#روایت_عشق
#زندگینامهشهدا
#شهیدمحمدتقیاربابی
💜محمدتقی در یک خانواده متدیّن متولد شد که مادرش خانهدار و پدرش در اداره مخابرات کار میکرد. چهارماهه بود که پدرش در جنگ تحمیلی، مجروح میشود و محمدتقی از نظر جسمی ضعیف و مریض میشود. مادرش او را به بجنورد میآورد تا معالجه شود. به منزل شهید دفاع مقدس بهادری میآیند و مادرش میگوید که دکتر او را از معالجهی بچه نااُمید کرده است!
💜 #شهیدنوراللهجعفری ، دوست شهید بهادری، به پشت محمدتقی میزند و میگوید: «نه! او جزو سربازهای خودمان است و هیچ چیزش نمیشود انشاءالله.»
از آن روز به بعد، محمدتقی روزبهروز بهتر میشود و حالا پس از سیوچندسال از آن روز، در مزار شهدای درق، جایی بین شهیدان بهادری و جعفری آرام گرفته است. اینها انتخاب شده بودند و لیاقت شهادت را داشتند.
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌺
@Revayateeshg
╰─┅─🍃🌼🍃─┅─╯
حمید به این چیزها خیلی حساس
بود🚫.به من میگفت« فاطمه ! این چیه که زنها میپوشند 🤔 »
میگفتم « مقنعه را میگویی ؟ »⁉️
میگفت : « نمیدانم اسمش چیه .
فقط میدانم هر چی که هست برای تو که بچه 👶بغل میگیری و
🔰روسری و چادر سرت میکنی بهتر از روسریست👌
دوست دارم یکی از همینها بخری سرت کنی راحتتر باشی . »😇
گفتم « من راحت باشم یا تو خیالت راحت باشد ؟😉
🔰خندید😄 گفت « هر دوش »
از همان روز من مقنعه پوشیدم و دیگر هرگز از خودم جداش نکردم ،⚠️
تا یادش باشم ، تا یادم نرود او کی بوده ، کجا رفته ، چطور رفته،به کجا رسیده😊
✍همـسر شـهید
#شـهید_حمید_باڪری🌷
#خاطراتشهدا 💌
#روایت_عشق 🌸
#حجاب 💜
@Revayateeshg
زمانی که در دمشق بودیم نیروهای فاتحین به شوخی به شهید سیاوشی گفتند: محاسنت را کوتاه کن اگر دست داعش اسیر شوی محاسنت را میگیرند سرت را میبرند...
شهید سیاوشی گفت: این اشک هایی که برای امام حسین گریه کردم به محاسن من ریخته شده من محاسنم را نمیزنم و خود ارباب نمیگذارد این سر من دست داعشی ها بیوفتد... 😢🥀
#شهید_امیر_سیاوشی 🕊🌱
#روایت_عشق🌼🌷
#شهیدانه🌸🌿
┈┄┅═✾✾═┅┄┈
@Revayateeshg
#طنز_جبهه😂
#روایت_عشق ❤️
نوبت به همرزم بسیجی ما رسید، خبرنگار میکروفن را گرفت جلو دهانش و گفت:
خودتان را معرفی کنید و اگر خاطره ای، پیامی، حرفی دارید بفرمایید.
او بدون مقدمه صدایش را بلند کرد و گفت:
شما را به خدا بگویید این کاغذ دور کمپوتها را از قوطی جدا نکنند، اخر ما نباید بدانیم
چه می خوریم؟
آلبالو می خواهیم رب گوجه فرنگی در می آید. رب گوجه فرنگی می خواهیم کمپوت گلابی است. آخر ما چه خاکی به سرمان بریزیم.🙄
به این امت شهید پرور بگویید شما که می فرستید درست بفرستید. اینقدر ما را حرص و جوش ندهید😅😂
@Revayateeshg
دشمن باید بداند و این تجربه را کسب کرده باشد که هر توطئه ای را که علیه #انقلاب طرح ریزی کند، امت بیدار و آگاه با پیروی از رهبر، آن را خنثی خواهد کرد .
#شهیدمحمدکاوه
#روایت_عشق
#کلام_شهدا
⊱┈──╌♥️╌──┈⊰
@Revayateeshg
روایت عشق🖤
#حجاب 🌸
🌸چادُرَم تاجِ بِهِشتیست که بَر سَر دارَم
💜یادِگاریسـت که از حَضرَتِ مـادَر دارَم
🌸تیـرها بَـر دِلِ دُشمَـن زَده با هَـر تـارَش
💜مَن مَحـالست که آن را زِ سَرَم بَردارَم
#زن_عفت_افتخار
#روایت_عشق
@Revayateeshg
هدایت شده از هانیه افتخاری
بَسْمِاَللّٰهِاَلْرَحْمٰنِاَلْرَحیٖمـ❤️
سلام به رفیق های↓↓
دهه هشتادی+ بسیجی+ مذهبی و... خوبم😇
كَيفَ حاٰلُك😅
خوب بریم سراغ اصل مطلب🤓
مطمئنم توی ایتا یه عالمه کانال داری،
ولی این کانالی که قراره بهت معرفی کنم،
با همه کانال هایی که تا الان داشتی،
فرق داره😁
چه فرقی ؟🤨
نمیگم
خودت بیا تو کانال میبینی😆
چالش داره
آموزش داره
استوری داره
کلی اکولایز_عکسخام_اورلی
و خلاصه یه عالمه چیز دیگه
برای ساخت ادیت+ یه عالمه تلنگرانه
شهیدانه +معرفی کتاب + جوک😂
رمان هم گذاشته و میذاره
اما از نوع رمان کوتاه🍁و...
حیف نیای تو کانال
تازه🤗
کپی هم مجازه😊
ولی یه شرط داره
اونم اینه که هر چی رو که خواستی کپی کنی،
باید از ته دلت بگی
{اللهم عجل لولیک فرج}🤲🏻
نگی مجاز نیست:-|
خلاصه که ضرر میکنی عضو نشی🤪
لینک کانالمون👇🏻
→@Boshra_join_313🌻💛
ناشناسمون 👇🏻
https://harfeto.timefriend.net/16358499729192
آیدی ادمین 👇🏻
https://eitaa.com/zmdpkz
خب دیگه
بازم هست ولی دیگه چقدر تایپ کنم😂
پس منتظرما🙂🙃😇
مع السلامة😅
202030_2026973628.mp3
2.75M
#قرارصبحگاهی ☀️🌈
#روایت_عشق ❤️🌷
#امام_زمان 🦋
#دعایفرج 🤲🏻🍃
🌼بسم الله الرحمن الرحيم🌼
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،
وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ،
وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ،
اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً
كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ
اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ،
وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني
السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ،بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ.
⊰@Revayateeshg⊱
#زیارتنامهشهدا🌷
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم.
@Revayateeshg
ایشهید،
پَری برایِ پرواز ندارم!
اما دلی دارم که در این
هیاهویِ غریب به یادت پرواز میکند...
#شهید_حجت_الله_رحیمی
#صبحتون_شهدایی
#روایت_عشق
⊱┈──╌♥️╌──┈⊰
@Revayateeshg
گفتم :
دگر قلبم شوق شهادت ندارد !
گفت :
مراقب ِنگاهت باش ...
اَلعَین بَریدُ القَلب ؛
چشم پیغام رسان دل است .
#شهید_محمدرضا_دهقان
#روایت_عشق
#شهیدانه
┈┄┅═✾🌸✾═┅┄┈
@Revayateeshg
🌺پیامبر اکرم به صحابه خود فرمود:
«به تفریح و بازى بپردازید، زیرا من دوست ندارم در دین شما سخت گیرى دیده شود»
میزان الحکمة، ج ۴، ص ۲۸۰۴.
#حضرت_آقا
#روایت_عشق
#حدیث
⊱┈──╌♥️╌──┈⊰
@Revayateeshg
روزی برای تحویل یک امانتی به شهر”تبنین” رفته بودیم.
در راه برگشت، صدای اذان آمد.
احمد گفت:
( کجا نگه میداری تا نماز بخوانیم؟)
گفتم:
( ۲۰دقیقه ی دیگر به شهر میرسیم و همانجا نماز میخوانیم).
از حرفم خوشش نیامد و نگاه معناداری به من کرد و گفت:
( من مطمئن نیستم تا ۲۰ دقیقه دیگر زنده باشم!
و نمیخواهم خدارا درحالی ملاقات کنم که نماز قضا دارم.
دوست دارم نمازم با نماز امام زمان و در همان وقت به سوی خدا برود.)
📚برگرفته از کتاب
“ملاقات در ملکوت”
#شهیداحمدمشلب
#نماز_اول_وقت
#روایت_عشق
@Revayateeshg
╰─┅─🍃🌼🍃─┅─╯
گاهےوقتابہشوخےمےگفت:
درجہبراےآبگرمکناست
بہدرجہاعتقادےنداشت،
ودنبالشهمنمےرفت،
روےلباسشهمنمےزد،
مےگفت: درجہروبایدخدابده
تاشهادتنصیبتبشہ !!!
#شهیدجوادمحمدے
#اخلاق_شهدایی
#روایت_عشق
⊱┈──╌♥️╌──┈⊰
@Revayateeshg
#شهید_عبدالحسین_برونسی
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
شهيد برونسي روز قبل از عمليات بدر روحيه عجيبي داشت.
مدام اشك مي ريخت، علت را كه پرسيدم آقاي برونسي گفت:
دارم از بچه ها خداحافظي مي كنم چرا كه خوابي ديده ام.
سپس افزود:
به صورت امانت براي شما نقل مي كنم و آن اينكه:
در خواب بي بي فاطمه زهرا (سلام الله عليه) را ديدم كه فرمود:
فلاني !!!
فردا مهمان ما هستي، محل #شهادت را هم نشان داد.
همين چهار راهي كه در منطقه عملياتي بدر (پد)فرود هلي كوپتر است و به طرف نفت خانه و جاده آسفالت بصره _ الاماره مي رود و من در همين چهار راه بايد نماز بخوانم تا وقتي كه به سوي خدا پرواز كنم و بالاخره نيز اين خواب در همان جا و همان وقتيكه گفته بود، به زيبايي تعبير شد.
و خود سردار شهيد، شهادتين را خواند و بدينگونه عاشقي، فرهيخته ، سمت خدا پر كشيد.
@Revayateeshg
─•♡•──🌷──•♡•─
امیدوارم که پیکرم بازنگردد تا همچون فرزندان مفقودالاثر مادرم فاطمه(س) باشم که از روی هزاران شهیدی که بیهیچ تشییع جانشان را فدا کردهاند شرمنده نشوم .🌸
#شهیدعلیرضابنکدار
#روایت_عشق
#کلام_شهدا
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌿
@Revayateeshg