eitaa logo
رنگین کمان 🌈
479 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
43 فایل
کشکول (سیاسی،اجتماعی،دینی،عکس نوشته و...) لینک دعوت کانال ⬇️ http://eitaa.com/joinchat/929759250C9dcea431bf برآے تبـادلـ و پیشنهادات بہ آیدے زیر مـراجـعـہ ڪنـید💐 @Mf4506 @Sobhan59 👌برداشتن هر گونه مطلبی از کانال جایز است #حَلالاًطَیّباً
مشاهده در ایتا
دانلود
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 5⃣ #حاج_عماد پیش از شهادت، بسیار به جهاد رسیدگی می کرد. وی #جها
زندگینامه و خاطرات 6⃣ ، زمانی که یازده سال داشت از طریق شبکه المنار برای فراگیری برخی توانایی‌های فنی از جمله آشنایی با نرم افزارهای پیشرفته و نحوه استفاده از آنها به رفت. وی با افرادی به دمشق رفته بود که به مراتب سن و سال بیشتری از وی داشتند. زمانی که استاد برگزاری کلاس مذکور در حال توضیح و شرح نحوه بهره برداری و استفاده از نرم افزارهای پیشرفته بود، به ناگهان جهاد خطاب به وی می گوید که اطلاعات شما در این زمینه اشتباه است، چرا که برای استفاده از این نرم افزارها می توان از راه‌های دیگری نیز بهره برد که به مراتب آسان‌تر از راهی است که شما معرفی می کنید. دقت کنید؛ جهاد این مسأله را زمانی مطرح می کند که تنها یازده سال داشت. پس از آن، استاد برگزاری کلاس از وی پرسید: تو از کجا به چنین دست یافته‌ای؟ وی در پاسخ گفت: پدرم چندین کتاب در این زمینه داشت که من با مطالعه آنها و سپس و تمرین، توانستم این مطالب را یاد بگیرم. راوی: دوست شهید ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 6⃣ #جهاد، زمانی که یازده سال داشت از طریق شبکه المنار برای فراگ
زندگینامه و خاطرات 7⃣ یکی از ویژگی‌های بارز این بود که اگر به احتیاج نداشت، هیچگاه سراغ یادگیری آن نمی رفت. بارها من به وی پیشنهاد خواندن کتاب‌های مختلف را دادم، اما وی در پاسخ می‌گفت که در صورت خواندن این کتاب‌ها و فراگیری آنچه که در آنها آمده، بزرگی بر دوشم گذاشته خواهد شد و باید به آنچه که یاد گرفته‌ام عمل کنم. بنابراین، تلاش می کرد تا آنچه را که شک نداشت می تواند و می خواهد که به آن عمل کند، فرا بگیرد. ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 7⃣ یکی از ویژگی‌های بارز #جهاد این بود که اگر به #علمی احتیاج ن
زندگینامه و خاطرات 8⃣ پیش از شهادت ، فرد مشهوری نبود. زندگی او تقریبا زندگی امنیتی بود و حتی با اسم مستعار در مدرسه، دانشگاه و مکان‌های عمومی حاضر می شد. زندگی پدرش هم زندگی امنیتی بود و مدام از مکانی به مکان دیگر برای زندگی جا به جا می شد. اما زمانی که حاج عماد به شهادت رسید، جهاد در مراسم تشییع وی سخنرانی کرد و از آن روز تمامی نگاه‌ها به جهاد دوخته شد و او از سوی همه زیر نظر قرار گرفت. وی در روزهای پایانی زندگیش به من می‌گفت که بسیار از شهادت پدرش ناراحت است و هم‌چنان نتوانسته که آن واقعه را فراموش کند. وی تصریح می کرد که ناراحتی‌اش به خاطر این نبوده که پدرش را از دست داده، بلکه به این خاطر بوده که پس از نتوانسته الگویی کامل همچون وی برای خود پیدا کند. او می‌گفت ناراحتی‌ام به خاطر گنجی است که از دست دادم. بدون شک شهادت پدر در درون جهاد به وجود آورد. وی تصمیم گرفت تمامی مهارت‌هایی را که حاج_عماد از آنها برخوردار بود، فرابگیرد و تلاشی که در این زمینه انجام داد، موجب شد تا پیشرفت بسیار سریع و غیرقابل تصوری در زندگی خود داشته باشد. در همین ارتباط، یکی از نزدیکان ما که از اساتید فلسفه و عرفان است، اذعان می کرد که پیشرفت جهاد در زمینه های گوناگون غیرمنطقی است. وی می گفت که سرعت پیشرفت جهاد خارج از حد تصور است. راوی: دوست شهید ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 8⃣ پیش از شهادت #حاج_عماد_مغنیه، #جهاد فرد مشهوری نبود. زندگی ا
زندگینامه و خاطرات 9⃣ دوران تحصیل در دانشگاه، یکی از برجسته‌ترین دوران زندگی وی محسوب می شود. وی در دانشگاه آمریکایی تحصیل می کرد. در دانشگاه با پیروان ادیان و مذاهب مختلف از جمله مسیحیان، اهل_تسنن و دروزی‌ها در ارتباط بود. وی سه سال از زندگی خود را در فضای_دانشگاهی گذراند و در طول تمامی این سالها تلاش زیادی برای تربیت فرهنگی جوانان انجام داد. وی حدود ۸۰ تا ۱۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه آمریکایی بیروت را در زمینه های تحت آموزش خود قرار داده بود. در واقع، جهاد به نوعی نماینده فرهنگی در دانشگاه آمریکایی بیروت بود. ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 9⃣ دوران تحصیل #جهاد در دانشگاه، یکی از برجسته‌ترین دوران زندگی
زندگینامه و خاطرات 🔟 اکنون به سراغ هریک از آن بروید، به خوبی خواهید یافت که تمامی آنها به دنبال آن هستند تا از خود شخصیتی همانند شخصیت بسازند. همه آنها به جهاد به چشم در تمامی زمینه‌ها می‌نگریستند. حتی آنها به نحوه لباس پوشیدن جهاد نیز توجه داشتند و تلاش می کردند در لباس پوشیدن نیز مشابه جهاد باشند. زمانی که وارد دانشگاه شد ۱۸ یا ۱۹ سال داشت. واقعا جای تعجب دارد که چگونه جوانی با این سن و سال کم می تواند در یک دانشگاه تأثیر بسزایی بر دانشجویان هم سطح خود داشته باشد. ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 🔟 اکنون به سراغ هریک از آن #دانشجویان بروید، به خوبی خواهید یاف
زندگینامه و خاطرات 1⃣1⃣ در این برهه از زندگی خود میان دو گزینه « فعالیت فرهنگی داوطلبانه» و « فعالیت نظامی » که در حقیقت به آن می‌ورزید، گزینه اول را انتخاب کرد. او به این نتیجه رسیده بود که اولویت در آن برهه، تقویت فرهنگی جوانان است. وی گام گذاشتن در مسیر را در آن زمان نوعی می دانست و قصد داشت تا از ظرفیت های جوانان بهره برداری کند. از همین روی، جهاد در طول دو سال، تلاش بی وقفه ای را در راستای تربیت نیروهای جوان برای لبنان انجام داد. وی در واقع، بیش از آنکه رهبری جوانانِ دانشگاهی را برعهده داشته باشد، با آنها رابطه برادری برقرار کرده بود. آثار اقداماتی را که جهاد در آن زمان در دانشگاه آمریکایی بیروت انجام داد، امروز به عینه می توان در این دانشگاه دید. ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 1⃣1⃣ #جهاد در این برهه از زندگی خود میان دو گزینه « فعالیت فره
زندگینامه و خاطرات 1⃣2⃣ در رشته بیزینس(تجارت) تحصیل کرد و پس از پایان_دوره دانشگاه، جهاد به طور رسمی وارد کار شد. وی در اولین مأموریت، مسئول ستاد حزب‌_الله‌ در منطقه‌ای در شد. در آن زمان وی ۲۲ سال داشت. بنابراین، در ابتدای جنگ سوریه، به این کشور رفت و رسما عهده دار خود شد. در آن مأموریت دستاوردهای زیادی خلق کرد. او فرماندهی گروهی را برعهده داشت که عمدتا اعضای آن ۱۰ سال از جهاد بزرگتر بودند. با این حال، آنها هیچ مشکلی با جهاد نداشتند و از اوامر وی اطاعت می کردند و بسیار جهاد را دوست داشتند. من شخصا از یکی از آنها سؤال کردم که چگونه راضی شدی تحت رهبری فردی قرار بگیری که ۱۰ سال کمتر از تو سن و سال دارد؟ وی در پاسخ گفت: چون از ابتدا که با شخصیتش آشنا شدم دیدم با وجود اینکه تنها ۲۲ سال دارد اما بسیار مهربان، با محبت و در عین حال باهوش است و تسلط خاصی به مسائل دارد. البته همان‌گونه که گفتم تمامی این ویژگی های شخصیتی جهاد نشأت گرفته از ویژگی های بوده است. ✍ راوی: دوست شهید ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 1⃣2⃣ #جهاد در رشته بیزینس(تجارت) تحصیل کرد و پس از پایان_دوره
زندگینامه و خاطرات 1⃣3⃣ شخصی بسیار بود و همگان به این اذعان داشتند. وی در عین باهوشی و تیزهوشی، شخصیتی بسیار لطیف و داشت. هوش جهاد تنها در امور و مسائل نظامی محدود نمی شد، بلکه در تمامی زمینه‌ها از این هوش استفاده می کرد. به یاد دارم زمانی که در زمینه‌های به مشکلی با شرکایم برخورده بودم، جهاد پس از فهمیدن مسأله وارد میدان شد و ضمن صحبت با شرکای من، به آنها راهکارهای بسیار مناسبی برای پایان این مشکلات معرفی کرد. این، حاکی از هوش سرشار جهاد نه تنها در مسائل نظامی، بلکه در دیگر مسائل و زمینه‌هاست. ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 1⃣3⃣ #جهاد شخصی بسیار #باهوش بود و همگان به این #هوش اذعان داش
زندگینامه و خاطرات 1⃣4⃣ پیش از شهادتش بسیار به رسیدگی میکرد. او را به کلاس های آموزش نظامی میفرستاد و مهارتهای مختلف را به او آموزش میداد. علاوه بر این حاج_عماد تلاش بسیاری برای تقویت جهاد در آموزش علوم مختلف داشت. در فراگیری، هضم و بهره برداری از علوم مختلف بسیار سریع عمل میکرد. حتی در مواقعی که جهاد بنابر دلایلی از جمله شرایط سنی قادر به یادگیری برخی علوم در دانشگاه نبود به مطالعه دقیق کتاب های مربوط به حوزه مورد علاقه اش میپرداخت. یکی از اساتید فلسفه و عرفان میگفت:«« جهاد در زمینه های گوناگون است و سرعت پیشرفت او خارج از حد تصور است. ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 1⃣4⃣ #حاج_عماد پیش از شهادتش بسیار به #جهاد رسیدگی میکرد. او را
زندگینامه و خاطرات 1⃣5⃣ دوره مأموریت در مقام ستاد منطقه‌ای در سوریه به پایان رسید. از این مرحله به بعد جهاد بیشتر توانست بر زمینه‌هایی که علاقه دارد، تمرکز کند. جهاد در آخرین سال از عمرش، شخصیت و خود را به صورت گسترده تقویت کرده بود. وی تا قبل از سال آخر زندگی خود، بیش از انجام واجبات، فعالیت چندان دیگری در انجام عبادات نداشت. با این حال، در آخرین سال زندگی خود به طور کلی متحول شده و به صورت گسترده به امور روی آورده بود. ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 1⃣5⃣ دوره مأموریت #جهاد در مقام #فرماندهی ستاد منطقه‌ای در سور
زندگینامه و خاطرات 1⃣6⃣ به یاد دارم روزی با من مدام تماس می‌گرفت و من پاسخ او را نمی‌دادم. برای بار یازدهم به او جواب دادم و گفتم که در حال گوش دادن به سخنان بودم. وی با عصبانیت آمیخته با محبت و شوخی گفت که به منزلش بروم. آنجا گفت که مسئولیت پرونده به من سپرده شده است. وی به طور مستقیم از شهادت سخن می گفت و رسما تصریح می کرد که من از این پس دیگر می شوم. هیچ‌گاه را اینگونه ندیده بودم. ✍راوی: دوست شهید
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 1⃣6⃣ به یاد دارم روزی #جهاد با من مدام تماس می‌گرفت و من پاسخ
زندگینامه و خاطرات 1⃣7⃣ در سال آخر زندگی ، در یکی از روزهایی که در یک منزل خوابیده بودیم، ساعت یک و سی دقیقه بامداد به ناگهان صدای گریه و ناله به گوشم رسید. از جای خود برخاستم تا علت را جویا شوم و هنگامی که درب اتاق جهاد را کمی باز کردم، متوجه شدم وی در حال خواندن به شدت می‌گرید. من در طول مدت آشنایی خود با جهاد هیچگاه با چنین صحنه‌ای مواجه نشده بودم. آنچه که من از جهاد سراغ داشتم، یک شخصیت لطیف و شوخ طبع بود. هیچگاه او را در حال گریستن آن هم به این صورت ندیده بودم. حتی در سال آخر زندگی خود می‌خواند و هر شب می گریست و با مناجات می کرد. ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 1⃣7⃣ در سال آخر زندگی #جهاد، در یکی از روزهایی که در یک منزل خ
زندگینامه و خاطرات 1⃣8⃣ به یاد دارم، هشت ماه پیش از ، شبکه گفتگویی را با یکی از سران معارضان سوری انجام داد. این عضو ارشد معارضان سوری تصریح کرد که را مأمور پیگیری پرونده کرده است. روزی را دیدم و از او پرسیدم چه اتفاقی افتاده است؟ چگونه رسانه‌هایی همچون العربیه و اسکای نیوز به عهده دار شدن عملیات جولان توسط تو پی برده‌اند؟ وی در پاسخ جمله ای به من گفت که هیچگاه آن را فراموش نمی کنم. وی گفت: «آیا زیباتر از لحظه‌ای که من در جریان بمباران بالگردهای نظامی اسرائیل ترور می شوم، وجود دارد؟» هیچگاه این پاسخ را فراموش نمی کنم. پاسخ بسیار شوکه کننده ای بود، خصوصا که مدتی بعد جهاد دقیقا با شلیک بالگرد به شهادت رسید.جهاد واقعا شخصیت بی نظیری بود و در تمامی زمینه‌ها از علوم و مهارت‌های بسیاری برخوردار بود. ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 1⃣8⃣ به یاد دارم، هشت ماه پیش از #شهادت #جهاد، شبکه #العربیه گ
زندگینامه و خاطرات 1⃣9⃣ هیچگاه از کسانی که به آنها به عنوان الگو می‌نگریست، غافل نبود. او همواره از پدرش سخن می‌گفت و خاطرات مربوط به وی را تعریف می کرد. جهاد همچنین از اشخاصی همچون هم حرف می زد و از خاطرات و رفت و آمدهایش با ایشان می گفت. او درباره سید_القائد هم حرف می زد. از سوی دیگر، یکی از بی‌نظرترین مقاومت محسوب می شود که مسئولیت صدور انقلاب_اسلامی_ایران را برعهده گرفت. همواره می گفت که من یک پاسدار هستم اما نه فقط در لبنان و حزب_الله. من هستم؛ انقلابی که (ره) آن را به ثمر نشاند و اکنون من وظیفه دارم آن را به سراسر کشورهای دیگر صادر کنم. وی تصریح می کرد که چارچوب فعالیت من تنها به لبنان محدود نمی شود. به همین دلیل است که ما شاهد بودیم وی به عراق، فلسطین و دیگر کشورهای اسلامی می رفت. ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 2⃣0⃣ به امام حسین (ع) علاقه خاصی داشت و همیشه محرم ها در حسینیه
زندگینامه و خاطرات 2⃣1⃣ مشغول انجام کارهای روزانه بودم که یکی از رفقا تماس گرفت و گفت یکی که خیلی دوستش داری چند دقیقه دیگه پایین ساختمون منتظرته! آماده شدم و اومدم پایین. یه ماشین با شیشه های دودی در انتظارم بود! داخل ماشین دیده نمی شد! در ماشین رو كه باز کردم، از ديدن راننده هم ذوق زده شدم و هم تعجب كردم! پشت فرمون نشسته بود! راه افتاديم... در کوچه پس کوچه های رسیدیم به دفتر کار یکی از دوستان. نماز رو خوندیم و نشستیم به صحبت. حرفامون حسابی گل انداخته بود و از هر دری سخنی به میان می اومد... بحث رسید به ! ایامی بود که عکسهای حاجی در ضد ، در شبکه های دست به دست می شد، و نگران جون بود... بهش گفتم انگار دلش خیلی برای بابات تنگ شده! خندید و گفت همینطوره! گفت داریم برای مراسم سالگرد برنامه ریزی می کنیم. میشه رو دعوت کنی به عنوان مراسم بیاد ؟ گفتم چشم، إن شاء الله به میگم. می گفت میخوام امسال مراسم رو متفاوت برگزار کنیم... بله، مراسم خیلی متفاوت برگزار شد... چون پيش از رسيدن به سالگرد ، هم به پدرش ملحق شده بود... ✍ راوی: ☑️ شادی ارواح طيبه و خصوصاً جهاد عزيز ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 2⃣1⃣ مشغول انجام کارهای روزانه بودم که یکی از رفقا تماس گرفت و
زندگینامه و خاطرات 2⃣2⃣ بسیار آدم عاطفی ، مهربان ، و باغیرتی بود. در ایام فوت مادر در بسیاری از مواقع همراه او بود. حاج قاسم به شدت با محافظ مخالف بود ، ، پدر جهاد، همیشه در فضاهای عمومی پشت حاجی می ایستاد که اگر خدای نکرده تیری شلیک می شود به او اصابت کند و نه به حاج قاسم. جهاد هم همینطور نسبت به تعصب داشت. ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 2⃣2⃣ #جهاد بسیار آدم عاطفی ، مهربان ، و باغیرتی بود. در ایام
زندگینامه و خاطرات 2⃣3⃣ با اینکه یک جوان امروزی بود اما فوق العاده نجیب و مومن بود و حد و حریم خود را با هرکس بخصوص حفظ میکرد به طوری که در هر فضایی حضور پیدا نمیکرد.به نمازش اهمیت زیادی میداد و تمام تلاش خود را میکرد که نمازش را بخواند... نماز شبش ترک نمیشد و هرگاه میخواست بخواند اجازه نمیداد کسی متوجه بشود و در اتاقش را میبست و انگار همه میدانستند الان کسی اجازه ورود به اتاقش را ندارد. Join👇 🆔 @Rangiinkaman
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 2⃣3⃣ #جهاد با اینکه یک جوان امروزی بود اما فوق العاده نجیب و مو
زندگینامه و خاطرات 2⃣4⃣ مشهد را خیلی دوست داشت. هر وقت دلش می گرفت و وقت آزاد داشت، می گفت بریم . خودش می رفت. گاهی هم به من زنگ میزد و میگفت فاطمه، بریم مشهد؟می رفتیم.. خیلی سفرهای خوبی هم می شد. بعد از بابا، متولیان حرم های متبرکه، پرچم های متبرکه را برایمان فرستادند، تا با بابا دفن کنیم. پرچم ، ، .... بعد از شهادت هم پرچم های کربلا و حرم را بر ایمان فرستادند. موقع تدفین اول پارچه را که جهاد عاشق ایشان و عزاداری برایشان بود را پهن کردیم. در همون حین، کسی رسید که پرچم گنبد را آورده بود. آن فرد اصلا از زمان دقیق مراسم خبری نداشت. خواست خدا بود که به موقع رسید. این پرچم را حتی برای بابا هم نفرستاده بودند. انگار خود امام_رضا آن را فرستاده بود. "خاطره ای از زبان " فاتحه ای را به روح پاک شهدا تقدیم بفرمایید Join👇 🆔 @Rangiinkaman
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 2⃣6⃣ یک روز من و #جهاد_مغنیه در فرودگاه تهران با هم ملاقات گذاشت
زندگینامه و خاطرات 2⃣7⃣ 🔵 توسل به امام زمان (عج) ◾️بعد از شهادت و ازدواج دو فرزند دیگرم -مصطفی و فاطمه- من با زندگی می‌کردم. یک شب قبل از ماموریت سوریه، نیمه های شب دیدم با صدای بلند گریه می‌کند. به سرعت به اتاقش رفتم و متوجه شدم در حال است. ◾️ شب جمعه بود و قرار بود فردای آن روز به «قنیطره» سوریه برود. فردای آن روز ازش سوال کردم که چرا گریه می کردی؟ خجالت کشید و گفت: هیچی. ◾️شنبه از سوریه تلفن کرد. پرسیدم کِی برمیگردی؟ جواب داد یا یکشنبه شب و یا دوشنبه. من دوباره پرسیدم که تو آن شب به چه کسی متوسل شده بودی؟ اول حرفی نزد. بعد گفت: من در نمازم خطاب به حجت بن الحسن(عج) صحبت میکردم. پرسیدم چه می گفتی؟ سکوت کرد. قسمش دادم که بگو. گفت: به ایشان می گفتم که من بنده گناهکاری هستم و...» ◾️مادر جهاد بقیه حرفها را نگفت و فقط این را گفت که تا وقتی در این دنیا بود، دل من قرص و آرام بود. ✍ به نقل از مادر ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 2⃣7⃣ 🔵 توسل به امام زمان (عج) ◾️بعد از شهادت #حاج_عماد و ازدواج
زندگینامه و خاطرات 2⃣8⃣ 🔴 شهید جهاد مغنیه را کسی نمی شناخت اما وقتی شهید شد خیلی زود عطر شهادتش دل‌های جوانان جبهه مقاومت را پر کرد. این ویژگی شهدای است. تا زنده‌اند فقط سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی آن‌ها را می‌شناسد، اما پس از همه جهان متوجه شان می‌شود. 🔹مطلبی مربوط به تصویر همیشه را با می‌دیدید، اینبار با سلاح ببینید. با دوربین‌ها می‌توان در هزاران کیلومتر آن طرف‌تر خط شکنی کرد اما با شاید کیلومترها آن طرف‌تر. 🔹دوربین‌ها زینبی‌اند و تفنگ‌ها ؛ و جهان را فتح می‌کند. Join👇 🆔 @Rangiinkaman
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 3⃣0⃣ روایتی از دختر فرمانده شهید سردار سرلشگر #سید_حمید_تقوی_ف
زندگینامه و خاطرات 3⃣1️⃣ جشن تولد يكی از دوستانمان بود با تصميم گرفتيم با هم برويم و برايش كادو بخريم من به جهاد يكی از بهترين پاساژ ها رو برای خريد معرفی كردم که به انجا برويم اما جهاد مخالفت كرد و از من خواست كه به يكی از مغازه ها برای خريد كردن برويم. وقتی رسيديم ديدم كمی چهرش درهم رفت و سرش پايين بود از او سوال كردم اتفاقی افتاده ؟ گفت دلم ميگيرد وقتی جوانان را اين‌گونه مي‌بينم ديدم نگاهش به آن سمت خيابان رفت. چند دخترو پسر مشغول شوخی باهم و حركات سبكانه‌ای بودن، دستش را روی شانه ام گذاشت وگفت برويم. به داخل مغازه رفت وسريع چيزي برای هديه انتخاب كرد و برگشتيم. در داخل ماشين سرش پايين و زياد حرف نميزد مگر اينكه من با او صحبت مي‌كردم و او پاسخ دهد شب هنگامی كه ميخواستيم به مهمانی برويم ناگهان او را جلوی در خانه خود ديدم و پرسيدم اينجا چيكار مي‌كنی ؟ من فكر مي‌كردم رفتی!؟ گفت من نمي‌اييم ولی از طرف من هديه را به او بده و تبريک بگو از او علت اينكار را سوال كردم گفت شنيدم جايي كه تولد را گرفته اند مكان مناسبی برای شركت ما نيست ما آبروی و جوانان اين راهيم آنوقت خودمان نامش را خراب كنيم؟! ✍راوی : یکی از دوستان شهید پی نوشت : حیا داشته باشیم❗️همین … والبته آبروی دینمون هم حفظ کنیم ، چون مردم به دین نگاه میکنند و علاقه پیدا میکنند... 👈مثل باشیم.👉 ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 3⃣1️⃣ جشن تولد يكی از دوستانمان بود با #جهاد تصميم گرفتيم با ه
زندگینامه و خاطرات 3⃣2⃣ 📿 سجاده آسمانی این یک سجاده معمولی است؛ شاید هم نیست! چون از روی این سجاده یک جوان روزی پنج نوبت اوج می‌گرفت و به معراج می‌رفت.. نیمه‌شب‌ها همین سجاده شاهد سوز مناجات عاشقانه آن جوان مجاهد بود.. در سجده بعد از هر نماز، شبنم اشک زلال آن جوان مخلص از روی گونه‌های چون برگ گلش بر روی همین سجاده می‌غلتید.. پیشانی نورانی‌اش بر روی همین مهر فرود می‌آمد.. بند بند انگشتان دستش دانه‌های همین تسبیح را لمس می‌کرد.. این یک سجاده معمولی نیست.. بُراقی است که را به عرش می‌بُرد.. 📿سجاده‌ای است که جهاد آن را از هدیه گرفته بود، و همیشه در گوشه اتاقش گسترده بود.. کهف حصینی بود که هر روز بارها در فرصت خلوت با خدا به آن پناه می‌برُد.. كاش ما هم براى خودمان چنين مأمن و پناه‌گاهى براى خلوت با خدا داشته باشيم... ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 3⃣4⃣ گاهی در جمع دوستانمان اگر از بچه ها حرفی ناشایست میشنید ب
زندگینامه و خاطرات 3⃣5⃣ هر زمانی را که مناسب می دید برای دوستان خود جلسه ای می گذاشت و با آن ها سخن میگفت. او شخصی بسیار بود و همگان به این هوش اذعان داشتند. وی در عین باهوشی و تیزهوشی ، شخصیتی بسیار لطیف و داشت. هوش تنها در امور و مسائل نظامی محدود نمی شد بلکه در تمامی زمینه ها از این هوش استفاده می کرد . ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خودی ها شامه تون را قوی کنید. نیاز نداریم بقیه این کلیپ را ببینند. فقط خودی ها ببینند 👌✌️😊 🇮🇷🇮🇷🇮🇷   تبیین اسلامی ارارات کانالِ "یا بقیة الله" 🇮🇷☫🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴رهبر خروج قالیباف از نمایندگی و رسیدن به رئیس جمهوری را آسیب خواند. تبیین ۴۴