eitaa logo
عشق‌دیرینه💞
21.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
0 فایل
تو، شدی همون زیباترین تجربه♥️🖇️ تبلیغاتمون😍👇🍬 https://eitaa.com/joinchat/1974599839C99e2002074 #هر‌گونه‌کپی‌برداری‌حرام‌است‌‌وپیگرد‌‌قانونی‌و‌‌الهی‌دارد‌حتی‌با‌ذکر‌نام‌نویسنده❌
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق‌دیرینه💞
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_عشق_دیرینه #صد_وسی_وسه هنگ کرده به طرفش برگشتم که با عصبانیت داد زد: _بپوش بر
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 دکتر بخیه های دستمو بازکرد واین دفعه بجای گچ میخواست آتلش بگیره که اینقدر اسرار کردم تاراضی شد با مسئولیت خودم باندکشی بست که صدای اعتراض مهراد دراومد.. باحرص اتاقو ترک کردم ومهرادم پشت سرم اومد.. مهراد_ من مسئولیت توروبه عهده نمیگیرما! بمیری هم واسم مهم نیست! باغم سرمو تکون دادم ودیگه حرفی نزد! سوارماشین شدیم وبه سمت خونه ی مادرش اینا حرکت کرد.. نیم ساعت بعد جلوی خونه ماشینو پارک کرد وقبل ازپیاده شدن گفت: _گفتم ازپله افتادی! هیچی نگو اگه سوال پرسیدن من بجات جواب میدم! بازهم سرمو به نشونه ی مثبت تکون دادم که باعصبانیت گفت: _زبون نداری حرف بزنی؟ لبمو گزیدم وخودمو کنترل کردم.. نباید باعصبانیت وپرخاشگری جواب میدادم.. اینجوری به هدفش میرسید وخوشحلل میشد! اون میخواد منو عذاب بده ومنم باسکوتم عذابش میدم! پوف کلافه ای کشید وپیاده شد.. منم پیاده شدم مثل جوجه اردک زشت دنبالش راه افتادم! به باغبونشون گفت ماشینو بیاره داخل وبی توجه به من وارد خونه شد! مهری جون یادیدنم خوشحال وخنده رو به استقبالم اومد ومادرانه بغلم کرد.. _سلام.. مهری_سلام به روی ماهت، خدا بدنده قربونت بشم چی شدی یه دفعه ای؟ مهراد_ حواس پرتیش آخرش کار دستش! مهری_ الهی بمیرم دخترم الان خوبی؟ _خدانکنه.. ممنون خیلی بهترم! خلاصه تاشب که پدر مهراد اومد، مهراد بی محلم کرد ومنم واسه اینکه مهری جون شک نکنه خودمو گرم صحبت میکردم واز هردری حرف میزدم @Sekans_Eshgh 😌😘😍❤️‍🔥