eitaa logo
عشق‌دیرینه💞
22.3هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
823 ویدیو
0 فایل
تو، شدی همون زیباترین تجربه♥️🖇️ تبلیغاتمون😍👇🍬 https://eitaa.com/joinchat/1974599839C99e2002074 #هر‌گونه‌کپی‌برداری‌حرام‌است‌‌وپیگرد‌‌قانونی‌و‌‌الهی‌دارد‌حتی‌با‌ذکر‌نام‌نویسنده❌
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق‌دیرینه💞
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_عشق_دیرینه #سیصد_وپنجاه_ونه نمیدونم چقدر دیگه دویدم که خودمو جلوی در عمارت دی
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 _صبح شماهم بخیر.. _حتی بدون آرایش هم زیبایی خیره کننده ای دارید بانو! اومدم جواب بدم که آرشا بجای من جواب داد؛ _نظر لطف شماست بردیا جان.. سمانه دستمو گرفت وگفت: _اگه اجازه بدید من وصحرا میریم واسه ظهر آماده بشیم! بی حوصله دنبالش راه افتادم و قبل از رفتن بی توجه به اخم های آرشا لبخندی دندون نما بهش زدم وگفتم: _اخم نکن دیگه مهربون.. چشم غره ای بهم رفت که سریع نگاهمو دزدیدم وبا سمانه رفتم.. _میدونستم بامهرادی اما به کسی لو ندادم.. _فرشته کجاست؟ _بااون قشرقی که دیشب به پا کرد قرص خواب انداختیم توحلقش که خفه خون بگیره الانم مثل خرس خوابیده! _دیشب چی شد؟ درحالی که ابروهاشو بالا وپایین مینداخت گفت؛ _اینو من باید ازتو بپرسم! _سمانه لطفا.. بهم بگو دیشب بعداز رفتن من چه اتفاقی افتاد.. _هیچی بابا.. قبل ازاینکه عفریته خانم آبرومونو ببره میثم خفه اش کرد اونقدر عصبی بود که منم ازش حساب بردم! _حالا چطور توچشماش نگاه کنم.. _اون باید خجالت بکشه نه تو! یادت نره مهراد شوهرت بوده! حالا بگو دیشب چی شد که اون مقلطه رو به پاکرد؟ _منو مهرادو باهم دید! @Sekans_Eshgh 😌😘😍❤️‍🔥