eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
226 ویدیو
53 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
دیدگاه آیت الله خویی پیرامون شهادت فاطمه س و اعتبار کتاب سلیم بن قیس !!!! 🤔 : ❓دروغ کانال شیعه و توهین به شعور شیعیان کانال پرسمان اعتقادی با قیچی کردن نظر آیت الله خوئی سعی دارد وانمود کند که آیت الله خوئی نسخه موجود از کتاب سلیم بن قیس را قبول دارد و صحیح میداند . دوستان عزیز خلاصه نظر آیت الله خوئی این است : 1 _ در زمانهای گذشته کتاب سلیم کتابی معتبر بوده و در این راستا نظر نعمانی را نقل میکند در زمان گذشته 2 _ اما این کتابی که امروزه موجود است دارای اشکالاتی است و نسخه موجود با سند معتبر نقل نشده (و خوئی نسخه موجود را قبول ندارد) کانال شیعه با نام پرسمان اعتقادی ، نظر خوئی را قیچی کرده و نظرش را در مورد کتاب موجود کتمان کرده , چرا حقایق را کتمان میکند ؟ از چه چیزی ترس دارند ؟ ❗️❗️ 💠💠 👌ما در گذشته پیرامون نظر آیت الله خویی در مورد شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها و کتاب سلیم بن قیس توضیح دادیم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4590 ❕و گفتیم که روایات شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها , در کتاب شریف سلیم بن قیس آمده است و آیت الله خویی نیز معتقد است که کتاب سلیم بن قیس معتبر است , پس آیت الله خویی شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها را قبول دارد . 👌ما چنین گفتیم : 👌آیت الله خویی هم معتقد بود که هم سلیم بن قیس از بزرگان است و هم کتابش از معتبرترین کتابها است و هر چه در آن است صحیح است , و متذکر این نکات می شد که : ❕ "سلیم بن قیس انسان جلیل القدر و عظیم الشانی است که از اولیاء و اصحاب خاص امیر مومنان بود , کتابش از اصول معتبره بلکه از بزرگترین اصول معتبره است و تمام آنچه در آن است , صحیح بوده و از معصوم صادر شده است و تمام روایاتش را باید تصدیق و تایید کرد , و نیز ایشان , کلام شیخ حر عاملی را تایید می کند که کتاب سلیم بن قیس از کتب مورد اعتمادی است که قرائن بر ثبوت و انتسابش به سلیم وجود دارد و شکی در این رابطه نیست " " بقي الكلام في جهات: الأولى: أن سليم بن قيس- في نفسه- ثقة جليل القدر عظيم الشأن، و يكفي في ذلك شهادة البرقي بأنه من الأولياء من أصحاب أمير المؤمنين ع، ... الثانية: أن كتاب سليم بن قيس- على ما ذكره النعماني- من الأصول المعتبرة بل من أكبرها، و أن جميع ما فيه صحيح قد صدر من المعصوم ع، أو ممن لا بد من تصديقه و قبول روايته، و عده صاحب الوسائل في الخاتمة في الفائدة الرابعة، من الكتب المعتمدة التي قامت القرائن على ثبوتها و تواترت عن مؤلفيها، أو علمت صحة نسبتها إليهم بحيث لم يبق فيه شك. " 📚معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، خویی , ج‏ 9، ص: 230 ❕بنابراین آیت الله خویی با اعتقاد به تمام آنچه که در کتاب سلیم بن قیس است , عملا معتقد است که فاطمه صدیقه سلام الله علیها به شهادت رسیده اند . 👌حال وهابی به این پاسخ اشکال کرده است که آیت الله خویی , اصل کتاب سلیم بن قیس را معتبر می داند , اما نسخه کنونی آن کتاب را معتبر نمی داند و گفته است که با سند ضعیف نقل شده است ❗️❗️ ❕متاسفانه وهابی در بیان مطلب فوق دقت کافی را به خرج نداده است , و الا چنین سخنی را نمی گفت !!!! ▫️١ _ شیخ حر عاملی , محدث و کتاب شناس بزرگ , تصریح می کند که " نسخه ای که از کتاب سلیم به دست ما رسیده است , هیچ مطلب فاسدی در آن نیست و هیچ نشانه ای از وضع و جعل در آن نیست ( چه از نظر سند و چه از نظر محتوا ) , این که برخی از علما اشکالات سندی و محتوایی به کتاب مذکور وارد کرده اند , مربوط به نسخ دیگر از کتاب سلیم است , نه نسخه ای که به ما رسیده است " " و الذي وصل إلينا، من نسخه ليس فيه شي‏ء فاسد، و لا شي‏ء مما استدل به على الوضع، و لعل الموضوع الفاسد غيره، و لذلك لم يشتهر، و لم يصل إلينا. " 📚وسائل الشيعة، ج‏30، ص: 386 ❕آیت الله خویی , در کتاب معجم الرجال خود , این کلام شیخ حر عاملی را نقل می کند و قبول میکند و قرائنی بر صحت ادعای شیخ حر عاملی بیان می دارد : " أقول: و مما يدل على صحة ما ذكره صاحب الوسائل أن النعماني روى في كتاب الغيبة بإسناده عن سليم بن قيس في كتابه حديثا طويلا .... " 📚معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، ج‏9، ص: 231 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕بنابراین آیت الله خویی , سخن شیخ حر عاملی را می پذیرد که نسخه کنونی کتاب سلیم بن قیس , هیچ اشکالی بر آن نیست , تنها بیان می دارد که طریق شیخ طوسی به کتاب سلیم بن قیس به هر دو سند یا یک سند , ضعیف است : " كيفما كان فطريق الشيخ إلى كتاب سليم بن قيس بكلا سنديه ضعيف، و لا أقل من جهة محمد بن علي الصيرفي (أبي سمينة). " 📚معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، ج‏9، ص: 237 ❕اما سند و طریق ما به کتاب سلیم بن قیس , به طریق و سند شیخ طوسی که آیت الله خویی بحث ضعف را در موردش مطرح می کند , اختصاص ندارد , بلکه چنان که محقق کتاب سلیم بن قیس بیان می دارد , کتاب سلیم بن قیس با ٢١ سند و طریق به ما رسیده است : " انّ لكتاب سليم واحد و عشرون سندا موثوقا بها، فانّ الكتاب وصل إلينا بعدة طرق تبلغ عددها 21 طريقا. " 📚كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج‏1، ص: 207 👌بنابراین , کتاب سلیم بن قیس با طرق فراوانی به ما رسیده است و شیخ حر عاملی و آیت الله خویی معتقدند که طرق مذکور صحیح اند , و نسخه صحیح از کتاب سلیم بن قیس دست ما رسیده است , تنها مرحوم خویی به طریق شیخ طوسی و راویانی خاص , اشکالاتی دارد که این اشکال هم به اصل اعتبار کتاب سلیم بن قیس که به ما از طرق دیگر رسیده است , اشکالی وارد نمی کند . ❕ممکن است وهابی اشکال کند که اگر مرحوم خویی طبق نظر شیخ حر عاملی , معتقد است که کتاب سلیم بن قیسی که به ما رسیده است , معتبر است , پس چرا در کتاب صراط النجاه خود می گوید که اگر چه کتاب سلیم بن قیس معتبر است , اما نمی توان گفت که نسخه ای که از کتاب هم اینک در دست ما است , نفس همان کتاب سلیم بن قیس است " " ما رأيكم في كتاب سليم بن قيس ؟ باسمه تعالى : كتاب سليم بن قيس كتاب معتبر ولكن لم يثبت أنّ الكتاب المتداول بين أيدينا هو نفس ذلك الكتاب ، والله العالم ." 📚صراط النجاه ج ٥ ص ٢٧٩ ❕پاسخ می گوییم : 👌قول ایشان در کتاب معجم الرجال مقدم است و ایشان در آن کتاب , کتاب کنونی سلیم بن قیس را معتبر می شمارد , از آنجایی که کتاب معجم الرجال در سالهای پایانی عمرش نوشته شد , می توان گفت که نظر نهایی اش در آن کتاب آمده است . ❕کتاب صراط النجاه را شخصی به نام موسى مفيد الدين عاصي العاملي تالیف کرده است و استفتاءاتی که از ابتدای مرجعیت آیت الله خویی پاسخ گفته شده است را در کتاب می آورد : " فكان يكثر ورود الاستفتاءات والمسائل عليه ولذلك قام بأمر جمعها وتبويبها وطبعها ثلة من الطلبة والفضلاء ، واستكمالا لذلك قام فضيلة للشيخ موسى مفيد الدين عاصي العاملي ( دام توفيقه ) " 📚صراط النجاه ج ١ ص ٦ ❕بر این اساس می توان گفت که آیت الله خویی در اوائل معتقد بود که نسخه کنونی از کتاب سلیم بن قیس , همان نسخه اصلی نیست , اما بعدها و در اواخر عمر از این دیدگاه عدول کرد و در کتاب معجم الرجال خود , قائل به اعتبار نسخه کنونی سلیم بن قیس شد . 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 🔸٢ _ اگر هم از آنچه که در مورد کتاب سلیم بن قیس و آیت الله خویی گفتیم , کوتاه بیاییم , باز هم می توانیم پاسخ دهیم که هدف اصلی از بحث در مورد اعتبار کتاب سلیم بن قیس , بازگشت می کند به حوادث صدر اسلام و شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها و این که آیا کتاب سلیم بن قیس معتبر است , تا شهادت فاطمه س واقعیت داشته باشد , یا کتاب سلیم بن قیس معتبر نیست !!!! 👌ما حتی اگر بگوییم که کتاب سلیم بن قیس معتبر نیست و آیت الله خویی این کتاب را معتبر نمی داند , باز نمی توانیم شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها را منکر شویم و بگوییم که آیت الله خویی قائل به شهادت فاطمه س نبوده است , چنان که وهابی این مطلب را شبهه کرده بود . ❕زیرا می بینیم که آیت الله خویی در همان کتاب صراط النجاه خود , تصریح می کند که قضیه شهادت فاطمه صدیقه س , مشهور و معروف است . 👌س 980: هل الروايات التي يذكرها خطباء المنبر، وبعض الكتاب عن كسر « عمر » لضلع السيدة فاطمة ( عليها السلام ) صحيحة برأيكم؟ ❕الخوئي: ذلك مشهور معروف. "آيا روايات و سخناني كه گويندگان در منابر و بعضي از نويسندگان در كتاب هايشان نوشته و گفته اند كه عمر پهلوي فاطمه س را شكسته، به نظر شما درست است؟ ❕پاسخ : " اين روايات مشهور و معروف است. " 📚صراط النجاه ج ٣ ص ٣١٤ ❕این که ایشان می گوید این قضیه معروف و مشهور است , یعنی واضح و روشن است که این قضیه از ناحیه ائمه ع به ثبوت رسیده است , چنان که خود آیت الله خویی تصریح می کند که گاه شهرت به معنای لغوی خودش به کار می رود , یعنی خبری که ظاهر و واضح است که از معصوم صادر شده است , چنان که همین معنا از شهرت در کلام امام معصوم نیز آمده است . " إذ المراد بقوله عليه السلام «خذ بما اشتهر بين أصحابك» هو الشهرة بالمعنى اللغوي، أي الظاهر الواضح كما يقال شهر سيفه و سيف شاهر، فيكون المراد به الخبر الواضح صدوره، بأن كان مقطوع الصدور أو المطمأن بصدوره " 📚مصباح الأصول ، ج‏1، ص: 165 ❕شاهد روشن این بیان آن است که کتاب صراط النجاه , با تعلیقات آیت الله تبریزی به چاپ رسیده است , و آیت الله تبریزی در مقدمه می گوید که اگر جایی من چیزی نگفتم , یعنی همان نظر آیت الله خویی را قبول دارم : " فتركت أجوبة الأستاذ الخوئي ( قدس سره ) التي توافق نظري بلا تعليق " 📚صراط النجاه ج ١ ص ٦ 👌آیت الله تبریزی نیز وقتی آیت الله خویی گفت که قضیه شهادت فاطمه س مشهور و معروف است , تعلیقه ای بر این مطلب نزد و آن را قبول کرد , حال مقصود از شهرت چیست ? ❕گفتیم که شهرت در کلام فوق یعنی واضح و آشکار بودن , و مقصود آیت الله خویی همین بوده است , لذا آیت الله تبریزی با آن کلام مخالفت نکرد , زیرا خود آیت الله تبریزی نیز معتقد است که قضیه شهادت فاطمه س و شکستن پهلویش از مسلمات تاریخی و واضحات است و قابل کتمان نیست , شاهد روشن این قضیه مخفی بودن قبر فاطمه س است : " لقد ناقشني أحد الإخوة حول مظلومية الزهراء ( سلام الله عليه ا ) وكسر ضلعها فقال : إن كسر الضلع لم يثبت عن طريق الأئمة ( عليهم السّلام ) ، ما هو رأيكم ؟ باسمه تعالى : مظلومية الزهراء ( سلام الله عليها ) من المسلمات ولا يحتاج ثبوتها إلى أزيد من أنها أوصت بدفنها ليلًا لئلَّا يحضر جنازتها من ظلمها وأخفي قبرها ، والله العالم . " 📚الانوار الاهیه فی مسائل الاعتقادیه , میرزا جواد تبریزی , ص ١١٧ ❕و باز آیت الله تبریزی در بیان دیگری , علاوه بر دلیل فوق , روایاتی که اثبات کننده شهادت فاطمه س است را بیان می دارد : " باسمه تعالى : كفى في ثبوت ظلامتها وصحّة ما نقل من مصايبها وما جرى عليها خفاء قبرها ووصيّتها بأن تُدفن ليلًا إظهاراً لمظلوميّتها ، مضافاً لما نُقل عن عليّ من الكلمات في الكافي ( ج 1 ، ص 458 ) عند ما دفنها ، كما في مولد الزهراء من كتاب الحجّة قال : « وستنبئك ابنتك بتظافر أمّتك على هضمها ، فاحفها السؤال واستخبرها الحال ، فكم من غليل معتلج بصدرها لم تجد إلى بثه سبيلًا ، وستقول ويحكم الله ، والله خير الحاكمين » . و قال : « فبعين الله تُدفَنُ ابنتك سرّاً ويهضم حقّها وتمنع إرثها ، ولم يتباعد العهد ولم يخلق منك الذكر ، وإلى الله يا رسول الله المشتكى » . و في الجزء الثاني من نفس الباب بسند معتبر عن الكاظم قال : « إنّها صدِّيقة شهيدة » . وهو ظاهر في مظلوميّتها وشهادتها . ويؤيّده ما في البحار ( ج 43 ، باب رقم 11 ) عن دلائل الإمامة للطبري بإسناده عن كثير من العلماء عن الصادق ( عليه السّلام ) : « وكان سبب وفاتها أنّ قنفذاً أمره مولاه فلكزها بنعل السيف بأمره فأسقطت محسناً » ! والله الهادي للحق . " 📚همان منبع ص ١١٨ ❕بنابراین حتی اگر بگوییم که آیت الله خویی , کتاب سلیم بن قیس را معتبر نمی دانسته است , باز نمی توانیم بگوییم که ایشان منکر شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها بوده است !!!! @Rahnamye_Behesht
13.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❗️مولوی نقشبندی در خطبه های نماز جمعه این هفته راسک , در دفاع از گرگیج سخنانی گفت که مورد توجه وهابیت فضای مجازی واقع شد و با آب و تاب آن را پخش کردند !!!!! 😳شباهت سخنان گرگیج با آیت الله وحید خراسانی !!!!
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
❗️مولوی نقشبندی در خطبه های نماز جمعه این هفته راسک , در دفاع از گرگیج سخنانی گفت که مورد توجه و
پاسخی به مقایسه سخنان هتاکانه گرگیج با سخنان آیت الله وحید خراسانی !!!! 🤔 : ❓وحید خراسانی واهانت به نسب عیسی علیه السلام! ◾️وحید خراسانی به مسیحی هایی که قران را سوزانده بودند گفت:اگر شما قران را قبول نکنید نتیجش این میشود که عیسی بن مریم ولد الزنا است {العیاذ بالله}. ⬅️طبق منطقی که شیعیان این روز ها برای سخن مولانا گرگیج حفظه الله به کار میبرند، این سخنان اقای وحید خراسانی توهین به حضرت عیسی است. ◾️وحکم ساب النبی باید روی وحید خراسانی اجرا شود ◾️واز مرجع تقلید بودن عزل شود. ⬅️واگر این سخن وی را توهین ندانید پس سخن مولانا گرگیج حفظه الله راهم نباید توهین بدانید. چون استدلال انها عین هم است بااین تفاوت که استدلال مولانا گرگیج دقیق تر است. ❗️❗️ 💠 💠 👌متاسفانه وهابیون فضای مجازی , چشم و گوش بسته سخنان نقشبندی امام جمعه موقت راسک را تکرار می کنند اما اگر اندک تاملی می کردند چنین نمی گفتند زیرا هم سخنان فوق فاقد بن مایه علمی است و هم مولوی نقشبندی قابلیت امام بودن را ندارد , زیرا او متهم به قتل مولوی جنگی زهی است و چندسالی هم در زاهدان زندان بوده است . چرا از یک فرد لات و خلافکار تبعیت می کنید !!!!! 👌اما پاسخ : ❗️توهین آنجایی است که انسان چیزی و نسبت ناپسندی را به دیگری نسبت دهد که آن نسبت قابل اثبات نباشد , مثلا خداوند با صراحت می گوید که حق ندارید به بتهای مشرکین توهین کنید و دشنام و بدگویی داشته باشید : " وَ لا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ " "(بت ) كسانى را كه غير خدا را مى‏خوانند دشنام ندهيد مبادا آنها (نيز) از روى ظلم و جهل خدا را دشنام دهند " ( انعام ١٠٨ ) ❕قرآن در این آیه با صراحت می گوید که حق ندارید به بتهای مشرکین توهین و بدگویی کنید , اما در همین قرآن آیاتی است که خداوند و پیامبرانش چون حضرت ابراهیم ع از بتها بدگویی می کردند !!!! 👌مثلا خداوند در آیه ای می گوید که بت ها پلیدند : " فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثان‏ " " از پليديها يعنى از بتها اجتناب كنيد " ( حج ٣٠ ) ❕یا در آیه ای دیگر , بت ها را موجودات بی عرضه خطاب کرده و می فرماید : " آيا (آنها لا اقل همانند خود شما) پاهايى دارند كه با آن راه بروند؟ يا دستهايى دارند كه با آن چيزى را بگيرند (و كارى انجام دهند)؟ يا چشمانى دارند كه با آن ببينند؟ يا گوشهايى دارند كه با آن بشنوند؟ (نه، هرگز، هيچكدام) بگو (اكنون كه چنين است) اين بتهايى را كه شريك خدا قرار داده‏ايد (بر ضد من) بخوانيد و براى من نقشه بكشيد و لحظه‏اى مهلت ندهيد (تا بدانيد كارى از آنها ساخته نيست!). " " أَ لَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِها أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِها أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِها أَمْ لَهُمْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها قُلِ ادْعُوا شُرَكاءَكُمْ ثُمَّ كِيدُونِ فَلا تُنْظِرُونِ " ( اعراف ١٩٥ ) ❕یا بیان می دارد که ابراهیم ع از بتها بدگویی می کرد : " (گروهى) گفتند: شنيديم جوانى از بتها ( به بدی ) سخن مى‏گفت كه او را ابراهيم مى‏گفتند. " " قالُوا سَمِعْنا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إِبْراهِيم‏ " ( انبیاء ٦٠ ) ❓حال نقشبندی و وهابیون پاسخ دهند که جریان چیست ? چگونه خداوند توهین و بدگویی از بتها را ممنوع می کند , اما خودش از بتها بدگویی می کند !!!! ❕شما اگر سواد داشته باشید , باید بگویید که بدگویی و توهین آنجایی است که نسبت ناپسندی به دیگری داده شود که در او نباشد , اما اگر نسبتی به دیگر داده شود که در او است , دیگر اینجا توهین و بدگویی نیست , بلکه خبر دادن از واقع است , بنابراین اگر خداوند هم بت ها را پلید یا موجودات بی عرضه می داند , توهین نکرده است , بلکه از واقعیت آنها خبر داده است !!!! ❕راغب عالم بزرگ اهلسنت و لغوی معروف , در مفردات خود به این نکته تصریح می کند و ملاک بدگویی و دشنام و توهین را نسبتی می داند که در دیگری نباشد , یعنی دیگری شایسته آن نسبت بد نباشد و می گوید : " سب كردن ( و توهین ) مشركين نسبت به خداوند نه از اين جهت است كه با صراحت ناسزا مى‏گويند , بلكه به طريقى به يادآورى نام خداى پردازند كه او را با آنچه كه سزاوار او نيست، در ميان خود بيان مى‏كنند و در آن سخنان ناروا آنقدر لجاجت و گستاخى مى‏ورزند كه كار به مجادله مى‏كشد و در ذكر خدا به نسبت‏هايى ناروا مى‏رسند، كه خداى تعالى از آنها منزّه است. " 📚ترجمه مفردات الفاظ قرآن، ج‏ 2، ص: 172 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕بر این اساس , آیت الله وحید خراسانی نیز مساله ای را به مسیحیت نسبت می دهد که واقعیت دارد و این که انجیل آنان مسیح را ولد الزنا می داند , بنابراین چون این نسبت واقعیت دارد و انجیل مسیحیت چنین چیزی را بیان کرده است , توهینی به مسیحیت و حضرت مسیح رخ نداده است , زیرا آیت الله وحید تنها خبر از واقع و انجیل مسیحیت در مورد عیسی مسیح می دهد , نه آنکه خودش هم به آن معتقد باشد . 👌آیت الله وحید در سالهای گذشته چنین گفتند : " ای پاپ وامانده! که سکوت می کنی، عرضه داری جواب این را بدهی؟ اگر این قرآن نبود به حکم تورات و انجیلی که الان هست، عیسی بن مریم ولد الزنا است و ولد الزنا محروم از ملکوت خدا است پس هم نسب عیسی، هم حسب عیسی به برکت نفس خاتم انبیاء است. اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ. " 🌐 shia-news.com/000Av4 ❕در روایات اسلامی آمده است که در مورد عیسی مسیح ع تهمت زنازادگی زدند و گفتند که او فرزند یوسف نجار است !!!! 👌علامه مجلسی نقل می کند : " در روايات بسيار از طريق عامه و خاصه منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلم به امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: تو شبيهى به عيسى بن مريم كه بعضى در او غلو كردند و او را خدا و پسر خدا گفتند، و جمعى با او دشمنى كردند 👈 به مرتبه‏اى كه او را فرزند زنا و فرزند يوسف نجّار گفتند، 👉و هر دو به جهنم رفتند، و جمعى بر دين حقّ او ماندند و او را بنده و پيغمبر خدا گفتند، همچنين جمعى تو را خدا خواهند گفت و جمعى تو را كافر خواهند دانست و هر دو به جهنم مى‏روند، و آنها كه تو را بنده مقرّب خدا و خليفه پيغمبر خدا دانند ناجى خواهند بود " 📚حياة القلوب، ج‏ 2، ص: 1090 👌درنقل دیگری , امام صادق ع فرمود : " آیا آنان به مریم نسبت ندادند که از مردی نجار که نامش یوسف بود , به عیسی ع حامله شد " " أَ لَمْ يَنْسُبُوا مَرْيَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ ع إِلَى أَنَّهَا حَمَلَتْ بِعِيسَى مِنْ رَجُلٍ نَجَّارٍ اسْمُهُ يُوسُف‏ " 📚امالی صدوق ص ١٠٣ 👌در اناجیل کنونی نیز عیسی ع را پسر یوسف نجار دانسته اند !!!! ❕در انجيل متّى چنين مى‏خوانيم: «كتاب نسب‏ نامه عيسى مسيح بن داوود بن ابراهيم- ابراهيم اسحاق را آورد و اسحاق يعقوب را آورد و يعقوب يهودا و برادران او را آورد ... تا آنجا كه مى‏گويد ... و متّان يعقوب را آورد و يعقوب‏ , یوسف شوهر مريم را آورد كه عيسى مسمّى به مسيح از او متولّد شد " 📚انجیل متی باب ١ شماره ١ تا ١٦ 👌می بینیم که می گوید عیسی ع از یوسف به دنیا آمد , و در نسب نامه و شجره نامه عیسی ع نام یوسف نجار آمده است یعنی یوسف نجار حلقه وصل عیسی و اجدادش است !!!! ❕در فرازی دیگر از اناجیل آمده است که عیسی ع از نسل داوود است : " خداوند تخت پادشاهی پدرش داوود را به او عطا خواهد فرمود او تا ابد بر خاندان یعقوب سلطنت خواهد کرد و پادشاهی او را هرگز زوالی نخواهد بود " 📚انجیل لوقا باب ١ شماره ٣٢ _ ٣٣ 👌در فراز دیگری تصریح شده است که عیسی ع از طریق یوسف نجار به داوود می رسد , یعنی یوسف پدر اوست که در وقتی که هنوز نامزد مریم بود و ازدواج هم نکرده بود , مریم به مسیح حامله شده بود !!!! " یوسف نیز از شهر ناصره جلیل رهسپار بیت لحم یهودیه زادگاه داوود شد , زیرا از نسل و خاندان داوود بود , او به آنجا رفت تا با نامزدش مریم که زایمانش نزدیک بود , نام نویسی کند, هنگامی که آنجا بودند , وقت زایمان مریم فرا رسید و نخستین فرزندش را که پسر بود , به دنیا آورد " 📚 انجیل لوقا باب ٢ شماره ٤ تا ٧ 👌و باز در فراز دیگر می گوید : " عیسی حدود سی سال سن داشت که خدمت خود را آغاز کرد , او به گمان مردم پسر یوسف بود " 📚انجیل لوقا باب ٣ شماره ٢٣ 👌و صراحتا در فرازی دیگر , از یوسف و مریم س به عنوان والدین و پدر و مادر مسیح یاد شده است : " والدین عیسی هر سال برای عید پسخ به اورشلیم می رفتند ... چون والدینش او را در آنجا ندیدند شگفت زده شدند مادرش به او گفت پسرم چرا با او چنین کردی پدرت و من با نگرانی بسیار در جستجوی تو بودیم " 📚انجیل لوقا باب ٢ شماره ٤١ _٤٨ 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌بنابراین از انجیل مسیحیت زنازادگی عیسی ع اثبات می شود و اگر ما به مسیحیت بگوییم که در انجیل شما آمده است که عیسی ع زنازاده است , نه به مسیح ع توهین کرده ایم و نه به مسیحیت , زیرا از مطلبی واقع و راست در نزد مسیحیت پرده بر داشته ایم . ❕ما نیز به سنیان می گوییم که پیامبری که شما معرفی می کنید , قصد خودکشی داشت , یا دیگران از همبستری او با همسرانش خبر داشتند , یا در مقابل ابوبکر و عمر با شورت بود که ران پاهایش دیده می شد , یا که گاه در برابر دیگران کاملا لخت و عریان می شد , یا از گوشت ذبح شده بر بتها می خورد , یا ایستاده و در مقابل دیگران ادرار می کرد , یا که نمازهایش قضا می شد یا که سحر می شد و صدها نسبت بد دیگر که سنیان به پیامبر نسبت می دهند . ❗️ آیا ما به پیامبر اسلام یا اهلسنت توهین کردیم !!! روشن است که خیر , زیرا ما خبر از واقع و عقیده اهلسنت نسبت به پیامبر دادیم , نه توهینی به پیامبر کرده ایم و نه به اهلسنت , اگر چه خود معتقد به این نسبتها نیستیم . ( نسبتهای ناروائی که سنیان به پیامبر نسبت می دهند را در نمایه های ذیل آورده ایم ) : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6372 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/10461 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/14416 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/2913 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6332 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/14394 👌بنابراین آیت الله وحید نیز خبر از محتوای نادرست اناجیل در مورد مسیح ع می دهد , چون این خبر دادن نسبتی واقعی است , و مثلا در اناجیل آمده است , نه توهینی به مسیحیت است و نه به عیسی مسیح ع . ❕اما سخنان گرگیج چنین نیست , زیرا او نسبتی را به شیعیان و اعتقادشان در مورد ائمه ع داد که واقعیت نداشت , یعنی طبق اعتقاد شیعه حتی اگر خلافت شرعی عمر پذیرفته نشود , باز در نسب پاک ائمه ع خللی وارد نمی شود , اما گرگیج به دروغ و خلاف واقع مدعی شد که طبق اعتقاد خود شیعه ائمه ع حرامزاده اند , چون خلافت عمر را قبول ندارند , در حالی که چنین چیزی خلاف واقع و نسبتی دروغین است . 👌بنابراین چون گرگیج نسبت سوئی به ائمه شیعه و اعتقادات شیعه داده است که خلاف واقع بوده است , لذا این نسبتش توهین و ناسزا بوده و این حق شیعه است که محاکمه گرگیج را طلب کند , در ذیل پیرامون چگونگی خلاف واقع گویی گرگیج توضیح داده ایم : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/14407 💠 ( نکته پایانی : ❗️ امام کاظم علیه السلام فرمود ؛ " الزموهم بما الزموا به انفسهم » « مخالفین را بر اساس آنچه خودشان به آن پایبند هستند و قبول دارند ملزم کنید » 📚وسائل الشیعه ج 26 ص 320 ❗️آیت الله وحید نیز با انجیلی که خود مسیحیان قبول دارند , آنان را محکوم کرد که گفته اند , عیسی ع زنا زاده است , حال یک مسیحی ممکن است که بگوید در نقل دیگری در همان انجیل آمده است که مریم از روح القدس آبستن شد , این احتجاج او نمی تواند مشکلی را حل کند , زیرا قاعده در تعارض تساقط و از بین رفتن اعتبار اناجیل به خاطر تناقض گویی است , زیرا در جایی گفته است که یوسف نجار پدر عیسی ع است و در جایی پیدایش عیسی را به روح القدس مربوط می داند , بنابراین در این صورت هم باز شبهه حرامزادگی عیسی ع برطرف نمی شود و مسیحیان نیازمند قرآن هستند که این شبهه را حل کند که چگونه مریم که ازدواج نکرده بود , به عیسی آبستن شد , در هر صورت صحت استدلال آیت الله وحید سر جایش است . ) @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
11.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❕مولوی عبدالغفار نقشبندی امام جمعه موقت راسک که در سالهای گذشته متهم به قتل مولوی جنگی زهی بوده است و چند سالی هم در زاهدان زندان بوده است , مردم را تحریک می کند که به حمایت از مولوی گرگیج قیام کنند و می گوید عده ای نامرد ( نماینده رهبری و به تبع خود رهبری ) , تربیون نماز جمعه گرگیج را از او گرفتند !!!!!! ❓این جماعت گربه صفت تا کی باید چنین آزادانه امنیت ما را به هم بزنند و به مسوولین و رهبری توهین کنند و کسی با آنان کاری نداشته باشد !!!! آیا این کلیپ به دست مقامات مربوطه می رسد تا با او برخورد کنند !!!! @Rahnamye_Behesht
بررسی فقهی و قانونی عزل گرگیج از امامت جمعه !!!! 🤔 : ❓مولوی عبد الحمید در خطبه نماز جمعه این هفته زاهدان : حرف‌هایی می‌زنیم که در چارچوب قانون هستند و از روی زیاده‌خواهی و غیرمنصفانه نیستند. قانون در تعلیم و تربیت و مسائل مذهبی آزادی داده است. مولانا عبدالحمید با اشاره به اینکه وقتی قانون استثنایی قائل نشده است، کسی نمی‌تواند مانعی ایجاد کند، افزودند: نماز جمعه هم جزو مراسم مذهبی است که باید بدون ممانعت و مشکل برگزار شود. متاسفانه در عمل قانون اساسی بطور کامل اجرا نشد و آن آزادی‌ای را که قانون اساسی به ما داده است نداریم. این بر خلاف مُرّ قانون اساسی است و ما در چارچوب قانون اساسی فرمان می‌بریم. میثاق ملی ما قانون اساسی است و اگر کسی از قانون اساسی رد شود، پذیرفتنش برای ما مشکل است؛ چون این به ضرر ماست. ما قانون را قبول کرده‌ایم و از مقام معظم رهبری و همه مسئولان در چارچوب قانون اساسی فرمان می‌بریم. همین قانون اساسی آزادی ما را تعریف کرده است و ما خواهان این آزادی و حق و حقوق‌مان هستیم. ما معتقدیم که در مسائل مذهبی باید ما را آزاد بگذارید. ❕مولوی عبدالغفار نقشبندی در خطبه نماز جمعه این هفته راسک : "به داد اهل سنت برسید پیش از آنکه دیر بشود و فرصت‌ها از دست برود، 🔹 طبق بند ۱۲ قانون اساسی کشور ، ما (اهلسنت) در مراسم مذهبی خودمان آزاد هستیم،چون با صراحت در قانون اساسی آمده است؛ 《مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی ، شافعی ، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل هستند و مراسم مذهبی خودشان را می‌توانند آزادانه طبق فقه خودشان انجام دهند》 پس آیا ممانعت از برگزاری نماز جمعه توسط عالم عالیقدر استان گلستان، دخالتی در مراسم عبادی اهل سنت نیست؟! ❗️❗️ 💠💠 👌متاسفانه انسان از شدت جهل و بیسوادی این مولوی های پر ادعا تعجب می کند که چگونه نمی فهمند که عزل مولوی گرگیج از سمت امام جمعه بودن , هم موافق قانون اساسی است و هم موافق با فقه ابوحنیفه که این مولویان مطابق با آن عمل می کنند و طبق فقه خودشان اگر کسی به این مساله اعتراض کند از اسلام خارج شده است و کشتنش واجب است ❕❕❕ 🔸١ _ از منظر قانون اساسی با صراحت تصریح شده است که آزادی اقلیت های دینی تا جایی است که به وحدت ملی و موازین اسلامی , ضربه نزند . ❕در اصل بیست و ششم قانون اساسی می خوانیم : " احزاب‏، جمعیت‏ ها، انجمن‏ های‏ سیاسی‏ و صنفی‏ و انجمنهای‏ اسلامی‏ یا اقلیتهای‏ دینی‏ شناخته‏ شده‏ آزادند، مشروط به‏ این‏ که‏ اصول‏ استقلال‏، آزادی‏، وحدت‏ ملی‏، موازین‏ اسلامی‏ و اساس‏ جمهور اسلامی‏ را نقض‏ نکنند " 🌐https://rc.majlis.ir/fa/law/show/133615 👌مولوی گرگیج با سخنان جاهلانه خود , به عقاید میلیونها شیعه توهین کرد و آنان را بسیار عصبانی کرد تا جایی که ممکن بود این قضیه به درگیری های علنی و خونین کشیده شود , آیا چنین عملکردی از مولوی گرگیج بر خلاف وحدت ملی نبود !!!! ❕آیا توهین و بی احترامی به اهلبیت پیامبر گرامی اسلام , عملکردی بر خلاف موازین اسلامی نیست !!!!! 👌بنابراین این حق حکومت اسلامی است که در برابر چنین کسی که بر خلاف وحدت ملی و موازین اسلامی عمل می کند , واکنش نشان دهد و آزادی او را محدود کند و محراب و منبر را از او بگیرد تا تنبیهی باشد بر عملکرد ناصواب او , چنین اقدامی کاملا مطابق با قانون اساسی است . 🔸٢ _ از منظر فقه حنفی که آقایان عبدالحمید و گرگیج و نقشبندی و سایرین در فروع دینشان به آن عمل می کنند و به اصطلاح حنفی مسلک هستند نیز این قضیه روشن است که نماز جمعه تنها با اذن و اجازه سلطان و حاکم باید برگزار شود , تنها کسی اجازه امامت نماز جمعه را دارد که حاکم جامعه اسلامی به او اجازه داده باشد . ❕در کتاب الفقه علی المذاهب الاربعه می خوانیم : " حنفیه گفتند که در نماز جمعه دو دسته از شروط معتبر است , شروط وجوب و شروط صحت ... شروط صحت عبارتند از هفت شرط که شرط دومش عبارت است از این که نماز جمعه باید با اذن سلطان و حاکم یا نائبش باشد " " الحنفية - قالوا : تنقسم شروط الجمعة الزائدة على شروط الصلاة إلى قسمين : شروط وجوب ، وشروط صحة .... أما شروط صحتها فهي سبعة ... ثانيها : إذن السلطان أو نائبه الذي ولَّاه إمارة " 📚الفقه علی المذاهب الاربعه ج ١ ص ٥١٦ ❕ابن عربی نیز تصریح می کند که ابوحنیفه معتقد بود که نماز جمعه باید با اذن امام و سلطان جامعه اسلامی باشد : " خلافاً لأبي حنيفة وإنما تفتقر إلى الإمام " 📚احکام القران ابن عربی ج 4 ص 250 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌در کتاب بدایع الصنایع نیز تصریح شده است که : " سلطان شرط اداء جمعه در نزد ما است که اقامه آن بدون اجازه سلطان یا نائبش جایز نیست " " أما السلطان فشرط أداء الجمعة عندنا حتى لا يجوز اقامتها بدون حضرته أو حضرة نائبة " 📚بدایع الصنایع : لابی بکر کاشانی ج 1 ص 261 👌سرخسی عالم بزرگ اهلسنت هم در کتاب مبسوطش به این نکته تصریح می کند : " والسلطان من شرائط الجمعة عندنا " 📚المبسوط , سرخسی ج 2 ص 25 ❕شیخ طوسی نیز در کتاب شریف خلاف خود , فتوای ابوحنیفه را نقل می کند که فتوا می داد : انعقاد نماز جمعه بدون اجازه سلطان یا کسی که سلطان به او اجازه داده باشد , جایز نیست و اگر بدون اذن سلطان نماز جمعه منعقد شود , آن نماز صحیح نیست : " من شرط انعقاد الجمعة الإمام، أو من يأمره الإمام بذلك، من قاضٍ أو أمير و نحو ذلك، و متى أقيمت بغير أمره لم تصح، و به قال الأوزاعي، و أبو حنيفة " 📚الخلاف، ج‏ 1، ص: 626 ❕محقق کتاب الخلاف بیان می دارد که عقیده حنفیان در ممنوعیت و بطلان اقامه نماز جمعه بدون اذن حاکم جامعه و نائبش , در کتب ذیل از علمای اهلسنت آمده است : 📚الهداية ج 1: ص 82 _ اللباب ج 1: ص 112 _ مراقي الفلاح: ص 86 _ المجموع ج 4: ص 583 💠بنابراین : ▫️الف : عزل گرگیج از امام جمعه بودن کاملا منطبق با قانون اساسی است . ▫️ب : حاکم جامعه اسلامی و نماینده اش صلاح ندیدند که گرگیج امام جمعه باشند و او را عزل کردند , این عزل کاملا منطبق با فقه حنفی است و اگر گرگیج به این نهی و عزل توجه نکند و در مسجد دیگری اقامه نماز جمعه و امامت بکند , این نماز جمعه باطل است . ▫️ج : سنیانی که در مسجد دیگری می روند و به همراه گرگیج اقامه جمعه می کنند , بدانند که نمازشان باطل است , گرگیج این مساله را به آنان نمی گوید چون حب ریاست و امامت را دارد و هوای نفسش او را فریب داده است , شما سنیان عزیز گول این مرد پر فریب را نخورید و نمازهایتان را با امامت بدون اذن او بر باد ندهید ( آخرت خود را به دنیای گرگیج نفروشید ) . 💠ادامه 👇
▫️ادامه 👇 🔸٣ _ این که سنیان نسبت به این مساله این قدر اعتراض و مخالفت می کنند و به مانند مولوی نقشبندی , مردم را دعوت به شورش و قیام در برابر تصمیم حاکمیت می کنند و از اطاعت دستور حاکم اسلامی سرباز می زنند , مطابق روایات و اعتقاد خود اهلسنت , این عملکرد گناه بزرگی بوده است که آنان را به کفر نزدیک می کند , زیرا وظیفه آنان اطاعت از حاکم اسلامی , بدون هیچ گونه حرف و حدیثی است , حتی اگر معتقد باشند که حاکم به آنان ظلم کرده است !!!!! 👌اهلسنت از پیامبر اسلام نقل می کنند که فرمود ؛ «مَنْ رَأَى مِنْ أَمِيرِهِ شَيْئًا يَكْرَهُهُ فَلْيَصْبِرْ عَلَيْهِ فَإِنَّهُ مَنْ فَارَقَ الجَمَاعَةَ شِبْرًا فَمَاتَ، إِلَّا مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً» «هر کس از امیر و حاکم خود چیزی را ببیند که ناخوشایندش باشد، باید بر آن صبر کند. چرا که اگر کسی به اندازه یک وجب، از جماعت مسلمین جدا شود، و سپس بمیرد، به مرگ جاهلی مرده است. » 📚صحیح بخاری ج 8 ص 87 _ صحیح مسلم ج 6 ص 21 👌و نقل می کنند که فرمود ؛ « پس از من پیشوایانی بر مسند قدرت خواهند نشست که از هدایت من بهره نبرده اند و به سنت من عمل نکرده و در میان آنها افرادی خواهند بود که در شکل و پوست آدمیزاد اما قلب آنها قلب شیطان است . به سخنان آنان گوش ده و از فرمانشان اطاعت کن اگر شما را مورد ضرب و شتم قرار داده و اموال شما را غارت کردند وظیفه شما اطاعت و فرمانبرداری آنهاست» " «يَكُونُ بَعْدِي أَئِمَّةٌ لَا يَهْتَدُونَ بِهُدَايَ، وَ لَا يَسْتَنُّونَ بِسُنَّتِي. وَ سَيَقُومُ فِيهِمْ رِجَالٌ قُلُوبُهُمْ قُلُوبُ الشَّيَاطِينِ فِي جُثْمَانِ إِنْسٍ قَالَ قُلْتُ: كَيْفَ أَصْنَعُ؟ يَا رَسُولَ اللَّهِ! إِنْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ؟ قَالَ «تَسْمَعُ وَ تُطِيعُ لِلْأَمِيرِ. وَ إِنْ ضُرِبَ ظَهْرُكَ. وَ أُخِذَ مَالُكَ. فَاسْمَعْ وَ أَطِعْ». 📚صحیح مسلم ج 6 ص 20 _ سنن بیهقی ج 8 ص 159 _ کنزالعمال ج 5 ص 309 ❕احمد بن حنبل می گوید ؛ « شنیدن و اطاعت کردن برای امیر و حاکم مومنین واجب است ، چه حاکم نیکوکار باشد و چه بدکار و فاجر و هرکس بر امام مسلمین خروج کند و در حال خروج بر او بمیرد ، به مرگ جاهلیت مرده است » " السمع والطاعة للأئمّة وأمير المؤمنين البر و الفاجر ومن خرج على إمام من أئمّة المسلمين وكان الناس قد اجتمعوا عليه وأقرّوا له بالخلافة بأي وجه من الوجوه، أكان بالرضا أو بالغلبة فقد شق الخارج عصا المسلمين وخالف الآثار عن رسول اللَّه، فإن مات الخارج عليه، مات ميتة جاهلية " 📚تاریخ المذاهب الاسلامیه ، ابی زهره ، ج 2 ص 322 ❕یا در کتاب شرح عقیده الطحاویه که از کتب مشهور در حوزه های اهلسنت است آمده است ؛ « جایز نمی دانیم خروج بر حاکمان و ولاه امرمان را ، اگرچه آنان اهل جور و ستم باشند » " ولا نرى الخروج على أئمّتنا ولا ولاة أمرنا وإن جاروا " 📚شرح العقیده الطحاویه ص 110 👌بنابراین وظیفه اهلسنت , اطاعت از تصمیم حاکمیت در عزل گرگیج است , اگر آنان اعتراض کنند و دوگانگی و کشمکشی در این رابطه درست کنند و وحدت ملی را بر هم بزنند , مطابق روایات صحیح اهلسنت از اسلام خارج شده اند . ❕مسلم در صحیح خودش نقل می کند که پبامبر گرامی فرمود : " هرکسی که بخواهد که در امر امت تفرقه بیندازد و اجتماع آنان را به هم بزند , او را با شمشیر بزنید , هرکسی که باشد " " فَمَنْ أَرَادَ أَنْ يُفَرِّقَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ، وَ هِيَ جَمِيعٌ، فَاضْرِبُوهُ بِالسَّيْفِ، كَائِنًا مَنْ كَانَ " 📚صحيح مسلم، ج‏3، ص: 1479 ❕در نقل دیگر می آورند که فرمود : « دست خدا بر سر جماعت است، و شيطان همراه كسى است كه با جماعت مسلمانان ناسازگارى كند. ، کسی که از جماعت مسلمین جدا شود را بکشید » « یرید یفرق امر امه محمد کائنا من کان فاقتلوه » 📚سنن نسائی ، ج 7 ص 92 👌در نقل دیگر فرمود : " « هر كس يك وجب از جماعت جدا شود، حلقه اسلام را از گردن خود گشوده است. » « فقد خلع ربقه الاسلام من عنقه » 📚مسند احمد ج 4 ص130 _ سنن ترمذی ، ج 4 ص 226 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
نامگذاری نام فرزند امیر مومنان علیه السلام توسط عمر !!!!! 🤔 : ❓در اين ويديو يك آخوند شيعه عراقى از روى كتاب تاريخ مدينه اثبات ميكند كه: رابطه على بن ابيطالب و عمر بن خطاب آنقدر خوب بوده كه على، نامگذارى فرزند پسرش را به عمر هديه ميكند. ويديو را زيرنويس كامل كرده ايم كه بتوان حتى بدون ديدن كل ويديو زيرنويس را خواند. عمر به على تولد فرزندش را تبريك گفته و از او درخواست ميكند و ميگويد (وهب لى اسمه) يعنى اسمش را به من هديه بده! على هم اجازه ميدهد، سپس عمر نام خود را بر اين كودك ميگذارد. بعد آخوندهاى دروغگو ميگويند: على و عمر دشمن بودند و .. در مورد ازدواج عمر بن خطاب و دختر على و فاطمه (ام كلثوم) اين مقاله را حتما مطالعه كنيد. چون اثبات ميكند اين جنايتكاران روابط بسيار دوستانه اى داشته اند و دشمنى بين آنها كالائى است كه آخوندها ميفروشند براى پر كردن جيبشان ❗️❗️ 💠💠 👌در پاسخ به شبهه پراکنی ملحد , توجه به نکاتی لازم است : 🔸١ _ جناب ملحد که در صف وهابیون برای هجمه به شیعه قرار گرفته ای , چرا این قدر بیسوادی و نمی دانی که اگر می خواهی مطلبی را بر علیه شیعیان به اثبات برسانی , باید به کتب خود شیعیان احتجاج کنی نه کتب مخالفین آنها !!!! 👌ابن حزم , عالم بزرگ اهلسنت می گوید : " ما ( اهل سنت ) نمی توانیم با روایات خود علیه دیگران اقامه حجت کنیم , چرا که آنها نخواهند پذیرفت , همان گونه که دیگران نمی توانند با روایات خود با ما احتجاج کنند , پس لازم است که هر دو طرف به روایاتی استناد کنند که دیگری قبول داشته و حجیت آن را پذیرفته اند " " لا معنى لاحتجاجنا عليهم برواياتنا ، فهم لا يصدّقونها ، ولا معنى لاحتجاجهم علينا برواياتهم ، فنحن لا نصدّقها ، وإنّما يجب أن يحتجّ الخصوم بعضهم على بعض بما يصدّقه الذي تقام عليه الحجّة به " 📚الفصل فی الملل و الاهواء و النحل ج ٤ ص ٧٨ 🔸٢ _ روایتی که ملحد به آن احتجاج کرد , در کتاب تاریخ مدینه ابن شبه النمیری ج ٢ ص ٧٥٥ آمده است , که از کتب اهلسنت است , با این وجود باز هم روایت مذکور , طبق مبانی رجالی اهلسنت , ضعیف است . ❕راوی روایت , عیسی بن عبد الله بن محمد بن عمر است که ابن حبان عالم رجالی بزرگ اهلسنت , نام او را در زمره روایان ضعیف می آورد و می گوید روایات جعلی را بیان می کرده اند و قابل احتجاج نیست : " عيسى بن عبد الله بن محمد بن عمر بن علي بن أبي طالب : من أهل الكوفة يروى عن أبيه عن آبائه أشياء موضوعة ، لا يحل الاحتجاج به " 📚المجروحین : ابن حبان ج 2 ص 121 👌ذهبی , دیگر عالم بزرگ رجالی اهلسنت هم نام او را در ردیف راویان ضعیف می آورد و از دار القطنی نقل می کند که تصریح کرده است که او متروک الحدیث است : " قال الدارقطني متروك " 📚المغنی فی الضعفاء , ذهبی ج 2 ص 167 💠ادامه 👇