eitaa logo
شیعه پاسخ
6.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
233 ویدیو
57 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
❔فلسفه افطاری دادن در ماه رمضان خصوصا در مساجد چیه ❗️به نظرتون زننده نیست که بعد نماز بریزن رو سفره ها و شروع کنن به غذا خوردن ❕واقعا چه معنایی دارد ❕❕ 💠💠 👌از جمله آداب و سنت های موکد ماه مبارک رمضان ، افطاری دادن به روزه داران است ، این مساله به قدری اهمیت دارد که پیامبر گرامی فرمود ؛ « كسى كه روزه دارى را افطار دهد، براى او مثل اوست، جز اين كه چيزى از اجر روزه دار، كم نمى شود.» 📚التهذیب ج 4 ص 201 👌و فرمود ؛ « هر كس مؤمنى را در ماه رمضان افطارى دهد، پاداش كارش [پاداشى برابر با پاداش] آزاد كردن بنده و [نيز] آمرزش گناهان گذشته اوست. پس اگر بجز جرع هاى شير يا جرع هاى آب گوارا و خرما به روزه دارى افطارى ندهد و بيش از اين هم نتواند، خداوندْ همان را به او مى دهد. » 📚بحار الانوار ج 96 ص 316 👌و فرمود ؛ « افطارى دادنت به برادر مسلمانت و خوشحال كردن او، پاداشى از روزه دارى تو دارند. » 📚وسائل الشیعه ج 10 ص 141 👌و در نقل دیگری فرمود ؛ «هر كس در ماه رمضان، از درآمد حلالْ به روزه دارى افطارى دهد، در همه شبهاى رمضان، فرشتگان بر او درود مى فرستند و شب عيد فطر جبرئيل با او دست مى دهد و هر كس كه با او دست دهد، اشكش زياد و دلش نازك مى شود». 🔰مردى گفت: اى پيامبر خدا! اگر كسى آن را نداشت؟ فرمود: «يك لقمه نان». گفت: اگر آن را هم نداشت؟ فرمود: «يك مشت غذا». گفت: اگر آن را هم نداشت؟ فرمود: «جرعه اى شير». گفت: اگر آن را هم نداشت؟ فرمود: «يك جرعه آب». 📚کنزالعمال ج 8 ص 459 ❕این در روایات متعدد دیگری نیز وارد شده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 10 ص 138 باب 3 👌فلسفه آن نیز روشن است ، زیرا افطاری دادن نوعی کمک و احسان و صدقه به تلقی می شود و از سوی دیگر ، روزه داران به سبب ضعفی که از روزه داری برای آنها ایجاد شده است ، ممکن است توانایی تهیه و فراهم سازی خوراک جهت را نداشته باشند که افطاری دادن به آنها نوعی کمک و احسان فی سبیل الله برای آنها محسوب می شود و از سوی دیگر این اجتماعات و افطاری دادن های بر انسجام و نزدیکی مسلمین می افزاید که موجب خشنودی خداوند است و از سوی ،چهارم افطاری دادن به بستگان و ارحام یکی از مصادیق صله رحم و ارتباط اقارب است که مورد تاکید اسلام است . ❕البته توجه به این نکته که در کتاب المراقبات آمده است نسبت به مساله افطاری لازم است ؛ « از مهمترين كارهاى اين ماه، افطارى دادن به روزه داران است. پاداش آن را در خطبه پيامبر شنيده اى. مهمتر، آن است كه در اين كار، نيّت خالص و مؤدّب شدن به ادب الهى باشد و اين كه انگيزه آن جز به دست آوردن خدا نباشد، نه ابراز شرافت دنيا و نه شرافت آخرت، نه تقليد و نه رسم و عادت. 👌بايد بكوشد تا عمل خود را از اين هدفها خالص سازد و آن را با برخى آزمونها بيازمايد و از فريبكارى هواى نفْس و شيطان، خاطرجمع نباشد و هم در اصل افطارى دادن، هم در تعيين كسانى كه به آنان افطارى مى دهد (مؤمنان)، هم در نوع غذا و هم در كيفيّت برخورد با ميهمانش، از خداوند مدد بجويد؛ چرا كه همه اينها با اهداف ، كيفيّتهاى متفاوت مى يابند. بيداردلان، راههاى ورود شيطان را در اين موارد مى شناسند و از آنچه موافق دستور شيطان است، پرهيز مى كنند و پيرو چيزى مى شوند كه موافق فرمان و رضايتِ مالك دين و دنيايشان است. در نتيجه به پذيرش الهى نايل مى شوند و از پاداشهاى او بيش از حدّ آرزوهايشان برخوردار مى گردند. 👌همچنين درباره قبول دعوت ديگرى براى افطار، در اخلاص نيّتش بكوشد؛ چون گاه كسى كه با اخلاص، دعوت مؤمنى را مى پذيرد و در مجلس و افطار او حاضر مىشود، بهره اى مى برد كه با دراز مدّت، به آن نمى رسد. از اين رو، همّت اولياى خدا بر خالص سازى كارها بوده است، نه زياد بودن آنها. و اين، عبرت گرفتن از كار آدم و ابليس است؛ چرا كه عبادت هزاران ساله آن خبيث، رد شد و يك بار توبه خالصانه آدم، پذيرفته گشت و مايه برگزيدگى اش شد » 📚المراقبات ، آیه الله میرزا جواد ملکی تبریزی ، ص 139 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
7⃣شيخ انصاري ؛ 👌اين فقيه عالي و اصولي ارجمند در مخالفت با فلسفه مي‌فرمايد ؛ « پرداختن به مطالب فلسفي براي فهم مسائل مربوط به اصول دين، موجب هلاکت دائم و عذاب ابدي است. » 📚رسائل، ج ۱، ص ۶۴، مبحث قطع. 8⃣صاحب جواهر ؛ 👌فقيه نامدار شيعه، مؤلف اثر گرانقدر جَواهِرالکَلام، کتب فلاسفه را که اعتقاد به قدم عالم دارند، جزء کتب ضاله برشمرده است. 📚بيان الفرقان، ج۴، ص ۱۶۲ 👌همچنين، عالم وارسته آيت اللّه شيخ علي شاهرودي در اثر خود با عنوان مستدرک سفينة البحار به نقل از علامه حاج ميرزا ابوالحسن اصطهباناتي مي‌نويسد ؛ « روزي مردي که در دستش کتابي فلسفي بود وارد جلسه شد. چون صاحب جواهر او را ديد، گفت: به خدا سوگند حضرت محمّد ، جز براي ابطال اين خرافات از جانب خداوند مبعوث نشده است. 📚فلسفه از منظر قرآن و عترت، ص ۲۶۹ 9⃣ميرزاي قمي ؛ 👌ایشان مي‌گويند ؛ « قواعد ايشان [فلاسفه] با طريقه اسلام موافقت نمي کند، نه معراج جسماني با استحاله خرق و التيام افلاک [فلاسفه] مي‌سازد و نه سواري ملائکه با اسبان ابلق با روحانيت، بلکه تجرد جميع ملائکه مي‌سازد، نه کنايه از عقل فعال بودن و [به قول فلاسفه] وحي الهي عبارت از اتصال نفس پيغمبر به عقل عاشر و دانشمند شدن [با تعاليم دين] مي‌سازد، و نه حدوث عالم و مسبوق بودن ما سوي اللّه به عدم در وقت خاصي [که در دين مطرح است] با قدم عقول و افلاک [که فلاسفه مي‌گويند] مي‌سازد، و نه خبر از انعدام همه اشياء و فاني شدن آسمان‌ها [که دين مي‌گويد] با قاعده [فلاسفه که مي‌گويند: ] «ما ثبت قدمه امتنع عدمه» مي‌سازد. 📚قم نامه، سيد حسين مدرسي، ص ۳۶۵ 🔟آیت الله نیز می گوید ؛ « تدريس و تدرس فلسفه و عرفان مصطلح به طور آزاد مانند فقه و تفسير و حديث و علوم ديگر در حوزه‌ها و خصوصا قرار دادن آن در برنامه دروس حوزوي و دانشگاهي بسيار خطرناک است و اجراي اين برنامه‌ها و تشويق و تأييد آنان قابل توجيه نيست و اگر کسي در اين حوزه‌ها گمراه شود، علاوه بر اينکه خودش مسئول است، مدرس و استاد نيز مسئول خواهد بود. 📚نشريه مذهبي نور، چاپ مشهد مقدس، شماره ۲ با موضوع فلسفه. 👌و در جای دیگر می نویسد ؛ « تحصيل فلسفه قبل از تحصيل يقين به عقايد حقه به واسطه مطالعه و مباحثه كتب كلاميه، و دريافت عقايد از متون صريحه كتاب و سنت، معرض وقوع در اشتباه و ضلالت است، چنان‏كه بسيارى از اكابر اهل اين فن يا در مسائل الهيات و ربط حادث به قديم و بررسى توحيدى بر اساس اصالة الوجود و يا در معاد گمراه شده‏ اند. 🔸با اين معرضيت وقوع در خطر انحراف، شخص مؤمن به قرآن و معارف اهل بيت عليهم ‏السلام بدون ضرورت، تعمق در فلسفه و مباحث مبدأ و معاد آن نخواهد نمود، و راه را براى كسب معارف از اهل بيت عليهم‏السلام همواره باز و مفتوح مى ‏بيند كه هر چه بيشتر در اين مسير جلو برود، باز هم مجال بيشتر و مراتب بالاترى براى او خواهد بود. براى روشن‏ شدن مطلب به كتاب" نگرشى بر فلسفه و عرفان" اينجانب مراجعه نماييد.» 📚معارف دین ج 3 ص 293 👌آنچه از سخنان این بزرگواران و سایرین از مخالفان فلسفه بدست می آید آن است که علت مخالفت با فلسفه به دو چیز بازگشت می کند ؛ 1⃣طرح و اعتقاد به مسائلی در فلسفه که مخالفت صریح دارد با آیات و روایات و تعالیم اسلام چون قدیم بودن عالم ، معاد روحانی ،قاعده سنخیت و ... 2⃣طرح و مطالب بی فائده و بی اساس در این علم به نام استدلال های عقلی و بی توجه شدن به آیات و روایات و صرف وقت در چیزهایی که نه فائده ای برای دنیا دارد و نه آخرت . 👌در مقابل این دسته از علما و مراجع ، دسته ای دیگر از آن ( حفظهم الله ) ترغیب و توصیه به خواندن و تعلیم فلسفه می کنند . کسانی چون علامه طباطبایی و حضرت امام و شهید مطهری و مقام معظم رهبری و استاد حسن زاده و جوادی آملی ، آیت الله سبحانی ومکارم شیرازی و ... که این مطلب از آثار و بدست می آید . 🔸آیت الله می گوید ؛ « خواندن فلسفه با دو شرط اشكالى ندارد. نخست اين كه انسان قبلًا عقايد اسلامى را به قدر كافى فراگرفته باشد. و ديگر اين كه نزد استاد متعهّدى بخواند .فراگرفتن فلسفه براى كسانى كه پايه ‏هاى اعتقادى خود را محكم كرده‏ اند نه تنها ضررى ندارد، بلكه كمك به فكرى نيز مى ‏كند، ولى بايد آن را نزد استاد متعهّدى فرا گرفت‏ » 📚استفتاءات جدید ج 3 ص 612 👌این که علمای بزرگی که موافق هستند قید می کنند که ابتدا باید عقائد اسلامی به صورت قوی فرا گرفته شود و نزد اساتید متعهدی فلسفه خوانده شود از این جهت است که مبادا انسان با خواندن فلسفه معتقد به چیزی هایی شود که مخالفت با آیات و روایات اهل بیت علیهم السلام دارند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
🤔 ❔این دحیه کلبی چه کسی بوده ❗️آیا راست است که جبرئیل به صورت او بر پیامبر نازل می شده است ❗️کانال های ملحد اشکال می کنند که چرا جبرئیل به صورت یک فرد کافر نازل می شده است ❕❕ 💠💠 👌از تواريخ استفاده مى شود كه «دحيه»، برادر رضاعى پيغمبر اكرم و بسيار زيبا و صاحب جمال بود و معروف است جبرئيل امين هرگاه مى خواست به صورت انسانى در برابر پيغمبر اكرم ظاهر شود به شكل «دحيه» ظاهر مى شد. در جنگ احد و بعضى ديگر از غزوات اسلامى در ركاب پيغمبر شركت كرد؛ ولى بعد از رسول اللَّه به شام رفت و در آنجا ساكن شد و تا زمان معاويه آنجا بود . چنان که گفته شد او پس از جنگ بدر مسلمان شده بود و جبرئیل زمانی که او شده بود به صورتش نازل می شد . 📚الاستیعاب ج 2 ص 461 _ اسد الغابه ج 2 ص 6 _ الاصابه ج 2 ص 322 👌جبرئیل امین در غزوه بنی قریظه و موارد دیگری به صورت بر پیامبر گرامی نازل شد . 📚بحار الانوار ج 22 ص 332_ 400_ ج 28 ص 91 ❕پیامبر گرامی می فرمود هرگاه را نزد من دیدید ، بر من وارد نشوید ( چرا که او جبرئیل است ) 📚بحار الانوار ج 37 ص 326 💠از على عليه السلام نقل است که می گوید ؛ « بر پيامبر خدا وارد شدم. ديدم سرش در دامان دِحيه كَلْبى است. به او سلام كردم. دِحيه به من گفت: و بر تو سلام، اى امير مؤمنان و شهسوار مسلمانان و پيشواى روسِپيدان و كُشنده ناكِثان و مارِقان و قاسِطان ... و اى پيشواى پرهيزگاران! ... پسرعمويت را در دامان خود بگير كه تو به اين كار، سزاوارترى. چون نزديك پيامبر خدا شدم و سرش را در دامان خود نهادم، دِحيه را نديدم. پيامبر خدا ، چشمانش را گشود و فرمود: «اى على! با كه سخن مى گفتى؟». گفتم: دِحيه كَلْبى. سپس ماجرا را براى ايشان گفتم. ايشان فرمود: «او دِحيه نبود؛ بلكه بود. نزد تو آمد تا به تو بفهمانَد كه خداوند متعال، اين نامها را بر تو نهاده است». 📚اليقين: ص 314 عن الخلف، المناقب لابن شهر آشوب: ج 3 ص 54 عن ابن مخلّد؛ الصراط المستقيم: ج 1 ص 245 عن أنس نحوه، بحار الأنوار: ج 37 ص 322 ح 54. ❕چنان که گذشت دحیه بعد از رسول اللَّه به شام رفت و در آنجا ساكن شد و تا زمان معاويه آنجا بود. بعيد نيست روى سياست حيله كارانه اش «دحيه» را بسيار اكرام و احترام و محبت مى نمود و به همين دليل «دحيه» تحت تأثير او واقع شد و سخنانى را در برابر اميرمؤمنان على عليه السلام بيان كرد که حاکی از این تاثیر گذاری است . 👌 نقل مى کنند كه «دحيه كلبى» روزى خدمت اميرمؤمنان على عليه السلام رسيد و در حضور حضرت از معاويه ياد مى كرد و او را مدح مى نمود. امام عليه السلام اين دو شعر را براى او خواند ؛ صَديقُ عَدُوّي داخِلٌ في عَداوَتي وَإنّى لِمَنْ وَدَّ الصَّديقَ وَدُودٌ فَلا تَقْرَبَنْ مِنّي وَأنْتَ صَديقُهُ فَإنَّ الَّذي بَيْنَ الْقُلُوبِ بَعيدٌ ❕دوستِ دشمن من، داخل دشمنان من است- و من نسبت به كسى كه دوستم را دوست دارد، دوستى مى كنم. بنابراين به من نزديك نشو با اينكه تو دوست آن دشمنى زيرا دلهاى ما بسيار از هم دور است. با شنيدن اين دو شعر پرمعنا بسيار شرمنده شد . 📚مصادر نهج البلاغه ج 4 ص 234 👌شارحین نهج البلاغه می گویند بعيد نيست كه وى پس از تذكر از خواب غفلت بيدار شده باشد. 📚پیام امام امیر المومنین علیه السلام ج 14 ص 445 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔این جریان که میگویند پیامبر اسلام فرزندش ابراهیم را فدای امام حسین کرد تا حسین زنده بماند چقدر دارد ❗️ 💠💠 👌مرحوم ابن آشوب از ابن عباس نقل می کند که می گوید ؛ « من در حضور پيامبر بودم، ابراهيم فرزند آن حضرت روى ران چپ و امام حسين روى ران راست آن بزرگوار بودند. پيامبر خدا گاهى حسين و گاهى ابراهيم را مي بوسيد در همين اثناء نازل شد و براى آن حضرت وحى آورد. ❕هنگامى كه جبرئيل مراجعت نمود پيامبر اعظم فرمود ، جبرئيل نزد من آمد و گفت خدا ميفرمايد من اين دو فرزند را براى تو باقى نميگذارم ( مقدر است که یکی از این دو از دنیا برود ) يكى از ايشان را فداى بكن. 👌 پیامبر يك نظر به ابراهيم كرد و گريه نمود و يك نگاه به امام حسين كرد و گريه كرد آنگاه فرمود ... چنانچه ابراهيم بميرد غير از من كسى محزون نميشود. ولى مادر حسين فاطمه و پدرش على است كه پسر عموى من و گوشت وى گوشت من و خون او خون من است اگر بميرد فاطمه دخترم و پسر عمويم و من محزون خواهيم شد. لذا من محزون بودن خود را به ايشان مقدم ميدارم. ❕ اى جبرئيل من ابراهيم را فداى حسينم مينمايم. راوى ميگويد بعد از سه روز بود كه ابراهيم عليه السّلام از دنيا رفت. هر وقت پيغمبر خدا امام حسين را ميديد كه نزد آن حضرت مى آمد او را به سينه خود مى چسبانيد و ميبوسيد و دندانهاى ثناياى آن حضرت را و می گفت فدای کسی شوم که ابراهیم را فدای او کردم » 📚مناقب آل ابی طالب ج 4 ص 81 _ بحار الانوار ج 43 ص 261 👌از علمای اهل سنت هم خطیب در ج 2 ص 204 از کتاب تاریخ بغداد ، این جریان را نقل می کند . @Rahnamye_Behesht https://sapp.ir/poorseman