eitaa logo
کمال الدین
103 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
3هزار ویدیو
59 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هو الحافظ الحکیم ضیافت اربعین کلیمی (۹) 🍀🍀🍀🍀🔹🍀🍀🍀 🔷 راز (2) بعد از قیام موسی کلیم ع علیه فرعون و پیروزی و نجات قوم بنی اسرائیل استقلال آنان سالیان دراز گذشت و موسی کلیم ع از دنیا رحلت کرد پیامبر دیگری آمده بود به دلیل تهدید بیگانگان از پیامبر خود درخواست فرمانده کردند أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَىٰ إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ..... (بقره 246) ﺁﻳﺎ [ ﺑﺎ ﺩﻳﺪﻩ ﻋﺒﺮﺕ ] ﺁﻥ ﮔﺮﻭﻩ ﺍﺯ ﺳﺮﺍﻥ ﻭ ﺍﺷﺮﺍﻑ ﺑﻨﻲ ﺍﺳﺮﺍﺋﻴﻞ ﺭﺍﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﻮﺳﻲ ﻧﺪﻳﺪﻱ ﻛﻪ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺷﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺎ ﺯﻣﺎﻣﺪﺍﺭ ﻭﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲ ﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺰ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺟﻨﮓ ﻛﻨﻴﻢ . ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﮔﻔﺖ : ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺧﺪﺍ ﻃﺎﻟﻮﺕ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺑﻪﺯﻣﺎﻣﺪﺍﺭﻱ ﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺨﺖ . ﮔﻔﺘﻨﺪ : [ ﺷﮕﻔﺘﺎ ! ] ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﺎﺣﻜﻮﻣﺖ کند ﻭ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﻜﻪ ﻣﺎ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺳﺰﺍﻭﺍﺭﺗﺮﻳﻢ ، ﻭ ﺑﻪﺍﻭ ﻭﺳﻌﺖ ﻭ ﻓﺮﺍﺧﻲ ﻣﺎﻟﻲ ﺩﺍﺩﻩ ﻧﺸﺪﻩ [ ﭘﺲ ﻣﺎ ﻛﺠﺎ ﻭ ﺯﻣﺎﻣﺪﺍﺭﻱﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺗﻬﻴﺪﺳﺖ ﻛﺠﺎ ! ؟ ] [ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺷﺎﻥ ] ﮔﻔﺖ : ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺷﻤﺎﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ ﻭ ﻭﻱ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﻧﻴﺮﻭﻱ ﺟﺴﻤﻰ ﻓﺰﻭﻧﻲ ﺩﺍﺩﻩ ; ﻭ ﺧﺪﺍ ﺯﻣﺎﻣﺪﺍﺭﻳﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻛﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻋﻄﺎ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ; ﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﺴﻴﺎﺭﻋﻄﺎ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻭ ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ .(بقره 247) بني‌اسرائيل پس از شنيدن پاسخهاي پيامبرشان قانع نشدند و به فرماندهي طالوت رضايت ندادند و از پيامبر خود معجزه‌اي خواستند كه نشان حقانيّت رهبري طالوت باشد. وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَىٰ وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(بقره 248) ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺷﺎﻥ وقتی بهانه جویی ﺁﻧﺎﻥ را دید ﮔﻔﺖ علاوه نشانه های ذاتی طالوت ﻧﺸﺎﻧﻪ دیگر ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲ ﺍﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ 1.آن تابوت معهود است ﻛﻪ ﻣﻮﺳﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺭﻳﺎ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘند ﻧﺰﺩ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ 2. ﺩﺭ ﺁﻥ ﺁﺭﺍﻣﺸﻲ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺍﺳﺖ 3.ﺑﺎﻗﻲ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻣﻮﺳﻲ و ﻫﺎﺭﻭﻥ ﺑﻪ ﺟﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ مانند ﺍﻟﻮﺍﺡ ﺗﻮﺭﺍﺕ ، ﻋﺼﺎﻱ ﻣﻮﺳﻲ ﻭ ﻋﻤﺎﻣﻪ ﻫﺎﺭﻭﻥ در آن است 4. ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺁﻥﺭﺍ ﺣﻤﻞ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﺸﺎﻧﻪ ای از قداست ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎﺳﺖ ﺍﮔﺮ ﻣﺆﻣﻦﺑﺎﺷﻴﺪ . تابوت كه به لفظ معرفه آمده است، همان تابوت معهود است برخي روايات نيز مؤيد اين معناست، چنان كه امام باقر(عليه‌السلام) فرمودند: وكان التابوت الذي أنزل الله علي موسي فوضعته فيه أُمّه و ألقته في اليمّ. اين صندوق پيش از حضرت موسي(عليه‌السلام) نيز داراي قداست بوده، زيرا در خطاب به مادر آن حضرت، اين كلمه تابوت با «الف و لام» تعريف آمده است: (أنِ اقذِفيهِ فِي التّابوت). در هنگام اين محاوره، تابوت خاصي نيز مطرح نبوده است تا (التّابوت) اشاره به آن موجود عيني باشد، پس مقصود همانا معهود قدسي است که مایه آرامش قوم بنی اسرائیل بود رک:تفسیر تسنيم ج 11 ص 600تا 615 🍀🍀🍀🍀🔹🍀🍀🍀🍀 نهم ذی القعده 144۵ سید کمال الدین عمادی
هو خیر الحافظین ضیافت اربعین کلیمی (۱۰) 🍀🍀🍀🍀🌺🍀🍀🍀 🔷از دریا به دریا در فایلهای پیشن دانسته شد مادر موسی کلیم الله برای نجات طفل شیر خوار خود از دست دژخیمان فرعون به امر الهی او را به سبدی نهاد و در امواج خروشان نیل رها کرد در ظاهر رود نیل با گرداب های سهمگین خود هرگز برای یک طفل عاری از خطر نبوده است ولی خدا او را در همان گرداب های حائل محافظت کرد و به ساحل نجات رساند اما برای یک امپراطور عظیم با امکانات فراوان هرگز امواج خروشان نیل خطر محسوب نمیشود ولی خدای موسی کلیم برای برچیدن بساط ظلم و ستم فرعون او را به نیل میکشاند و در همانجا غرق میسازد فَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْبَحْرَ فَانفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ(شعراء /63) .وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الْآخَرِينَ(64) وَأَنجَيْنَا مُوسَىٰ وَمَن مَّعَهُ أَجْمَعِين (65)ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ(66 إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ(67) وقتی فرعون با سپاه خود به تعقیب موسی پرداخت به رود نیل رسیدند دیگر راهی برای نجات موسی و همراهان نبود همراهان گفتند گرفتار شدیم ولی موسی چشم امید به خدایش داشت و گفت قَالَ كَلَّا إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ(62/شعراء) خدا با من است. در این هنگام به موسی وحی شد عصای خود را بر امواج نیل بزن او چنین کرد نیل به دو نیم شد راهی هموار برای فرار موسی و یاران او فراهم شد فرعون هم او را در بستر نیل تعقیب کرد اما در کمال ناباوری بعد از عبور موسی از نیل، امواج بزرگ آن بهم آمد و فرعون و سپاه او را در خود غرق ساخت قرآن در پایان این گزارش میفرماید بﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﺮﮔﺬﺷﺖ ﻋﺒﺮﺗﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ 🌺🌺🌺🌺🍀🌺🌺🌺 دهم ذی القعده 144۵ سید کمال الدین عمادی
هو خیر الحافظین. ضیافت اربعین کلیمی (۱۱) 🔵🔵🔵🔵🌺🔵🔵🔵 🌺 فرعون از آیات الهی در قرن حاضر فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ عَنْ آيَاتِنَا لَغَافِلُونَ(یونس 92) ﭘﺲ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﺪﻥ ﺑﻲ ﺟﺎﻧﺖ ﻧﺠﺎﺕ ﻣﻰ  ﺩﻫﻢ [ ﻭﺑﺮ ﺑﻠﻨﺪﺍﻳﻲ ﺍﺯﺳﺎﺣﻞ ﺩﺭﻳﺎ ﻣﻰ  ﮔﺬﺍﺭم ] ﺗﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻳﻨﺪﮔﺎﻧﺖ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺍﻱ [ ﺍﺯ ﻗﺪﺭﺕ ﻣﺎﻭ ﺯﺑﻮﻧﻲ ﻭ ﺧﻮﺍﺭﻱ ﮔﺮﺩﻧﻜﺸﺎﻥ ] ﺑﺎﺷﻲ ; ﻭ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﻣﺮﺩم ﺍﺯﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﺎ ﺑﻲ ﺧﺒﺮﻧﺪ . 🔷کشف جسد فرعون بعد از هزاران سال در حدود 100 سال پیش در مصر جسد جمعی از فرعونیان را کشف کردند در میان این اجساد یکی از جسدها ازهمه شاداب تر و سالم تر بود و پس از تحقیق متوجه شدند که این جسد مربوط به همان فرعونی است که حضرت موسی (ع) را در دریا دنبال کرده است. این جسد هم اکنون در موزه قاهره نگهداری می شود. 🔷استقبال با شکوه از جسد فرعون در فرانسه چند سال پیش در زمان «میتران» رئیس جمهور وقت فرانسه مصریان می خواستند که مومیایی جسد فرعون را ترمیم کنند و از سویی فرانسه که بهترین دانشمندان باستان شناس دارد، اظهار مسرت کردند که این جسد را بیاورند در پاریس و در آنجا روی آن کاوش کنند تا ببینند این که ادعا شده این جسد، جسد فرعون زمان موسی(ع) است آیا درست است یا نه، ثانیا آن را ترمیم کنند تا از بین نرود؛ وقتی جسد فرعون را با هواپیما وارد فرانسه کردند خود میتران رفت به استقبال فرعون مصر در فرودگاه. و آن را تجسد مومیایی منتقل کردند به اداره باستان شناسی پاریس و در آن جا دو دسته از دانشمندان شروع به کاوش روی این جسد کردند، یک دسته باستان شناسان و دسته دیگر پزشکان قانونی بودند که برای بررسی چگونگی مرگ فرعون کاوش علمی می کردند. 🔷مسلمان شدن پزشک فرانسوی استقبال میتران فرانسوی از فرعون مصر این کاوش زیرنظر بزرگ ترین پزشک جراح فرانسوی به نام «موریس بوکای» بود دکتر «موریس بوکای» تمام توجهش به این بود که ببیند فرعون چگونه هلاک شده، یک قطعه کوچکی از جسد فرعون را جدا می کنند و به لابراتوار می برند و وقتی نگاه می کنند می بینند نمک دریا روی بدن این فرعون است و نتیجه می گیرند که به طور قطع این جسد در دریا غرق شده و وقتی شادابی جسد را می بینند نتیجه می گیرند این جسد خیلی در آب نمانده و بلافاصله از آب گرفته شده و آن را مومیایی کرده اند. این را به عنوان یک کشف بزرگ تلقی کردند و وقتی که دکتر موریس بوکای اعلام کرد که ما یک چنین کشفی را کردیم برخی در گوشش گفتند که زیاد روی این مسئله کار نکن که مسلمانان می گویند در قرآن ما این چنین آمده :«که فرعون در دریا غرق شده و خداوند جسد را از آب گرفته است» و لیکن دکتر بوکای این را به شدت انکار کرد و گفت این محال است چون قرآن مربوط به 1400 سال پیش است و این جسد 100 سال پیش در مصر کشف شده و اینکه فرعون در آب غرق شده فقط از طریق لابراتوار قابل اکتشاف است. این مسئله افکار دکتر «موریس بوکای» را به خودش جلب کرد تا این که پس از چندین ماه یک همایش پزشکی در عربستان برگزار شده بود و اتفاقا دکتر موریس بوکای هم در آن همایش دعوت داشت و در اولین جلسه، این کشف جدید خودش را اعلام کرد و بلافاصله یک پزشک مسلمان رفت قرآن آورد و گفت این چیزی را که شما اخیرا کشف کردید 1400 سال پیش در قرآن به وضوح آمده است جالب این که قرآن می فرماید: «الیوم ننجیک ببدنک» که این «الیوم» نشان می دهد که جسد فرعون همان روزی که در آب غرق شده همان روز دوباره از آب گرفته شده و بدنش نجات پیدا کرده و خداوند خواسته این جسد برای عبرت آیندگان باقی بماند و جالب است که تمام جسدهای فراعنه پژمرده شده ولی جسد فرعون زمان موسی (ع) بسیار شاداب و حتی موهای سرش کاملا پیداست. بلافاصله موریس بوکای تقاضا می کند که برای من تورات و انجیل بیاورید و در تورات و انجیل به دقت نگاه می کند که آیا این مطلبی که در قرآن هست در تورات و انجیل هم بوده که قرآن از آنها گرفته باشد یا نه. مسلمان شدن دانشمند مسیحی فرانسوی از اعجاز قرآن مشاهده می کند که در تورات و انجیل همچنین چیزی نیست و بلافاصله دکتر موریس بوکای در همان همایش مسلمان می شود، موریس بوکای، مسیحی به عربستان می آید و وقتی برمی گردد مسلمان شده و دست به کاوش عمیقی در سراسر آیات قرآن می زند و کتابی می نویسد به نام «تورات، انجیل، قرآن و علم» که به زبان های مختلف ترجمه می شود و اثر بسیار زیادی را در مسلمانان شدن دیگران می گذارد.        منبع: روزنامه رسالت، شماره 5886 به تاریخ 23/3/85، صفحه 7 (گفتگو)، گفتاری از دکتر بی آزار شیرازی 🌺🌺🌺🌺🔷🌺🌺🌺 یازدهم ذی القعده 144۵ سید کمال الدین عمادی
هو الحق ضیافت اربعین کلیمی (۱۲) 🌸🌸🌸🌸❤️🌸🌸🌸 🔶ای عاشقا اندر دل آتش درآ فَلَمَّا جَآءَهَا نُودِيَ أَنۢ بُورِكَ مَن فِي ٱلنَّارِ وَمَنۡ حَوۡلَهَا وَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ / ٨ نمل وقتی که موسی کلیم  در شب ظلمانی نزد درخت آتشین رسید در درخت ندا آمده است؛ آنكه در آتش است مبارک و در كنار آتش است . علامه جوادی میفرماید :آن كه در آن درخت افروخته ظهور كرده است همان خدايي است كه درباره او گفته شد: «الحمد لله المتجلي لخلقه بخلقه»[نهج‌البلاغه خطبه 108]........ مقدس و مبارك بودن آن آتش به خاطر ظهور ربوبيّت در آن و دريافت نبوّت و وحي است و نبوّت و وحي كه داري بركت است منشأ اين بركت رب العالمين است: (تبارك الّذي بيده الملك)[ملک 1] ولی اگر در آیات مرتبط دقت بسزا شود این تفسیر با تمام نکات ارزشمندی که دارد با متن آیات مربوط به واقعه یادشده ناسازگار است و پاسخگوی چرایی ها نیست برای درک این اشکال بهتر است به آیات خاص در این باره توجه گردد فَلَمَّا قَضَىٰ مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِن جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّي آتِيكُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِّنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ(29/قصص) فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِيَ مِن شَاطِئِ الْوَادِ الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَن يَا مُوسَىٰ إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ(30/قصص) ﭼﻮﻥ ﻣﻮﺳﻲ ﺁﻥ ﻣﺪﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺵ[به سوی] ﺭﻫﺴﭙﺎﺭ ﺷﺪ ، ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﻃﻮﺭ ﺁﺗﺸﻲ ﺩﻳﺪ ، ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺵ ﮔﻔﺖ :ﺩﺭﻧﮓ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺁﺗﺸﻲ ﺩﻳﺪم ، [ ﻣﻰﺭﻭم ] ﺷﺎﻳﺪ ﺧﺒﺮﻱ ﺍﺯ ﺁﻥﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺑﻴﺎﻭﺭم ﻳﺎ ﭘﺎﺭﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺁﻭﺭم ﺗﺎ ﮔﺮم ﺷﻮﻳﺪ.ﭼﻮﻥ ﻧﺰﺩ ﺁﻥ آتش ﺁﻣﺪ ، ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺭﺍﺳﺖ ﺁﻥ ﻭﺍﺩﻱ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﻣﺒﺎﺭﻙﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﻧﺪﺍ ﺭﺳﻴﺪ ﻛﻪ ﺍﻱ ﻣﻮﺳﻲ ! ﻳﻘﻴﻨﺎً ﻣﻨﻢ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ، همچنین در سوره نمل به نکته دیگری از این ماجرا اشاره میکند و میفرماید (فلما جاءَها نودي أن بورك من في النّار ومن حولها)[نمل 8] وقتی موسی ع نزد آن آتش آمده ندا داده شد مبارک است آنکه در آتش است و آنکه در حول (کنار) آتش است. بنابر گزارش در سوره قصص موسی آتشی را از دور مشاهده کرد و نزد آن رفت چون رسید در کنار دره ای یا همان رود با امنیت یا بابرکت در قطعه ای از زمین مبارک از درختی ندا آمده است من الله هستم با توجه اینکه آنچه موسی مشاهده کرد خدا نبود دقت گردد در آیات سخن از تجلی خدا در طور برای موسی نیست شنیدن ندای خدا از  زبان درختی است که به گوش میرسید نه اینکه خدا به چشم آمده باشد این درخت آتشین بود که طبق گزارش سوره نمل ادامه ندا چنین است آنکه درون این آتش است مبارک است و آنکه در کنار ان است نیز به تبع آن که در درون است مبارک است حال باید پرسید آیا موسی درختی را مشاهده کرد یا درخت عنوانی از یک واقعیت دیگر است کنار کدام دره یا رودخانه بود آتش چه بود آتش که مظهر خشم و قهر الهی است در اینجا چه آتشی است که آنکه در آن است مبارک است اگر مراد از این آتش جنبه قهری و عذاب نداشت چرا از آن به نور که در قرآن فراوان شایع است نشده است اگر تجلی خدا مورد نظر بود باید به نور بیان میشد نه نار زیرا نور اسم اعظم الهی است الله نور السموات والارض..... پس اعراض از نور به نار نشان دهنده معنای دیگر است که خبر از یک آتش مبارک دارد نکته مهم دیگر اینکه مراد از کسی که در آتش است کیست و آنکه بیرون و کنار آن است کیست آیا موسی جز کسانی است که در کنار این آتش است در نگاه ابتدایی بله اما با دقت دانسته میشود موسی نه جزء آنکه در آتش و نه جزء آنکه حول است بلکه او تنها مشاهده کننده این آتش است از آن نصیبی به غیر شهود ندارد دقت گردد این پرسشها و پرسشهای دیگر در این آیه تنها با یک نکته لطیف در روایتی نورانی معنای مورد شهود موسی دانسته میشود پس منتظر باشید در فایل بعدی..... ❤️❤️❤️❤️☀️❤️❤️❤️ دوازدهم ذی القعده 144۵ سید کمال الدین عمادی
هو الحق الحقیق ضیافت اربعین کلیمی (۱۳) ❤️❤️❤️❤️🌸❤️❤️❤️ 🔶 عاشقا اندر دل آتش درا (2) در فایل قبل دانسته شد موسی که در ظلمت شب سرد گرفتار بود آتشی از دور دید بسویش روان شد وقتی نزد آن رسید در کنار رودی در قطعه ای مبارک از زمین از درختی ندا آمده من همان الله هستم هر که در این آتش است مبارک است و هر که در اطراف آن است از امام صادق در جایگاه این درخت آتشین و حقیقت آن بیانی روایت شد بسیار راه گشاه در تفسیر این آیات راز آلود است. 🔷 قال ابوعبدالله ع شاطی وادی الایمن الذی ذکره تعالی فی کتابه هو الفرات و البقعه المبارکه هی کربلا والشجره هی محمد ص. /کامل الزیارات ص48 ح 10. رودی (شاطی وادی الایمن ) که در آیات یادشده آمده همان رود فرات است و مراد از بقعه مبارکی که درخت آتشین در آن بود، کربلا است آن درخت در آتش حضرت محمد (صلی الله علیه و اله وسلم) است اکنون با رمزگشایی این آیات معنای آن خردپذیر میشود اشکالاتی که در فایل های قبل گفته شد رخت بر میبندد. آن اشکالی که از اول ما را به این سو برده است این بود اگر الله در آتش باشد و دارای حول، خلاف آیات و براهین توحیدی است زیرا برای ذات خدا و حتی اسم اعظم او حول قابل تصور نیست غیر ممکن است اما روایت میفرماید آن که در آتش است پیامبر اکرم (ص)بود که مشهود جناب موسی کلیم الله در عالم شهود، شده است یعنی خدا از زبان خاتم وحی توحیدی را به موسی ابلاغ کرد و از او به شجره تعبیر شد چون تنها نیست دارای شجره طیبه است نه اینکه درختی طبیعی با موسی تکلم کرده باشد البته تمام انبیاء چه با شهود چه بدون شهود وحی را از معدن نبوت خاتم ص و این شجره نبوت و رسالت بعد از خود میگیرند(دقت گرد) اشکال دیگر این بود که آتش مظهر قهر است با برکت رابطه ندارد مگر بالعرض چرا به نور تعبیر نکرد ووو؟! این روایت فرمود این آتش قهر و بلا نیست که برکت سوز باشد بلکه آتش عشق و ابتلا است این آتش ابتلا با الله تناسب ندارد برای کمال بندگی است آتش عشق است نیست باد هر که این آتش ندارد نیست باد آنکه در این آتش بود شجره نبوت یعنی حضرت خاتم ص و اهل بیت او هستند و مراد از آنکه در حول آن است یاران صدیق و صادق مخصوصا شهداء کربلا ست لذا با اینکه پیامبر ص حدوثا در مکه و مدینه بود ولی در مقام بقاء در کربلاست یعنی ریشه او مدینه و استمرارش در کربلاست لذا موسی جزء افراد اندر آتش یا حول آن نیست جزو مشاهده کننده در عالم مثال است و بس . لذا حسرت یاری خاندان وحی داشت مطالب در این مقام بسیار است حال با این رمزگشایی دوستان خود بقیه رموز آیات را بیابند و پرواز کنند 🌸🌸🌸🌸❤️🌸🌸🌸 سیزدهم ذی القعده 144۵ سید کمال الدین عمادی
هو النور در ضیافت اربعین کلیمی (۱۴) 🔶🔶🔶🔶🔷🔶🔶🔶 🔷شنیدن کی مانند دیدن. الحمد لله فایل قبلی مورد استقبال دانشمندان و محققان قرار گرفته مخصوصا در واتساپ گروه یار یاران مورد نقد و مناقشه علمی ارزشمند از طرف فرزانگان واقع شد(دو سال قبل) اگرچه برخی از دانش پژوهان بر این نکته خرده داشتند که متن آیات با تفسیر شما نمیسازد کلیم الله در این تفسیر تخفیف شده در حالیکه طبق آیه قرآن او حول آن آتش است یا اینکه چه ربطی به کربلا دارد؟ باید عزیزان و فرهیختگان توجه کنند آنچه را موسی کلیم ع مشاهده کرده در عالم ظاهر و طبیعت نبود به همین دلیل در جمع کاروان خانوادگی خود تنها او آتش را از دور مشاهده کرد فرمود «انی انست نارا» دوم اینکه موسی کلیم ع طبق روایت که آورده ایم امری را شهود کرد و در عالم مثال دیده است که بیش از هزار سال دیگر قرار است واقع گردد پس از آن نار مربوط به زمان او نیست البته همین هم بیان جایگاه عظیم و رسیدن به مقام کلیم اللهی است ولی آیه مربوط به حواث آینده است لذا عدم ورود او به آتش یا عدم صدق او به عنوان (من حوله) در آیه دلیل بر کاستی مقام او نیست بلکه به دلیل محرم راز خدا بودن ولی از آینده دین خود آگاه کرده است در همین مقام کلیم الله شد البته بنابر برخی از تفاسیر اگر بگوییم مراد از (من حوله) در آیه بنابر سیاق همان کلیم الله ع است که در حول شجره ایستاده و در حال گفتگو و دریافت وحی است ولی کلمه بورک من فی النار مانع از این برداشت است زیرا بقول معروف با حلوا حلوا دهن شیرین نمیشود یا اینکه شنیدن کی بود مانند دیدن این دیدن هم دیدن بصری نیست دیدن مربوط به مقام حق الیقین است یعنی برکت یاد شده مربوط به آتش واقعی ابتلاء عصر خاتم ص است نه آتش مثالی (دقت گردد) که حضرت موسی با چشم برزخی الهی خود آن حقیقت را دیده‌است وقتی کوچک بودم بزرگی شعری را به مداح کم سواد روستای ما تعلیم داده او همیشه در ایام عاشورا میخواند (موسی به کوی طور کند گریه بر حسین) حال گمان کنم میفهم چرا موسی ع به کوی طور بر حسین ع میگریست با تشکر از همه منتقدان و فرهیختگانی که قلم به مناقشه نور علی نور کشانده اند اما مساله مکان وقوع حادثه که مصر بود یا کربلا نیازمند تفصیل است باشد طلب یاران در ایام عاشور تقدیم خواهم کرد 🌸🌸🌸❤️🌸🌸🌸 چهاردهم ذی القعده 144۵ سید کمال الدین عمادی https://eitaa.com/S_Kamaloddinemadi
هو الحق الحقیق در ضیافت اربعین کلیمی (۱۵) 🌹🌹🌹🌹🌸🌹🌹🌹 🔹 مظهر خشم الهی ظاهرا نام و آوازه موسی علیه السلام به نیکی منتشر شد و دوست و دشمن او را میشناختند به وی علاقمند یا متنفر بودند وَدَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَىٰ حِينِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَٰذَا مِن شِيعَتِهِ وَهَٰذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِن شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيْهِ قَالَ هَٰذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِينٌ(قصص 15) ﻭ [ ﻣﻮﺳﻲ ] ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺍﻫﻞ ﺁﻥ ﺑﻲ ﺧﺒﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ ، ﭘﺲ ﺩﻭ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻳﺎﻓﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ کشتن با ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺯﺩ ﻭ ﺧﻮﺭﺩ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ ، ﺍﻳﻦ ﻳﻚ ﺍﺯ شیعیان، ﻭ ﺁﻥ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺩﺷﻤﻨﺎﻧﺶ بود، ﺁﻧﻜﻪ ﺍﺯ شیعه ﺑﻮﺩ ﺍﺯ موسی ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻳﺎﺭﻱ ﻛﺮﺩ ، ﭘﺲ ﻣﻮﺳﻲ ﻣﺸﺘﻲ ﺑﻪ ﺍﻭ دشمن ﺯﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻛﺸﺖ، سپس ﮔﻔﺖ : ﺍﻳﻦ [ ﻧﺰﺍﻉ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻥ ﺩﻭ ] ﺍﺯ ﻋﻤﻞ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺍﺳﺖ ، ﻗﻄﻌﺎً ﺍﻭ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﻲ ﺍﺵ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﺍﺳﺖ. همین قتل باعث شده تا کلیم الله از مصر فرار کند در فایل بعدی بیان خواهد شد 🔶دو پرسش مهم در اینجا بروز میکند چرا فرمود آندو نفر یکی شیعه و دیگری دشمن موسی ع بود چرا موسی ع با اینکه مرتکب قتل شد با این حال به پیامبری مبعوث شد؟! 🔷علامه طباطبایی (ره)میفرماید : ترديدى نيست در اينكه آن شهرى كه موسى بى خبر اهل آن وارد آن شد همان شهر مصر بوده ، و تا آن روز داخل مصر نشده بود؛ چون نزد فرعون در پایتخت زندگى مى كرده که خارج از شهر مصر بود....... و منظور از هنگام غفلت مردم شهر، وقتى است كه مردم دكان ها و بازارها را تعطيل مى كردند، و به خانه ها مى رفتند، و خيابانها و كوچه ها خلوت مى شد، 🔷علامه در پاسخ به پرسش اول میفرماید این جمله (هذا من شيعته و هذا من عدوه) حكايت حال است ، كه واقعه را مجسم مى سازد، و بيان مى كند كه يك ى از آن دو نفر اسرائيلى ، و از پيروان دين موسى ، و يكى ديگر قبطى و دشمنش بود، اما اينكه گفتيم يكى از آن دو پيرو دين موسى بوده جهتش اين است كه : آن روز بنى اسرائيل در دين منتسب به آباى خود ابراهيم و اسحاق و يعقوب (عليهم السلام ) بودند، هر چند كه از دين آن بزرگواران در آن روز جز اسم چيزى نمانده بود، و بنى اسرائيل رسما تظاهر به پرستش فرعون مى كردند، و اما اينكه گفتيم دومى قبطى و دشمن موسى بود، جهتش اين است كه آن روز قبطيان با بنى اسرائيل دشمنى مى كردند، و شاهد اينكه اين مرد دشمن ، قبطى بوده اين است كه : قرآن كريم از موسى حكايت مى كند كه گفت (و لهم على ذنب فاخاف ان يقتلون) 🔶ولی این پاسخ علامه ره کافی نیست باید عرض کنم دو قوم و دو جریان اجتماعی بود بنی اسرائیل و قبطيان بنی اسرائیل قطعا بیخبر از نجات موسی نبودند و بر اساس اخبار او را امید خود میدانستند این مطلب نمیتواند مخفی باشد از طرفی قبطيان به دلیل وابستگی به دربار فرعون علاوه بر بت پرستی از اقدام فرعون در نجات موسی و زیرپا گذاشتن فرمان قتل پسران بنی اسرائیل خردسند نبودند و همین به موسی به دیده نفرت نگاه میکردند اگرچه صریحا نمیتوانستند با فرعون مخالفت کنند لذا تعبیر (شیعته و عدوه) مجازی نیست بلکه واقعی است اما مساله قتل را در فایل دیگر پی جویی میکنیم.. 🌼🌼🌼🌼🌺🌼🌼🌼 پانزدهم ذی القعده 144۵ سید کمال الدین عمادی
هو الحق الحقیق در ضیافت اربعین کلیمی (۱۶) 🔷🔷🔷🔷🌼🔷🔷🔷 ✅ مظهر خشم الهی (2) قبطيان به دلیل حمایت دربار فرعونی نسبت به قوم بنی اسرائیل ستم میکردند مرد اسرائيلی که خود را گرفتار قبطی یافت از موسى یاری خواست ((فوكزه موسى فقضى عليه)) - موسى (ع ) آن دشمن را با تمام كف دست و مشت دفع كرد و او هم مرد. 🌸علامه طباطبایی میفرماید: از همين تعبیر (وکزه) استفاده مى شود كه قتل مزبور عمدى نبوده ، زيرا اگر عمدى بود به جاى ((وكزه)) مى فرمود: ((فقتله)) این سخن علامه ناتمام است زیرا در سوره طاها خدا در باره همین واقعه میفرماید وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّيْنَاكَ مِنَ الغم(40) همچنین از منظر عرف هم قتل بود اگرچه عمد نبود لذا در ادامه حکایت موسی قبطی دیگر به او میگوید دیروز مرتکب قتل شدی قَالَ يَا مُوسَىٰ أَتُرِيدُ أَن تَقْتُلَنِي كَمَا قَتَلْتَ نَفْسًا بِالْأَمْسِ (قصص 19) پس قرآن موسی ع را قاتل آن مشرک ستمکار میداند اما انر عملی از عمد و قصد نمیداند لذا هیچ عاقلی آنرا گناه نمیداند تا مانع مقام نبوت بداند 🌸 اگر قتل قبطی گناه نبود چرا موسى (عليه السلام ) بعد از قتل (خطاءى ) مرد قبطى چرا گفت : ((هذا من عمل الشيطان انه عدو مضل مبين)) *⃣مرحوم علامه طباطبایی ره میفرماید ((هذا)) اشاره به قتل بدست موسی ع نیست اشاره به آن كتك كارى است ، كه در ميان قبطی و اسرائیلی واقع شده ، و منجر به مرگ آن قبطی گردید و اينكه آن را به نوعى نسبت به عمل شيطان نسبت داد و البته صريحا نفرمود ((اين عمل شيطانست)) بلكه فرمود: (اين کتک کاری از عمل شيطانست)) یعنی اين كتك كارى كه در ميان آن دو اتفاق افتاده بود، از جنس عملى است كه به شيطان نسبت داده مى شود، و يا از عمل شيطان ناشى مى گردد، چون شيطان است كه در ميان آن دو عداوت و دشمنى افكنده و به كتك كارى يكديگر وادارشان كرده است موسی ع میدانست با این عمل شیطانی اقدام او پنهان نمى ماند، و به زودى قبطيان عليه او مى شورند و با تحریک فرعونیان شديدترين انتقام را خواهند گرفت و اين عمل (كشتن قبطى ) هر چند نافرمانى موسى نسبت به خداى تعالى نبود، در عين حال اين طور هم نبوده كه شيطان در آن هيچ مداخله اى نداشته باشد، یعنی شیطان با تحریک آن قبطی و ایجاد درگیری برای موسی دردسر درست کرد *⃣*⃣*⃣*⃣✳️*⃣*⃣*⃣ شانزدهم 144۵ سید کمال الدین عمادی https://eitaa.com/S_Kamaloddinemadi
هو الحکیم در ضیافت اربعین کلیمی (۱۷) 🌼🌼🌼🌼✳️🌼🌼🌼 ✅یاران دردسر ساز موسی کلیم ع بعد از حادثه قتل قبطی شب پر از بیم را سپری کرد و پیوسته از ناحیه قبطيان دربار فرعون احساس خطر میکرد اما حادثه به گونه دیگر رقم خورده است فَأَصْبَحَ فِي الْمَدِينَةِ خَائِفًا يَتَرَقَّبُ فَإِذَا الَّذِي اسْتَنصَرَهُ بِالْأَمْسِ يَسْتَصْرِخُهُ قَالَ لَهُ مُوسَىٰ إِنَّكَ لَغَوِيٌّ مُّبِينٌ (قصص 18) ﭘﺲ [ ﻣﻮﺳﻲ ﺁﻥ ﺷﺐ ﺭﺍ ] ﺩﺭ ﺁﻥ ﺷﻬﺮ ﺑﺎ ﺣﺎﻟﺖ ﻧﮕﺮﺍﻧﻲ ﺻﺒﺢ ﻛﺮﺩ ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ [ ﺁﺛﺎﺭ ﻭ ﻋﻮﺍﻗﺐ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺭﺍ ]ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﻰ ﻛﺸﻴﺪ ; ﭘﺲ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺩﻳﺪ ﺁﻧﻜﻪ ﺩﻳﺮﻭﺯ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻳﺎﺭﻱ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺑﻮﺩ ، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻭﻱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻓﺮﻳﺎﺩﺭﺳﻲ ﻣﻰﺧﻮﺍﻧﺪ،[ ﻣﻮﺳﻲ ﺑﻪ ﺍﻭ ] ﮔﻔﺖ : ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺗﻮ ﮔﻤﺮﺍﻫﻲ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻫﺴﺘﻲ ، موسی کلیم الله ع از این تندروی غیر خردمندانه طرفدار اسرائیلی خود که مایه دردسر شده بود بر آشفت و او را گمراه خواند حادثه روز قبل را پیامد شیطانی بیشتر از ناحیه قبطی میدانست ولی درگیری امروز آن اسرائیلی را حاصل نادانی و تندروی او در برخورد با قبطيان دانست زیرا که شرایط اجتماعی قیام علیه نظام ستمکار فرعونی برای موسی فراهم نشده بود و با این اقدام عجولانه و ناپخته آن فرد به نظر میرسد زمان قیام به تاخیر افتاده است زیرا که موسی هنوز اقدام موثری نکرده بود خودش به خطر عظیم افتاده بود و ناچار شد از آن سر زمین بگریزد مدتها دور از وطن زندگی جدید آغاز کند 🌸🌸🌸🌸✳️🌸🌸🌸 هفدهم ذی القعده 144۵ سید کمال الدین عمادی
هو العطوف در ضیافت ( 24) 🌸🌸🌸🌸✳️🌸🌸🌸 عطر جوامع 3 موسی کلیم ع وقتی به سرزمین مدین رسید در آب دهی گله به دختران کمک کرد خبر جوانمردی او به حضرت شعیب رسید او یکی از دختران خود را جهت دعوت از موسی به نزدش فرستاد فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءَهُ وَقَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ(قصص25) ﭘﺲ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩختران شعیب ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺣﺎﻟﺖ ﺷﺮم ﻭ ﺣﻴﺎ ﮔﺎم ﺑﺮﻣﻰ ﺩﺍﺷﺖ ، ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﭘﺪﺭم ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﻰ ﻃﻠﺒﺪ ﺗﺎ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﺍم ﻫﺎﻱ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺁﺏ ﺩﺍﺩﻱ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺪﻫﺪ . ﭼﻮﻥ موسی ﻧﺰﺩ شعیب ﺁﻣﺪ ﻭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻥ ﻛﺮﺩ ، ﮔﻔﺖ : ﺩﻳﮕﺮ ﻧﺘﺮﺱ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﮔﺮﻭﻩ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭ ﻧﺠﺎﺕ ﻳﺎﻓﺘﻲ 🌼گفته شد این آیه شریفه و ما قبل آن حکایت گر مظلومانه یک والا مقام دختر یک انسان والا مقام به نام شعیب پیامبر علیه السلام است در عین مظلومیت و ناسپاسی و قدرناشناسی مردم جامعه خود در جامعه حضوری فعال توام با کرامت و حیاء ورزی دارد قرآنی برای معرفی این بانوی ارزنده و کریمه او را به مقام استحیاء ستوده است استحیاء یعنی علاوه بر داشتن اصل حیاء آنرا بروز و ظهور دادن و تظاهر به حیاء کردند البته تظاهری که ریشه در واقعیت دارد تاثیر گذار در سیاسی الله علیه 🌼در جریان عظیم موسی کلیم الله شعیب ع اولین و آخرین زن والامقام نیست که به یاری کلیم الله علیه السلام آمده است 🌼اولین بانو قبل از همه از مادری عظیم الشان زاده شد و خدای سبحان وی را علاوه بر مقدس به مقام مقدس دانش وحیانی کرامت بخشیده است و در باره او فرمود( اوحینا الی ام موسی)(قصص 7) 🌼دومین بانوی تاثیرگذار در زندگی موسی ع همسر فرعون است که مقامش در قرآن الگوی همه مومنان دانسته شد(سوره تحریم 11) او مانع قتل آن حضرت بدست فرعون گردید بعد از آنکه از نیل گرفته شد 🌼سومین بانوی تاثیرگذار در زندگی موسی ع خواهر والامقام اوست که با فطانت و زیرکی همسر را به بازگرداندن موسی ع جهت شیر خوردن به مادرش تشویق کرده است (قصص12) 🌼چهارمین بانو همین دختر صاحب مقام حضرت شعیب است که سرانجام به همسری کلیم الله نائل میگردد بحث آن خواهد امد 🌼پنجمین بانوی تاثیرگذار صیانه همسر حزقیل شهید والامقام و دارای جایگاهی عظیم است این نکته نیز خواهد آمد آری حداقل پنج بانوی ارزشمند والامقام در سرنوشت و حیات طبیعی و سیاسی و دینی او تاثیر شگرف داشته اند همین نکته برای جایگاه شامخ زن در نگاه وحیانی بسیار گویاست ❤️❤️❤️❤️💚❤️❤️❤️ 24ذی القعده 1443 سید کمال الدین عمادی
هو اللطیف الخبیر در (25) 💚💚💚💚❤️💚💚💚 عطر جوامع (4) زنی مشاور پیامبر خدا ع موسی کلیم ع وقتی به سرزمین مدین رسید در آب دهی گله به دختران کمک کرد خبر جوانمردی او به حضرت شعیب رسید او یکی از دختران خود را جهت دعوت از موسی به نزدش فرستاد آن دختری که رفت موسی را دعوت کرد از جوانمردی و امانت داری موسی نزد پدر ستایش کرد وخواستار استخدام او شد. قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ(قصص 26) شعیب پیشنهاد دخترش را پذیرفت ولی استخدام او را با شیوه خاص خود مطرح کرد: قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَىٰ أَن تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ عَشْرًا فَمِنْ عِندِكَ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِن شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ(قصص 27) ﮔﻔﺖ : ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺩﺧﺘﺮم ﺭﺍ ﺑﻪ عقد ﺗﻮ ﺩﺭﺁﻭﺭم ﺑﻪ ﺷﺮﻁ ﺁﻧﻜﻪ ﻫﺸﺖ ﺳﺎﻝ ﺍﺟﻴﺮ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﻲ ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺩﻩ ﺳﺎﻝ ﺭﺍ ﺗﻤﺎم ﻛﺮﺩﻱ ، ﺍﺧﺘﻴﺎﺭﺵ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺗﻮﺳﺖ، ﻭ ﻣﻦ ﻧﻤﻰ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺳﺨﺖ ﮔﻴﺮم ، ﻭ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﻳﺎﻓﺖ. به این آیات بدون تاثیرپذیری از دیگران دقت کنید ببینید جایگاه در خانه نزد پدری که خود پیامبر خداست تا کجاست؟! در این آیات از میان دو دختر جناب شعیب ع نام آن دختری که برای دعوت از موسی آمده مشخص نشده و بطور کنایی بیان شد و از در هر دو ماجرا (دعوت و درخواست بکارگیری) با لفظ یکی از آن دو دختر استفاده کرده ولی قرینه داخلی و خارجی حاکی از وحدت است یعنی آن دختری که از طرف پدر مامور دعوت از موسی ع شد همان دختری است که به پدر پیشنهاد بکارگیری وی را داده است قرینه داخلی جمله ای است که و در مقام مشورت دهی به پدر از امانت داری موسی ع سخن میگوید این امانت داری را در هنگام باز گشت وقتی خود صاحب مقام استحیاء بود از شیوه تعامل موسی با یک دختر صاحب مقام استحیاء دانست. قرینه خارجی این است که در برخی از روایات گفته شد پدر پرسید از کجا دانستی موسی امین است او از چگونگی حفظ حریم عفاف از جانب موسی ع گزارش داد. (....) این بقدری نزد پدر محترم و مکرم بود که حتی قبل از سخن گفتن پدر در ارائه به پیامبر خدا پیش دستی کرد شعیب ع نیز بر خلاف فرهنگ رایج جوامع اسلامی نه تنها او را از سخن و مشاوره دادن نهی نکرده است بلکه دیدگاه او را پاس داشته است با این پیشنهاد دخترش دانست او شایسته دامادی پیامبر خداست در آیه دیگر سخن از با در امر ازدواج نیست این مطلب به دلیل رابطه کرامتی که بین دختران با پدر بود پدر به فهم و سطح شعور دختران خود واقف بود..... شاید مشکل دوتا بودن باشد.... نکات بسیاری در این آیات نهفته است این فایل گنجایش آنرا ندارد 💐💐💐💐💐💐💐💐 25 ذی القعده 1443 سید کمال الدین عمادی https://eitaa.com/S_Kamaloddinemadi
هو المقصود در ( 35) 🔥🔥🔥🍀🔥🔥🔥 آمد فَلَمَّا قَضَىٰ مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِن جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّي آتِيكُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِّنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ(قصص 29) ﭼﻮﻥ ﻣﻮﺳﻲ بعد از پایان ﻣﺪﺕ تعهد خود با شعیب ع ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺵ شبانه ﺭﻫﺴﭙﺎﺭ [ ﻣﺼﺮ ] ﺷﺪ ، ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﻃﻮﺭ ﺁﺗﺸﻲ ﺩﻳﺪ ، ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺵ ﮔﻔﺖ : ﺩﺭﻧﮓ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺁﺗﺸﻲ ﺩﻳﺪم ، [ ﻣﻰ ﺭﻭم ] ﺷﺎﻳﺪ ﺧﺒﺮﻱ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺑﻴﺎﻭﺭم ﻳﺎ ﭘﺎﺭﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺁﻭﺭم ﺗﺎ ﮔﺮم ﺷﻮﻳﺪ 🔸در فایل پیشین اشاره شد داستان موسی ع و حکایت ابتلاء خانواده او با آن همه اهمیت اما وقتی رفت خبری آورد یا آتشی برای گرم شدن در قرآن دیگر ادامه نداد باید پرسید چرا خدای سبحان آمدن صفورا برای دعوت از موسی ع را به تفصیل حتی چگونه آمدنش را گزارش کرده است اما این بانو ارزشمند بافضیلت چرا در ادامه حکایت نامی یا نشانی از او نیست زیرا صفورا آمده بود برای رساندن موسی به لقاء الله و توحد و به وی سکون و آرامش ببخشد زیرا خدا در قرآن زن را به سکون و آرامش همسر معرفی کرد ( روم 21) شب نیز چند بار به وصف سکن توصیف شده مانند انعام 96( جعل اللیل سکنا) خانه داشتن نیز در قرآن سکن است لذا از آن به مسکن تعبیر میشود با این همه شب بود مایه آرامش، همسرش با وی بود مایه آرامش ولی نداشتن مسکن در آن شرایط دشوار آرامش ظاهری موسی را بهم زد برای نیل به وحدت و توحد حقیقی زن و شب و خانه لازم است نه اینکه خود هدف واقع شوند گرچه موسی سخت مراقب دل بود و به دلدار نظر داشت اما کافی نبود 🔸موسی کلیم الله یک دل دارد صد سودا از یک طرف حب وطن که از حضور در آن به مدت بیش از ده سال محروم بود از یک سو والدین و خویشاوندان مخصوصا مادری که در آن غوغای فرعونی در قتل کودکان و آزار زنان بار دار وی را چه حکیمانه به سامان رساند دوستان و ارادتمندان خصوصا بانوی بزرگ دربار آسیه قدیس اسوه همه مومنان و و و و حال خانواده ای محترم بر شماره محبوبان موسی ع افزوده است بقدری برایش محبوب و مهم است در آن دل شب برای حل گرفتاری بانو صفورا دست و پای خود گم کرد ✳️اما در ورای این همه محبوب پرشمار موسی کلیم، یک محبوبی که قبل از همه گاه گاه چنان جلوه گری میکند که موسی نمیتواند او را به شماره آورد زیرا که او به شماره نمی اید این محبوب بقدری غیور است که نه تنها راضی نیست محبوب برتر و در شمار دیگران، محبوب اول، باشد بلکه میخواهد محبوب یکتا باشد یعنی اول و واحد بلا عدد!!!! او دید که موسی در مدار عشق گرفتار تکثر شده است باید به وحد و توحد برسد دل یکی دلدار یکی، پس بدو جلوه کرد او را به حضور خواست اما عشق و وصل او در آغاز و انجام گر نظر کنی حیرت سراسر وجودت را میگیرد بقول حافظ عشق تو نهال حیرت آمد وصل تو کمال حیرت آمد یک دل بنما که در ره او بر چهره نه خال حیرت آمد نه وصل بماند و نه واصل آنجا که خیال حیرت آمد از هر طرفی که گوش کردم آواز سؤال حیرت آمد شد منهزم از کمال عزت - آن را که جلال حیرت آمد لذا آن موسی که رفت به وصال حیرت رسید دیگر باز نگشت آنکه باز گشت آن موسی که رفته بود نبود لذا قصه او با صفورا در قرآن همینجا به پایان رسید من که سرگرم عالم مفهوم هستم چون بدین جا رسیدم رفتم تاب بازگشت ندارم....چه رسد به موسی ع . 🌷🌷🌷🌷❤️🌷🌷🌷 پنجم ذی الحجه ۱۴۴۵ سید کمال الدین عمادی