eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
219 ویدیو
52 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
نقدی نوین بر احمد الحسن بصری.pdf
1.51M
✔️انتشار الکترونیکی کتاب ⬜️نام کتاب : " نقدی نوین بر احمد الحسن بصری " ✍نویسنده : احمد پودینه ئی ( مدیر سایت و کانال پرسمان اعتقادی _ شیعه پاسخ ) 🦿توضیحی در مورد کتاب حاضر : ❗️احمد الحسن بصری که مدعی است وصی امام مهدی علیه السلام و یمانی است , چند سالیست که با این ادعاهای باطل افراد جاهلی را فریب داده و آنان را به بیراهه کشانده است , نوشتار فوق بر آن است که با استناد به کتابهای خود احمد الحسن و برجسته سازی نکاتی که کمتر در نقد این جریان به آن توجه شده است , بطلان و انحراف این جریان را بیش از پیش آشکار کند . 👌البته محتویات آماده شده در نقد این جریان اختصاص به این جلد ندارد , انشاء الله سایر موارد به تدریج در مجلدات دیگری تنظیم و منتشر خواهد شد . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
تقیه امام صادق علیه السلام در افطار روزه ماه رمضان !!!! 🤔 : ❓وقتی امام معصوم عمداً روزه خواری میکند !!!!! مُحَمَّدٌ عَنِ اَلْهَيْثَمِ بْنِ أَبِي مَسْرُوقٍ اَلنَّهْدِيِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ خَلاَّدِ بْنِ عُمَارَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : «دَخَلْتُ عَلَى أَبِي اَلْعَبَّاسِ فِي يَوْمِ شَكٍّ وَ أَنَا أَعْلَمُ أَنَّهُ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ هُوَ يَتَغَذَّى فَقَالَ يَا أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ لَيْسَ هَذَا مِنْ أَيَّامِكَ قُلْتُ لِمَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ مَا صَوْمِي إِلاَّ بِصَوْمِكَ وَ لاَ إِفْطَارِي إِلاَّ بِإِفْطَارِكَ قَالَ فَقَالَ اُدْنُ قَالَ فَدَنَوْتُ فَأَكَلْتُ 👈🏾وَ أَنَا أَعْلَمُ أَنَّهُ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ👉🏾» . ابو عبد اللّه صادق (ع) گفت: من در روز اول ماه رمضان كه مورد ترديد ديگران قرار گرفته بود، به حضور عبد اللّه سفاح اولين خليفۀ عباسى رفتم. سفاح در حال ناهار خوردن بود و به من گفت: يا ابا عبد اللّه. روز من با روزهاى شما برابر نيست. من گفتم: چرا يا امير المؤمنين. روزۀ من با روزۀ شما شروع مى‌شود و روز عيد من با روز عيد شما قرين خواهد بود. سفاح گفت: پيش بيا. و من نزديك رفتم و با او غذا خوردم با آنكه مى‌دانستم آن روز، روز ماه رمضان است !!!! 📚تهذيب الأحکام ج ۴، ص ۳۱۷ 💠💠 👌روایت مذکور در مورد تقیه صادر شده است , چرا که خلیفه عباسی روزی را که امام علیه السلام از رمضان می دانست را از رمضان نمی دانست و مثلا فردای آن روز از رمضان می دانست و چون اعلام آغاز رمضان از شوون حاکم بوده است اگر امام صادق ع با خلیفه مخالفت می کرد احتمال بود که خلیفه امام ع را بکشد , به خاطر این امام ع از روی تقیه و همراهی با خلیفه با این که می دانستند که رمضان است , افطار کردند , لذا علمای ما از این روایت فرع فقهی ایجاد کرده اند که اگر انسان بر افطار کردن مجبور باشد , می تواند افطار کند : 📚الحدائق الناضره ج ١٣ ص٦٧ " ان یکون مکرها علی الافطار " 👌در نقلهای دیگری آمده است که خود امام صادق علیه السلام شرح دادند که افطار کردنشان از روی تقیه بوده است . ❕شیخ کلینی از امام صادق ع نقل می کند : " زمان ابو العباس سفاح که امام صادق ع در حیره بود فرمود: من پیش ابو العباس رفتم مردم از اینکه آن روز ماه رمضان است یا نه در شک بودند با اینکه بخدا سوگند روز اول ماه رمضان بود , سلام کردم. گفت: یا ابا عبد اللَّه شما روزه دارید گفتم: نه. سفره غذا مقابل ابو العباس بود. گفت: بفرمایید بخورید. من جلو رفته خوردم . گفتم: روزه را بدستور تو میگیریم و بدستور تو میخوریم. آن مرد که راوی حدیث بود به حضرت صادق گفت: در روز ماه رمضان روزه میخورید؟ فرمود: 👈آری بخدا قسم یک روز از ماه رمضان را روزه بخورم بهتر از این است که گردنم زده شود 👉 " "عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ وَ هُوَ بِالْحِيرَةِ فِي زَمَانِ أَبِي الْعَبَّاسِ- إِنِّي دَخَلْتُ عَلَيْهِ وَ قَدْ شَكَّ النَّاسُ فِي الصَّوْمِ وَ هُوَ وَ اللَّهِ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ فَقَالَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَ صُمْتَ الْيَوْمَ فَقُلْتُ لَا وَ الْمَائِدَةُ بَيْنَ يَدَيْهِ قَالَ فَادْنُ فَكُلْ قَالَ فَدَنَوْتُ فَأَكَلْتُ قَالَ وَ قُلْتُ الصَّوْمُ مَعَكَ وَ الْفِطْرُ مَعَكَ فَقَالَ الرَّجُلُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع- تُفْطِرُ يَوْماً مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ- فَقَالَ إِي وَ اللَّهِ أُفْطِرُ يَوْماً مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ- أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ يُضْرَبَ عُنُقِي. " 📚الکافی ج ٤ ص ٨٣ 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌و باز نقل می کند : " امام صادق ع فرمود: در حیره نزد ابو العباس رفتم ابو العباس گفت نظرت در مورد روزه امروز چیست؟ گفتم این به عهده امام است اگر روزه بگیری روزه می‌گیرم و اگر افطار کنی افطار می‌کنیم ابو العباس گفت ای غلام برایم سفره بیاور با او همراهی کرده و خوردم با اینکه به خدا قسم می‌دانستم آن روز یکی از روزهای ماه رمضان بود اما یک روز روزه خوردن در ماه رمضان و به جا آوردن قضای آن برایم آسان تر از آن بود که گردنم زده شود و خداوند پرستش نشود " "عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْعَبَّاسِ بِالْحِيرَةِ فَقَالَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ- مَا تَقُولُ فِي الصِّيَامِ الْيَوْمَ فَقُلْتُ ذَاكَ إِلَى الْإِمَامِ إِنْ صُمْتَ صُمْنَا وَ إِنْ أَفْطَرْتَ أَفْطَرْنَا فَقَالَ يَا غُلَامُ عَلَيَّ بِالْمَائِدَةِ فَأَكَلْتُ مَعَهُ وَ أَنَا أَعْلَمُ وَ اللَّهِ أَنَّهُ يَوْمٌ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ- فَكَانَ إِفْطَارِي يَوْماً وَ قَضَاؤُهُ أَيْسَرَ عَلَيَّ مِنْ أَنْ يُضْرَبَ عُنُقِي وَ لَا يُعْبَدَ اللَّهُ. " 📚الکافی ج ٤ ص ٨٣ ❕بر همین اساس امیر مومنان علیه السلام در مورد افطار کردن از روی تقیه فرمود : " و اما رخصتی که صاحبش اختیار دارد، آن است که خدا نهی کرده مؤمن را از دوست گرفتن کافر. سپس به او منت نهاده به رخصت در مقام تقیه که در ظاهر به موافقت با او روزه دارد و افطار کند، و مانند او نماز بخواند و کار دینی کند، و به او بنماید که مانند او کار می‌کند، ولی باید در باطن به دین حق خدا باشد، به خلاف آنچه از ترس به مخالفان نشان می‌دهد که سرکار امت اند. خدا فرموده: «لا یتخذ المؤمنون الکافرین أولیاء من دون المؤمنین و من یفعل ذلک فلیس من الله فی شی ء إلا أن تتقوا منهم تقاة و یحذرکم الله نفسه. » {مؤمنان نباید کافران را - به جای مؤمنان - به دوستی بگیرند و هر که چنین کند، در هیچ چیز [او را] از [دوستیِ] خدا [بهره ای] نیست، مگر اینکه از آنان به نوعی تقیّه کنید و خداوند، شما را از [عقوبت] خود می‌ترساند. } این رخصتی است که از روی مهربانی بر مؤمنان تفضل کرده تا آن را به کار بندند برای تقیه در ظاهر. " "وَ أَمَّا الرُّخْصَةُ الَّتِي صَاحِبُهَا فِيهَا بِالْخِيَارِ فَإِنَّ اللَّهَ نَهَى الْمُؤْمِنَ أَنْ يَتَّخِذَ الْكَافِرَ وَلِيّاً ثُمَّ مَنَّ عَلَيْهِ بِإِطْلَاقِ الرُّخْصَةِ لَهُ عِنْدَ التَّقِيَّةِ فِي الظَّاهِرِ أَنْ يَصُومَ بِصِيَامِهِ وَ يُفْطِرَ بِإِفْطَارِهِ وَ يُصَلِّيَ بِصَلَاتِهِ وَ يَعْمَلَ بِعَمَلِهِ وَ يُظْهِرَ لَهُ اسْتِعْمَالَ ذَلِكَ مُوَسَّعاً عَلَيْهِ فِيهِ وَ عَلَيْهِ أَنْ يَدِينَ اللَّهَ فِي الْبَاطِنِ بِخِلَافِ مَا يُظْهِرُ لِمَنْ يَخَافُهُ مِنَ الْمُخَالِفِينَ.... " 📚وسائل الشیعه ج ١ ص ١٠٧ _ بحار الانوار ج ٧٢ ص ٣٩٠ 👌در روایات اهلسنت هم آمده است که اگر انسان به خاطر اکراه و اضطرار دیگران برخی از تکالیف دینی را انجام ندهد , خداوند او را مواخذه نمی کند و برای انسان جایز است که در هنگام اکراه دیگران تکالیفش را انجام ندهد ( از روی تقیه ) : " قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: «إِنَّ اللَّهَ قَدْ تَجَاوَزَ عَنْ أُمَّتِي الْخَطَأَ وَ النِّسْيَانَ، وَ مَا اسْتُكْرِهُوا عَلَيْهِ». " 📚سنن ابن ماجه ج ٣ ص ٤٤٤ _ سنن الکبری بیهقی ج ١٠ ص ٦١ _ فتح الباری ج ٩ ص ٣٤٢ _ عمده القاری ج ٨ ص ١٨٩ _ المعجم الصغیر ج ١ ص ٢٧٠ _ صحیح ابن حبان ج ١٦ ص ٢٠٢ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
تناقض گویی قرآن در بحث عمل کردن یا نکردن به قسم !!! 🤔 : ❓قرآن در بحث عمل کردن به قسم و عمل نکردن به قسم تناقض گویی کرده است !!!!! وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا و چون با خدا پيمان بستيد به پيمان خود وفا كنيد و سوگندهاى [خود را] پس از استوار كردن آنها مشكنيد با اينكه خدا را بر خود ضامن [و گواه] قرار داده‏ ايد زيرا خدا آنچه را انجام مى‏ دهيد مى‏ داند (۹۱) به سوگند خود وفا کنید⬆️⬆️⬆️ به سوگند خود وفا نکنید⬇️⬇️⬇️ قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ خدا مقرر کرد برای شما که سوگندهای خود را (به کفّاره) بگشایید، و خدا مولای شما بندگان (و حکمش نافذ) است و هم او (به هر چیز عالم) دانا و به حکمت (تمام امور خلق) آگاه است. (۲) ❗️❗️ 💠💠 👌چنان که معاند آیه مذکور را بیان داشت , قرآن دستور می دهد که اگر انسان به خداوند قسم بخورد , باید به آن قسم عمل کند و حق شکستن آن را ندارد : " هنگامى كه با خدا عهد بستيد به عهد او وفا كنيد، و سوگندهايتان را بعد از تاكيد نشكنيد در حالى كه خدا را كفيل و ضامن بر (سوگند) خود قرار داده‏ايد، خداوند از آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است. " ( نحل ٩١ ) 👌اما باید توجه داشت که قسم انسان باید مبتنی بر آن نباشد که انسان با قسم خوردن حلالی را بر خود حرام کند , یا حرامی را بر خود حلال کند , در چنین صورتهایی عمل به قسم واجب نیست و قسم منعقد نمی شود : "عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا يَجُوزُ يَمِينٌ فِي تَحْلِيلِ حَرَامٍ وَ لَا تَحْرِيمِ حَلَال‏ " 📚الکافی ج ٧ ص ٤٣٩ 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕آیه دومی که معاند به آن استناد کرد ناظر به همین نوع از قسم است که انسان با قسم خوردن حلالی را بر خود حرام کند و ترک کند , خداوند می گوید که در این صورت عمل کردن به قسم لازم نیست و اصلا در این نوع , قسم منعقد نمی شود , خداوند با بیان این حکم , راه رهایی از این نوع از سوگندها را به انسان نشان داده است , چنان که فرمود : " يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكُم‏ " "اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد چيزهاى پاكيزه را كه خداوند براى شما حلال كرده بر خود حرام نكنيد " ( مائده ٨٧ ) ❕بنابراین در این نوع از قسم خوردن , قسم شرعی تحقق نمی یابد تا مخالفت با آن گناه باشد و جواز عمل نکردن به این نوع از قسم با آیه نخست که از وجوب عمل به قسم سخن به میان آورد , تضادی ندارد , زیرا در آیه دوم اصلا قسم شرعی منعقد نمی شود که مخالفت با آن گناه باشد . ❕آیه مذکور ناظر به قسم خوردن پیامبر گرامی اسلام است که به خاطر اذیتهایی که برخی از همسرانش نسبت به او صورت دادند , قسم خورد که برخی از حلالها را بر خود حرام کند , در ذیل در این رابطه توضیح داده ایم : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8433 👌خداوند فرمود : " اى پيامبر! چرا چيزى را كه خدا بر تو حلال كرده به خاطر جلب رضايت همسرانت بر خود حرام مى‏كنى، و خداوند غفور و رحيم است - خداوند راه گشودن سوگندهايتان را (در اين گونه موارد) روشن ساخته و خداوند مولاى شماست و او عالم و حكيم است. " ( تحریم ١ و ٢ ) ❕در تفسیر نمونه می خوانیم : "معلوم است كه اين تحريم، تحريم شرعى نبود، بلكه به طورى كه از آيات بعد استفاده مى‏شود سوگندى از ناحيه پيامبر ص ياد شده بود و مى‏دانيم كه قسم خوردن بر ترك بعضى از مباحات گناهى ندارد ( اگر چه در چنین مواردی قسم منعقد نمی شود تا مخالفت با آن گناه باشد ) . 👌بنا بر اين جمله" لِمَ تُحَرِّمُ" (چرا بر خود تحريم مى‏كنى؟) به عنوان عتاب و سرزنش نيست بلكه نوعى دلسوزى و شفقت است. ❕درست مثل اين كه ما به كسى كه زحمت زياد براى تحصيل درآمد مى‏كشد و خود از آن بهره چندانى نمى‏گيرد، مى‏گوئيم چرا اينقدر به خود زحمت مى‏دهى، و از نتيجه اين زحمت بهره نمى‏گيرى؟ 👌سپس در پايان آيه مى‏افزايد:" خداوند غفور و رحيم است" (وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ). ❕اين عفو و رحمت نسبت به همسرانى است كه موجبات آن حادثه را فراهم كردند كه اگر راستى توبه كنند مشمول آن خواهند بود، يا اشاره به اين است كه اولى اين بود كه پيامبر ص چنين سوگندى ياد نمى‏كرد كارى كه احتمالا موجب جرأت و جسارت بعضى از همسران حضرت ص مى‏شد. ❕ در آيه بعد اضافه مى‏كند:" خداوند راه گشودن سوگندهايتان را (در اين گونه موارد) روشن ساخته است" (قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمانِكُمْ) به اين ترتيب كه كفاره قسم را بدهيد و خود را آزاد سازيد. 👌البته اگر سوگند در موردى باشد كه ترك كارى رجحان دارد بايد به سوگند عمل كرد، و شكستن آن گناه است، و كفاره دارد. 👈اما اگر در مواردى باشد كه ترك آن عمل مرجوح ( و بهتر ) باشد (مانند آيه مورد بحث) در اين صورت شكستن آن جايز است، اما براى حفظ احترام قسم بهتر است كفاره نيز داده شود ( اگر چه دادن کفاره واجب نیست چون قسم شرعی منعقد نشده است تا مخالفت با آن جایز باشد ) 👉 📚تفسير نمونه، ج‏ 24، ص: 273 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
لعنت عمومی بنی امیه و بنی مروان در زیارت عاشورا !!!! 🤔 ❓چرا در زیارت عاشورا تمام بنی امیه و آل بنی مروان لعنت می شوند با این که ممکن است در میان آنان افراد خوبی هم بوده باشند !!!!! 💠💠 👌در این شکی نیست که از دید اسلام و قرآن , بیگناه را به چوب انسان گناهکار نمی رانند , چنان که خداوند فرمود : " وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى‏ " " هيچ گنهكارى گناه ديگرى را متحمل نمى‏شود " ( انعام ١٦٤ ) ❕مقصود از بنی امیه و آل مروان که در زیارت عاشورا لعنت می شوند , کسانی از آن خاندان هستند که مستقیما در حق اهلبیت علیهم السلام جنایت کردند و اهلبیت ع را مورد اذیت و آزار و کشتار قرار دادند , و نیز کسانی مشمول لعنت مذکورند که اگرچه مستقیما در رساندن ظلم و ستم به اهلبیت ع نقش نداشتند , اما به ظلم و ستمی که اجدادشان به اهلبیت ع رساندند , راضی بودند و به آن افتخار می کردند , اینان هستند که شامل لعنتهای زیارت عاشورا هستند , چنان که علی علیه السلام فرمود ؛ " الرَّاضِي بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالدَّاخِلِ فِيهِ مَعَهُمْ. وَعَلَى‏ كُلِّ دَاخِلٍ فِي بَاطِلٍ إِثْمَانِ: إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ، وَإِثْمُ الرِّضَى‏بِهِ. " "آن كس كه به كار جمعيتى راضى باشد همچون كسى است كه در آن كار با آنها شركت كرده (منتها) آن كس كه در انجام كار باطل دخالت دارد دو گناه مى‏كند: گناه عمل و گناه رضايت به آن (ولى شخصى كه بيرون از دايره عمل است و به آن راضى است تنها مرتكب يك گناه مى‏شود و آن گناه رضايت است). " 📚نهج البلاغه ، حکمت 154 👌مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار بابى به اين موضوع اختصاص داده و در عنوان باب مى‏گويد: «إنَّ مَنْ رَضِىَ بِفِعْلٍ فَهُوَ كَمَنْ أتاهُ‏ كسى كه راضى به فعلى شود همانند كسى است كه آن را انجام داده است» و در ذيل آن هشت روايت نقل مى‏کند. 📚بحار الانوار ج 97 ص 94 باب 2 👌در داستان كشتن ناقه ثمود (همان معجزه الهى خداوند كه به پيامبرشان حضرت صالح داد) قرآن مى‏گويد: همه آن قوم بر اثر عذاب الهى از ميان رفتند در حالى كه همان‏گونه كه در كلام ديگرى از اميرمؤمنان به آن اشاره شده ناقه ثمود را يك نفر كشت و چون ديگران به آن رضايت دادند خداوند همگى را عذاب كرد: (وَإِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ، فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا) 📚نهج البلاغه خطبه 201 👌در زيارت‏نامه‏ها نيز كراراً این مطلب به چشم مى‏خورد كه زائر لعن و نفرين مى‏كند به كسانى كه جنايات يزيديان را در كربلا را شنيدند و به آن رضايت دادند: «وَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِه» 📚تهذیب الاحکام ، ج 6 ص 114 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕اما کسانی از بنی امیه و بنی مروان که راضی به اعمال ناشایست قوم و اجداد خود نبوده اند و انسانهای صالحی بوده اند , مشمول لعنتهای مذکور نمی شوند چرا که آنان پیوند خود را با اجداد پلیدشان بریده اند , چنان که وقتی پسر نوح از راه و روش نوح ع جدا شد , دیگر جزء خاندان نوح ع محسوب نشد : " قالَ يا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِح‏ " " فرمود: اى نوح! او از اهل تو نيست! او عمل غير صالحى است‏ " ( هود ٤٦ ) ❕قرآن از زبان ابراهیم ع بیان می دارد که فرمود : "هر كس از من پيروى كند از من است‏ " " فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي " ( ابراهیم ٣٦ ) 👌یعنی پیروان ابراهیم ع تا روز قیامت جزء امت و آل ابراهیم اند , بر این اساس کسانی از بنی امیه و بنی مروان ملعون زیارت عاشورا محسوب می شوند که از آنان تبعیت کنند و راضی به فعل و عملکردشان باشد , اما اگر راضی به فعل آنها نباشد , دیگر از آنان محسوب نمی شوند . ❕در روايتى از امام باقر ع مى‏خوانيم: " من احبنا فهو منا اهل البيت قلت جعلت فداك: منكم؟! قال منا و اللَّه، اما سمعت قول ابراهيم فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي " " هر كس ما را دوست دارد از ما اهل بيت است، راوى سؤال مى‏كند فدايت شوم براستى از شما اهلبیت است ؟ فرمود: بخدا سوگند از ما است، آيا گفتار ابراهيم را نشنيده‏اى كه مى‏گويد فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي" هر كس از من پيروى كند او از من است" 📚تفسیر عیاشی ج ٢ ص ٢٣١ ❕به این نکته با صراحت در روایتی دیگر نیز اشاره شده است . 👌در كتاب الاختصاص شیخ مفید آمده است: " از ابو حمزه، روايت شده‌است كه گفت: سعد بن عبد الملك ( که از بنی امیه بود ) بر امام باقر عليه السلام وارد شد، در حالى كه چونان زنان، هِق هِق كُنان، مى‌گريست. امام عليه السلام به او فرمود: «چرا گريه مى‌كنى، سعد؟». گفت: چگونه نگِريم، در حالى كه از درخت نفرين شده در قرآن هستم‌؟ ( شجره ملعونه بنی امیه هستم که در قرآن لعنت شده اند ) . ❕امام عليه السلام به او فرمود: «تو از آنها نيستى. تو اموى‌ اى هستى كه از ما اهلبیتی . آيا سخن خداوند عز و جل را نشنيده‌اى كه از قول ابراهيم عليه السلام مى‌فرمايد: «هر كه از من پيروى كند، او از من است»؟" " عَنْ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ: دَخَلَ سَعْدُ بْنُ عَبْدِ الْمَلِكِ وَ كَانَ أَبُو جَعْفَرٍ ع يُسَمِّيهِ سَعْدَ الْخَيْرِ وَ هُوَ مِنْ وُلْدِ عَبْدِ الْعَزِيزِ بْنِ مَرْوَانَ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع فَبَيْنَا يَنْشِجُ كَمَا تَنْشِجُ النِّسَاءُ قَالَ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع مَا يُبْكِيكَ يَا سَعْدُ قَالَ وَ كَيْفَ لَا أَبْكِي وَ أَنَا مِنَ الشَّجَرَةِ الْمَلْعُونَةِ فِي الْقُرْآنِ فَقَالَ لَهُ لَسْتَ مِنْهُمْ أَنْتَ أُمَوِيٌ‏ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَحْكِي عَنْ إِبْرَاهِيمَ ع- فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي " 📚الاختصاص ص ٨٥ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
امام صادق علیه السلام امر به دوستی ابوبکر و عمر می کند !!!!! 🤔 : ❓امام صادق رحمه الله مردم را به دوستی با شیخین رضی الله عنها امر می کند!!! 🌱 71- ابو بصير گويد: در محضر امام صادق عليه السّلام نشسته بودم كه ام خالد همان زنى كه يوسف بن عمر از او بريده بود (و ميان آنها از نظر زناشوئى جدائى افتاده بود) اجازه ورود خواست، امام صادق عليه السّلام بمن فرمود: خوشت مى‌آيد كه سخن اين زن را بشنوى؟ عرضكردم: آرى حضرت اجازه‌اش داد و وارد شد امام صادق عليه السّلام مرا در كنار خود روى توشك نشانيد، زن مزبور از در وارد شد و شروع بسخن كرد، ديدم زن سخنورى است پس از امام در باره آن دو (يعنى ابو بكر و عمر) پرسيد؟ حضرت بآن زن فرمود: دوستشان بدار، ام خالد گفت: هر گاه من پروردگارم را ديدار كردم بگويم: كه تو بمن دستور دادى دوستشان بدارم؟ فرمود: آرى، گفت: اين شخص كه روى توشك در كنار تو نشسته (يعنى ابو بصير) بمن دستور ميدهد كه از آنان بيزارى جويم... 📓روضة الكافي جلد ۸ صفحه ۱۰۱ 💠💠 👌متاسفانه وهابی در بیان روایت مذکور تقطیع کرده است و ادامه روایت را بیان نکرده است , زیرا در ادامه روایت امام علیه السلام با استناد به آیاتی کفر و فسق آن دو نفر را ثابت می کند و کلام ابوبصیر در حق ابوبکر و عمر را تایید می کند . ❕ابو بصیر می‌گوید: در محضر امام صادق علیه السلام نشسته بودم که‌ام خالد، همان زنی که یوسف بن عمر با او قطع رابطه کرده بود، اجازه ورود خواست. 👌امام صادق علیه السلام به من فرمود: آیا دوست داری سخن این زن را بشنوی؟ من عرض کردم: آری، فدایتان شوم. امام فرمود: اگر می‌خواهی بشنوی، نزدیک شو. ابو بصیر می‌گوید: امام مرا در کنار خود روی تشک نشاند، سپس آن زن داخل شد و سخن گفت. دیدم او زنی سخنور است. از امام درباره فلانی و فلانی پرسید، امام به او فرمود: آن دو را دوست بدار.‌ام خالد عرض کرد: هرگاه پروردگارم را دیدار کردم، بگویم که تو به من دستور دادی دوستشان بدارم؟ ❕امام فرمود: آری، آن زن عرض کرد: پس این شخص که روی تشک در کنار شما نشسته (ابوبصیر) به من دستور می‌دهد که از آنان بیزاری جویم، و کثیرٌ النَّوَّا [یکی از علمای مطرح اهلسنت در آن زمان] به من دستور می‌دهد آن دو را دوست بدارم، پس کدام یک از این دو نفر (ابوبصیر یا کثیر النوا) بهتراند و بیشتر آن‌ها را دوست داری؟ ❕حضرت فرمود: سوگند به خدا، این مرد و یارانش در پیش من از کثیرالنوا و یارانش محبوبترند، این مرد کسی است که احتجاج و استدلال می‌کند و می‌گوید: «وَمَن لَّمْ یَحْکُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَ-ئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ» ( مائده/۴۴ ) {و کسانی که به موجب آنچه خدا نازل کرده داوری نکرده اند، آنان خود کافران اند. }، «وَمَن لَّمْ یَحْکُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَ-ئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ» ( مائده/۴۵ ) {و کسانی که به موجب آنچه خدا نازل کرده داوری نکرده اند آنان خود ستمگران اند. }، « وَمَن لَّمْ یَحْکُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَ-ئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» ( مائده/۴۷ ) {و کسانی که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکنند، آنان خود نافرمان اند. } . ❕هنگامی که از محضر امام خارج شدم، گفتم: می‌ترسم‌ ام خالد برود و کثیر النوا را از ماجرا باخبر کند و مرا در کوفه شهره عام و خاص کند. خدایا، به تو از کثیرالنوا در این دنیا و آخرت بیزاری می‌جویم. " 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 " عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، قَالَ:، كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) إِذْ جَاءَتْ أُمُّ خَالِدٍ الَّتِي كَانَ قَطَعَهَا يُوسُفُ تَسْتَأْذِنُ عَلَيْهِ، قَالَ، فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَ يَسُرُّكَ أَنْ تَشْهَدَ كَلَامَهَا قَالَ، فَقُلْتُ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ، فَقَالَ أما لا فأدن قَالَ، فَأَجْلَسَنِي عَلَى الطِّنْفِسَةِ، ثُمَّ دَخَلَتْ فَتَكَلَّمَتْ فَإِذَا هِيَ امْرَأَةٌ بَلِيغَةٌ، فَسَأَلْتُهُ عَنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ، فَقَالَ لَهَا: تُوَلِّيهِمَا! قَالَتْ: فَأَقُولُ لِرَبِّي إِذَا لَقِيتُهُ إِنَّكَ أَمَرْتَنِي بِوَلَايَتِهِمَا، قَالَ: نَعَمْ. قَالَتْ: فَإِنَّ هَذَا الَّذِي مَعَكَ عَلَى الطِّنْفِسَةِ يَأْمُرُنِي بِالْبَرَاءَهِ مِنْهُمَا، وَ كَثِيرٌ النَّوَّاءُ يَأْمُرُنِي بِوَلَايَتِهِمَا فَأَيُّهُمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ قَالَ هَذَا وَ اللَّهِ وَ أَصْحَابُهُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ كَثِيرٍ النَّوَّاءِ وَ أَصْحَابِهِ، إِنَّ هَذَا يُخَاصِمُ فَيَقُولُ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ، وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ، وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ، فَلَمَّا خَرَجَتْ، قَالَ: إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَذْهَبَ فَتُخْبِرَ كَثِيراً فَيُشَهِّرَنِي بِالْكُوفَةِ، اللَّهُمَّ إِنِّي إِلَيْكَ مِنْ كَثِيرٍ بَرِي‏ءٌ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ. " 📚الکافی ج ٨ ص ١٠١ _ رجال کشی ص ٢٤١ 👌می بینیم که اگر چه امام علیه السلام در ابتدا از روی تقیه به دوست داشتن آن دو امر کرد , اما در ادامه و با تایید سخنان ابوبصیر و با کنایه , فسق و کفر آن دو را ثابت نمود . ❕علامه مجلسی در شرح این روایت بیان جالبی دارد که خلاصه آن این است : " امام ع در ابتدا آن زن را به محبت ابوبکر و عمر امر کرد آن هم از روی تقیه اما وقتی آن زن در سوال پرسیدن اصرار کرد , امام ع با کنایه و با تکیه بر سخنان ابی بصیر و تایید سخنان ابی بصیر لعن آن دو را ثابت نمود , یعنی هم کفر و ظلم و فسق کثیر النواء را ثابت نمود و هم کفر آن دو را و وجوب برائت از آن دو را , و امام ع به دو جهت متذکر این نکته شد : 🔸١ _ این که امام ع گفت که ابوبصیر محبوب من است یعنی ابوبصیر در برائت جستن از آن دو در مسیر حق است . 🔸٢ _ امام ع از علتی در کفر کثیر النواء بهره گرفتند که آن علت در مورد ابوبکر و عمر هم است ( یعنی تن ندادن به حکم خداوند ) , بنابراین امام ع کفر و ظلم و فسق آن دو را نیز ثابت کرده است " "قوله عليه السلام:" هذا و الله أحب إلى" أمرها أولا بولاية أبي بكر و عمر تقية ثم لما بلغت في السؤال أثبت عليه السلام لعنهما كناية بأن لم يتعرض لقول الرجلين الذين سألت عنهما، بل قال هذا أي أبو بصير أحب إلى من كثير النواء، لأن كلامه موجه يقول إن كثير النواء يفتي و يحكم بين الناس بغير الحق، و يثبت بالآيات كفره و ظلمه و فسقه، فأشار عليه السلام في كلامه هذا ضمنا إلى كفر الملعونين و وجوب البراءة منهما بوجهين. الأول: أن محبوبية أبي بصير يستلزم صدقه في أمره بالبراءة منهما. و الثاني: إن العلة التي بها أثبت كفر النواء مشترك بينه و بينهما، فبها تثبت أيضا كفرهما و ظلمهما و فسقهما " 📚مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏25، ص: 245 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
⚫️ویژه نامه درگذشت عالم بزرگ جهان تشیع , آیت الله صافی گلپایگانی ( رحمه الله علیه ) 👇👇👇👇
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
⚫️ویژه نامه درگذشت عالم بزرگ جهان تشیع , آیت الله صافی گلپایگانی ( رحمه الله علیه ) 👇👇👇👇
⚫️ویژه نامه درگذشت عالم نستوه و وارسته و زاهد و فقیه مکتب اهلبیت علیهم السلام , آیت الله صافی گلپایگانی : 👌آن بزرگ مرد مصداق بارز عمل کردن به سخن پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بود که فرمود وظیفه عالم است که با بدعت های زمانش مبارزه کند : "قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِي أُمَّتِي فَلْيُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ لَمْ يَفْعَلْ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ الله " 📚الکافی ج ١ ص ٥٤ 👌آیت الله صافی در موارد متعددی با کج رویهایی که توسط برخی ایجاد می شد , مقابله می نمود , که ذیلا به مواردی اشاره می شود : 🔸١ _آیت الله صافی از مخالفان فلسفه خواندن در حوزه های علمیه بود و بیشترین توصیه را بر خواندن کتب کلامی نوشته شده مبتنی بر آیات و روایات می کرد و می فرمود : « تدريس و تدرس فلسفه و عرفان مصطلح به طور آزاد مانند فقه و تفسير و حديث و علوم ديگر در حوزه‌ها و خصوصا قرار دادن آن در برنامه دروس حوزوي و دانشگاهي بسيار خطرناک است و اجراي اين برنامه‌ها و تشويق و تأييد آنان قابل توجيه نيست و اگر کسي در اين حوزه‌ها گمراه شود، علاوه بر اينکه خودش مسئول است، مدرس و استاد نيز مسئول خواهد بود. " 📚نشريه مذهبي نور، چاپ مشهد مقدس، شماره ۲ با موضوع فلسفه. 👌و در جای دیگر می گوید؛ « تحصيل فلسفه قبل از تحصيل يقين به عقايد حقه به واسطه مطالعه و مباحثه كتب كلاميه، و دريافت عقايد از متون صريحه كتاب و سنت، معرض وقوع در اشتباه و ضلالت است، چنان‏كه بسيارى از اكابر اهل اين فن يا در مسائل الهيات و ربط حادث به قديم و بررسى معارف توحيدى بر اساس اصالة الوجود و يا در معاد گمراه شده‏ اند. 🔸با اين معرضيت وقوع در خطر انحراف، شخص مؤمن به قرآن و معارف اهل بيت عليهم ‏السلام بدون ضرورت، تعمق در فلسفه و مباحث مبدأ و معاد آن نخواهد نمود، و راه را براى كسب معارف از اهل بيت عليهم‏السلام همواره باز و مفتوح مى ‏بيند كه هر چه بيشتر در اين مسير جلو برود، باز هم مجال بيشتر و مراتب بالاترى براى او خواهد بود. براى روشن‏ شدن مطلب به كتاب" نگرشى بر فلسفه و عرفان" اينجانب مراجعه نماييد.» 📚معارف دین ج 3 ص 293 ❗️او حتی در آخرین روزهای عمرش و در دیداری که در پنجم دی ماه ١٤٠٠ با اعضای شورای عالی حوزه داشت , بیان داشت : "حوزه ما باید حوزه احادیث و معارف اهل بیت و فقه و کلام اهل بیت علیهم السلام باشد. آن چیزی که علمای ما به واسطه آن حافظ سنت های حوزه‌های موفق علمیه بودند همین محوریت است. " 🌐https://www.saafi.com/news/8531 👌در ذیل بیشتر توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3228 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/477 🔸٢ _ آیت الله صافی از منتقدین جدی عرفان مصطلح و پیروی از مبانی عرفانی افرادی چون ابن عربی بود , چنان که وقتی از او سوال شد : " « نظر شريفتان را در رابطه با مطالعه نظريات فلسفى و عرفانى محى ‏الدين ابن عربى، ابن رشد و ابن تركى و تطابق ديدگاه اعتقادى با ديدگاه ايشان را بيان فرماييد؟ 👌پاسخ داد : ❕" قال الله تعالى هُوَ الَّذِى بَعَثَ فِى الْأُمِّيينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يتْلُوا عَلَيهِمْ آياتِهِ وَ يزَكِّيهِمْ وَ يعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِى ضَلَالٍ مُبِين " ▫️ توجه به اين آيه شريفه و آيات ديگرى كه در اين باره نازل شده، و سيره اهل بيت پيامبر در عمل به قرآن و تدبر در آيات آن، براى هر طالب حقيقت و حكمتى، ما را از هر سخن و كلامى‏ كه از غير ناحيه قرآن و عترت عليهم ‏السلام صادر شده مستغنى مى‏كند. اصحاب ائمه و فقهاى بزرگ شيعه نيز همين طريق بى‏ خطر و مطمئن را رفتند و نتيجه گرفتند. 👌توجه به اين ‏نكته هم لازم است كه به دنبال آنچه نامبردگان در سؤال گفته‏ اند و نوشته اند كه مطالبشان مملوّ از ضلالت و گمراهى است خود را به ورطه هلاكت ‏افكندن است، و پى‏ بردن به لغزش و انحرافات ايشان، و بازگشت از آن براى كسانى كه خوش‏بين نسبت به آنها بوده اند بسيار سخت و به ندرت پيش آمده است. 👌براى اطلاع بيشتر از انحرافات و ضلالات امثال ايشان مى‏ توانيد به بخش‏هايى از كتاب عين الحيوة مرحوم علامه مجلسى رحمة الله عليه مراجعه نماييد. 📚معارف دین ، صافی گلپایگانی ، ج3 ص350 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌و در جای دیگر از او سول شد : ❔" تمجيد از افرادى مانند مولوى، ابن عربى، بايزيد بسطامى و ... كه از بزرگان عرفان محسوب مى‏شوند چه حكمى دارد؟ ❕ جواب : اين افراد كه به اصطلاح عرفا ناميده مى‏ شوند، اكثريت داراى انحرافات فكرى و عقيدتى و روش‏هاى خرافى مى‏ باشند، و گفتارها و سخنانى دارند كه با نصوص قرآن مجيد و احاديث شريفه مخالفت دارد. 👌اگر هم برخى، آنها را از عقائد فاسده تبرئه نمايند، براى شخص مسلمان، آراء و عقائدشان حجّت نيست، و قدر مسلم اين است كه اين افراد و آرائشان در طول چهارده قرن در محيط مذهب و تشيع هيچ‏گاه مرجع و ملجأ نبوده است، و در همه ادوار و اعصار، رهبران عقيدتى شيعه، افرادى، مثل ابن ‏بابويه پدر صدوق و خود صدوق و شيخ مفيدها و شيخ طوسى ‏ها و علّامه حلّى‏ ها و مجلسى ‏ها و صدها و هزارها علما از اين قبيل بوده ‏اند كه در ارائه مرزهاى بين كفر و اسلام، همواره كلامشان قطعى و قاطع بوده است؛ اكنون هم، راه و صراط مستقيم همان راه آنها است. 📚همان منبع ج3 ص424 👌در ذیل بیشتر توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2905 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2906 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2914 🔸٣ _ آیت الله صافی به شدت با انحراف دیگری که در ارتباط با روایات اهلبیت علیهم السلام توسط برخی از علمای دین ایجاد شد مبارزه کرد , آنان به بهانه های واهی و دیدگاههای غلط موثوق السندی در پذیرش روایات , سخنان معتبر ائمه ع را کنار می زدند و کتابهایی چون مشرعه بحار الانوار و .... می نوشتند تا اعتبار روایات شیعه خصوصا روایات بحار الانوار را از بین ببرند , چنان که وقتی از آیت الله صافی سوال شد : " « مرجع عاليقدر چه ميزان از روايات بحار شريف فتوا مى ‏دهند؟ چه ميزان از حرفهاى بعضى از روشنفكر نمايان را درباره‏ ى بحار شريف صحيح مى‏ دانند؟ 👌جواب ؛ ❕« موسوعه عظيمه بحار الانوار نه تنها متضمن مدارك فتوى و احكام است بلكه در همه علوم اسلاميه از قبيل تفسير قرآن مجيد و شرح احاديث در كلام، در تاريخ اسلام، در معرفت اديان و فرق، در اخلاق و آداب، در علم رجال و علوم ديگر مرجع است. 👌اخيراً فهرست بخش تفسيرى آن را يكى از اهل تحقيق در دو جلد قطور تهيه نموده است كه از آن مى‏ توان اهميت تفسيرى اين موسوعه را تا حدى دريافت و خلاصه علوم عقليه و نقليه در آن مطرح است و طبعاً مواردى از آن هم براى اهل فضل و نظر و كسانى كه در جنبه علمى داراى مايه و پايه ‏اى باشند مورد بحث قرار مى‏ گيرد كه بايد موسوعه ‏اى آنچنان اين چنين باشد. ❕ولى كتاب بزرگ است و عمل علامه مجلسى ‏قدس ‏سره در اين كتاب عظيم است همه كس نمى‏ تواند پيرامون مثل اين كتاب- كه در هر كتابخانه ‏اى باشد تقريباً وافى به رفع نياز فقهاء و متكلمين و محدثين و مفسرين و ديگران مى‏ باشد- سخن بگويد چو بشنوى سخن اهل دل مگو كه خطا است سخن شناس نه‏ اى جان من خطا اينجاست‏ » 📚معارف دین ، ج 2 ص 258 ❗️در ذیل بیشتر توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4753 🔸٤ _ یا از جنبه ای دیگر عده ای از علمای دین , بزرگان متقدم شیعه را با برچسب زنی هایی چون اخباری گری و .... مورد هجمه قرار می دهند و در میان علمای شیعه شکاف ایجاد کرده و بهانه به دست نو اخباریون معاصر می دهند که با استدلالهای واهی و به بهانه طرفداری از علمای اخباری , به بزرگان علمای اصولی شیعه حمله کنند , در حالی که در واقع فرق چندانی میان علمای اصولی و اخباری نیست , چنان که در ذیل گفته ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3740 👌آیت الله صافی نیز متذکر همین نکته می شد و می فرمود : "اينها ( علمای اخباری ) و علمائى كه به نام اصولى خوانده مى‏شوند با هم اختلاف جوهرى ندارند اختلافات آنها فرعى و در حد اختلاف نظر هر عالم و فقيه با عالم ديگر است. اصلًا اين اصطلاح كه آن بزرگان را اخبارى و اين اعاظم را اصولى بناميم و رودرروى هم العياذبالله بشماريم غلط است مبانى هر دو عرف پسند و بطور معقول و منطقى قابل عرضه است. چنان‏كه گفته شد هيچ يك از اين علماء به اصطلاح اخبارى، مسائل اصول را دربست ردّ نمى‏كند و اگر در بعض مسائل نظر داشته باشد هم مورد ايراد نيست خود علمائى كه به عنوان اصولى خوانده مى‏شود نيز در مباحث اصول‏ اختلاف نظر دارند چنان نيست كه همه با متفق باشند. حاصل اينكه اين اختلافات كه بين علماء بطور عام هست سبب دو فرقه بودن نمى‏شود. " 📚معارف دين، ج‏ 2، ص: 323 ❗️از خداوند می خواهیم که این عالم بزرگ را با اولیای معصومش محشور کند و به ما نیز توفیق پیمودن مسیر صوابی که او پیمود را بدهد . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پاسخ_به_پرسشهایی_مهم_پیرامون_ماه_رجب.pdf
1.32M
🛎انتشار الکترونیکی و رایگان کتاب : 📒عنوان کتاب : پاسخ به پرسشهایی مهم پیرامون ماه رجب ✍نویسنده : احمد پودینه ئی ( مدیر سایت و کانال پرسمان اعتقادی _ شیعه پاسخ ) 🦿معرفی اجمالی : 👌نوشتار فوق در بر گیرنده برخی از پرسشها و شبهات پر تکرار مرتبط با ماه رجب است که همه ساله با آغاز ماه رجب مورد ایراد قرار می گیرد , در این نوشتار سعی شده است که به این ایرادات پاسخهای مکفی داده شود . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
آیا عرق حائض نجس است یا پاک !!!! 🤔 : اگر زن حائض در لباسش عرق کرد، باید لباس را بشوید یا نه؟ 🔺 امام صادق : بـلـه. 🔺 امام صادق : خیر. ▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬ 1⃣ الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ : قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ {عَلَيْهِ السَّلَامُ} الْمَرْأَةُ الْحَائِضُ تَعْرَقُ فِي ثَوْبِهَا، فَقَالَ : «تَغْسِلُهُ».. 📚 تهذيب الأحکام 270/1 ✅ موثّق [ملاذ الأخیار ٣٩١/٢] 2⃣ الشَّيْخُ عَنْ أَبِي الْقَاسِمِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ الْمَدَائِنِيِّ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى السَّابَاطِيِّ قَالَ : سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ {عَلَيْهِ السَّلَامُ} عَنِ الْحَائِضِ تَعْرَقُ فِي ثَوْبٍ تَلْبَسُهُ، فَقَالَ : «لَيْسَ عَلَيْهَا شَيْءٌ».. 📚 تهذيب الأحکام ✅ موثّق [ملاذ الأخیار ٣٩٢/٢] ❗️❗️❗️ 💠💠 👌عرق حائض نجس نیست , آنچه نجس است خونی است که از او خارج می شود , بنابراین اگر عرقش به لباسش رسیده باشد , موجب نجاست لباس نمی گردد و می تواند با همان لباس نماز بخواند : " عَنْ سَوْرَةَ بْنِ كُلَيْبٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَرْأَةِ الْحَائِضِ أَ تَغْسِلُ ثِيَابَهَا الَّتِي لَبِسَتْهَا فِي طَمْثِهَا قَالَ تَغْسِلُ مَا أَصَابَ ثِيَابَهَا مِنَ الدَّمِ وَ تَدَعُ مَا سِوَى ذَلِكَ قُلْتُ لَهُ وَ قَدْ عَرِقَتْ فِيهَا قَالَ إِنَّ الْعَرَقَ لَيْسَ مِنَ الْحَيْضِ " 📚الکافی ج ٣ ص ١٠٩ 👌با این وجود در روایاتی آمده است که حائض در لباسی که عرقش به آن رسیده است , نماز نخواند , این نهی ای که در این روایات آمده است , نهی کراهتی است یعنی بهتر است که چنین کند و در آن لباس نماز نخواند , اگر چه اگر نماز بخواند , نمازش صحیح است , زیرا عرق حائض نجس نیست , اما چون ممکن است عرق به مواضع نجاست رسیده باشد , بهتر است که پرهیز مذکور را انجام دهد : " فالظاهر حمله على الاستحباب من حيث احتمال مباشرة موضع الدم بالعرق‏ " 📚الحدائق الناضرة في احكام العترة الطاهرة، ج‏5، ص: 221 👌لذا می بینیم که امام کاظم ع از تعبیر " دوست نمی دارم " , برای نهی مذکور استفاده می کند , یعنی آنچه بهتر و محبوب من است , یعنی مستحب است که عمل شود ( مستحب به معنای عمل بهتر و محبوب است ) آن است که در لباس دیگری نماز بخواند یا آن لباس را که عرقش به آن رسیده است بشوید : " عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْحَائِضِ تَعْرَقُ فِي ثَوْبِهَا قَالَ إِنْ كَانَ ثَوْباً تَلْزَمُهُ 👈فَلَا أُحِبُّ 👉 أَنْ تُصَلِّيَ فِيهِ حَتَّى تَغْسِلَهُ. " 📚تهذیب الاحکام ج ١ ص ٢٧١ 👌بنابراین تضادی میان روایات مذکور نیست , دسته ای از روایات می گوید که عرق حائض نجس نیست و می تواند با لباسی که عرقش به آن رسیده است نماز بخواند , دسته دیگر می گوید که اگرچه می تواند با لباس مذکور نماز بخواند اما بهتر و مستحب آن است که با آن نماز نخواند یا آن لباس را بشوید و بعد در آن نماز بخواند . ❗️اگر بخواهیم که برای بحث فوق نمونه ای هم از کتب اهلسنت شاهد بیاوریم , می توانیم بگوییم که در روایتی بخاری نقل می کند که پیامبر گرامی فرمود : " ولیمه بدهید حتی اگر یک گوسفند باشد " " قال النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: أَوْلِمْ وَ لَوْ بِشَاةٍ. " 📚صحيح البخاري، ج‏8، ص: 169 طبع مصر 👌می بینیم در اینجا پیامبر گرامی ص امر می کند به ولیمه دادن در هنگام ازدواج , اما علمای اهلسنت می گویند که ما ادله و روایات دیگری داریم که می گوید ولیمه دادن واجب نیست , بنابراین امر مذکور امر استحبابی است : " أما الوليمة، و هي طعام العرس الذي يدعى إليه الناس كما عرفت فإنها سنة مؤكدة " 📚الفقه على المذاهب الأربعة، ج‌2، ص: 66 👌درمورد عرق حائض نیز امر مذکور , امر استحبابی است , یعنی بهتر است که حائض در لباس دیگری نماز بخواند , زیرا در روایات دیگر تصریح شده است که عرق حائض نجس نیست . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
امام باقر علیه السلام.pdf
1.46M
🛎انتشار الکترونیکی و رایگان کتاب : 📒عنوان کتاب : پاسخ به پرسشهایی مهم پیرامون امام باقر علیه السلام ✍نویسنده : احمد پودینه ئی ( مدیر سایت و کانال پرسمان اعتقادی _ شیعه پاسخ ) 🦿معرفی اجمالی : 👌نوشتار فوق در بر گیرنده برخی از پرسشها و شبهات پیرامون امام باقر علیه السلام است که همواره توسط وهابیت و ملحدین باز نشر می گردد , در این نوشتار سعی شده است که به این شبهات پاسخهای لازم داده شود . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❗️توضیحاتی بیشتر در مورد سند لیله الرغائب و نماز آن : 👌در نقلی که از پیامبر گرامی ص وارده شده است , ایشان فرمودند : "«از اوّلين شب جمعه ماه رجب غافل نشويد كه فرشتگان آن را «ليلة الرّغائب» ناميدند». 👌آنگاه رسول خدا صلى الله عليه و آله اعمالى را براى آن شب به اين كيفيّت بيان فرمود: «روز پنج‏شنبه اوّل ماه را روزه مى‏گيرى، چون شب جمعه فرا رسيد، ميان نماز مغرب و عشا دوازده ركعت نماز مى‏گذارى (هر دو ركعت به يك سلام) و در هر ركعت از آن، يك مرتبه سوره «حمد» و سه مرتبه «إنّا انزلناه» و دوازده مرتبه «قل هو اللَّه احد» را مى‏خوانى؛ پس از اتمام نماز هفتاد مرتبه مى‏گويى: «أللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ النَّبِىِّ الْامِّىِّ وَ عَلى‏ آلِهِ» آنگاه به سجده مى‏روى و هفتاد بار مى‏گويى: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوحِ» سپس سر از سجده برمى‏دارى و هفتاد بار مى‏گويى: «رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ، إِنَّكَ أنْتَ العَلِىُّ الْأعْظَمُ» بار ديگر نيز به سجده مى‏روى و هفتاد مرتبه مى‏گويى: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوحِ» آنگاه حاجت خود را مى‏طلبى كه ان‏شاءاللَّه برآورده خواهد شد. رسول خدا صلى الله عليه و آله در فضيلت اين اعمال فرمود: «كسى كه چنين نمازى را بخواند، خداوند همه گناهانش را بيامرزد ... و در قيامت درباره هفتصد تن از خاندانش شفاعت مى‏كند، و چون شب اوّل قبر فرا رسد، خداوند پاداش اين نماز را به نيكوترين چهره، با رويى گشاده و درخشان و زبانى فصيح و گويا، به سوى قبر او مى‏فرستد، آن چهره نيكو به وى گويد: «اى حبيب من! بر تو بشارت باد! كه از هر شدّت و سختى نجات يافتى» از آن چهره نورانى مى‏پرسد: «تو كيستى؟ من تاكنون چهره‏اى از تو زيباتر نديده‏ام و بويى از بويت خوشتر به مشامم نرسيده؟!» آن چهره نيكو پاسخ دهد: «اى حبيب من! من پاداش آن نمازى هستم كه تو در فلان شهر، فلان ماه و در فلان سال به جا آورده‏اى؛ من امشب به نزد تو آمدم، تا حقّت را ادا كنم و مونس تنهايى تو باشم و وحشت را از تو مرتفع سازم (و همواره در كنارت بمانم) تا زمانى كه همگى در روز رستاخيز برخيزند و در عرصه قيامت بر سرت سايه بيفكنم. (خلاصه هيچ زمانى پاداش اين كار نيك از تو قطع نخواهد شد)» " 📚مفاتیح نوین , آیت الله مکارم شیرازی ص ٦٣٥ 👌عده ای همواره با مطرح کردن مباحثی سندی در صددند از اعتبار این روایت بکاهند , ما در سالهای گذشته به اینان پاسخ مفصلی دادیم : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1984 ❕هم اینک اضافه می کنیم که مبنای بزرگان شیعه در طول تاریخ , اعتماد به روایت موثوق الصدوری بوده است , یعنی آنان به هر روایتی که قرینه و اطمینان بر صحتش بوده است و موافق با قرآن و سنت بوده , عمل میکردند , اگر چه راوی آنان ضعیف بوده باشد , در ذیل توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4753 ❕یکی از قرائن اطمینان آور آن است که روایتی را علمای بزرگ در کتابهایشان نقل کنند , آن هم به عنوان یک روایت معتبر و مورد اعتماد , چنان که امام عصر علیه السلام فرمود ؛ « برای هیچ کس از شیعیان ما عذری نیست که تشکیک کنند در آنچه که ثقات ما ( یعنی محدثین مورد وثوق ) از ما برایشان نقل می کنند » " لا عذر لاحد من موالینا فی التشکیک فیما یرویه عنا ثقاتنا " 📚رجال کشی ج 2 ص 535 _ وسائل الشیعه ج 27 ص 150 👌روایت مذکور در مورد لیله الرغائب را هم علامه حلی نقل می کند و هم مرحوم سید بن طاووس دو تن از بزرگان شیعه در طول تاریخ . ❕مرحوم علّامه حلّى در اجازه‏اش براى «بنى زهره» اين روايت را به طور مشروح نقل كرده است 📚رجوع كنيد به: بحارالانوار، جلد 104، صفحه 125 👌مرحوم سید بن طاووس هم این روایت را با این استدلال که علمای شیعه این روایت را نقل کرده اند , نقل می کند : " نقلته أنا من بعض كتب أصحابنا رحمهم الله‏ " 📚إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج‏2، ص: 632 ❓آیا این بزرگان یک روایت مجعول و جعلی و یک عمل بدعتی و ساخته دست صوفیه اهلسنت را در کتابهای خود برای شیعیان نقل می کنند تا شیعیان با اعمال بدعتی و ضلالت به خدا تمسک جویند !!!!! آیا کسی این استدلال را می پذیرد !!!!! 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌آیا اینان نمی دانستند که نباید اعمال و عبادات بدعتی و جعلی را رواج دهند و دیگران را به گناه نیندازند !!!! مگر اینان قرآن نخوانده اند که خداوند می فرماید : "در راه نيكى و پرهيزگارى با هم تعاون كنيد و (هرگز) در راه گناه و تعدى همكارى ننمائيد " "تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى‏ وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوان‏ " ( مائده ٢ ) 👌بنابراین نقل این بزرگان برای ما روشن ترین قرینه بر اعتبار روایت مذکور است , اگر چه راوی روایت ضعیف باشد اما این علمای بزرگ قرینه بر صحت نقل داشته اند و به عنوان یک عبادت و برای تقرب شیعیان به خداوند آن را نقل کرده اند . ❕مرحوم علامه مجلسی تصریح می کند که علامه حلی و سید بن طاووس مقید بودند که روایات معتبر را نقل کنند نه روایات مجعول و بدعتی را , لذا روایت مذکور را به نقل از آنان نقل می کند : " تتبعت الأصول المعتبرة " 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏1، ص: 3 _ ج 95 ص 395 _ 396 ❕از سوی دیگر مرحوم کفعمی نیز روایت مذکور را نقل می کند : 📚البلد الامین ص ١٧٠ 👌مرحوم کفعمی تصریح می کند که تنها روایات صحیح و معتبر را نقل می کند : " مأخوذة من كتب معتمد على صحتها مأمور بالتمسك بعروتها " 📚البلد الأمين و الدرع الحصين، مقدمه ص: 1 ▫️لذا می بینیم که حدیث شناس بزرگ یعنی شیخ حر عاملی با توجه به روایت مذکور تصریح به استحباب اعمال لیله الرغائب و نماز مذکور می کند : 📚وسایل الشیعه ج ٨ ص ٩٨ باب ٦ " باب استحباب صلاه الرغائب لیله اول من رجب " 👌و حدیث شناس بزرگ معاصر یعنی شیخ عباس قمی هم استحباب لیله الرغائب و نماز آن را می پذیرد : 📚مفاتیح الجنان عربی ص ٢٣٧ _ فارسی ص ١٣٨ 👌مرجع بزرگ شیعه آیت الله بروجردی نیز از اعمال مذکور و لیله الرغائب به عنوان یک امر مستحبی یاد می کند : 📚جامع احادیث شیعه ج ٧ ص ٣٧٨ 👌شیخ علی نمازی شاهرودی هم که خودش یک رجالی برجسته است و کتاب مستدرکات رجال الحدیث را نوشته است , متذکر اعمال لیله الرغائب می شود : 📚مستدرک سفینه البحار ج ٤ ص ١٦٩ ❕برخی از فقهای شیعه نیز بر عمل مطابق با لیله الرغائب فتوا داده اند . 👌از آیت الله تبریزی سوال شد : " در مورد پيدايش ليلة الرغايب (اولين شب جمعۀ ماه رجب) توضيح دهيد؟ پاسخ : بسمه تعالى‌- در فضيلت شب جمعۀ اول ماه رجب- كه به آن ليلة الرغائب مى‌گويند- اعمال مخصوص آن شب، روايتى از نبى اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در بعضى از كتب دعا نقل شده است، اعمال اين شب در مفاتيح الجنان مرحوم حاج شيخ عباس قمى بيان شده به آنجا مراجعه شود، و اللّه العالم. " 📚استفتاءات تبریزی ج ٢ ص ٤٨٧ 👌محمد علی بن وحید بهبهانی می آورد : " جمعه اول ماه رجب که شبش لیله الرغائب است " 📚مقامع الفضل ج ١ ص ٥٠٦ ❕این مطلب را دیگران هم بیان کرده اند : 📚سداد العباد , آل عصفور , ص ١٣١ _ کلمه التقوی , زین الدین بصری بحرانی , ج ٢ ص ٩٦ _ مصباح الهدی فی شرح عروه الوثقی , شیخ محمد تقی آملی ج ٩ ص ٤٤ _ مستند الشیعه , نراقی ج ٤ ص ١٠٥ _تبصره الفقهاء , محمد تقی اصفهانی ج ٢ ص ٥٨٧ _ بیان الفقه فی شرح العروه الوثقی ج ٣ ص ٥٠٣ _ الزبده الفقهیه فی شرح الروضه البهیه , عاملی , ج ٢ ص ٣٦٧ _ ❕بنابراین تصریحات این عالمان بزرگ برای ما دلیل و حجت بر اعتبار روایت مذکور است و این که اهلسنت هم به لیله الرغائب توجه دارند , دلیل نمی شود که ما روایت مذکور را جعلی بدانیم , زیرا در مواردی اعمال عبادی بین ما و آنان مشترک است , مانند عبادتهای شبهای قدر یا ماه رمضان , شب جمعه و روز جمعه , شب نیمه شعبان و .... صرف این که عبادتی مشترک باشد , نمی تواند دلیل بر بی اعتباری آن تلقی شود . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
سند شهادت امام هادی علیه السلام !!!! 🤔 : ❓آیا سند تاریخی وجود دارد که ثابت کند امام هادی علیه السلام شهید شدند , برخی قضیه شهادت ایشان را منکرند !!!!!!❗️❗️ 💠 💠 👌طبق تصریح علمای بزرگ و نقل های معتبر ، امام هادی علیه السلام در روز سوم ماه رجب سال 254 هجری به شهادت رسیدند ؛ 📚بحار الانوار ج50 ص192 _ مسار الشیعه ص24_ مصباح المتهجد ص753_ فرق الشیعه ص101_ روضه الواعظین ص392_ اعلام الوری ص355 ❕حضرت امام هادى عليه السّلام همواره با ظلم و جور حكّام دست به گريبان بود تا اين‏كه مانند پدران بزرگوارش توسط سم به شهادت رسیدند . 👌 حضرت امام حسن مجتبى عليه السّلام فرموده است: «ما منّا إلّا مقتول أو مسموم»؛ "كسى از ما ائمّه نيست مگر اين‏كه يا كشته مى‏شود و يا مسموم مى‏گردد " 📚کفایه الاثر ص ١٦٢ 👌بنابراین امام هادی علیه السلام هم حتما به شهادت رسیدند , اگر چه در این نکته که کدام خلیفه عباسی عامل به شهادت رسیدن امام علیه السلام بود , اختلافاتی نزد مورخین وجود دارد که این اختلافات جزیی خللی به اصل ماجرای شهادت وارد نمی کند . ❕ «طبرسى» و «ابن صبّاغ مالكى» گويند: " ولى خدا حضرت علىّ بن محمّد عليهما السّلام در آخر خلافت «معتزّ» به شهادت رسيده است " " في آخر ملكه (أي المعتز)، استشهد وليّ اللّه علي بن محمد (عليهما السّلام) " 📚اعلام الوری ص ٣٣٩ _ الفصول المهمه ص ٢٨٣ 👌شیخ صدوق گويد: " خليفه عبّاسى " معتضد " آن حضرت را مسموم كرد " "قتله المعتضد بالسم " 📚 اعتقادات الامامیه ص ٩٨ 👌البته ظاهرا شیخ صدوق معتقد بوده است که " معتمد " خلیفه عباسی , قاتل امام هادی علیه السلام بوده است که در نسخ کنونی کتاب اعتقادات الامامیه تصحیف صورت گرفته است و معتمد به اشتباه معتضد نوشته شده است , چنان که ابن شهر آشوب می نویسد : " در آخر سلطنت معتمد عباسی به وسیله سم شهید شد. ابن بابویه ( شیخ صدوق ) گفته است: معتمد او را مسموم کرد " " فِی آخِرِ مُلْکِ الْمُعْتَمِدِ اسْتُشْهِدَ مَسْمُوماً وَ قَالَ ابْنُ بَابَوَیْهِ وَ سَمَّهُ الْمُعْتَمِدُ " 📚مناقب آل ابی طالب ج ٤ ص ٤٠١ 👌سید بن طاووس نیز می نویسد : " در دعاهای ماه رمضان است که خدایا، عذاب کسی را که در خون امام شرکت جست (که او متوکل است) دو چندان گردان. " " ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَی مَنْ شَرِکَ فِی دَمِهِ وَ هُوَ الْمُتَوَکِّلُ. " 📚اقبال الاعمال ج ١ ص ٩٧ 👌 «مسعودى» گويد: " گفته‏اند كه آن حضرت در اثر سم به شهادت رسيده است " " و قيل إنّه مات مسموما " 📚مروج الذهب ج ٤ ص ١٩٥ 👌«سراج الدّين رفاعى» در صحاح الاخبار مى‏نويسد: " او در دوران خلافت معتزّ عبّاسى به‏واسطه سم به شهادت رسيده است. " "«و توفي شهيدا بالسم في خلافة المعتز العباسي ...». " ❕ «محمّد بن عبد الغفّار حنفى» در كتاب خود «ائمّة الهدى» مى‏نويسد: «چون شهرت حضرت امام هادى عليه السّلام بالا گرفت، متوكّل آن حضرت را از مدينه منوّره طلبيد. چراكه بيم آن داشت حكومت و دولتش از دست برود ... و در پايان كار سمى به آن حضرت خوراند ...» " شهرته (عليه السّلام) استدعاه الملك المتوكل من المدينة المنوّرة حيث خاف على ملكه و زوال دولته .. و أخيرا دسّ إليه السمّ ...» 📚الامام الهادی من المهد الی اللحد ص ٥٠٩ _ ٥١٠ ( به نقل از اعلام الهدایه ج ١٢ ص ١٩٣ ) ❕شیخ عباس قمی نیز می نویسد : " (فقير گويد): بنابر آن روايتى كه متوكّل آن حضرت را در سنه دويست و چهل و سه به سامره طلبيده، مدّت اقامت آن جناب در سامره قريب يازده سال مى‏شود و بنابر قول مسعودى، قريب نوزده سال مى‏شود، و درك كرد در ايّام عمر شريف خود مقدارى از خلافت مأمون و زمان معتصم و واثق و متوكّل و منتصر و مستعين و معتزّ، و در ايّام معتزّ آن حضرت را زهر دادند و شهيد نمودند. " 📚منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل ج‏3، ص: 1885 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
⚫️شهادت امام هادی علیه السلام را تسلیت می گوییم . 1⃣ مناقب و فضائل امام هادی علیه السلام ، از دیدگاه معاصران و دانشمندان مخالف ایشان را در نمایه زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1762 2⃣عقیل هاشمی :چرندیات جدید علی اکبر رائفی پور❗️ آموختن 73 زبان تنها با گذاشتن یک تیکه سنگ در دهان توسط امام هادی شیعیان❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3851 3⃣امام هادی شیعیان : انکار رؤیت خداوند بخاطر بی‌اطلاعی از علم ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3803 4⃣آیا سند تاریخی وجود دارد که ثابت کند امام هادی علیه السلام شهید شدند , برخی قضیه شهادت ایشان را منکرند !!!!!!❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4802 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷ایام الله دهه فجر 🇮🇷 👌استدلال جالب یک طلبه عرب زبان در لزوم حمایت از جمهوری اسلامی ایران 😍😍😍😍
آیا خداوند از دختر داشتن بدش می آید و دختران را ناپسند می شمارد !!!!! 🤔 : ❓در ادامه ی دشمنی و ضدیت الله با زنان و دختران به آیه ی ۵۷ سوره نحل میرسیم که باز هم الله از اعراب غیر مسلمان گله مند است چرا برای الله فرزند دختر قرار می دهند و برای خویش پسر!!! وَيَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَنَاتِ سُبْحَانَهُ وَلَهُمْ مَا يَشْتَهُونَ ﴿۵۷﴾ و دختران را [به عنوان فرزند] برای خدا قرار می دهند، او منزّه [از توالد و تناسل] است؛ ولی برای خودشان آنچه را که [از پسران] میل دارند [به عنوان فرزند قرار می دهند]. ❗️❗️ 💠💠 👌مشرکین عرب از داشتن فرزندان دختر ناخرسند بودند و دختر داشتن را برای خود ننگ و عار میدانستند چنان که قرآن می گوید : " هر گاه به يكى از آنها بشارت دهند دخترى نصيب تو شده صورتش (از فرط ناراحتى) سياه مى‏شود، و مملو از خشم مى‏گردد! - از قوم و قبيله خود بخاطر بشارت بدى كه به او داده شده متوارى مى‏گردد (و نمى‏داند) آيا او را با قبول ننگ نگهدارد، يا در خاك پنهانش كند؟ " "وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى‏ ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِيمٌ _ يَتَوارى‏ مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ يُمْسِكُهُ عَلى‏ هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرابِ " ( نحل ٥٨ _ ٥٩ ) ❕و می فرماید : " هر گاه يكى از آنها را به همان چيزى كه براى خداوند رحمن شبيه قرار داده (به تولد دختر) بشارت دهند صورتش از فرط ناراحتى سياه مى‏شود، و مملو از خشم مى‏گردد " " وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِما ضَرَبَ لِلرَّحْمنِ مَثَلاً ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِيمٌ " ( زخرف ١٧ ) 👌آنان در این گمراهی خود به قدری پیش رفتند که دختران خود را زنده به گور می کردند , چنان که باز قرآن می فرماید : " وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ‌ " " روز قيامت روزى است كه از دختران زنده به گور شده سؤال مى‌شود. " ( تکویر ٨ ) ❕مورخین می نویسند : " زن در نزد اعراب، مانند كالايى خريدوفروش مى‌شد و از هر گونه حقوق اجتماعى و فردى، حتى حقّ ارث، محروم بود. روشن‌فكران عرب، زن را در شمار حيوانات قرار داده‌اند؛ از همين‌رو آنان را جزء لوازم و اثاث زندگى مى‌شمردند. در سايۀ همين عقيده، اين مثل: «و إنّما أمّهات النّاس أوعية؛ مادران حكم ظروف را دارند كه فقط براى جاى نطفه آفريده شده‌اند»، در ميان آنان رواج كامل داشت. غالبا از بيم قحطى و احيانا از ترس آلودگى، دختران خود را روز اول تولد، سر مى‌بريدند و يا از بالاى كوه بلند به دره عميقى پرتاب مى‌كردند و گاهى در ميان آب غرق مى‌كردند. " 📚فروغ ابدیت ص ٤٦ 👌مشرکین عرب با این که این دیدگاه را در مورد دختران داشتند , با این وجود دختر داشتن را به خداوند نسبت می دادند و می گفتند خداوند دارای دختر است !!!! ❕خداوند در پاسخ آنان می فرمود که بد حکمی می کنید , چگونه آنچه را که برای خود ناپسند می دانید یعنی دختر داشتن را به خداوند نسبت می دهید !!!! 👌خداوند با استدلالی جدلی و تمسک به مسلمات مشرکین در صدد بود که عملکرد آنان را مورد اشکال قرار دهد , یعنی با استدلال به این که مشرکین عرب دختر داشتن را برای خود ناپسند می دانستند , عملکرد آنان که دختر داشتن را به خداوند نسبت می دادند را مورد اشکال قرار می دهد که چگونه آنچه را که برای خود بد می دانید برای خداوند خوب می دانید !!!!! ❕بنابراین استدلال قرآن استدلالی جدلی و برای مجاب کردن مشرکین است نه آنکه خداوند دختر داشتن را بد بداند , چنان که اهل منطق می گویند : "جدل به مقدّمات مشهوره و مسلّمه تكيه دارد آن هم از اين زاويه كه من حيث هي مشهورة او مسلّمة مدّنظر جدلى يا مجادل است و 👈البتّه شرط نيست كه حتما اين مقدّمات حقّه هم باشند بلكه مهم همان جنبۀ اشتهار و تسليم آن‌ها است👉 و باز البتّه مانعى ندارد كه چيزى هم مشهور و هم حقّ باشد ولى در اين‌جا👈 حقّ بودن مدخليّتى ندارد و مشهور يا مسلّم بودن دخيل است. "👉 📚شرح منطق مظفر، علی محمدی خراسانی , جلد: ۲، صفحه: ۳۲۹ 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌بنابراین در استدلال جدلی شرط نیست که مطلب مورد استدلال حق باشد , تنها در این نوع از استدلال مجاب کردن طرف مقابل مد نظر است , خداوند نیز در صدد است که مشرکین را مجاب کند که نباید فرزندانی برای خداوند قائل شوند , زیرا او منزه از فرزند داشتن است , چنان که خود خداوند فرمود : " وَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ _ بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِذا قَضى‏ أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُون " " و (يهود و نصارى و مشركان) گفتند خداوند فرزندى براى خود انتخاب كرده است- منزه است او- بلكه آنچه در آسمانها و زمين است از آن او است و همه در برابر او خاضعند - هستى بخش آسمانها و زمين او است و هنگامى كه فرمان وجود چيزى را صادر كند مى‏گويد: موجود باش! و آن فورا موجود مى‏شود. " ( بقره ١١٦ _ ١١٧ ) ❕استدلال منطقی نفی فرزند داشتن خداوند چنین است که می گوییم انسان به دلائل مختلفى نياز به وجود فرزند دارد ؛ 👌از يك سو عمرش محدود است و براى ادامه نسل تولد فرزند لازم است و از سوى ديگر قدرت او محدود است، و مخصوصا به هنگام پيرى و ناتوانى نياز به معاونى دارد كه به او در كارهايش كمك كند و از سوى سوم جنبه ‏هاى عاطفى، و روحيه انس ‏طلبى، ايجاب مى‏ کند كه انسان مونسى در محيط زندگى خود داشته باشد كه آن هم بوسيله فرزندان تامين مى‏ گردد. ❕بديهى است هيچيك از اين امور در مورد خداوندى كه آفريننده عالم هستى و قادر بر همه چيز و ازلى و ابدى است مفهوم ندارد. 📚تفسیر نمونه ج 1 ص 419 ❕به علاوه داشتن فرزند لازمه ‏اش جسم بودن است كه خدا از آن نيز منزه مى ‏باشد ، چنان که در ذیل مفصلا توضیح داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8505 👌اما مشرکین عرب استدلالهای منطقی در نفی فرزندان داشتن خداوند را نمی پذیرفتند , لذا خداوند بر اساس یک استدلال جدلی و تکیه بر مسلمات آنان , آنها را در این رابطه مجاب و مغلوب کرد که اصلا شما وقتی دختر را برای خود ناپسند می دانید , چگونه دختر داشتن را به خداوند نسبت می دهید ? آیا شرم نمی کنید که چنین حکم می کنید و فرزند داشتن یا فرزند دختر داشتن را به خداوند نسبت میدهید !!!! با این که دختر داشتن را برای خود ناپسند می دانید !!!! 👌بر همین اساس در تفسیر نمونه می خوانیم : " بدون شك فرزندان دختر همانند فرزندان پسر از مواهب الهى هستند و هيچگونه تفاوتى از نظر ارزش انسانى ندارند، اصولا بقاء نسل بشر بدون هيچ يك از آنها امكان پذير نيست و به همين دليل تحقير دختران كه مخصوص جوامع جاهلى بوده و هست يك فكر خرافى است كه ريشه‏هاى آن را در بحثهاى گذشته بيان كرده‏ايم 👈ولی هدف قرآن اين است آنها را با منطق خودشان محكوم سازد كه شما چگونه افراد نادانى هستيد براى پروردگارتان چيزى قائل مى‏شويد كه خود از آن عار داريد. 👉 " 📚تفسير نمونه، ج‏12، ص: 126 ❕و باز می خوانیم : " از اينجا معلوم مى‏شود كه قرآن هرگز نمى‏خواهد اعتقاد عرب جاهلى را در مورد تفاوت دختر و پسر بپذيرد، بلكه مى‏خواهد مسلمات طرف را به رخ‏ او بكشد كه در اصطلاح منطق آن را" جدل" مى‏گويند، و الا نه دختر و پسر در منطق اسلام از نظر ارزش انسانى تفاوتى دارند، و نه فرشتگان دختر و پسر دارند و نه اصلا آنها فرزندان خدا هستند، و نه خدا اصولا فرزندى دارد، اينها فرضياتى است بى پايه بر اساس فرضيه‏هاى بى پايه ديگر، 👈 اما براى اثبات ضعف فكر و منطق اين خرافه‏پرستان بهترين پاسخ است. "👉 📚تفسیر نمونه ج ٢٢ ص ٥١٥ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir