eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
219 ویدیو
52 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔چندی پیش شبهه ای در یکی از شبکه های سقیفه ای مطرح شد که حقیر درخواست پاسخگویی به این شبهه رو داشتم کارشناس این شبکه میگفت ما هر دو طرف جنگ جمل را مومن میدانیم و اینکه چنین جنگی نزاع حق و باطل بوده از تحریفات آخوندهای شیعه است!!! این شخص در اثبات اباطیل خود میگوید در آیه ۹ سوره حجرات خدای متعال میفرماید : « و اگر دو طایفه از مومنان با هم بجنگند ٬ میان آن دو را اصلاح دهید ............» در ادامه شبهه کننده میگوید ذیل این آیه امام صادق صلوات الله علیه در روایتی فرموده تاویل این آیه در جنگ جمل روشن شد. یعنی سپاه آن زن و دشمنان امیرالمومنین صلوات الله علیه بنابر تصریح این آیه شریفه و نیز روایت حضرت مولانا امام صادق صلوات الله علیه جزیی از مومنان به حساب آمده اند!!! آدرس روایت مذکور کتاب اصول کافی جلد ۸ صفحه ۱۸۰ حدیث ۲۰۲ بوده و در کتاب تفسیر البرهان نیز ذیل آیه شریفه آمده است سوال حقیر این است که بنابر روایات صحیحه و متواتره در کتب شیعه و عامه ٬ دشمن حضرت امیرالمومنین ارواحنا فداه صراحتا دشمن حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و دشمن خدای متعال قلمداد شده و تصریح فرموده اند که چنین شخصی کافر و جهنمی است. حال آنکه بنابر این آیه شریفه و روایت مورد اشاره ٬ دشمنان امیرالمومنین در جنگ جمل طایفه ای از مومنان قلمداد شده اند !!! این روایات چگونه قابل جمع میباشند؟ 💠💠 👌در این شکی نیست که دشمن علی و اهل بیت علیهم السلام گرفتار شرک و کفر به خداوند است از این جهت که به اطاعت کسانی که خداوند را لازم شمرده است تن نداده و با آنان دشمنی کرده و عملا به دستور خداوند کفر ورزیده و توحید در اطاعت الهی را با شرک آمیخته است و طبیعتا در چنین حالتی اگر بمیرد ، به مرگ جاهلیت که جاهلیت کفر و شرک و نفاق است مرده است. 🔶 امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « خداوند علی علیه السلام را به عنوان پرچم در میان مخلوقاتش قرار داد ، هر کس معتقد به او باشد مومن است و هر کس او را انکار کند ، کافر است ، و هر کس نسبت به ولایت او جهل داشته باشد ، گمراه است ، و هر کس تن به اطاعت دیگری دهد ، مشرک است » 📚الکافی ج1 ص437 👌و ؛ « دشمنان علی نبودند » 📚بحار الانوار ج32 ص327 👌پیامبر فرمود ؛ « کسی که پس از من با علی و دشمنی کند کافر است » 📚بحار الانوار ج27 ص226 ❕لذا در زیارت شریف جامعه کبیره می خوانیم ؛ «هر كه شما را انكار كند، كافر و هر كه با شما به جنگ برخيزد، مشرك است و هر كس‏ شما را رد كند در پايين‏ ترين درجه دوزخ است » 📚الفقیه ج 2 ص 613 👌این مضمون در روایات اهل هم مورد اشاره قرار گرفته است . 🔶پیامبر گرامی خطاب به حضرت علی علیهما السلام فرمود ؛ « کسی که بمیرد و در دل کینه و تو را داشته باشد ، به مرگ جاهلیت مرده است » 📚مجمع الزوائد ج9 ص121 👌و یا ؛ « اگر کسی از شما در میان رکن و مقام بایستد و نماز بخواند و روزه بگیرد اما با کینه و دشمنی اهل بیت خدا را دیدار کند ، به جهنم خواهد رفت ( چون گرفتار شرک و کفر به خداوند شده است )» 📚مستدرک الصحیحین ج3 ص148 ❗️مسلم و دیگران نقل می کنند که علی علیه السلام فرمود؛ « سوگند به خدایی که دانه را شکافت و مردمان را آفرید پیامبر چنین فرمود ؛ مرا جز مومن دوست ندارد و جز منافق دشمن نمی دارد» 📚صحیح مسلم ج1 ص86 _ فتح الباری ج7 ص58 ❕از این روایات و نصوص متواتر شیعه و اهل سنت به وضوح اثبات می شود که دشمن علی علیه السلام از ایمان خارج شده و وارد عنوان کفر و نفاق شده است . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌حال شبهه افکن که مدعی است دشمنان علی علیه السلام ( ایجاد کنندگان جنگ جمل ) از ایمان خارج نیستند به این آیه شریفه استناد کرده که خداوند می فرماید ؛ « وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى‏ فَقاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِي‏ءَ إِلى‏ أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ » « هر گاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند در ميان آنها صلح بر قرار سازيد و اگر يكى از آنها بر ديگرى تجاوز كند با طايفه ظالم پيكار كنيد تا به فرمان خدا باز گردد، هر گاه بازگشت (و زمينه صلح فراهم شد) در ميان آن دو بر طبق عدالت صلح بر قرار سازيد، و عدالت پيشه كنيد كه خداوند عدالت‏ پيشه ‏گان را دوست دارد. » ( حجرات 9 ) 👌و این نقل از امام صادق علیه السلام را نیز دلیل قرار داده که حضرت در تفسير آيه «و اگر دو گروه از مؤمنان با هم بجنگند ...»- فرمود ؛ ❕تأويل اين آيه درباره دو گروه در جنگ بصره (جمل) است. آنان مشمول اين آيه هستند و هم آنانند كه بر اميرالمؤمنين عليه السلام ياغى شدند و سركشى كردند و وظيفه آن حضرت جنگيدن با آنها و كشتنشان بود تا آن كه به فرمان خدا باز گردند و اگر برنگشتند، براساس كتاب خدا موظّف بود شمشير از آنان برندارد، تا آن كه به فرمان خدا گردن نهند يا از عقيده خود دست شويند؛ چرا كه آنان با ميل و اراده خود و نه با اجبار و كراهت، بيعت كرده بودند. اينان، همچنان كه خداوند متعال فرموده است، گروه ياغى‏ اند. بر اميرالمؤمنين عليه السلام واجب بود كه هرگاه بر آنان چيره شد، با ايشان به عدالت رفتار كند، همچنان كه پيامبر خدا با اهل مكّه به عدالت رفتار كرد ، بر آنان منّت نهاد و بخشيدشان. اميرالمؤمنين عليه السلام نيز پس از پيروزى بر بصريان با آنان همين رفتار را كرد.» 📚الکافی ج 8 ص 180 ❕در حالی که به این نکته توجه ندارند در فقه اسلامى در كتاب جهاد بحثى تحت عنوان قتال اهل البغى مطرح است كه منظور از آن ستمگرانى است كه بر ضد امام عادل و پيشواى راستين مسلمين قيام مى‏ كنند، و براى آنها احكام فراوانى است كه در آن باب آمده است. 📚وسائل الشیعه ج 15 ص 80 باب 26 ❕ولى بحثى كه در آيه فوق مطرح است مطلب ديگرى است و آن نزاع و كشمكشهايى است كه در ميان دو گروه از مؤمنان رخ مى‏ دهد، و در آن نه قيام بر ضد امام معصومى است، و نه قيام بر ضد حكومت صالح اسلامى، هر چند بعضى از فقها يا مفسران خواسته‏ اند از اين آيه در مساله سابق نيز استفاده كنند . 👌ولى به گفته" فاضل مقداد" در" كنز العرفان" اين استدلال خطا است . 📚کنزالعرفان فی فقه القرآن ج 1 ص 386 ❕ چرا كه قيام بر ضد امام معصوم موجب كفر است در حالى كه نزاع ميان مؤمنان تنها موجب فسق است نه كفر، و لذا قرآن مجيد در آيات فوق هر دو گروه را مؤمن و برادر دينى يكديگر ناميده است، به اين ترتيب احكام" اهل بغى" را نمى‏ توان به اينگونه افراد تعميم داد. 📚تفسیر نمونه ج 22 ص 170 👌و اگر در آن روایت ، امام صادق علیه السلام ، اهل جمل را مشمول آیه دانسته اند ، به اعتبار قبل از بغی و شورشان بر امام معصوم علیه السلام بوده است که می توانستند خود را به عنوان مومن ( هرچند مومن ظاهری ) معرفی کنند ، اما پس از بغی و شورش ، دیگر مصداق مومن نیستند ، چنان که خداوند می فرماید ؛ « يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَه‏...» « اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد هر كس از شما از آئين خود باز گردد (به خدا زيانى نمى‏ رساند) خداوند در آينده جمعيتى را مى ‏آورد، كه آنها را دوست دارد و آنها (نيز) او را دوست دارند ...» ( مائده 54) ❕روشن است که مرتدین در حال ارتداد دیگر مومن محسوب نمی شوند ، اما خداوند آنان را به اعتبار قبل از ارتدادشان ، مومن محسوب کرده و نکاتی را متذکر می شود . 📚البضاعه المزجاه ج 2 ص 595 👌گذشته از آنکه در سند روایت « علی بن ابی حمزه » وجود دارد که واقفی مذهب بوده و نقل های متعددی در واقفی بودن و ذم او وجود دارد ، لذا روایت مذکور ، سندا هم قابل اعتماد نیست . 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 5 ص 281 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند را که می خواهد دین را نتیجه جبر جغرافیایی معرفی کند و می گوید ؛ « مومنین همگی دین خود را با تحقیق انتخاب می کنند در یک پروسه ۹ ماهه در شکم مادر » 1⃣دین نتیجه جبر جغرافیایی و تقلید بدون علم و آگاهی نیست ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2291 2⃣مطابق ادله نقلی ، قبل از ورود به دنیا ، عالمی به نام عالم ذر و ارواح بر بشر گذشته است و بشر در آن جا امتحان شدند و مسیرشان در دنیا ، ( از نظر ایمان و کفر ) متناسب با آن امتحان ترسیم شده است و در دنیا با اختیار یا راه ایمان یا کفر را در پیش می گیرند ، ایمان و کفری که متاثر از امتحان قبل از خلقت نیز می باشد ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2292 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2293 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2294
🤔 ❔ادعا: هر که با آل علی در افتاد، ور افتاد! حتما این ادعای مضحک آخوندها و پیروان تشیع را شنیده‌اید! این ادعای اسلامگرایان شیعه در صورتی ادا می‌شود که بنا بر ادعای خودشان، تمامی ائمه شیعه بدست خلفای مسلمان کشته شده‌اند! معاویه، یزید و باقی امویان بیش از ۱۰۰ سال حکومت کردند و هیچ آزاری از سوی آل علی به آنها نرسید... ازین گذشته، تعداد شیعیانی که به آل علی اعتقاد دارند کمتر از ۸ ٪ از کل مسلمانان می‌باشد و باقی مسلمانان پیرو مخالفین آل علی هستند. باید پرسید: کی، کجا و چگونه ور افتاد؟! این ادعای مضحک نیز جزو اعتقادات خرافی شیعیان قبر پرست است 💠💠 👌ما معتقدیم که دشمنان اهل بیت علیهم السلام در روز قیامت شدید ترین عذابها را خواهند داشت و در دنیا هم گرفتار غضب و خشم هستند و این خشم و غضب الهی در دنیا آنان را زمین می زند و عذاب خوار کننده ای هم برای آنان درانتظار است . 🔸پیامبر گرامی فرمود ؛ « بهشت بر کسی که بر اهل بیت من ظلم کند و آنان را بکشد و با آنان درگیر شود ، حرام است » 📚امالی طوسی ص 164 🔸و فرمود ؛ « غضب خدا و رسول بر کسی است که عترت پیامبر را آزار برسانند و با این عمل پیامبر را اذیت کنند » 📚بحار الانوار ج 27 ص 205 👌اینکه امروزه یزید ها و حجاج ها و بنی العباس ها ، و سایر دشمنان ، که بزرگترین دشمنی ها را با اهل بیت علیهم السلام کردند ، مورد خشم همه انسانهای آزاده هستند و یاد و نام نیکی از آنان باقی نمانده ، و در مقابل یاد و نام اهل بیت علیهم السلام روز به روز ، و سیع تر و گسترده تر می شود ، گواه روشنی بر جایگاه رفیع اهل بیت و جایگاه پست دشمنان اهل بیت در نزد خداوند است ، این در حالی است که روز قیامت هم بزرگترین عذابها در انتظار دشمنان اهلبیت علیهم السلام است . 👌شاعر از این جایگاه پست دنیوی و جایگاه ذلت بار اخروی دشمنان اهل بیت تعبیر می کند به این که هر کس با آل علی دشمنی کند ، هم در دنیا جز بد نامی و مغضوب الهی شدن و فراموشی چیزی برایش باقی نماند و هم در آخرت شدیدترین عذاب ها در انتظارش است و این تعبیر را به زیبایی به شعر آورده و می گوید ؛ « هر کس که به این سلسله ی پاک جفا کرد      بد کرد، نفهمید، غلط کرد، خطا کرد  دیدی که یزید از ستم و کینه چه ها کرد      آخر به دَرَک رفت و به روحش شَرَر افتاد                                      با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!  اولادِ اُمَیّه چو دَرِ کینه گشودند      بر عِترَتِ اطهار بسی ظلم نمودند  آخر همگی بِیدَقی از لعن ربودند      دیدیم که از نام و نشانشان، اثر افتاد                                         با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!  حَجّاج که شد منکر هر خارقِ عادات      می کُشت به هر روز، بسی شیعه و سادات  امروز به او لعن کنند اهلِ سعادات      آوازه ی ظلمش به همه بحر و بر افتاد                                         با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد . 🌐http://yon.ir/CEXKs 👌می بینیم که شاعر به زیبایی مقصود خود را از « بر افتادن » دشمنان اهل بیت علیهم السلام بیان می کند که مقصودش، فراموشی و بدنامی و مغضوبی در دنیا و عقاب در آخرت است ، نه آنکه مقصودش لزوما ، کشته شدن دشمنان اهل بیت به دست موالیان و شیعیان باشد . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌معاند در ادامه قلت شیعیان آل علی علیهم السلام را دلیلی بر عدم حقانیت آنان گرفته است در حالی که توجه ندارد که هيچگاه اكثريت نشانه حقانيت و اقليت نشانه خلاف آن نيست، در طول تبليغ پيامبران، از زمان حضرت نوح (عليه السَّلام) تا عصر حضرت خاتم مؤمنان در اقليّت بودند. قرآن آنگاه كه مبارزات پى گير انبيا را ياد مى كند، پيوسته تذكر مى دهد ، گروندگان و مؤمنان به آنان بسيار اندك بودند. درباره نوح كه نهصد و پنجاه سال به تبليغ پرداخت، مى فرمايد ؛ «جز اندكى به همراه او ايمان نياوردند». ( هود 40) در آيه ديگر مى فرمايد:«اندكى از بندگان من سپاسگزارند». (سبا 13) ❕قرآن درباره پيروى از اكثريت به پيامبر هشدار مى دهد و مى فرمايد ؛ «اگر از اكثریت مردم روى زمين پيروى كنى، تو را از راه خدا گمراه مى كنند». ( انعام 116) و باز به پيامبر يادآور مى شود: «هر چند بكوشى، اكثريت مردم ايمان نمى آورند». ( یوسف 103) 👌بزرگترين جمعيت ها در جهان از آنِ كشورهايى چون چين با حدود يك ميليارد و سيصد مليون نفر و هند با بيش از يك ميليارد نفر جمعيت است كه اكثريت مردم آنها را مادى گرايان و بت پرست ها تشكيل مى دهند. اگر مجموع جمعيت مسلمانان را كه يك ميليارد و سيصد ميليون تخمين زده مى شود نسبت به جمعيت 6 ميلياردى كره زمين، بسنجيم، از اكثريت برخوردار نيستند. ❕اميرمؤمنان على بن ابى طالب (عليه السَّلام) در يكى از سخنان حكيمانه خود درباره شناخت حق و باطل، بيانى دارد كه يادآور مى شويم ؛ 👌در جنگ جمل مردى از اميرمؤمنان سؤال كرد: آيا با طلحه و زبير نبرد مى كنى، در حالى كه آنان از برجسته ترين اصحاب پيامبرند؟ امام در پاسخ فرمود: تو در اشتباهى. عظمت و بزرگى اشخاص، نشانه حق و باطل نيست، حق را بشناس تا اهل آن را بشناسى؛ و باطل را بشناس، آنگاه اهل‏ آن را خواهى شناخت». 📚ارشاد القلوب ج2 ص296 ❕گذشته از اين، شيعه هر چند نسبت به جمعيت كل مسلمانان، در اقليّت است، ولى براى خود، جمعيت عظيمى را در جهان تشكيل مى دهند و لذا در غالب نقاط جهان حضور مؤثر دارند. علاوه بر كشورهاى ايران و عراق و آذربايجان و بحرين و لبنان كه اكثريت آنها را شيعيان تشكيل مى دهند، در تمام كشورهاى اسلامى، اقليت قابل ملاحظه اى از شيعيان وجود دارد كه براى خود مساجد، مؤسسات، مدارس و برنامه هاى فرهنگى دارند . ❕اصولًا بايد توجه كرد كه شيعه به عنوان اپوزيسيون و مخالف نظام حاكم شناخته مى شد و نظام هاى سياسى براى سركوب بلكه ريشه كن كردن آنها، به آنان لقب «روافض» داده بودند. به عنوان نمونه، سلطان محمود غزنوى پس از تسلط بر شرق خراسان، به ريشه كن كردن دو گروه، يكى شيعه و ديگرى معتزله همت گمارد، چندان كه آثار علمى و كتابخانه هاى آنان را از بين برد تا اثرى از تشيع و معتزله باقى نماند. او پيوسته اهل حديث و كراميه را تقويت مى كرد، و شيعه و معتزله را دشمن اصلى خود مى دانست. 📚یادداشت های قزوینی ، حواشی ، ج 7 ص 60 ❕صلاح الدين ايوبى، پس از خيانت به فاطميان، تصميم بر قتل عام شيعه‏ گرفت و گروه بى شمارى از آنان را كشت. 📚اعیان الشیعه ج 3 ص 30 👌در دوران حكومت عثمانى، در زمان سلطان سليم به خاطر فتواى يك فقيه حنفى به نام نوح، 000، 40 شيعه در تركيه فعلى سر بريده شدند. 📚البلاد العربیه و الدوله العثمانیه ، ص 40 ❕در دوران حكومت جزّار در لبنان، در جبل عامل حمام خون به راه افتاد و نسل كشى شيعه صورت گرفت، به گونه اى كه كتاب هاى آنان مدت ها به جاى هيزم در تنور نانوايان مى سوخت. 📚دائره المعارف اللبنانیه ، فواد البستانی ، در شرح حال ابراهیم یحیی 👌با توجه به اين كشتارهاى دسته جمعى، بقاى شيعه در جهان، آن هم با يك فرهنگ قوى و جامع و داشتن علما و دانشمندان مبرز در تمام رشته هاى اسلامى و علمى، يكى از معجزات الهى است كه در پرتو عنايتش، مظهر اسلام راستين بدون تحريف به جاى مانده و خوشبختانه روز به روز نور آن راه گروه بيشترى از انسان ها را روشن نموده و پرده هاى جهل و تعصب را از چهره تاريخ كنار مى زند. 📚راهنمای حقیقت ص 62 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند در مورد « مسخره کردن دیگران توسط خداوند » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1242
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند در مورد معنای کلمه « نکاح » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1228
🤔 ❔ تناقضات فقه روافض 🔥 به دو حدیث زیر (که هردو صحیح هستند)، توجه کنید 👇🏻 ✍🏻 ابن‌عمّار می‌گوید : از امام جعفر صادق پرسیدم : وقتی برای نماز ایستادم، «بِسْمِ‌اللَّه» را در سوره‌ی حمد، بخوانم؟ امام فرمود : «بله». پرسیدم : وقتی حمد را خواندم، همراه سوره نیز دوباره «بِسْمِ‌اللَّه» بخوانم؟ امام فرمود : «بله». 📚 کافی/ شیخ‌کلینی/ ج٦ ص١٤٦ ✅ علّامه مجلسی : این روایت، کاملاً صحیح است. (مرآةالعقول ١٠٦/١٥) ✍🏻 محمد حلبی و برادرش، از امام جعفر صادق پرسیدند : درمورد کسی‌که هنگام خواندن سوره حمد، "بِسْمِ‌اللَّه" را می‌خوانَد؛ امام صادق فرمود : «بله. (باید بخوانَد)، چه خواست نماز سرّی بخوانَد و چه جهری» آن‌دو پرسیدند : آیا "بِسْمِ‌اللَّه" را با سوره‌ی بعد نیز بخوانَد؟ امام فرمود : «نه». 📚 تهذيب‌الأحكام شیخ‌طوسی ٦٨/٢ ✅ علّامه مجلسی : این روایت نیز، کاملاً صحیح است. (ملاذ الأخيار ٥٠٨/٣) 🔷 دوستان! چنانکه مشاهده کردید، امام صادق در یک‌جا دستور داد که «بِسْمِ‌اللَّه» را برای سوره‌ی بعد حمد، بخوانید. و در جای دیگر دستور داد که نخوانید. 😐 و هردو هم، کاملاً صحیح بود 😑 روافض بیچاره، با این تناقضات چه کنند؟ چرا امامان معصوم! ، تناقض‌گویی می‌کنند؟ آیا این بود فقه جعفری؟! 💠💠 👌ما معتقدیم که « بسم الله الرحمان الرحیم » جزء سوره حمد و تمام سوره های قرآن به غیر از سوره برائت می باشد ، و در این باره تصریحات فراوانی از اهل بیت علیهم السلام موجود است . ❕« راوی از امام صادق علیه السلام سوال کرد ، زمانی که فاتحه الکتاب را تمام کردم ، آیا با سوره پس از آن ، بسم الله الرحمان الرحیم را بگویم ؟ امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « بله » 📚الکافی ج 3 ص 312 ❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « آنان با کرامت ترین آیه قرآن که بسم الله الرحمان الرحیم بوده است را سرقت کردند ( اشاره به اینکه در آغاز سوره ها آن را نمی خوانند )» 📚تفسیر عیاشی ج 1 ص 19 ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « پایان یک سوره با نزول بسم الله الرحمان الرحیم بوده که به عنوان ابتدا و آغازی برای سوره بعدی است » 📚مستدرک الوسائل ج 4 ص 165 🔸 « به علی علیه السلام خبر دادند که گروهی بسم الله الرحمان الرحیم را از آغاز سوره ها حذف می کنند ، امام علیه السلام فرمود ؛ بسم الله آیه ای از قرآن ( در آغاز همه سوره ها است ) که شیطان موجب شده آنان آن را حذف کرده و فراموش کنند » 📚تفسیر عیاشی ج 1 ص 21 🔸امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « خدا آنان را بکشد ، آنان را چه می شود که نسبت به عظیم ترین آیه در کتاب خدا یعنی بسم الله الرحمان الرحیم می پندارند که اگر بلند و آشکار گفته شود ، بدعت است » 📚تفسیر عیاشی ج 1 ص 21 👌در این باره روایات فراوان دیگری نیز است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 6 ص 57 باب 11_ مستدرک الوسائل ج 4 ص 164 باب 8 👌اما برخی اهل سنت و پیروان ابوحنیفه ، مالک ، اوزاعی ، ابوالحسن کرخی و ... معتقدند که بسم الله جزء سوره های قرآن نمی باشد ؛ 📚المبسوط ج 1 ص 15_ تفسیر قرطبی ج 1 ص 93_ احکام القرآن ، ابن عربی ، ج 1 ص 2_ الاستذکار ج 2 ص 175_ المجموع ج 3 ص 334_ مغنی ابن قدامه ج 1 ص 480_ عمده القاری ج 5 ص 284 _ تفسیر کبیر ج 1 ص 194_ نیل الوطار ج 2 ص 218 👌همینان در ائمه نیز می زیستند و پیروان این عقیده ، اگر می دانستند که ائمه علیهم السلام و پیروانشان ، بسم الله الرحمان الرحیم را جزء سوره ها می دانند و با آنان در این مساله مخالفت می کنند ، امامان علیهم السلام و شیعیان را تحت فشار قرار می دادند ، لذا امامان در مواردی از روی تقیه می فرمودند که با سوره پس از حمد مثلا ، بسم الله الرحمان الرحیم را نخوان ، یا در سوره حمد می توانی بسم الله الرحمان الرحیم را آهسته بخوانی ، این دستورات و بیانات اهل بیت علیهم السلام از باب تقیه و مطابق با نظر اهل سنت ، از این جنبه ایراد شد ، تا گزندی از جانب آنان به شیعیان وارد نشود ، این روایات را شیخ حر عاملی تحت باب ذیل نقل می کند ؛ « جواز ترک بسمله ( بسم الله الرحمان الرحیم ) از روی تقیه و جواز ترک آشکارا گفتن آن ... از روی تقیه » 📚وسائل الشیعه ج 6 ص 60 باب 12 👌اما وهابی جاهل و بی خبر این بیان تقیه ای ، امامان علیهم السلام را دلیل بر تناقض در فتوای آنان دانسته است در حالی که هیچ تناقض و تضادی در کار نیست ، لذا مرحوم صاحب حدائق می نویسد ؛ « این اخبار ( که می گوید نیازی نیست که بسم الله را در سوره پس از حمد بگویی ) از روی تقیه صادر شده است ، چنان که شیخ طوسی در استبصار به این نکته تصریح کرده است » 📚الحدائق الناضره ج 8 ص 109 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
👌جناب تبریزیان و شاگردانش ( مدعیان دروغین طب اسلامی ) کلاس هایی تحت عنوان شرح رساله ذهبیه برگزار می کنند و با استناد به یک رساله تحریف شده ، با جان مردم بازی می کنند ، تفصیل پاسخ را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2295 ❕در گذشته توضیح داده ایم که ما در اسلام چیزی تحت عنوان « طب اسلامی » نداریم و هر چه است «طب سنتی » است . آقای تبریزیان در این رابطه دچار انحراف و اشتباه شده است ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1693 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1694
💐کانال به مناسبت فرا رسیدن سالروز ولادت حضرت زینب کبری تقدیم می کند 💐 💠شمه ای از این بانوی بزرگوار ؛ 1⃣نام ایشان به الهی انتخاب شد؛ ❕مرحوم بحرانی روایت می کند؛ « زمانی که زینب به دنیا آمد حضرت زهرا او را به نزد حضرت علی آورد و عرضه داشت که نامی برای او انتخاب کند. ❗️علی علیه السلام فرمود که باید نام او را انتخاب کند و من از پیامبر پیشی نمی گیرم این درحالی بود که پیامبر در سفر بود. 🔶زمانی که پیامبر از سفر آمد از نام نهادن بر او خود داری کرد و فرمود خداوند باید نام او را انتخاب کند . ❕جبرئیل نازل شد و سلام خداوند را به آنان رساند و فرمود نام او را زینب بگذارید خداوند این نام را برای او اختیار کرده است .سپس آنها را از مصائب او خبر داد .پیامبر گرامی گریه کردند و فرمودند: « هر کس بر مصائب این دختر گریه کند همانند آن است که بر دو برادرش حسن و گریه کرده است» 📚عوالم العلوم ج11 قسم 2 ص947 2⃣ ایشان ؛ ❗️امام سجاد علیه السلام فرمود: « من هیچگاه ندیدم عمه ام نماز شبش را نشسته بخواند جز شب یازدهم محرم که عمه ام حتی در آن شب حزین هم عبادت مستحبش را ترک نکرد در حالی که تمام عزیرانش را از دست داده بود و انواع مصائب بر او وارد شده بود» 📚همان مدرک ص953 3⃣علم و آن حضرت ؛ ❕امام سجاد در مورد ایشان فرمود: « عمه ام بحمد الله عالمه ای هستند که تعلیم بشری ندیده اند و فهیمه ای هستند که مورد تفهیم بشری قرار نگرفته اند» 📚الاحتجاج ج2 ص305 ❗️این روایت به علم الهی ایشان را اثبات می کنند . 🔷و یا نوشته اند: « ایشان مجلس خاصی برای زنان داشتند که زنان در آن حاضر می شدند و تفسیر قرآن را از ایشان می دیدند» 📚زینب الکبری ، جزائری ، ص34 📚عوالم العلوم ج11 قسم 2 ص954 4⃣عفت و ایشان؛ ❕یحیی المازنی می گوید: « من مدت زیادی در مدینه همسایه امیر مومنان بودم .هیچگاه دخترش زینب را ندیدم و صدایش را نشنیدم . زمانی که می خواست برای زیارت قبر پیامبر برود شبانه از منزل خارج می شد .حسن از جانب راست و حسین از جانب چپ و امیر مومنان از پیش رو او را همراهی می کردند .زمانی که به قبر می رسیدند روشنایی که به همراه داشتند را کم می کردند تا کسی زینب را نبیند» 📚همان مدرک ص955 6⃣عظمت و ایشان ؛ ❗️در روایات وارد شده است؛ « زمانی که زینب به زیارت حسین می رفت ، حسین به سبب تعظیم او بر می خواست و او را در جای خود می نشاند » 📚همان مدرک ص955 پرسمان_اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔▪️[تفسير فرات الكوفي]:|٣۰٨|_{...جابر عن أبي جعفر قال: في مسجد الكوفة إذ أتته امرأة ....فنظر الیها ثم قال کذبت یاجریه یا بذیه یا سلسلع ویا سلفع التی لاتحیض من حیث تحیض النساء} ◼️|٣۰٨|-علی در مسجد کوفه بود، که زنی آمد از شوهرش شکایت داشت علی به ضرر زن حکم داد آن زن به علی گفت: نه، به خدا سوگند تو قضاوت درستی نکردی و به عدالت بین رعیت حکم نکردی و در نگاه خدا حکمت پسندیده نیست، علی به او نگاه کرد و گفت👈🏿: تو کذابی، ای گستاخ، ای زبان دراز ای بی شرم، ای کسی که از پشت {دبر} حیض می شوی و مانند دیگر زنان بارور نمیشوی....👉🏿 ▫️حدیث فوق با اسناد مختلف در کتب خود شیعیان روایت شده و ما میتوانیم ادبیات علی را مشاهده نماییم که دقیقا رفتار مراجع امروز شیعه در برخورد با مخالفین است... 💠💠 👌 اصل روایت مذکور چنین است ؛ « جابر از امام باقر عليه السّلام نقل كرد كه روزى امير المؤمنين عليه السّلام در مسجد كوفه بود زنى وارد شد و از شوهر خود شكايت نمود. علي عليه السّلام به نفع شوهر حكومت كرد. زن با خشم تمام گفت بخدا قسم در اين قضاوت حق را رعايت نكردى و به عدالت رفتار ننمودى و مساوات را در نظر نگرفتى خدا از چنين قضاوتى راضى نيست. ❕علي عليه السّلام به دقت در او نگاه كرده فرمود دروغ گفتى بى‏ حيا زن بد زبان تندخو زنى كه مانند ساير زنان باردار نميشود (در خبر ديگر چون ساير زنان حيض نمى‏ بيند). 🔸از شنيدن اين سخنان زن با ترس و وا ويلا گويان برگشت با خود ميگفت پرده ‏ى مرا كه مستور بود گشادى اى پسر ابو طالب! عمرو بن حريث (مخزومى كه از مخالفين علي عليه السّلام بود) از پى آن زن رفت به او گفت سخنى با علي گفتى كه مرا شاد كرد اما او در جواب تو را چنان سرزنش نمود كه با وا ويلا برگشتى و فرار كردى. ❕گفت: بخدا قسم علي واقع را بيان كرد و خبر از مطلبى داد كه من آن را از شوهرم پنهان داشته بودم از وقتى با من ازدواج كرد و هم از پدر و مادرم (من مانند ساير زنان حيض نميشوم) 🔸عمرو بن حريث از خدمت علي عليه السّلام بازگشت و سخنان زن را نقل نموده گفت من سابقه كهانت از شما نداشتم. ❕على عليه السّلام فرمود اين كهانت نيست خداوند ارواح را دو هزار سال قبل از بدنها آفريد وقتى روح‏ها را در بدن‏ها تركيب نمود در پيشانى آنها رقم زد كه مؤمن است يا كافر و آنچه گرفتار خواهند شد و هر كار خوب يا بدى كه انجام مى‏ دهند در يك سطح كوچكى به اندازه گوش موشى آنگاه در اين مورد آيه بر پيامبر اكرم نازل كرد: إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِلْمُتَوَسِّمِينَ پيامبر اكرم متوسم بود من نيز بعد از او متوسم هستم و ائمه از فرزندان من متوسمين هستند وقتى دقت‏ كردم متوجه آنچه در اين زن بود شدم از چهره و پيشانيش.» 📚بصائر الدرجات ، ج 1 ص 354 _ تفسیر فرات کوفی ص 230 _ مناقب آل ابی طالب ج 2 ص 267 ❕نخست باید توجه کرد که این روایت در هر کتابی که نقل شده است ، یا بدون سند و مستقیما از امام باقر علیه السلام نقل شده که روشن است روایت بدون سند ، ضعیف است و یا از راویان ضعیف نقل شده است . 👌در سند آن ابراهیم بن ایوب است که مجهول است ؛ 📚زبده المقال من معجم الرجال ج 1 ص 66 ❕و عمرو بن شمر است که اهل جعل حدیث بوده است و به جابر جعفی نسبت می داده است ؛ 📚رجال نجاشی ص 287 ❕و عباد بن سلیمان است که توثیقی ندارد . 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 4 ص 333 ❕از سوی دیگر ، روایت مذکور خبر از ماقع و واقعیت خارجی است و هیچ گونه توهینی در آن نیست . زن مذکور با بی حیایی و تند خویی و دروغگویی به حکم عادلانه علی علیه السلام اعتراض کرد و حضرت او را به اوصاف مذکور توصیف کرد ، و از سوی دیگر ، زن مذکور در برابر علی علیه السلام اظهار عداوت و دشمنی کرد ، و چنان که در گذشته توضیح داده ایم ، دشمن و معاند با علی علیه السلام از ایمان خارج است و احترامی ندارد ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11348 👌با توجه به این که فرد مذکور حرمتی نداشت ، علی علیه السلام گوشه ای از حالات شخصی اش را بازگو کرد تا متذکر شود که با کسی دشمنی می کند که حجت الهی بوده و به تعلیم الهی آگاه به غیب و نهان افراد است ، باشد که این تذکر موجب هدایت زن شود . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕شبیه این نقل ، نقل دیگری از امام صادق علیه السلام است که فرمود ؛ « امیرالمومنین علیه السلام بر منبر مشغول سخنران بودند که زنی بد خلق و خو آمد که امیرالمومنین پدر و برادر او را کشته بود { طبعا از کفار و محاربان اسلام بوده اند یا مرتکب خلافی شده بوده اند که سزای آنان چنین بوده است } و آن زن گفت : این {مرد} محبوبان و دوستان {من} را کشته است.امیرالمومنین علیه السلام به آن زن نگاه کرد و گفت : ای زن جسور و بی باک،ای زن بد دهان،ای زن مرد نما،ای زن که چون زنان دیگر حیض نمی بینی،ای زنی که بر { فرجش} چیزی آشکارا آویزان است.آن زن رفت و عمرو بن حریث (لعنة الله علیه) که عثمانی مذهب بود او را دنبال کرد و به او گفت : ای زن،چه بسیار چیز های عجیبی که پسر ابو طالب به ما می گوید و ما حق یا باطل بودن آن را نمی دانیم و این خانه ی من است.داخل شو و من همسرانی دارم تا نگاه کنند و ببینند که این درست است یا نه و به توی پولی می دهم.زن وارد خانه شد و عمرو بن حریث به همسرانش دستور داد تا نگاه کردند و دیدند بر فرج آن زن چیزی آشکارا آویزان است و آن زن گفت : وای،علی بن بن ابی طالب از آن آگاه بود و هیچ کس از آن خبر نداشت جز مادرم یا قابله ام.عمرو بن حریث به آن زن پولی داد.» 📚بصائر الدرجات ج 1 ص 359_ اثباه الهداه ج 3 ص 466 ❕در سند این نقل هم عیسی بن سلیمان وجود دارد که مجهول است ؛ 📚زبده المقال ج 2 ص 130 👌و عمر بن عبد العزیز بوده که علمای رجالی سخنانی در مذمت روایات او بازگو کرده اند ؛ 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 6 ص 96 ❕بنابراین این روایت هم سندا ضعیف است ، گذشته از آنکه علی علیه السلام خبر از اوصافی می دهد که آن زن متصف به آن بوده است و این توهین محسوب نمی شود و از سوی دیگر ، چون فرد مذکور دشمن علی علیه السلام بوده ، حرمتی نداشته است و علی علیه السلام از احوالات شخصی او ، اخباری را دادند تا نشان دهند ، حجت الهی بوده و آگاه به غیب ، شاید زن بدخوی روایت ، متذکر شود و از طریقه دشمنی با علی علیه السلام ، باز گردد . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
👌ازدواج انسان با جن ، امکان وقوعی ندارد و دلیلی بر این مطلب نیست ، تفصیل پاسخ را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2296
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند را که مدعی است ازدواج علی علیه السلام و فاطمه صدیقه ، سلام الله علیها با رضایت فاطمه نبوده و نیز علی علیهما السلام ، شمائل زیبایی نداشته است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2297 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2298 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2299
🤔 ❔سوال بنده این بود که ظاهرا عده ای از علمای شیعه در اصل وجود مبارک حضرت ام کلثوم سلام الله علیها دخت گرامی حضرت امیرالمومنین و حضرت زهرای اطهر صلوات الله علیهما شک داشته و معتقدند حضرت زینب سلام الله علیها تنها دختر امیرالمومنین از حضرت زهرا سلام الله علیهاست بنابر نظر این عده ٬ نام ام کلثوم که در منابع تاریخی آمده یکی از نامهای حضرت زینب سلام الله علیها میباشد و اساسا این دو اسم متعلق به یک شخص میباشد نه دو نفر!! خواهشا درمورد اصل وجود آن حضرت و نظر علمای شیعه درباره تعداد فرزندان امیرالمومنین و حضرت زهرا صلوات الله علیهما روشنگری بفرمایید همچنین درباره ماجرای ازدواج حضرت ام کلثوم سلام الله علیها با غاصب دوم سوال داشتم که آیا این ماجرا صحت دارد یا خیر ❗️❗️ 💠💠 👌حضرت امير المؤمنين عليه السّلام را از ذكور و اناث به قول شيخ مفيد بيست و هفت تن فرزند بود؛ چهار نفر از ايشان امام حسن و امام حسين و زينب كبرى ملقّب به عقيله، و زينب صغرى است كه مكنّات است به امّ كلثوم، و مادر ايشان حضرت فاطمه زهراء سيّدة النّساء عليهم السّلام است. 📚منتهی الامال ج 1 ص 448_ ارشاد مفید ، یک جلدی ، ص 404_ بحار الانوار ج 42 ص 89 ❕مرحوم طبرسی نیز می نویسد ؛ « دو دختر علی علیه السلام از فاطمه زهرا ، زینب کبری و زینب صغری بوده که لقب او ام کلثوم است » 📚تاج الموالید ص 75 _ اعلام الوری ص 203 ❕صاحب کتاب العدد القویه نیز مطابق نقل علامه مجلسی دربیان دختران علی علیه السلام می نویسد ؛ « زینب کبری و زینب صغری که کنیه اش ام کلثوم بود از فاطمه دختر رسول الله » 📚بحار الانوار ج 42 ص 74 ❕همین سخن در کتاب « مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه » ص 76 آمده است . 🔸مرحوم ابن شهر آشوب نیز می نویسد ؛ « فرزندان علی از فاطمه ،حسن ، حسین ، محسن که سقط شد ، زینب کبری و ام کلثوم کبری که عمر با او ازدواج کرد» 📚مناقب آل ابی طالب ، ج 3 ص 304 ❕در کتاب « پیشوایان هدایت » که ترجمه کتاب شریف « اعلام الهدایه » است ، چنین آمده است ؛ « زهراى بتول عليها السّلام از امير مؤمنان على عليه السّلام صاحب دو فرزند پسر، سالار جوانان بهشت امام حسن و امام حسين عليهما السّلام و دخترانى فداكار و شكيبا به نام زينب و ام كلثوم شد » 📚پیشوایان هدایت ج 3 ص 21 ❕ابن ابی الحدید هم می نویسد ؛ «زينب كبرى و ام كلثوم كبرى مادرشان فاطمه بنت رسول خدا است‏ » 📚شرح نهج البلاغه ج 2 ص 475_ اعیان الشیعه ج 7 ص 136 ❕ابن اثير در بيان فرزندان على عليه السّلام از فاطمه بنت رسول الله مى‏ نويسد ؛ «زينب كبرى و ام كلثوم كبرى » 📚الکامل فی التاریخ ج 3 ص 263 ❕همین سخن را ابن حزم در جمهره الانساب ص 37 و مسعودی در مروج الذهب ج 2 ص 92 ذکر می کنند . 👌اکثر علمای شیعه ، ازدواج ام کلثوم با عمر را که با تهدید و ارعاب صورت گرفت ، ذکر کرده اند ، چنانکه صاحب « تکمله الرجال » می نویسد ؛ « ام کلثوم ، کنیه دختر امیر مومنان است که با برادرش حسین در کربلا حاضر بود ، و مشهور نزد اصحاب و اخبار آن است که عمر از روی غصب و به زور با او ازدواج کرد » 📚تکمله الرجال ج 2 ص 698 ❕ابن طاووس هم می نویسد ؛ « ام کلثوم با عمر بن خطاب ازدواج کرد ،اصحاب و علمای ما گفته اند که عمر پس از امتناع شدید علی علیه السلام ( و از روی غصب و زور » با او ازدواج کرد » 📚همان مدرک 👌مرحوم طبرسی نیز این ازدواج را مستند به نظریه علمای شیعه و صاحبان اجماع و اتفاق می داند . 📚اعلام الوری ص 204 ❕صاحب کتاب « قاموس الرجال » هم این ازدواج را قطعی می کند که اکثر علمای محقق امامیه قائل به آن هستند ، ازدواجی که از روی تهدید و ارعاب صورت گرفت . 📚قاموس الرجال ج 12 ص 216 👌بنابراین این که برخی در صدد انکار این برآمدند که اساسا علی علیه السلام دارای دختری به نام ام کلثوم نبوده است ، یا اصل ازدواج ام کلثوم با عمر را زیر سوال می برند در حالی که روایات متعددی در این باره در کتب ما منقول است و علمای بزرگی هم به آن تصریح کرده اند ، رویه و طریق مناسبی را در پیش نگرفته اند . ❕برخی می گوید ، ام کلثومی که به عقد عمر در آمد ، دختر ابوبکر بود که در دامان علی علیه السلام بزرگ شده بود ، نه ام کلثوم دختر فاطمه سلام الله علیها و می گویند ؛ « عمر بن خطاب احتمالا با شخصی به نام ام کلثوم ازدواج نموده اما نه آن ام کلثومی که مورد ادعای وهابیت است ،بلکه این ازدواج با ام کلثوم دختر ابوبکر بوده که این دختر بخشی از زندگی خود را در خانه امیر مومنان گذرانده است » 📚شبهات فاطمیه ، عصیری ، ص 317 🔸ادامه 👇
👌ادامه 👇 ❕مستند اصلی این بزرگواران ، سخن شارح صحیح مسلم ، نووی در تهذیب الاسماء است که می گوید ؛ « سخن در دو خواهر عایشه است ... در اسماء الرجال در باب چهارم گذشت ، این دو خواهر ،اسماء دختر ابوبکر و ام کلثوم دختر ابوبکر هستند ، و همین ام کلثوم است که عمر با او ازدواج کرده است » 📚تهذیب الاسماء و اللغات ، ص 507 ❕در حالی که نووی ، اگر چه گفته است که عمر با ام کلثوم دختر ابوبکر ازدواج کرده است ، چند صفحه قبل تر می گوید ، عمر با ام کلثوم دختر علی علیه السلام هم ازدواج کرده است ؛ « ام کلثوم بنت علی بن ابی طالب ...و هی بنت فاطمه رضی الله عنها ... تزوجها عمر بن خطاب ...» 📚همان منبع ص 503 ❕بنابراین استدلال به قول نووی ، مشکلی را نمی تواند حل کند . 👌استاد سبحانی هم می نویسد ؛ « برخى از نويسندگان معتقدند امّ كلثومى كه به تزويج خليفه درآمد، ربيبه امام على (عليه السَّلام) بود، نه دختر صلبى او، زيرا اسماء بنت عميس پس از درگذشت جعفر بن ابى طالب، با ابوبكر ازدواج كرد و از اين ازدواج دخترى به نام امّ كلثوم متولد شد. پس از درگذشت خليفه نخست، اسماء با على (عليه السَّلام) ازدواج كرد و دختر خود را به عنوان ربيبه به خانه امام آورد، سپس همين ربيبه به عقد عمر بن خطاب درآمد. ❕اين نظريه چندان استوار نيست، زيرا صحيح است كه ابوبكر دخترى به نام امّ كلثوم داشت، ولى مادر او «حبيبه» دختر يكى از انصار، به نام زيد بن خارجه بود. امّ كلثوم دختر ابى بكر را طلحة بن عبيداللّه تزويج كرد و از او فرزندانى به نام هاى محمد و زكريا و عايشه به دنيا آمدند. پس از كشته شدن طلحه، عبدالرحمن بن عبداللّه وى را تزويج كرد. 🔸خلاصه اين كه اسماء بنت عميس با ازدواج با ابى بكر، جز يك فرزند به نام «محمد» به دنيا نياورد، بنابراين نمى توان گفت امّ كلثوم مورد گفتگو، دختر اسماء بنت عميس است، زيرا اصلًا اسماء دخترى از ابى بكر نداشت و امّ كلثوم كه دختر ابى بكر بود، از مادرى به نام «قتيله» متولد شده و او هم با طلحة بن عبيداللّه (نه عمر ابن خطاب) ازدواج نمود. ( اسد الغابه ج 5 ص 395)» 📚راهنمای حقیقت ص 615 👌ما در گذشته بر اساس نصوص روایات و تصریحات بزرگان شیعه ، معتقد شدیم که ازدواج مذکور ، با تهدید و ارعاب صورت گرفته و هیچ گونه فضیلتی را برای عمر ثابت نمی کند ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5339 👌انگيزه ظاهرى خليفه براى ازدواج، حديثى بود كه از پيامبر نقل مى كرد ؛ «هر نوع پيوند نسبى و سببى روز قيامت از هم گسسته مى شود، جز پيوند با من از طريق نسب يا سبب». 👌آنگاه خليفه افزود: من با پيامبر مدّت ها زندگى كرده ام، مى خواهم اين كار انجام بگيرد. ولى در باطن انگيزه ديگرى در كار بود و آن اين كه از اين طريق مى خواست بر اعمال گذشته خود سرپوش بگذارد و با آن پيوند خويشاوندى، گذشته به فراموشى سپرده شود. ❕آنگاه كه خواستگارى انجام گرفت، اميرمؤمنان به صورت هاى مختلف عذر خواست كه اين كار انجام نگيرد ؛ 🔸الف. فرمود: دخترم كوچك است (فعلًا هنگام ازدواج او نيست). خليفه پاسخ داد: «به خدا سوگند منظور تو آن نيست، ما مى دانيم منظور تو چيست، تو خواستى از اين كار جلوگيرى كنى». 📚الطبقات الکبری ج 8 ص 464 🔸ب. بار ديگر عمر بر خواستگارى اصرار كرد، حضرت اين بار عذر ديگرى‏ آورد و گفت: من دخترانم را براى پسران برادرم جعفر نگه داشته ام. 📚الاصابه ج 4 ص 469 ❕عمر پاسخ داد: على! او را به ازدواج من درآور، كه در روى زمين كسى بهتر از من با او رفتار نخواهد كرد. 📚الطبقات الکبری ج 8 ص 463 ❕گويا خليفه در اينجا تعهد مى كند كه رفتارش با دختر على رفتار نيك باشد، زيرا خليفه به تندى و بدرفتارى با زنان مشهور بود. 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌🔸ج. اميرمؤمنان به اين درخواست تن نداد و عذر سومى آورد كه من بايد اين مطلب را با خانواده و نزديكانم در ميان بگذارم، طرف مشورت سه نفر بودند: عقيل و حسنين. عقيل از اين پيشنهاد خشمگين شد، و سخن جسارت آميزى به على گفت كه: هر چه زمان بگذرد، در كار خود از واقعيت ها دور مى شوى، به خدا اگر اين كار صورت بگيرد، چنين و چنان مى شود و آنگاه پيامدهاى آن را برشمرد. آنگاه از جاى خود برخاست و در حالى كه لباس خود را به زمين مى كشيد، مجلس را ترك كرد. وقتى خبر مخالفت عقيل به خليفه رسيد، گفت: شگفتا! عقيل مرد نابخرد و نادانى است. 📚مجمع الزوائد ج 8 ص 271 ❕حسنين نيز مانند عموى خود نظر منفى داشتند، امّا ادب را كاملًا رعايت كردند، گفتند: او هم مانند زنان ديگر اختيار امر خود را دارد و خودش مى تواند همسرى براى خود انتخاب كند. 📚همان منبع ❕وقتى عمر از اين رفت و آمدها نتيجه نگرفت، با عموى على (عليه السَّلام) عباس بن عبدالمطلب ملاقات كرد و به او چنين گفت: «من چه عيبى دارم؟ آيا در من مانعى هست؟ عباس متوجه نشد و گفت: موضوع چيست؟ (عمر گفت:) دختر برادر زاده ات را خواستگارى كرده ام، و پاسخ منفى شنيده ام». ❕در اين جا تهديد آغاز مى شود و مى گويد: «به خدا سوگند زمزم را كور مى كنم- با توجه به اين كه آب دادن به حجاج به عهده عباس بود- و هيچ فضيلتى براى شما نمى گذارم مگر اين كه آن را نابود مى كنم، دو نفر را وامى دارم تا شهادت دهند كه برادرزاده ات دزدى كرده است، و آنگاه دست او را قطع مى كنم». وقتى عباس اين سخنان را شنيد و با على در ميان گذاشت، از او خواست كه تزويج دخترش را به او واگذار كند. 📚کافی ج 6 ص 115 ❕شكى نيست كه اين تهديد، كاملًا تهديد توخالى بود، على (عليه السَّلام) مقام و منزلتى بالاتر از اين داشت كه بتوان او را به اين مسائل متهم كرد. ولى اين رفت و آمدها حاكى از اين بود كه از طرف خليفه اصرار بر اين كار وجود دارد، و حضرت بنابر مصالحى به اين كار تن در داد. ❕با توجه به آنچه در كتاب هاى فريقين وارد شده، ازدواج رخ داده و متصدى آن عموى امام، عباس بن عبدالمطلب بوده است، ولى سخن اين جا است كه آيا اين پيوند، با طيب خاطر انجام گرفته و يا فشارهايى از خارج و داخل در آن مؤثر بوده است. 🔸شما با يك محاسبه كوتاه و داورى وجدان مى توانيد پايه اين ازدواج را از منظر طيب نفس و طوع و رغبت به دست بياوريد ؛ 1⃣شكى نيست كه روابط خاندان رسالت با خليفه وقت كاملًا تيره و تار بود ويورش به خانه وحى و هتك حرمت دخت گرامى پيامبر چيزى نيست كه بتوان آن را انكار نمود و ما مدارك آن را در پاسخ های گذشته ارائه كرديم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5204 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8079 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5958 2⃣عمر فردى خشن و تندخوى بود، هنگامى كه خليفه او را بر خلافت برگزيد، گروهى از صحابه بر اين امر اعتراض كردند، و گفتند: يك فرد خشن و تندخو را بر ما مسلط كردى ، جهت آگاهی بیشتر پاسخ گذشته ما را بخوانید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9642 3⃣طبرى مى نويسد: خليفه، نخست از دختر ابى بكر به نام «ام كلثوم» خواستگارى كرد ولى دختر ابى بكر به خاطر تندى اخلاق خليفه، دست رد بر اين خواستگارى زد. 📚تاریخ طبری ج 5 ص 58 4⃣ وجدان خود را قاضى و داور قرار دهيد، آيا خانواده اى كه از اين خواستگار دل خوشى ندارد، و هنوز ناله هاى مادر در گوش آنان طنين انداز است و از طرف ديگر خواستگار، يك فرد جوان و شاداب نيست، بلكه در بخش پايانى عمر خود قرار دارد، و از نظر اخلاق و روحيات، انسان خشن و سخت گير است، در اين شرايط كدام خانواده با طيب خاطر دسته گل خود را در طبق اخلاص نهاده به چنين دامادى تقديم مى كند؟ خانواده هر چه هم از نظر فكرى و اقتصادى پايين باشد، تن به اين كار نمى دهد، چه رسد به خاندان امامت و نبوت. بنابراين نمى توان اين ازدواج را نشانه حسن روابط دانست. ❕آنچه از مدارك شيعى استفاده مى شود، تنها عقدى بوده و بس. و امّا اين كه مراسم ديگرى انجام گرفته يا نه چندان روشن نيست، حتى امام صادق (عليه السَّلام) مى فرمايد: روزى كه عمر بن خطاب درگذشت، اميرمؤمنان، دخترش ام كلثوم را به خانه خود آورد. 📚کافی ج 6 ص 115 ❕مسعودى مى نويسد: عمر از اين ازدواج طرفى نبست و ثمره اى به نام فرزند نداشت. 📚مروج الذهب ج 2 ص 321 👌در كنار اين حادثه، بسيارى از مورخان و رجال نويسان مطالبى را متذكر شده اند كه هيچگاه قابل پذيرش نيست و با كرامت و عفت خاندان رسالت سازگار نمى باشد، از اين گذشته اسانيد آنها نيز مخدوش و مردود است، و لذا ما از آوردن آنها خوددارى مى كنيم ، جهت آگاهی بیشتر ، پاسخ گذشته ما در این رابطه را بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2300 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند ، تحت عنوان « ترس و وحشت امام کاظم علیه السلام از احضارش توسط هارون الرشید » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1542
⚫️َ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ‏ (آل عمران- 169) ✔️قال النبی صلی الله علیه و آله ؛ « ان فوق كل بر برا حتى يقتل الرجل شهيدا فى سبيل اللَّه » « در برابر هر نيكى، نيكى بهترى وجود دارد تا به شهادت در راه خدا رسد كه برتر از آن چيزى متصور نيست » ( بحار الانوار ج 100 ص 15) ⬛️با چشمی اشک بار و دلی پر خون ، شهادت سردار دلها ، سپهبد بزرگوار ، سرلشگر اسلام ، مالک اشتر زمان ، شهید حاج قاسم سلیمانی را تسلیت می گوییم و منتظر #انتقام_سختی که رهبر انقلاب وعده آن را دادند ، هستیم .
⚫️َ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ‏ (آل عمران- 169) ✔️قال النبی صلی الله علیه و آله ؛ « ان فوق كل بر برا حتى يقتل الرجل شهيدا فى سبيل اللَّه » « در برابر هر نيكى، نيكى بهترى وجود دارد تا به شهادت در راه خدا رسد كه برتر از آن چيزى متصور نيست » ( بحار الانوار ج 100 ص 15) ⬛️با چشمی اشک بار و دلی پر خون ، شهادت سردار دلها ، سپهبد بزرگوار ، سرلشگر اسلام ، مالک اشتر زمان ، شهید حاج قاسم سلیمانی را تسلیت می گوییم و منتظر که رهبر انقلاب وعده آن را دادند ، هستیم ، و در رثای آن شهید سر افراز و مالک اشتر زمان ، همان را می گوییم که علی علیه السلام در رثای مالک اشتر گفتند که هنگامى كه خبر شهادت مالك اشتر رحمه الله به امام عليه السلام رسيد، امام عليه السلام درباره او چنين فرمود ؛ « مالك، اما چه مالكى! به خدا سوگند اگر كوه بود يكتا بود و اگر سنگ بود سرسخت و محكم بود. هيچ مركبى نمى‏ توانست از كوهسار وجودش بالا رود و هيچ پرنده ‏اى به قله آن راه نمى‏ يافت‏ » ( نهج البلاغه حکمت 443) ▪️مرحوم علامه مجلسى در در جلد 33 بحارالانوار می آورد كه جمعى از بزرگان طايفه نخع هنگامى كه خبر شهادت مالك اشتر به آن‏ها مى‏ رسد مى‏ گويند ؛ ◼️ خدمت اميرمؤمنان عليه السلام رسيديم ديديم او بسيار اندوهگین است و تأسف مى ‏خورد؛ فرمود: « لِلَّهِ دَرُّ مَالِكٍ وَمَا مَالِكٌ لَوْ كَانَ مِنْ جَبَلٍ لَكَانَ فِنْداً وَ لَوْ كَانَ مِنْ حَجَرٍ لَكَانَ صَلْداً أَمَا وَ اللَّهِ لَيهُدَّنَّ مَوْتُكَ عَالَماً وَ لَيفْرِحَنَّ عَالَماً عَلَى مِثْلِ مَالِكٍ فَلْتَبْكِ الْبَوَاكِى وَ هَلْ مَرْجُوٌّ كَمَالِكٍ وَهَلْ مَوْجُودٌ كَمَالِكٍ‏ » « آفرين بر مالك، چه مالكى! اگر كوه بود كوه تنهاى بزرگى بود و اگر از سنگ بود سنگى بسيار محكم. به خدا سوگند مرگ تو عالَمى را تكان مى‏ دهد و عالَم ديگرى را خوشحال مى‏ كند. (مردم عراق بر مرگ او اشك مى ‏ريزند و مردم شام و ياران معاويه شادى مى‏ كنند) گريه‏ كنندگان براى مثل مالك بايد گريه كنند. آيا شخص اميدوار كننده ‏اى مثل مالك پيدا مى‏ شود؟ آيا موجودى مثل مالك يافت مى ‏شود؟». ✔️يكى از طائفه نخع (قبيله مالك) مى‏ گويد ؛ « على عليه السلام پيوسته اندوهگين بود و بر مرگ مالك تأسف مى‏ خورد به اندازه‏ اى كه ما فكر كرديم او مصيبت ‏زده اصلى است نه ما كه قبيله مالك هستيم و روزهاى متوالى آثار آن در چهره اميرمؤمنان عليه السلام نمايان بود » 📚بحار الانوار ج 33 ص 556 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️امام خمینی ( ره ) ؛ « بکشید ما را ملت ما بیدارتر می شود ، زنده ماندن انقلاب و نهضت ما به این خونریزیهاست » #پرسمان_اعتقادی Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
(ره) ⚫️بكُشيد ما را؛ ملت ما بيدارتر مى‏ شود ؛ ✔️اين رجل فاجرى كه خون عزيز ما را به زمين ريخت، تأييد كرد دين خدا را. يعنى خدا دين خودش را به او تأييد كرد. با ريختن خون عزيز ما، تأييد شد انقلاب ما. اين انقلاب بايد زنده بماند، اين نهضت بايد زنده بماند، و زنده ماندنش به اين خونريزيهاست. بريزيد خونها را؛ زندگى ما دوام پيدا مى‏ كند. بكُشيد ما را؛ ملت ما بيدارتر مى‏شود. ما از مرگ نمى ‏ترسيم؛ و شما هم از مرگ ما صرفه نداريد. دليل عجز شماست كه در سياهى شب، متفكران ما را مى‏ كشيد. براى اينكه منطق نداريد. اگر منطق داشتيد كه صحبت مى‏ كرديد؛ مباحثه مى‏ كرديد. لكن منطق نداريد، منطق شما ترور است! منطق اسلام ترور را باطل مى‏ داند. اسلام منطق دارد؛ لكن با ترور شخصيتهاى بزرگ ما، شخصهاى بزرگ ما، اسلام ما تأييد مى‏ شود. ❕نهضت ما زنده شد. تمام اقشار ايران، باز زندگى از سر گرفت. اگر يك سستى، ضعفى پيدا كرده بود، زنده شد. اگر نبود شهادت اين مرد بزرگ، و اگر مرده بود اين مرد بزرگ در بستر خودش، اين تأييد نمى‏ شد؛ اين موج برنمى‏ خاست. الآن موجى در همه دنيا، همه دنيا، همه دنيايى كه به اسلام علاقه دارند، اين موج بلند شد. ساير كشورها هم؛ برادران‏ من نترسيد از موج. ❕ آن كه مردن پيش چشمش «تَهْلُكه» است نهى «لا تُلقوا» بگيرد او به دست‏ ✔️مردن تهلكه نيست؛ مردن حيات است. آن عالَم، حيات است؛ اين عالم مرده است. از مردن نترسيد، و نمى‏ ترسيم. آنها بايد بترسند كه مردن را از بين رفتن مى ‏دانند؛ هلاك و فنا مى‏ دانند. چرا مسلمين از موت بترسند؟ چرا علما از موت بترسند؟ اين مكتب باقى است؛ مكتب اسلام باقى است؛ اين نهضت باقى است، تا اين ريشه‏ هاى گنديده هم زير خاك بروند؛ تا اين ريشه‏ هاى گنديده هم قطع بشوند؛ تا اين توطئه‏ هاى ضعيف هم خنثى بشوند. ❕خداوند شما را تأييد كند. خداوند برادرهاى ما را، خواهرهاى ما را تأييد كند؛ كه همه براى اسلام مفيد هستيد و همه نهضت را به پيش برديد. الآن هم همه با هم به پيش! و السلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته. 📚صحیفه امام ( ره ) ج 7 ص 183 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔این که در اسلام به مساله شهادت خیلی توجه شده ، نوعی ترویج خودکشی نیست ❗️آیا رسیدن به شهادت در اسلام به عنوان هدف معرفی نشده است ❕آیا این به آن معنا نیست که کشته شدن در اسلام هدف شمرده شده نه کشتن ❗️این عین ترویج خودکشی است که افراد به عشق شهید شدن وارد میدان می شوند نه به عشق کشتن ، تا شهید شوند و به درجات بالا برسند و به خاطر همین هدف مواظبت های لازم را در برابر دشمن نمی کنند تا دشمن آنان را بزند و شهید شوند ؟ این نوعی بی پروایی و خود کشی است ❗️ 💠💠 👌در تاريخ ملتها روزهايى پيش مى ‏آيد كه بدون ايثار و فداكارى و دادن قربانيان بسيار خطرات بر طرف نمى ‏شود، و اهداف بزرگ و مقدس محفوظ نمى ‏ماند، اينجا است كه گروهى مؤمن و ايثارگر بايد به ميدان آيند، و با نثار خون خود از آئين حق پاسدارى كنند، در منطق اسلام به اينگونه افراد شهيد گفته مى‏ شود. ❕اطلاق شهيد از ماده شهود بر آنها يا به خاطر حضورشان در ميدان نبرد با دشمنان حق است، يا به خاطر اينكه در لحظه شهادت فرشتگان رحمت را مشاهده مى‏ كنند، و يا به خاطر مشاهده نعمتهاى بزرگى است كه براى آنها آماده شده، و يا حضورشان در پيشگاه خداوند است آن چنان كه در آيه شريفه وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ (آل عمران- 169) آمده است. 📚تفسیر نمونه ج 21 ص 405 👌در اسلام كمتر كسى به پايه شهيد مى‏ رسد، شهيدانى كه آگاهانه و با اخلاص نيت به سوى ميدان نبرد حق و باطل رفته، و آخرين قطرات خون پاك خود را نثار مى ‏كنند. ❕در باره مقام شهيدان روايات عجيبى در منابع اسلامى ديده مى‏ شود كه حكايت از عظمت فوق العاده ارزش كار شهيدان مى‏ كند. 🔸در حديثى از رسول خدا مى ‏خوانيم ؛ « در برابر هر نيكى، نيكى بهترى وجود دارد تا به شهادت در راه خدا رسد كه برتر از آن چيزى متصور نيست » 📚بحار الانوار ج 100 ص 15 ❕در حديث ديگرى از آن حضرت نقل شده است ؛ « مجاهدان راه خدا رهبران اهل بهشتند » 📚همان منبع ص 15 ❕در حديث ديگرى از امام باقر علیه السلام مى‏ خوانيم ؛ « هيچ قطره ‏اى محبوبتر در پيشگاه خدا از قطره خونى كه در راه او ريخته مى‏ شود، يا قطره اشكى كه در تاريكى شب از خوف او جارى مى ‏گردد، نيست، و هيچ گامى محبوبتر در پيشگاه خدا از گامى كه براى صله رحم برداشته مى‏ شود، يا گامى كه پيكار در راه خدا با آن تكميل مى‏ گردد نمى ‏باشد » 📚همان منبع ❕اگر تاريخ اسلام را ورق زنيم مى‏ بينيم، قسمت مهمى از افتخارات را شهيدان آفريده‏ اند، و بخش عظيمى از خدمت را آنان كرده‏ اند. 🔸نه تنها ديروز، امروز نيز فرهنگ سرنوشت‏ ساز شهادت است كه لرزه بر اندام دشمنان مى ‏افكند، و آنها را از نفوذ در دژهاى اسلام مايوس مى‏كند، و چه پر بركت است فرهنگ شهادت براى مسلمانان، و چه وحشتناك است براى دشمنان اسلام. ❕ولى بدون شك شهادت يك « هدف » نيست، هدف پيروزى بر دشمن و پاسدارى از آئين حق است، اما اين پاسداران بايد آن قدر آماده باشند كه اگر در اين مسير ايثار خون نيز لازم شود از آن دريغ ندارند، و اين است معنى امت شهيدپرور نه این که شهادت را به عنوان یک هدف طلب کنند . 📚تفسیر نمونه ج 21 ص 407 ❕روى همين جهت در آخر حديث مفصلى كه از امير مؤمنان از رسول خدا در باره مقام شهيدان نقل شده مى‏ خوانيم پيامبر سوگند ياد كرد ؛ « سوگند به كسى كه جانم در دست او است كه وقتى شهيدان وارد عرصه محشر مى‏شوند اگر پيامبران در مسير آنها سوار بر مركب باشند پياده مى‏ شوند، به خاطر نور و ابهت آنان و هر يك از آنها هفتاد هزار نفر را از خاندان و همسايگان خود شفاعت مى‏ كند » 📚بحار الانوار ج 100 ص 14 👌بنابراین ، هدف در اسلام از بین بردن دشمن است و برای تحقق این هدف نباید از ایثار خون هراسی داشت ، اما باید کلیه مراقبت ها در میدان نبرد و غیر آن صورت گیرد ، تا دشمن ضربه خورده و هلاک شود ، نه آنکه نیروها به عشق شهادت ، بی محابا و بدون برنامه با دشمن مواجه شوند . ❕بنابراین این اشکال که « شهادت در اسلام ترویج خوکشی است » از پایه و اساس « باطل و بی اساس » است . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭دعایی که مستجاب شد ⚫️شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی در منطقه اروند کنار ؛ ❕خدایا به آن نمازها که در کنار این نهرها خوانده شد قسمت میدهیم عاقبت ما را ختم به شهادت کن .... @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔چرا سردار سلیمانی این قدر برای شهادت دعا می کرد ❗️در کدام حکم اسلامی آمده است که برای مردن و شهادت دعا کنید ❕چرا برای حیات و زندگی دعا نکنیم ؟ دعای برای مردن و شهادت چه مفهومی دارد ❗️❗️ 💠💠 👌دعای برای شهادت ریشه در تعالیم امامان اهل بیت علیهم السلام دارد ، آن بزرگواران هم برای خود ، دعای شهادت می کردند و هم برای صحابه و یاران مخلص و نزدیک خود . ❕پيامبر گرامی فرمود ؛ « شرافتمندانه ترين مرگ، شهادت است.» 📚بحار الانوار ج 100 ص 8 ❕ امام على عليه السلام در دعا براى هاشم بن عتبه گفت ؛ « خدايا! شهادت در راه خودت و همجوارى با پيامبرت را روزى او فرما.» 📚نهج البلاغه خطبه 182 ❕ امام على عليه السلام در بخشى از دعاى خود هنگامى كه آهنگ رويارويى با سپاه معاويه را در صفين كرد گفت ؛ « بار خدايا! اى پروردگارِ آسمانِ بر افراشته ... اگر ما را بر دشمنمان چيره كردى، از ستمگرى دورمان بدار و ما را به سوى حق، راهنمايى فرما، و اگر آنان را بر ما چيرگى دادى، شهادت را روزى ما كن و از فتنه نگاهمان دار.» 📚نهج البلاغه خطبه 171 ❕امام على عليه السلام در پايان عهدنامه خود به مالك اشتر نوشت ؛ « من از خداوند، به [حقّ‏] رحمت گسترده و قدرت عظيمش بر برآوردن هر خواهشى، مسألت دارم كه ... عاقبت من و تو را به سعادت و شهادت ختم فرمايد.» 📚نهج البلاغه نامه 53 ❕امام زين العابدين عليه السلام در دعا می گفت ؛ « و باز او را مى‏ ستايم ... ستايشى كه به واسطه آن، در زمره اولياى نيكبخت او و در سلك شهيدانِ كشته شده به شمشير دشمنان وى درآييم.» 📚صحیفه سجادیه دعای 1 ❕ پيامبر گرامی می فرمود ؛ « سوگند به آن كه جانم در دست اوست، دوست دارم كه در راه خدا كشته شوم و سپس زنده گردم و باز كشته شوم و بار ديگر زنده گردم و باز كشته شوم‏ » 📚میزان الحکمه ج 6 ص 61 ❕ امام على عليه السلام می فرمود ؛ « و به خدا سوگند كه من بر حق هستم و عاشق شهادتم.» 📚میزان الحکمه ج 6 ص 62 👌و می فرمود ؛ « به خدا سوگند، اگر نبود اميد من به شهادت در ميدان جنگ با دشمن- البته اگر چنين مقدّر باشد- هر آينه بر مركب خويش مى‏ نشستم و تا باد شمال و جنوب مى‏وزد، به سراغ شما نمى‏ آمدم.» 📚نهج البلاغه خطبه 119 ❕پيامبر گرامی فرمود ؛ «هيچ كس نيست كه پس از مرگ نزد خداوند از خير بهره‏ مند باشد و در عين حال خوش داشته باشد كه به دنيا برگردد، گرچه همه دنيا به او داده شود، مگر شهيد كه چون فضيلت شهادت را مى‏ داند، آرزو مى‏ كند بر گردد تا در دنيا كشته شود.» 📚میزان الحکمه ج 6 ص66 ❕پيغمبر گرامی مشاهده كرد كسى دعا مى‏ كند و عرض مى‏ كند: «خداوندا من بهترين چيزى كه بندگانت از تو مى‏ خواهند را از تو مى ‏طلبم، پس بهترين عطايت را به من ارزانى دار». پيامبر فرمود: «هر گاه دعاى تو مستجاب شود در راه خدا شهيد خواهى شد» 📚مستدرک الوسائل ج 11 ص 13 ❕در فرهنگ اسلامى شهادت به عنوان يكى از والاترين ارزشها، و شهيدان از بلند مرتبه‏ ترين انسانها هستند و مردان خدا همواره آرزوى شهادت در سر مى‏ پرورانند و از مرگ طبيعى در بستر بى ‏زار بودند، و شهادت را هزار بار از آن برتر مى‏ دانستند، و حاضر بودند، ضربات زيادى بر پيكرشان وارد شود و شربت شهادت بنوشند ولى در بستر نميرند، چرا كه جان انسان بزرگترين هديه الهى است و چه بهتر كه اين هديه الهى نثار راه او شود، نه اين كه در بستر مرگ به هدر رود. ❕آرى مقام شهدا، در فرهنگ اسلام فوق العاده زياد است و همانها بودند كه در هنگام خطر، اسلام را بيمه كردند، و اگر فداكاريهاى شهدايى همچون شهداى «بدر» و «احد» يا «شهيدان كربلا» نبود، شايد امروز خبرى از اسلام نبود. 🔸امروز نيز دشمنان اسلام بيشترين وحشت را از فرهنگ شهادت و شهادت طلبى دارند چرا كه گاه يكى از شهادت طلبان ( چون شهید سپهبد ، قاسم سلیمانی ) نقشه‏ هاى پيچيده و پر خرج آنها را نقش بر آب مى ‏كند، اين در حالى است كه آنها توان مقابله به مثل، نسبت به فرهنگ شهادت را ندارند و سلاحى كه بتوان از آن در برابر اين فرهنگ دفاع كرد در خود نمى‏ بينند. ❕روحیه شهادت طلبی و دعا برای شهادت ، به معنای بیزاری از حیات و دنیا نیست ، بلکه به معنای آمادگی برای مجاهدت است ، تا آنجایی که نیاز شود ، پر قدرت وارد میدان شده و از مرگ هراسی نباشد . همین روحیه شهادت طلبی ، از حاج قاسم محبوب ما ، دلاوری یگانه ساخت که امروز می بینیم ، آوازه مجاهدتهایش شرق و غرب عالم را پر کرده است . ❕البته توجه به این نکته هم لازم است که اگر دعا و عشق شهادت باشد ، اما شهادت حاصل نشود ، خداوند اجر و مزد شهادت را به انسان می دهد ، چنان که پيامبر گرامی فرمود ؛ « هركه براستى خواهان شهادت باشد، [ثواب آن‏] به او داده مى ‏شود، هر چند به شهادت نرسد. » 📚میزان الحکمه ج 6 ص 68 @Rahnamye_Behesht