eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
229 ویدیو
55 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸برخی از پیامهای پر مهر شما عزیزان که قوت قلب ما برای ادامه فعالیت در مسیر شبهه زدایی و رسوایی معاندین می باشد .
نهی پیامبر از آزاد سازی بردگان !!!! 🤔 ❓در روایات معتبر دین اسلام می‌خوانیم که محمد از اینکه همسرش یکی از کنیزانش را آزاد کرده نه تنها خرسند نمی‌شود بلکه به او می‌گوید «بهتر بود آن کنیز را به خانواده‌ات میدادی تا برایشان چوپانی کند!» ↓↓↓ [ روزی «میمُونَه»، همسر پیامبر (ص) زنی از کنیزان خود را آزاد کرد. پیامبر (ص) به او فرمود: اگر او را به خانواده‌ات می‌دادی تا برایشان گوسفند بچراند بهتر بود ] 📓منبع: مشارکت اجتماعی زنان از منظر قرآن و روایات / تألیف سیّده رقیه سیّدی جربندی صفحه ۱۸۹ ▪️سوال: اگر رسالت محمد، لغو تدریجی برده‌داری بود، پس چگونه از آزادسازی یک کنیز توسط همسرش ناراحت می‌شود؟! ❗️❗️ 💠💠 👌قرآن در آیات متعددی بر لزوم آزادی بردگان تاکید می کند , و مومنین را بر این وظیفه تکلیف می کند . آیات قرآن در این رابطه متنوع است , مثلا : ❕در دسته ای از آیات , صرف مال براى آزادى بردگان، را از مصاديق برّ و نيكى می داند : " ولكنّ البرّ من ءامن باللّه ... وءاتى المال على‏ حبّه ... وفى الرّقاب .... " ( بقره 177 ) ❕و در دسته ای دیگر از آیات , سخن از موظّف بودن مؤمنان به پرداخت مال به بردگان، براى آزادسازى آنان به میان می آورد : " ... والّذين يبتغون الكتب ممّا ملكت أيمنكم فكاتبوهم إن علمتم فيهم خيرا وءاتوهم مّن مّال اللّه الّذى ءاتيكم .... " ( نور 33 ) ❕و در آیات دیگر , آزاد كردن برده در راه خدا با انفاق مال و تحمّل مشقّت در راه آن را امرى مهمّ و بسان عبور از گردنه‏اى دشوار شمرده است : "يقول أهلكت مالا لّبدا _ فلااقتحم العقبة _ وما أدريك ما العقبة _ فكّ رقبة " ( بلد 6 و 11- 13 ) 📚فرهنگ قرآن، ج‏6، ص: 192 👌بنابراین دعوت و تاکید قرآن به آزادسازی بردگان است و همگان موظفند که از قرآن تبعیت کنند و اگر روایتی بر خلاف این حکم روشن قرآن باشد , آن روایت را کنار زنند , چرا که ما باید تنها از قرآن تبعیت کنیم , چنان که خداوند می فرماید : " و اين كتابى است پر بركت كه ما (بر تو) نازل كرديم، از آن پيروى نمائيد و پرهيزگارى پيشه كنيد تا مورد رحمت قرار گيريد. " " وَ هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ فَاتَّبِعُوه وَ اتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ " ( انعام ١٥٥ ) ❕و فرمود : " اتَّبِعْ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ " " از آنچه از طرف پروردگارت بر تو وحى شده پيروى كن، هيچ معبودى جز او نيست، و از مشركان روى بگردان. " ( انعام ١٠٦ ) ❕و فرمود : " وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذابُ بَغْتَةً وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ " " و از بهترين دستوراتى كه از سوى پروردگارتان بر شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آنكه عذاب (الهى) ناگهانى به سراغ شما آيد در حالى كه از آن خبر نداريد. " ( زمر ٥٥ ) 👌اصل روایتی که معاند مورد اشکال قرار داده است , از منابع اهلسنت است و در پاورقی همان کتابی که معاند از آن یاد کرد , سند روایت مذکور دو کتاب " المعجم الکبیر طبرانی " و " صحیح بخاری " بیان شده است . ❕روشن شد که نقل مذکور بر خلاف قرآن است لذا باید کنار گذاشته شود , چرا که ما موظفیم که تنها از قرآن تبعیت کنیم , نه از یک روایت جعلی که افرادی شیاد به دروغ به پیامبر گرامی اسلام نسبت داده اند . 👌جالب آن است که در همان صحیح بخاری و سایر منابع اهلسنت , تصریح شده است که پیامبر گرامی اسلام همواره به آزاد سازی بردگان تاکید می کرد و می فرمود : " هرکس برده مسلمانی را آزاد کند , خداوند به ازای هر عضوی از برده , عضوی از اعضای انسان را از آتش نجات می دهد " " مَنْ أَعْتَقَ رَقَبَةً مُسْلِمَةً أَعْتَقَ اللَّهُ بِكُلِّ عُضْوٍ مِنْهُ عُضْوًا مِنْ النَّار " 📚صحیح بخاری ج ١٠ ص ٢٤٥ طبع مصر ❕یا باز نقل می کنند که فرمود : " هر زن مسلمانی که زن برده مسلمانی را آزاد کند , گویی خودش را از آتش جهنم آزاد کرده است " " أَيُّمَا امْرَأَةٍ مَسْلَمَةٍ أَعْتَقَتِ امْرَأَةً مَسْلَمَةً فَهُوَ فِكَاكُهَا مِنَ النَّار " 📚سنن نسایی ج ٣ ص ١٦٩ ❕یا فرمود : " هرکس برده ای را آزاد کند , خودش را از آتش جهنم نجات داده است " " «مَنْ أَعْتَقَ رَقَبَةً فَهُوَ فِدَاؤُهُ مِنَ النَّارِ». 📚سنن نسایی ج ٣ ص ١٧٠ _ مسند احمد ج ٣٦ ص ٤٢٧ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕پاسخ به شبهات پوسیده و تکراری معاندین : 1⃣نگاه کردن علی علیه السلام به ساق پای کنیز در هنگام خریدش : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3473 2⃣امام مهدی علیه السلام در عصر غیبت چه فایده ای به مردم می رساند و چه فایده ای در وجود امام غائب ع است : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3767
🌸برخی از پیامهای پر مهر شما عزیزان که قوت قلب ما برای ادامه فعالیت در مسیر شبهه زدایی و رسوایی معاندین می باشد . @Rahnamye_Behesht
توضیحاتی در مورد دارایی علی ع و ساده زیستی ایشان !!!! 🤔 ❓آيا على ساده زيست بود و حتى برخى مواقع نان شب نداشت؟ اثبات جعلى بودن ساده زيستى على ▪️شيخ كلينى در ص ٤٤٠ از جلد ٦ كتاب فروع كافى به نقل از ابى بصير مينويسد: به علی خبر رسید که طلحه و زبیر می گويند علی مال و ثروت ندارد! اين حرف به على برخورد و از آن ناراحت شد به وکلايش دستور داد که درآمدهایی که دستشان هست را جمع كرده بیاورند. آنها رفتند و اموال را جمع‌آوری کرده و صدهزار درهم جلوی على ریختند. بعد على گفت گفت طلحه و زبیر را صدا كنيد. وقتی آن دو آمدند على به آنها گفت: این اموال که اینجا ریخته است، همه‌اش مال شخصی خودم است. ▪️در اينجا چند مورد جعل تاريخ را متوجه ميشويم: ١) على بسيار ثروتمند بوده است نه ساده زيست ٢) ثروت على حاصل دريافت اموال ايرانيان بوده است ٣) على داراى عقده حقارت بوده است ٤) ناراحتى وى از طعنه طلحه و زبير، ادعاى عصمت او را كلا نابود ميكند ❗️❗️ 💠💠 👌دستور صریح و روشن خداوند است که هرکسی که خداوند به او نعمتی ارزانی داشته است , موظف است که از این نعمت سخن به میان آورد , چنان که می فرماید : " وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ " " و نعمتهاى پروردگارت را بازگو كن. " ( ضحی ١١ ) ❕یعنی آثار نعمت خداوند بايد بر تو ظاهر باشد كه اين خود نوعى سپاسگزارى است؛ نه مانند ثروتمندانى كه لباس كهنه مى‏پوشند و همه‏جا اظهار فقر مى‏كنند مبادا كسى از آنها چيزى بخواهد. 📚پیام امام امیر المومنین ج ١١ ص ٣٤٤ ❕در تفسیر مجمع البیان در توضیح آیه شریفه می خوانیم : " معناى آن «و اما نعمت پروردگارت را بازگو كن» اين است كه نعمت خدا را ياد كن و آن را آشكار ساز و براى مردم بازگو نما. در حديث آمده است: «كسى كه از مردم تشكّر نكند از خدا تشكّر نكرده است و كسى كه از كم تشكّر نكند از زياد هم تشكّر نمى‏كند و بازگو كردن نعمت خدا خود تشكّر است و بازگو نكردن آن ناسپاسى است» ... حضرت صادق عليه السلام فرمود: معناى آيه اين است كه آنچه را خداوند به تو عطا فرموده و برترى‏اى كه به تو بخشيده و آنچه را كه به تو روزى كرده و احسانى كه به تو نموده و هدايتى را كه ارزانيت داشته است [براى مردم‏] بازگو كن. " " مَعناهُ اذكُرْ نِعمَةَ اللَّهِ وأظهِرْها وحَدِّثْ بها، وفي الحديثِ: «مَن لَم يَشكُرِ النّاسَ لَم يَشكُرِ اللَّهَ، ومَن لَم يَشكُرِ القَليلَ لَم يَشكُرِ الكَثيرَ، والتَّحَدُّثُ بنِعمَةِ اللَّهِ شُكرٌ وتَركُهُ كُفرٌ» ... قالَ الصّادقُ عليه السلام: مَعناهُ فحَدِّثْ بما أعطاكَ اللَّهُ وفَضَّلَكَ ورَزَقَكَ وأحسَنَ إلَيكَ وهَداكَ. " 📚مجمع البیان ج ١٠ ص ٧٦٨ ❕بر همین اساس , امام صادق ع فرمود : " خداوند زيبايى و خود آرايى را دوست دارد و از بينوايى و بينوانمايى نفرت دارد؛ زيرا خداوند عزّوجلّ هرگاه به بنده‏اى نعمتى عطا كند دوست دارد اثر آن را در او ببيند " " إنّ اللَّهَ تعالى‏ يُحِبُّ الجَمالَ والتَّجميلَ، ويُبغِضُ البُؤسَ والتَّباؤسَ، فإنّ اللَّهَ عَزَّوجلَّ إذا أنعَمَ على‏ عَبدٍ نِعمَةً أحَبَّ أن يَرى‏ علَيهِ أثَرَها " 📚امالی طوسی ص ٢٧٥ ❕و فرمود : " هرگاه خداوند به بنده خود نعمتى عطا كند و آن نعمت در وجود او به چشم خورد، او حبيب خدا و بازگو كننده نعمت خدا ناميده مى‏شود. و هرگاه خداوند به بنده‏اى نعمتى دهد وآن نعمت در وجودش نمايان نباشد، وى دشمن خدا و تكذيب كننده نعمت او خوانده مى‏شود. " " : إذا أنعَمَ اللَّهُ على‏ عَبدِهِ بنِعمَةٍ فظَهَرَت علَيهِ سُمِّيَ حَبيبَ اللَّهِ مُحَدِّثاً بنِعمَةِ اللَّهِ، وإذا أنعَمَ اللَّهُ على‏ عَبدٍ بِنِعمَةٍ فلَم تَظهَرْ علَيهِ سُمِّيَ بَغيضَ اللَّهِ مُكَذِّباً بنِعمَةِ اللَّهِ. " 📚الکافی ج ٦ ص ٤٣٨ ❕و بر همین اساس علی ع در نامه‏اى به حارث هَمْدانى نوشت: " از هر نعمتى كه خداوند به تو داده است درست استفاده كن و هيچ يك از نعمت‏هايى را كه خدا نزد تو دارد تباه مگردان و لازم است آثار نعمتى كه خداوند عطايت فرموده در وجود تو مشاهده شود. " " واستَصلِحْ كلَّ نِعمَةٍ أنعَمَها اللَّهُ علَيكَ، ولا تُضَيِّعَنَّ نِعمَةً مِن نِعَمِ اللَّهِ عِندَكَ، ولْيُرَ علَيكَ أثَرُ ما أنعَمَ اللَّهُ بهِ علَيكَ. " 📚نهج البلاغه نامه ٦٩ 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕علاوه بر دلائل ذکر شده در لزوم اظهار نعمت و نشان دادن لطفی که خداوند در حق انسان ارزانی داشته است , در تفسیر نمونه در مورد آیه ای که دستور به اظهار نعمت می دهد , می خوانیم : " دستورى كه در آيات فوق در اين زمينه آمده ... علاوه بر اينكه انسان را در مقام عبوديت پروردگار تكامل مى‏بخشد و اثرات مثبت اجتماعى دارد در روح و جان خود انسان نيز اثر آرام بخشى مى‏گذارد. ❕يادآورى نعمتهاى خدا سبب مى‏شود كه انسان كمبودها را كمتر احساس كند، از بيماريها شكوه نكند چرا كه بر سلامت اعضاء ديگر خود شكرگزار است، بخاطر از دست دادن چيزى جزع و فزع ننمايد چرا كه بقيه امكانات خود را بازگو مى‏كند. اينگونه افراد در سختيها و طوفانهاى زندگى گرفتار ياس و نوميدى و اضطراب و ناراحتى نمى‏شوند روحى آرام و قلبى مطمئن دارند و توان آنها در مبارزه با مشكلات زياد است. " 📚تفسير نمونه، ج‏27، ص: 115 ❕در روایت مورد استناد معاند نیز علی ع مطابق دستور آیه شریفه , نعمت الهی در حق خود را اظهار کردند تا کسی گمان نکند که ایشان فقیر هستند , و خداوند به ایشان نعمت نداده است , علی ع از این که کسی چنین فکری را کند , کراهت داشت , چرا که در واقع در آن زمان ایشان فقیر نبودند و حضرت از طریق اظهار نعمت و دارایی خود , شکر الهی را به جا آوردند , و بر معنویت خود ( بنابر توضیحاتی که داده شد ) افزودند , پیشوایان دینی به ما دستور داده اند که اگر شما از مال دنیا بهره مند هستید , و دیگران گمان می کنند که فقیر هستید , نعمات الهی و دارایی خود را به دیگران نشان دهید , تا توهم فقر و ناداری شما از بین برود و افراد بتوانند در هنگام نیاز به سوی شما بیایند و شما نیاز آنان را با دارایی خود برطرف کنید : " بَابُ اسْتِحْبَابِ إِظْهَارِ الْغِنَى وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ حَاصِلًا إِذَا ظُنَّ فَقْرُه‏ " 📚وسائل الشيعة، ج‏ 5، ص: 9 باب 3 👌علی ع اگر چه در ابتدای هجرت از مال دنیا بهره چندانی نداشتند , اما پس از گذشت مدت زمانی , حضرت با سعی و تلاش و کسب و کار و کشاورزی و ... که داشتند , ثروت و دارایی کسب کردند و همه دارایی خود را نیز در راه خداوند انفاق می کردند , چنان که در ذیل مفصل توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3532 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1389 👌چنان که گفتیم , علی ع ثروت خود را در راه خداوند به کار می بست و خودشان زندگی زاهدانه ای داشتند , و در حد پایین ترین افراد جامعه زندگی می کردند , و استدلال می کردند که امام جامعه باید هم سطح افراد فرودست جامعه زندگی کند : چنان که در ذیل توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3351 ❕در نقلی آمده است یکی از یاران علی ع در عین دارایی , لذات حلال دنیا را ترک گفته بود و زندگی سختی را برای خود در پیش گرفته بود , علی ع در برابر او استدلالهایی کرد تا جایی که فرمود : " خداوند عزّوجلّ فرموده است: «و نعمت پروردگارت را بازگو كن». عاصم عرض كرد: اى امير المؤمنين! پس چرا خود شما به خوراك گلو آزار و به جامه درشت اكتفا كرده‏اى؟ ❕حضرت فرمود: " واى بر تو! خداوند عزّوجلّ بر پيشوايان عدالت، واجب ساخته است كه خود را با مردم فقير برابر دارند تا فقر و نادارى، فقير را آزرده و برآشفته نگرداند. " پس عاصم بن زياد پشمينه را كنار انداخت و جامه نرم پوشيد. " " فقالَ عاصِمٌ: يا أميرَ المؤمِنينَ، فعلى‏ ما اقتَصَرتَ في مَطعَمِكَ علَى الجُشوبَةِ وفي مَلبَسِكَ علَى الخُشونَةِ؟! فقالَ: وَيحَكَ! إنّ اللَّهَ عَزَّوجلَّ فَرَضَ على‏ أئمَّةِ العَدلِ أن يُقَدِّروا أنفُسَهُم بِضَعَفَةِ النّاس، كَيلا يَتَبيَّغَ بالفَقيرِ فَقرُهُ، فألقى‏ عاصِمُ ابنُ زِيادٍ العَباءَ ولَبِسَ المُلاءَ. " 📚الکافی ج ١ ص ٤١٠ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕پاسخ به شبهات تکراری و پوسیده معاندین : 1⃣شیخ فضل الله منکر شهادت فاطمه سلام الله علیها بوده است !!! 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3409 2⃣تا دویست سال در صدر اسلام ممنوعیت کتابت حدیث بوده است , لذا روایات شیعه اعتباری ندارد و امامان شیعه نیز کتابی ننوشتند !!! 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3557 3⃣چرایی مجازات روزه خوار در ماه رمضان!!! 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2922 4⃣علی ع و شلاق زدن کودکان !!! 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3686
آوردن نسب بی عیب و نقص عمر بن خطاب در کتب درسی دانش آموزان !!! 🤔 ❓اشکالی مطرح شده است که چرا در کتاب تاریخ پایه ١١ از نسب عمر بن خطاب سخن به میان آورده شده و او را از نسل حضرت اسماعیل شمرده اند ❗️لطفا در این رابطه توضیح دهید ❗️❗️ 💠💠 👌چنان که در پرسش آمده است , در کتاب تاریخ ٢ پایه یازدهم رشته ادبیات و علوم انسانی , در ص ٢١ که از قبائل قریش سخن به میان می آورد , بالخصوص بر روی نام برخی از دشمنان اهلبیت ع چون عمر بن خطاب دست می گذارد و نسب آنان را تا حضرت اسماعیل ع بیان می کند و به صورت غیر مستقیم برای آنان فضیلت تراشی می کند , حال در این رابطه توجه به نکاتی لازم است : 1⃣اقتضای وجوب رعایت حرمت و محبت اهلبیت علیهم السلام و برائت از دشمنان آن بزرگواران آن است که در چنین مباحث آموزشی به فرزندانمان , آثار اهلبیت علیهم السلام را منتقل کنیم , نه آنکه به دروغ و جعل از دشمنانشان به نیکی یاد کنیم , چنان که در زیارت جامعه کبیره می خوانیم : " فَثَبَّتَنِىَ اللَّهُ أبداً ما حَييتُ عَلى‏ مَوالاتِكُمْ وَ مُحَبَّتِكُمْ وَ دينَكْم، وَ وفَّقَنى لِطاعَتِكُمْ، وَ رَزَقَنى شَفاعَتَكُمْ، وَ جَعَلَنى مِنْ خيارِمَواليكُم، التّابِعينَ لِما دَعَوتُمْ إلَيهِ، وَ جَعَلَنى مِمَّنْ يَقْتَصُّ آثارَكُمْ وَ يَسْلُكُ سَبِيلَكُمْ وَ يَهْتَدى بِهُداكُم وَ يُحْشَرُ فى زُمْرَتِكُمْ وَ يُكَرُّ فى رَجْعَتِكُم وَ يُمَلَّكُ فى دَوْلتِكُمْ وَ يُشَرَّفُ فى عافِيَتِكُمْ وَ يُمَكَّنُ فى أَيّامِكُمْ وَ تَقِرُّ عَيْنُهُ غَدَاً بِرُؤْيَتِكُمْ " پس خداوند، هميشه تا زنده‏ام، بر موالات و دوستى شما و آيين شما، پا بر جايم بدارد و مرا در اطاعت شما، موفّق بدارد و شفاعت شما را روزى‏ام كند و مرا از بهترين دوستانتان- كه پيرو آنچه باشند كه شما بِدان دعوت مى‏كنيد-، قرار دهد؛ و مرا از آنانى كه آثار شما را نقل كرده، به راه شما مى‏رود و به هدايت شما، رهبرى مى‏شود و در گروه شما، محشور مى‏شود و در زمان بازگشتِ شما، باز مى‏گردد و در دولت شما، به فرمان‏روايى مى‏رسد و در عافيت (حُسنِ عاقبت) شما، بلندمرتبه مى‏شود و در روزگار شما، پا بر جا مى‏گردد و چشم او، فردا به ديدار شما روشن مى‏شود، قرار دهد " 📚الفقیه ج ٢ ص ٦١٥ 2⃣مشهور آن است که اعراب جاهلی و قبائل قریش از فرزندان اسماعیل ع بوده اند , که دچار انحراف شدند و قدم در وادی جهل و کفر و شرک گذاشتند , چنان که می نویسند : " عرب جاهلى كه از نسل اسماعيل بودند، روزگارى خداپرست بوده و از تعاليم ابراهيم و فرزندش اسماعيل پيروى مى‌كردند؛ ولى با گذر زمان و بر اثر آمد و شد با بت پرستان كم‌كم بت پرستى در ميان آنان جاى خداپرستى را گرفت. " 📚منشور جاوید، ج ۱۳، ص۳۶ ❕بنابراین صرف انتساب یک قبیله به یک پیامبر الهی , فضیلتی محسوب نمی شود , چنان که همه ما نیز به یک پیامبر الهی به نام آدم ع منسوبیم و از فرزندان ایشان محسوب می شویم و به خودی خود این انتساب فضیلتی نیست . 3⃣اساسا انتساب عمر بن خطاب به اسماعیل ع معلوم نیست , چرا که در نسب او فساد و زنا بوده است و دقیقا معلوم نیست که اجداد او از کدام قبیله عرب بوده اند ❗️❗️ ❕کلبی نسب شناس معروف اهلسنت می نویسد ; " هاشم بن عبد مناف , کنیزی داشت به نام صهاک که عبدالعزی بن رباح و ربیعه بن الحارث بن حبیب بن جذیمه با او همبستر شدند و دو فرزند به دنیا آورد که یکی به نام نفیل ( جد عمر بن خطاب ) بود که ملحق شد به عبدالعزی بن رباح و دیگری عمرو بود که ملحق شد به ربیعه " " ثم وقع علیها عبد العزی بن رباح فجاءت بنفیل جد عمر بن خطاب ثم وقع علیها ربیعه بن الحارث بن حبیب بن جذیمه فجاءت بعمرو بن ربیعه " 📚مثالب العرب کلبی ص ٩٥ ❕همین مطلب را علامه حلی به گونه ای دیگر از کلبی نقل می کند که او می گوید : " نفیل بن هاشم بر صهاک وارد می شد و سپس عبدالعزی بن رباح بر او وارد شد و نفیل جد عمر بن خطاب زاده شد " " وَ قَدْ رَوَى أَبُو الْمُنْذِرِ هِشَامُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ السَّائِبِ الْكَلْبِيُّ وَ هُوَ مِنْ رِجَالِ السُّنَّةِ فِي كِتَابِ الْمَثَالِب‏ كَانَتْ صُهَاكُ أَمَةً حَبَشِيَّةً لِهَاشِمِ بْنِ عَبْدِ مَنَافٍ فَوَقَعَ عَلَيْهَا نُفَيْلُ بْنُ هَاشِمٍ ثُمَّ وَقَعَ عَلَيْهَا عَبْدُ الْعُزَّى بْنُ رِيَاحٍ فَجَاءَتْ بِنُفَيْلٍ (جَدِّ عُمُرَ بْنِ الْخَطَّابِ) " 📚نهج الحق ص ٣٤٨ ❕بنابراین صهاک فرد هرزه و فاحشه ای بوده است و مردان گوناگون بر او وارد می شده اند و معلوم نیست که نفیل جد عمر بن خطاب دقیقا فرزند چه کسی بوده است تا بتوانیم بر اساس او نسب عمر را شناسایی کنیم ❗️❗️❗️ 💠 👇
💠ادامه 👇 4⃣مطابق روایات اهلسنت , " عمر بن خطاب از بیان اجداد خود , پرهیز می کرد و می گفت همین اندازه که پدر و مادر مرا می شناسید , کافی است و از پدرم خطاب بالاتر نروید , خداوند بهتر می داند که چه کسانی واقعا از فرزندان اسماعیل است " " إياكم والطعن في النسب ، إعرفوا من أنسابكم ما تصلون به أرحامكم وتأخذون به وتقطعون به ، واتركوا ما سوى ذلك . لا يسألني أحد وراء الخطاب ! « لا يسألني أحد ما وراء الخطاب ! ألا وقد ذكر لي : أن رجالاً منكم قد أكثروا في إسماعيل وما ولد ، الله أعلم بإسماعيل وما ولد » 📚تاریخ المدینه , ابن شبه النمیری , ج ٣ ص ٧٩٦ _ ٧٩٧ 👌می بینیم که خود عمر چون می دانست که در نسبش طعن است و انتسابش به اسماعیل ع قطعی نیست , از ذکر اجدادش خود داری می کرد و به دیگران نهیب می زد که از اجدادم سوال نکنید , و از پدرم خطاب تجاوز نکنید ❗️❗️ 👌حال برخی از مولفین کتب درسی ما , کاسه داغ تر از آش شده اند و انتساب عمر به اسماعیل ع را قطعی فرض کرده و برایش نسب نامه نیز تنظیم کرده و به فرزندان شیعه ما آموزش می دهند ❗️❗️❗️به راستی چقدر اینان گرفتار بیسوادی و افراطی گری در دوستی با عمر شده اند ❗️❗️ ❕ امام على عليه السلام در باره آيه: «خدا براى هيچ مردى در درونش دو دل ننهاده است» ( احزاب ٤ ) فرمود : " دوست داشتن ما و دوست داشتن دشمن ما با هم در دل يك انسان جمع نمى‏شوند. [اين از آن روست كه‏] خداوند براى هيچ مردى در درونش دو دل ننهاده است كه با اين، دوست بدارد و با آن يكى، دشمن بدارد. دوستدار ما دوستى‏اش به ما را خالص مى‏گرداند، همان گونه كه طلا با آتش، خالص مى‏گردد و ناخالصى‏اش گرفته مى‏شود. پس هر كه مى‏خواهد محبّتش به ما را بداند، دل خود را بيازمايد. اگر در كنار محبّت ما، دشمن ما را نيز دوست داشت، بداند كه نه او از ماست و نه ما از اوييم و خدا و جبرئيل و ميكائيل، دشمن اويند و خداوند، دشمن كافران است». " " في قَولِهِ تَعالى‏: «ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ»-: لا يَجتَمِعُ حُبُّنا وحُبُّ عَدُوِّنا في جَوفِ إنسانٍ، إنَّ اللَّهَ لَم يَجعَل لِرَجُلٍ مِن قَلبَينِ في جَوفِهِ فَيُحِبَّ هذا ويُبغِضَ هذا، فَأَمّا مُحِبُّنا فَيُخلِصُ الحُبَّ لَنا كَما يَخلُصُ الذَّهَبُ بِالنّارِ لا كَدَرَ فيهِ، فَمَن أرادَ أن يَعلَمَ حُبَّنا فَليَمتَحِن قَلبَهُ، فَإِن شارَكَهُ في حُبِّنا حُبُّ عَدُوِّنا فَلَيسَ مِنّا ولَسنا مِنهُ، وَاللَّهُ عَدُوُّهُم وجَبرَئيلُ وميكائيلُ، وَاللَّهُ عَدُوٌّ لِلكافِرينَ. " 📚امالی مفید ص ٢٣٣ ❕ امام صادق عليه السلام فرمود : " در جواب كسى كه گفت: فلانى، شما را دوست مى‏دارد، منتها در برائت از دشمن شما ضعيف است-: هيهات! دروغ مى‏گويد كسى كه دَم از محبّت ما مى‏زند؛ ولى از دشمن ما بيزارى نمى‏جويد. " " لِمَن قالَ لَهُ: إنَّ فُلاناً يُواليكُم إلّاأنَّهُ يَضعُفُ عَنِ البَراءَةِ مِن عَدُوِّكُم-: هَيهاتَ، كَذَبَ مَنِ ادَّعى‏ مَحَبَّتَنا ولَم يَتَبَرَّأ مِن عَدُوِّنا. " 📚مستطرفات السرائر ص ١٤٩ 💠 👇
💠ادامه 👇 5⃣ مطابق آنچه از ابن شهر آشوب در این رابطه نقل شده است , نفیل با ( مادرش ) صهاک همبستر می شود و خطاب به دنیا می آید , پس از آنکه خطاب از صهاک به دنیا آمد , وقتی که خطاب بالغ شد , بر صهاک وارد شد و با او همبستر شد و دختری از صهاک زاییده شد , خطاب از ترس آبرو ریزی , آن دختر را برداشت و در میانه راهی قرار داد , هاشم بن مغیره , آن دختر را یافت و به خانه خود برد و بزرگ کرد , و او را حنتمه نام نهاد , وقتی که بزرگ شد , خطاب آن دختر را دید و عاشقش شد و او را از هاشم خواستگاری کرد , در نهایت با او ازدواج کرد و نتیجه این ازدواج عمر بن خطاب بود , یعنی خطاب , پدر و جد و دایی عمر بوده است و حنتمه نیز مادر و خواهر و عمه ی او ❗️❗️ " حكى بعض أصحابنا عن محمد بن شهر آشوب و غيره: أنّ صُهاك كانت أمة حبشية لعبد المطلب، و كانت ترعى له الإبل، فوقع عليها نفيل فجاءت بالخطاب، ثم إنّ الخطّاب لّما بلغ الحلم رغب في صُهاك فوقع عليها فجاءت بابنة فلفّتها في خرقة من صوف و رمتها خوفا من مولاها في الطريق، فرآها هاشم بن المغيرة مرميّة فأخذها و ربّاها و سمّاها: حنتمة، فلمّا بلغت رآها خطّاب يوما فرغب فيها و خطبها من هاشم فأنكحها إيّاه فجاءت [بفلان‏]، فكان الخطاب أبا و جدّا و خالا [لفلان‏]، وَ كَانَتْ حَنْتَمَةُ أُمّاً وَ أُخْتاً وَ عَمَّةً لَهُ، فتدبّر. " 📚بحار الانوار ج ٣١ ص ٩٩ ❗️ابن کثیر عالم بزرگ اهلسنت هم در مورد عمر بن خطاب نقل می کنند : " کان الخطاب والد عمر بن الخطاب عمه و اخا لامه " " خطاب هم پدر عمر بود و هم عمویش و هم برادر مادرش بود ( یعنی دایی عمر هم بود ) " 📚البدایه و النهایه , ابن کثیر , ج ٢ ص ٢٩٦ ❕در همین رابطه , شعری منسوب به امام صادق ع است که فرمود : " کسی که جدش , دایی و پدرش است _ و مادرش , خواهر و عمه اش است _ سزاوار است که بغض وصی را داشته باشد _ و بیعت روز غدیرش را انکار کند " " مَنْ جَدُّهُ خَالُهُ وَ وَالِدُهُ وَ أُمُّهُ أُخْتُهُ وَ عَمَّتُهُ‏ أَجْدَرُ أَنْ يُبْغِضَ الْوَصِيَّ وَ أَنْ يُنْكِرَ يَوْمَ الْغَدِيرِ بَيْعَتَه‏ " 📚بحار الانوار ج ٣١ ص ١٠٠ _ مهاج البراعه , خوئی , ج ٣ ص ٥٢ _ مستدرک سفینه البحار , ج ٥ ص ٤١٢ 6⃣مطابق روایات اهلسنت , بغض و دشمنی با علی علیه السلام , نشانه حرامزادگی فرد است ❗️❗️ 👌در حديث عبادة ابن صامت آمده است: «كُنّا نُبوِّرُ اوْلادَنا بِحُبِّ عَلِىِّ ابْنِ ابيطالب عليه السلام فَاذا رَايْنا احَداً لايُحِبُّ عَلِىَّ ابْنَ ابيطالِبٍ عليه السلام عَلِمْنا انَّهُ لَيْسَ مِنّا وَ انَّهُ لَغَيْرِ رُشْدِهِ» «ما وضع فرزندان خود را با محبت على بن ابيطالب عليه السلام روشن مى‏ساختيم؛ هنگامى كه كسى را مى‏ديديم على ابن ابيطالب عليه السلام را دوست ندارد مى‏دانستيم از ما نيست». 📚مختصر تاریخ دمشق ج ١٧ ص ٣٧٠ _ ٣٧١ طبع دار الفکر دمشق ❕و در حديث محبوب بن ابى الزناد از زبان طائفه انصار آمده است: «انْ كُنّا لَنَعْرِفُ الرِّجُلِ الى غَيْرِ ابيْهِ بِبُغْضِهِ عَلِىَّ ابْنَ ابيطالِبٍ عليه السلام» «هر گاه كسى بغض و عداوت على عليه السلام را داشت مى‏فهميديم فرزند پدر خود نيست». 📚همان مدرک 👌روز خيبر پيامبر اكرم بيان مفصّلى درباره على عليه السلام كرد و در ضمن آن فرمود: ❕ «يا ايُّهَا النّاسُ امّتَحِنُوا اوْلادَكُمْ بِحُبِّهِ، فَانَّ عَلِيّاً لايَدْعُو الى ضَلالَةٍ وَلايُبْعِدُ عَنْ هُدىً، فَمَنْ احَبَّهُ فَهُوَ مِنْكُمْ وَمَنْ ابْغَضَهُ فَلَيْسَ مِنْكُمْ!» «اى مردم فرزندان خود را با محبّت او بيازمائيد، زيرا على عليه السلام دعوت به گمراهى نمى‏كند، و از هدايت دور نمى‏شود، كسى كه او را دوست دارد از شما است، و كسى كه بغض و عداوت او را داشته باشد از شما نيست. " 📚همان مدرک @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پاسخی به شبهه وهابی تحت عنوان : آیا می‌توان افراد عادی را بیش از امامان معصوم، دوست داشت؟ 🤔 ❓ آیا می‌توان افراد عادی را بیش از امامان معصوم، دوست داشت؟ 👈🏻 بله. امام صادق، سایر فرزندانش را بیش از امام کاظم دوست می‌داشت ↘️ ⚠️ أَحْمَدُ بْنُ مِهْرَانَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِي الْحَكَمِ الْأَرْمَنِيِّ قَالَ : حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ، عَنْ يَزِيدَ بْنِ سَلِيطٍ الزَّيْدِيِّ، قَالَ أَبُو الْحَكَمِ؛ وَ أَخْبَرَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَارَةَ الْجَرْمِيُّ عَنْ يَزِيدَ بْنِ سَلِيطٍ عَنْ أَبِي إِبْرَاهِيمَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ﷺ أَنَّهُ قَالَ لَهُ [فِي مَنَامِهِ] : وَلَوْ كَانَتِ الْإِمَامَةُ بِالْمَحَبَّةِ لَكَانَ إِسْمَاعِيلُ أَحَبَّ إِلَى أَبِيكَ مِنْكَ، وَلَكِنْ ذَلِكَ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ. ✍🏻 ابوعماره می‌گوید : امام کاظم گفت : پیغمبر ﷺ در خواب به من گفت : بدان که پدرت [امام صادق] قطعاً [برادرت] اسماعیل را بیشتر از تو دوست داشت.. 📚 اصول کافی 315/1 ▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬ 🔆 قضاوت با خوانندگان 🔆 ❗️❗️ 💠💠 👌متاسفانه وهابی در بیان روایت و ترجمه آن تقطیع و تحریف صورت داده تا مستمسکی برای شبهه پراکنی پیدا کند . ❕امامان علیهم السلام , مطیع محض خداوند بوده و تمام افعال و عملکردها و محبت ها و خشم ها و سایر عملکردهای آن بزرگواران , مطابق با اذن و دستور خداوند بوده است , چنان که امام کاظم ع فرمود ؛ « خداوند قلوب امامان را محل اراده و خواست خودش قرار داده است . هر زمان خداوند چیزی را بخواهد آنان هم می خواهند و بدون اذن خداوند کاری نمی کنند» « ان الله جعل قلوب الائمه ، موردا لارادته ، فاذا شاء الله شیئا ، شاءوه ...» 📚تفسیر قمی , ج ٢ ص ٤٠٩ _ بحار الانوار ج ٥ ص ١١٤ 👌برخی از امامان علیهم السلام در مواردی از جانب خداوند مامور می شدند که یکی از فرزندان خود را که قرار نبود امام شود , بیشتری از فرزندی که قرار بود , امام شود , دوست بدارند و به او اظهار محبت کنند , تا به مردم نشان دهند که انتخاب امام به دست خداوند است و حتی خود امام قبلی هم در انتخاب امام بعدی نقشی ندارد , زیرا اگر انتخاب امام دست امام قبلی بود , باید فرزندی را که بیشتر دوست داشتند را به عنوان امام معرفی کنند , اما خداوند فرزند دیگرشان را امام می کند . ❕این نکته در روایتی که وهابی به آن استناد کرده است , تصریح شده است , چنان که در فرازهایی از روایت مذکور آمده است که امام کاظم ع فرمود : " اى ابا عماره به تو خبر دهم كه من از منزلم بيرون رفتم و به فلان پسرم ( امام رضا ع ) وصيت كردم و در ظاهر پسران ديگرم را هم با او شريك كردم ولى در باطن تنها به او وصيت كردم، اگر كار ( انتخاب امام ) دست من بود، امامت را به پسرم قاسم ميدادم كه او را دوست دارم و نسبت به او مهربانم، ولى اين اختيار با خداى عز و جل است، هر كجا خواهد قرار دهد.... " ❕در ادامه , امام کاظم ع از گفتگویی که با روح مطهر پیامبر گرامی ص داشته است , سخن به میان می آورد که پیامبر گرامی ص خطاب به ایشان فرمودند : " اگر امر امامت از روى محبت و دوستى بود كه اسماعيل از تو نزد پدرت ( امام صادق ) محبوبتر بود، ولى امام از جانب خداى عز و جل تعيين مى‏شود، سپس موسى بن جعفر عليه السلام فرمود: من تمام فرزندان زنده و مرده‏ام را به نظر آوردم، آنگاه امير المؤمنين عليه السلام به پسرم على اشاره كرد و فرمود: اين سرور آنهاست: او از من و من از اويم و خدا با نيكوكاران است. " " لَوْ كَانَ الْأَمْرُ إِلَيَّ لَجَعَلْتُهُ فِي الْقَاسِمِ ابْنِي لِحُبِّي إِيَّاهُ وَ رَأْفَتِي عَلَيْهِ وَ لَكِنْ ذَلِكَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَجْعَلُهُ حَيْثُ يَشَاء ... وَ لَوْ كَانَتِ الْإِمَامَةُ بِالْمَحَبَّةِ لَكَانَ إِسْمَاعِيلُ أَحَبَّ إِلَى أَبِيكَ مِنْكَ وَ لَكِنْ ذَلِكَ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ قَالَ أَبُو إِبْرَاهِيمَ وَ رَأَيْتُ وُلْدِي جَمِيعاً الْأَحْيَاءَ مِنْهُمْ وَ الْأَمْوَاتَ فَقَالَ لِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع هَذَا سَيِّدُهُمْ وَ أَشَارَ إِلَى ابْنِي عَلِيٍّ فَهُوَ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ وَ اللَّهُ مَعَ الْمُحْسِنِين‏ " 📚الکافی ج ١ ص ٣١٥ 👌می بینیم که امام صادق ع یا امام کاظم ع , برای آنکه تصریح کنند که در انتخاب امام بعدی نقشی ندارند و امر امامت به دست خداوند است , از محبت بیشتر خود به یکی از فرزندان , سخن به میان می آوردند تا به مردم نشان دهند که اگر انتخاب امام به دست خود ما بود , طبیعتا باید فرزند محبوبتر خود را امام می کردیم , اما این امر به دست خداوند است . 💠 👇
💠ادامه 👇 ❕چنان که گفتیم , و بر خلاف توهمات وهابی شبهه افکن , در چنین مواردی , امامان علیهم السلام به امر الهی , مامور می شدند که یکی از فرزندان را بیشتر از فرزندی که قرار بود امام بعدی شود , دوست بدارند و به او اظهار محبت کنند , تا الهی بودن امر امامت را برسانند , یعنی آنان در چنین مواردی تنها امر الهی را اجرا می کردند نه آنکه از نزد خود چنین محبتی را به یکی از فرزندان داشته باشند , چنان که علامه مجلسی متذکر چنین نکته ای می شود : "من قبل الله تعالى ليعلم الناس أن الإمامة ليست تابعة لمحبة الوالد " 📚مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏3، ص: 352 👌اما پس از آنکه به امر الهی , امام بعدی را از میان فرزندان به امامت منصوب می کردند , از جانب خداوند مامور می شدند که همان امام بعدی را بیشتر از همگان دوست بدارند , چنان که خداوند به لزوم اینکه باید حجت الهی , محبوبترین افراد در نزد انسان باشد , تصریح می کند و می فرماید : " بگو اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طايفه شما و اموالى كه به دست آورده‏ايد و تجارتى كه از كساد شدنش بيم داريد و مساكن مورد علاقه شما،👈 در نظرتان از خداوند و پيامبرش 👉 و جهاد در راهش محبوبتر است در انتظار اين باشيد كه خداوند عذابش را بر شما نازل كند و خداوند جمعيت نافرمانبردار را هدايت نمى‏كند. " " قُلْ إِنْ كانَ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ وَ إِخْوانُكُمْ وَ أَزْواجُكُمْ وَ عَشِيرَتُكُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسادَها وَ مَساكِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ " ( توبه ٢٤ ) 👌مطابق روایتی که شیعه و سنی نقل کرده اند , پیامبر گرامی فرمود : " هيچ بنده‏اى ايمان نمى‏آورد، مگر آن كه من برايش دوست‏داشتنى‏تر از خودش باشم و خاندانم برايش ارجمندتر از خاندان خودش باشند و اهل بیتم برايش دوست داشتنى‏تر از خانواده خودش باشند و هستى‏ام برايش دوست‏داشتنى‏تر از هستى خودش باشد. " " لا يُؤمِنُ عَبدٌ حَتّى أكونَ أحَبَّ إلَيهِ مِن نَفسِهِ، و تَكونَ عِترَتي إلَيهِ أعَزَّ مِن عِترَتِهِ، و يكَونَ أهلي أحَبَّ إلَيهِ منِ أهلِهِ، و تَكونَ ذاتي أحَبَّ إلَيهِ مِن ذاتِه‏ " 📚امالی صدوق ص ٣٣٤ _ علل الشرایع ج ١ ص ١٤٠ _ بشاره المصطفی ص ٥٢ _المعجم الأوسط: ج ٦ ص ٥٩ _ المعجم الكبير: ج ٧ ص ٧٥ _ كنز العمّال: ج ١ ص ٤١ ❗️لذا می بینیم که امام کاظم ع در مورد امام پس از خود , یعنی امام رضا ع می فرمود : "پسرم على (امام رضا ع ) بزرگترين اولاد من و خوش‌رفتارترين آنان است. و من او را از همه اولادم بیشتر دوست دارم. او با من در «جفر» مى‌نگرد. در صورتى كه جز پيامبر و وصی پیامبر ، کسی در آن نمى‌نگرد. " ... ابنی علی اکبر ولدی ... و احبهم الی ... " 📚الارشاد ج ٢ ص ٢٤٩ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir