eitaa logo
『شھدای‌ِظھور🇵🇸🇮🇷』
7.3هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
5.4هزار ویدیو
24 فایل
〖مامدعیان‌صف‌اول‌بودیم . . ازآخرمجلــس‌شھــدا راچیدنــد :)💔〗 -- ارتباط با خادم : @HOSEIN_561 💛کپــے: صدقه‌جاریست . . . (: 🔴ناشناس : https://eitaa.com/joinchat/876019840C60f081def8
مشاهده در ایتا
دانلود
هو الشهـيد🌷 برشی از کتاب شبیه خودش وقت درجه اش رسیده بود. آن روز ها داشت آماده میشد دوباره برگردد ، هم قطارهایش قبل تر رفته بودند دنبال کارهای اداری ترفیع و بیش ترشان هم درجه ی جدید روی دوششان نشسته بود.🏅 هی هم به حامد می گفتند بیا برو دنبال درجه ات. خودت پی کارت را نگیری، کسی نمی آورد درجه ات را بچسباند روی دوشت! حامد این ها را می شنید و لبخند میزد. یک بار هم که یکی از رفقای قدیمی اش پا پی اش شدکه چرا نمی روی سراغ کارهای درجه ات؟ گفت عجله نکن عبدالله! درجه دادن و درجه گرفتن، بازی دنیاست. اصلش آن است که درجه را به آدم بدهد.❤️خدا بخواهد، میبینی درجه ام را توی سوریه از دست خدا میگیرم.... کانال شهدای ظهور🏴👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/whjhtgh
🔴یه روز ظهر گرم ، ساختمان کهنه  خونمونو  کوبیده بودیم داشتم مصالح ساختمانی میدادم طبقه دوم  که حجت از راه رسید. 🔺سلام  و احوال پرسی کرد  گفت: "چیکار میکنی ؟" به مزاح گفتم :" مصالح میدم بالا ، کارگری ، حمالی..." حجت هم از اون خنده های دلنشین کرد گفت:"خوبه کن پیامبر بوسه به دست کارگر زد." منم  به شوخی سریع دستمو  آوردم جلو گفتم : "این دست کارگر ؛ببوس!" باورم نمیشد(!!!) تا چشم بهم زدم دیدم حجت دستمو گرفته داره میبوسه فکر کردم داره ادا و ریا میکنه  منم گفتم بهترین موقع هستش بزار ببوسه دیدم  ول کن نیست همینطور بوسه میزنه (!!!) دستموکشیدم گفتم حجت چیکار میکنی دیوونه شدی؟! گفت دارم کاری که انجام داده رو بهش عمل میکنم  و ... خیلی جا خوردم گفتم حجت چشه چرا اینجوری کرد؟! بعد یه مدتم رفت و اونجام  کاری که (ع) برای (س) انجام داد رو عملی کرد . روز مثل اربابش  سر و هر دو دستشو  تقدیم کرد ... ⏪به نقل از آقا حمید ؛ یکی از هم محله ای های 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°
-شاید پدرش هرگز فکر نمی کرد به خاطر همین فعالیت های عباس، روزی فرزندش از او در اعزام به پیشی بگیرد!🖐🏾
🥀🏴🕊🌹🕊🏴🥀 تا پیش از سفر خیلی پسر شری بود ، همیشه در جیبش بود ، هم داشت... وقتی از سفر برگشت ازش پرسیده بود چه چیزی از خواستی؟! گفته بود یه نگاه به گنبد کردم و یه نگاه به انداختم و گفتم آدمم کنید . سه چهار ماه قبل رفتن به به کلی شد ، بعد از اون همیشه در حال و بود. نمازهایش را اول وقت می خواند . . خودش می گفت نمی دانم چه اتفاقی برایم افتاده که دوست دارم همیشه بخوانم و کنم و در حال باشم ؛ 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
حَرَم عَجَب حال و هوایی دارد••• چه صفایی دارد♥️ بنویسید✍ به روی این شهدا🌷 چقدر عمه ی سادات دارد❣ حضرت زینب سلام الله علیها 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
جزء سرمایه‌های یک ملت این است که یک عده شهید داشته باشد. این خودش یک ارزشی است که یک ملتی در میان خودش شهدایی داشته باشد. همین شهدا هستند که بازگو کردنِ کار و فکر و گذشت اینها روحیه دیگران را برای همیشه شاداب و زنده نگه می‌دارد. اگر یک ملتی شهید نداشته باشد یکی از بزرگترین سرمایه‌های تربیتی خودش را ندارد. (گفتارهایی‌دراخلاق‌اسلامی، ص۱۲۸) 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
‌ ‌ همسرم ،عباس را از همان دوران خردسالی با خود به تفحص شهدا و پادگان می‌برد. از دوران کودکی با تمام سلاح‌ها آشنا شده بود. بزرگ‌تر هم که شد بهتر و بیشتر آشنا شد و در مسابقات تیراندازی سپاه شهریار همیشه مقام اول را کسب می‌کرد. 🍃عباس، رشته رزمی را از همان دوران کودکی دوست داشت و حدود 15 سالگی وارد رشته رزمی شد. در رشته رزمی هم بسیار موفق بود و به قهرمانی‌های متعدد رسید و مدال‌های زیادی ڪسب کرد. -شاید پدرش هرگز فکر نمی کرد به خاطر همین فعالیت های عباس، روزی فرزندش از او در اعزام به پیشی بگیرد! 🎙راوی: مادر شهید 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
‌ 🎙رفیق شهید : یه شب من بیمار شدم و بابڪ نورے هم منو رسوند بعد از درمانگاه. باهم دیگه رفتیم یه آبمیوه فروشے و باهم یه چیزے خوردیم در همون حال که داشتیم باهم صحبت میکردیم برگشت به من گفت داداش من برم دیگه برنمیگردم این به من الهام شده... من اولش جدے نگرفتم و گفتم انشاالله صحیح و سالم برمیگرده ولے به فیض بزرگ نائل شد .. 🕊 هنوز که دارم میسوزم.. :) 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR