عشقدیرینه💞
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_عشق_دیرینه #صد_وهشتادوپنج میدونستم داره دروغ میگه و عشقی نداره اما اون زن...
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺
🍀
🌺
🍀
#رمان_عشق_دیرینه
#صد_وهشتادوشش
نیم ساعتی بود که راه افتاده بودیم و نورافتاب چششمو میزد و من حتی نمیتونستم گوشه ی چششمو یه چین کوچولو بدم..
تندتند چشمم اشک میکرد و متوجه نگاه های زیرچشمی مهراد شده بودم!
ترسیدم شک کرده باشه.. دلم نمیخواست بدونه بیناییمو به دست آوردم.. دلم میخواست تموم کارهاشو زیر نظر داشته باشم!
عینک آفتابیمو زدم وسرمو به صندلی تکیه دادم!
سعی کردم تموم راهو بخوابم و به آهنگی که تموم مدت ریپلای میشد گوش کنم..
شنیدم با یکی دیگه هستی به جا من دل به غریبه بستی
شنیدم هر جا میره باهاشی می میره اگه یه روز نباشی
انقدره واست عزیزه که همه خاطراتم و فراموش کردی
می دونی بی تو می میرم واسه اینه دست به هر کاری زدم برگردی
پس دل من چی چرا گذاشت و رفت
ای دل غافل اونم گذاشت و رفت
بی کسی آخر امد سراغم
چاره ندارم باید جداشم
پس دل من چی چرا گذاشت و رفت
ای دل غافل اونم گذاشت و رفت
بی کسی آخر امد سراغم
چاره ندارم باید جداش
(ایمان_غلامی)
کاش میشد به گذشته برگشت وکاش میشد همه چی رو واسش توضیح بدم.. کاش میشد کورشدن چشمامو ببخشم.. کاش میتونستم ببخشمت!
ازپشت عینکم یواشکی نگاهش کردم.. با غمگین ترین حالت ممکن آرنجشو به پنجره و دستشو کنار لبش گذاشته بود و به روبه رو خیره بود..
دلم میخواست به اون یک ماهی که همه چی واسمون قشنگ بود برگردم..
به روزهای قبل از فوت بابا..
یانه.. اصلا.. دلم میخواد به همون روز برفی وآشناییم با اون پسری که گرمای وجودش آتیشم زده بود برگردم..
قطره اشکم از گوشه ی چشمم چکید.. کی فکرشو میکرد؟
این مرد همون جنتلمن رویاهام باشه..
کی فکرشو میکرد؟
خانم خونه اش بشم و حالا کلفت خونه اش!
@Sekans_Eshgh
#بفرست_برا_دوستات😌😘😍❤️🔥