eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
225 ویدیو
53 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
👌پاسخی به احمدی نژاد که مدعی شده است : " خسرو پرویز نه تنها نامه پیامبر را پاره نکرد , بلکه پیامبر
پاسخی به احمدی نژاد پیرامون نامه پیامبر اسلام به خسرو پرویز پادشاه ایران !!!! 🤔پرسش ❓ دکتر احمدی نژاد: به نظرم برخی خود شیطان هستند و برخی هم جهالت دارند. اما اصل آن شیطان است که می خواهد هویت تاریخی ملت ایران را از صحنه حذف کند! چرا می خواهند حذف کنند؟ ما یک روایت درست و حقیقی و قطعی داریم که نامه پیامبر خاتم(ص) که به خسرو پرویز رسید، نه تنها پاره نکرد، بلکه احترام کرد و برای پیامبر هدایایی مانند ابریشم و مشک و ... فرستاد اما چرا در گوش ما چنین خواندند که او نامه را پاره کرد؟ قرار بود بیایند به نام اسلام، ایران را اشغال و آن را ویران کنند. پس باید بهانه ای بسازند والّا ایرانی ها خودشان مسلمان می شدند و به استقبال پیامبر(ص) و حضرت مسیح(ع) می‌رفتند. ایرانی ها آن زمان همه دیندار، پیشرفته و متمدن بودند. البته اواخر، حکومتشان خراب و فاسد شده بود ❗️❗️ 💠💠 👌متاسفانه رئیس جمهور سابق و مفلوک و ورشکسته امروز , جناب احمدی نژاد , بدون توجه به نصوص مسلم تاریخی , دست به جعل و دروغگویی زده است تا جایی که مدعی می شود : خسرو پرویز نه تنها نامه پیامبر را پاره نکرد , بلکه پیامبر را احترام کرد و برای ایشان هدایایی را نیز فرستاد ❗️ ❗️ما برای اثبات کذب گویی جناب احمدی نژاد , به برخی از نصوص تاریخی اشاره می کنیم که خسرو پرویز پس از آنکه نامه پیامبر ص به او رسید , نامه پیامبر را پاره کرد و افرادی را مامور کرد تا پیامبر را دستگیر کرده و به سویش بفرستند ❗️❗️❗️ 1⃣جناب راوندی , مورخ معروف ایرانی می نویسد : " ( پیامبر اسلام ) نامه‏اى براى خسروپرويز، پادشاه ايران، فرستاد: «بسم اللّه الرحمن الرحيم. از رسول خدا به خسرو بزرگ ايران. درود بر كسى باد كه از راه راست و حق پيروى كند و به خدا و رسول او ايمان آورد و گواهى دهد كه خدايى جز خداى يگانه نيست و من پيامبر او به سوى همه مردم هستم تا هر زنده‏اى را بيم و اميد دهم. پس ايمان بياور تا سالم بمانى و هرگاه نپذيرى گناه مجوس بر تو باد.» ❕چون در اين نامه اسم پيغمبر مقدم بر نام خسرو درج شده بود، خسرو در غضب شد و بدون اينكه نامه را بخواند پاره كرد و روى زمين ريخت و گفت: «اين غلام را ببينيد كه اسم خود را جلو اسم من مى‏نويسد. سپس فرمان داد حاكم يمن اين شخص (پيغمبر) را تحت الحفظ نزد او بفرستد، ولى قبل از آنكه اين دستور اجرا شود، خسرو به دست پسرش كشته شد " 📚تاريخ اجتماعى ايران، ج‏ 2، ص: 28 2⃣مورخ نامی دیگری نیز می نویسد : " اما خسرو پرويز از آن جهت كه حضرت رسالت اسم همايون خود را بر نام او مقدم نوشته بود غضبناك شده آن نامه نامى را پاره كرد مثنوى‏ بدست ستم خسرو بدنهاد بدريد مكتوب خير العباد نشد محو از صفحه روزگار رقمهاى آن نامه نامدار ولى طى شدش نامه زندگى نبردند نامش بفرخندگى‏ و پرويز بارتكاب آن سوء ادب قانع نگشته نشانى بباذان كه از قبل او حاكم يمن بود ارسال نمود مضمون آنكه چنان معلوم شد كه شخصى در ديار حجاز دعوى نبوت ميكند بايد كه دو كس را بدان جانب فرستى تا او را گرفته نزد من آورند " 📚تاريخ حبيب السير، ج‏1، ص: 374 3⃣مورخ دیگری نیز چنین می نویسد : " اما اگرچه خسرو در تجمل اوضاع پادشاهى از جميع سلاطين كه نامشان در دفاتر ثبت است، پيش بود، و در اجراى لذات و استيفاى شهوات از همگنان بيش، ولى هم او مثلى است نيكو به جهت بى‏ثباتى زمانه و ناپايدارى بخت انسانى. مؤلفين اسلام نكبات اواخر عمر خسرو را به جهت دريدن كاغذ پيغمبر خدا مى‏دانند، و هنوز اين خيال در اهالى ايران باقى است. ❕چنانچه در سنه هزار و هشتصد عيسوى، در كنار قراسو بودم به شخصى ايرانى گفتم: كناره رود خيلى بلند است و مشكل است كه آبش به كار زراعت استعمال شود، گفت: وقتى اين رودخانه جميع اين ملك را آب مى‏داد، لاكن چون خسرو ديوانه كاغذ پيغمبر را پاره كرده، در اين آب انداخت، آب فرورفت و قهر الهى بر آن رسيده بى‏فايده ماند. " 📚تاريخ كامل ايران، ج‏1، ص: 102 4⃣مورخ دیگری نیز می نویسد : " چون خسرو پرويز قبول دين مبين حضرت سيد المرسلين و خاتم النبيين ننمود، دولت روى از عجم برتافته، ملك از اولاد او به عرب انتقال يافته و كسر به اولاد كسرى واقع شد. " 📚احياء الملوك، تاريخ سيستان تا عصر صفوى، ص: 55 💠 👇
💠ادامه 👇 5⃣و باز مورخ دیگری نیز می نویسد : " در سال هفتم هجرى حضرت رسول با اينكه هنوز قريش و ساير قبايل عربستان را مطيع خود نساخته و مكّه و بلاد ديگر عرب را مسخر نكرده بود چند تن فرستاده پيش پادشاهان و امراى خارج عربستان روانه داشت و ايشان را باسلام و بگرويدن بخداى محمّد و رسول او خواند از آن جمله كسى را پيش خسرو پرويز پادشاه ساسانى ايران فرستاد و نمايندگانى را نيز نزد امپراطور روم شرقى و حكمران مصر و نجاشى حبشه و امير غساسنه و امير بحرين و يمامه بهمين عنوان مأمور كرد. ❗️خسرو پرويز دعوت پيغمبر اسلام را كه بر پاره استخوانى نوشته شده بود بدور افگند و بمرزبان ايرانى يمن دستور داد كه درصدد دستگيرى حضرت رسول برآيد. پادشاهان و امراى ديگر بعضى اسلام آوردند و بعضى ديگر جوابى مناسب و مؤدّب بنامه پيغمبر عرب دادند. " 📚تاريخ ايران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاريه، ، ص: 39 6⃣طبری نیز می نویسد : " در همين سال پيمبر خداى صلى اللَّه عليه و سلم به خسرو نامه نوشت و نامه را با عبد اللَّه بن حذافه سهمى بفرستاد كه بدين مضمون بود: «بسم اللَّه الرحمن الرحيم از محمد پيمبر خدا به خسرو، بزرگ پارسيان، درود بر آنكه پيرو هدايت شود و به خدا و پيمبر وى ايمان آرد و شهادت دهد كه خدايى جز خداى يگانه نيست. من پيمبر خدا به سوى همه كسانم تا همه زندگان را بيم دهم، اسلام بيار تا سالم بمانى و اگر دريغ كنى گناه مجوسان به گردن تو است.» و خسرو نامه پيمبر را بدريد و پيمبر گفت: «ملكش پاره شود.» يزيد بن ابى حبيب گويد: پس از آن خسرو به باذان فرمانرواى يمن نوشت كه كه دو مرد دلير به نزد اين مرد حجازى فرست كه او را سوى من آرند و باذان بابويه پيشگار خود را كه خط فارسى مى‏نوشت و حساب مى‏دانست با يكى از پارسيان به نام خسرو فرستاد و نامه‏اى به پيمبر نوشت كه با آنها سوى خسرو شود و به بابويه گفت: «به ديار اين مرد شو و با او سخن كن و خبر او را براى من بيار.» فرستادگان باذان برفتند تا به طايف رسيدند و كسانى از قرشيان را آنجا ديدند و از كار پيمبر پرسيدند كه گفتند وى در مدينه است و از آمدن آنها خوشدل شدند و با همديگر گفتند: «بشارت كه خسرو، شاه شاهان، با او در افتاد و كارش به سر رسيد.» " 📚تاريخ طبري/ ترجمه، ج‏3، ص: 1142 7⃣ابن اثیر نیز می نویسد : " اما كسرى (خسرو) كه نامه پيغمبر را از حذاقة گرفت و پاره كرد. پيغمبر فرمود: خداوند ملك او را پاره كند. آن نامه چنين بود: بسم اللّه الرحمن الرحيم. از محمد رسول اللّه بكسرى بزرگ پارسيان. درود بر پيروان حق (هدى- هدايت رهنمائى) كه بخداوند و پيغمبر او ايمان نمايند بگويند: اشهد ان لا اله الا اللّه و محمد بنده و رسول خداست من ترا بدعوت خداوند ميخوانم. من پيغمبر خدا براى تمام مردم هستم. كه بزندگان اخطار و انذار كنم كه اين پيام حق بر كافرين حجت باشد. مسلمان شو كه بسلامت تمتع كنى و اگر رو برگردانى گناه مجوس (مغها) بر تو خواهد بود. چون او نامه را خواند پاره كرد و گفت: بمن چنين چيزى نوشته مى‏شود آن هم از بنده خودم سپس بباذان كه در يمن (امير ايرانى) بود نوشت: دو مرد چابك بحجاز بفرست كه او را گرفته نزد من آرند. " 📚تاريخ كامل بزرگ اسلام و ايران/ ترجمه، ج‏7، ص: 249 8⃣مورخ دیگری نیز می نویسد : " آغاز آشنائى ايرانيان يمن را با نهضت اسلامى و پيغمبر اسلام، در سال هفتم هجرى و آن را هم به مناسبت نامه‏اى‏ دانسته كه خسرو پرويز به كارگزار خود در يمن، يعنى همين باذان كه ذكرش گذشت، نوشته و در آن به او دستور داده كه دو نفر به مدينه بفرستد تا شخصى را كه در آنجا به دعوى پيغمبرى برخاسته به مدائن اعزام دارند " 📚تاريخ و فرهنگ ايران در دوران انتقال از عصر ساسانى به عصر اسلامى، ج‏1، ص: 325 9⃣دیگری نیز می نویسد : " و در آخر عهد او مصطفى صلّى اللّه عليه و سلم نامه‏اى نوشت و او را به اسلام دعوت كرد. چون پرويز در نامه نظر كرد، نام محمد بالاى نام خود ديد، در خشم شد و نامه بدريد. خبر به پيغمبر عليه السلام رسيد، گفت: مزق اللّه ملكه كما مزق كتابى . دعاى مصطفى عليه السلام مستجاب شد و پرويز به باذان پسر ساسان كه ملك يمن بود فرمان نوشت كه اين مرد كه در تهامه دعوى پيغامبرى مى‏كند بگو تا بازگردد به دين خود، و الا او را پيش من فرست. باذان فيروز ديلمى را بفرستاد " 📚روضة اولى الالباب في معرفة التواريخ و الانساب، تاريخ بناكتى، ص: 65 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 🔟حمد الله مستوفی نیز که وقایع تاریخی را به شعر در آورده , این جریان را چنین نقل می کند : " چو نامه ختم شد صاحب نوردش به عنوان محمّد ختم كردش‏ به دست قاصدى جلد و سبك‏خيز فرستاد آن وثيقت سوى پرويز چو قاصد عرضه كرد آن نامه نو بجوشيد از سياست خونِ خسرو به هر حرفى كز آن منشور برخواند چو افيون‏خورده‏اى مخمور درماند ز تيزى گشت هر مويش سنانى ز گرمى هر رگش آتشفشانى‏ چو عنوان‏گاه عالمتاب را ديد تو گفتى سگ گزيده آب را ديد خطى ديد از سواد هيبت‏انگيز نوشته: «از محمّد سوى پرويز» غرور پادشاهى بردش از راه كه: «گستاخى كه يارد با چو من شاه‏ كه را زهره كه با اين احترامم نويسد نامِ خود بالاىِ نامم» رخ از سرخى چو آتشگاهِ خود كرد ز خشم انديشه بد كرد و بد كرد دريد آن نامه گردن‏شكن را نه نامه، بلكه نامِ خويشتن را ... به باذان روان شو به ملكِ يمن بگو تا بيايد بدان انجمن‏ بگيرد مر او را و كرده به بند فرستد بدين بارگاهِ بلند» 📚ظفرنامه قسم الاسلاميه، ج‏ 1 ، ص: 293 1⃣1⃣و دیگری نیز می نویسد : "پس چون فرستاده پيغامبر بخسرو رسيد، و خسرو پرويز عنوان نامه بديد گفت: اين كيست كه نام خويش پيش يارد داشتن؟ و ناخوانده آن نامه بدريد، و سوى رسول انداخت، و همان ساعت سوى باذان ملك يمن نامه فرمود نوشتن، و گفت: دو مرد معتمد را پيش اين مرد فرست كه دعوى پيغامبرى مى‏كند، تا او را پند دهند، و پيش من آورند، تا بكار وى ايذر نگرم، و اگر چنانك نيايد، سپاه فرست تا او را بند كنند " 📚مجمل التواريخ و القصص، ملك‏الشعراء بهار، ، ص: 251 _ مجمل التواريخ و القصص، نجم‏الدين سيف‏آبادى، ص: 202 2⃣1⃣این نکته در کتاب نهایه الارب هم مورد تاکید واقع شده است که خسرو پرویز پس از آنکه نامه پیامبر به او رسید , بسیار غضبناک شد و گفت یکی از بندگان من نام خود را قبل نام من در نامه اش آورده است !!! او عاملش در یمن را مامور کرد که پیامبر را دستگیر کرده و به سویش بفرستد !!! "فلما وصل كتابه الى كسرى، غضب من ذلك غضبا شديدا؛ فقال: عبد من عبيدى بدأ بنفسه فى كتابه الى قبلى. ايتونى بمن يقرأ كتابه، و دلّوه فى تلك البير. فبلغ ذلك رسول الله. ثم ان كسرى كتب الى باذان و كان عامله على ارض اليمن، اما بعد، اذا اتاك كتابى هذا، فسر بخيلك و رجلك، حتى تحلّ بمدينة يثرب، فتحارب هذا الرجل الذى يزعم انه رسول اللّه. فاذا ظفرت، به، فابعث به الىّ اسيرا. و السلام. " 📚نهاية الارب في اخبار الفرس و العرب، ، ص: 426 👌در رابطه اسلام و تشیع ایرانیان نیز در ذیل مفصل توضیح داده ایم که آنان با اختیار خودشان اسلام و تشیع را پذیرفتند و فتوحات نامشروع خلفا در این زمینه موثر نبوده است : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3012 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2734 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🌸برخی از پیامهای پر مهر کاربران گرامی که قوت قلب ما برای ادامه فعالیت در مسیر آگاهی سازی و شبهه زدایی است . 👌شما نیز نظرات بیشتر خود پیرامون کانال را با ما در میان بگذارید . @Rahnamye_Behesht
نقش محیط و خانواده در سعادت و شقاوت انسان !!!! 🤔 : ❓فرق بین بچه های پولدار که در خانواده های مرفه و فرهنگی و باسواد بدنیا میان با بچه های خانواده هایی که از لحاظ فرهنگی و مالی و تربیتی در سطح پایین هستند و یا اعتیاد در آنجا وجود دارد که این امر میتواند در سرنوشت مادی و اخروی اکثر این بچه ها تاثیر بگذارد چیست , در حالی که بعصی بچه هایی هستند مستعد در زمینه های مختلف در خانوادهای کم بضاعت که امکان رشد و پیشرفت را ندارند که حتی امکان دارند به بی راهه بروند پس عدالت خدا هم‌ به نظر شما اینجا صدق میکند !!!! 💠💠 1⃣باید توجه داشت که من و شما بر ذمه خداوند حقی نداریم که ما را چگونه و در چه خانواده ای بیافریند یا نیافریند , بنابراین چون حقی در این بین پایمال نمی شود , عدالت الهی نیز نمی تواند مورد شک و شبهه قرار گیرد , برخی از نویسندگان در این رابطه می نویسند : " خدا عادل است، يعنى حقّ هيچ موجودى را پايمال نمى‏كند و به هر موجودى طبق نظام حكيمانه هستى لطف مى‏كند. ظلم، پايمال كردن حقّ است و عدل و ظلم در جايى معنا پيدا مى‏كند كه حقى در كار باشد. ❓اكنون مى‏پرسيم آيا كسى از خدا طلبى دارد و آيا موجودات از قبل حقّى داشته‏اند تا پايمال شده باشد و ظلمى صورت گرفته باشد؟ مگر ما قبلًا بوده‏ايم يا از خود چيزى داشته‏ايم تا از ما گرفته، يا پايمال شده باشد؟ البتّه تفاوت‏هايى در جهان هست، يكى جماد است، يكى گياه، يكى حيوان است وديگرى انسان، ولى هيچ موجودى قبلًا وجودى نداشته تا از او گرفته باشند. 👌اگر يك قالى بزرگ را پاره پاره كنند، مى‏توان گفت: اين قالى قبلًا بزرگ بوده و اكنون با پاره شدن بزرگى خود را از دست داده است ولى اگر ما از اول يك قاليچه‏ كوچك بافتيم، قاليچه حقّ ايراد ندارد كه چرا من كوچكم؟ زيرا او پيش از اين هيچ بود واصلًا از خود بزرگى نداشت تا كسى آن را گرفته باشد وبه او ظلمى كرده باشد. يا مثلًا حرف دال، زمانى مى‏تواند از نويسنده خود شكايت كند كه چرا او را كمر خميده قرار داده كه قبلًا صاف نوشته مى‏شد، در آن صورت بود كه يك كمال را از او گرفته بود و او حقّ اعتراض داشت. ❕بنابراين اگر خدا به يك نفر كه هيچ طلبى از او نداشته، چيزى بدهد و به فرد ديگرى از همان چيز، دو عدد بدهد، هرگز ظلم نيست. علاوه بر اينكه خداوند به آن كسى كه نعمت بيشترى داده مسئوليّت بيشترى نيز سپرده است. " 📚اصول عقاید , قرائتی ص ١١٨ 2⃣محیطی که انسان در آن رشد و پرورش پیدا می کند , علت تامه و نهایی در ساخته شدن شخصیت انسان نیست , بلکه آنچه اصل اساسی در ساخته شدن شخصیت انسان است , همان اراده و اختیار انسان است , انسان با وجدان خود میابد که علت تامه در صادر شدن افعالش همان اراده و اختیار است , نه محیط و ... یعنی انسان تحت جبر محیط و تربیت و ... نیست , چنان که در ذیل توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2280 👌لذا می بینیم ساحران زمان موسی ع یا همسر فرعون , بر محیط ناشایست اطراف خود چیره شدند و توانستند در مسیر مستقیم قرار گیرند و از سوی دیگر فرزند نوح , قدر معاشرت با نوح نبی ع را ندانست و بد عاقبت شد : ( اعراف ١٢٠ _ تحریم ١١ _ هود ٤٦ ) 3⃣دنیا محل امتحان و آزمایش است , و خداوند افراد انسانی را به گونه های مختلف ابتلاء و آزمایش می کند تا استعدادهایشان شکوفا شود , یکی از طرق امتحان همین تولد در خانواده ها با شرایط مختلف است , خداوند هرکس را با شرایط مختلف امتحان و آزمایش می کند تا انسان ظرفیت خود را برای کسب پاداش و ثواب الهی به ظهور برساند , و پاداش کسانی که امتحان سختتر داشتند , به مراتب بیشتر است . ❕روشن است کسانی که از امکانات بیشتری بهره مند هستند , تکلیف و مسئولیت بیشتری در ادای وظائف و پیشرفت دارند , و تکلیف و مسئولیت کسانی که از امکانات کمتری بهره مند هستند , کمتر است . ❕در رابطه با امتحان عمومی خداوند , قرآن می فرماید ؛ « إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلا » « ما آنچه را روى زمين است زينت آن قرار داديم، تا آنها را بيازمائيم كدامينشان بهتر عمل مى‏ كنند » ( کهف 7 ) 👌 و می فرماید ؛ « نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً وَ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ » « ما شما را با بديها و نيكيها آزمايش مى‏ كنيم، و سرانجام به سوى ما باز مى‏ گرديد. » ( انبیاء 35 ) ❕و می فرماید ؛ « همان كسى كه مرگ و حيات را آفريد تا شما را بيازمايد كه كداميك بهتر عمل مى‏ کنيد و او شكست‏ ناپذير و بخشنده است. » ( ملک 2 ) 👌و بالخصوص در آیه ای تصریح شده است که بهره مندی از امکانات مختلف برای امتحان و آزمایش است : " بعضى را بر بعض ديگر، درجاتى، برترى داد تا شما را به آنچه در اختيارتان قرار داده بيازمايد " "رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ فِي ما آتاكُمْ ( انعام ١٦٥ ) 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕و در رابطه با این که هرکس به اندازه امکاناتی که خداوند به او داده است , تکلیف و مسئولیت دارد , فرمود : " خداوند هيچكس را جز به مقدار آنچه كه به او داده تكليف نمى‏كند " " لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها " ( طلاق ٧ ) _ " هيچ كس موظف به بيش از مقدار توانايى خود نيست " " لا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَها " ( مومنون ٦٢ ) _ " و ما هيچ كس را جز به اندازه تواناييش تكليف نمى‏كنيم‏ " " وَ لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها " ( اعراف ٤٢ ) ❕در همین رابطه , امام صادق عليه السلام فرمود : "بندگان، جز به كمتر از توانشان فرمان داده نشده‏اند. پس، هر چيزى كه مردم به انجام آن مأمور شده‏اند، توانايى آن را دارند و آنچه كه در توانشان نيست، از عهده آنان برداشته شده است." " ما امِرَ العِبادُ إلّابِدُونِ‏ سَعَتِهِم، فُكلُّ شي‏ءٍ امِرَ النّاسُ بأخذِهِ فهُم مُتَّسِعونَ لَهُ، وما لا يَتَّسِعونَ لَهُ فهُو مَوضوعٌ عَنهُم. " 📚التوحيد: , صدوق , ص 347 ح 6. 4⃣اگر فردی که از امکانات کمتری بهره مند است , با سعی و تلاش بیشتر , سختی را تحمل کرده و پیشرفت کند یعنی با تحمل سختی و مشقت و غالب شدن بر محیط و تربیت بد خانوادگی , در مسیر پیشرفت و سعادت قرار گیرد , به مراتب اجر و پاداش بیشتری دارد , چنان که پیامبر گرامی اسلام فرمود " برترين عمل، سخت ترین آنهاست. " " أفضَلُ الأعمالِ أحمَزُها " 📚بحار الأنوار: ج 70 ص 191 ❕در این رابطه برخی می نویسند : " «احمز» از ريشه «حمز» در لغت به معناى گزندگى و تندى و تيزى و سختى و سوزندگى چيزى است و اين تعبير نشان مى‏دهد كه اعمال پرزحمت و گزنده و سخت در پيشگاه خدا ارزش بيشترى دارد. دليل آن هم روشن است، زيرا نيروى بيشترى از نظر جسم و روح براى انجام آن لازم است و مى‏دانيم پاداش اعمال به اندازه نيروهايى است كه براى انجام آن به كار گرفته مى‏شود. " 📚پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏7، ص: 432 5⃣اساسا از برخی از روایات استفاده می شود که انسان خودش انتخاب کرده است که در چه خانواده ای متولد شود یا نشود , چرا که ارواح انسانها قبل از بدنها خلق شده بود و ارواح در عالم ارواح , ارتباطاتی با هم داشتند , همان ارتباطات در عالم ارواح , در دنیا نیز ادامه دار شده است و انسان در دنیا با افرادی پیوند و معاشرت و ارتباط دارد که در عالم ارواح با آنها ارتباط داشته است !!!!! ❕ عماره می گوید : " نزد امير المؤمنين عليه السّلام نشسته بودم و مردى آمد و بر او سلام داد، سپس گفت: اى امير المؤمنين بخدا كه دوستت دارم، و از او پرسش كرد و خطاب به او فرمود : " راستى ارواح دو هزار سال پيش از ابدان آفريده شدند، و در هوا جا داده شدند و هر كدام آنجا آشنا به هم شدند اينجا هم آشنا به هم باشند، و هر كدام ناشناس ماندند از هم جدا باشند و روح من ناشناس روح تو است‏ " " عُمَارَةَ قَالَ: كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع إِذْ أَقْبَلَ رَجُلٌ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ اللَّهِ إِنِّي لَأُحِبُّكَ فَسَأَلَهُ ثُمَّ قَالَ لَه‏ الْأَرْوَاحُ جُنُودٌ مُجَنَّدَةٌ فَمَا تَعَارَفَ مِنْهَا عِنْدَ اللَّهِ ائْتَلَفَ فِي الْأَرْضِ وَ مَا تَنَاكَرَ عِنْدَ اللَّهِ اخْتَلَفَ فِي الْأَرْضِ. " 📚بصائر الدرجات ج ١ ص ٨٨ 👌در نقل دیگری , امام صادق ع فرمود : "ارواح لشكرهاى آماده‏اند هر كدام نزد خدا به هم آشنا شدند در زمين به هم الفت گيرند و هر كدام نزد خدا ناشناس هم بودند در زمين از هم جدا شوند. " "الْأَرْوَاحُ جُنُودٌ مُجَنَّدَةٌ فَمَا تَعَارَفَ مِنْهَا عِنْدَ اللَّهِ ائْتَلَفَ فِي الْأَرْضِ وَ مَا تَنَاكَرَ عِنْدَ اللَّهِ اخْتَلَفَ فِي الْأَرْضِ. " 📚بحار الانوار ج ٥٨ ص ١٣٥ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
چرا به غلام و کنیز , حیوان می گویند ?!!!! 🤔 : ❓اكثر ائمه شيعه توسط حيوانات متولد شده اند و نيمه انسان، نيمه حيوان هستند! با استناد به فتواهاى فقهى مؤسسين مذهب شيعه، اكثر ائمه دوازده گانه شيعه در شكم حيوانات پرورش يافته و متولد شده اند. در ص ٣٦٣ از جلد دوم كتاب الغاية القصوى كه توسط علامه طباطبائى يزدى نوشته و توسط شيخ عباس قمى(استاد خمينى) ترجمه شده است، در احكام مربوط به خريد و فروش حيوانات ميخوانيم؛  در اقسام حيوان تفاوتى وجود ندارد، و غلام و كنيز نيز حكم حيوان را دارند خوب با استناد به اين حكم فقهى كه كنيز در زمره حيوانات محسوب ميشود . همانطور كه ميدانيد اكثر ائمه شيعه از امام سجاد تا امام زمان همه توسط كنيزها بدنيا آمده اند، يعنى توسط موجوداتى كه در حكم حيوانات بوده اند. چطور موجودى كه نيم حيوان و نيم انسان است براى تربيت و راهنمائى بشر انتخاب شده است؟ ❗️❗️ 💠💠 👌باز شاهدیم ملحدین مدعی علم و دانش و روشنفکری , بیسوادی و جهالت خود را به ما نمایانده اند و اشکالاتی که ناشی از جهل و بیسوادی می شود را مطرح کرده اند . ❕کلمه " حیوان " در اصل به معنای " حیات و زندگانی " است , چنان که برخی می نویسند : " «حيوان» (بر وزن ضربان) به اعتقاد جمعى از مفسران و ارباب لغت، به معناى حيات است (معناى مصدرى دارد). اين كلمه در اصل از «حى» گرفته شده و «حييان» بوده كه ياء دوم تبديل به «واو» گشته و «حيوان» شده است. " 📚لغات در تفسير نمونه، ص: 198 👌بر این اساس , این کلمه بر هر موجود زنده و دارای حیاتی اطلاق می شود , چه انسان باشد یا غیر انسان , چنان که لغت شناس بزرگ , فراهیدی می گوید : " مقصود از حیوان هر موجود زنده ای است " "و الحَيَوان: كل ذي روح. " 📚كتاب العين، ج‏ 3، ص: 317 ❕ابن منظور , لغت شناس نامی نیز به همین نکته تصریح می کند که معنای حیوان : " هر موجود زنده ای است " " الحَيَوانُ: اسم يقع على كل شي‏ء حي‏ " 📚لسان العرب، ج‏ 14، ص: 214 💠 👇
💠ادامه 👇 ❕در لسان فقه نیز با توجه به همین معنای لغوی , کلمه حیوان در مورد هر موجود زنده استعمال شده است چه می خواهد انسان باشد یا غیر انسان . 👌مثلا در بحث خیار حیوان , مقصود از حیوان هر موجود زنده ای است که قابلیت آن را دارد که مورد خرید و فروش واقع شود , چه گاو و گوسفند و بز باشد و چه غلام و کنیز , همه تحت عنوان حیوان به معنای موجود زنده ای که می تواند مورد خرید و فروش واقع شود , قرار می گیرد , لذا برخی در توضیح اصطلاحات فقهی می نویسند : "حيوان: موجود زنده " " به هر موجود جاندار- اعم از انسان و غير انسان- حيوان اطلاق مى‏شود؛ ... " 📚فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏ 3، ص: 407 👌و ادامه می دهند : "موضوع خيار حيوان، خريد و فروش هر موجود ذى روح، و مدّت آن بنابر مشهور- بلكه بر آن ادعاى اجماع شده- سه روز و دو شب است. برخى قدما مدت آن را در كنيز مدت استبراى او دانسته‏اند. آغاز خيار حيوان، زمان عقد است. برخى قدما مبدأ آن را زمان جدا شدن دو طرف معامله از يكديگر دانسته‏اند . ❕اسباب سقوط خیار حیوان : .... تصرف در حيوان يا نقل آن از ملك خود به عقد لازم همچون بيع يا غير لازم همچون هبه و يا به غير نقل، مانند آميزش كردن با كنيز. " 📚فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏ 3، ص: 545 ❕بحث در کتاب غایه القصوی نیز پیرامون همین خیار حیوان و مصادیق آن است که می گوید : " خيار حيوان است و آن عبارت است از اين كه هر گاه كسى حيوان بخرد از حين صيغه خواند تا سه روز اختيار دارد كه فسخ ان معامله كند وحيوان را بفروشنده رد كند ... ودر اينجا بسه مسئلة بايد اشاره شود : ... " سيم " ان كه فرق نيست در اقسام حيوان و غلام و كنيز نیز حكم حيوان دارد " 📚غایه القصوی ج ٢ ص ٣٦٤ 👌یعنی اگر مشتری حیوانی را بخرد , تا سه روز حق دارد که آن عقد را بر هم زند در صورتی که تصرف در حیوان نکرده باشد و مقصود از حیوان هم هر موجود زنده ای است که قابلیت خرید و فروش را دارد که هم شامل غیر انسانهایی چون گاو و گوسفند و ... می شود و هم شامل انسانهایی چون غلام و کنیز , چرا که تمام این موارد حیوان به معنای موجود زنده اند که قابلیت خرید و فروش دارند , و حیواناتی ( یعنی موجودات زنده ای ) که قابل خرید و فروش نیستند , از محل بحث خارجند , مانند انسانهای آزاد یا حیوناتی که منافعی برای انسان ندارند . ❕در رابطه با این که مادران ائمه کنیز بوده اند , در ذیل توضیح داده ایم : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8030 ❕کانال های معاند احکامی را که در مورد کنیز و برده در اسلام است را مورد حمله قرار داده و آن را توهین به شخصیت انسانی آنان می دانند که چون کالایی خرید و فروش می شود ، در ذیل مفصلا در این رابطه و فلسفه جواز برده داری در اسلام توضیح داده ایم و تقریر کرده ایم که جواز خرید و فروش بردگان و ازدواج با آنان ، یکی از برنامه های کلی اسلام برای آزاد سازی تدریجی بردگان بوده است که تفصیل مطلب را می توانید در سه نمایه ذیل مطالعه فرمایید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9613 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9717 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12036 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
مدعیان دروغین مهدویت !!!! 🤔 : ❓مهدى غايب، منجى بشريت و رقباى قدرتمندش در مذهبى سرتاسر جعل و تحريف و دروغ براستى مذهب شيعه يا همان مذهب ساخته شده توسط شيادان اينقدر بى اساس و سست پايه است؟ شيعيان در طول تاريخ خود بيش از ٨ امام زمان و مهدى غايب داشته اند. هرگاه يكى از ائمه شيعه فوت ميكرد، عده اى شياد به مردم ميگفتند كه اين امام به غيبت رفته است و روزى برخواهد گشت و يك مذهب جديد متولد ميشد… در اين ويديو با استناد به معتبرترين كتب خود شيعيان به همه مهديهاى اين مذهب ميپردازيم و ثابت ميكنيم ادعاى مهدى غايب چقدر بى اساس، مضحك و فقط براى سركيسه كردن مردم نااگاه بوده است. ❗️❗️ 💠💠 👌استدلال جعلی معاند بر پایه این مطلب است که چون از مهدویت سوء استفاده می شد و افرادی به دروغ دیگری یا خود را مهدی معرفی می کردند , پس اعتقاد به مهدویت از اساس باطل و بی پایه بوده است ❗️❗️❗️ ❕او توجه ندارد که سوء استفاده از مفاهيم و باورهاى اصيل و پُرطرفدار، از دوره‏هاى كهن وجود داشته است و رهزنان دين با تقلّب و ظاهرنمايى، منافع خويش را از اين طريق پيگيرى مى‏كرده‏اند. 👌بى‏ترديد، عقيده به ظهور منجى، و بشارت به قيام امام مهدى عليه السلام در آخر الزمان، يكى از مفاهيم اصيل اسلامى است كه ريشه در كتاب و سنّت متواتر و قطعى بر اساس منابع شیعی و سنی دارد , چنان که در ذیل مفصل توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/26 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1098 👌 و سوء استفاده از مهدویت ، نه تنها به معناى سستى اين عقيده و باور نيست، بلكه به عكس، نشانه روشنى بر اصالت آن شمرده مى‏شود؛ زيرا باطل، تا با حقْ آميخته نگردد، هوادار پيدا نمى‏كند. از اين رو، گم‏راهان، همواره از مفاهيم اصيل براى گم‏راه كردن ديگران استفاده مى‏كنند. ❕موضوع منجى و مهدويت نيز از اين اصل كلّى، مستثنا نيست و سوء استفاده از اين مفهوم ريشه‏دار، شبيه سوء استفاده از اصل نبوّت است، چنان كه مدّعيان دروغين نبوّت با بهره‏گيرى از اين مفهوم اصيل، توانسته‏اند عدّه‏اى را گم‏راه كنند و آيين‏هاى جديدى را پديد آورند. 👌سوء استفاده از عنوان «منجى موعود»، به مسلمانان اختصاص ندارد؛ بلكه در ميان همه ملل بزرگ جهان و اديان برجسته، جارى و سارى بوده است و از ديرباز تا كنون، منشأ تحوّلات، مهاجرت‏ها، قيام‏ها و بيم و اميدها براى تغيير و تحوّل بوده و هست. 📚در اين باره، ر. ك: انتظار مسيحا در آيين يهود. ❕همینطور , مدّعيان دروغين مهدويت، تنها در جوامع شيعى پديد نيامده‏اند و تقريباً همه فرقه‏هاى اسلامى از شيعه و اهل سنّت و صوفى، با موضوع مهديان دروغين، درگير بوده و هستند . بنا بر اين، اين كه تصوّر شود اين امر، فقط نقطه ضعف يا منطقه آسيب‏پذير براى اماميّه است، تصوّر نادرستى است. 📚دانش نامه امام مهدی ج ٤ ص ٩ ❕مطابق برخی از نقلهای اهلسنت , سنی مسلکان در دوره ای از زمان معتقد بودند که عمر بن عبدالعزیز مهدی موعود است . در نقلى از يهودى سابق، وهب بن منبه، آمده است كه گفت: «إن كان فى هذه الامّة مهدى فهو عمر بن عبد العزيز؛ اگر قرار باشد در اين امت، مهدى باشد او عمر بن عبد العزيز است». 📚المعرفه و التاریخ ج ١ ص ٦١٣ _ البدایه و النهایه ج ٩ ص ٢٠٠ 👌 شبيه همين نقل نيز از حسن بصرى در باره عمر بن عبد العزيز نقل شده كه گفت: «إن كان مهدى فعمر بن عبد العزيز، و إلّافلا مهدى إلّاعيسى بن مريم؛ " 📚تاریخ الخلفاء ص ٢٧٩ ❗️چنين مطالبى حتّى به سعيد بن مسيّب و قتاده نيز نسبت داده شده است. 📚البدایه و النهایه ج ٩ ص ٢٠٠ 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌همینطور , ادّعاى مهدويت از سوى خلفای عبّاسيان که سنی مسلک بودند , مطرح می شد و آنان خود را مصداق مهدى مى‏دانستند. القابى مانند: منصور، مهدى، هادى و رشيد، از جمله القابى هستند كه نشان از نوعى باور به مهدويت است. ❕خلفای عباسی خود را مهدى مى‏دانستند و القابى را كه نشانى از مهدويت بود، درباره خود به كار مى‏بردند . در احاديث ساختگى اهلسنت كه برخى از آنها از ابن عبّاس نقل شده , روى مهدويت عبّاسيان، تأكيد شده است. 📚براى آگاهى از اين نقل‏ها، ر. ك: أخبار الدولة العبّاسية: ص 29، 51- 52، 207 و 256، البدء و التاريخ: ج 6 ص 95 ❕انتخاب نام محمّد و لقب مهدى (محمّد المهدى) براى سومين خليفه عبّاسى از سوى پدرش منصور، بر پایه همین سخن بوده است. نوشته‏اند كه منصور عبّاسى در برابر آنچه از محمّد بن عبد اللَّه (نفس زكيّه) نقل مى‏شد كه گفته است مهدى است، گفت: «كذب عدوّ اللَّه، بل هو ابنى؛ "دشمن خدا دروغ مى‏گويد. مهدى فرزند من است» 📚مقاتل الطالبيّين: ص 212 ❕یا ابو مسلم خراسانى که از دشمنان اهلبیت علیهم السلام بود , چنین بود كه پاره‏اى از فرقه «خرّميه» یعنی پيروان اتابك خرّمى پنداشتند او همان كسى باشد كه بايد زمين را پر از عدل و داد كند و كشته شدنش را بدست منصور دوانيقى تكذيب نمودند و به انتظار ظهورش بسر مى‏بردند . 📚المهديه فى الاسلام ص 184 ❕یا يكى از مشهورترين جنبش‏هاى مهدى‏گرايانه سنّى در هند، متعلّق به محمّد جونپورى است كه پيروان وى تا به امروز نيز در هند زندگى مى‏كنند. در باره اين گروه، آثارى از قديم و جديد نوشته شده است كه از آن جمله يك رساله فارسى است كه با عنوان عقايد مهدويان در دفاع از مهدويت وى در برابر مخالفان نوشته است. 👌سيّد محمّد جونپورى، در سفر به حج در سال 901 ق (1495 م) جمله‏ «من اتبعنى فهو مؤمن؛ هر كه از من پيروى كند، او مؤمن است» بر زبان راند و در 903 ق (1498 م) ادّعاى مهدويت خود را كامل ساخت. او تحت پيگرد قرار گرفت و به قندهار و فراه گريخت و در آن جا در گذشت. پيروانش پس از مرگ او نيز در هند نفوذ داشته‏اند. يكى از ايشان، امير اللَّه داد بن جنيد است كه وى را خليفه ششم مهدويان مى‏خوانند . 📚فهرستواره كتاب‏هاى فارسى: ج 11 ص 438. ❕ابن تيميّه در مورد کثرت مدعیان مهدویت در میان اهلسنت مى‏گويد: " در روزگارمان، تعدادى از مشايخ را مى‏شناسم كه زاهد و عابدند و هر كدام بر اين باورند كه مهدى هستند و بسا كه بارها كسانى آنان را مهدى خطاب كرده‏اند، در حالى كه اين شيطان است كه آنان را بدين نام مى‏خواند، هرچند آنان بر اين باورند كه خدا آنان را به اين عنوان مخاطب ساخته است. نام يكى از آنان، احمد بن ابراهيم است. به او گفته مى‏شود: احمد و محمّد در واقع يك اسم است، و ابراهيم خليل هم كه جدّ رسول اللَّه بوده است. بنا بر اين، نام پدر تو ابراهيم است و بدين ترتيب، نام تو (احمد)، نام او (رسول) و نام پدر تو (ابراهيم)، نام پدر اوست! " 📚منهاج السنّة: ج 4 ص 211. ❕بنابراین , سوء استفاده از مفاهيم و باورهاى اصيل و پُرطرفداری چون مهدویت , دلیل بر بطلان آن باور و عقیده نیست , بلکه این سوء استفاده دلیلی بر اصالت و واقعیت آن عقیده است تا جایی که مدعیان دروغین , در صدد بودند که ادعاهای باطل خود را با باور اصیل مهدویت در هم بیامیزند و برای خود جایگاهی کسب کنند . 👌شايع‏ترين و مهم‏ترين انگيزه ادّعاى مهدويت توسط مدعیان دروغگو و برخی از طرفداران منحرف , قدرت‏طلبى و تسلّط بر امور سياسى جامعه است؛ چرا كه اساساً مهدويت، مفهومى دينى- سياسى است و كسى كه مدّعى مهدويت مى‏شود، كمترين نتيجه‏اى كه در ذهن دارد، به دست گرفتن رهبرى و قدرت سياسى است. بنا بر اين، فراوانىِ مدّعيان مهدويت، در درجه اوّل، معطوف به اين انگيزه است , پیروان منافق برخی از ائمه نیز برای کسب قدرت و بابیت , مدعی مهدی بودن برخی از ائمه می شدند و خود را نیز پل ارتباطی با آن امام معرفی می کردند و از این طریق کسب قدرت و اعتبار می کردند اما همواره مطرود جامعه شیعی بودند ,چرا که جامعه شیعی بر پایه نص خداوند و روایات پیامبر اسلام , معتقد به ائمه دوازده گانه و این که مهدی موعود امام دوازدهم است , بودند , در ذیل بخوانید : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3255 ❕در کتابهای ذیل نیز , به صورت مفصل از مدعیان دروغگو مهدویت در میان اهلسنت , بحث شده است : 📚امام مهدی ع , رضوی , ص ١٤٣ _ اصالت مهدویت در اسلام از دیدگاه اهل تسنن , فقیه ایمانی , ص ١٤٤ _ تاریخ عصر غیبت , پور سید آقایی , ص ٤٠٥ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
پاسخی به وهابی در مورد قرآن جمع آوری شده توسط علی علیه السلام !!!! 🤔❓وهابی اشکال کرده است که چرا علی علیه السلام قرآن جمع آوری شده توسط خود را به مسلمانان عرضه نداشت و آنان را از تفسیر قرآن محروم ساخت !!!! ❕در پاسخ او گفتنی است که : 👌قرآن جمع آوری شده توسط علی علیه السلام حاوی تفسیر و تاویلات و شان نزول آیات از پیامبر گرامی بود , که در ذیل پیرامون آن توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3366 👌از سوی دیگر در روایات ما آمده است که دو چهارم آیات قرآن مرتبط با اهلبیت علیهم السلام است , یک چهارم از فضائل آنان سخن به میان می آورد و یک چهارم هم مذمت دشمنان آنان است و نیز احکام و سننی در قرآن است که در قرآن علی علیه السلام , منطبق با فقه اهلبیت ع تبیین و تفسیر شده بود : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2570 ❕دشمنان علی ع و اهلبیت ع از خلفای غاصب تا مردمی که طرفدار آنان بودند , قرآنی را که علی علیه السلام جمع کرده بود که مواضع و اعتقادات و عملکردهای آنان را به چالش می کشید , نپذیرفتند و گفتند که ما به قرآن تو احتیاج نداریم , لذا علی علیه السلام قرآن مذکور را عرضه نکرد , که در نمایه ابتدایی پیرامون این مساله توضیح دادیم . ❕وقتی هم که حکومت به علی علیه السلام رسید , باز علی ع دست بازی برای عرضه قرآن مذکور نداشت , چرا که اکثر کسانی که با علی ع بیعت کرده بودند , از پیروان سر سخت جریان سقیفه بودند و با علی ع هم همواره مخالفت می کردند , و خود علی ع تصریح می کرد که به واسطه فشار افکار عمومی , من نمی توانم بدعت های خلفای سابق را از بین ببرم , زیرا شورش و هرج و مرج به وجود می آمد , در ذیل بخوانید : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3561 👌امامان پس از امام علی ع هم همواره تحت فشار حکام جور و مردم طرفدار جریان سقیفه بودند و نمی توانستند قرآنی را که مواضع و اعتقادات و مقدسات آنان را زیر سوال می برد و حقانیت اهلبیت علیهم السلام را روشن تر می کند , به صورت عمومی عرضه کنند , زیرا در هر صورت این کتاب به دست دشمنان و مخالفین می رسید , در دو نمایه ذیل , در مورد این فشار بر اهلبیت ع توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3560 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4061 👌این فشارها و تهدیدها تا جایی ادامه داشت که این مردم نابکار , تصمیم داشتند که امام دوازدهم را در بدو تولد بکشند و طومار امامت اهلبیت ع را در هم بپیچند , در ذیل بخوانید : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2579 ❕با توجه به این جو فشار و خفقان حاکم بر زندگی اهلبیت علیهم السلام , نمی توان توقع داشت که آنان آزادانه کتاب تفسیر قرآن خود را به مردم عرضه کنند , و اعتقادات و احکام و عملکردهای این مردم گمراه و جانی را به چالش بکشند و حقانیت خود را بیش از پیش به اثبات برسانند , با این وجود آنان شیعیان را از تفسیر قرآن بی بهره نگذاشتند , بلکه با صراحت تصریح می کردند که تفسیر قرآن تنها باید با استفاده از بیانات و راهنمایی های آن بزرگواران باشد , در ذیل بخوانید : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3675 ❕و بر همین اساس , روایات فراوانی در تفسیر قرآن از آن بزرگواران به دست ما رسیده است که وهابی یا سایر مسلمین اگر متمایل اند به روایات تفسیری اهلبیت علیهم السلام عمل کنند و از تفسیر قرآن محروم نباشند , باید به این کتابها رجوع کند : ❕تفسیر عیاشی _ تفسیر فرات کوفی _ تفسیر قمی _ تفسیر نور الثقلین _ تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب _ تفسیر البرهان فی تفسیر القرآن _ تفسیر الصافی _ التفسیر المنسوب الی الامام العسکری . 👌با توجه به آنکه امام مهدی علیه السلام پس از ظهور , مامور به تقیه نیست , چنان که در ذیل گفته ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4475 ❕انشاء الله قرآن جمع آوری شده توسط علی علیه السلام را به صورت عمومی پس از ظهورش عرضه می کند , در نمایه ابتدایی در آغاز کلام در مورد این سخن خود , توضیح داده ایم . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir