عشقدیرینه💞
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 #امواج_عشق #115 آرشام یه کت و شلوار سیاه با پیرهن سفید خرید صمدی هم یه کت و
🍀🌸🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀
🍀
#امواج_عشق
#116
به اتاق رفتیم که آرشام گفت باید برم اطراف
ویلا رو بررسی کنم ببینم
چند تا نگهبان گذاشته چه چیزهایی تدارک دیده
پس تو با خیال راحت آماده شو
من لحظه آخر میام آماده میشم
سری تکون دادم و حرفی نزدم آرشام هم از اتاق خارج شد
به طرف کمد لباس ها رفتم
لباس ها رو اونجا گذاشتم
به طرف حمام رفتم و دوش گرفتم واقعا بعد از این همه راه رفتن تو پاساژ ها چسبید
حوله ام رو پوشیدم و همونطوری به طرف
میزآرایشی رفتم
موهام رو خشک کردم و آرایش ملایمی
هم زدم موهام رو بالای سرم بستم
و کلاه گیس رو که حالت موجی داشت رو یه جوری روی سرم قرار دادم که موهام مشخص نشه
نگاهی به ساعت انداختم که دیدم یه ساعت گذاشته
وای چقدر طول دادم الان ساعت۶ هست ساعت ۷ هم مهمونیه
پس این آرشام کجا موند؟؟
به طرف کمد لباس هام رفتم
لباس شبی رو که خریده بودیم رو پوشیدم
هر چقدر تلاش کردم زیپ لباس تا نصفه
بالا رفت
حالا چیکار کنم جلوی آینه ایستاده بودم و با زیپ لباس کلنجار میرفتم
خدایا دارم دیوونه میشم چرا دستم بهش نمیرسه؟؟
#کپیممنوع رمان آنلاین میباشد❌
✨✨✨✨✨✨✨
✨@Sekans_Eshgh ✨
✨✨✨✨✨✨✨
🍀
🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸🍀