eitaa logo
روی موج تعالی
292 دنبال‌کننده
77 عکس
24 ویدیو
0 فایل
🎙رادیو تعالی، صدایی برای همدلی در مسیر نور و آگاهی؛ شنوندگان عزیز صدای ما را از رادیو تعالی در آیتم هایی جذاب و متنوع روی موج تعالی می‌شنوید ارتباط با ادمین @Admin_Roye_mojetaalei
مشاهده در ایتا
دانلود
هفت شهر عشق قسمت سی ام.mp3
2.21M
هفت شهر عشق✨ قسمت سی‌ام 💠 نگاهی نو به حماسه عاشورا ما رو اینجا دنبال کنین⬇️ 🆔@Radio_Taalei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برای خداوند فرقی ندارد.mp3
5.21M
حکایت✨ 🎙خانم رضائی زاده ♻️ حاکم نیشابور دهقانی را مشغول کار دید، او را به کاخ فرا خواند و دستور داد... ما رو اینجا دنبال کنین⬇️ 🆔@Radio_Taalei
🔸روایتگر پیاده روی اربعین باشید🔸 📻 رادیو تعالی افتخار دارد تا در ایام پیاده روی اربعین روایت های متنی، صوتی و تصویری با کیفیت شما رو که برای ادمین کانال به آیدی زیر می‌فرستین، با نام خودتون تو کانال بارگزاری کنه @admin_radio_taalei ما رو اینجا دنبال کنین⬇️ 🆔@Radio_Taalei
ارسالی آقای احمد کریمی اربعین یک‌چیزی را کم‌کم حالی‌ت می‌کند! سفرِ بدونِ زیارتِ دلِ صبر! یعنی اول‌هاش آدم یک‌طوری‌ش می‌شود. چرا که فکر می‌کند باید بیاید سرِ صبر برود یک زیارتنامه دست‌ش بگیرد و جلوی حرم راست‌راست بایستد و توی حالِ معنویِ قاضی‌طور ارتباط با امام بگیرد. نه‌خیر از این خبرها نیست! اربعین خودش است؛ یک خودِ خودِ مستقل که باید تجربه شود. حتماً هم نوع زیارتش، نوع دیدارش، نوع دلبری‌ش و حتی نوعِ پذیرفته شدنِ زائر فرق دارد. به قول عرب‌های عراقی، این یک لشکرکشیِ برای جنگ است! برای لبیک گفتن به امام. همه‌ی قواعد مرسومِ زیارت هم‌ درش به هم می‌خورد... دیشب، ورودی حرم حضرت ابوالفضل یک جای خالی که حتی چند ثانیه بایستم نبود. لاجرم از دری که می‌رود بین‌الحرمین آمدم بیرون. تویِ فشارِ درست و حسابی خودم را کشاندم تا حرم امام حسین. آنجا شلوغ‌تر از حرم برادر. فرصت یک سلام شد و دو رکعت نماز زیارت که آن هم به لطف جا خالی دادن دوستان نصیب شد. و با کمر و زانوی خرد و خمیر در عرض کمتر از یک و نیم ساعت تمام کردیم که بیاییم بیرون یک جا برای نشستن توی خیابان پیدا کنیم! همین... فقط آمدیم که بگوییم «وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ ...» و هنوز سفر تمام نشده، فکری شده‌ام! از حالا باید تمرکز کنم روی اربعین سال بعد! ان‌شاءالله...
ارسالی آقای احمد کریمی توی بخشِ موکت‌شده‌ی سالن انتظار فرودگاه نجف دراز به دراز خوابیده‌ام جلوی کولر گازی. دارم فکر می‌کنم به لحظه‌هایی که تجربه کردم؛ به قدم‌هایی که زمین بین نجف تا کربلا را بوسیده‌اند. به موکب‌ها، به موکب‌دارها، به کوچولوهای آلبالو گیلاسِ توی جاده، به پیرهای فرتوتِ ویلچر نشین و عصا به دست، به یزله‌های جوانان عراقی، به کارواش‌های خنک‌کننده‌ی هوای تن زائرها، به سقف‌های توریِ سبز، به فریادهای هلابیکمِ میزبان‌های خیسِ عرق، به وفورِ کولرهای روشن در موکب‌ها و مسیر جاده، به صدای مداحیِ عربی و فارسیِ گُله‌به‌گُله‌ی مسیر و به هر چیز دیگری و حتی به زباله‌های توی مسیر که با هر زباله‌ای در دنیا فرق دارند؛ و دارم فکر می‌کنم مشّایه هنوز در جریان است و تا روز اربعین هم ادامه خواهد داشت. با اینکه من و میلیون‌ها نفر زودتر رفته و برگشته‌اند... و من برای همه‌چیز این سفر دلم تنگ می‌شود. حتی برای پرایدِ پوکیده‌ای که یک‌جای سالم توی تنش نبود و همان یک دستگیره‌ی سالمی که داشت هم، وقت بستنِ توسطِ ناصر کنده شد! حتی برای راننده‌اش که هنرمندترین آدم عراق است! هنرمندی که توانسته این کُلِ آهن پاره را براند و حداقل ما را برساند مطار...
ارسالی آقای امین اخگر بسم رب الحسین شروع شد، با یک بسم الله این قصه‌ی تکراری اما جذاب شاید بارها شنیده باشید پولی در بساط نبود اما یکباره همه چیز خودش جور شد و راه افتادیم کافیه فقط دل به دریا بزنی و لحظه به لحظه به یقینت اضافه بشه فقط بسپار به خودش و استارتشو بزن ببین از اونجاهایی که فکرشو نمیکردی درست میشه اینجا یقینت به "من لا یحتسب"بیشتر میشه و با پوست و گوشتت لمس میکنی که کافیه خواستت با خواسته اش یکی باشه حالا کرمانشاه را رد میکنیم به سمت مرز خسروی و چشممان به رزق های "من لا یحتسبیه" که برامون کنار گذاشتی من میسپارم به خودت ای مهربون ما رو اینجا دنبال کنین⬇️ 🆔@Radio_Taalei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هفت شهر عشق قسمت سی و یکم.mp3
18.47M
هفت شهر عشق✨ قسمت سی‌ و یکم 💠 نگاهی نو به حماسه عاشورا ما رو اینجا دنبال کنین⬇️ 🆔@Radio_Taalei
ارسالی خانم زرتابی السلام علیک یا علی بن ابیطالب علیه السلام در بارگاه ملکوتی و حریم امن پدری دعاگو هستیم ما رو اینجا دنبال کنین⬇️ 🆔@Radio_Taalei
ارسالی آقای امیرعباس شاهسواری نزدیک گاراژ، یک عرب اومد گفت: مهران ۲۰ دینار، ماشین الانتارا، ۲ نفر دیگه حرکت خیلی خسته بودم، داشتم بیهوش میشدم گفتم باشه چون از مرز مهران باید تنها رانندگی می کردم و دینار ها هم از پارسال مونده بود و سال خمسی نزدیک بود! گفتم بگذار به خودم یک حالی بدم! نشستیم توی ماشین، کولر گرفته بود ولی باد گرم می زد حرکت که کرد، گفتم حار، لا تبرید دستش رو برد جلو گفت:لا، اوکی ...اوکی چند بار بهش گفتم اما دیدم حالیش نمیشه یا گاز کولرش تموم شده گفتم می‌خوام پیاده بشم، لا کولر، لا تبرید .... گفت لا، حرام، شلوغ، ترافیک (رفته بود از دور برگردون دور بزنه ) خلاصه سر و صدا بالا گرفت یکم جلوتر زد کنار گاراژ رفتیم توی گاراژ و یک هایس (ون های خیلی مشتی و باحال) گرفتیم با کولر یخچالی سردخونه ای نفری ۱۳ دینار و مثل بچه آدم اومدیم پ.ن : چندین سال پیش هم از کاظمین تا مرز با چندتا از رفقا سوار یک الانترا شدیم اونقدر رفقا گفتند، عجب خوشگله، چقدر از پراید نرمتره، چقدر از پژو دل وا تره و .....که وسط راه موتورش سوخت😑 بعد ما رو سوار یک تویوتا کمری کرد که کولرش خراب بود، شیشه رو داده بود پایین باد گرم میخورد تو صورتمون تا خود مرز مهران، انگار داشتم چند ساعت کنار شاطر اصغر با زیرپوش آبی اورجینال باباها، خمیر میزدم تو تنور خلاصه مثل بچه آدم با ون یا مینی‌بوس کولر دار برید هم راحت تره، هم کم هزینه تر ما رو اینجا دنبال کنین⬇️ 🆔@Radio_Taalei
ارسالی آقای احمد کریمی سر صبحی رسیدم خانه یک چیزی بگویم، نمیخندید؟ من از الان کوله‌پشتیِ سفر سال بعدم را حاضر آماده کرده‌ام. یعنی از خرت و پرت‌های سفری که امروز صبح و بعد از یک هفته تمام شد، خالی‌ش کردم و ملزوماتی مثل کیف گردن‌آویز، پاور بانک و جانماز و ... را دوباره جاساز کرده‌ام برای اربعین سال بعد. اسم‌ش را می‌گذارم زنبیل گذاشتن! و این کوله ای که روی جالباسی اتاق‌م می‌بینید از اربعین سال ۹۳ رویِ دوشم بوده؛ که توی کوله بودنِ خودش به کمال و سعادتی رسیده که توفیق‌ش نصیب هر کوله ‌ای در دنیا نمی‌شود! کاش ما توی انسان بودن خودمان به سعادت و توفیق برسیم... خدانگهدار ان شاءالله تا اربعینِ آینده...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوام بیار.mp3
2.17M
دوام بیار ✨ 🎙خانم راستین 🔶 اگر طناب طاقتت به باریک‌ترین رشته‌اش رسید، بیاد بیاور تمام لحظه هایی را که فکر می‌کردی نمی‌شود... ولی شد ما رو اینجا دنبال کنین⬇️ 🆔@Radio_Taalei
ارسالی آقای امیرعباس شاهسواری دانشجوی نخبه فقط پشت کامپیوتر نمیشینه ،میاد تو میدون عرق می ریزه دمشون گرم ما رو اینجا دنبال کنین⬇️ 🆔@Radio_Taalei
ارسالی آقای امیرعباس شاهسواری چه کسی فکرش رو می کرد یک روزی حاج قاسم که امنیت این مسیر رو برقرار می کرد شهید بشود ما رو اینجا دنبال کنین⬇️ 🆔@Radio_Taalei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زائر الحسین.mp3
4.61M
زائر الحسین✨ ✍خانم شفیعی 🎙آقای اخگر 🕌 باز خاطرات آشنای مشایه، مبل‌های آفتاب‌خورده کنار جاده... موکب‌های سر راه... تاول‌های دردناکِ دوست داشتنی... 🔷 اینجا بیت الحسین است. دیگر هیچ کس تشنه نمی‌ماند. ما رو اینجا دنبال کنین⬇️ 🆔@Radio_Taalei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هفت شهر عشق قسمت سی و سه.mp3
1.83M
هفت شهر عشق✨ قسمت سی و سوم 💠 نگاهی نو به حماسه عاشورا ما رو اینجا دنبال کنین⬇️ 🆔@Radio_Taalei
ارسالی آقای امین اخگر پدربزرگ ها همیشه محبت خاصی به نوه ها دارند مخصوصا اگر سالها چشم انتظار باشند اینجور مواقع نوه‌ها نور چشمی می‌شوند مگر میشود درخواست این نوه ها را رد کرد؟ حالا اگر کسی این نوه را پیش پدربزرگ واسطه کند، مگر رد می‌شود؟ تو فقط بخواه تا اجابت کنند اگر پدر سفارش کرده باشد پسرم همیشه کنار مردم باش و درخواست انها را پاسخ گوی دیگه مطمئن باش! فقط کافیه لب تر کنی پدربزرگ کریم، نوه جواد هر دو باب الحوائج امروز مهمون این پدربزرگ و نوه بودیم کاظمین خود عشقه "دو دست داده خدا تا که ما بخواهیم از دو پادشاه که در یک حرم کنار همند" اقا جان من منتظر «من حیث لایحتسبم» نمیدونم چی و از کجا اما هر چی بِدی روی چشممون میذاریم قربون کبوترای حرمت ... ما رو اینجا دنبال کنین⬇️ 🆔@Radio_Taalei
ارسالی آقای امین اخگر کریم هر جا که باشد، کریم است کجا دیده ای درخواستت را اجابت کند اما خواسته ات را در صندوقچه ای بگذارد و بعدها شاید خیلی دور یا خیلی نزدیک، زمانی که گرفتار کوچکترین کمکها و نگاهها هستی، صندوق را تحویلت دهد و بگوید؛ بیا امانتت را بگیر حکایت ماست و زیارت امین الله خواندنمان در حرم هر دری از این درها را که بزنی باب الله است و هر کدامشان طعمی به تو میچشانند اما سامرا طعم دیگری دارد افتاب اینجا طلوع نمیکند مگر به بهانه‌ی عرض ادب و چه دنیای تاریکی داشتیم اگر حرمین شریفین سامرا نبود وقتی از پیچ کوچه می‌پیچی، چشمانت به گنبدی میخورد که افتاب نور از او میگیرد. حالا تویی و دری که به سویت باز شده تا مگوترین حرفهایت را بشنود و تو خوشحال از این گوش شنوا و دستان با کرامت از او حاجت میخواهی و مشعوف میشوی در صدر حاجات دعا برای ظهور است اما اقا میفرماید این حاجتت را من نمیتوانم پاسخ بگویم، براورده شدن این درخواست در دستان خودتان است اگر به واقع بخواهید و تلاش کنید خدا فرجم را نزدیک میکند زمان می‌گذرد و من یاد این شعر قیصر امین میفتم که؛ حرف های ما هنوز ناتمام... تا نگاه می کنی وقت رفتن است باز هم همان حکایت همیشگی! پیش از آنکه باخبر شوی لحظه ی عزیمت تو ناگزیر می شود ای دریغ و حسرت همیشگی! ناگهان، چقدر زود دیر می شود دقیقه ها با خنجر عقربه ها زمان را می‌کشند و رفتنِ تو را ناگزیر میکنند حالا دست به سینه داری و باید خداحافظی کنی شاید تا سال بعد که قسمتت شود بیایی دلت را جا میگذاری و خودت راه میفتی... ما رو اینجا دنبال کنین⬇️ 🆔@Radio_Taalei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هفت شهر عشق قسمت سی و چهارم.mp3
2.17M
هفت شهر عشق✨ قسمت سی و چهارم 💠 نگاهی نو به حماسه عاشورا ما رو اینجا دنبال کنین⬇️ 🆔@Radio_Taalei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا