eitaa logo
عشق‌دیرینه💞
12.5هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
3.5هزار ویدیو
2 فایل
تو، شدی همون زیباترین تجربه♥️🖇️ تبلیغاتمون😍👇🍬 https://eitaa.com/joinchat/1974599839C99e2002074 #هر‌گونه‌کپی‌برداری‌حرام‌است‌‌وپیگرد‌‌قانونی‌و‌‌الهی‌دارد‌حتی‌با‌ذکر‌نام‌نویسنده❌
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق‌دیرینه💞
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_عشق_دیرینه #سیصد_وهفتادوپنج اگه یه کم دیگه به حرف های قشنگ و دلبری کردن ادامه
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 ای خدااا... حالا چطوری بهش بگم پاشو برو؟ بابا نصف شبه خب انگار نه انگار منم خوابم میاد! توهمین فکرها بودم ونگاهم به تلوزیون بود که دستشو انداخت پشت گردنم و کشیدم و زیر گوشم گفت: _بریم بخوابیم؟ باتعجب برگشتم و باچشمای گرد شده به چشمای نافذش که خیلی هم شیطون شده بود نگاه کردم وگفتم: _چیکار کنیم؟ _خوابت نمیاد؟ _خوابم میاد اما... انگشتشو روی لبم گذاشت وگفت: _میخوای این وقت شب بندازیم بیرون؟ یه کم فکرکردم.. کاش میشد بگم آره میخوام بری بیرون.. به هم محرم نبودیم و عذاب وجدان داشتم اما هم خجالت میکشیدم بهش بگم هم دلم نیومد! _خب.. خب.. میتونی بمونی.. من همینجا روی کاناپه میخوابم.. توبرو تواتاقم بخواب.. _اما تختت واسه جفتمون جا داره.. _انتظار نداری که پیشت بخوابم؟ یه دفعه روی دستاش بلندم کرد و به طرف اتاق رفت وگفت: _بله که دارم.. جیغ خفه ای کشیدم و گفتم: _ع ع چیکار میکنی منو بذار پایین ببینم.. درحالی که به لبم زل زده بود کم کم بهم نزدیک شد و آروم گفت: _دلت میاد؟ قند توی دلم آب شد.. خدا بگم چیکارت کنه آخه من باید چیکار کنم این وسط!! _مهراد؟ _ازم نخواه صحرا میدونی که نمیتونم... @Sekans_Eshgh 😌😘😍❤️‍🔥