عشقدیرینه💞
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 #امواج_عشق #113 گفتم : _برو بپوش ببین خوبه یا نه پریا سری تکون داد و لباس
🍀🌸🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀
🍀
#امواج_عشق
#114
برای همین بهتره نبینمش...
*
(پریا)
لباس رو پوشیدم همونطوری که حدس میزدم لباس خیلی بهم میومد
لباس رو ازتنم در آوردم احساس میکردم یه کسی پشت در حرف میزنه
اما توجه نکردم و لباس خودم رو پوشیدم
لباس شب رو هم برداشتم و از اتاق خارج شدم
آرشام پشت در ایستاده بود وقتی منو دید با بی تفاوت ترین حالت ممکن گفت:
_چطور بود پسندیدی؟؟
سری تکون دادم و گفتم:_آره خوب بود
آرشام_یه کفش همرنگش رو هم تو این مغازه دیدم اگه خواستی اونم بخریم
_کو؟؟
کفش رو بهم نشون داد و گفت :
_اونه
واقعا تصور نمیکردم سلیقه اش اینقدر خوب باشه کفشه خیلی خوشگل بود
سری تکون دادم و گفتم:
_خیلی خوشگله به نظرم بخریم
_سایز پات چنده؟_37
آرشام به طرف فروشنده رفت ازش خواست سایز ۳۷ کفش رو هم بیاره
فروشنده کفش رو آورد
داخل جعبه گذاشت
بنیتا هم از اتاق پرو اومد و گفت که اون لباس رو پسندیده
صمدی و آرشام پول لباس ها رو حساب کردن
رفتیم برای صمدی و آرشام هم لباس بخریم
#کپیممنوع رمان آنلاین میباشد❌
✨✨✨✨✨✨✨
✨@Sekans_Eshgh ✨
✨✨✨✨✨✨✨
**
🍀
🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸🍀