eitaa logo
رنگین کمان 🌈
482 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
43 فایل
کشکول (سیاسی،اجتماعی،دینی،عکس نوشته و...) لینک دعوت کانال ⬇️ http://eitaa.com/joinchat/929759250C9dcea431bf برآے تبـادلـ و پیشنهادات بہ آیدے زیر مـراجـعـہ ڪنـید💐 @Mf4506 @Sobhan59 👌برداشتن هر گونه مطلبی از کانال جایز است #حَلالاًطَیّباً
مشاهده در ایتا
دانلود
8667760_723.mp3
16.45M
#شهادت_سردار_قاسم_سلیمانی_تسلیت 🖤 ‏شهادت جامه‌ای بود که جز آن برازنده حاج قاسم نبود. 🖤 از خون پاک #سردار_ایران نمی گذریم. إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ... #حاج_قاسم_سلیمانی #مهندس_ابومهدی #آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج 🏴 #مداحی #یا_حسین 😭 Join👇 🆔 @Rangiinkaman
هدایت شده از رفاقت با شهدا
🕊 🕊 🔴 برخورد تند یکی از مدافعان حرم به در بین سخنرانی ایشان یکی از روزهایی که نزدیک عملیات سرنوشت‌‌ساز حلب بود رزمندگان را جمع کرده بود و برایشان صحبت می‌کرد. به آنها می‌گفت سعی کنید روی پای خودتان باشید. تلاش کنید خَلَف صالحی برای پیشینیانتان باشید و... در اثنای صحبت‌های حاج قاسم یکی از برادران مدافع حرم که ظاهراً حاج قاسم را نمی‌شناخت از انتهای جمعیت بلند شد و فریاد زد: حاج آقا تو که این قدر ما را موعظه می‌کنی خودت گروه چندی؟ ما همه مات مانده بودیم. از شدت تعجب و ناراحتی زبانمان بند آمده بود. تا آمدیم خودمان را جمع و جور کنیم و حرفی بزنیم دیدیم حاج قاسم شروع کرد به جواب دادن: من گروه صفر هستم.‌ گریه می‌کرد و می‌گفت: من هنوز لیاقت پیدا نکردم... 📄 روزنامه کیهان، ۲۶ اسفند ۱۳۹۷ 🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
زندگینامه و خاطرات 1⃣9⃣ هیچگاه از کسانی که به آنها به عنوان الگو می‌نگریست، غافل نبود. او همواره از پدرش سخن می‌گفت و خاطرات مربوط به وی را تعریف می کرد. جهاد همچنین از اشخاصی همچون هم حرف می زد و از خاطرات و رفت و آمدهایش با ایشان می گفت. او درباره سید_القائد هم حرف می زد. از سوی دیگر، یکی از بی‌نظرترین مقاومت محسوب می شود که مسئولیت صدور انقلاب_اسلامی_ایران را برعهده گرفت. همواره می گفت که من یک پاسدار هستم اما نه فقط در لبنان و حزب_الله. من هستم؛ انقلابی که (ره) آن را به ثمر نشاند و اکنون من وظیفه دارم آن را به سراسر کشورهای دیگر صادر کنم. وی تصریح می کرد که چارچوب فعالیت من تنها به لبنان محدود نمی شود. به همین دلیل است که ما شاهد بودیم وی به عراق، فلسطین و دیگر کشورهای اسلامی می رفت. ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان