eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
224 ویدیو
53 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
👌پاسخ این متن توهین آمیز کانال ملحد در مورد حضرت فاطمه سلام الله علیها را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1952
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند تحت عنوان ؛ « بوسیدن سینه فاطمه توسط پیامبر اسلام » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1953 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1954
🤔 ❔سنی وغیر دوازده امامی ناصبی وکافرند ! ➖ و رواه الكليني في الحسن كالصحيح عنه قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام: أ يحج الرجل عن الناصب؟(أي غيرالاثني عشري أو السني) أو" المعادي لأهل البيت) عليهم السلام فقال لا (1) فإن الجميع كفار و لا ينتفعون بعبادة و لا يجوز السعي في تخفيف العذاب عنهم أيضا، بل يستحب اللعن عليهم ➖ در کتاب کلینی با سند حسن همانند صحیح از جعفر صادق روایت شده که از ابو عبدالله علیه السلام سوال شد آیا میتوان برای نواصب حج کرد؟ (یعنی غیر اثناعشری یا همان سنی یا دشمن اهل بیت) ابو عبدالله فرمود: خیر نمی توان برای آنها حج کرد چرا که همه آنها کفار هستند و هیچ عبادتی به درد آنها نمی خورد و جایز نیست که سعی کنیم که از عذاب آنها کم شود بلکه مستحب است که آنها را لعن کنیم! 📚 منبع: روضه المتقین، محمد تقی مجلسی جلد5، صفحه23 🔅 معنای در اسلام را متوجه شدید ؟! 💠💠 👌نخست باید متذکر شد که معاند در صدد شبهه پراکنی با دروغگویی و تزویر است . مطلب فوق از کتاب روضه المتقین مجلسی اول ، پدر مجلسی دوم صاحب بحار نقل شده است . ❕علامه محمد مجلسی ، ابتدا این روایت را از کتاب کافی شریف نقل می کند که راوی از امام صادق علیه السلام سوال می کند ؛ « آیا می توان برای ناصبی حج نیابتی به جا آورد ؟ امام علیه السلام فرمود ؛ « خیر » 📚الکافی ج 4 ص 309 🔸آنگاه مجلسی دوم در توضیح می نویسد ؛ « ناصبی غیر اثنی عشریه ها هستند که یا سنی ها هستند یا دشمنان اهل بیت ، ( حکم آمده در روایت ) به خاطر آن است که جمیع آنان هستند و از عبادت بهره نمی برند و جایز نیست که در صدد رفع عذاب از آنان سعی کرد ، بلکه مستحب است که آنان لعن کرده شوند » 📚روضه المتقین ج 5 ص 22 👌می بینیم که در روایت حکم فوق برای ثابت دانسته شده است ، نه عموم اهل سنت این مطلب چیزی است که در روایت آمده است . ادامه نقل مورد اشکال بیان کننده کلام مجلسی اول است که می گوید ؛ « ناصبیان به صورت قطعی غیر اثنی عشریه ها هستند ، اما این که ناصبیان تمام اهل سنت هستند یا خصوص دشمنان اهل بیت ، ( این جا مورد تردید است ) » 🔸مجلسی اول به عنوان یک احتمال بیان می کنند که شاید منظور از ناصبی عموم اهل سنت باشند ، اما با توجه به ادله قطعی که عنوان « » را منحصر می داند در « دشمنان اهل بیت علیهم السلام » این احتمال مجلسی اول از اعتبار می افتد . ❕در گذشته مفصلا در پاسخی آوردیم که ؛ « ناصبی به کسی گفته می شود که دشمنی با اهل بیت داشته و بغض آنها را به دل دارد و به هر مسلمانی ناصبی گفته نمیشود. 👌ناصبی از ماده « نصب» در اصل به معنای بر پا داشتن چیزی است و از آنجا که شخص عداوت و دشمنی خویش را آشکار می سازد در معنای دشمنی نیز به کار می رود و یکی از معانی « نصب» عداوت و دشمنی است 📚مفردات راغب ص807 👌لذا طریحی می نویسد: « ناصبی و نواصب هستند که بغض علی ( و اهل بیت ) را داشته و با آنها دشمنی می کنند » 📚مجمع البحرین ج2 ص174 🔸در روایات اهل بیت نیز آمده است که ناصبی کسی است که با آنان دشمنی کند نه عموم مسلمانان . 👌امام صادق علیه السلام فرمود: «ناصبی کسی است که دشمن ما اهل بیت باشد» 📚بحار الانوار ج27 ص226 👌در روایت دیگر آمده است که عبدالله بن سنان از امام صادق سوال کرد: « کسی است که نصب و دشمنی او با شما آشکار است و ناصبی است آیا مومن می تواند با او ازدواج کند؟ فرمود: خیر 📚الکافی ج5 ص349 👌پیامبر گرامی فرمود: « هر کس ناصب و دشمن علی باشد دشمنی خدا را کرده است» 📚امالی صدوق ص673 🔸اهل سنت ناصبی و دشمن اهل بیت نیستند زیرا آنان محبت اهل بیت را به دل دارند و در کتبشان روایت کرده اند که پیامبر گرامی فرمود: « اهل بیتم را به خاطر من دوست بدارید» 📚صحیح ترمذی ج2 ص308 🔶ونقل می کنند که فرمود: «اساس اسلام حب من و اهل بیتم است» 📚کنزالعمال ج6 ص218 👌وفرمود: « هر کس بر حب آل محمد بمیرد شهید و آمرزیده و تائب و با ایمان کامل مرده است» 📚تفسیر فخر رازی ج27 ص165 👌و در مورد بغض داشتن و دشمنی کردن با اهل بیت نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود: « هر کس بغض و دشمنی اهل بیت را داشته باشد خداوند او را وارد آتش جهنم می کند» 📚مستدرک الصحیحین ج3 ص150 ❕با توجه به این که اهل سنت محبت اهل بیت را دارند و شهادتین را بر زبان جاری می کنند شیعیان طبق آنان را مسلمان می دانند و جان و مالشان را محترم می شمارند. 📚بحار الانوار ج65 ص225 باب 24 🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/5452 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند تحت عنوان ؛ « اهانت امام صادق به مردم هندوستان و پاکستان و افغانستان » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1955
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند تحت عنوان ؛ « تناقض در قرآن و این که شر از خدا صادر می شود یا خیر » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1956
👌پاسخ این شبهه ملحد تحت عنوان ؛ « گربه از اهل بیت است » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1957
🤔 ❔ یکی از دوستان گفتند که عمر دربین زمامداران مسلمان به جز ائمه معصومین عدالت داشتند درکشورداری وامور مسلمانان خواستم بدانم چه جوابی باید به ایشان داد ❗️❗️ 💠💠 👌سخن از عدالت عمر و قرار داشتن او بر مسیر حق و عدالت ، بیشتر به لطیفه شبیه تر است تا به واقعیت و موارد نقض و خلاف این سخن از روایات و نصوص حدیثی و تاریخ اهل سنت بسیار از بیان است که به برخی اشاره می کنیم ؛ 🔸زمانی که ابوبکر ، عمر را به خلافت نصب کرد ، صحابه نسبت به این نسب اعتراض کردند و گفتند آیا مردی تند خو و خشن ( و به دور از عدالت ) را بر ما نصب می کنی ، چگونه خدا را می دهی ❗️ 📚تاریخ مدینه ج 2 ص 671_ سنن بیهقی ج 8 ص 149 ❕چگونه می توان عمر را به وصف عدالت توصیف کرد در حالی که چنین حکم ای در مورد زن دیوانه ای داد ، چنان که علمای اهل سنت نقل می کنند ؛ « زن ديوانه اى را آوردند پيش عمر كه زنا داده بود پس درباره آن با چند نفر مشورت كرد و دستور سنگسار كردن آنرا داد پس على كه رضوان خدا بر او باد گذر به آن زن نمود فرمود: كار اين زن بيچاره چيست گفتند: اين زن ديوانه فلان قبيله است كه زنا داده و عمر فرمان داده كه سنگسار شود. پس گفت او را برگردانيد سپس آمدند پيش عمر و گفتند: آيا ندانستى آيا ياد ندارى كه پیامبر فرمود: قلم تكليف از سه طايفه برداشته شده از طفل تا بالغ شود ، از خواب تا بيدار گردد ، از ديوانه تا عاقل شود و اين ديوانه فلان قبيله است شايد اين زنائى كه مرتكب شده در حال ديوانگى بوده پس او را آزاد گذارد و عمر شروع كرد به اللّه اكبر گفتن » 📚سنن ابن ماجه ج 2 ص 227_ مستدرک حاکم ج 2 ص 59 _ سنن کبری ج 8 ص 264 🔸یا نقل می کنند ؛ « پسرى از عمر بن خطاب داخل بر او شد و او خود را به صورت مردها درآورده و لباس خوبى پوشيده بود پس عمر او را زد با تازيانه اش تا بگريه درآمد. پس حفصه به او گفت براى چه او را زدى، گفت: ديدم كه بخود شده پس دوست داشتم كه او را كوچك كنم در پيش خودش » 📚تاریخ الخلفاء ص 96 ❕یا نقل می کنند ؛ « عمر نشسته بود و تازيانه هم با او بود و مردم در اطرافش نشسته بودند كه جارود عامرى آمد پس مردى گفت: اين بزرگ قبيله ربيعه است، پس عمر و اطرافيانش و جارود شنيدند، پس چون نزديك عمر رسيد او را با تازيانه اش زد و گفت ترسيدم اينكه تو با مردم آميزش كنى و بگوئيد: كه اين امير است و در عبارت ديگر، ترسيدم كه در دلت از آن وارد شود، پس دوست داشتم كه نفست را سركوب كنم. » 📚سیره عمر ، ابن جوزی ، ص 178 _ کنزالعمال ج 2 ص 167 ❕دارمی نقل می کند ؛ « عمر بن خطاب ابی بن کعب را به خاطر روایت کردن از رسول خدا زد » 📚سنن الدارمی ج 1 ص 132 🔸هیثمی می نویسد ؛ « عمر ابن مسعود و ابا مسعود انصاری و ابو الدرداء را کرد چون از رسول خدا روایت می کردند » 📚مجمع الزوائد ج 1 ص 372 ❕راوی می گوید ؛ « شبی مهمان عمر بودم ، نیمه های شب دیدم که عمر همسرش را کتک می زند ، او را منع کردم ، عمر گفت کسی حق ندارد از مرد بپرسد که همسرش را کتک می زند » 📚سنن ابن ماجه ج 1 ص 639 _ تهذیب الکمال ج 18 ص 31 ❕یا نقل می کنند ؛ « عمر نخستین شخصی بود که تازیانه به دست گرفت ، و مردم را با آن می زد » 📚تاریخ طبری ج 2 ص 570 _ الکامل فی التاریخ ج 2 ص 454 👌پیامبر گرامی به او می گفت ؛ « ای پسر خطاب مایه عذاب و شکنجه مباش » 📚صحیح مسلم ج 3 ص 1696 🔸عمر کسی بود که اموال فرماندارانش را مصادره می کرد و نصف اموالشان را از آنان می گرفت چنان که ابن ابی الحدید می گوید ؛ « عمر اول کسی بود که نصف اموال را مصادره می کرد » 📚شرح ابن ابی الحدید ج 3 ص 113 ❔این مضمون از اعمال و رفتار های ناشایسته و خلاف عدالت عمر بسیار فراتر از آنچه آوردیم توسط اهل سنت ذکر شده است که جهت آگاهی رجوع کنید ؛ 📚ترجمه الغدیر ج 11 ص 159 به بعد _ الف سوال و اشکال ، کورانی ، ج 3 ص ،338 به بعد https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند در مورد ؛ « مهارت تیر اندازی امام باقر علیه السلام » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1958
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند تحت عنوان ؛ « دشمنی پیامبر اسلام با ایرانیان » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1959
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند تحت عنوان ؛ « خمس در اسلام وجود ندارد » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1960 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1961
🤔 ❔خدا چرا به ما تلنگر میزنه ک نعمتهاشو به یاد بیاریم؟ مگه خدا به تشکر کردن ما احتیاج داره؟ چرا خدا مارو از اول در نهایی قرار نداد ❗️❗️ 💠💠 👌شكر نعمت» همان «قدردانى از نعمت» است خواه به زبان باشد يا در عمل، بنابراين «كفران و ناسپاسى» بى اعتنائى به نعمتها و يا تحقير و تضييع آنها است. ❕خداوند فرمود ؛ « بخاطر بياوريد هنگامى را كه پروردگارتان اعلام داشت كه اگر شكرگزارى كنيد (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر كفران كنيد مجازاتم شديد است » ( ابراهیم 7) 👌و فرمود ؛ « هر كس شكركند به سود خويش شكر كرده است وهر كس كفران كند پرودگار من غنى وكريم است.» ( نمل 40) 🔸ممكن است انسانها در برابر كه به ديگرى مى بخشند انتظار شكرگزارى داشته باشند، و يا حتّى در بعضى از شرايط به آن نيازمند باشند، خواه نياز روحى باشد، و يا نياز به خاطر موقعيتهاى اجتماعى. ❕ولى بى شك خداوندى كه از همگان بى نياز است و اگر تمام جهانيان كفران كنند، يا كافر شوند گردى بر دامان كبريائيش نمى نشيند، نيازى به شكرگزارى بندگان ندارد، بنابراين اين همه تأكيد در مسأله شكرگزارى كرده است- همانند ساير عبادات- نتيجه اش به خود انسانها بازگشت مى كند، و اگر كمى دقّت كنيم فلسفه آن روشن مى شود. 1⃣كسى كه از نعمتهاى پروردگار مى كند، خواه در دل باشد يا با زبان يا عمل، نشان مى دهد كه لايق نعمت است، خداوند حكيم نيز كارش همه جا از روى حكمت است، نه بدون دليل نعمتى را از كسى مى گيرد نه بى دليل نعمتى را به كسى مى بخشد، بنابراين هنگامى كه انسان در برابر نعمتهاى او شكرگزارى مى كند به زبان حال مى گويد من لايق شكر بيشترم و حكمت پروردگار ايجاب مى كند نه تنها آن نعمت را بر او پايدار كند بلكه افزون نمايد. 🔸ولى فرد ناسپاس با زبان حال بى لياقتى خود را عرضه مى دارد و حكمت پروردگار ايجاب مى كند كه نعمت را از او بگيرد و اگر انسان روزى در صف شاكران بود، و روز ديگر به صف كفران كنندگان پيوست خداوند مطابق اين تغيير روش با او رفتار مى كند. «و اين به خاطر آن است كه خداوند هيچ نعمتى را كه به گروهى داده تغيير نمى دهد جز آنكه آنها خودشان را تغيير دهند، و خداوند شنوا و دانا است». ( انفال 53) 👌و اگر در آيات و روايات اسلامى شكر سبب دوام نعمت يا افزايش آن شمرده شده دليلش همين است. در حديثى اميرمؤمنان على عليه السلام مى فرمايد: «بِالشُّكْرِ تَدُومُ النِّعَمُ؛ شكر سبب دوام است». 📚شرح فارسی غرر الحکم ج 3 ص 198 🔸 و در حديث ديگر مى فرمايد: «ثَمَرَةُ الشُّكْرِ زِيادَةُ النِّعَمِ؛ ثمره شكر فزونى نعمت است». 📚همان مدرک ص 328 👌اضافه بر اين هنگامى كه روح شكرگزارى در انسان پرورش يابد، از شكر خالق به شكر مخلوق مى رسد، و تشكر و سپاسگزارى در برابر خدمات و زحمات مخلوق انگيزه مؤثّرى مى شود براى حركت بيشتر در جامعه انسانى و شكوفا شدن استعدادهاى خلّاق و وجودى اشخاص، و در نتيجه جامعه به پيش حركت مى كند. 2⃣شكرگزارى از خالق راهى به سوى معرفت او مى گشايد و پيوند انسان را با آفريدگار محكمتر مى كند . شكرگزارى علاوه بر اين كه معرفت بخشنده نعمتها را به دنبال دارد، معرفت نعمت را نيز همراه خواهد داشت، چرا كه هر قدر نعمت از نظر كيفيّت و كميّت بالاتر و بيشتر باشد، شكرى افزونتر مى طلبد، و براى اداى حق شكر منعم، معرفت نعمت ضرورى است، و همين معرفت نعمت روز به روز پيوند بندگان را با خدا مىسازد و آتش عشقش را در دلها شعله ورتر مىكند، و اى بسا اين مواهب مادّى آن چنان مواهب معنوى به دنبال داشته باشد كه از آن به مراتب برتر و والاتر باشد. 📚اخلاق درقرآن ج 3 ص 83 👇
👇 ❔اما بخش دوم سوال که چرا خداوند جواد و كريم، از آغاز بندگان را كامل نيافريد، تا همگى در جوار قرب او جاى گيرند، و از بركات نزديكى به ذات پاكش بهره ور شوند. 👌جواب روشنی دارد ، چرا که تكامل انسانى چيزى نيست كه بتوان آن را به اجبار آفريد، بلكه راه طولانى و است كه انسانها بايد با پاى خود آن را طى كنند، و با اراده و تصميم و افعال اختيارى خويش، طرح آن را بريزند. 🔸آيا اگر از كسى به اجبار و با زور سرنيزه مبلغ هنگفتى براى ساختن يك بيمارستان بگيرند اين عمل هيچ اثر اخلاقى و تكامل روحى براى او دارد؟ 👌مسلما نه، اما اگر به اراده و ميل خويش، حتى يك ريال به چنين هدف مقدسى كمك كند به همان نسبت راه كمال اخلاقى را پيموده است. ❕از اين سخن چنين نتيجه مى گيريم كه خداوند بايد با اوامر و تكاليف و برنامه هاى تربيتى كه وسيله پيامبران او و نيروى عقل ابلاغ مى شود، اين مسير را براى ما مشخص كند، و ما با اختيار و اراده خويش اين راه را بپيمائيم ، چنان که هدف از خلقت ما هم همین تکامل اختیاری است که در گذشته مفصلا در مورد آن بحث کرده ایم ؛ 🔸https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1963 📚تفسیر نمونه ج 22 ص 392 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman