eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
226 ویدیو
53 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
اهانت گرگیج امام جمعه پیر و خرفت آزادشهر به ساحت قدسی اهلبیت علیهم السلام !!!!!! گرگ است نه والله !!! که یک روبه گیج است با اینکه رخ موز گرفته است هویج است !!! حرفی نزد از نطفه مولای خویش چون یک شهر در آن واقعه شوم بسیج است !!! @Rahnamye_Behesht
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
اهانت گرگیج امام جمعه پیر و خرفت آزادشهر به ساحت قدسی اهلبیت علیهم السلام !!!!!! گرگ است نه والله !
پاسخی مفصل به مولوی گرگیچ در پی اهانتش به ساحت امامان علیهم السلام !!!! 🤔 : ❕مولوی گرگیچ در خطبه نماز جمعه : مادر زین العابدین دختر یزدگرد بود که حضرت عمر (رض) پس از فتح ایران به نکاح حضرت حسین (رض) درآورد و 9 امام پس از آن از همین نسل به وجود آمدند، پس اگر خلافت حضرت عمر (رض) را نپذیریم اعتبار امامان و نسَب آنان را زیر سوال برده ایم ❗️❗️ 💠💠 👌آنچه در کلام مولوی گرگیچ مورد استدلال قرار گرفته است , به دو معنا می تواند حمل شود و بر طبق هر دو معنا , مشروعیت خلافت عمر بن خطاب توجیه شود , اگر چه ظاهر کلامشان ناظر به معنای اول است : 🔸١ _ امام حسین علیه السلام با دختر یزگرد ازدواج کرد و دختر یزگرد , کنیزی بود که توسط عمر بن خطاب به اسارت در آمده بود , اگر خلافت عمر مشروع نباشد , نتیجه آن می شود که دختر یزگرد به طریق شرعی به اسارت در نیامده است و کنیز شرعی محسوب نمی شود , لذا ازدواج امام حسین ع با او مشروعیت پیدا نمی کند و فرزندانی هم که نتیجه این ازدواج هستند ( یعنی امامان علیهم السلام ) , صحیح النسب نیستند . 🔸٢ _ عمر بن خطاب خطبه ازدواج امام حسین ع را با دختر یزگرد خوانده است , اگر عمر بن خطاب خلیفه مشروع نباشد و غاصب و ظالم باشد , یعنی خطبه عقد ازدواج را یک غاصب و ظالم خوانده است که در این صورت خطبه عقد ازدواج باطل است لذا ازدواج امام حسین ع با شهر بانو مشروعیت پیدا نمی کند و به تبع فرزندانی هم که حاصل این ازدواج هستند , صحیح النسب نیستند . 👌ما بر اساس هر دو فرض , به این مولوی نادان و خرفت پاسخ می دهیم . ❕پاسخ به حسب فرض اول : 1⃣اساسا و مطابق نصوص تاریخی , دختر یزگرد توسط امام علی علیه السلام از کنیزی آزاد شد و بعد به اختیار خودش به عقد امام حسین علیه السلام در آمد , بنابراین اصلا ازدواج با کنیزی که عمر بن خطاب به اسارت در آورده است , مصداق پیدا نمی کند تا در پی آن برای عمر بن خطاب مشروعیتی ایجاد شود !!!! ❕مطابق نقل طبری شیعی : 👌مُسيَّب بن نَجَبه گوید : ❕" هنگامى كه اسيران ايران به مدينه وارد شدند، عمر بن خطّاب، خواست زنان را بفروشد و مردان را بردگان عرب قرار دهد و آنان را موظّف كند كه عليل و ناتوان و كهن‏سال را در طواف بر گِرد كعبه، بر پشت خود بگيرند و بچرخانند. امير مؤمنان عليه السلام فرمود: «بى گمان، پيامبر خدا فرمود:" بزرگ هر گروهى را بزرگ بداريد"». عمر گفت: من شنيدم كه مى‏فرمود: «هنگامى كه بزرگ گروهى نزد شما مى‏آيد، بزرگش بداريد، هر چند با شما مخالفت كند». امير مؤمنان عليه السلام به او فرمود: «پس چگونه با اين سخنى كه ياد كردى، مى‏خواهى با اين بزرگان، چنين كنى؟ اينان، قومى اند كه با شما از درِ صلح و صفا در آمدند و به اسلام و مُسالمت، رغبت نشان دادند و تقدير، چنان است كه از آنها براى من نسلى باشد و من، خدا و شما را گواه مى‏گيرم كه به اندازه سهم خود، آنان را براى خدا، آزاد كردم». و همه بنى هاشم [به امام على عليه السلام‏] گفتند: ما نيز سهم خود را به تو بخشيديم. امام على عليه السلام گفت: «خدايا! گواه باش كه من همه آنچه را كه از سهم خود به من بخشيدند، در راه تو آزاد كردم». مهاجران و انصار نيز گفتند: اى برادر پيامبر خدا! ما نيز حقّمان را به تو بخشيديم. امام على عليه السلام گفت: «خدايا! گواه باش كه آنان، حقّ خود را بخشيدند و من هم قبول كردم و گواه باش كه من، سهم آنان را در راه تو آزاد كردم». عمر گفت: چرا تصميم مرا در باره عجم‏ها نقض مى‏كنى؟ و چه چيزى تو را به رأى من در باره آنها بى‏ميل كرده است؟ امام على عليه السلام آنچه را پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در باره بزرگداشتِ بزرگان فرموده بود، و نيز رغبت داشتن ايرانيان را به اسلام، تكرار كرد.... ❕برخى از مردم به شهربانو، دختر كسرا، اشاره كردند [و خواستار او شدند]. پس اختيار را به او وا نهادند و از پشت چادر و در ميان جمع به او گفتند: كدام يك از خواستگارانت را بر مى‏گزينى؟ و آيا از ميان آنان، شوهرى مى‏خواهى؟ ... خواستگاران را به شهربانو نشان دادند و او با دستش اشاره كرد و حسين بن على عليه السلام را نشان داد. پس دوباره او را آزاد گذاشتند. با دستش اشاره نمود و به زبان خودش گفت: «اين! اگر اختيار با من است» و امير مؤمنان على عليه السلام را ولىّ خود قرار داد. " 💠 👇
💠ادامه 👇 "فَقالَ لَهُ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام: فَمِن أينَ لَكَ أن تَفعَلَ بِقَومٍ كُرَماءَ ما ذَكَرتَ؟ إنَّ هؤُلاءِ قَومٌ قَد ألقَوا إلَيكُمُ السَّلَمَ، ورَغِبوا فِي الإِسلامِ وَالسَّلامِ، ولا بُدَّ مِن أن يَكونَ لي مِنهُم ذُرِّيَّةٌ، و أنَا اشهِدُ اللّهَ واشهِدُكُم أنّي قَد أعتَقتُ نَصيبي مِنهُم لِوَجهِ اللّهِ. فَقالَ جَميعُ بَني هاشِمٍ: قَد وَهَبنا حَقَّنا أيضا لَكَ..... وإنَّ شَهرَبانَوَيهِ ارِيَتِ الخُطّابَ و أومَأَت بِيَدِها، و أشارَت إلَى الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام، فَاعيدَ القَولُ عَلَيها فِي التَّخييرِ، فَأَشارَت بِيَدِها وقالَت بِلُغَتِها: هذا إن كُنتُ مُخَيَّرَةً. وجَعَلَت أميرَ المُؤمِنينَ عليه السلام وَلِيَّها." 📚دلائل الإمامة: ص 194 ح 111، العدد القوية: ص 56 ح 74، المناقب لابن شهر آشوب: ج 4 ص 48 كلاهما نحوه، بحار الأنوار: ج 46 ص 15 وراجع: إثبات الوصيّة: ص 181 والخرائج والجرائح: ج 2 ص 750 ح 67. ❕یا می بینیم زمخشری از علمای اهلسنت و دیگران نیز از ابو یقظان نقل می کنند : " عمر، نزد دختران يزدگرد پسر شهريار پسر خسرو كه به اسارت در آمده بودند، آمد و خواست آنها را بفروشد؛ ولى على عليه السلام فرمود: «دخترانِ پادشاهان، فروخته نمى‏شوند؛ امّا آنها را قيمت‏گذارى كنيد». پس امام عليه السلام قيمت آنها را پرداخت و آنها را ميان حسين بن على عليه السلام و محمّد بن ابى بكر و عبد اللّه بن عمر، تقسيم نمود (آنها را به ازدواج اينان در آورد) و آنان، سه نفر را به دنيا آوردند. " " إنَّ عُمَرَ أتى بَناتِ يَزدَجَردَ بنِ شَهرِيارَ بنِ كِسرى سَبِيّاتٍ، فَأَرادَ بَيعَهُنَّ. فَقالَ لَهُ عَلِيٌّ عليه السلام: إنَّ بَناتِ المُلوكِ لا يُبَعنَ، ولكِن قَوِّموهُنَّ، فَأَعطاهُ أثمانَهُنَّ، فَقَسَّمَهُنَّ بَينَ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام ومُحَمَّدِ بنِ أبي بَكرٍ الصِّدّيقِ وعَبدِ اللّهِ بنِ عُمَرَ، فَوَلَدنَ الثَّلاثَة " " 📚ربيع الأبرار: ج 3 ص 19، البداية والنهاية: ج 9 ص 104، حياة الحيوان: ج 1 ص 127 _ الكامل للمبرّد: ج 2 ص 645 2⃣عده ای در پاسخ به اشکال گرگیج بیان داشتند که مطابق برخی از نقلها , ازدواج دختر یزگرد با امام حسین ع در زمان عثمان واقع شده است , پس چگونه تو می خواهی از این ازدواج مشروعیت خلافت عمر را ثابت کنی !!!! 👌اما به نظر می رسد که این پاسخ نمی تواند مکفی باشد , زیرا گرگیچ می تواند بگوید پس خلافت عثمان مشروع بوده است و به تبع مشروعیت خلافت عثمان , خلافت ابوبکر و عمر هم مشروع بوده است , زیرا هر سه در یک خط به خلافت رسیدند !!!! ❕به جای بیان مطلب فوق می توانیم بگوییم که مطابق نقل شیخ مفید , جریان اسارت دختر یزگرد و ازدواجش با امام حسین علیه السلام در زمان خلافت خود امیر مومنان علیه السلام بوده است , بنابراین تو نه می توانی از این ازدواج مشروعیت خلافت عمر را اثبات کنی و نه عثمان را !!!!! 👌شیخ مفید نقل می کند : " امير مؤمنان عليه السلام، ولايت ناحيه‏اى از شرق را به حُرَيث بن جابر حنفى سپرد و او، دو دختر يزدگرد پسر شهريار پسر خسرو را به سوى امام عليه السلام فرستاد و او شاهْ‏زنان را از ميان آن دو به پسرش حسين عليه السلام بخشيد و زين العابدين عليه السلام از آن دو به دنيا آمد، و دختر ديگر را به محمّد بن ابى بكر بخشيد و از آن دو هم قاسم بن محمّد بن ابى بكر به دنيا آمد. از اين رو، اين دو، با هم، پسرخاله اند. " " كانَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام وَلّى حُرَيثَ بنَ جابِرٍ الحَنَفِيَّ جانِبا مِنَ المَشرِقِ، فَبَعَثَ إلَيهِ بِنتَي يَزدَجَردَ بنِ شَهرِيارَ بنِ كِسرى، فَنَحَلَ ابنَهُ الحُسَينَ عليه السلام شاه زَنانَ مِنهُما، فَأَولَدَها زَينَ العابِدينَ عليه السلام، ونَحَلَ الاخرى مُحَمَّدَ بنَ أبي بَكرٍ، فَوَلَدَت لَهُ القاسِمَ بنَ مُحَمَّدِ ابنِ أبي بَكرٍ، فَهُمَا ابنا خالَة " 📚الإرشاد: ج 2 ص 137 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 3⃣اصلا می گوییم که دختر یزگرد در حالت کنیزی به امام حسین ع بخشیده شد , با این وجود هم مشروعیتی برای عمر ایجاد نمی شود , زیرا مطابق روایات ما , ائمه علیهم السلام مالک انفال اند و یک مصداق انفال این است که گروهی بدون اذن امام معصوم ع به جنگی روند و غنائمی به دست آورند , مالک آن غنائم امام معصوم علیه السلام است : " بَابُ أَنَّ الْأَنْفَال‏ ... وَ مَا غَنِمَهُ الْمُقَاتِلُونَ بِغَيْرِ إِذْنِه‏ " 📚وسائل الشيعة، ج‏ 9، ص: 523 باب 1 ❕معاویه بن وهب می گوید که به امام صادق ع گفتم : " گروهانى كه براى مأموريت جنگى مى‏روند، اگر با غنيمت بازگردند، اين غنائم به چه صورت تقسيم مى‏شود؟ ابو عبد اللّه گفت: اگر امير آنان از جانب امام بر حق به‏ فرماندهى آنان منصوب شده باشد، يك پنجم غنائم را براى خدا و رسول او مى‏فرستند و چهار پنجم آن بين جنگجويان تقسيم مى‏شود، اما اگر بدون اجازه امام بر حق با مشركين پيكار نموده باشند، همه غنائم به‏صورت «فيى‏ء» ( انفال ) در اختيار امام بر حق قرار مى‏گيرد تا در هر مورد كه صلاح بداند مصرف كند. " " قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع السَّرِيَّةُ يَبْعَثُهَا الْإِمَامُ فَيُصِيبُونَ غَنَائِمَ كَيْفَ تُقْسَمُ قَالَ إِنْ قَاتَلُوا عَلَيْهَا مَعَ أَمِيرٍ أَمَّرَهُ الْإِمَامُ عَلَيْهِمْ أُخْرِجَ مِنْهَا الْخُمُسُ لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ قُسِمَ بَيْنَهُمْ أَرْبَعَةَ أَخْمَاس‏ وَ إِنْ لَمْ يَكُونُوا قَاتَلُوا عَلَيْهَا الْمُشْرِكِينَ كَانَ كُلُّ مَا غَنِمُوا لِلْإِمَامِ يَجْعَلُهُ حَيْثُ أَحَبَّ. " 📚گزیده کافی ج ٤ ص ٢٢٦ _ الکافی ج ٥ ص ٤٤ ❕در نقل دیگر فرمود : " اگر قومی بدون اذن امام ع به جهاد روند و غنائمی به دست آورند , تمام غنیمت ها برای امام ع است و اگر به امر امام ع به جنگی روند و غنیمت به دست آورند , برای امام ع یک پنجم آن است " "أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا غَزَا قَوْمٌ بِغَيْرِ إِذْنِ الْإِمَامِ فَغَنِمُوا كَانَتِ الْغَنِيمَةُ كُلُّهَا لِلْإِمَامِ وَ إِذَا غَزَوْا بِأَمْرِ الْإِمَامِ فَغَنِمُوا كَانَ لِلْإِمَامِ الْخُمُسُ. " 📚تهذیب الاحکام ج ٤ ص ١٣٥ 👌عمر بن خطاب و لشگرش هم بدون اذن امام معصوم ع به نبرد با ایرانیان رفت و غنائمی به دست آورد , مالک آن غنائم امیر مومنان ع بوده است که یکی از این غنیمت ها را به امام حسین ع بخشید , بنابراین حتی اگر دختر یزگرد را کنیزی بدانیم که به ملکیت امام حسین ع در آمده بود , باز مشروعیتی برای عمر بن خطاب ایجاد نمی شود و طبق بیان فوق , دختر یزگرد به طریق مشروع الهی و به اذن امام علی ع به امام حسین ع بخشیده شده بود . 4⃣علمای اهلسنت هم صراحتا فتوا داده اند که اگر کافری , کافر دیگری را به بردگی بگیرد , مسلمان میتواند آن برده کافر را که به طریقه نامشروع توسط کافر دیگری اسیر شده است , بخرد و به بردگی بگیرد : "فان أصاب أهل هذه الدار سبايا من غيرهم من أهل الحرب وسع هذا المسلم أن يشتريها منهم لأنهم ملكوا ذلك بالاحراز بمنعتهم فإنهم نهبة يملك بعضهم على بعض نفسه وماله بالاحراز فحل للمستأمن إليهم شراء ذلك منهم كسائر أموالهم وكذلك أن سبى أهل الدار التي هو فيها جاز له أن يشتريهم من السابين لأنهم ملكوهم بالاحراز وقد كانوا على أصل الإباحة في حقه إنما كان الواجب عليه أن لا يغدر بهم وليس ذلك من الغدر في شئ وكذلك لو أن المسلمين وادعوا قوما من أهل الحرب ثم أغار عليهم قوم آخرون أهل حرب لهم فلهذا المسلم أن يشترى السبي منهم لأنهم بالموادعة ما خرجوا من أن يكونوا أهل حرب ولكن علينا أن لا نغدر بهم وقد صاروا مملوكين للسابي بالاحراز فيجوز شراؤه منهم كسائر الأموال .... " 📚المبسوط سرخسی ج ١٠ ص ٩٧ " سبى أهل الكتاب السبية لها زوج بأرضها يسبيها المسلمون فتباع في المغانم فتشتري ولها زوج قال فهي حلال " 📚المدونه الکبری , الامام المالک , ج ٢ ص ٣٠٥ 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌همینطور مطابق نقلهای اهلسنت ازدواج پیامبر گرامی با ماریه نیز به همین صورت بود که کافری یعنی مقوس پادشاه اسکندریه و مصر , ماریه را به کنیزی گرفته بود . همین کنیزی را که از طریق غیر شرعی به اسارت گرفته بود به پیامبر گرامی اسلام هدیه داد و پیامبر نیز هدیه او را پذیرفت و ابراهیم به دنیا آمد , و علمای اهلسنت از ماریه تعبیر می کنند به ام ولد , یعنی کنیزی که فرزندی به دنیا آورد , همینطور مقوقس خواهر ماریه را نیز به کنیزی گرفته بود که نامش سیرین بود که او را نیز به پیامبر هدیه داد که پیامبر سیرین را به حسان بن ثابت بخشید : " مارية القبطية مولاة رسول الله صلى الله عليه و سلم و أم ولده إبراهيم، و هي مارية بنت شمعون، أهداها له المقوقس القبطي صاحب الإسكندرية و مصر، و أهدى معها أختها سيرين و خصيا يقال له مأبور، فوهب رسول الله صلى الله عليه و سلم سيرين لحسان بن ثابت، و هي أمّ عبد الرحمن بن حسان. " 📚الاستیعاب , ابن عبد البر , ج ٤ ص ١٩١٢ _ اسد الغابه ج ٦ ص ٢٦١ _ الاصابه ج ٨ ص ٣١٠ 👌بنابراین می توان با کنیزی که پادشاه ظالم یا افراد کافر گرفته اند , همبستر شد , چنان که پیامبر چنین کرد و با ماریه همبستر شد , امام حسین ع نیز با کنیزی که پادشاه ظالمی چون عمر گرفته بود همبستر شد و هیچ مشروعیتی هم برای عمر ایجاد نمی شود , چنان که وقتی پیامبر با ماریه همبستر شد , مشروعیتی برای مقوقس ایجاد نشد . ❕پاسخ به حسب فرض دوم : 👌فرض دوم این بود که عمر بن خطاب خطبه ازدواج امام حسین ع را با دختر یزگرد خوانده است , اگر عمر بن خطاب خلیفه مشروع نباشد و غاصب و ظالم باشد , یعنی خطبه عقد ازدواج را یک غاصب و ظالم خوانده است که در این صورت خطبه عقد ازدواج باطل است و ازدواج امام حسین ع با شهر بانو مشروعیت پیدا نمی کند و به تبع فرزندانی هم که حاصل این ازدواج هستند , صحیح النسب نیستند . 👌این سخن نیز صحیح نیست زیرا : 1⃣در روایات تاریخی شیعه و سنی خواندیم که امیر مومنان ع , شهربانو را به عقد امام حسین ع در آورد و شهربانو علی ع را ولی و وکیل خود قرار داد , بنابراین عاقد عقد , عمر بن خطاب نبوده است . 2⃣به فرض که عاقد عمر بوده است , چه کسی گفته است که اگر عاقد عقد , کافر یا فاسق باشد , عقد باطل است !!!! ❕در روایات ما به صورت مطلق تصریح شده است که انسان می تواند دیگری را وکیل بگیرد و از اطلاق روایات استفاده می شود که فرق نمی کند وکیل مسلمان باشد یا کافر , عادل باشد یا فاسق : 📚وسائل الشیعه ج ١٩ ص ١٦١ " کتاب الوکاله " 👌فقهای شیعه نیز فتوا داده اند که می توان کافری را به وکالت گرفت و اشکالی بر آن نیست : " " یجوز توکیل الکافر للمسلم ... " 📚العروه الوثقی ج ٦ ص ٢٠٦ ❕فقهای اهلسنت هم فتوا داده اند که می توان کافر را به وکالت گرفت : "وإن وكل كافرا أو عبدا صح " 📚الشرح الکبیر , ابن قدامه , ج ٨ ص ٢٤٦ 👌در پایان گفتنی است که حکم مسلم در فقه شیعه آن است که اگر کسی به امامان علیهم السلام توهین کند , حکمش قتل است : " وسائل الشيعة، ج‏28، ص: 215 " بَابُ قَتْلِ مَنْ سَبَّ عَلِيّاً أَوْ غَيْرَهُ مِنَ الْأَئِمَّةِ ع " 👌روایات باب فوق اطلاق دارد و حتی شامل فرضی می شود که سب کننده توبه کند , توبه اش نیز قبول نمی شود و باید کشته شود , چنان که شهید ثانی به این نکته تصریح می کند : " هذا بخلاف ساب النبي ص فإن ظاهر النص و الفتوى وجوب قتله و إن تاب- و من ثم قيده هنا خاصة و ظاهرهم أن ساب الإمام كذلك‏ " 📚الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية (2 جلدى)، ج‏2، ص: 371 👌بنابراین مولوی گرگیچ نیز به خاطر ناسزاگویی و سب و توهین به ساحت قدسی اهلبیت علیهم السلام توسط محاکم قضایی باید کشته شود و عذرخواهی اش نیز مشکلی را حل نمی کند !!!! @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
نشات گرفتن آب باران از دریایی در زیر عرش !!! 🤔 : ❓ امام اول شیعیان خیال میکرده آب باران نشأت گرفته از دریایی در آسمان است که زیر عرش واقع شده! متن حدیث: امام صادق: شیوه‌ی علی (ع) بود که در نخستین باران (سال) می‌ایستاد تا سر و رویش و جامه‌اش خیس می‌شدند و به او گفته میشد: یا امیرالمؤمنین، الکنّ، الکنّ (سقف! سقف! (یعنی به زیر سقف بیا)). می‌فرمود: این آب قریب العهد است با عرش؛ سپس آغاز حدیث می‌کرد و می‌فرمود: «راستی زیر عرش دریاییست که در آن است روزی جانداران» 📓منبع: آسمان و جهان (ترجمه جلد چهاردهم بحارالانوار علامه مجلسی) / جلد۳ / صفحه۳۲۳ بدتر از همه اینکه طبق آیه ۷ سوره هود، عرش الله هم روی آب واقع شده بخوانید: وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ ترجمه: اوست كسى كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد و عرش او بر آب بود فلذا به اطلاع کلیه ماله‌کشان اسلامی می‌رسانیم که این حدیث امام علی در تطابق کامل با آیه قرآن است بنابراین راهی برای ماله‌کشی بر این گاف علی بن ابیطالب وجود ندارد ❗️❗️ 💠💠 🔸١ _ هم دانشمندان ما معتقدند که ابرها و آب باران نشات گرفته از بخار دریاها هستند و هم روایات ما بر این مساله گواه است . 👌برخی از دانشمندان می نویسند : " اينجا است كه قدرت نمائى بزرگ مبدأ آفرينش را به وضوح مى‏بينيم؛ كه اين مأموريّت مهم را بر عهده تابش آفتاب نهاده كه بر سطح اقيانوس‏ها بتابد و آب دريا را تبخير و تصفيه كند، و به صورت قطعات ابر در آورد، سپس به كمك بادها روانه به سوى سرزمين‏هاى خشك كند، و به صورت دانه‏هاى ظريف و كوچك باران به آرامى بر آنها فرو فرستد، و روح حيات و زندگى را در سراسر كره زمين بدمد، و همه جا را آباد و خرّم و سرسبز كند؛ آن هم با نظام بسيار دقيق و حساب شده و توأم با ظرافت فراوان. " 📚پيام قرآن، ج‏ 2، ص: 233 🔸٢ _ در روایات هم تصریح شده است که منشا باران , آب دریاها و بخار آن هستند . ❕مرحوم علی بن ابراهیم در تفسير قول خدا «آيا ندانى خدا ميراند ابر را» نقل می کند : " يعنى👈 برمي انگيزد ابر را از زمين ( و بخار آب دریا ) 👉 سپس الفت مي اندازد ميان آنها و چون سخت شد بادى فرستد تا آن را بفشارد و از آن باران درآيد و اينست معنى قول خدا كه «بينى ودق را كه برآيد از ميانه آن» يعنى باران. " "فِي قَوْلِهِ تَعَالَى أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحاباً أَيْ يُثِيرُهُ مِنَ الْأَرْضِ ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ فَإِذَا غَلُظَ بَعَثَ اللَّهُ رِيحاً فَتُعْصِرُهُ فَيَنْزِلُ مِنْهُ الْمَاءُ وَ هُوَ قَوْلُهُ فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ أَيْ الْمَطَر " 📚تفسیر قمی ج ٢ ص ١٠٧ ❕حارث اعور نقل می کند كه از امير المؤمنين عليه السّلام پرسش شد از ابر كه در كجا است؟ فرمود: " " ... در هم كناره دريا منزل كند ، و چون خدا خواهد بفرستدش، بادى فرستد تا آن را برانگيزد. " " سُئِلَ عَنِ السَّحَابِ أَيْنَ يَكُونُ قَالَ ... عَلَى سَاحِلِ الْبَحْرِ يَأْوِي إِلَيْهَا فَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يُرْسِلَهُ أَرْسَلَ رِيحاً فَأَثَارَهُ " 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج ٤ ص ٨٢٥ 👌در نقل کافی شریف نیز از امیر مومنان ع آمده است که ابرها در کنار دریا ماوی می کنند : " وَ سُئِلَ عَنِ السَّحَابِ أَيْنَ تَكُونُ قَالَ تَكُونُ ... عَلَى شَاطِئِ الْبَحْرِ يَأْوِي إِلَيْهِ فَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُرْسِلَهُ أَرْسَلَ رِيحاً فَأَثَارَتْه‏ " 📚الکافی ج ٨ ص ٢١٨ 👌این که در این روایات آمده است که جایگاه ابر در همجواری دریا است , مفهومش پیدایش ابرها از آب دریاها است , چنان که علامه مجلسی متذکر این نکته می شود : " يكون كناية عن انبعاثه عن البحر " 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏ 56، ص: 383 🔸٣ _ در روایات ما , عرش در معانی متعددی به کار رفته است , گاه به صورت کنایه از کل عالم هستی به عنوان عرش و تخت فرماندهی خداوند یاد شده است , چنان که در ذیل گفته ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3275 👁ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌و گاه عرش به معنای تخت علم و قدرت الهی به کار رفته است , چنان که امام رضا ع فرمود : " عرش اسم علم و قدرت الهی است : " العرش اسم علم و قدره " 📚الکافی ج ١ ص ١٣١ ❕ و در معنایی نیز از عرش به عنوان موجودی یاد شده است که در بالای آسمان هفتم و محل طواف فرشتگان است و وسعت وسیعی نیز دارد . ❕در نقلی پیامبر گرامی فرمود : " اى أبا ذر، هفت آسمان در برابر كرسى نيستند جز حلقه‏اى افتاده در زمين بيابان پهناور، و فضل و فزونى عرش بر كرسى چون فزونى بيابان پهناور است بر آن حلقه. " "عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ: يَا بَا ذَرٍّ مَا السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ فِي الْكُرْسِيِّ إِلَّا كَحَلْقَةٍ مُلْقَاةٍ فِي أَرْضِ فَلَاةٍ وَ فَضْلُ الْعَرْشِ عَلَى الْكُرْسِيِّ كَفَضْلِ الْفَلَاةِ عَلَى تِلْكَ الْحَلْقَةِ " 📚الخصال ج ٢ ص ٥٢٤ ❕در نقل دیگری از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه از او پرسيدند چرا كعبه را كعبه نام شد؟ امام ع فرمود: " چون چهار گوشه است، گفته شد چرا چهار گوشه شده؟ فرمود: چون برابر بيت المعمور است كه چهار گوشه است، و گفته شد: چرا بيت المعمور چهار گوشه است؟ فرمود: چون در برابر عرش است كه چهار گوشه است، گفته شد؟ چرا عرش چهار گوشه شده؟ فرمود: چون مسلمانى بر چهار كلمه سازمان شده، سبحان، و الحمد للَّه، و لا إله إلّا اللَّه، و اللَّه أكبر. " "عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ سُئِلَ لِمَ سُمِّيَ الْكَعْبَةُ كَعْبَةً قَالَ لِأَنَّهَا مُرَبَّعَةٌ فَقِيلَ لَهُ وَ لِمَ صَارَتْ مُرَبَّعَةً قَالَ لِأَنَّهَا بِحِذَاءِ بَيْتِ الْمَعْمُورِ وَ هُوَ مُرَبَّعٌ فَقِيلَ لَهُ وَ لِمَ صَارَ الْبَيْتُ الْمَعْمُورُ مُرَبَّعاً قَالَ لِأَنَّهُ بِحِذَاءِ الْعَرْشِ وَ هُوَ مُرَبَّعٌ فَقِيلَ لَهُ وَ لِمَ صَارَ الْعَرْشُ مُرَبَّعاً قَالَ لِأَنَّ الْكَلِمَاتِ الَّتِي بُنِيَ عَلَيْهَا الْإِسْلَامُ أَرْبَعٌ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَر " 📚علل الشرایع ج ٢ ص ٣٩٨ ❕شیخ مفید در مورد معنای سوم از عرش الهی که در روایات آن معنا بیان شده است , می گوید : " خدا آن را در آسمان هفتم آفريد، و فرشته‏ها را به برداشت آن به عبادت و تعظيم واداشته , چنانچه در زمين خانه‏اى آفريده و آدمى را به توجه بدان و زيارت و حج و تعظيمش بپرستش كشانيده، و در حديث آمده كه خدا تعالى خانه‏اى زير عرش آفريده، و بيت المعمور نامش كرده، و فرشته‏ها هر سال بدان حج كنند. و در آسمان چهارم خانه‏اى بنام ضراح آفريده و فرشته‏ها را بحج و تعظيم و طواف گرد آن بعبادت گرفته، و خانه كعبه را در زمين برابرش ساخته و از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود: اگر سنگى از عرش فروافتد بر پشت بيت المعمور آيد و اگر از بيت المعمور فروافتد بر پشت بام خانه كعبه آيد، خدا براى خود عرشى نيافريده كه وطن خود سازد، خدا برتر است از آن، ولى عرشى آفريده و بخود وابسته براى گرامى بودن و بزرگ داشتنش، و فرشته‏ها را به حملش بعبادت واداشته، چنانچه در زمين خانه‏اى آفريده، نه براى خود براى نشيمن خود تعالى اللَّه عن ذلك، بلكه آن را براى خلقش آفريده و بخود وابسته تا گرامى شود و بزرگ باشد و مردم را بزيارت و حج بر آن بعبادت گرفته. " "هو عرش خلقه الله تعالى في السماء السابعة و تعبد الملائكة بحمله و تعظيمه كما خلق سبحانه بيتا في الأرض و أمر البشر بقصده و زيارته و الحج إليه و تعظيمه و قد جاء الحديث أن الله تعالى خلق بيتا تحت العرش سماه البيت المعمور تحجه الملائكة في كل عام و خلق في السماء الرابعة بيتا سماه الضراح و تعبد الملائكة بحجه و التعظيم له و الطواف حوله و خلق البيت الحرام في الأرض فجعله تحت الضراح. وَ رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ: لَوْ أُلْقِيَ حَجَرٌ مِنَ الْعَرْشِ لَوَقَعَ عَلَى ظَهْرِ بَيْتِ الْمَعْمُورِ وَ لَوْ أُلْقِيَ مِنَ الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ لَسَقَطَ عَلَى ظَهْرِ الْبَيْتِ الْحَرَامِ وَ لَمْ يَخْلُقِ اللَّهُ عَرْشاً لِنَفْسِهِ يَسْتَوْطِنُهُ تَعَالَى اللَّهُ عَنْ ذَلِكَ لَكِنَّهُ خَلَقَ عَرْشاً أَضَافَهُ إِلَى نَفْسِهِ تَكْرِمَةً لَهُ وَ إِعْظَاماً وَ تَعَبَّدَ الْمَلَائِكَةَ بِحَمْلِهِ كَمَا خَلَقَ بَيْتاً فِي الْأَرْضِ وَ لَمْ يَخْلُقْهُ لِنَفْسِهِ وَ لَا يَسْكُنُهُ تَعَالَى اللَّهُ عَنْ ذَلِكَ لَكِنَّهُ خَلَقَهُ لِخَلْقِهِ وَ أَضَافَهُ إِلَى نَفْسِهِ إِكْرَاماً لَهُ وَ إِعْظَاماً وَ تَعَبَّدَ الْخَلْقَ بِزِيَارَتِهِ وَ الْحَجِّ إِلَيْهِ." 📚تصحیح الاعتقاد ص ٧٧ 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 🔸٤ _ در ذیل توضیح داده ایم که اگر در آیه قرآن می گوید عرش الهی بر روی آب بود , به حسب قرائن , مقصود از عرش در تعبیر قرآن , معنای اول عرش یعنی مجموعه جهان هستی است : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2449 🔸٥ _ در برخی از نقلها آمده است که آب بارانی که اول سال می بارد , از آب دریایی جمع شده است که در زیر عرش است , عرشی که گفتیم بر بالای آسمان هفتم است . ❕از حضرت جعفر بن محمّد، از پدر بزرگوارش عليهما السّلام نقل شده است كه آن جناب فرمودند: " " حضرت على عليه السّلام در اوّلين باران هر سالى كه مى‏باريد مى‏ايستادند تا سر و محاسن و لباسهايشان خيس مى‏شد، به آن جناب عرض مى‏كردند: يا امير المؤمنين زيرا سقف و داخل بنايى برويد تا از خيس شدن مصون بمانيد؟ حضرت مى‏فرمودند: اين آبى است كه از نزديك عرش الهى آمده و سپس انشاء حديث مى‏نمود و مى‏فرمود: "در زير عرش دريايى بوده كه در آن آبى است و با آن ارزاق حيوانات از زمين مى‏رويد، و هر گاه جناب اقدس الهى بخواهد از زمين آنچه را كه مشيّتش به آن تعلّق گرفت بروياند و رحمتش را بدين وسيله شامل حيوانات قرار دهد وحى فرموده و بلافاصله باران از آسمانی به آسمان دیگر و از آن به آسمان بعد مى‏بارد تا جايى كه بارش باران به آسمان دنيا رسيده و با ابرهاى زير اين آسمان ملاقات مى‏كند " " عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: كَانَ عَلِيٌّ ع يَقُومُ فِي الْمَطَرِ أَوَّلَ مَا يُمْطَرُ حَتَّى يَبْتَلَّ رَأْسُهُ وَ لِحْيَتُهُ وَ ثِيَابُهُ فَقِيلَ لَهُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ الْكِنَّ الْكِنَّ فَقَالَ إِنَّ هَذَا مَاءٌ قَرِيبُ الْعَهْدِ بِالْعَرْشِ ثُمَّ أَنْشَأَ يُحَدِّثُ فَقَالَ إِنَّ تَحْتَ الْعَرْشِ بَحْراً فِيهِ مَاءٌ يُنْبِتُ أَرْزَاقَ الْحَيَوَانَاتِ فَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ ذِكْرُهُ أَنْ يُنْبِتَ بِهِ مَا يَشَاءُ لَهُمْ رَحْمَةً مِنْهُ لَهُمْ أَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ فَمَطَرَ مَا شَاءَ مِنْ سَمَاءٍ إِلَى سَمَاءٍ حَتَّى يَصِيرَ إِلَى سَمَاءِ الدُّنْيَا " 📚علل الشرایع ج ٢ ص ٤٦٣ 👌بنابراین و به حسب روایات فوق الذکر , منشا آب باران از دو امر است : 1⃣دریاهای دنیا که بخار می شوند . 2⃣دریایی که در زیر عرشی است که بر بالای آسمان هفتم است . ❕چنان که علامه مجلسی به این نکته تصریح می کند : " نعم يظهر من بعض الأخبار أن المطر نوعان منه ما يصعد من البخار، و منه ما ينزل من السماء، و الثاني أكثر نفعا و أعظم بركة " 📚مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏26، ص: 196 👌آسمانهای دیگر و نیز عرشی که بر بالای آسمان هفتم است , و بارانی که از آنجا به سوی آسمان دنیا سرازیر می شود , درک و کشفش از دسترس علم بشر خارج است و تمام آنچه که بشر از اطلاعات فضایی به آن رسیده است , مربوط می شود به آسمان دنیا , چنان که در ذیل گفته ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1483 ❕هیچ مانعی ندارد که آب باران در کنار آنکه از دریاهای دنیا ایجاد می شود , از دریای زیر عرش هم ایجاد شود که ما تنها نسبت به مورد اول علم و آگاهی داریم و مورد دوم هنوز مورد علم و درک و کشف ما واقع نشده است , که این موضوع نیز مشکلی ایجاد نمی کند , چرا که به تصریح دانشمندان بزرگ علوم طبیعی و ... بسیاری از واقعیت وجود دارد که بشر به آن علم ندارد , زیرا علم و دانش بشر بسیار محدود است , چنان که در ذیل توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4330 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
نپوشاندن رانها در حمام توسط امام صادق علیه السلام و بیان حد عورت !!!! 🤔 : ❓لخت دیده شدن امام معصوم در گرمابه بطور عمومی، بدون اینکه ران و باسنش پوشیده باشد 🛑 عنه عن العباس عن علي بن إسماعيل عن محمد بن حكيم قال: الميثمي لا أعلمه إلا قال رأيت أبا عبد الله عليه السلام أو من رآه متجردا وعلى عورته ثوب فقال: ان الفخذ ليست من العورة. ✍ترجمه : امام صادق را دیده که در گرمابه لخت شده بود و با پارچه کوچکی عورتش را پوشانده بود زمانی که امام با تعجب دیگران رو به رو شد گفت : ران جزو عورت نیست ❗️❗️ 📚تهذيب الأحكام - الشيخ الطوسي - ج ١ - الصفحة ٣٧٤ ❗️❗️❗️ ❓خلاصه جوانان شیعه فقط الت و بیضه ها را بپوشانند وبا باسن لخت به بیرون بیایند اشکالی ندارد امام صادق هم اینگونه دیده شده ❗️❗️ 💠💠 🔸١ _ در این شکی نیست که عورت را باید از دیگران پوشاند , در این که مراد از عورت چیست ? در کتاب فرهنگ فقه چنین آمده است : " مراد از عورت بنابر نظر مشهور- بلكه ادّعاى اجماع شده- در مرد عبارت است از آلت تناسلى، بيضه‏ها و حلقه دبر و در زن، قبل و دبر " 📚فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏2، ص: 283 ❕" البته عورت در زن در دو وضعيت نماز و مواجهه با نامحرم تعريفى ديگر نيز دارد كه عبارت است از همه اندام زن جز صورت، مچ دست تا سر انگشتان (كفّان) و مچ پا تا سر انگشتان (قدمان). از اين رو، برخى عورت زن را به عورت نگاه و عورت نماز تقسيم كرده، عورت نگاه را به قُبُل و دُبُر و عورت نماز و نيز عورت نسبت به نامحرم را به تمامى بدن او جز آنچه استثنا شده تعريف كرده‏اند " 📚فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏5، ص: 510 🔸٢ _ با توجه به آنچه گفته شد , انسان در حمام های عمومی می تواند ران هایش را نپوشاند , زیرا ران ها جزء عورت نیستند که پوشاندن آن لازم باشد , اما لازم است که در حمام از " مئزر " , یعنی لنگ استفاده شود : 📚وسائل الشيعة، ج‏ 2، ص: 38 باب 9 "بَابُ اسْتِحْبَابِ دُخُولِ الْحَمَّامِ بِمِئْزَرٍ وَ كَرَاهَةِ تَرْكِه‏ " ❕ چنان که از امام رضا ع نقل است که فرمود : " بپرهیز که وارد حمام شوی مگر آنکه مئزر و لنگی به تن داشته باشی , زیرا این امر نشانه ایمان است " "إِيَّاكَ أَنْ تَدْخُلَ الْحَمَّامَ بِغَيْرِ مِئْزَرٍ فَإِنَّهُ مِنَ الْإِيمَان‏ " " إِيَّاكَ أَنْ تَدْخُلَ الْحَمَّامَ بِغَيْرِ مِئْزَرٍ فَإِنَّهُ مِنَ الْإِيمَان‏ " 📚مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏ 1، ص: 376 ❕در روایت مورد استناد وهابی آمده است که امام علیه السلام , در حمام عمومی عورتش را با ثوب و لباسی پوشانده بود , این ثوب و لباس به حسب روایات مورد اشاره در مورد پوشیدن مئزر در حمام , همان لنگ بوده است که با آن تنها مقداری از ران های مبارک امام ع معلوم می شده است " علی عورته ثوب " 🔸٣ _ این که پوشاندن رانها واجب نیست , به این معنا نیست که انسان تنها عورتین خود را بپوشاند و به همانگونه بیرون بیاید , چنان که وهابی این پیشنهاد را به شیعیان داده است , مثلا علمای اهلسنت فتوا می دهند که بر مرد پوشاندن ناف تا زانو واجب است , " قال الحنفية والحنابلة : يجب على الرجل ان يستر ما بين السرة والركبة - عن غير الزوجة - ويحل للغير رجلا كان أو امرأة ، محرما أو غير محرم ، ان ينظر إلى ما عدا ذلك من بدن الرجل عند أمن الفتنة " 📚الفقه علی المذاهب الخمسه ج ١ ص ٨٧ ❕آیا این فتوا به این معناست که جوانان و علمای اهلسنت تنها ناف تا زانو را بپوشانند و بعد بیرون بیایند و در انظار عموم ظاهر شوند ❗️❗️❗️ 👌روشن است که احکام مذکور در موارد ضروری چون حضور در حمام های عمومی یا استخر است که حد واجب پوشاندن باید در آن اندازه رعایت شود و یک حکم عام برای تمام مکانها صادر نمی کند . 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 🔸٤ _ مطابق آنچه که شیخ طوسی از مالکی ها نقل می کند , اصحاب مالک بن انس به نقل از مالک می گفتند که پوشاندن عورت مستحب است نه واجب ; " قال أصحاب مالك: كل موضع- قال مالك يعيد في الوقت- يريد استحبابا، فتحقيق قوله ان ستر العورة غير واجب، و انما هو استحباب‏ " 📚الخلاف، ج‏ 1، ص: 393 ❕محقق کتاب مطلب فوق را از کتابهای اهلسنت آدرس می دهد : 📚المجموع ج 3: ص 167 _ بداية المجتهد ج 1: ص 110 👌بنابراین آیا جوانان مالکی لخت مادر زاد می توانند بیرون بیایند !!!! 🔸٥ _ اگر چه مطابق روایات ما , پوشاندن ران ها در حمام های عمومی مثلا واجب نیست , اما وقتی انسان در اجتماع حاضر می شود , باید بدنش را بپوشاند و لباسهای زیبا بپوشد و به صورت آراسته و پاکیزه در میان مردم حاضر شود . ❗️امیر مومنان فرمود : " زمانی که مرد پوشش مناسب نداشته باشد , شیطان به او نظر و طمع می کند پس خود را بپوشانید , شایسته نیست که مرد رانهایش را برهنه کند و بین قومش ظاهر شود " " عَنْ عَلِيٍّ ع فِي حَدِيثِ الْأَرْبَعِمِائَةِ قَالَ: إِذَا تَعَرَّى الرَّجُلُ نَظَرَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ فَطَمِعَ فِيهِ فَاسْتَتِرُوا لَيْسَ لِلرَّجُلِ أَنْ يَكْشِفَ ثِيَابَهُ عَنْ فَخِذَيْهِ وَ يَجْلِسَ بَيْنَ قَوْمٍ. " 📚وسائل الشيعة، ج‏5، ص: 23 ❕امام صادق عليه السلام فرمود : " لباس بپوش و خود را بيارا؛ زيرا كه خداوند، زيباست و زيبايى را دوست مى‏دارد؛ ولى مى‏بايد از حلال باشد. " " الإمام الصادق عليه السلام: البَس و تَجَمَّل، فَإِنَّ اللّهَ جَميلٌ يُحِبُّ الجَمالَ، وَ ليَكُن مِن حَلالٍ. " 📚الكافي: ج 6 ص 442 ح 7. ❕در نقل دیگری , امام صادق عليه السلام به عبيد بن زياد فرمود: " آشكار كردن نعمت، در نزد خداوند محبوبتر از مخفى نگه داشتن آن است. پس، پرهیز کنید و جز در زيباترين شكل و شمايل مردمان [جامعه‏] خود بيرون ميا. بريد بن معاويه مى‏گويد: از آن پس عبيد، تا زمانى كه از دنيا رفت، جز در زيباترين شكل مردم جامعه خود ديده نشد. " " قال أبو عبد اللَّه عليه السلام لِعُبَيدِ بنِ زِيادٍ: إظهارُ النِّعمَةِ أحَبُّ إلَى اللَّهِ مِن صِيانَتِها، فإيّاكَ أن تَتزَيّنَ إلّافي أحسَنِ زِيِّ قَومِكَ. قالَ: فما رُئيَ عُبَيدٌ إلّافي أحسَنِ زِيِّ قَومِهِ حتّى‏ مات‏ " 📚الكافي: ج 6 ص 440 ح 15 ❗️چنان که در ابتدای کلام آمد , پوشاندن کپل ها جزء عورت نیست و تنها حلقه دبر جزء عورت است که باید پوشانده شود , اما اگر نپوشاندن کپل ها موجب ایجاد مفسده ای گردد , بی شک پوشاندن آن واجب است , چنان که امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « هر آنچه در آن فساد نهفته شده است از چیزهای ممنوعه است , پس حرام است " « َ كُلُّ أَمْرٍ يَكُونُ فِيهِ الْفَسَادُ مِمَّا قَدْ نُهِيَ عَنْه‏ ... َ فَحَرَامٌ » 📚بحار الانوار : ج 100 ص 51 👌لذا در روایات فوق الذکر خواندیم که از نشانه ایمان فرد آن است که در حمام از لنگ استفاده کند , اما وقتی در کوچه و بازار قرار می گیرد و ضرورت حمام برطرف می شود , باید پوشش خود را کامل کند و رانهایش دیگر برهنه نباشد , خصوصا در مسجد که واجب است ناف تا زانو پوشانده شود و حد عورت در مسجد یا به تعبیری در هنگام حضور در اجتماع , پوشاندن ناف تا ران و زانو ها است , به حسب روایت پیامبر گرامی اسلام : " عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ ع أَنَّ النَّبِيَّ ص قَالَ: كَشْفُ السُّرَّةِ وَ الْفَخِذِ وَ الرُّكْبَةِ فِي الْمَسْجِدِ مِنَ الْعَوْرَةِ. 📚تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج‏3، ص: 263 ❗️بنابراین حد عورت در حمام و در هنگام حضور در اجتماع متفاوت است , در اجتماع و در مسجد باید از پوشش استفاده کرد و حد اقل ناف تا زانو را پوشاند , اما در حمام های عمومی که در گذشته ضرورت بر حضور در آن برای شستشو بوده است , حد عورت از این اندازه کمتر است , آن هم در صورتی که موجب ایجاد مفسده ای نگردد , اما اگر موجب ایجاد مفسده ای گردد , حتما باید در حمام هم پوشش بیشتر رعایت شود , یعنی از لنگ استفاده شود و نشیمنگاه هم پوشانده شود . 🔸٦ _ وهابی نپوشاندن رانها توسط امام صادق ع آن هم در حمام را مورد اشکال قرار داده است , در حالی که متاسفانه در روایات خودشان به پیامبر گرامی نسبت داده اند که حضرت در انظار عمومی و کوچه و بازار و غیر حمام , ران های خود را از دیگران نمی پوشاند !!!! ❕بخاری نقل می کند که انس می گوید : " پیامبر لنگ را از ران هایش زده بود کنار و رانهایش را برهنه کرده بود " " أَنَسُ: «حَسَرَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ عَنْ فَخِذِهِ» 📚صحيح البخاري، ج‏1، ص: ٩٧ 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕یا باز نقل می کند که راوی می گوید " پیامبر وقتی داشت به غزوه خیبر می رفت و بر روی مرکب بود , لباس را از رانهایش زده بود کنار تا جایی که من به سفیدی رانهای پیامبر نگاه می کردم " " حَسَرَ الْإِزَارَ عَنْ فَخِذِهِ، حَتَّى إِنِّي أَنْظُرُ إِلَى بَيَاضِ فَخِذِ نَبِيِّ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ " 📚صحیح بخاری ج ١ ص ٩٨ ❕یا باز نقل می کنند که عایشه می گوید : " پیامبر در نزد من دراز کشیده بود و رانهایش لخت بود , ابوبکر اجازه گرفت و وارد شد و پیامبر در همان حالت بود , عمر اجازه گرفت و وارد شد و پیامبر در همان حالت بود , اما وقتی عثمان اجازه ورود گرفت , پیامبر رانهایش را پوشاند , عایشه از این مساله از پیامبر سوال کرد , پیامبر پاسخ داد که آیا می خواهی من از عثمان حیا نکنم در حالی که فرشتگان از عثمان حیا می کنند " "عَنْ عَائِشَةَ أُمِّ الْمُؤْمِنِينَ: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ كَانَ جَالِسًا كَاشِفًا عَنْ فَخِذِهِ، فَاسْتَأْذَنَ أَبُو بَكْرٍ، فَأَذِنَ لَهُ، وَهُوَ عَلَى حَالِهِ، ثُمَّ اسْتَأْذَنَ عُمَرُ، فَأَذِنَ لَهُ، وَهُوَ عَلَى حَالِهِ، ثُمَّ اسْتَأْذَنَ عُثْمَانُ، فَأَرْخَى عَلَيْهِ ثِيَابَهُ، فَلَمَّا قَامُوا، قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، اسْتَأْذَنَ عَلَيْكَ أَبُو بَكْرٍ وَعُمَرُ فَأَذِنْتَ لَهُمَا، وَأَنْتَ عَلَى حَالِكَ، فَلَمَّا اسْتَأْذَنَ عُثْمَانُ أَرْخَيْتَ عَلَيْكَ ثِيَابَكَ، فَقَالَ:" يَا عَائِشَةُ أَلَا أَسْتَحْيِي مِنْ رَجُلٍ، وَاللَّهِ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ تَسْتَحِي مِنْهُ" " كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ مُضْطَجِعًا فِي بَيْتِي، كَاشِفًا عَنْ فَخِذَيْه‏ ... " 📚مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج‏40، ص: 387 _ صحيح مسلم، ج‏ 4، ص: 1866 ❕جالب آن است که علمای اهلسنت می گویند که باید ناف تا زانو را از دیگران پوشاند , اما پیامبرشان رانهایش را از دیگران نمی پوشانده است !!!! 🔸٧ _ متاسفانه اهلسنت وقاحت را بیشتر کرده و مدعی شده اند که پیامبر به صورت لخت و عریان هم در برابر دیگران حاضر می شده است !!!! 👌بخاری نقل می کند : " پیامبر در حالی که لنگی بسته بود , با دیگران سنگها را برای کعبه حمل می کردند , عباس گفت که ای پسر برادر اگر لنگت را بین شانه و گردنت بگذاری بهتر است , پیامبر نیز چنین کرد و اندکی بعد لنگ از حضرت افتاد و خود او نیز بیهوش شد و روی زمین افتاد ( و عورتش نمایان شد ) , اما پس از آن دیگر عریان و برهنه دیده نشد " " «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ كَانَ يَنْقُلُ مَعَهُمْ الْحِجَارَةَ لِلْكَعْبَةِ، وَ عَلَيْهِ إِزَارُهُ فَقَالَ لَهُ الْعَبَّاسُ عَمُّهُ: يَا ابْنَ أَخِي، لَوْ حَلَلْتَ إِزَارَكَ، فَجَعَلْتَ عَلَى مَنْكِبَيْكَ دُونَ الْحِجَارَةِ، قَالَ: فَحَلَّهُ، فَجَعَلَهُ، عَلَى مَنْكِبَيْهِ، فَسَقَطَ مَغْشِيًّا عَلَيْهِ، فَمَا رُئِيَ بَعْدَ ذَلِكَ عُرْيَانًا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ». 📚صحیح بخاری ج ١ ص ١٤٣ ح ٣٥٧ 👌متاسفانه باز پیامبر اینان عریان و لخت در برابر دیگران ظاهر شد , چنان که عایشه می گوید : " زید بن حارثه وارد مدینه شد , و پیامبر در خانه من بود , زید به نزد پیامبر آمد و درب را زد , پیامبر لخت و عریان بلند شد و درب را باز کرد در حالی که لباسش را به دنبالش کش می داد , به خدا سوگند من دیگر ندیدم که پیامبر در برابری کسی لخت و عریان شود , قبل از این واقعه و بعد از آن " " عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ: قَدِمَ زَيْدُ بْنُ حَارِثَةَ الْمَدِينَةَ وَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ فِي بَيْتِي، فَأَتَاهُ فَقَرَعَ الْبَابَ، فَقَامَ إِلَيْهِ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ عُرْيَانًا يَجُرُّ ثَوْبَهُ، وَ اللَّهِ مَا رَأَيْتُهُ عُرْيَانًا قَبْلَهُ وَ لَا بَعْدَهُ " 📚سنن الترمذی ج ٤ ص ١٧٤ _ فتح الباری ج ١١ ص ٥١ _ کنزالعمال ج ١٠ ص ٥٦٩ _ الجامع لاحکام القرآن قرطبی ج ١٥ ص ٣٦١ 👌می بینیم که وهابی یک روایت را که می گوید امام صادق ع در حمام عمومی رانهایش را نپوشانده بود را مورد اشکال قرار داده است , اما خودشان به پیامبر نسبت می دهند که پیامبر در کوچه و ملاء عام با رانهای برهنه و حتی لخت و عریان ظاهر می شده است !!!! @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir