#شهید_مهدی_قاضی_خانی❤️
#خاطراتشهدا 🌼
#روایت_عشق🌸
آقا مهدی هم تربیت بچهها خیلی برایش اهمیت داشت و البته رفتاری که در خانه دارد.
همیشه موقع نماز هر کجا بود خودش را به خانه می رساند تا بچه ها ببینند پدرشان مقید به نماز اول وقت است و یاد بگیرند.
اما نماز جمعه ها محمد متین را با خودش به مسجد می برد.
خب محمد متین اینقدر شیطان بود که سر نماز همه مهر ها را جمع میکرد،
مسجدی ها می دانستند وقتی او می آید باید یک مهر دیگر در جیبشان داشته باشند.
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌺
@Revayateeshg
#عاشقانههایشهدا ✨💗
یهو وسط حرفـش میگفت:
"خانوم....
اگـه مݧ شہید شدم بہم افتخار کن..."
مـیگـفـتـم:"وا بـه چـی افتخار کنم…؟!
بـه ایݧ کـه شوهـر نـدارم…؟!"
میـگفـت:
بـه این افتخار کـن کـه من همه رو دوست دارم و...
بـه خاطر همـه مردم میرم...
اگـہ نرم دشمن میاد داخل خاکموݧ...
پیـش از ما هـم اگه شـہدا نمیرفتݧ...
حالا ما هـم نمیتونستـیم تو امنـیت و آرامـش زندگـی کنیم..."
روز آخری کـه میخواست بره گفت:
"بیایـیـد وایسید عکس بگیریم…
کولـه شو کـه برداشت...
رفتم آب و قرآݧ بیارم...
فضا یـه جوری بود...
فکر میـکردم ایݧ حالات فقط مخصوص فیلمـا و تو کتاباست...
احـسـاس میکردم...
مهدی بال درآورده داره میـره...
از بـس کـه خوشحال بود...
ساکـشو خودم جمع کردم...
قرار بـود ۴۵ روزه بره و برگرده ولـی...
۲۱ روزِ بعد شهید شد...
#شهید_مهدی_قاضی_خانی
#خاطراتشهدا
#روایت_عشق
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌺
@Revayateeshg
🌼راوی همسر شهید:
آقا مهدی آن زمان تازه از سربازی برگشته بودند و در همان مدّت هم مسئله ازدواج را با خانواده مطرح کرده بودند و گویا چون همشهری پدرم بودند، پدرم را هم میشناختند.
خواستگاری ما خیلی ساده برگزار شد و حتی گل و شیرینی نگرفته بودند و خواهر بزرگتر من میگفت ببینید حتی گل و شیرینی نگرفتهاند؛ اما این حرفها برایم مهّم نبود، چرا که آقا مهدی در آن مراسم حرفهایی زدند که برای من از هر گلی زیباتر و از هر شیرینی شیرینتر بود، و وقتی به آقا مهدی میگفتم چرا من را انتخاب کردید میگفتند به خاطر حجاب شما، #حجاب مسئله کوچکی نیست و خیلی باارزش است.
پدرشان در همان جلسه خطاب به آقا مهدی گفتند شما تازه 20 سالت تمام شده و از سربازی برگشتهای، من الان این را در جمع میگویم که فردا از من طلب کمک نکنی، آقا مهدی هم گفتند من با توکل به خدا تصمیم گرفتهام زندگی کنم و تا آخر هم به امید خدا روی پای خودم میایستم، این حرف برای من خیلی زیبا بود و به من قوّت قلب میداد.
آقا مهدی دیپلم هم نداشت و در دانشگاه به من میگفتند که شاید شما موقعیتهای بهتری را داشته باشید، من با خیلیها مشورت کردم اما در نهایت با خودم فکر کردم که خداوند فردی را سر راهم قرار داده که با اخلاق و باایمان است و به خانواده اهمیّت میدهد و اهل نماز است و هر چه سبک سنگین کردم دیدم اینها بهتر از مدرک تحصیلی و ثروت است.
#شهید_مهدی_قاضی_خانی
#خاطراتشهدا
#روایت_عشق
•┈┈•❀🌷❀•┈┈•
@Revayateeshg