در حديث پر معنى و جالبى از امام صادق ع نقل شده:
"ان اللَّه تبارك و تعالى اتخذ ابراهيم عبدا قبل ان يتخذه نبيا، و ان اللَّه اتخذه نبيا قبل ان يتخذه رسولا، و ان اللَّه اتخذه رسولا قبل ان يتخذه خليلا، و ان اللَّه اتخذه خليلا قبل ان يجعله اماما، فلما جمع له الاشياء قالَ:" إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً
" قال: فمن عظمها فى عين ابراهيم قالَ:" وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ" قال: لا يكون السفيه امام التقى "
" خداوند ابراهيم را بنده خاص خود قرار داد پيش از آنكه پيامبرش قرار دهد، و خداوند او را به عنوان نبى انتخاب كرد پيش از آنكه او را رسول خود سازد، و او را رسول خود انتخاب كرد پيش از آنكه او را به عنوان خليل خود برگزيند، و او را خليل خود قرار داد پيش از آنكه او را امام قرار دهد، هنگامى كه همه اين مقامات را جمع كرد فرمود: من تو را امام مردم قرار دادم، اين مقام به قدرى در نظر ابراهيم بزرگ جلوه كرد كه عرض نمود: خداوندا از دودمان من نيز امامانى انتخاب كن، فرمود: پيمان من به ستمكاران آنها نمىرسد ... يعنى شخص سفيه هرگز امام افراد با تقوا نخواهد شد"
📚الکافی ج ١ ص ١٣٣
❕بنابراین بطورى كه از اشارات موجود در آيات و تعبيرات مختلفى كه در احاديث وارد شده بر مىآيد كسانى كه از طرف خدا ماموريت داشتند داراى مقامات مختلفى بودند:
🔸1- مقام نبوت- يعنى دريافت وحى از خداوند، بنا بر اين" نبى" كسى است كه وحى بر او نازل مىشود و آنچه را بوسيله وحى دريافت مىدارد چنان كه مردم از او بخواهند در اختيار آنها مىگذارد.
🔸2- مقام رسالت- يعنى مقام ابلاغ وحى و تبليغ و نشر احكام خداوند و تربيت نفوس از طريق تعليم و آگاهى بخشيدن، بنا بر اين رسول كسى است كه موظف است در حوزه ماموريت خود به تلاش و كوشش بر خيزد و از هر وسيلهاى براى دعوت مردم به سوى خدا و ابلاغ فرمان او استفاده كند، و براى يك انقلاب فرهنگى و فكرى و عقيدتى تلاش نمايد.
🔸3- مقام امامت- يعنى رهبرى و پيشوايى خلق، در واقع امام كسى است كه با تشكيل يك حكومت الهى و بدست آوردن قدرتهاى لازم، سعى مىكند احكام خدا را عملا اجرا و پياده نمايد و اگر هم نتواند رسما تشكيل حكومت دهد تا آنجا كه در توان دارد در اجراى احكام مىكوشد. ( چنان که پیامبر اسلام امام بودند اما در مکه نتوانستند تشکیل حکومت دهند , با این وجود در اجرای فرامین الهی در جامعه می کوشیدند ) .
❕به عبارت ديگر وظيفه امام اجراى دستورات الهى است در حالى كه وظيفه رسول ابلاغ اين دستورات مىباشد، و باز به تعبير ديگر، رسول" ارائه طريق" مىكند ولى امام" ايصال به مطلوب" مىنمايد (علاوه بر وظائف سنگين ديگرى كه قبلا اشاره شد).
❕ناگفته پيدا است كه بسيارى از پيامبران مانند پيامبر اسلام ص هر سه مقام را داشتند هم دريافت وحى مىكردند، هم تبليغ فرمانهاى الهى، و هم در تشكيل حكومت و اجراى احكام تلاش مىكردند و هم از طريق باطنى به تربيت نفوس مىپرداختند.
👌كوتاه سخن اينكه: امامت همان مقام رهبرى همه جانبه مادى و معنوى جسمى و روحانى و ظاهرى و باطنى است، امام رئيس حكومت و پيشواى اجتماع و رهبر مذهبى و مربى اخلاق و رهبر باطنى و درونى است.
❕امام از يك سو با نيروى مرموز معنوى خود افراد شايسته را در مسير تكامل باطنى رهبرى مىكند. با قدرت علمى خود افراد نادان را تعليم مىدهد.
و با نيروى حكومت خويش يا قدرتهاى اجرايى ديگر، اصول عدالت را اجرا مىنمايد ( و اگر هم نتواند حکومت تشکیل دهد باز تمام سعی خود را برای اجرای دستورات الهی در جامعه به کار می بندند ) .
📚تفسیر نمونه ج ١ ص ٤٣٧
❕در ذیل در رابطه با اینکه امامان شیعه علیهم السلام چگونه امام بوده اند , در حالی که حکومت را به دست نداشته اند , توضیحات بیشتری داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/182
@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
❕در رابطه با روایتی که می گوید امام حسین علیه السلام در کودکی سگ بازی می کرده است , در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2773
👌معاند مدعی است که روایت مذکور را علامه مجلسی تحریف کرده است و وقتی روایت را از محاسن مرحوم برقی نقل کرده , تعبیر " یلعب " را به " یلب " تغییر داده است , در حالی که در چاپ های مختلف بحار الانوار که هم اینک در دست ما است , می بینیم که همان تعبیر " یلعب " آمده است , که در ذیل می توانید , تصویر این چاپ ها را ببینید : 👇👇👇
پاسخی به معاند پیرامون پیرامون فاصله انسان با خدوند !!!!
🤔#پرسش :
❓آیا خداوند جسم نیست و زمان مند و دارای مکان نیست؟ قرآن خلاف این را بیان میکند ❗️❗️
يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ ﴿۵﴾
كار [جهان] را از آسمان [گرفته] تا زمين اداره مى كند آنگاه [نتيجه و گزارش آن] در روزى كه مقدارش آن چنان كه شما [آدميان] برمى شماريد هزار سال است به سوى او بالا مى رود (۵)
وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ ﴿۷﴾
و اوست كسى كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد و "عرش او بر آب بود" تا شما را بيازمايد كه كدام يك نيكوكارتريد و اگر بگويى شما پس از مرگ برانگيخته خواهيد شد قطعا كسانى كه كافر شده اند خواهند گفت اين [ادعا] جز سحرى آشكار نيست (۷)
توضیح: آیه ی پنجم سوره ی سجده به ما میگوید فاصله ی خدا از انسان به مقدار هزار سال با محاسبات انسان است. بسوی او بالا میرود. سو و سمت دارد و هزار سال طول میکشد تا به او برسد
آیه ی هفتم سوره هود میگوید خدا تخت دارد و این تخت بر آب بوده است. پس خداوند اسلام جسم است. و چنانکه متکلمین و فلاسفه ی مسلمان می گویند
که خدا مکان مند و زمان مند نیست و بسیط است ، خلاف نص صریح قرآن است و ارزش معرفتی ندارد. ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌خداوند می فرماید :
" يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّون " " امور اين جهان را از آسمان به سوى زمين تدبير مىكند سپس در روزى كه مقدار آن هزار سال از سالهايى است كه شما مىشمريد به سوى او باز مىگردد (و دنيا پايان مىيابد). " ( سجده ٥ )
❕بر اساس آیه شریفه , خداوند تمام عالم هستى را از آسمان گرفته تا زمين، زير پوشش تدبير خود قرار داده است، و جز او مدبرى در اين جهان وجود ندارد و سپس مىافزايد:" تدبير امور در روزى كه مقدار آن هزار سال از سالهايى است كه شما مىشماريد به سوى او باز مىگردد"
👌توضیح اینکه :
❕خداوند اين جهان را آفريده، و آسمان و زمين را با تدبير خاصى نظم بخشيده، و به انسانها و ديگر موجودات زنده لباس حيات پوشانده، ولى در پايان جهان اين تدبير را بر مىچيند، خورشيد تاريك و ستارگان بى فروغ مىشوند و به گفته قرآن، آسمانها را همچون طومارى در مىنوردد، تا به حالت قبل از گسترش اين جهان در مىآيند:" يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ":" آن روز كه آسمان را همچون طومارى در هم مىپيچيم، سپس همانگونه كه آفرينش را آغاز كرديم آن را باز مىگردانيم" ( انبیاء ١٠٤ )
👌 و به دنبال در هم پيچيده شدن اين جهان طرحى نوين و جهانى وسيعتر ابداع مىگردد، يعنى پس از پايان اين دنيا جهان ديگر آغاز مىشود.
❕اين معنى در آيات ديگر قرآن نيز آمده است از جمله در آيه 156 سوره بقره مىخوانيم: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ:" ما از آن خدا و از سوى او هستيم،و به سوى او باز مىگرديم"
❕و در سوره روم آيه 27 چنين آمده است: وَ هُوَ الَّذِي يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَ هُوَ أَهْوَنُ اليه" او كسى است كه آفرينش را آغاز مىكند و سپس باز مىگرداند و اين بر او آسانتر است".
👌و در آيه 34 يونس مىخوانيم: قُلِ اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ:
" بگو خداوند آفرينش را آغاز كرده سپس آن را باز مىگرداند، با اينحال چرا از حق رويگردان مىشويد"؟
❕با توجه به اين تعبيرات و تعبيرات ديگرى كه مىگويد تمام امور سرانجام به خدا باز مىگردند وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ (سوره هود آيه 123) :
👌 روشن مىشود كه آيه مورد بحث نيز از آغاز و ختم جهان و بر پا شدن روز قيامت سخن مىگويد .
💠#ادامه 👇