❤️ گاهی
یک #حدیث
یا جمله قشنگ که پیدا میکرد،
با 🖍ـماژیک مینوشت روی 🗒ـکاغذ
و میزد به دیوار،
بعد در موردش با هم حرف میزدیم...
هر کدام هر چه فهمیده بودیم میگفتیم
آن جمله هم میماند روی دیوار و توی ذهنمان...
#رفیق_شهیدم #قهرمان_من
#شهید_مهدی_زین_الدین
#الگوی_شهیدسیدمیلادمصطفوی
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_هدیه_نثار_شهدا_آزاد
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#حاج_حسین_یکتا اهلبیت فرمودن : کونوا لَنا زَیْناً... برای ما زینت باشید؛ 🌷ـشهید زینالدین از بس
۶۳/۰۸/۲۸ بود. ...
#رحیم_صفوی با #هلی_کوپتر آمده بود #مهاباد
که به یتیمهای #آقا_مهدی #تسلیت بگن.
صداش به زور از ته سینهاش در میومد:
-#شهادت #مزد مجاهدتهای آقا مهدی بود.
صدای گریهی بچهها بلندتر شد.
با هر جمله داغ رو بیشتر باور میکردند
و نالهشان بلند میشد.
نگاه مهربان آقامهدی از جلوی چشمم کنار نمیرفت.
هرجا رو نگاه میکردم، بود.
روزی که پای ارتفاعات لری کنار رود نشست و برای مظلومیت دو نوجوانی که در بغل هم شهید شده بودند، گریه کرد.
روزهایی که دلواپس بچهها تا #شیخ_ثله آمده بود.
روزهای #خیبر که گوشمون به اخبار بود و آقامهدی در #مجنون جانانه میجنگید.
روزی که در سخنرانیش #سیگار کشیدن را در #لشکر #ممنوع کرد.
هرجا ما بودیم، آقامهدی هم بود؛
حتی جلوتر از ما.
فرماندهای را از دست داده بودیم که مدام کنارمون بود.
دلسوزمون بود.
مثل برادر دوستمون داشت...
به روایت
#حاج_حسین_یکتا
(به مناسبت #سالروز_شهادت
#فرمانده_لشکر
۱۷ #علی_بنابی_طالب
#شهید_مهدی_زین_الدین)
#شهیدانه #شهدا #شهادت #عاشقانه #جنگ#دفاع_مقدس
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
داشت از قم بر میگشت #جبهه،وسط
راه یادش افتاد #خمس مالش رو
نداده بلافاصله از همونجا برگشت قم
خمس مالش رو پرداخت کرد و
راه افتاد به سمت جبهه...
#شهید_مهدی_زین_الدین
#خاکریز_خاطرات
#زندگی_به_سبک_شهدا
•-------••••*•🌿🌺🌿•*•••--------•
@Refighe_shahidam313
•------••••*•🌿🌺🌿•*•••---------•
باشه بعد...
نزدیک عملیات بود می دانستن
دختر👧 دار شده
یک روز دیدم سر پاکت نامه💌از
جیبش بیرون زده
گفتم:این چیه؟؟
گفت:عکس دخترمه☺️
گفتم: بده ببینمش🤗
گفت:خودم هنوز ندیدمش
گفتم:چرااا؟؟😲
گفت:الان موقع عملیاته،می ترسم
مهر پدر و فرزندی
کار دستم بده.
باشه بعد...
#شهید_مهدی_زین_الدین
#خاطرات_شهدا
•-------••••*•🌿🌺🌿•*•••--------•
@Refighe_shahidam313
•------••••*•🌿🌺🌿•*•••---------•
اقا مهدی "کلید همه ی مشکلات" رو
در #نمار جستجو می کردند.
از همه زود تر می آمد جلسه.تا بقیه بیایند،دو رکعت نماز می خواند.یک بار
بعد از جلسه،کشیدمش کنار و پرسیدم:
"نماز قضا می خوندی؟؟"
گفت:"نماز خواندم که جلسه به یک جایی
برسد.
همین طور حرف روی حرف تل انبار نشه.
بد هم نشد انگار...
#شهید_مهدی_زین_الدین
#کلید_مشکلات
#نماز
🥀🖤
@Refighe_shahidam313
#رمان_واقعے
#بہسوےاو ✨
🌹#قسمت_چهل_ویک
مسئول اردوگاه و مسئول اتوبوس ما اجازه ندادن من برم برای خادمی هرچقدرم گریه کردم التماس کردم گفتن نه که نه.
من بقیه مناطق را با اشک و گریه سپری کردم. از جنوب که برگشتیم زمان آزمون ورودی حوزه اعلام شد ۱۵ اردیبهشت برای همین شدیدا مشغول خوندن دروس دبیرستان بودم.
📋بالاخره روز آزمون رسید، با استرس تمام تو جلسه حاضر شدم. گویا جواب این آزمون ۱۵ شهریور و اعلام جواب آزمون پرسش پاسخ اول شهریور بود
آزمون دادیم و از اونور اعلام شد باید برای بسیج ویژه شدن آزمون بدیم آزمون اواسط خرداد بود و اعلام جواب یک هفته بعد
👌روز آزمون بسیج بالاخره رسید مثل آزمون طلبگی اصلا استرس نداشتم.
😊روز اعلام جواب رسید بسیجی ویژه نشده بود، اما جزو گردان بسیج شده بودم. برام زیاد مهم نبود.
🍃خسته و کوفته از پایگاه برگشتم. بهمون گفتن از روز شنبه دوره های آموزشیمون شروع میشه.
این دوروز خوبه دیگه خونم پیش مامان اینا. تو فکرش بودم که یهو گوشیم زنگ خورد
-الو سلام زینب جان
+سلام حنانه گلم، حنانه من با یه سری از بچه ها میریم جمکران توام میای؟
-جدی؟ میشه منم بیام؟
+آره عزیزم آقا طلبیدتت اگه میای فردا بیام دنبالت ؟
-آره حتما ممنونم عزیزم به یادم بودی
+آقا طلبیدتت من چیکاره ام؟
-مرسی
😍❤️از ذوق تا صبح خوابم نبرد
بعدازنماز صبح حاضر شدم رفتم یه چای بخورم که بابام گفت : کله سحر کجا میری؟
-مسجد جمکران
+این امل بازی های تو کی تموم میشه
ما راحت بشیم.
نیم ساعت نشد زینب اومد
+برو چهارتا امل منتظرتن
-خداحافظ
🚗با ماشین شخصی رفتیم مستقیم رفتیم جمکران؛ مسجدی که مکانش توسط خود امام زمان(عج) تعیین شده بود شیخ حسن جمکرانی
تو حیاط مسجد با بچه ها نشستیم رو به روی گنبد
-آقا خیلی دوستت دارم آقا هنوز یادمه تو شلمچه روتونو ازم برگردوندید، میشه الان نگاهم کنید همیشه زیر نگاهتون باشم.
✅اون دوروز عالی بود. تو راه برگشت رفتیم مزارشهدای قم سرمزار شهید معماری و شهید صالحی.
🌟یکیشون مادرشو شفا داده بود و دیگری از بهشت اومده بود و زیر کارنامه دخترشو امضا کرده بود...
🌹 #شهید_مهدی_زین_الدین هم که گل سرسبدشون بود. فرمانده لشگر ۱۷علی بن ابی طالب
اون روز عالی بود واقعا. باید برگردیم و فردا کلاسام شروع میشه...
ادامه دارد...
#رمان #رمان_واقعی #به_سوی_او
🦋👇🏻🦋👇🏻🦋👇🏻🦋
@Refighe_Shahidam313
#آنچه زن و مرد باید بدانند
🔴 #سبک_زندگی_شهدا
💠 ناهار خونه پدرش بودیم. همه دور تا دور سفره نشسته بودن و مشغول غذا خوردن. رفتم تا از آشپزخونه چیزی برای سفره بیارم. چند دقیقه طول کشید. تا برگشتم نگاه کردم دیدم آقا مهدی دست به غذا نزده تا من برگردم و با هم شروع کنیم. این قدر کارش برام زیبا بود که تا الآن تو ذهنم مونده.
#شهید_مهدی_زین_الدین
╲\╭┓
╭💛 @Refighe_Shahidam313
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایت سردار سلیمانی درمورد شهید زین الدین
📚#جهادگران_گمنام
#شهید_مهدی_زین_الدین
#شهید_دفاع_مقدس
📅 تاریخ شهادت
#08_27
#jihad
#martyr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #نماهنگ | #شهادت_نامه
🌟مروری برزندگی #شهید_مهدی_زین_الدین
🔻 فرمانده لشکر ۱۷ علیبنابیطالب علیهالسلام
🗓 شهادت شهید مهدی زینالدین ۲۷ آبان ۶۳ براثر کمین دشمن در مسیر سردشت
جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
🎬 #نماهنگ | #شهادت_نامه 🌟مروری برزندگی #شهید_مهدی_زین_الدین 🔻 فرمانده لشکر ۱۷ علیبنابیطالب علیه
#٢٧آبان
🔹سالروز شهادت شهیدان مهدی و مجید زین الدین
🥀 گفتی اگر شبهای جمعه شهدا رو یاد کنید نزد ارباب شما رو یاد می کنند...
پنجشنبه است
سالروز شهادتت......🕊🕊🌸🌸
#شب_جمعه
شب زیارتی ارباب...
از قاب عکست که از من زنده تر است...
با نگاهی عمیق با تو سفر می کنم به سرزمین پاک چشمانت
به ضیافت تو.. کنار ارباب..
شب جمعه...
یادتان کردیم
یادمان کنید نزد ارباب...
خيال روی تو در هر طريق همره ماست...
سالروز_آسمانی_شدنتان_مبارک
🥀سردار رشید اسلام
سرلشگر پاسدار
#شهید_مهدی_زین_الدین
متولد : ۱۳۳۸
و_برادر_شهیدش
#مجید_زین_الدین
متولد : ۱۳۴۳
شهادت هر دو برادر : ۱۳۶۳/۸/۲۷
محل شهادت: سردشت
میعادگاه عاشقان: گلزار شهدای قم
سالروزشهادتتانمبارک....🕊🕊🌸🌸
جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
معرفی شهید ✋✋نیت کنید که مهمان امشب ما حاجت میــده ان شاءالله😊 یا_زهرا_سلام_الله_علیها 🌷 میزبان امش
نام بلند مهدی زین الدین در سال 1338 در انبوه زمینیان درخشید و هستی آسمانی اش در خاک تجلی یافت. او در خانواده ای مذهبی و متدین متولد شد. با ورود به مدرسه و آغاز زندگی تازه, مهدی اوقات فراغتش را در کتاب فروشی پدر می گذراند. در مسیر مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی به دلیل نپذیرفتن شرکت اجباری در حزب رستاخیز از مدرسه اخراج شده بود, با تغییر رشته و علی رغم تنگنا و فشار سیاسی تحصیل را ادامه داد و رتبه چهارم را در میان پذیرفته شدگان دانشگاه شیراز بدست آورد. اما با تبعید پدر به سقز از ادامه تحصیل منصرف شد و به شکل جدی تری فعالیتهای مبارزاتی را پی گرفت.با به ثمر رسیدن تلاشهای جمعی وپیروزی انقلاب , مهدی ابتدا به جهاد سازندگی و سپس با تشکیل سپاه پاسداران به این نهاد پیوست و پس از مدتی به عنوان مسئول اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران قم , فعالیتهای دوران حضورش , مسئولیت شناسایی یگانهای رزمی, مسئولیت اطلاعات وعملیات قرارگاه نصر, خود را ادامه داد. او در طول فرماندهی تیپ علی بن ابیطالب(ع), فرماندهی لشگر خط شکن 17 علی بن ابیطالب (ع) را بر عهده گرفت .
سردار سرلشگر مهدی زین الدین در آبان ماه سال 1363 در حالی که به همراه برادرش مجید(مسئول اطلاعات و عملیات تیپ 2 لشگر علی بن ابیطالب) برای شناسایی منطقه عملیاتی از باختران به سمت سردشت در حال حرکت بود, پس از سالهای طولانی انتظار, کلید باغ شهادت را یافت و مشتاقانه به سرزمین های ملکوتی پا گشود. یادش گرامی و راهش پر رهروباد.
(منبع:کتاب افلاکی خاکی)
#شهید_مهدی_زین_الدین
#شهید_مجید_زین_الدین
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات
رتبه ۴ ڪنڪور شد، پزشڪی شیراز .
از دانشگاههای فرانسه و ڪانادا هم دعوت نامه داشت . میتونست بره دنبال تحصیل و بعدش هم درآمد بالا و یڪ زندگی راحت . حتی میتونست یه رنگ و لعاب مذهبی هم به ڪارش بده و توجیه ڪنه ڪه میرم پزشک میشم و بعدش هم خدمت به مردم !
اما به همه اینا پشت پا زد و برای حفظ ڪشور موند .
#شهید_مهدی_زین_الدین
#شهیدانه
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلام شهید
اعتقاد کامل وراسخ...
#شهید_مهدی_زین_الدین
#کلام_شهید
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅══❁🦋❁══┅┄
انصراف از دانشگاه پاریس
اواخر عمر رژیم پهلوی،اعتصابات عمومی بیشتر شهرهای این مرز و بوم را فرا گرفته بود.این حرکات عمومی مردمی، باعث تعطیلی مغازه ها و ادارات و کارخانه ها شده بود. شهید زین الدین هم جهت پیوستن به صف انقلاب مغازه پدر را تعطیل کرد، ولی کسب دانش برای او تعطیل نشد و یادگیری زبان خارجی در اولویت کاری او قرار گرفت زیرا قصد عزیمت به یکی از کشورهای خارجی برای ادامه تحصیل داشت. او با چهار دانشگاه از دانشگاه های فرانسه مکاتبه کرد و بعد از مدتی، نامه قبولی از یکی از آن ها دریافت کرد. بعد برای انتخاب یکی از دانشگاه ها، به یکی از دوستانش که به تازگی از فرانسه برگشته بود مراجعه کرد، او در جواب گفته بود: در فرانسه خدمت حضرت امام رسیدم، ایشان فرمود: «به ایران برگردید؛ زیرا ایران به جوانانی مثل شما نیازمند است». و این سخن، باعث انصراف شهید زین الدین از عزیمت به خارج از کشور برای ادامه تحصیل شد
ازدواج
یکی از دوستان شهید مهدی زین الدین می گوید: یک روز به ایشان گفتم، آقا مهدی الان وقت ازدواج شماست،چرا دست به کار نمی شوی؟جواب دادند:راستش تا به حال فکر این جا را نکرده بودم. ما که با جنگ ازدواج کرده ایم.
بعدها یک روز آقا مهدی آمد و گفت:فلانی من حاضرم ازدواج کنم، ولی همسر من، دختری باید باشد که بتواند با ما زندگی کند؛چون ما مرد جنگیم و کم تر دختری حاضر می شود سختی های ما را تحمل کند. او پس از مدتی،همراه صبور و پرتحمل خود را یافت که حاصل این ازدواج، یک دختر بود که اسمش را لیلا گذاشتند.
#شهید_مهدی_زین_الدین
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
مسئولیتهای زینالدین
استعدادها و خلاقیت های ذاتی انسان، در پیکار با رویدادها و حوادث آشکار می شود. با آغاز جنگ و رشادت های فراوانی که شهیدزین الدین از خود به ثبت رساند، فرماندهان را برآن داشت تا مسئولیت های حساس و کلیدی را به او واگذار کنند. بدین ترتیب، زین الدین، به عنوان مسئول شناسایی یگان ها انتخاب شد و پس از آن به عنوان مسئول اطلاعات عملیات سپاه دزفول و سپس مسئول اطلاعات عملیات محورهای سوسنگرد انتخاب شد. او در "عملیات بیت المقدس" و آزادسازی خرمشهر، مسئولیت اطلاعات عملیات قرارگاه نصر را پذیرفت و در "عملیات رمضان"، به سرپرستی تیپ ۱۷ علی ابن ابی طالب قم و سرانجام به فرماندهی لشگر ۱۷ علی ابن ابی طالب قم منصوب شد و در همین سِمَتْ به مقام والای شهادت رسید.
#شهید_مهدی_زین_الدین
§اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ§
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅══❁🍂🕊🍂❁══┅┄
بخشی از وصیتنامۀ شهید مهدی زینالدین
بسمه تعالی
اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسین(ع) است. هیچ کس نمی تواند پاسداری از اسلام کند درحالی که ایمان و یقین به اباعبدالله الحسین(ع) نداشته باشد. اگر امروز ما در صحنه های پیکار می رزمیم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستیم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان(عج) فراهم گردد، به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسین(ع) است. من تکلیف می کنم شما "رزمندگان" را به وظیفه عمل کردن و حسین وار زندگی کردن.
در زمان غیبت کبری به کسی "منتظر" گفته می شود و کسی می تواند زندگی کند که منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور امام زمان(عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادت طلبی می خواهد. در این وصیت نامه فقط مقدار بدهکاری ها و بستانکاری ها را جهت مشخص شدن برای بازماندگان و پیگیری آن ها می نویسم، به انضمام مسائل شرعی دیگر.
مسائل شرعی:
الف)نماز: به نظرم نمی آید بدهکار باشم ولی مواقعی از اوان ممکن است صحیح نخوانده باشم، لذا یکسال نماز ضروری است خوانده شود.
ب)روزه: تعداد۱۹۰ روزه قرض دارم و نتوانستم بگیرم.
ج)خمس: سی و پنج هزار ریال به دفتر آیت الله پسندیده بدهکار هستم.
د)حق الناس: وای از آتش جهنم و عالم برزخ، خداوند عالم بصیر است.
#شهید_مهدی_زین_الدین
#نماز
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
@Refighe_Shahidam313
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
رتبه ۴ کنکور شد، پزشکی شیراز. از دانشگاههای فرانسه و کانادا هم دعوت نامه داشت. میتونست بره دنبال ت
🍂شما فرستادین🍂
نزدیك عملیات بود؛
میدونستم تازه دختردار شده.
یك روز دیدم سر پاكت نامه از جیبش زده بیرون...
گفتم این چیه؟ گفت عكس دخترمه گفتم بده ببینمش گفت خودم هنوز ندیدمش!
گفتم چرا؟ گفت: الآن موقع عملیاته. میترسم مهر پدر و فرزندی كار دستم بده، باشه بعد...
شهید مهدی زینالدین (رتبه ۴ کنکور تجربی کشور) ۲۷ آبان ماه سالروز شهید بزرگوار می باشد شادی روح شهید بزرگوار و همه شهدا صلوات
🌺🌺🌺🌺🌺
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
#شهید_مهدی_زین_الدین
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅══❁🍂🕊🍂❁══┅┄
🔷 ۲۷ آبان سالروز شهادت اسوه اخلاص، شهید مهدی زین الدین گرامی باد.
♦️شهید حاج قاسم سلیمانی: «یک شب خواب شهید زین الدین را دیدم و هیجانزده پرسیدم: آقا مهدی مگه تو شهید نشدی؟ همین چند وقت پیش، توی جاده سردشت؟
🔸حرفم را نیمهتمام گذاشت. اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانیاش افتاد. بعد باخنده گفت: من توی جلسههاتون میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی شهدا زندن؟
🔸عجله داشت. میخواست برود. یک بار دیگر چهره درخشانش را كاویدم. حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت: پس حالا كه میخوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمندهها برسونم.
🔸رویم را زمین نزد. گفت: قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی میگم زود بنویس. هولهولكی گشتم دنبال كاغذ. یک برگه كوچک پیدا كردم. فوری خودكارم را از جیبم درآوردم و گفتم: بفرما برادر! بگو تا بنویسم.
🔸گفت: بنویس: سلام، من در جمع شما هستم! همین چند كلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی، با لحنی كه چاشنیِ التماس داشت، گفتم: بیزحمت زیر نوشته رو امضا كن. برگه را گرفت و امضا كرد. كنارش نوشت: سید مهدی زینالدین.
🔸نگاهی بهتزده به امضا و نوشته زیرش كردم. با تعجب پرسیدم: چی نوشتی آقامهدی؟ تو كه سید نبودی! گفت: اینجا بهم مقام سیادت دادند!
🔸از خواب پریدم. موج صدای آقا مهدی هنوز توی گوشم بود؛ سلام، من در جمع شما هستم!»
♦️منبع: کتاب «تنها زیر باران»
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ
#شهید_مهدی_زین_الدین
#شهیدانه
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅══❁🍂🕊🍂❁══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتگری شهدا
📌رفقا برای یاری دین خدا باید دغدغه داشت.
🔹مثل شهید مهدی زین الدین که در مسیر تقویت دین و انقلاب روز و شب نمیشناخت حتی به خانمش میگفت:...
🎙 شیخ سعید آزاده
#شهید_مهدی_زین_الدین
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَج
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
•❁꧁-•°❄️🕊❄️°•-꧂❁•
چشمشان که به مهـدی افتاد، از خوشحالی بال درآوردند. دورهاش کردند و شروع کردن به شعار دادن: «فرمانده آزاده،آماده ایم آماده!»
هر کسی هم که دستش به مهدی می رسـید، امان نمیداد؛ شروع می کرد به بوسیدن…
مخمصه ای بود برای خودش! خلاصه به هر سختیای که بود از چنگ بچههای بسیجی خلاص شد، اما به جای اینکه از این همه ابراز محبت خوشحال باشد، با چشمانی پر از اشک به خودش نهیب می زد: «مهدی! خیال نکنی کسی شدی که اینا این قدر بهت اهمیت میدن، تو هیچی نیستی؛ تــو خاک پای این بسیجی هایی…!»
برگرفته از کتاب «کاندیدای اصلح» اثر سیدمحمدحسین راجی
#شهید_مهدی_زین_الدین
#شهیدانه
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
•❁꧁-•°🌸°•-꧂❁•