eitaa logo
محصولات ارگانیک سرای بانو🍃
858 دنبال‌کننده
2هزار عکس
172 ویدیو
35 فایل
•• ﷽ •• 🍃 عرضه محصولات گیاهی و دارویی طب اسلامی و طب سنتی و محصولات طبیعی 🍃 ✅ مشاوره رایگان ✅ برای پاسخگویی و ثبت سفارش به آیدی زیر مراجعه کنید👇🏻 @fatemme_asadi
مشاهده در ایتا
دانلود
˼سـلام علیڪم ࢪفقاے جآن🍊(꧇⸀ • . . . .ـچنل گالـࢪے تصـاویـࢪ رهبرے😌💛• . . .ـنیازمنـد چنـد ادمیـن ˼باحـوصلھ⸀😃• . . .ـجھت ڪمڪ بھ امـࢪتبادلات و پست گذاࢪے داࢪھ🤓• . . .ـجھت تمایل بھ همڪاࢪی💚• . • . . .ـبھ آیدے زیـࢪ مࢪاجعھ ڪنید↯• 「@bano_ye_zahraei313」‌
•『 🌿 』• . اےاهل‌حࢪم‌میࢪوعلمداࢪخوش‌آمد سقاےحسین‌،سیدوسالاࢪخوش‌آمد... -حضرت‌عباسم..(: @galeri_rahbari313
• ° •بگذار‌آنچہ‌می‌آید‌،بیاید •وآنچہ‌باید‌برود‌،برود •‌براﮮچہ‌نگرانی؟ . @galeri_rahbari313
°•💐•° قرارمآن‌؛ همین‌بھـٰار؛زیرچشم‌هآی‌تو‌•🌱 ˘˘ °🎊° °🌸° |❁ @galeri_rahbari313
•『 🌿 』• . ساقی‌ِما‌چـہ‌شرابی‌چـہ‌‌سبویی‌دارد بنویسید‌رقیـہ‌چـہ‌عمویی‌دارد @galeri_rahbari313
ࢪمان مہدخت: تا صبح نتونستم چشم روهم بزارم.دلشوره عجیبی داشتم.اصلا رو پاهام بند نبودم.از اینور اتاق میرفتم اونسر اتاق. خیلی دلم شور میزد😥 _مهدخت بیداری؟ _اره بیا داخل... پری:وای نمیدونم چمه بخدا😓انگار دارن تو دلم رخت میشورن... +منم خیلی دلشوره بدی گرفتم. وای خدای من یعنی قرار بود چی بشه؟😰 نشستیم قرآن خوندن.طرفای ۷ صبح بود که پارسا رفت بیمارستان تا مامان بابا بتونن بیان خونع.نمیخواستیم بابابزرگو تنها بزاریم. چهار جزء قرآنو خوندیم.پریسا هروقت دلشوره میگرفت آخرش یچیزی میشد😰 منم پوشیدم که برم مدرسه... از وقتی خانم پروین همسایمون شده بود(از لفظ مستاجر خوشم نمیاد) روزایی ک مدرسه ما کلاس داشت باهم میرفتیم.ولی امروز کلاس نداشت😕 اصلا حوصله تنها رفتنو نداشتم. پریسام ک خوابه هفت پادشاهو میدید😬 تو حیاط داشتم کفشامو میپوشیدم که دیدم مهیارم اومد.اون ک همیشه زودتر از من از خونه میرفت بیرون🙁 زیر لب سلام کرد و رد شد. رفتم بیرون؛وایساد تامن بیوفتم جلو و پشت سرم اومد😶 این چش شده؟!🤨 تو ایستگاه نشستم منتظر اتوبوس،اونم نشست پیشم.🙄 ن دیگه مطمئن شدم یچیزی شده... خیلی طول نکشید ک اتوبوس اومد.مهیارم سوار شد.خوبه اصلا نگام نمیکرد وگرن اینجوری ک من داشتم با تعجب نگآش میکردم قطعا ب خودش شک میکرد😬 طبق معمول صندلیه آخرو انتخاب کردم و نشستم.به ایستگاه بعد ک رسیدیم واقعا کم مونده بود چشام از حدقه بزنه بیرون😳سامیـــــارم سوار شد😦 یکم تو اتوبوس چشم گردوند و تا منو دید نگاهشو دزدید. نشست صندلی اول.مهیار دقیقاصندلی پشتش بود و ن این اونو میدید ن اون یکی اینو. حتما ی چیزی شده🧐نکنه مربوط میشه به دلشوره های منو پری😶 برعکس همیشه ک تو اتوبوس فقط از شیشه بیرونو نگاه میکردم یا کتاب میخوندم اینبار فقط این دوتارو دید میزدم. به مخ پوکم هیچ دلیلی واسه کارهای اینا نمیرسید😑 به ایستگاه مدرسه ک رسیدم پیاده شدم مهیار زودتر از من پیاده شد و رفت سمت مدرسع خودش که دو کوچه بالاتر بود.بعد از منم سامیار اومد پایین.🤐 تا در مدرسه هم اومد😐 خدایی چشونع اینا😬 زنگ دوم سرع کلاسه زبان بودم که اسممو تو بلند گوی مدرسه اعلام کردن: مهدخت درخشان با وسایلش بیاد دفتر... 😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐 این وقت روز چیشده ینی؟ +ببخشید خانم انگار اومدن دنبالم😕✋ خانم ی نگاهی بهم انداختو گفت برو... وسایلمو جمع کردم و رفتم تو دفتر.دیدم پارسا وایساده تو دفتر مدرسه. +پارسا؟!🤨 برگشت سمتم.چشماش کاسه خون بود.اشکی بود... مدیر:تسلیت میگم مهدخت جآن غم آخرتون باشه😔 چــــــــــــــــــــی؟؟؟؟؟ چی میگه این. غم آخر؟! وایــــــــــــــــــــی😰 نکنــــــــــــــــــــه؟!؟!؟ +پارسا چیشده؟!؟! آب دهنشو قورت دادو با صدای گرفته گفت: بابا بزرگ.... دیگه نتونست بقیشو بگه و زد زیر گریه. نه😰 ن من باور نمیکنم😭😭 بابا بزرگ هیچیش نشده😭😭😭 🌕پایان پارت سی و یکم✨ این داستان ادامه دارد... {کپی رمان بدون لینک کانال جایز نیست} @galeri_rahbari313🌟
‌{•🌳•}‌‌ قرار‌ هرروزھ‌ ان‌شاالله قرائت‌دعاۍ "هفتم‌صحیفہ‌سجادیہ" کہ‌امام‌خامنہ‌اۍ خواندن‌آن‌راتوصیہ‌کردند...🌿 ツ/ @galeri_rahbari313 \ツ
ویرانہ‌ے غم بہ یادش آباد شده مـرغ دل مـا از قـفـس آزاد شده عـطـر سـحـر صحیفـہ اش مےآیـد مـیلاد گل حضرت سجـاد(ع)شده (ع)🌟🌺 🌟🌺 🌟🌺 @galeri_rahbari313
بِسْمِ اللّٰهِ الْرَّحمٰنِ الْرِّحیم
محصولات ارگانیک سرای بانو🍃
موسیقی رو پلی کنین که یکم آرامش بگیرین😉😍
بسم‌الله‌🌿! موضوع‌بحث‌امشب؛ 🐳!
باتوجـه‌به‌اینکـه‌رابطه‌باخـدا‌رو‌نمیشـه توضیـح‌دادوحتـی‌کسایـی‌که‌این‌رابطـه رو‌تجربـه‌کردن‌هـم‌نمیتونـن‌برای‌مـا‌ ملمـوسش‌کنـن.... برای‌کشـف‌این‌رابطـه‌باید‌چیکـار‌کنیـم!؟ -مهـم‌تریـن‌راه‌بـرای‌کشـف‌این‌رابطـه‌ «عبـادت‌» اسـت!✨🤲🏻
عبـادت،به‌طـور‌کلی‌کـارهایی‌ِکه‌بنـده‌یـا‌ برای‌اثبـات‌بندگـی‌خودش‌انجـام‌میـده، یابـه‌دلیل‌اینکـه‌بنده‌ست‌،اون‌کارهـارو انجـام‌میده… عملیـات‌عبـادت‌وعملیـات‌معصیـت دوروی‌مثبـت‌ومنفـی‌یه‌واقعیـت‌هستـن کـه‌میتونن‌باعـث‌بشن‌مـا‌زودتر‌بـه‌ 'عبودیـت' برسیم، یاباعـث‌میشن‌دیـرتربرسـیم…✔️ یعنـی‌یاعبودیـت‌رو‌ دروجـود‌انسـان‌ تقویـت‌میکنه‌یـاتضعیـف‌میکنـه!
+چرا‌گنـاه‌بـده؟🧐 چون‌انسـان‌رو‌ازدایـره‌بندگـی‌خـدا خـارج‌میکنـه. یعنـی‌حال‌وهـوای‌بندگـی‌روازسـرش بیـرون‌می‌بـره!🍂 +کارخـوب‌چرا‌خـوبه؟🤔 چون‌عبـودیت‌رو‌ دروجـود‌انسـان تقویـت‌میکنـه!🌸 پس‌کـار‌خـوب،اون‌کاریـه‌که‌انسـان رو‌'بنـده‌تـر'باربیـاره…
امـام‌رضـا‹ع› می‌فـرماینـد:✨ «اگـرکسـی‌بگویـدچراخـدای‌متعـال‌بندگـان‌ رابـه‌عبـادت‌وبندگـی‌فرمـان‌داد؟🤔 گفتـه‌می‌شـود‌فرمـان‌دادتـا اورا ازیـاد نبرنـدوآئیــن‌اورا‌رهـا‌نکننـد،وامـرونهـیش‌ رابـه‌بازی‌نگیرنـد. زیـرا‌درآن‌آرامـش‌ودوام‌آنـان‌اسـت!🌿 واگـرآنـان‌بـدون‌دستـور‌به‌‌عبـادت‌رهـا می‌شـدند‌،روزگـار‌برایشـان‌طـولانـی‌ مـی‌شـد(سخت‌می‌گشت)وقسـاوت قلـب‌پیـدا‌می‌کردنـد...»
-قسـاوت‌قلب‌یعنـی‌چی؟! یعنـی‌انسـان‌حقیقت‌بندگـی‌رو‌نمـی‌فهمه، وعطـرزیبـای‌بندگـی‌رواستشمـام‌نمی‌کنـه.💔 اینو‌انسـان‌بایـد‌ابتـدا‌ازقلبـش‌بفهمـه‌و بعد‌تـوچشم‌هـاش‌دیـده‌بشـه ( : اگـه‌کسـی‌بندگـی‌نکنـه‌،قسـاوت‌قلـب‌پیـدا می‌کنـه‌…🥀 خداایـن‌عملیـات‌روقـرار‌داده‌تا‌انسـان‌ایـن حقیقت‌رو‌بفهمـه‌، این‌دستـورات‌روداده‌تـاانسـان‌فرامـوش نکنـه‌که‌بنده‌ست…
توعبـادت،مخصوصـانمـاز،مهم‌تریـن‌کاری که‌صـورت‌می‌گیـره‌قطـع‌ارتباط‌بـادیگرانه! اعتکـاف‌بوی‌قطـع‌ارتباط‌بـا‌دیگران‌رومیـده. حج‌سرشـاره‌از‌قطـع‌ارتبـاط‌با‌دیگـران… روزه‌لبریـزه‌از‌قطـع‌ارتباطـ‌بادیگـران،حتـی‌ با‌نیاز‌هـای‌طبیعـی‌خودمـون! توروزه‌مـن‌حتی‌نیـاز‌به‌طعـام‌خودم‌روهـم‌ بـرآورده‌نمی‌کنـم، من‌بـا‌خوراکـی‌های‌عالـم‌رابطـه‌ای‌دارم‌که‌ درروزه‌این‌رابطـه‌روهـم‌قطع‌می‌کنم…