عشقدیرینه💞
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_عشق_دیرینه #دویست_وچهل_هفت مهراد_ فقط امضای تومونده! میتونی بعداز این بدون من
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺
🍀
🌺
🍀
#رمان_عشق_دیرینه
#دویست_وچهل_هشت
مهراد:
خودکار رو روی برگه گذاشتم وبا صدایی که از ته چاه درمیومد گفتم:
_دیگه چیزی نیست امضا کنم؟
ساشا_ نه مهراد جان همه چی تموم شد.. فقط میمونه امضای صحرا خانم..
_میخوام مهریه شو حتما بگیره! تمام وکمال!
ساشا_ البته.. این مبلغ به حساب ایشون واریزمیشه!
به ساعت نگاه کردم.. ۱۰ شب بود.. به برگه ی طلاق که توسط وکیلم تضمین شده بود چنگ زدم و بدون خداحافظی ازاتاق زدم بیرون!
تموم شد.. بالاخره تسلیم شدم.. میذارم بره.. دوستش دارم.. خیلی دوستش دارم اما کنارمن عذاب میکشه.. دلش بامن نیست.. ازاولم نبود.. عشقم یک طرفه بود و باخودخواهی زندگیشو نابود کردم..
به ماشینم رسیدم.. سوارشدم وبرگه رو روی داشبرد پرت کردم..
بغضم شکست.. نعره کشیدم و گریه کردم.. واسه مظلومی وسکوتش گریه کردم..
واسه زندگی که زدم ونابودش کردم گریه کردم.. واسه نگاه گریونش وقتی مثل حیون به زور مجبورش میکردم باهام باشه گریه کردم..
واسه صحرایی که داشتم ازدستش میدادم گریه کردم..
داد زدم ومشتامو روی فرمون میکوبیدم!
_داره میره! دارم ازدستش میدممم! دیگه تموم شد خداااا...
ودرآخر واسه دلم که بی قرار ودلتنگش بود گریه کردم.. واسه تنهایی و شکستم گریه کردم..
@Sekans_Eshgh
#بفرست_برا_دوستات😌😘😍❤️🔥