eitaa logo
عشق‌دیرینه💞
12.6هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
3.6هزار ویدیو
2 فایل
تو، شدی همون زیباترین تجربه♥️🖇️ تبلیغاتمون😍👇🍬 https://eitaa.com/joinchat/1974599839C99e2002074 #هر‌گونه‌کپی‌برداری‌حرام‌است‌‌وپیگرد‌‌قانونی‌و‌‌الهی‌دارد‌حتی‌با‌ذکر‌نام‌نویسنده❌
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق‌دیرینه💞
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_عشق_دیرینه #چهارصد_وسی_پنج _نه مهراد.. هیچوقت این کارو نکن.. اگه این کارو بکن
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 ترسیده دستشو گرفتم و تندتند روی دستشو ب.وسه زدم.. _نه نه.. نرو.. من بدون تو می میرم.. توروخدا مهراد... سرمو محکم توی سینه ی مردونه اش گرفت و به خودش فشارم داد _نکن اینجوری صحرا.. منم بدون تو می میرم! آروم باش دورت بگردم! گرم بود.. جفتمون عرق کرده بودیم.. بوی عطر مهراد وبوی تنش دل نشین ترین رایحه رو ایجاد کرده بودن.. باتموم وجودم گریه میکردم و عطرتنشو بو میکشیدم! _صحرا جان.. داره هوا تاریک میشه خانومم.. اجازه بده زنگ بزنم.. اصلا شاید زنده اس بیا فرصت زندگی رو ازش نگیریم! سرمو بلند کردم و باچشمایی که اشک تارش کرده بود به چشماش زل زدم وگفتم: _توروخدا بگو کار من بوده! _امکان نداره صحرا.. هیچوقت این کارو نمیکنم.. اصلا بیا اول به وکیلمون زنگ میزنیم! هرچی اون گفت همون کارو میکنیم! باشه؟ _مهراد؟ _جانم نفس مهراد؟ _من چطوری بدون تو حتی برای یک روز سرکنم؟ _قلبمو نسوزون صحرا.. بذار مغزم کار کنه بتونم این قضیه رو حلش کنم.. شماره وکلیشو گرفت و منتظر جواب شد.. باجواب دادن وکیل و توضیحات مهراد ضجه های من بیشتر شد.. انگار میخواستن نفسمو برای همیشه ازم جدا کنن.. من بدون این مرد می میرم خدایا.. @Sekans_Eshgh 😌😘😍❤️‍🔥